کودک آزاری پدر بی رحم سکوت زن جوان را شکست
سایر منابع:
سایر خبرها
آزار سیاه دختر 10 ساله توسط ناپدری / مادر دخترش را برداشت و از خانه شیطان فرار کرد
به گزارش رکنا، ناهید زن 42ساله با صورتی آشفته از در اتاق مشاوره وارد شد صدای بغضش را قبل از آنکه حرف بزند از زیر پوست صورتش می شد تشخیص داد دستانش پوست پوست شده و زخمی بود چون برای سیر کردن شکم خود و فرزندان مجبور بود درخانه های مردم کار کند تا سوال کردم برایم بگو چه شده ؟! گوله گوله از چشمانش جاری شد. ناهید می خواست از چیزی بگوید که گفتنش برایش آسان نبود. قرار بود خودکشی کنم تا از این زندگی لعنتی رها شوم ا ...
قصاص مجازات قتل همسر سابق
مرداد ماه سال گذشته زنی به اداره پلیس شهرستان شهریار رفت و گم شدن دخترش فریبا را گزارش داد. او گفت: دخترم سه ماه قبل به خاطر اختلافی که با شوهرش داشت طلاق گرفت و با دو فرزندش به خانه مان برگشت. شوهرش به مصرف موادمخدر اعتیاد داشت و دخترم را اذیت می کرد برای همین فریبا حاضر به ادامه زندگی با شوهرش مهدی نشد و طلاق گرفت. بعد از مطرح شدن این شکایت، مأموران پلیس آگاهی شهریار در این باره تحقیق کردند ...
سرگذشت تلخ دختری که شاهد خیانت های پدرش بود
دختر جوان می گوید بعد از دوستی با پسری از سوی او تهدید به انتشار عکس و فیلم شده است. به گزارش روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات دختر 23 ساله ای است که برای رهایی از چنگ جوان شیاد و جلوگیری از رسوایی انتشار تصاویر خصوصی اش وارد مرکز انتظامی شده بود. این دختر جوان با بیان این که دیگر به آخر خط رسیده است و گاهی افکار وحشتناکی برای انتقام از آن جوان در ذهنش مرور می شود به مشاور و ...
زایمان مشکوک در خانه خواهر زاده
زن 40 ساله گفت: 16 سال بیشتر نداشتم که مرا به عقد جوانی معتاد درآوردند چرا که پدرم وقتی 6 ساله بودم، فوت کرده بود و روزگار خانواده ام به سختی می گذشت. با این حال، آن زمان هیچ کدام از اعضای خانواده ام نظر مرا نپرسیدند و خودشان همه تصمیمات مربوط به ازدواجم را گرفتند و این گونه من زندگی مشترکم را آغاز کردم. شوهرم کارگری ساده بود و هنگامی که از سرکار به خانه بازمی گشت بساط تریاک کشی را پهن می کرد ...
بنای زندگی با کلید صبر و بخشش
من مادر هستم و بیرون از خانه هم مسئولیت دارم، بسیار نمود پیدا کرده است و به تحکیم بنیان خانواده ام کمک می کند. رضایتمندی زوجین در زندگی های امروزی حاصل همکاری زن و شوهر در خانه است. زیرا زنان نقش اقتصادی هم دارند. این نوع نگاه و همکاری و مسئولیت پذیری را مدیون مادرم هستم. حجت افرادی، پزشک متخصص (طب انتقال خون) :پدرم فرهنگی بود و خانواده ما قشر متوسط اجتماع به حساب می آمد. اما یادمان ...
تتو های خانمان برانداز
توانستم با خودم، ارزش هایم و شیمای جدید کنار بیایم و برای همین، پیشنهاد طلاق توافقی را دادم. و شیما گفت: این بهترین هدیه زندگی ام بود، ممنونم دانیال! شیما بی تفاوت به سخنان پر از حسرت همسر، نشسته بود و با ناخن هایش بازی می کرد. دانیال که ساکت شد، سرش را بالا گرفت و گفت: دانیال حقیقت را می گوید. راستش را بخواهید من از همان وقت که خانه پدرم بودم، با حال درونی و نمای بیرونی ام مشکل ...
هفت سند از گریه رسول خدا و اهل بیت (ع) بر امام حسین (ع)
، سرزمینی را که حسین در آن کشته می شود، به من نشان داد و غضب خداوند بر کسانی که خون او را می ریزند، افزون شد.(تاریخ دمشق، ج 14، ص 194؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 187) ابن عساکر همچنین با سندی از ابی عمار نقل می کند که گفت: ام فضل دختر حارث و همسر عباس بن عبدالمطلب گفت: یا رسول الله! خوابی دیدم که می خواهم، آن را بیان کنم. فرمود: آن را ذکر کن. گفت: دیدم که بخشی از بدن شما جدا شد و در دامن من قرار ...
