صبحانه با طعم خمپاره
سایر منابع:
سایر خبرها
نبش قبر یک زن برای رازگشایی از جنایت پنهان | می خواستم خون مادرم پایمال نشود
های فامیل را متوجه می شدم. حتی همسرم هم این حس را کرده بود و از من می پرسید که برای مادرت قبل از فوت او چه اتفاقی افتاده بود؟ انجام کارهای اداری برای برگزاری مراسم خاکسپاری خیلی سریع انجام شد اما بعد از آن برادرم به من حرف هایی زد که باعث شد جرقه هایی از شک به علت فوت مادرم در ذهنم روشن شود. برادر و خواهرم خارج از کشور زندگی می کنند. بعد از مراسم خاکسپاری مادرم بود که برادرم به من گفت ...
دستگیری ورزشکار سرشناس به اتهام قتل | برملا شدن راز قتل ناپدری بعد از 16 سال | 16 ساله بودم و خواهرم را ...
مرا اذیت می کند، عصبانی شد و او را کشت. اما این راز در سینه من و برادرم پنهان ماند اما حالا می خواهم آن را فاش کنم. به دنبال اظهارات عجیب این زن که به نظر می رسید معتاد است، بلافاصله تحقیقات برای بررسی صحت و سقم ماجرا آغاز و سرانجام برادر وی دستگیر شد. پسر جوان در نخستین بازجویی ها منکر قتل شد اما پس از مدتی به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: من و خواهرم کوچک بودیم که پدر و ...
سرنوشت تلخ دختری که نمی خواست معتاد شود / این خانه خرابم کرد + عکس
به گزارش رکنا، پدرم اعتیاد شدید به داشت ، در یکی از محلات پایین شهر زندگی می کردیم ، من 3 برادر و 2 خواهر کوچکتر از خودم دارم ، همیشه اختلافات زیادی بین پدر و مادرم وجود داشت ، پدرم مادرم را خیلی کتک می زد. مادرم فقط به خاطر ما بچه ها تحمل می کرد ، پدرم بیکار بود و گاهی اوقات می کرد ، خیلی وقت ها سر کار نمی رفت و با دوستانش پای مواد بود. ما خیلی با بی پولی و فقر ساختیم و تحمل کردیم ...
دوستم به خاطر یک پسر من را به دزدی متهم کرد
چرا حرفی نزد. من دزدی نکردم. او یک گردنبند بدلی دید که مادرم به من داده بود. من همان گردنبند را به بازپرس هم دادم. هیچ مدرکی علیه من ندارد. چرا از تو شکایت کرده است؟ خودش گردنبند را گم کرده، می خواهد گردن من بیندازد که پدر و مادرش دعوایش نکنند. سوال من این است چرا بین آن همه دوستانی که دارد، از تو شکایت کرده است؟ ما مدتی است سر موضوعی با هم قهر هستیم. ضمن ...
کودک آزاری پدر بی رحم سکوت زن جوان را شکست
روانم گذاشت به طوری که دیگر انزوا و گوشه گیری را بیشتر دوست داشتم. اگرچه آن زمان در یکی از روستاهای اطراف مشهد زندگی می کردیم و من هم با ترک تحصیل در مقطع ابتدایی به مدرسه نمی رفتم اما حوصله انجام امور خانه داری را هم نداشتم. در این شرایط پدرم با زنی اهل مشهد ازدواج کرد و ما مجبور به مهاجرت شدیم. حالا دیگر همه امور خانه داری به دوش من افتاده بود و باید از دو برادر کوچک و خواهرم نیز مراقبت می کردم ...
لباسی که شما را عاقبت بخیر می کند!
