خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
بازمانده سیل امامزاده داوود: 200 نفر زیر آوار هستند!
...... آقا امامزاده داوود مال شما... ما اینجا رو نمی خوایم... شما اینجا رو بخر هرکاری می خوای بکنی بکن... . در جلسه می شود مرتضی طلایی را هم دید که بالای مجلس نشسته و سعی در آرام کردن مردم دارد. قاسم محمد طهرانی، فرماندار تهران، لحنش دوستانه تر است و سعی می کند مردم را آرام کند. او می گوید: ما هم به خدا سمت شما هستیم. گزارش های کارشناسی می گویند این خانه ها و مغازه ها ...
اشعار شب ششم محرم حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام
میدان خنده ای کردی و فهمیدی که شیرین می کند لبخند تو کام امامت را میان کارزار زخم ها بردی پناه آخر به پیغمبر که پاسخ داد بی وقفه سلامت را در آن لحظه که دشت از بوی تو آکنده شد دیدند ملائک با نگاه تازه ای روز قیامت را! تو حُسن مطلع شیرین زبانی در غزل بودی رقم زد با شهادت پس خدا حُسن ختامت را مصطفی متولی: لالۀ سرخی و از خون ...
سفر یک روزه به شیراز
. خوش گذرانی با مراکز تفریحی و سرگرمی شیراز جالب است بدانید که شیراز تنها وادی تمدن کهن ایران نیست و مکان های تفریحی و گردشگری بسیاری را در جای جای خود به ارمغان آورده است که سفر یک روزه به شیراز را لذت بخش تر می کند. برخی برج های تجاری و تفریحی شیراز قادر هستند شما را ساعت ها بدون اینکه گذر زمان را حس کنید سرگرم سازند. شیراز مال، بوک لند، بالکافه، شهربازی گاندو ...
مقتل شب پنجم ؛ زهیر ؛ یکی از چهره های شگفتی آفرین تاریخ کربلا+اسناد دقیق
به گزارش برنا؛ جماعتی از قبیله بنی فزاره و بَجِیله نقل کرده است: ما با زهیر بن قین از مکه باز می گشتیم، و در راه همزمان با حسین(علیه السلام) و همراهانش طیّ طریق می کردیم، هرگاه امام در منزلی فرود می آمد، ما در جای دیگر منزل می کردیم! ولی در منزل زرود (یکی از منازل بین راه) به ناچار در یکجا فرود آمدیم. مشغول خوردن غذا بودیم که ناگهان فرستاده امام وارد شد و سلام کرد و گفت: ای زهیر! مرا اباعبدالله الحسین(علیه السلام)به سوی تو فرستاده که او را ملاقات کنی! . ما همه دست ...
اشعار شب هفتم محرم / شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام
پای خودش از امروز مرد گشته ، ببرش مرد تَرَش گردانی بی گناهی تو اثبات شود می ارزد پس ببر تا سند معتبرش گردانی تو فقط نیزه نخور صدعلی اصغر به فدات دادمش بلکه بگیری سپرش گردانی گلویش تازه گل انداخته من می ترسم صبرکن تا صدقه دور سرش گردانی جان من قول بده پیش کسی رو نزنی جان من قول بده زودبرش گردانی طفل من تا بغل توست خیالم جمع است نکند ...
مصائب مهاجرت غیرقانونی در زمزمه های گمشده در دوردست
مستند انتخاب شده اما نامی شاعرانه است در حالی که زمزمه های گمشده در دوردست مستندِ مستقیمِ ژورنالیستی است. عباسی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: از سوی دیگر شروع و پایان مستند به نظرم مناسب و خوب بود اما تصور می کنم فیلم اگر کارگردان راوی اثر بود، از نظرم جالب می شد و به نوعی جهت گیری مستند را می رساند چراکه زمزمه های گمشده در دوردست مشاهده گر است و نمی دانیم موضوع مهاجرت را رد می کند یا ...
اشعار شب پنجم محرم – روضه حضرت عبد الله بن حسن علیه السلام
...> دل میدهند دست عمو ها یتیم ها طفل حسن شدم بغلت جا کنی مرا تو هم عمو شدی گره ای وا کنی مرا آهی که میکِشد جگر من ، مرا بس است شوقی که سر زده به سر من ، مرا بس است وقتی تو میشوی پدر من ، مرا بس است یک بار گفتن پسر من ، مرا بس است از هیچ کس کنار تو بیمی نداشتم از عمر خویش ، حس یتیمی نداشتم دستی کریم هست که نذر خدا شود وقتی ...