خانه پدری زیر پوست شهر
. دخترش به خانه اش برمی گردد و به پلیس زنگ می زند تا او را دستگیر کنند و پاک شود. بهناز شعری که برای دخترش گفته را برای ما خواند. دخترم زود بیا حال دلم ویران است / چشم پاییزی من اوج غم آبان است خانه متروکه و بی روح شده، می فهمی؟/ بی تو این خانه برایم قفس و زندان است.... در مهمانی شبانه معتاد شدم از خانواد ه های متمول بود. راه رفتن و حرف زدنش هم اتیکت دارد. انگار بینی اش را ...
ماجرای تلخ جانباختن دختر 20 ساله در آغوش مادرش/ تپش قلب محدثه در سینه بیمار نیازمند
عضو رضایت دادم. مادر داغدار دختر جوان درباره روزهای بعد از این حادثه و وضعیت خانواده شان نیز می گوید: جای دخترم در خانه مان خالی است و هنوز هم باورم نمی شود که او را از دست داده ایم اما خوشحالم که هنوز قلب او می تپد و زنده است. با اینکه او با رفتنش ما را عزادار کرد اما اهدای اعضای بدنش ما را سربلند کرد و خدا را شکر که به خاطر دخترم دست کم 4بیمار از مرگ نجات پیدا کردند. آخرین اخبار حوادث تهران را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید . صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید. ...
مرد عاشق پیشه اعدام می شود
این مرد هنوز در رؤیای زندگی عاشقانه بود که با بررسی گوشی موبایل همسرش دست به جنایتی فجیع زد. مرداد ماه سال 1401 زن میانسالی به پلیس آگاهی شهریار مراجعه کرد و کمک خواست. وی گفت: دخترم فریبا که مطلقه است دیروز از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. او سه ماه قبل و بعد از 15 سال زندگی مشترک از همسرش خسرو جدا شد و همراه 2 دخترش به خانه من آمد تا با من زندگی کند، اما حالا گم شده و ...
تیپ گنگ دختر پژمان بازغی عقل از سر همه پروند | خانم با این مدل مو و لباس عین ملکه ها شده
توانیم فیلم های : (ناهید، خانه دیگری، بارکد و همه چی عادیه) را معرفی کنیم. ازدواج و همسر پژمان بازغی او با مستانه مهاجر تدوین گر سینما ازدواج کرده و این زوج حالا صاحب دختری زیبا به نام (نفس) می باشند. پژمان بازغی می گوید: دوست ندارم دخترم وارد دنیای بازیگری شود، اما خود او به بازیگری علاقه دارد. من او را به رشته های دیگر هنری و همچنین ورزشی تشویق می کنم. بیوگرافی ...
ابوذر روحی: برخی مداحان از ترس ریزش مستمع از جهاد تبیین فرار می کنند
دخترهایی که صدا کردیم همان دختر بی حجاب بود. به او کارت هدیه ای دادیم و در گوشش گفتم اگر چادری بودی، به تو چادر هم هدیه می دادیم، چادر می گذاری؟ او گفت بله حاج آقا. من هم چادری به او هدیه دادم. بعداً یکی از مسئولان شهرستان پیام داد که این دختر از همان لحظه چادر به س کرد و حجاب خود را رعایت می کند و به همه می گوید من بخ خاظر فلانی چادری شدم. خُب اشکال ندارد. من بانی بودم و از این به بعد باید جذبش کنیم ...
آنام غریب گِددی / روایتی از غزل های دلتنگی دختر شهیده راهِ حجاب
.... سر صحبت را باز کردیم و تازه متوجه وجه تمایز این خانواده شهید با بقیه شدم؛ اینجا خانه دختر شهیده ای است که جان خود را در راه حیا و نجابت خود، در راه حفظ حجاب از دست داده است البته در دوران ماجرای کشف حجاب رضاشاهی که تاکنون کسی بازگو نکرده و غریب مانده است. واقعه کشف حجاب سلسله وقایعی است که به دنبال تصویب قانونی در 17 دی 1314 شمسی در ایران رخ داد و به موجب آن، زنان و ...