علی(علیهما السّلام) به شهادت رسید، زنان بنی هاشم لباس های سیاه و جامه های خشن پوشیدند و از گرما و سرما شکایت نمی کردند و پدرم، علی بن الحسین (علیهما السّلام) به علت (اشتغال آنان به) مراسم عزاداری، برایشان غذا درست می کرد. شبهات فراوانی مطرح می شود درباره مکروه بودن پوشیدن لباس سیاه اما ارادت بزرگان و پایبندی شان به پوشیدنش به رسم اهل بیت نشان می دهد نه تنها لباس مشکی محرم مکروه نیست بلکه فضیلت ها ...
لحظه ای از کمک کردن به حق، غافل نشوید
، تا این که 17 ساله شدم و فعلا این کار را پیش گرفته ام، خدمت در راه خدا و همین که عازم جبهه هستم، برای نوشتن چند کلمه به عنوان تذکر و اظهار تشکر از پدر و مادرم، شروع به نوشتن این وصیت نامه کردم و همین که تذکراتم را شروع می گویم در اول عرایضم باید خطاب به جوانان محل بگویم که برادران عزیزم، وقت خود را در بی کاری نگذرانید؛ قدم در راه خدا گذارید تا خداوند متعال شماها را یاری کند و بعد وصیتی ...
ماجرای دیدار یک ساعته شهید طهرانی مقدم با فرمانده معظم کل قوا
مقاومت خواسته ایم که این محورها را که شامل بحث ولایت مداری، اخلاق مداری، سبک مدیریت و عنوان ها است، مد نظر داشته باشند. وی گفت: روزی که این حادثه اتفاق افتاد و برادرم به شهادت رسید، همسر رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مادرم، خاطره ای را نقل کرد و گفت آن شب آقا که به منزل آمدند، خیلی ناراحت بودند. به ایشان گفتم که شما این همه دوستان و رفیقان نزدیک تان مانند شهید بهشتی را از دست داده اید ...
از عاشقانه های جنگ تا مین های خفته
خانواده که از همه برای مرگ پدر بی قرارتر است از خاطره همراهی اش با پدر برای خنثی سازی مین و صحنه شهادت دایی اش می گوید: پدرم من را با خودش به چذابه، دشت آزادگان و جفیر می برد. اجازه نمی داد مین خنثی کنم. مین های والمر، ضد تانک، ضد خودرو، ام چهارده را به من نشان می داد و می گفت: ساخت کدام کشور است. دست جنایت بسیاری از کشورهای دنیا را در دفاع هشت ساله از کشور از نام و نشان مین ها می شد دید. من حدودا ...
شیر سامرا پیشنهاد رشوه آقازاده ها را نپذیرفت
بی نظیرش شیر سامرا لقب گرفت. اواخر فصل پاییز آن سال همراه مادر و همسرش آخرین سفر پیاده روی اربعین اش را رفت و پس از بدرقه آنها در مرز مهران، خود دوباره به سامرا بازگشت. مهدی نوروزی بیستم دی ماه سال 1393 و در العوینات در چهل کیلومتری سامرا، مورد اصابت گلوله تک تیرانداز دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید. پیکرش مطهرش به ایران منتقل و بیست و سوم دی ماه در تهران و روز بعد در کرمانشاه با حضور ...
اینجا نقطه بازگشت به زندگی است
دارد که نگو و نپرس. لیلا یک ماه از خروجش از کمپ گذشته بود که دوباره دستگیر می شود. 18سال بیشتر ندارد. این روزها باید درگیر درس و کنکور و برنامه ریزی برای آینده اش باشد اما روزهای سیاهی را گذرانده است. از همان کودکی درس و مشق را کنار گذاشت و با پدرش پای بساط می نشست. پدرم مصرف کننده بود و مادرمو کتک می زد. مادرم یک روز همه وسایلشو جمع کرد و از خونه برای همیشه رفت. بقیه می گویند من را با خودش نبرد تا ...
