سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای داش مشتی های جنگ که نماز هم بلد نبودند
سیدابوالفضل کاظمی است؛ همان کسی که داستان زندگی اش بی شباهت به بازیگران ده نمکی در اخراجی ها نیست. حاج ابوالفضل تو همین محله به دنیا آمده و بیش از 60 سال هست که در کوچه "نقاش ها" زندگی می کند؛ همه اهل محل هم او را به خوبی می شناسند و می دانند که هم نفس شهید چمران و حاج احمد متوسلیان بوده و عاشق "حاج قاسم دهباشی" است. گردان لوطی ها و فرمانده ای که داش مشتی است او فرمانده گردان ...
یه یاد حاج ابوالفضل/ لات ها میگن گر جهنم میروی مردانه رو
، پهلوان و مشتی. از آن آدم ها که هم فرماندهی اش عالی و هم شجاعتش بی نظیر بود. وقتی برگشتم به قرارگاه تاکتیکی. تو قرارگاه هنوز قصه درگیری گردان سلمان و حسین قجه ای سر زبان ها بود. حاج احمد متوسلیان با بیسیم حرف می زد. از قیافه اش پیدا بود خیلی ناراحت است. داشت به یک نفر می گفت که: حسین و بچه هاش در محاصره هستند... تا مرا دید، گفت: سید، خدا خیرت بده، برو سراغ حسین. چند نفر را بردار برو، حسین را بیار عقب ...
دورهمی انار و هندوانه سرخ در یلدانه شبکه کودک
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سیما، برنامه یلدانه به تهیه کنندگی علی اکبر ذاکری قراره روزهای چهارشنبه و پنجشنبه(30 آذر و 1 دی) از ساعت 20 به مدت سه ساعت روی آنتن بره. میزبانی این برنامه شاد و دیدنی رو احسان مهدی و فاطمه امینی برعهده دارن و قراره بر سر ترمه یلدانه ، در کنار انار و هندوانه سرخ و میوه های رنگارنگ، تفالی به دیوان حافظ بزنن و شب زیبا و خاطره انگیزی رو برای کوچولوهای تو خونه رقم بزنن. راستی بچه ها، این برنامه رو کنار بابا و مامان و بزرگترین فامیل ببینین چون قراره کلی بخندین و خوش بگذرونین. انتهای پیام/ ...
وصف حماسی شهید اسداللهی از سردار سلیمانی/ واکنش مادر شهید به اغتشاشات اخیر
گفت من حمید را چندین سال است می شناسم. از آن طرف مادر شهید عماد مغنیه خودش را به تهران رساند، در مجلس او حضور یافت و چند دقیقه ای صحبت کرد. بچه های جهادی یمن، بچه های فعال فرهنگی پاکستانی و عراقی به دیدار ما آمدند و به ما لطف داشتند، هرجا رفتیم فهمیدیم اثری از خودش به جای گذاشته است. رحیم قربان از مسوولان قرآنی گفت: چند روز بعد از آزادی خانطومان به جایی که حمیدرضا شهید شد رفتیم و از آن ...
عامل پیروزی های حاج قاسم، فانی شدن او در خدا بود
کرده بود تا اهداف خود را در آن دنبال کند به دلیل آن بود که این مرد فانی در خدا شده بود؛ یعنی اراده او، اراده خدای متعال شده بود. برای همین صحبت کردن در مورد چنین شخصی سخت است . وی افزود: در سال 98 سیل چندین استان را درنوردید. قسمت عظیمی از دشت خوزستان هم به زیر آب رفت، به گونه ای که در اهواز هم اطراف رود کارون سیل بندهایی ایجاد شد. کمتر جایی بود که حاج قاسم باید حضور داشته باشد و حاضر ...