روایت پدر شهیدان کاووسی فر از نقشی که مسجد در زندگی او و فرزندانش ایفا کرد
. همچنین شهید حسین فرزند دیگرم با لشگر پنج نصر از مشهد اعزام شد چراکه برای ادامه تحصیل در حوزه علمیه در آن شهر حضور داشت و با اینکه هنوز سن اعزام به جبهه را نداشت اما با تاسی به این سخن امام راحل که فرمودند: هرکسی می تواند تفنگ دست بگیرد باید به جبهه برود ، عازم شد و برای دوره آموزشی به تربت جام رفت و و با لشگر پنج نصر که در آن زمان فرماندهی اش به عهده آقای قالیباف (رئیس مجلس) بود پیوست و ...
آرامش بی انتهای مادر یک شهید سبزواری با تربت کربلا
.... با تمام شدن جنگ، باز هم در انجام کارهای جهادی با ستاد همکاری کردم. برای بچه های خانواده های بی بضاعت لباس می دوختم . دوخت و دوز جهیزیه نوعروس ها را انجام می دادم. یک تنور کوچک روی پشت بام خانه داشتیم که برای بچه های نیازمند کلوچه می پختم خلاصه هر کمکی که می توانستم برای رفاه حال خانواده هایی که دست شان تنگ بود انجام می دادم اما هیچ کدام این کارها مرا راضی نمی کرد. بی تاب و بی قرار بودم انگار ...
شاید پٌلی برای رسیدن...
من متولد مشهد و ایرانم. خانواده ام سال های اول انقلاب از افغانستان به ایران آمده اند. اعضای خانواده ام همه اقامت امریکا دارند و فقط من در این میان معلق مانده و مدارک هویتی یا اقامتی درست ندارم. هنوز نمی دانم که قرار است آینده من چطور رقم بخورد، آیا می توانم اقامت بگیرم یا نه. یادم هست که بخاطر یک پرونده اقامتی در دادگاه بودم. قاضی با تشر و عصبانیت رو به یکی از هموطنان من کرد و گفت: اصلا چه کسی به شما اجازه داده که روی پاسپورت اقامت یک ساله بگیرید؟ ...
پیشکش به فرشتگانی که خود را وقف فرشته ها می کنند
فروختیم و خرج او کردیم، درمانش جواب داد و الان راه می رود، با اینکه مستاجریم ولی حضور دخترم برایمان در زندگی از هر چیزی مهم تر است. زوج دیگری که پسر بچه ای 3 ساله دارند، می گویند: پسرم در زمینه کلیه، قلب، گوش و فک به درمان نیاز دارد، با آگاهی از تمام مشکلاتش او را پذیرفتیم و به عنوان فرزند خوانده تحویل گرفتیم، من راه پدرم را ادامه دادم که 2 فرزند خوانده از بهزیستی را تحویل و بزرگ کرد و ...
35 نکته از سیره علما و بزرگان در توسل به سیدالشهدا
السلام برویم، چرا خودت از امام حسین علیه السلام نمی خواهی تا به تو فرزندی عنایت فرماید؟! ایشان درحالی که به شدت ناراحت می شوند به خانه می رود. همسرشان (مادربنده) می پرسد آقا چرا این قدر ناراحتید؟ و ایشان قضیه منبر و صحبت آن زن را بازگو می کنند. مادرم می گوید خب راست گفته! چرا خودت چیزی نذر امام حسین علیه السلام نمی کنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه دار شویم؟ پدرم می گوید: ما که چیزی نداریم تا ...
سرنوشت تلخ خانم دزد کرمانی که نامادری اش دختر همسایه بود + جزییات
به گزارش رکنا، عصر گرم تابستان بود که ماموران گشت پلیس کرمان دختری 20 ساله را هنگام دزدی ردیابی و دستگیر کردند. این دختر بعد از بازداشت ادعا کرد بخاطر اعتیاد از خانه پدری اش کرده است و حالا برای تهیه مخارج اعتیادش و گرسنگی چاره ای جز سرقت ندارد. این دختر در بازجویی ها گفت : مادرم فوت کرد و پدرم با دختر همسایه مان که چند سالی از من بزرگتر بود ازدواج کرد. نامادری ام من را دوست ...
قتل مادر بی گناه به خاطر بدبینی شوهر!
پلیس آگاهی منتقل شد. قتل به خاطر خیانت به نقل از ایران، شایان 36ساله در بازجویی ها گفت: من همسرم را به خاطر خیانت در خانه خفه کرده ام. من همسرم را کشتم چون فکر می کردم به من خیانت کرده است.من در بازار صاحب یک مغازه هستم و وضع مالی خوبی دارم. آن روز در محل کارم بودم که همسرم چند بار با من تماس گرفت و پرسید چه ساعتی به خانه برمی گردم. من از رفتار او تعجب کردم. چند دقیقه بعد دخترم ...