نگاهی به زندگی جلال الدین همایی، 40 سال پس از درگذشت
و دیرگذشت بوده است؛ چه بسا شب ها بعد از فراغت از درس پدر همین که از اطاق خارج می شدم، در ایوان منزل به سبب خستگی و بی خوابی از پله مقابل اطاق به زمین می افتادم و مادر از اطاق مجاور بیرون می آمد و مرا به بستر می برد. او در محضر استادانی چون آیت الله العظمی مرحوم آسید محمدباقر دُرچه ای، آشیخ علی یزدی، سیدمحمدکاظم کروندی اصفهانی، آخوند ملا عبدالکریم گزی، حاج میرمحمدصادق خاتون آبادی، شیخ اسدالله ...
تولدی با حال و هوای محرم در گلزارشهدای بهشت زهرا
همراه دوستانشان مشغول تدارکات مراسم تولد بودند. در طول این سه سال از شهادت محمد مهدی هر سال تولدش مصادف با مناسبتی برای اهل بیت جشن گرفته می شد. اما حال وهوای این تولد، متفاوت تر از سال های گذشته بود، خانواده شهید برای پیشواز محرم مراسم گرفته بودند؛ درست دو روز قبل از فرا رسیدن سال جدید قمری با ولادت پسرشان شهیدمحمدمهدی رضوان به استقبالش رفتند. تعداد دوستان، آشنایان و مردم در این مراسم ...
مرور زندگی بنایی که پیرغلام شمیران شد | حکایت عقد اخوت حاج احمد با شاه حسین
عبدالعظیم (ع) پیاده می رفتند که از شاعرشان شعر بگیرند تا استفاده کنند و بخوانند. حاج احمد خاطره ای از پدرم برایمان تعریف کرده بود. می گفت که یک روز در صحن دارالذکر مشهد در یکی از رواق ها از خستگی دراز کشیده بودند که پدر من گفتند حاج احمد یک قول به هم بدهیم. اگر تو از من زودتر رفتی من اسم تو را زنده نگه دارم و اگرمن رفتم، تو این راه را ادامه بده. انصافاً حاج احمد بعد از فوت پدرم برای ما خیلی ...
همراه با "محمدصادق صدوق"جانباز محله طیب | زندگی بدون درد لطفی ندارد
عوامل رژیم تیرباران شد. طاهر ، برادر کوچک تر مرحوم طیب هم همسایه طبقه بالایی ما بود و جو حاکم بر خانواده ما نیز تحت تأثیر این آشنایی و ارتباط بود. به این ترتیب، من از سال 56 با مسائل انقلاب همراه شدم. جانباز هم محله ای در ادامه می گوید: کار ما دقیقاً بعد از پیروزی انقلاب و با آغاز درگیری های خیابانی شروع شد. من و برادرم برای حفظ امنیت محله در خیابان ها نگهبانی می دادیم و در همان زمان، کار با اسلحه ...
پسر ارباب حسن فصیح که به آمریکا رفت و از درخونگاه نوشت
کمالی دهقان در این چند روز پیش او می ماند و این گفت وگو شکل می گیرد. در این گفت وگو فصیح در باره پدر و مادرش و سال های اول زندگی گفته: روزی که داشتند جنازه ناصرالدین شاه را با درشکه از شاه عبدالعظیم می آوردند کاخ مرمر سر جاده گلوبندک شلوغ بوده و ارباب حسن آن موقع شانزده سالش بوده. یک دختر یازده ساله را می بیند که چادر سرش کرده و دارد گریه می کند، بعد می فهمد که این دختر یکی از همسایه های خودش است ...
آتش افروزی مرگبار در پارک کودک
دستهایم سوخت. با اطلاعاتی که این شاهد به مأموران داده بود صبح روز بعد مهرداد و بهرام ردیابی و بازداشت شدند. اما ادعا کردند ناخواسته شاهین دچار سوختگی شده است. ادعای دروغین مهرداد گفت: من بنزین را برای موتورم گرفته بودم ولی ناخواسته بنزین روی شاهین ریخت و چون ما در پارک مشغول مصرف مواد بودیم و فندک روشن بود او یکباره آتش گرفت. در حالی که دو دوست با دروغگویی سعی داشتند پلیس را ...
