سایر منابع:
سایر خبرها
خبر خوب| اختلاف این طایفه با پادرمیانی امام حسین ع حل شد!
) بخشیده شده و فرصت دوباره زندگی را خواهد داشت. بعد از 6 سال با پادرمیانی امام حسین ع بین این یک طایفه دزفولی صلح شد راننده ای که بار عشق حمل می کند! روزی شان از همین وانت می رسد. از صبح تا شب بار جا به جا می کند و پشت فرمان است تا خرج خانه را بدهد. خرج بچه ها را. اصلا چرخ زندگی شان پشت بند چرخ های همین وانت می چرخد. گاهی خوش روزی اند و گاه هم خداراشکر، بالاخره زندگی ...
ماجرای عجیب زنده شدن بازیگر زن ایرانی 7 روزپس ازمرگ+عکس
روزهای سرد زمستان سال 1380، زمان عبور از اتوبان بر اثر تصادف با یک خودروی سواری به گوشه ای پرتاب شد و به شدت آسیب میبیند. مدت کوتاهی در همان حالت نیمه جان کف اتوبان در حال خونریزی بوده که همان خودرو به محل حادثه بازمیگردد. سرنشینان خودرو با بی رحمی تمام به جای نجات جان این بازیگر زن ایرانی، او را داخل جوی آب انداخته و جسد بی جانش را زیر مقدار زیادی زباله پنهان می کنند. 3 روز بعد ...
ماجرای مرگ آگاهی شهید چمران
برای من صد سال بود. خیلی وقت ها دو روز، چهار روز از مصطفی خبر نداشتم، پیدایش نمی کردم و بعد برایش یک کاغذ کوچک می آمد که اترکک لله . در لبنان هم این کار را می کرد، آنجا قابل تحمل بود. ولی یکبار در سردشت بودم. فارسی بلد نبودم وسط ارتش، جنگ و مرگ، یک کاغذ می آید برای من اترکک لله و می رفت و من فقط منتظر گوش کردن اینکه بگویند که مصطفی تمام شد. همه وجودم یک گوش می شد برای ترقی این خبر و خودم را آماده می ...
کلاهبرداری میلیاردی زندانیان مخوف
کارت 300 تا 500 هزار تومان به من می داد. من قبلاً سابقه مال خری داشتم. اموال مسروقه را از سارقان می خریدم و با سود می فروختم. بعداً متوجه شدم که واسطه باند، بعد از خالی شدن حساب مال باخته ها، مبالغ را از طریق کارت هایی که به آنها داده بودم جابه جا و با آنها خرید می کرد. کلاهبرداران چطور شناسایی شدند؟ سرهنگ داوود معظمی گودرزی، رئیس پلیس فتای تهران درباره جزئیات شناسایی این باند ...
ماجرای یک جنایت در مقابل چشمان همسر و دختر خردسال شهید
سخت بود از بس حادثه دلهره آور و وحشتناک بود. یادم هست که هرچه در توان داشتم جمع کردم تا همسایه ها را خبر کنم. وقتی به بیمارستان رسیدیم تمام فکر و ذکر من این بود که داریوش زنده بماند. آنها چیزی در مورد وضعیت داریوش به من نگفتند چرا که حال آشفته و بسیار بد مرا می دیدند. پرسنل درمان از من می خواستند تا بنشینم که آنها زخم مرا پانسمان کنند اما من دائم از آنها می خواستم که به وضعیت داریوش رسیدگی ...
میرقاسم مالک اشترِ حاج قاسم/در رفت و آمدهای زندگی مواظب باشید، به دینتان آسیب نرسد
والفجر مقدماتی و با لیاقتی که فرماندهان در او سراغ داشتند او را به عنوان مسئول طرح و عملیات تیپ 41 ثارالله(ع) منصوب کردند. وی در عملیات والفجر یک از ناحیه کتف و صورت مجروح شد. در سال 1362 سنت حسنه پیامبر(ص) را بجای آورده و ازدواج کرد. این سرباز گمنام امام زمان(عج) در عملیات والفجر 3، سه شبانه روز چشم به هم نگذاشت تا این عملیات را ساماندهی کند. در عملیات والفجر4 نیز ارتفاعات ...
