برق طلا های پیرزن پرستارش را قاتل کرد
سایر منابع:
سایر خبرها
دام شیطانی برای دختر جوان/بلایی که سر دختر دانشجو آمد!+جزییات کامل
یادآوری صحنه ربوده شدنش از ترس می لرزید در ادامه گفت: وقتی به هوش آمدم، دست و پاهایم با طناب بسته شده بود، به سختی توانستم دست و پایم را باز کنم و متوجه شدم طلاها، گوشی موبایل و 10 میلیون تومان پول خرید داروهایم به سرقت رفته است، به سختی راه می رفتم و چند کیلومتر پیاده روی کردم تا اینکه روی زمین افتادم و بعد از آن یک خانواده مرا با خودرویشان به بیمارستان رساندند. دانشجوی نقاشی ادامه داد: در بیمارستان ...
عشق ممنوع خانم دکتر، قتل شوهرش را رقم زد
را برایم برملا کرد. او می گفت از زندگی اش راضی نیست و همسرش هم او را طلاق نمی دهد. متهم ادامه داد: من و مریم به یکدیگر علاقه مند شدیم. او با حرف هایش مرا تحریک کرد تا شوهرش را حذف کنم. حرف های او باعث شد تصمیم به قتل شوهرش بگیرم. او گفت صبح زود همسرش به محل کار می رود. من هم اسلحه و سه تیر جنگی تهیه کردم و مقابل خانه شان منتظر ماندم و در فرصتی مناسب به آن مرد شلیک و فرار کردم. ...
انقلاب ما اولین و تا این لحظه آخرین انقلابی است که رفراندوم برگزار کرده است
گریه افتاد و صدا زد عمو حالا اشک های چشم مرا چه کسی پاک کند. مادرم که نیست، پدرم که نیست." این نماینده مردم در مجلس یازدهم افزود: پرستار آرتین از او پرسید، فردا برایت چه هدیه ای بیاورم، آرتین یتیم شده با بغض در گلو صدا زد برایم یک ماشین پلیس بزرگ بیاور تا احساس آرامش امنیت کنم. لعنت بر ترور! لعنت بر تروریسم! نفرین و صدها نفرین بر حامیان تروریسم. هزاران لعن و عذاب بر آشوب و ناامنی و ...
اخبار حوادث امروز (15 آبان 1401) از قتل فجیع زن مشهدی به دست مدیر آژانس هواپیمایی تا جزئیات تازه از ...
...> رئیس پلیس پیشگیری تهران از دستگیری دو سارق سابقه دار که از مغازه های غرب پایتخت و بازار تهران سرقت کرده بودند، خبر داد. رهایی از کابوس اعدام پس از 7 سال در مرند رئیس دادگستری شهرستان مرند گفت: یک محکوم به قصاص در شهرستان مرند آذربایجان شرقی در بخش یامچی به زندگی بازگشت. قتل فجیع زن مشهدی به دست مدیر آژانس هواپیمایی/ قاتل زن جوان را با تیغ موکت بری کشت و با کمان اره ...
همسرم با آرایش غلیظ بیرون می رود
او درگیر شدم. بالاخره دوران سربازی به پایان رسید و من باز هم به خانه عمه ام بازگشتم و خیلی تلاش می کردم تا پول هایم را برای ازدواج پس انداز کنم. خلاصه یک روز ماجرای عشق و عاشقی ام را برای مادرم بازگو کردم و از او خواستم تا عاطفه را برایم خواستگاری کند. طولی نکشید که با رضایت خانواده عمه ام، پای سفره عقد نشستیم و با یکدیگر نامزد شدیم اما در حالی که حدود دو سال از مراسم عقدکنان ما می ...
وقتی شعله های آتش بال پرواز شهید می شود
وقتی او را به بهشت زهرا می بردیم، طوری اشک می ریخت که گویی روز اولی است که فرزندش را به خاک سپرده است. پدرم هم در مکه فوت شد و همان جا به خاک سپرده شده است. او مبتلا به آسم بود و در سال 78 که با کاروان خانواده شهدا به مکه رفته بود، بیماری اش عود کرد و از دنیا رفت. او به مادرم گفته بود که اگر آن جا فوت شدم اجازه دهید همان جا بمانم. ما هم طبق وصیت پدر عمل کردیم و او در قبرستان ابوطالب به خاک سپرده شد. من دوبار به مکه مشرف شدم اما نتوانستم بر سر مزار پدر بروم، چون آنجا فقط سنگ هایی به نشان قبر می گذارند و لذا مزارش مشخص نیست. ...
فقیه آزادِ نواندیش، آیت الله شیخ هاشم قزوینی
شبکه اجتهاد: حوزه علمیه مشهد از دیرباز شاهد رشد و نمو اندیشمندان بزرگی بوده است. در دوره معاصر چند شخصیت چون خورشید بر تارک حوزه خراسان می درخشیدند. آیت الله شیخ هاشم قزوینی یکی از این عالمان بزرگ این شهر و دیار بوده است. فقیه آزاده ، عنوان پرونده شهرآرا برای این استاد والامقام است که با آثار و گفتارهایی از آیات و اساتید: سید جعفر سیدان، مصطفی اشرفی شاهرودی، رجبعلی رضازاده، سیدمحمد خامنه ای، مهدی محقق و محمد واعظ زاده خراسانی، ابوالقاسم خزعلی، محمدرضا حکیمی، حیدر رحیم پور ازغدی(رحمهم الله )، نگاهی به بینش و منش آیت الله شیخ هاشم قزوینی داشته که با اندک ...