کشاورز پولدار چگونه مدافع حرم شد؟ + عکس
آقاخادم کجا رفته. وقتی تعجب من را دیدند، گفتند: مگر نمی دانی؟ گفتم: نه... اما دیگر کسی حرفی نزد. به خواهرشوهرم گفتم: تو را به خدا بگو آقاخادم کجا رفته؟ خیلی نگرانم. گفت: زن داداش! باید ما را ببخشی. به ما گفته بود به تو چیزی نگوییم. آقا خادم رفته سوریه. آمد اینجا و با ما خداحافظی کرد و گفت شما چیزی نگویید. من خودم که به سوریه برسم، با خانمم تماس می گیرم... **: با آنها کامل خداحافظی کرده ...
شبی که رعد و برق قلب آسمان را پاره کرد | داستان خانواده ای 16 نفره که 10 نفر از آنها به خانه برگشتند | ...
...، شانه به شانه هم نشسته اند؛ گرم. یکی از آنها که چشمانش پر شده از حسرت. رو به دیگری می کند و می گوید: دیدی کربلایی دوباره محرم شد، نمی دانم چرا از همه روزهای عمرم فقط محرم و حسین (ع) را به خاطر می آورم. یعنی امسال کرونا می گذارد با همین جمع مثل چند سال پیش اربعین برویم زیارت؟ دو مرد سالخورده کنج دنج این جمع، شانه به شانه هم نشسته اند؛ گرم. یکی از آنها که چشمانش پر شده از حسرت. رو به دیگری می ...
گریه های هالک ایرانی در اینستاگرام دل همه را سوزاند | هالک ایرانی به ایران برنمیگردد؟
شاید گمان نمی کردند هالک ایرانی تا این حد غیر واقعی و فیک باشد. سجاد غریبی در همان برخورد اول با حریفی که او هم تجربه مبارزه ای رسمی و حرفه ای ندارد به شکلی زمین خورد که حاصل چند سال تلاش مجازی و بزرگنمایی های فتو شادی اش دود شده و به هوا رفت! او که تاکنون با ترفند های مختلف از زیر بار مبارزه با رقیبان شانه خالی کرده بود این بار در برابر عمل انجام شده قرار گرفته تا نشان دهد طبل تو خا ...
توسعه نابرابری و محرومیت نزولی در خوزستان
بسیاری از مشکلات خوزستان است . چرا همچنان خوزستان از توسعه نیافتگی ، که مهمترین شاخص آن نابرابری اقتصادی و اجتماعی است در رنج است . اگر مساله نابرابری و عدم رفاه در خوزستان را به صورت مقایسه ای با سایر استان های کشور بسنجیم ، بی شک شاهد محرومیت نزولی و عقب ماندگی عظیمی در خوزستان خواهیم بود . وضعیتی که به تعبیر رابرت گِر در آن وضعیت ، تصور فرد این است که متوسط ...
شهر من شاد نیست
راه رو گم کردم؟ می خوام به یه چیزی اعتراف کنم ولی قول بدین نخندین، من بیشتر وقت روزانه زندگیمو بیرون خونه، تو شهرم، چشمم به خیابون و پیاده رو هست، رفت و آمد می کنم، دائماً از توی کوچه و محل میرم و میام اما جالبه که وقتی از در وارد خونه میشم فکر می کنم باید از اینجا به بعد تمیز باشه، سبز باشه، خوش فرم و باکلاس باشه، اونم فقط بخاطر یکی دوساعت، بقیه شم که خوابم. یعنی بخاطر اون دو ساعت تقریبا ده ساعت ...
میهمان امام حسین (ع) دست خالی برنمی گردد
، چقدر اصرار می کنید، خودش بخواهد می دهد دیگر! خجالت زده از او فاصله گرفتم و دوباره به پیاده رو برگشتم، دیدم که همسرم در ماشین منتظر من است ولی سوار نشدم، برخلاف همیشه خیلی سمج شده بودم و می خواستم ببینم بالاخره آن خانم غذا می گیرد یا نه! دیدم نگرفت، سرش را انداخت پایین و از یک گوشه ای تندتند راه رفت و پیچید در یک کوچه. دنبالش دویدم در کوچه نبود، تند تر دویدم، دیدم در کوچه سمت راستی دارد می رود، صدایش ...
آیا این موج عظیمِ کوفه نباید برای دریا شدن به حسین می پیوست؟
دست آنان می گذارم و نه مانند بردگان از صحنه جنگ و از برابر دشمن فرار می کنم. سپس نامه هایشان را به طرف آن ها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آن ها تمام کرده است. محبوب رفت حسین رفت و جانم را با خودش برد؛ سپاهیان در هم ریختند و هر کس به عیشی نوش شد؛ من اما آشوب بودم. بر اسبم پریدم و تا خیمه ی عمر بن سعد تاختم؛ بوی تند شراب، پرده را هم رد کرده بود، دستی به دماغم گرفتم و تا ...