سعید زنده ماند تا مرگش را خودش انتخاب کند
عملیات محرم در چند محور و طی چند مرحله طراحی شد که مرحله اول آن در دهمین روز از آبان سال 1361 با رمز یا زینب (س) با فرماندهی قرارگاه عملیاتی کربلا و سرعت و غافلگیری قابل ملاحظه آغاز شد، به نحوی که کمتر از نیم ساعت پس از شروع عملیات قوای اسلام توانستند در یک محور تعدادی از نیرو های عراقی را به اسارت درآورند و در محور دیگر نیرو هایی از دشمن به استعداد بیش از یک تیپ در محاصره نیرو های خودی قرار ...
تجربه نجم الدین شریعتی در حسینیه معلی / گفتم ما هم یک حاضری برای امام حسین(ع) بزنیم + فیلم
تجربه کردیم و من تمام بدنم درد می کرد و می سوختم و دوباره باید خودم را بازسازی می کردم و خیلی کار سختی بود. یعنی یک ساعت ضبط حسینیه معلی به اندازه 5 ساعت برنامه های دیگر از من توانایی و انرژی می گرفت. انسان خوشبختی هستم دو بار محرم را تجربه می کنم همیشه با خودم فکر می کنم که چقدر انسان خوشبختی هستم که دو بار محرم را تجربه می کنم. دو بار عاشوراهای عمرم را تجربه می کنم و چه بسا ...
هنر پذیرش
تجربه می کنید. یافتن درس یا هدف پشت هر چالش به شما کمک می کند به جای مبارزه با آن، آن را در آغوش بگیرید. برای مثال، می دانم که با این شخص آشنا شدم تا به او کمک کنم تا لحظات بسیار سختی را در زندگی اش پشت سر بگذارد. او به من نیاز داشت. او نیاز به شنیده شدن و درک شدن داشت و من در آن راه ها در کنار او بودم. من به هدف رسیدم حتی اگر او مرا ترک کرده است. تصمیم بگیرید که هرگاه اتفاقی برای شما می افتد آن را ...
سخنان امام حسین (ع) بر بالین حضرت ابوالفضل (ع)
آموختی و ما را دانای دین ساختی، و گوش های شنوا و دیده های بینا و دل های آگاه به ما ارزانی داشتی، پس ما را از سپاسگزاران قرار ده. اما بعد؛ همانا من یاران باوفاتر از یاران خود سراغ ندارم، و بهتر از ایشان نمی دانم، و خاندانی نیکوکارتر و مهربان تر از خاندان خود ندیده ام، خدایتان از جانب من پاداش نیکودهد. آگاه باشید من دیگر گمان یاری کردن از این مردم ندارم، آگاه باشید، من به همه شما رخصت رفتن ...
پسرعموی قاتل وحید مرادی به قتل رسید!
دست می دهد. به این ترتیب پسرعموی قاتل وحید مرادی به قتل می رسد. قتل پسرعموی قاتل وحید مرادی ساعت حدود یک بامداد جمعه 30 تیر ماه امسال رسیدگی به قتل جوانی به نام احمد در دستور کار وحید ناصری بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت. جسد مقتول به سردخانه بیمارستان سوم شعبان منتقل شده بود و تیم جنایی به همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بالای سر جسد حاضر شدند. ...
یک تنه در برابر کوهی از مشکلات
...، مفهوم حرف هایش را می رساند. از زندگی اش که می پرسم می گوید: چند سال اول کودکی می شنیدم. قبل از کودکستان از پشت بام خانه به زمین افتادم و بعد از کودکستان هم با موتور تصادف کردم. از آن به بعد کم شنوا شدم و رفته رفته تلفظ کلمات برایم مشکل شد. شاید هم به خاطر بیماری سرخجه مادرم بوده است؛ نمی دانم... از همان دوران کودکی وضع مالی خوبی نداشتیم و در خانه پدربزرگ ...
