درد دل های یک نویسنده در مورد وضعیت اینترنت و آلودگی هوا
سایر منابع:
سایر خبرها
درخشش دوباره نمایش مادرم زری سر زا رفت
پایگاه خبری تحلیلی عصردنا (Asrdena.ir): مسئول واحد نمایش حوزه هنری این استان گفت: نمایش "مادرم زری سر زا رفت" به نویسندگی محمود خرم آزادی و کارگردانی داود پارسا تولید انجمن هنر های نمایشی کهگیلویه وبویراحمد، اداره فرهنگ و ارشاد گچساران و حوزه هنری استان در جشنواره تئاتر منطقه ای بوشهر اجرا می شود. اکبر آیین افزود: در نمایش مادرم زری سر زا رفت طراح صحنه داود پارسا، طراح لباس راضیه ...
آسیب های جنگ را روایت می کنیم/جشنواره منطقه ای فرصتی برای دیدن شدن تئاتر محلی و بومی
سارا نصراللهی: بیست وهفتمین جشنواره تئاتر فجر منطقه 2 از روز چهارشنبه 14 دی به میزبانی بوشهر به عنوان دومین استان برگزارکننده این رویداد هنری آغاز شده است. نمایش مادرم زری سر زا رفت نوشته محمود خرم آزادی و کارگردانی داود پارسا، یکی از برگزیده های جشنواره تئاتر استان چهارمحال و بختیاری برای حضور در بیست و هفتمین جشنواره تئاتر مناطق کشور است، جمعه شانزدهم دی ماه(امروز) ساعت 10 در پلاتو صفیری بوشهر ...
قتل همسر مقابل چشمان فرزند///////// روزنامه ایران
به گزارش رکنا به نقل از خبرنگار حوادث ایران ، رسیدگی به این پرونده از بهمن سال گذشته با گزارش قتل زنی 50 ساله در یکی از بیمارستان های ورامین آغاز شد. این زن بر اثر از ناحیه شکم و قفسه سینه جان باخته بود. دختر مقتول که او را به بیمارستان منتقل کرده بود به مأموران گفت: پدر و مادرم از مدت ها قبل باهم اختلاف داشتند. روز حادثه دوباره باهم بحث شان شد و ناگهان پدرم با چاقو به مادرم حمله کرد ...
"مادرم زری سر زا رفت" به جشنواره منطقه ای تئاتر بوشهر راه یافت
مردی که بخاطر کم محلی همسرش او را کشت!
رساند و درخواست کمک کرد. او گفت مادرش چاقو خورده و به سختی نفس می کشد. زن میانسال تحت عمل جراحی قرار گرفت رفت اما ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی تسلیم مرگ شد. با مرگ مشکوک این زن، دخترش که پریشان بود پدر 57 ساله اش را به عنوان عامل جنایت خانوادگی معرفی کرد و گفت: در دعوای خانوادگی، پدرم، مادرم را با چاقو زخمی کرد و از خانه بیرون رفت. من تلاش کردم مانع او شوم اما نشد ...
ناامیدی قهرمان کشتی آسیا از پیدا کردن شغل/ قاسمی منجزی: به خاطر مادرم نمی خواهم دست خالی بروم
دادن به کشتی را دارد، به تسنیم گفت: ما سربازیم، چه خط مقدم باشد و چه پشت خط، همیشه برای موفقیت تیم همه تلاشم را خواهم کرد. هنوز توانش را دارم، امیدوارم خدا هم کمک کند تا به هدفم برسم. بیشتر از همه برای خوشحالی مادرم تلاش می کنم، اینکه حداقل دست خالی کشتی را کنار نگذارم و او را شاد کنم. قاسمی منجزی ادامه داد: شغلی غیر از کشتی ندارم. از مسئولان هم در خصوص اشتغال ...
