سایر منابع:
سایر خبرها
قتل همسر جوان برای تصاحب اموال | پای خواهرشوهر هم به ماجرا باز شد | دفن جسد در ویلای عمو
کند دخترم را طلاق داده است ولی اگر دخترم از شوهرش جدا شده بود حتماً پیش من می آمد. وی ادامه داد: آخرین بار قرار بود خانه ای را که 3 دانگ آن به نام من و 3 دانگ به نام مریم بود بفروشیم. به همین خاطر به بنگاه رفتیم، اما آن روز میان من و دامادم بحث شد و دامادم قهر کرد و از بنگاه بیرون رفت. بعد از آن روز دیگر دخترم را ندیدم فقط پیامکی توهین آمیز از موبایلش به من ارسال شد که شوکه شدم و پس از آن ...
3 سال زندان برای کشتن پسر ناخلف
تو بدهیم. ولی علی اصلاً دست بردار نبود، از خانه بیرون رفت و کمی بعد دوباره برگشت و باز تقاضای پول کرد. این بار مادرش گفت به خدا چیزی نداریم که به تو بدهیم، ولی صبر کن ببینم می توانم از همسایه ها یا کسی پول قرض کنم و به تو بدهم. مادرش چادر سر کرد و همراه علی از پله ها پایین رفتند. دیدم سر و صدایشان زیاد شد، چرا که علی اصلاً زیر بار نمی رفت و پافشاری می کرد که هر طور شده از ...
پایان ماجرای سارقی که خودش مالباخته شد
می کردیم. این بار هم دستگیر شدم اما پس از آزادی تصمیم گرفتم دیگر خلاف نکنم. این بود که خانه ام را به تبهکاران اجاره می دادم تا خرج زندگی ام تامین شود. خانه برای خودت است؟ بله. سال ها قبل با پول دزدی آن را خریدم. بعد از آن شروع کردم به ساخت اتاقک در حیاط تا آن را اجاره بدهم. مجرمان می آمدند آنجا که نقشه سرقت یا کلاهبرداری بکشند. چه شد که تبدیل به یک خلافکار شدی؟ مشکلات زندگی ...
سارق عاشق پیشه نشانی خانه جرائم را به پلیس داد
عاشق درس و کتابم فایده ای نداشت و در نهایت تن به ازدواج دادم و بعد فهمیدم شوهرم قاچاق فروش است. وقتی دستگیر و اعدام شد، من از شهرمان برای زندگی به تهران آمدم و مدتی بعد هم وارد باند خلافکاران شدم. تعدادی زن جوان بودیم که مردی ما را طعمه افراد پولدار قرار می داد. مدتی گذشت و ما از مردان پولدار اخاذی و گاهی هم سرقت می کردیم تا اینکه برای اولین بار بازداشت و راهی زندان شدم. چرا خانه ات را در ...
تجاوز وحشیانه زن رزمی کار به آقای استاد در تهران
آموزش خصوصی دهم و قرار شد جلسات با حضور دایی دختر خانم در منزل او واقع در خیابان پیروزی تهران برگزار شود. امین در ادامه گفت: وقتی برای آموزش به خانه این خانم به نام ناهید رفتم، دایی او به نام جمشید برای من نسکافه ای آورد که بعد از خوردن گیج شدم و دیگر چیزی متوجه نشدم. چند بار با حالت نیمه بیهوش در خانه ناهید چشمم را باز کردم و متوجه شدم که دست و پاهایم طناب پیچ شده و بسته بود. ...
جزئیات تازه از کلاهبرداری های مردی که همسرش را کشت
دختر 30 ساله ام مریم هیچ خبری ندارم. دامادم ادعا می کند دخترم را طلاق داده ولی اگر دخترم از همسرش جدا شده بود حتماً پیش من می آمد. او ادامه داد: آخرین بار قرار بود خانه ای را که سه دانگ آن به نام من و سه دانگ به نام مریم بود بفروشیم. به همین خاطر به بنگاه رفتیم؛ اما آن روز میان من و دامادم بحث شد و دامادم قهر کرد و از بنگاه بیرون رفت. بعد از آن روز دیگر دخترم را ندیدم. دامادم می گوید ...