این دختر حتی معلولیت را هم زمین گیر کرد
بخش تلفنخانه مشغول به کار شدم. نزدیک به 9 سال کارمند بودم .نظم خاص حسابداری را دوست داشتم که جای پیشرفت هم دارد، اما در بخشی که کار می کردم هیچ جای پیشرفتی نبود. مدتی هم عصرها در بخش حسابداری اضافه کاری می کردم اما شرکت مرا فقط برای تلفنخانه می خواست. یک روز به خودم آمدم، دیدم بیست و چند سال دیگر باید در همین بخش کار کنم تا بازنشسته شوم. من برای آنجا خوب بودم ولی آنجا برای من خوب نبود؛ بالاخره ...
مرگ دلخراش مریم کوچولو در خانه شیشه ای پدر
همسرت از تو شکایت کرده است؟ من واقعاً نمی دانم. چون مشکلی با همسرم نداشتم. چرا به دروغ به اورژانس گفتی نوزاد از روی تخت سقوط کرده است؟ خواستم به همسرم کمک کنم تا گرفتار نشود. سابقه داری؟ نه. چرا بعد به دنیا آمدن دخترت به زندان افتادی؟ در ماشینم مقداری مواد مخدر همراه داشتم اما مواد متعلق به خودم نبود. به چه موادی اعتیاد داری؟ من سال ها قبل به ...
یاد حسین و دیگر هیچ
سرگردان قدم می زدم، مردی نزدیک آمد و دلیل حیرانی و سرگردانی ام را جویا شد. ماجرا را به او گفتم و این که نمی دانم باید چه کنم و چگونه اعمالم را به جا آورم. آن مرد دستش را روی شانه ام گذاشت و مرا طواف داد. بعد هم سعی صفا و مروه را به جا آوردیم و وقتی اعمال به پایان رسید، خیلی از او تشکر کردم. آن مرد مرا در آغوش کشید و خداحافظی کرد و رفت. نشناختمش و بعد از آن هم هیچ گاه او را در تهران یا جاهای دیگر ندیدم. اما فارسی را به خوبی می دانست. با وجود زحمات و سختی های حج در آن زمان، سفر اول خیلی به من خوش گذشت. به خصوص این که عید قربان آن سال با جمعه همزمان شد و حج اکبر نام گرفت. ...
حسرت کارهای معمولی بر دل بچه های سال صفر!
نسان ها را به نفع خودشان تغییر می دهند تا به وسیله ما، زمین خالی از آب و اکسیژن شود و به سال صفرش نزدیک تر! حتی فکرش هم وحشتناک است. لازم به اشاره است که با توجه با پیشرفت سریع علم شاید ما در آینده چیزهایی مثل کارت شناسایی، مداد و خودکار و دفتر و کتاب یا پله نداشته باشیم؛ اما در کل نویسنده به خوبی توانسته آینده را دهشتناک و تأمل برانگیز توصیف کند؛ تنها اسم شن زار خزر به جای دریای خزر ...
سریال مردگان متحرک / جذاب و هیجان آور / وحشت را حس کنید
...> دریل، ریک نیست و هرگز نخواهد بود اما سال ها طول کشید تا روابط مستحکمی را با سایر اعضای گروه شکل دهد و اکنون که شخصیت های اصلی مردگان متحرک را در گردانه مرگ می بینیم حضور او در گروه و شراکتش بیش ازپیش اهمیت پیدا می کند. کمتر: رو دست زنی مداوم مردگان متحرک در چند فصل متوالی وضعیت خوبی نداشت اما فصل آخر آن بالاخره سریال را دوباره در مسیر درست قرار داد. فصل 9 محتویاتی را عرضه ...
مروری بر چند کتاب که با محوریت سوگ نوشته شده است | ورای فقدان
کرده است. در آغازین صفحات این کتاب می خوانیم: سوگ جشن بزرگداشت عشق بود. آن هایی که می توانستند سوگ واقعی را حس کنند خوش اقبال بودند که کسی را دوست داشته اند. کتاب مادرم | تغزلی برای مادر آلبر کوئن، نویسنده اهل سوئیس در سال 1943 مادرش را از دست داد و در سال 1954 کتاب مادرم را در سوگ او منتشر کرد. کوئن در این کتاب از احوالاتی نوشته است که بعد از مرگ مادرش تجربه کرده و او را ...