صبحانه با طعم خمپاره
خرم آباد خانه پدربزرگم بردیم و آنجا پدرش به او گفت علی شهید شده دیگر منتظر او نباش، با شنیدن این خبر تا مدتی در بستر بیماری افتاد؛ آن زمان خواهرم 5 و دو برادر دیگرم 7 و 9 ساله بودند و من تنها فرزند بزرگ خانواده محسوب می شدم و باید به مادرم دلداری می دادم. مسئولان سپاه پاسداران و بنیاد شهید در مدتی که مادرم در بستر بیماری بود به دیدنش آمدند بعد او کم کم حالش بهتر شد و توانست این داغ را ...
قتل زن بیگناه به جرم خیانت ! / جنون این قاتل پذیرفته نشد !
. من به دنبال دخترم رفتم و او را به خانه آوردم. وقتی وارد خانه شدم همسرم در حال صحبت کردن با تلفن بود .او فورا گوشی تلفن را قطع کرد و گفت در حال صحبت کردن با مادرش بوده است و به آشپزخانه رفت . چند دقیقه بعد بار دیگر موبایل همسرم زنگ خورد اما همسرم جواب نداد .من از او خواستم تا جواب تلفن را بدهد اما قبول نکرد و گفت بعداً پاسخ می دهد .شماره یک غریبه روی گوش همراه همسرم افتاده بود و من به ...
پسر ارباب حسن فصیح که به آمریکا رفت و از درخونگاه نوشت
و سه شب پس از آن می رود خواستگاری اش و با او ازدواج می کند. من بچه ته تغاری آنها بودم. بچه دوازدهم...تو کوچه درخونگاه اولین کوچه دست چپ می گفتند کوچه شیخ کرنا، دو تا حیاط داشتیم و ارباب حسن صاحب دو تا مغازه شد. یکی سر چهارراه گلوبندک و دیگری سر سه راه شاهپور. من سه سال و یک ماهم بود که پدرم فوت کرد...وقتی من به دنیا آمدم سه تا دختر اولی شوهر کرده بودند. من دایی یک پسری بودم که خودش پانزده شانزده ...
شیر سامرا پیشنهاد رشوه آقازاده ها را نپذیرفت
که زن های بد حجاب به مراسم عروسی مان بیایند. دم دمای عروسی که پدرم داشت لیست مهمانان را آماده می کرد، عده ای از آن ها خانواده هایی بودند که خانم هایشان بدحجاب بودند. احترام پدرم را داشت و جلویش چیزی نگفت؛ اما دو روز خانه مان نیامد. در همین دو روز زنگ زده بود به پدرم و گفته بود: من مریم را در 29 سالگی پیدا کردم. اگه این مسئله باعث بشه که شما بگین مریم را بهت نمی دم، بدونید تا آخر عمرم زن نمی گیرم ...
سورپرایز شهاب حسینی با دختر 33 ساله | چهره ساناز ارجمند همسر دوم شهاب حسینی سوژه شد + تصویر
شهاب حسینی به همراه همسر 33 ساله اش ساناز ارجمند در اکران خصوصی فیلم جدید خود حضور یافت و علاقه مندان سینما که در چارسو حاضر شده بودند را سورپرایز کرد. شهاب حسینی، بازیگر و کارگردان مشهور سینمای ایران به همراه همسر دومش ساناز ارجمند در اکران خصوصی فیلم مقیمان ناجا حضور پیدا کرد. شهاب حسینی و همسرش ساناز 17 سال اختلاف سنی دارند. تصاویر حضور مشترک شهاب حسینی و چهره سرد همسر این بازیگر در فضای مجازی بازتاب فراوانی داشته و مورد بحث قرار گرفته است. شهاب حسینی مدتی است که از همسر اولش پریچهر قنبری جدا شده و برای دومین ب ...
حکایت واقعی از تاثیرات مثبت ساخت خوابگاه دختران بر ادامه تحصیل
به گزارش خبرگزاری برنا، صدای جیغ زینب در خانه پیچید. قادر نیم خیز شد و نگران فریاد زد: چی شده؟ چرا این دختر جیغ می کشه؟ در اتاق باز شد و زینب هیجان زده و خوشحال وارد شد و پشت سرش هم سلیمه. صدای زینب از شدت شعف می لرزید. _ قبول شدم آقاجان. قبول شدم. قادر متعجب و کمی نگران از سلیمه پرسید: چی میگه این دختر؟! سلیمه خندید و جواب داد: دانشگاه قبول شده. ...