خبرکشی های کودکانه سرنوشت یک خانواده را به سیاهی کشاند
عذاب وجدان شدیدی کرده است، در تشریح سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد اظهار کرد: 5 ساله بودم که اختلافات خانوادگی بین پدر و مادرم شدت گرفت. آن زمان پدرم که بنای ساختمانی بود در استان خراسان جنوبی و در یک پروژه بزرگ خانه سازی کار می کرد، به همین دلیل من و برادر 2 ساله ام نزد مادرم در مشهد زندگی می کردیم و پدرم هر دو هفته یک بار سری به ما می زد و بعد از دو روز که در ...
از پدر پولدارم انتظار دارم ولی او ....
. می توانید درباره آن ها از پدر سوال کنید و برای رفع این نگرانی ها، پیشنهادهای مناسب بدهید. البته مشاوران حقوقی اطلاعات کامل تری دارند که می تواند در این زمینه کمک کننده باشد. اگر در بین اعضای خانواده فردی اعتبار بیشتری نزد پدر دارد، حتما از ایشان کمک بگیرید. از اصرار و پافشاری برخواسته خود پرهیز کنید چون معمولا نتیجه عکس دارد و مقاومت بیشتری ایجاد می کند. ...
برادرم همه را می پیچاند!
نویسنده : دکتر رضا یعقوبی | روان شناس بالینی سوال: برادری دارم که سربازی نرفته است و درس هم نخوانده. والدینم خیلی برای او و مشکلاتی که دارد، غصه می خورند. برادرم اهل کار نیست و رکورددار اخراج شدن از محل کار است. پدرم چندین بار برایش با هزار بدبختی کار پیدا کرده، اما او آن قدر آن ها را می پیچاند یا مرخصی می گرفت که عذر او را می خواستند. آیا راهی برای کمک به برادر 25 ساله ام هست؟ ...
شهیدی که تشییع جنازه اش با فوت مادرش همزمان شد | معاون حوزه های علمیه از همرزمش می گوید + فیلم
... پدرم و مادر فاقد تحصیلات کلاسیک بودند و وقتی خبر شهادت برادرم به مادرم رسید همان جا سکته کرد و بعد از انتقال به بیمارستان درگذشت و تشییع جنازه اش با تشییع جنازه برادر شهیدم همزمان برگزار شد. 25 تیر 1360 روز آسمانی شدن در نهایت شهید درستی 25 تیر 1360 در گیلانغرب توسط نیروهای عراقی بر اثراصابت ترکش به شهادت رسید. در یادواره سرداران و یک هزار شهید سر افراز خوی که ...
نقشه های پسر جوان برای رابطه با دخترخاله اش
ام را بخشیدم و در حالی که سرپرستی پسرم را به عهده داشتم از او جدا شدم و به خانه پدرم بازگشتم. آن جا بود که متوجه نگاه های هوس آلود پسرخاله ام شدم اما همواره طوری با او برخورد می کردم که هیچ گاه به خودش اجازه ندهد رفتار یا گفتار نامناسبی با من داشته باشد. خلاصه در این شرایط کار می کردم و با تنها پسرم به زندگی ادامه می دادم تا این که 7 سال بعد پدر بزرگم مردی را برای ازدواج با من معرفی کرد ...
خواهرم پیرو حضرت زینب (س) باش
در بخشی از وصیت نامه شهید داوود حدادی آمده است: از خانواده ام میخواهم که خواهرم را آنچنان بزرگ کرده و تربیت کنند که شیوه حضرت زینب سلام الله علیها را داشته باشد. به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات ؛ شهید داوود حدادی متولد 20 فرودین 1345 در محله های جنوبی تهران است. وی علیرغم سن کم در پیروزی انقلاب اسلامی نقش آفرینی داشت و با حضور در مسجد ابوالفضل واقع در میدان ابوذر با آموزه های ...