روایت محزون مادری که در فراق دیدار فرزندش ماند | 35 سال چشم انتظاری مامان زری
نوه هایش مامان زری صدایش می کردند و همین نام هم روی او باقی می ماند. او همسر رضا مجربی است. فرزندش درباره آن ها می گوید: 65 سال شغل بابای ما بقالی بود در بازار جنت و کنار عکاسی مریخ. مامان زری هم تأمین کننده کل محصولات لبنی و رب و آبغوره و آب لیمو های پدرم بود، آن قدر کارشان تمیز بود که اهالی جنت که آن زمان بیشترشان بهایی بودند، خریدشان را از اینجا انجام می دادند، چون جنس پدرم به خاطر زحمت های مادرم ...
جنگ چیزی از دل مادر نمی فهمد
، سهم تمام مادرانه هایم. می گفتند مردانه جنگیدی، برای وطن، برای ناموس و برای خاکت... می گفتند: تحمل کن، نباید دشمن شاد شویم، آنها، ولی نمی دانستند من مادرم و جنگ چیزی از دل مادر نمی فهمد... حالا آن تابلوی آبی که اسمت را در خودش قاب کرده نشانه من است که در خودم گم نشوم. انتهای پیام/ ...
تحلیل شهید سید مهدی طاهری از چگونگی تغییر ارزش ها در ایران پس از انقلاب
و نشیب های آن گذراندم و در همان دوران بود که درد و رنج و فقرا را به چشم دیدم و چشیدم، آن لحظه ای که مادرم به دنبال خانه می گشت و همیشه هنگام بازگشت در چشمان مادرم اشک بود و یا آن هنگام که پدرم حساب قرض هایش را که می کرد دیگر از حقوقش چیزی برای خرج باقی نمی ماند، آیا این ها واقعاً دردی عظیم بود؟ خیر زیرا وقتی در خیابان می آمدم می دیدم که بچه ها و پدرهایی هستند که وضعشان از من و پدرم نیز بدتر است ...
تحمل خانه برایم سخت شده است
نویسنده : عبدالحسین ترابیان| کارشناس ارشد روان شناسی سوال: چند ماه پیش جشن تولد 19 سالگی ام را گرفتم. تذکرهای مادرم درباره مسائل گوناگون، خسته ام کرده و تحمل خانه برایم سخت شده و روانم را به هم ریخته است. مثلا می گوید چرا با فلان دوستت بیرون رفتی یا چرا با فلان همسایه رفتار خوبی نداشتی؟ رفتارهایش با من، دقیقا شبیه رفتارهای بقیه مادرها با بچه های 4 یا 5 ساله است . چه کنم؟ ...
مرد عصبانی همسرش را به قتل رساند
...> دختر مقتول در توضیح ماجرا گفت: پدرم قاتل مادرم است. آنها ساعتی قبل با هم درگیر شدند، من تلاش کردم مانع درگیری آنها شوم، اما فایده ای نداشت. وقتی درگیری آنها بالا گرفت، پدرم با چاقو به مادرم حمله کرد و چند ضربه به او زد و بعد هم به سرعت از خانه بیرون رفت. بدین ترتیب مأموران پلیس، مرد 57 ساله به را عنوان قاتل تحت تعقیب قرار دادند و در کمتر از سه ساعت او را در قرچک ورامین شناسایی و دستگیر کردند ...
داستان تجاوز مرد 45 ساله به دختر همسایه
دختر 17 ساله درباره سرگذشت گفت: از روزی که چشمانم را باز کردم، خودم را بی کس و تنها در بهزیستی یافتم. گویا پدر و مادرم مرا سر راه گذاشته و رها کرده بودند. خلاصه بهزیستی تنها پناهگاه و امید من بود اما خیلی آرزو داشتم که من هم مانند دیگر کودکان خردسال،پدر و مادری داشته باشم که مرا در آغوش بگیرند! حسرت داشتن پدر و مادر، موضوعی بود که در طول زندگی ام مدام با آن دست به گریبان بودم. اگرچه ...