تصادف مرگبار پژوی یک دختر با کامیون در اتوبان یاسینی
به گزارش تازه نیوز، سرهنگ رابعه جوانبخت درباره حادثه برخورد شدید سواری پژو با کامیون در بزرگراه یاسینی اظهار داشت: در ساعت 2 و نیم بامداد روز پنجشنبه 29 تیرماه امسال، در مسیر شمال به جنوب بزرگراه شهید یاسینی بعد از بزرگراه شهید زین الدین نرسیده به بزرگراه شهید سلیمانی، (منطقه 25 پلیس راهور تهران) یک پژ و 206 به رانندگی دختری23 ساله که از مسیر پردیس و رودهن به سمت تهران تردد داشته در این مسیر به ...
از دست شوهر عیاشم به مرد متاهلی پناه بردم...
...> خلاصه چند ماه بعد با فتاح ازدواج کردم و او خانه ای برایم اجاره کرد. ولی آرام آرام دچار عذاب وجدان شدم و از این که فرزندانم را این گونه رها کرده بودم زجر می کشیدم. بالاخره بعد از گذشت پنج سال از این ماجرا و درحالی که فرزند دوساله فتاح را در آغوش داشتم تصمیم گرفتم به دیدار فرزندانم بروم. اما محمود تلفن های مرا بی پاسخ می گذاشت به همین دلیل به منزلش رفتم. اما پسر ...
کابوس وحشت دختر از سایه 2 مرد
پسر گفت: روز دوشنبه در اتوبان امام علی(ع) داخل تاکسی بودم و تلفنی صحبت می کردم که در یک لحظه دست یک مرد وارد خودرو شد و گوشی موبایل را از دستم کشید و به سرعت فرار کرد. شوکه شده بودم و اصلاً فکر نمی کردم آنقدر راحت گوشی موبایلم را سرقت کنند و جالب تر اینکه هنوز باور ندارم بعد از یک روز از سرقت گوشی موبایلم، سارقان دستگیر شدند و گوشی موبایلم نیز کشف شده است. موبایل قاپی در 3 ...
پسرعموی قاتل "وحید مرادی" به قتل رسید
ترک دیگر، با سرنشینان آن مشاجره لفظی پیدا کردیم و درگیر شدیم. ناگهان مرد جوانی که ترک موتورسیکلت مورد نظر نشسته بود به مقتول حمله کرد و با یک ضربه چاقو او را به قتل رساند. شاهد این جنایت ادامه داد: عاملان این درگیری مرگبار پس از چاقوکشی بلافاصله فرار کردند؛ من هم که متوجه جراحت عمیق دوستم شده بودم، بلافاصله او را سوار موتورسیکلت خود کردم و راهی بیمارستان شدم اما او در راه بی هوش شد و نهایتاً فوت کرد. پس از پایا ...
زن ایرانی که به سراغ سخت ترین شغل دنیا رفت؛ کار در معدن | بازخوانی گزارشی درباره موفق ترین زن معدن دار ...
. از آنها یاد گرفته بودم که چطور چاشنی را برای انفجار درست کنم. مسؤولیت هایی که داشتم کمترین فرقی با کارهایی که مردها آنجا انجام می دادند، نداشت. من در معدن مزد کارم را می گرفتم از طرفی سعی داشتم از هر کارگری چیزی یاد بگیرم تا کارگر ساده باقی نمانم. شیرزن اهل آذربایجان غربی هر روز وقتی می خواست به محل کارش برود، بچه هایش را به همسایه اش می سپرد. او بعد از پایان کارش ساعت پنج ...
اینجا نقطه بازگشت به زندگی است
گذشته گفت؛ اینکه زیبا بوده و شوهرش که اعدام شده زنی را به خانه می آورد تا زری را معتاد کند. او ادعا می کند که شوهرش چون دوستش داشته به همین خاطر دزدیده اش و مجبور به ازدواج شده است. در 11سالگی مرا به مرد 40ساله ای دادند. همسر اولم مرد. 4تا بچه داشتم که سال ها بعد در تصادف فوت می کنن ولی همسر دومم در 19سالگی مرا دزدید و معتادم کرد و بعد از آن 4فرزند دیگر آوردم. بچه هایم را خودم بزرگ کردم و هیچ کدام ...