انتقام گیری به قصد بی آبرو کردن پدر
پسر 16 ساله که برای انتقام از پدر خود ، اینستاگرام او را هک کرده بود ، گمان نمی برد به دردسر بیافتد. روز های پایانی هفته گذشته مردی با حضور در پلیس فتای استان هرمزگان با طرح شکایتی گفت: مدتی است که فردی ناشناس پیام های نامناسب علیه من به پسرم ارسال می کند نمی دانم چه کسی و با چه انگیزه ای دست به این کار زده است، او خود را خانمی معرفی کرده که با من در ارتباط است در حالی که این خانم را نمی شناسم و ...
برزخ بخشش و قصاص
من دست پدر و مادر مقتول را می بوسم که بزرگوارانه، مهلت برای بخشش را به جای قصاص انتخاب کردند و امیدوارم با لطف آن ها هرچه زودتر زمینه آزادی برادرم از زندان فراهم شود. این را جمعه عموری، برادر یاسر با صدایی لرزان می گوید. او هر لحظه نگران است حکم قصاص برادرش اجرا شود. یاسر شش سال پیش و به اتهام قتلی ناخواسته به قصاص محکوم شد. خانواده مقتول اعلام کردند در ازای پرداخت سه میلیارد و ...
زن مشهدی به خاطر ده میلیون تومان صیغه سه ماهه شد! + جزییات دردناک
به گزارش سلام نو، زن 32 ساله با اشاره به این که هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمی گیرد و من هم به راحتی فریب گرگی در لباس میش را خوردم به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: پدر و مادرم وضعیت اقتصادی خوبی نداشتند و روزگارمان به سختی می گذشت. من هم بعد از آن که نتوانستم تحصیلاتم را در مقطع دبیرستان به پایان برسانم، به ناچار درس و مدرسه را رها کردم تا این که چند سال قبل جوانی به نام اکبر به ...
اولین شهیده راهِ حجاب/ مادرم غریب رفت
...: قرار ما صبح اول وقت روز جمعه بود و همین قدر می دانستم که این برنامه ای است که به همت بسیج رسانه آذربایجان شرقی برای دیدار با خانواده شهید برگزار می شود، اما جای تعجب داشت، دیدار با خانواده شهید در روز تعطیل، آن هم خارج از شهر و هزاران سوال در ذهنم پدید آمده بود. به راه افتادیم، مسیرهای پر و پیچ خم جاده و دست اندازهای اعصاب خوردکن را که سپری کردیم، بعد از 47 کیلومتر سرانجام به ...
مرگ معمایی زن شوهردار در خوی بعد از خودکشی خواهرش/ راحله فقط 15 سال داشت
به گزارش رکنا، پیگیری ها در مورد این خبر اما چیز دیگری می گوید؛ راحله فرزند دوم خانواده در 12 سالگی به اصرار پدر و مادرش با مردی که حدودا ده، پانزده سال از او بزرگ تر بود ازدواج می کند و راهی ارومیه می شود. راحله که دو، سه روز قبل از حادثه به خانه پدری اش برمی گردد، توسط پدر و مادرش با انگیزه ای نامشخص کشته می شود. عموی راحله در مورد این خبر به می گوید: قبلا هم خواهر بزرگ تر راحله خودش را از ...
آتش زدن مرگبار مرد جوان در پارک کودک!
کمک کنم و به همین خاطر دستهایم سوخت. با اطلاعاتی که این شاهد به مأموران داده بود صبح روز بعد مهرداد و بهرام ردیابی و بازداشت شدند. اما ادعا کردند ناخواسته شاهین دچار سوختگی شده است. ادعای دروغین مهرداد گفت: من بنزین را برای موتورم گرفته بودم ولی ناخواسته بنزین روی شاهین ریخت و چون ما در پارک مشغول مصرف مواد بودیم و فندک روشن بود او یکباره آتش گرفت. در حالی که دو دوست ...