ماجرای بازیگری که سریال مختارنامه دگرگونش کرد | خواستم برای نقش زهیر بن قین آب هم نخورم
برای سریال های پرمخاطب کجای دنیا یک سریال را 12 بار پشت سر هم پخش می کنند؟ | نمایش مجدد مختارنامه 800 میلیارد تومان به نفع صدا و سیماست اما بیشتر از سختی های بازی در نقشِ زائده بن قدامه و طراحی صحنه های جنگی، حضورِ او در یک نقش کوتاه اما سخت، بسیار مورد استقبال کارشناسان و اهالی فن قرار گرفت. البته که بسیاری با آن گریمِ عجیب و غریب و صدایِ دوبله شده، ندانند که اردلان این نقش ...
منزلگاه های امام حسین (ع) از مکه تا کربلا/ بخش سوم: سیراب نمودن سپاه حرّ و رسیدن حضرت به کربلا
آمدید؟ امام فرمودند: ای ابا هرم، بنی امیّه آبروی مرا ریختند و من صبر کردم، مال مرا گرفتند و من صبر کردم، خون مرا طلب کردند پس من حرکت کردم، به خدا قسم آنها مرا به قتل می رسانند، آنگاه خداوند ذلّتی کامل بر آنان مستولی می سازد و کسی را بر آنها مسلط می کند که آنان را ذلیل و خوار سازد تا جایی که از قوم سبأ هم ذلیلتر شوند که حاکم بر اموال و دماء آنان یک زن بود.(28) عذیب الهجانات ...
بیرانوند: از تیم لیگ برتری پیشنهاد 100 میلیاردی داشتم/ قولی بین من و هواداران پرسپولیس گذاشته شد/ معلم ...
.... از خبرورزشی و همه آن هایی که به من رای دادند، ممنونم. امیدوارم در فصل پیش رو بتوانم جواب محبت هواداران پرسپولیس را بدهم و مهره مفیدی برای آن ها باشم. حس شخصی ام می گوید بعد از بازگشت دوباره به پرسپولیس محبوب تر شدی و الان هواداران بیشتر از قبل تو را دوست دارند. خودت هم این موضوع را حس کردی؟ هواداران پرسپولیس هم با معرفت هستند و هم با محبت. خاطرات خوبی به مدت 4 سال در ...
بیرانوند: از تیم لیگ برتری پیشنهاد 100 میلیاردی داشتم/ معلم زبان گرفتم اما دست آخر او لری یاد گرفت!
، ممنونم. امیدوارم در فصل پیش رو بتوانم جواب محبت هواداران پرسپولیس را بدهم و مهره مفیدی برای آن ها باشم. حس شخصی ام می گوید بعد از بازگشت دوباره به پرسپولیس محبوب تر شدی و الان هواداران بیشتر از قبل تو را دوست دارند. خودت هم این موضوع را حس کردی؟ هواداران پرسپولیس هم با معرفت هستند و هم با محبت. خاطرات خوبی به مدت 4 سال در کنار هم داشتیم و روزهای بسیار خوبی را پشت سر گذاشتیم ...
چطور پدر و مادر بهتری باشیم؟
درباره ی این موضوع اشتباه فکر می کنند، به گمان آنها اعتماد به نفس هم باید مانند غذا و لباس گرم به طور منظم به کودک داده شود. سامان تو بد نمی خونی؛ فقط از نظر آوایی یه کم مشکل داری. اعتماد به نفس سارا جریحه دار شده، برادرش دیشب موقع بازی اون رو زده! اعتماد به نفس چیزی نیست که هر روز اندازه بگیرید، امروز کم باشد و فردا به اندازه ی قبل برگشته باشد. نوزادی که نیازهایش برآورده می شود، دارای ...
اشعار روز سوم محرم / به مناسبت شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
...> دخترک زیر پر چادر عمه می رفت آتشی از لب بامی سپرش را سوزاند سنگی از بین دو نی رد شد و بر رویش خورد پس از آن ترکه ی چوبی اثرش را سوزاند پنجه ی پیر زنی گیسوی او را وا کرد شاخه ی سوخته ای نخل پرش را سوزاند دست در حلقه ی زنجیر به دادش نرسید هیزم شعله ور افتاد و سرش را سوزاند این چه شهری است که لبخند مسلمانانش جگر دخترک رهگذرش را سوزاند این چه ...
سقوط آزاد دختران معتاد در کمپ های اجباری!