یک شوخی،زندگی زن جوان را برای همیشه تباه کرد
...> در آن هنگام من در مقطع ابتدایی تحصیل می کردم و مدام اشک ها و نفرین های مادرم را می دیدم که چگونه با کینه و نفرت ناله می کرد؛ چرا که آن زن را عامل نابودی زندگی اش می دانست. چند سال بعد من با پسرخاله ام ازدواج کردم و صاحب دو پسر شدم. رجب جوشکار بود و درآمد بسیار خوبی داشت به طوری که در مدت کوتاهی خانه و مغازه خرید، ولی من که با اشک ها و نفرین های مادرم بزرگ شده بودم حساسیت خاصی درباره همسرم داشتم ...
از کشف جسد دختر 3 ساله در پارک تا ضربه مرگبار به گردن
های ابتدایی پی بردند وی برادر مقتول است که در پارک ولایت رها شده است. تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی نیز در ادامه به بازپرس پرونده اعلام کرد خانواده این دو کودک ناشناس یازدهم آبان ماه مفقودی فرزندان خود را به پلیس آگاهی گزارش کرده اند. تحقیقات از خانواده این دو کودک آغاز و مشخص شد، دو زن جوان با مراجعه به خانه این خانواده در جنوب تهران خود را خیّر معرفی و درخواست کردند برای خرید کفش، شماره پا ...
صدور حکم قصاص برای قاتل پیرزن | طناب دار دور گردن زن جوان + جزئیات
. مادرم پرستار سالمند است و من هم گاهی اوقات به مادرم کمک و از سالمندان نگهداری می کنم. او ادامه داد: جمیله را از حدود یکسال و نیم قبل می شناختم و گاهی اوقات به جای مادرم به خانه او می رفتم و کارهایش را انجام می دادم. من می دانستم او طلاهای زیادی در خانه دارد، به همین خاطر وسوسه سرقت طلاها به جانم افتاد. آخرین بار که به خانه اش رفته بودم او را هل دادم و پارچه ای را دور گردنش پیچیدم و چند ...
پرستار جوان در یک قدمی چوبه دار / جمیله را بخاطر طلاهایش کشتم! + عکس
و من هم گاهی اوقات به مادرم کمک و از سالمندان نگهداری می کنم. وی ادامه داد: جمیله را از حدود یکسال و نیم قبل می شناختم و گاهی اوقات به جای مادرم به خانه او می رفتم و کارهایش را انجام می دادم. من می دانستم او طلاهای زیادی در خانه دارد. به همین خاطر وسوسه سرقت طلاها به جانم افتاد و آخرین بار که به خانه اش رفته بودم او را هل دادم و پارچه ای را دور گردنش پیچیدم و چند دقیقه آن را نگه دا ...
رابطه نامشروع زن بی شرم با نصاب ماهواره | دختر این زن بی حیا از ماجرا با خبر بود
برادرش که در زمان جنایت نوجوان بود و دو نفر از همدستانش اعتراف کرد. با اعتراف 5 متهم این پرونده، کیفرخواست آنها صادر شد و متهمان در شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند. دختر نوجوان مقتول در دادگاه کیفری گفت: من برای چهار متهم این پرونده تقاضای قصاص دارم و از دادگاه می خواهم که مادرم را هم مجازات کند. این زن دیگر مادر من نیست و من می خواهم مجازات شود. پدرم مرد خوبی بود و وضع مالی ...
ماجرای سارقی که توبه شکست
به گزارش یکتاپرس، دزدی از زن خط قرمزش بود، می گفت: آدم که از زن جماعت دزدی نمی کند! می گفتم: چرا؟ چون نسبت به مردها ضعیف تر است؟ می گفت: نه، به خاطر اینکه زن ها ناله و نفرین می کنند اما مردها نهایتاً دو تا فحش می دهند. متین 19 سال دارد؛ اولین بار 16 ساله بود که دست به سرقت تلفن همراه زد؛ می گفت: خانم دیدی می گویند همه چیز از نه نگفتن شروع می شود؟ داستان سرقت هایی که انجام دادم دقیقاً ...
مروری بر آثار آنی ارنو، نویسنده فرانسوی برنده نوبل ادبیات 2022
موقر به نظر می رسیدند. من هم با عجله از جایم بلند شدم. بازرس دستش را به سمت من دراز کرد. بعد مستقیم به من نگاه کرد و گفت: تبریک خانم. بقیه تبریک را تکرار کردند و با من دست دادند، اما زن با لبخند این کار را کرد. گم شدن در 16 نوامبر 1989، من با سفارت شوروی در پاریس تماس گرفتم و خواستم با آقای اِس صحبت کنم. اپراتور پاسخی نداد. پس از مدتی سکوت، صدای زنی گفت: می دانی، آقای اس دیروز به مسکو ...
روایت شهید دانش آموز 14 ساله ای که برای رفتن به جبهه بی تابی می کرد
امثال من ریخته شود تا راه کربلا باز شود این جمله اش را بارها و بارها برایم تکرار کرد طوری که از همیشه در ذهنم است. بعد از شهادتش عازم کربلا شدم در این سفر این جمله را زمزمه می کردم همان سال های اول بعد از جنگ بود حتی نمی توانستم آب بخورم این جمله اش را هیچوقت فراموش نمی کنم. حجاب؛ مهم ترین تاکید شهید مهم ترین متن در وصیت نامه پسرم بحث حجاب بود نوشت خواهرم حجاب را ...