روایتی از کتاب کوچه نقاش ها ؛ سر چمران را بدهید، کار تمام است
گوشه ی شهر می آمد. بچه ها را در سنگر گذاشتم و رفتم پی حاج قاسم. می خواستم از حالش باخبر شوم. قاسم را در پناه یک شیار در سجده دیدم. حیران ماندم که این آدم چه روح بزرگی دارد. در آن گیر و داری که بین مرگ و زندگی دست و پا می زدیم، او نماز شب می خواند. در شب مرگ و زندگی هم از خدا غافل نبود. همین طور که قاسم را نگاه می کردم و منتظر بودم تا نمازش تمام شود، دوباره صدای بلندگو آمد: ما فقط سر ...
عطرِ سیب هایِ سرخ
خوش را از دست بدهد. حرف هایش را دوباره در ذهن مرور کرد تا بر زبان بیاورد: پسرم، شکرِ خدا حالِ همة اقوام خوبه؛ دایی مجید دیگه از درد پا نمی ناله... دکتر گفت بعد از رفتن تو، غصه ت رو خورده بود و این طور زمین گیر شد. حالا بهتر شده و صبح ها می ره سرکار. حتماً می دونی که عمو علی و همسرش هم چند روز پیش رفتند مکه. بچه هایشان حالا خیلی بزرگ شدند و همه شون ازدواج کردند. مسعود رو که کوچک تر بود یادته؟ همون ...
حضرت آیت الله جوادی آملی: نه بیراهه برویم و نه راه کسی را ببندیم / ما نا امید نیستیم منتها خودمان باید ...
دعای آن حضرت در حق رزمنده هاست که خدایا آن توفیق را به مجاهدان و رزمندگان بده که آنها هوس سالم برگشتن و زندگی کردن را نداشته باشند، یاد زن و بچه رو از یاد اینها ببر! چون کسی که فرزندان خودش را به خدا بسپارد، یقین دارد خدا بهترین حفظ کنندگان است و نگرانی ندارد، شهید قاسم سلیمانی به فکر پشت جبهه نبود، در پیش روی خود دین ، قرآن ، اهل بیت ، نظام جمهوری اسلامی و ایران را می دید و آن ایرانی که در روبرو ...
تئاتر بر سر دوراهی چه کنم چه کنم!
ورود نو عروس کم سال به چاره می اندیشیدند. 4 4.قلندرو/امیرعلی ابراهیمی/خلاصه:دستم رو فشار دادی،گرمای دستت تو خونم چرخید و به قلبم رسید.تپید،گفتی:ما ادم ها بخاطر ترس هامون... 5.رستم و سهراب/رضا حسن خوانی/خلاصه:برگرفته از شاهنامه 6.طبقه کور/مجید صدخسروی/خلاصه:چجوری می شود تو خونه ای که حتی یه پنجره هم ندارد همه دنیا رو دید و در مورد همه آدمهاش تصمیم گرفت؟ 7 ...
شام آخر پاییز
بیست و نهم آذر مادر جان، فردا روز آخر پاییزه پیرزن گفت ای خدا! یعنی فردا شب چله یِ؟! هیچ کاری نکردُم نه هِندِونه ای، نه اناری، نه تخمه آجیلی، حاج رضا اقد حساسه رو شب چله! شام چی درست کُنُم بعد رو به زن گفت کِدو حلوایی خوب کجا مُفروشن! بدون اینکه منتظر جواب زن بماند بلند شد و داد زد آی آقا! نِگَر درِن مو پیاده مِشُم، نگر دار آقا... کاغذی از زیر چادر پیرزن افتاد جلو پای زن جوان، خم شد و آن را برداشت ...
احسان به خلق در بیان و سیره شیخ رجبعلی خیاط
. مادرت، مادرت، مادرت، فقط همین! حاج محمود نکوگویان می گوید: آن سال ها در محله مولوی زندگی می کردیم و جوان های ناباب بسیاری درهمسایگی مان زندگی می کردند. یک روز همراه پدرم درکوچه با جوان مستی روبه رو شدیم. پدرم با آنکه به خوشرویی معروف بود جلو رفت، یقه آن جوان را گرفت و به او گفت چرا مادرت را کتک زدی؟ پسرجوان پدرم را هل داد و گفت به تو چه ربطی دارد؟ جوان همسایه مان آن روز به ...