مسخره ترین طلاق های تاریخ؛ از دعوا سر شیاطین تا ترامپ!
یک آقای ایتالیایی در سال 2017 بعد از این که متوجه شد همسرش به دلیل داشتن نیرو های ماورایی و شیطانی توانسته است روی هوا بایستد، اقدام به گرفتن طلاق کرد. به گزارش وقت صبح به نقل از منیبان: درخواست طلاق و جدایی از همسر همیشه به خاطر مسائلی که هر روز درموردشان می شنویم اتفاق نمی افتد، گاهی دلیل درخواست یک مسئله خنده دار است. درست است که این روز ها تعداد طلاق بیش از پیش افزایش ...
تجاوز دو مرد پلید به سارینا/ آزار جنسی دختر 13 ساله در خانه شیطان!
در طرح شکایت خود گفت: مادرم شاغل است و گاهی دوستان او در طول روز به من سر می زدند.روز حادثه یکی از دوستان مادرم به من گفت که اگر حوصله ات سر رفته با هم برای ناهار بیرون برویم و من قبول کردم.برای همین به یک ساندویچی نزدیک خانه مان رفتیم.یکی از کارگران ساندویچی ارتباط دوستانه ای با دوست مادرم برقرار کرد و او را به خانه اش دعوت کرد.من هم مجبور شدم همراه دوست مادرم به خانه آن کارگر جوان به اسم صابر ...
نمایشگاه دست های کوچک مادرم در نگارخانه پردیسان
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر؛ نمایشگاه انفرادی دست های کوچک مادرم مجموعه ای از آثار نقاشی ربابه فلاحت دوست، با حضور اعضای خانواده و جمعی از هنرمندان در نگارخانه پردیسان فرهنگ سرای فردوس گشایش یافت و تا 17 دی ماه پذیرای عموم بازدیدکنندگان است. برپایی این نمایشگاه حاصل گردآوری و تلاش فرزند ربابه فلاحت دوست هنرمند خودآموخته در رشته نقاشی است که آثار این بانوی خوش ذوق در قالب 40 ...
پیشنهاد بی شرمانه شوهر برای زنش
هوسرانی زن 23 ساله در فضای مجازی زن 23 ساله که نوزاد شیر خواره ای را در آغوش می فشرد و با عذاب وجدان عجیبی دست به گریبان بود، قطرات اشک را از چهره اش زدود و درباره این ماجرای شرم آور به کارشناس اجتماعی گفت: پنج سال بیشتر نداشتم که به خاطر طلاق پدر و مادرم بی کسی را تجربه کردم. مادرم که معتقد بود خیانت های پدرم را نمی تواند تحمل کند، مهر و عاطفه مادری را زیر پا گذاشت و با رها کردن من ...
قتل پیرزن تهرانی با ماهیتابه در آشپزخانه / پسر جوان: قاتل مادرم را قصاص نکنید! + عکس و جزییات
ماموران گفت: من چند سال است کرده ام اما هر روز به مادر و پدر پیرم سر می زدم و یا با او تلفنی صحبت می کردم. امروز هرچه به او تماس گرفتم تلفنم را جواب نداد .من که نگران شده بودم مقابل در خانه رفتم .وقتی پدرم در را باز کرد از او پرسیدم چرا مادرم جواب تلفن را نمی دهد. اما او گفت مادرم خسته بوده و به خواب رفته است. من که از لحن صحبت پدرم به او مشکوک شده بودم وارد آشپزخانه شدم و ناباورانه جسد مادرم را ...
توصیه شهید محمود اقامحمدی به براداران و خواهرانش
از هر گونه کمک مالی و جانی دریغ ندارند و از کمک های آن ها به عنوان یک ایرانی خیلی سپاس گزاریم. سلام و درود بر پدر و مادرم که چه رنج ها برای من نکشیدند و چه زحمت ها برای بزرگ کردن من و به راه راست و هدایت نمودن من کشیدند و سلام بر خواهران و برادرانم که آن ها را از ته دل می خواهم. از آن ها می خواهم که به حرف پدر و مادرم بروند و راه اسلام را پیشه خود کنند و انقلاب و امام را تنها ...