اعتراف رابین هود دزدان تهران + فیلم گفتگو با تبهکار لاکچری
را به همراه دارد و باعث بیکاری، تکدیگری، حاشیه نشینی، سرقت و جرم و جنایت می شود. مثل سینا که در منطقه متوسط رو به بالایی متولد شده و حتی خانواده موفقی نیز دارد اما حالا سال هاست که بعد از مصرف مواد مخدر، تبدیل به دزدی حرفه ای شده که هر ماشینی را باز می کند. گفت وگو با سارق ماشین های لوکس سینا چند ساله هستی و آیا قبل از اینکه دستگیر شوی نیز سابقه داشتی؟ 35 ...
پشت پرده ثروت میلیاردی مرد کابینت ساز / این مرد با موبایلش حساب ها را خالی می کرد + فیلم گفتگو
به گزارش رکنا، این حرفهای تراشکاری است که عشق کلکسیون انگشتر باعث شده تا در 16 سال گذشته، انواع و اقسام انگشتر قیمتی را خریداری کند اما به خاطر یک اشتباه و اعتماد به رسید جعلی، نه تنها پول پیش خانه اش را به دست نیاورد بلکه عشق خود را نیز از دست داد. مالباخته های دیگر نیز در پایگاه 10 پلیس آگاهی تهران حضور دارند. یکی برنج ارسال کرده است، یکی پیانویی را با کلی چونه زدن از 90 میلیون به 75 ...
از کشف شیشه های 37 میلیاردی تا قرص های قاچاق در شیراز
کنار جاده پارک بود مشکوک و آن را مورد بررسی قرار دادند. او گفت: پس از استعلام از سامانه پلیس آگاهی مشخص شد خودرو مذکور مسروقه و سابقه از شهرستان شیراز دارد. فرمانده انتظامی سپیدان با اشاره به اینکه تلاش برای دستگیری سارق متواری با جدیت ادامه دارد، به شهروندان توصیه کرد وسایط نقلیه خود را به وسایل هشدار دهنده و ایمنی مانند دزدگیر و قفل فرمان تجهیز و در صورت اطلاع از هرگونه مورد ...
حکایت تلخ سرقت های سریالی از خانه یک باستان شناس در خوزستان
و به هم ریختگی مواجه می شدم. کامپیوترها روی زمین پهن شده بودند و تمام سیستم داخلی آنها را باز کرده و هر آنچه را که توانسته بودند را با خود برده بودند و ما را با حجمی از سردرگمی و ناامیدی درون یک خانه دزد زده رها کرده بودند. مهرکیان گفت: با همکارم که خانه را ترک کرده بود تماس گرفتم، پاسخ نمی داد، از همین روی بر اساس آنچه از دستم بر می آمد به سرعت پیگیر مراحل قانونی سرقت شدم. بعد از این ...
دزدان خانه دختر یکی از مقامات بلندپایه لو رفتند
؛ عادت به نوشتن سرقت ها داشتم. جزئیات سرقت ها را می نوشتم تا در حساب و کتاب اشتباه نکنم. *فقط از خانه ها سرقت می کردید؟ من سال ها قبل دله دزدی می کردم. از نوجوانی که برای کار به تهران آمدم راه دزدی را انتخاب کردم. با سرقت از مغازه، فروشگاه و لوازم داخل خودرو شروع کردم، اما بعد از چندبار زندانی شدن فهمیدم که بهترین کار خلاف، دستبرد به خانه هاست. چون همه در خانه هایشان پول، طلا و دلار نگه می دارند. اما باز هم اشتباه کردم و دستگیر شدم. منبع: همشهری آنلاین ...
از وقتی که صیغه رییسم شدم...
کردم وقتی با هم دوست شدیم قضیه برعکس شد و دوستانم به من حسادت می کردند ومی خواستند رابطه من و مهرداد را بهم بزنند تا اینکه او به من پیشنهاد ازدواج داد و من بدون اینکه فکر کنم به خانواده ام گفتم که مهرداد همان شاهزاده رویاهای من است که با اسب سفید به دنبال من آمده است. بعد از رضایت خانواده ام دوران عقد خوبی داشتم، اما بعد از عروسی شاهد دخالت خانواده همسرم درامور زندگی مان شدم مهرداد برخلاف ...