آیت الله نوری همدانی: باید بدخواهان را به سزای اعمالشان برسانیم
و صالح دارای درجات و رتبه هایی هستند اما شهادت با هدف الهی و جهاد در راه خدا بالاترین فضیلت ها و برترین مقام و منزلت در نزد خداوند است که برتر از آن مقام و منزلتی نیست. شهادت آرزوی صالحان و نیکوکاران است از این رو امیرمومنان به مالک اشتر می فرماید "ای مالک از خداوند خواسته ام که مرگ من و تو را شهادت در راه خودش قرار دهد و در اولین دعای صحیفه سجادی درخواست آن حضرت شهادت در راه خداوند است"، از این ...
بچه خیابان باغ بیسیم؛ فرمانده کاربلد جنگ/ کوچه نقاش ها را به دور از تصنعات ادبی نوشتم
.... بچه خیابان باغ بیسیم و تقریباً با اصغر ارسنجانی هم محلی بود. من از حوادث انقلاب با ایشان آشنا بودم و به کفایت و لیاقتش در فرماندهی ایمان و اعتقاد داشتم. در اردوگاه شهید بروجردی، حاج عبدالمجید همت علی، مجتبی هادیان، حجت امیرصوفی، علی رمضانی، اکبر پشت کوهی، سعید طوقانی و... که همه از مشتی ها و بچه های قدیم محلمان و تهران بودند، جمع صمیمی و یکرنگی تشکیل دادند. روزگار این طور رقم ...
اعزام رزمنده جوان به جبهه با اعمال شاقه!
با خون دل بزرگ کردم. الانم رضایت نمی دم که بری یه گلوله بخوری برگردی. بعدشم یا دست نداشته باشی یا پا. گفتم: نَنِه، قرار نیس که هرکی رفت جبهه، بی دست وپا برگرده. گفت: پس این همه جانباز از کجا اومدن؟ غیر از اینکه تو جنگ بی دست وپا شدن؟! گفتم: گیرم که این طور که شما می گی باشه، آخه نَنِه، من که خونم از بقیه رنگین تر نیس. مگه این همه شهید که آوردن، مادر نداشتن؟ ...
موکب دار کرمانی: نمی گذاریم به مهمانان حاج قاسم بد بگذرد
نفر را اسکان دادند، سال دوم یک هزار نفر، سال سوم یک هزار و 500 نفر و در سال چهارم هم 2 هزار نفر را تا اینکه کرونا آمد و همه چیز تعطیل شد. به مهمانان حاج قاسم برای اسکان نه نگفته ایم اما در اربعین امسال بچه های موکب معراج شهدای کرمان 30 هزار زائر کرمانی و غیرکرمانی را طی 10 شب اسکان دادند، اما اسکان زوار امام حسین (ع) در کربلای معلی در سال 98 تجربه گران بهایی بود که همزمان با ...
مادر شهید: حرص می خورم؛ چرا آقا را اذیت می کنند؟!
می شود. مادر شهید حاج رضا فرزانه * گاهی فکر می کنم پشت در است! چند وقت پیش خوابش را دیدم. بعضی وقت ها که تلفن زنگ می زند، می روم و فکر می کنم آقا رضا زنگ زده. گاهی هم فکر می کنم پشت در است. می روم و درِ خانه را باز می کنم و فکر می کنم آقارضا پشت در است. فکر و خیال دارم. همه ش می گویم خدایا راضی ام به رضای تو. تو آقارضا را امانت دادی به من و اگر قبول کنی، امانت را پس ...