انکار قتل همسر با ضربه ماهیتابه
. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، پسر رباب که مأموران را باخبر کرده بود، مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: چند سالی است ازدواج کرده ام و جدا زندگی می کنم، اما هر روز به پدر و مادر سر می زدم یا با آن ها تلفنی در ارتباط بودم. امروز هر چه با مادرم تماس گرفتم، پاسخی نداد و بعد با پدرم هم تماس گرفتم، اما او هم جوابم را نداد. به همین خاطر نگران شدم و خودم را به خانه پدرم رساندم. وقتی زنگ زدم، پدرم در را باز کرد ...
جوان شیطانی از پسر 16 ساله یک دزد ساخت / دلسوزی های مادر کار دست پسرش داد
پدرم مشغول کار بنایی و ساختمانی شدم تا کمک حال او باشم! وقتی چند روز نزد پدرم کار کردم، به خانواده ام فشار آوردم تا برای من موتورسیکلت بخرند! پدرم به شدت مخالف بود و تاکید می کرد که باید بزرگ تر شوم و اول گواهی نامه بگیرم! ولی مرغ من یک پا داشت و همواره با قهر و سروصدا مادرم را اذیت می کردم تا به هر طریق ممکن به خواسته ام برسم! مادرم که اصرارهای مرا دید به ناچار پذیرفت و با همه ...
مادرم مثل هلی کوپتر بالای سرم پرواز می کند
یک مادر دیگر، مراقبت و کنترلگری اش را زیاد کند و ده ها مثال دیگر! در سال 1969 میلادی، کتابی با عنوان بین والدین و نوجوان توسط دکتر هیم ژینوت نوشته شد که در آنجا یک نوجوان واژه هلی کوپتر را به والدین خود تشبیه کرد و گفت مادرم مثل هلی کوپتر بالای سرم پرواز می کند. پس از آن، این اصطلاح مورد استفاده بسیار قرار گرفت. ...
زندانی شدن سعید در ازای آزادی ماهیگیران/ داغدار مادر بعد از 6 سال
نمور تاریک بدون هوا و نور گفتم و از اینکه چطور با پلاستیک داغ و آب جوش ماهیگیران را وادار می کردند تا اعتراف کنند که برای جاسوسی آمده اند نه برای شکار ماهی. در این گزارش با یادآوری اینکه چطور دستگیر شدند، قرار است از زمانی روایت کنم که خبر آزادی را شنیدند و همین طور از مردی که در غم از دست دادن مادرش در اتوبوس نشسته است. فیلم و عکسی که موجب دردسر ماهیگیران هنگام دستگیری شد ...
شیرجه در دل ترس
، حداقل شنا را یاد می گیرند. این ترس به حدی بود که نمی خواستم وارد آب شوم، خیلی از جلسه ها لب استخر می نشستم، فقط گریه می کردم و برای آموزش نمی رفتم، اما در نهایت ادامه دادم و با اصرار و تشویق های پدر و مادرم شروع به تمرین کردم و با پشتکاری که داشتم پس از مدتی به این رشته علاقه پیدا کردم و بعد کاملا حرفه ای رشته شنا را ادامه دادم. چقدر طول کشید تا به شنا نگاه جدی تر داشته باشید و حرفه ای این ...
نجات معجزه آسای یک رزمنده با جراحت شدید
...، دایی حسن به اتفاق اصغر خیاط و امیرقصاب (همسایه ها) به در خانه ما رفتند. به طوری که مادرم متوجه موضوع نشود، خبر را به پدر و برادرم داده بودند. مادرم می گوید: پدرت با سیدمهدی (برادرم) با عجله لباس های خود را پوشیدند. هرچه گفتم مرد چه خبر شده؟ نکند برای سیدمرتضی اتفاقی افتاده؟ هیچ حرفی نزدند و از خانه بیرون رفتند. قبر عمودی! مادرم بعد ها می گفت: یک شب قبل در عالم خواب خبر ...