، همونایی که مث مامانم اینا آدم عادی نبودن، زار زدم، خودم رو با سیگار سوزوندم و به خودم قول دادم که اومدم بیرون می زنم. در واقع تنها چیزی که توی اون روزای سخت سر پا نگهم داشت، همین مژده رسیدن به عشق ازلی و ابدیم بود. تو باید معتاد باشی تا وقتی من می گم پدر و مادر و ناموس من هروئینه یعنی چی... . نیکی قبلا از ماجرا های کمپ برای ما سربسته گفته بود، می خواهد دوباره یک چیز هایی را مرور کند ...
آثار حرص و طمع بر انسان + صوت
واقعه عاشورا یکی از عظیم ترین و مهم ترین اتفاقات، نه فقط در تاریخ اسلام که در تاریخ انسانیت است. گویی میدان کربلا به گونه ای طراحی شده که صحنه رویارویی تمام تناقضات ممکن بشری مانند خیر و شر، حق و باطل، مهر و غضب، گذشت و انتقام، مردانگی و نیرنگ، نجابت و بی شرمی، وفاداری و بی وفایی و... درنهایت خویش است. این رویارویی، کربلا را به چنان کلاس درس بی نظیری بدل کرده است که یگانه مدرسش، حسین بن علی(ع) به ...
چطور از روانشناسی رنگ در کسب و کار استفاده کنیم؟
کنیم شما تک تک رنگ های مهم در دنیا را زیر و رو کرده اید و الان یک پا روانشناس حرفه ای رنگ ها هستید. همه این فرض ها را که در نظر بگیریم، تازه به سوال اصلی این مقاله می رسیم: چطور باید از روانشناسی رنگ ها در دنیای کسب و کار استفاده کرد؟ شاید شما پیش خودتان بگویید وقتی صفر تا صد رنگ ها را بلد باشید، دیگر فقط چند قدم کوچک تا تبدیل کردن برندتان به قهرمان اصلی دنیای کسب و کار باقی مانده است. ما ...
معجزات و کرامات امام حسین(ع) در حق شهدا (بخش اول)
خدا را صدا کرد و گفت: خدایا کمکم کن. الان شیطان من را وسوسه می کند که من نگاه کنم. هیچ کس هم متوجه نمی شود. اما به خاطر تو از این گناه می گذرم. کتری را از جای دیگری آب کرد و برگشت. مشغول آتش درست کردن بود و خیلی دود در چشمانش رفت. اشک همین طور از چشمانش جاری بود. یادش افتاد که حاج آقا گفته بود: هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت. همین طور که اشک می ریخت، گفت از این ...
رضا هلالی: چند سال نیروی سپاه بودم
زنی کرد. می گفت قلب پدرم درد می کرد، وسط جمعیت افتاد. بعد هم آمبولانس آمد و به رحمت خدا رفت. امثال این اتفاقات زیاد بود. می دانم یک سری از کسانی که پای این منبر بودند، الان شهید مدافع حرم شده اند. فکر می کنم به خاطر فطرت پاک آنها بود. من فقط یک وسیله بودم که اینها به این سمت بروند. لطف خداست. یک معامله کردید. یک چیزی دادید و یک چیزی گرفتید. نسبت اینها متغیر است، قطعا آنچه به ما می دهند ...
هیاتی ها مشتاق ترین افراد برای کار اجتماعی هستند
خود را درآورد و شروع به سینه زنی کرد. می گفت قلب پدرم درد می کرد، وسط جمعیت افتاد. بعد هم آمبولانس آمد و به رحمت خدا رفت. امثال این اتفاقات زیاد بود. می دانم یک سری از کسانی که پای این منبر بودند، الان شهید مدافع حرم شده اند. فکر می کنم به خاطر فطرت پاک آن ها بود. من فقط یک وسیله بودم که این ها به این سمت بروند. لطف خداست. یک معامله کردید. یک چیزی دادید و یک چیزی گرفتید. نسبت این ها ...
سیدجلال سر لجبازی می خواست استقلالی شود/ اقلیت دینی بودن را در ایران حس نکرده ام
تاثیر منفی گذاشته است. ما آن زمان رده امید نداشتیم و فقط نوجوانان، جوانان و بزرگسالان بود. اواخر دهه 70 امیدها تشکیل شد. به همین خاطر ما از جوانان به بزرگسالان رفتیم. بعد از این که از شاهین خارج شدم، یک سال در جوانان آرارات بازی کردم. من شانسی در فوتبال آوردم که به روند رو به رشد فوتبالم کمک کرد. در آرارات مهاجمی داشتیم به نام ویگن کوائیان که یکی از اسطوره های به نام ارامنه است. با وجود این که ...