شهادت سردار سلیمانی چه روزی است + تاریخ و ساعت، زندگی نامه، وصیت و تولد
. هدف از نامگذاری این روز، پاسداشت مجاهدت های خالصانه سردار حاج قاسم سلیمانی برای کشور و گرامی داشت یاد و خاطره وی است. خلاصه زندگی نامه سردار سلیمانی شهید قاسم سلیمانی پس از انقلاب اسلامی ایران، عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و در طول جنگ ایران و عراق خدمات بسیاری انجام داد. وی در این جنگ، از فرماندهان عملیات های والفجر 8، کربلای 4 و کربلای 5 بود. سردار سلیمانی از سال ...
کاغذ مگرش نبود و بر ماه نبشت!
اینکه از قدیم گفته اند ز کاغذ نشاید سپر ساختن ولی این جماعت خیلی چیز های محکم تر و مهم تر از سپر ساخته اند که شرح آن مثنوی هفتاد بند کاغذ 80 گرم اندونزی است! خدا بیامرز ابوالفرج ابن مسعود رونی که از بچه های نیشابور بود و در قرن پنج و ششم شعر می گفت جایی گفته تاهمیشه کاتبان دارند کاغذ را عزیز اما الان دوره و زمانه پشت و رو شده و نقداً یک عده دلال و روزنامه چی نما کاغذ را عزیز میشمارند و با ...
پِلوِردِه (4)
، سگَل هم حکمِ خدا کِپ میکِردِن و چی نمیگُفتِن. سَلوُ می گو مالِ خاطرِت جَعم بیدِه، سی خوت خُو اِلاپِلا میدیدیِه. گفتُم وِر مِزِه دُختِه. خُو پیغمبره دیدُمِه، اِلاپِلِیِه؟ خو حُکماً میخاسِنِه یه چی وَم بِرسَنِن که اُومَدِنِه تو خُوووُم دیِه. میشزال میخاس اسمشِه بِیلِه داوود. میگفت پیغمبر بیدِه اُما هم دَسِ کِیوارِش خوُ بیدِه وُ هم صِدِی دلنشینی و خاشی داشته. تا ماهِ خومَم واوی، بُنگِش ...
شکوه پاکی
خونه مامان شکوه دست روی بخش مغفول مانده اعتیاد گذاشتیم. در این مستند کسانی را می بینیم که مدام می خواهند اعتیادشان را ترک کنند اما نمی توانند. حتی در آمار انتهایی مستند هم متذکر می شویم زمانی که ما مشغول فیلمبرداری این پروژه شدیم 25 نفر در کمپ مامان شکوه حاضر بودند که 23 نفرشان ترخیص و فقط 2 نفرشان توانستند پاک بمانند. تمام سعی مان را کردیم کار تاثیرگذاری ارائه دهیم که حتی اگر موفق به اکران عمومی ...
حالمان خوب نیست
آموزهایش گفت و اینکه برخی از آنها در خانه توسط پدر یا اعضای خانواده که اعتیاد دارند، شکنجه یا تنبیه می شوند. چند وقت پیش از والدین یکی از دانش آموزها که خیلی شر بود و با همه دعوا و کتک کاری می کرد، خواستم به مدرسه بیایید. مادرش آمد و گفتم این بچه پدر ما را درآورده و با همه دعوا می کند. مادرش فقط گوش کرد و حرفی نزد. آخر گفتم که پرونده اش را بگیرد و ببرد. مادر بغضش ترکید و گریه کرد و فیلمی به ...
به ماندنم عادت نکن
ام پشیمان شدم. او را به خدا سپردم. حاج محمد از پله ها پایین رفت و در حیاط بچه ها را در آغوش گرفت و بوسید. نوروزی از طبقه بالا نظاره گر او بود اما حاج محمد حتی برنگشت که او را ببیند. شاید با این کارش می خواست از او دل بکند. چرا اینقدر کم لطف شده ای؟ وقتی به سوریه رسید تلفن کرد و گفت حالش خوب است و بعد از آن دیگر تماسی نگرفت. نوروزی هر روز با دیگر همسر مدافعان حرم حرف می زد و از ...