خبر خوب| موکب خانم های کم حجاب وسط بیابان!
...؛ محال است تَن به ذلّت دهیم . دل هر انسان آگاهی در برخورد با بی عدالتی به لرزه می افتد و اشک از دیدگان او جاری می شود. پس چگونه امکان دارد که زنده دلان با چشمِ دل، به وقایع کربلا و روز عاشورا بنگرند و اشک از دیدگان شان جاری نشود؟ یکی از طُرُق زنده نگه داشتن دل و زدودن قساوت و بیدار نمودن جانِ آدمی گریه مثبت است و بارزترین عامل گریه مثبت که علاوه بر اثرات فوق شعار ظلم ستیزی و ذلت گریزی ...
مناسب سازی؛ تلاش مدیران شهر زندگی برای احترام به حقوق شهروندان کد خبر: 875473 / دیروز, 05:56 / شهر
شهر زندگی شهری است که الگوهای ارتباطی آن مبتنی بر رعایت حق حریم و حقوق انسان ها باشد و بتواند برای تمام شهروندان از جمله معلولان فرصت برابر ایجاد کند و تشکل های مردم نهاد آن عامل ارتباط این افراد با جامعه مدنی و سازمان های دولتی شود؛ مولفه هایی که در مدیریت شهری ششم اصفهان مورد توجه بوده است. به گزارش خبرنگار ایمنا، حوالی ظهر یک روز تابستانی زیر آفتاب سوزان خورشید، گرمازده و شتابان به ...
فداکاری تکنیسین اورژانس در دل آتش
از آن ، چه واکنشی نشان دادید؟ آن زمان چون در حال فرود بودیم و من می خواستم در کوتاه ترین زمان ممکن بعد از فرود خودم را به بیمار برسانم کمربند ایمنی را باز کرده و ایستاده بودم. به همین دلیل وقتی بالگرد با زمین برخورد کرد من دچار آسیب شدیدی در کمر، دست و پا و... شدم. من کنار در بالگرد بودم که بعد از حادثه بیرون پریدم. بالگرد در شالیزاری که پر از گل و لای بود دچار حادثه شد. من ابتدا چند قدمی ...
به مناسبت سالروز شهادت شیخ احمد کافی
. جنازه به دست ماموران رژیم افتاد و به تهران منتقل شد. جنازه پس از کش و قوسی طولانی با مردم و خانواده ی مرحوم، به مشهد بازگردانده شد و در خواجه ربیع مشهد، به خاک سپرده شد. مرحوم کافی، که مویه های جانگدازش در فراق امام مهدی (عج) هنوز در گوش عاشقان آن حضرت طنین انداز است، و عده ای دیدار او را به روز واپسین نهاد. او بار ها وصیت کرده بود: وقتی من مرَُدم، اگر در بین هفته بود، جنازه ی مرا بگذارید در ...
ماجرای کرامت حضرت رقیه (س) به یک مادر فرانسوی
پرسند اینگونه پاسخ می دهد: من برای مأموریت کاری به سوریه آمدم و در منزلی نزدیک حرم، ساکن شدم. در اولین شب، صدای گریه و ناله از حرم می آمد. به من گفتند: این صدا از کنار قبر دختری است که در این نزدیکی مدفون است. فکر کردم این دختر تازه دفن شده است و خانواده اش این چنین گریه می کنند، ولی به من گفتند بیش از هزار سال از مرگ او گذشته است و من خیلی تعجب کردم که چگونه بعد از این همه سال، هنوز برای او گریه ...
آشنایی با ارنست همینگوی، خالق پیرمرد و دریا
جنگ می روید، توهمی بزرگ از جاودانگی دارید. افراد دیگر کشته می شوند؛ نه شما... سپس وقتی مجروح شدید، به یک باره، آن توهم را از دست می دهید و می فهمید که مرگ ممکن است برای شما هم اتفاق بیفتد. " پا های ارنست دچار جراحتی وحشتناک شد و به سرعت او را در بیمارستان صحرایی عمل کردند. او پنج روز آن جا ماند و پس از آن، به بیمارستان صلیب سرخ میلان منتقل شد و شش ماه را برای درمان آن جا گذراند. ...