عکس/ سنگ تمام اینستاگرامی همسر مهران غفوریان برای علی دایی
پدرم خدا بیامرزم به ارث بردم او خطاط بود، نقاش بود، آواز می خواند، تار می نواخت، که از او نقاشی برایم به ارث رسید. برادرم مهدی نیز که 5 سال از من بزرگ تر است، تحصیلات دانشگاهی اش را در رشته موسیقی انجام داده در کل اهالی خانه ما به جز مادرم هنری هستند.
هدف گذاری قهرمان آبهای آرام کشور برای قهرمانی آسیا/ محمدی: رکوردهایم مرا به آینده امیدوار کرد
ام در سال پیش رو حضور در مسابقات قهرمانی آسیا جوانان است. مطمئنا با کمک مربیان تیم ملی می توانیم نتایج خوبی به دست بیاوریم. قهرمان جوانان کشور در پایان گفت: از علیرضا سهرابیان رییس فدراسیون برای اینکه همیشه حامی ما و این ورزش بوده متشکرم. همچنین از پدر و مادرم سپاسگزارم که همیشه همراه من بودند. امیدوارم بتوانیم در مسابقات پیش رو بهترین نتیجه را کسب کنیم. ...
تجلیل از مادر شهید محسن فانوسی در سه شنبه های تکریم همدان
شده و مخاطب با آن آشنا می شود . در بخش هایی از این کتاب از زبان همسر شهید می خوانیم : پدر و مادرم به خاطر احترامی که برای خانواده آقای فانوسی قائل بودند، اختلافی با ازدواج ما نداشتند، ولی سپردند به خودم که تصمیم آخر را بگیرم. هنوز مردد بودم. خیلی با خودم کلنجار می رفتم تصمیم بسیار سختی بود. بالاخره یک شب دو رکعت نماز توسل به حضرت زهرا(س) خواندم از خود حضرت زهرا(س) خواستم کمکم ...
از تبعیض های روزمره تا عادی سازی اسلام هراسی
...: من نزد پدر و مادرم در شهر گوا بودم و برای گواهینامه رانندگی درخواست دادم. گواهی من سه ماه به تعویق افتاد. در ژوئن درخواست دادم و تمام مدارک کامل بود. سایت نشان می داد که مجوز صادر شده اما چاپ و ارسال نشده است. پدرم رفت و از آنها پرسید که قضیه چیست و آنها به او گفتند که به دلیل حجاب داشتن من در عکس بوده است. عالیه گفت: وقتی به آنجا رفتم از من خواستند که حجابم را بردارم. گفتم این ...
نرجس سلیمانی از پدر می گوید | آشپزی حاجی برای دورهمی کوچک اهل منزل
بخصوص روزهای جمعه برنامه روضه خانگی که شامل یک روضه مختصر و کمی توسل همراه با آگاهی از احکام شرعی برای جوان ترهای جمع بود، از برنامه های اهل خانه در آخر هفته و زمان حضور ایشان بود. پیش قدمی حاج قاسم در کمک به خانه داری همسر در مشارکت برای انجام و کمک در امور منزل به مادرم پیش قدم بودند و اگر حضور داشتند برای همین دورهمی کوچک اهل منزل خودشان با عشق و علاقه آشپزی می کردند؛ پدر ...
شرکت نخستین زن محجبه در مسابقه بهترین آشپز سوئد
آشپزی بودم و مادرم هم آشپز بود. می توان گفت عشق به آشپزی در خانواده ما وجود دارد. پایان پیام/ 44 ضمیمه : کلید واژه ها: آشپز | محجبه | مسلمان | سوئد |