زندانی هایی که بال پرواز درآوردند | بزرگ ترین فرارهای تاریخ توسط زندانی هایی رقم خورده که با نقشه عجیب ...
به نظر برسد دو مامور را گروگان گرفت وبه راحتی از بین تمامی ماموران زندان رد شد و بعد آن دو گروگان را در سلولی زندانی کرد و خودش فرار کرد؛ به همین راحتی . آلفی هیندز یکی ازسارقان معروف انگلستان است که در سال 1953 دست به سرقت یک جواهرفروشی و ربودن جواهری به ارزش 90هزاردلار زد؛ جواهر با ارزشی که پس از دستگیری هیندز هم ماموران موفق به پیدا کردن آن نشدند. او برای این دزدی به 12 سال حبس محکوم ...
آن سویِ دیوارِ مدرسه؛ معلمِ زندگی
ا برای خانواده به مدت 8 ماه طول کشید و اکنون 6 سال از این اتفاقات می گذرد. معلمی در شرایط سخت زندگی در خردادماه 1401 من حسابی درگیر امتحانات نهایی درس حسابداری دانش آموزان بودم، متأسفانه بامداد همان روز 18 خرداد که صبح دانش آموزان امتحان نهایی داشتند، من از استرس خوابم نمی برد، پسرم هم گفته بود مامان شب می خواهم بروم استخر و بعد با دوستانم می ررم باغ یکی از دوستان. ...
عطربرکت|کارگرانی که کارفرمایشان خداست/جوان مردانی در دل شب
تکذیب می کند. آن وقت جارویش را محکم تر روی زمین می کشد تا صدای تعریف و تمجید های من درمیان صدای خش خش جارویش گم شود. اما هرچه باشد من هم خبرنگارم و می دانم چطور از زیرزبانش به اندازه چند جمله می شود حرف کشید. از یکی از خاطره های تلخش می پرسم و می گوید: یک شب جارو می زدم که دیدم دونفر قصد سرقت ماشینی را دارند. از پس شان برنمی آمدم. اما دلم نیامد کاری کنم. از همان دور فریاد زدم دزد دزد! ...
سخنی با مدیران؛ منتظر چه هستید؟!
اشتغال داشتم. به رغم بازداشت در سال 1350 مشاور هزینه های خانواده مرا پشتیبانی کردند و پس از یک سال آزادی از زندان با روی گشاده از ادامه همکاری من استقبال کردند. این همکاری در زمینه مطالعات و طراحی روسازی راه و ارایه دانش جدید روسازی آسفالتی عمدتا در پروژه های وزارت راه و شهرسازی و شهرداری تهران تمرکز داشت. در این مدت در مدیریت و تهیه پروژه های آسفالت خیابان ها و معابر شهری و بین شهری، آزادراه های ...
روایت یک قرن زندگی/گوشه ای از حیات و شهادت استاد مطهری
افراد که مقرر بود نامشان معلوم نباشد، تاسیس شده بود. سال 1337 هم از من دعوت کردند بعنوان عضوی از این تشکل باشم. جلسات متاع هر از چند گاهی در خانه ها اعضا به شکلی که به ظاهر مهمانی بود با صرف شام تشکیل می شد. این شیوه به منظور حفاظت و صیانت ازآن بود. در جلسه فوق همان طوری که گفته شد با حضور افراد یاد شده از اول شب برپا شد و به بررسی حوادث پس از انقلاب پرداختند و تا نیمه شب ادامه داشت. بنابر این، این ...