گلچین بهترین مداحی های ایام فاطمیه
اگه تو بری زهرا جان کسی رو ندارم گل چادر گلدارت تب دستای تب دارت آتیشم زده نفست که خراب میشه کد ویدیو دانلود فیلم اصلی رضا نریمانی – ای قرار هر دل بی قرار به خدا روضه های تو تموم زندگیمه منی که رزقمو از در خونه ات میگیرم کد ویدیو دانلود فیلم اصلی محمد حسین پویانفر – رو سر این ...
فیلم/ دلداری مادر یک شهید توسط حاج قاسم
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
شاهرخ کوکاکولا از کاباره تا جبهه
ننه بیا با هم به مشهد برویم. علیرضا ادامه داد: مادر از این کار شاهرخ تعجب می کند خلاصه بعد از چند روز به همراه مادر و برادر به مشهدمی رود، وقتی شاهرخ از پله های مسجد گوهرشاد داخل می شود سینه خیز تا در طلاکوب جلوی ضریح می رود و همان جا می نشیند، پس از چند دقیقه رو به ضریح می کند و سرش را پایین می اندازد وقتی رفتار دیگر زائران را می بیند با تعجب از برادرش می پرسد که زائران چه می گویند او ...
مسافران شهر بهشت
آفتاب عالم تاب است. شاید شیپورها و دهل ها می خواهند بگویند روزی که با نام ولیّ خدا آغاز شود، به خیر و رحمت الهی ختم می شود. با شیپورها همراه می شوم و از امامم می خواهم تا در مسیری که در پیش گرفته ام، یاری ام کنند، یاری ام کنند تا بتوانم خادمی خوب برای شهدا باشم و رسالتی را که در پیش دارم به خوبی به انجام برسانم. ضمن عرض ادب و سلامی دوباره به امام جانم، راهی حسینیه می شوم. حاج قاسم پشت و ...
نوری از گیلان که در سوریه تابید – بابک نماد حقیقی جوان امروزی محب اهل بیت (ع)
، قوی هستم، هیچ اتفاقی برای من نمی افتد، نگران نباش، مادر دیگرم حضرت زینب (س) در سوریه است، من باید بروم و راه را برای زیارت شما باز کنم، گریه نکن مادر، بخند تا من راحت تر بتوانم بروم. برادرش برای اینکه بابک را از فضای دفاع از حرم دور کند، پیشنهاد ادامه تحصیل در آلمان را به او داد و به بابک گفت: تو سوریه نرو، برو آلمان یا هرجایی که خودت دوست داری، هر جا بخواهی بروی من تو را راهی می کنم ...
نقش سیر و سفر و حمل و نقل در زندگی
دور از زن و بچه هستند، این برای خیلی ها هست، خلبان ها مگر مشکل ندارند؟ پروازهای شبانه، چه کسی هست که مشکل ندارد؟ ولی باید خانم ها هم تحمل کنند، زنی که مشکلات شوهرش را نادیده بگیرد و تحمل کند، در کار او شریک است. یک خاطره ای را من گفتم، حالا تکراری بگویم. یک بار یک جایی نشسته بودم، مطالعه می کردم، بنده خدایی که غذا می پخت، آمد گفت: آقای قرائتی چه کسی گفته تو خوشبخت باشی، من بدبخت؟! گفتم ...
روایت طرح حاج قاسم برای بازگرداندن پیکر شهید حججی
کرد و رزمندگان موفق شدند عملیات را با موفقیت به پایان برسانند. خوب یادم است که وقتی آن همه خستگی را در چهره حاج قاسم دیدم، با خودم گفتم کدام یک از مدیران اینقدر درگیر کار و خدمت می شود که از شدت خستگی توان کشیدن چند خط را نداشته باشد؟ روز دختر و تاکید حاج قاسم عطیه نظری، دختر شهید مدافع حرم اکبر نظری، از شهدای استان کرمانشاه یکی دیگر از افرادی بود که در این برنامه به بیان خاطره ...