هزینه زندگی سیاسیون ایرانی از کجا تامین می شود؟
ممنوع الخروج شدم. اما در مهندس مشاور راهور که با مدیریت آن در شهرداری آشنا شده بودم ابتدا به عنوان کارشناس و سپس مدیریت شرکت اشتغال داشتم. به رغم بازداشت در سال 1350 مشاور هزینه های خانواده مرا پشتیبانی کردند و پس از یک سال آزادی از زندان با روی گشاده از ادامه همکاری من استقبال کردند. این همکاری در زمینه مطالعات و طراحی روسازی راه و ارایه دانش جدید روسازی آسفالتی عمدتا در پروژه های وزارت ...
عکس/ دختر قداره کش با چاقوهای عجیب دور کمرش به کلانتری رفت / وقت حرف زدن ندارم؛ آدم کشته ام!
...، ناگهان همین زن به طرف من آمد و با چاقویی که در دستش بود انگشتانم را زخمی کرد. وی ادامه داد: در حالی که داشتم پیاده می شدم تا از خودم دفاع کنم زن جوان خودرو را دزدید و پا به فرار گذاشت. راننده پراید مشکی هم خیلی زود از آن محل متواری شد، 3 روز بعد بود که خودروام در نظرآباد کشف شد درحالی که بشدت تخریب شده بود و اموال داخل آن به سرقت رفته بود. به خاطر سرقت مدارکی که داخل خودرو داشتم صدمات ...
فیلم / بی شرمی زن خائن / دوست شوهرم آنقدر عشق داد تا خیانت کردم !
فهمیدم چه اشتباه بزرگی مرتکب شده ام در این شرایط تصمیم گرفتم برای همیشه همت را از زندگی ام بیرون کنم به همین دلیل در خانه ام را قفل کردم و دیگر او را به زندگی مشترک مان راه ندادم ولی روز بعد از این حادثه زمانی که به همراه دخترم به خانه بازگشتم متوجه سرقت طلاها، مدارک و گوشی دخترم شدم از آن جایی که گاو صندوق و در اتاق با کلید باز شده بود، دریافتم که این سرقت را همت انجام داده است. چند ساعت بعد پیامکی برایم فرستاد و تهدید کرد تصاویر خصوصی دخترم را در فضای مجازی منتشر می کند و مرا تهدید کرد. ...
اقدام شرم آور نوعروس جوان | او در خانه صاحبکارش چکار می کرد؟
محل سرقت پی بردند که دزدان با اطلاع از نبود اهالی خانه وارد شده اند و نکته مرموز در این سرقت میلیاردی سالم بودن قفل درهای ورودی به خانه بود. ماموران با سرنخ های به دست آمده فرضیه سرقت از سوی یک آشنا را در دستور کار خود قرار دادند و به این ترتیب به سراغ پرستار جوان رفتند که شیما در این مرحله ادعا کرد در زمان نبود صاحبخانه تنها یک بار برای نظافت به آن جا مراجعه کرده است و دیگر اطلاعی از ...
دستبرد به موبایل فروشی ها با پلخمون!
رو مشاهده کردند که به صورت نیم خیز روی زانوهایش نشسته و به ویترین یک فروشگاه تلفن همراه خیره شده بود. ماموران که به وی مشکوک شده بودند برای لحظاتی او را زیر نظر گرفتند و با دیدن پلخمونی که در دست داشت یقین پیدا کردند که او درحال فراهم آوردن مقدمات ارتکاب جرم است. زمانی که افسر گشت به طرف جوان مذکور حرکت کرد او با رها کردن پلاستیک حاوی تخمه های آفتابگردان از محل گریخت، اما چند متر آن طرف ...
آتیلا حجازی: مرگ پدرم خیلی مشکوک بود/ ماجرای واکنش حجازی به کمک مالی احمدی نژاد
... او فوت کرده، مثل اینکه بر اثر تصادف جانش را از دست داده. در مورد اتفاقات دربی سال 65 حرف بزنیم؟ در آن بازی پدر من اصلا تمرکز نداشت. قبل بازی یک سری اتفاقات رخ داد که پدرم را کاملا بهم ریخت و فکرش دیگر در زمین نبود. بعد از همان بازی بود که کلا او را از فوتبال ایران کنار گذاشتند. دیگر اجازه ندادند نه جایی بازی کند و نه مربیگری تیمی را بر عهده داشته باشد. پدر من همیشه می ...