سایر منابع:
سایر خبرها
نفهمیدیم کی عاشق حسین(ع) شدیم
. از آن اتاق صدای خانم هم سایه بلند می شد: حاج آقا روضه خانم رباب را زحمت بکشید. حاج آقا هم شروع می کرد: - لالا لالا علی اصغر... بخواب مادر، بخواب مادر... ناله این بار از دیوار هم شنیده می شد. صدای زن هم سایه دل سوخته از بی اولادی گم می شد در میان ناله ها... حالا راحت تر زار می زد... ▫️▫️▫️ آخرای روضه دوتا از نوه های بزرگ تر از بازار می رسیدند. پول ...
چراغ روشن عزاخانه های آل الله(ع)
تنها مجلس روضه بلکه کلاس های آموزشی و پرورشی نوجوان و جوان هم برگزار می شود. شب ها برای روضه مردم زیاد می آیند شاید هزار نفری به چشم بیاید. هزینه های خیمه هم همه مردمی است. اگر پولی رسید شام می دهند اگر نرسید که التماس دعا. روضه خانگی حاج خانم نشانی خانه اش بعد از اسم کوچه، سردر خانه است، خانه ای که عکس یک شهید روی دیوار آن نصب شده است. در آلومینیومی قدیمی وقتی که باز می شود پس از ...
گفت وگو با سیده وحیده بحرالعلومی طباطبایی درباره اولویت های مداحی بانوان/ صدای خوب کافی نیست!
. دوازده سال است که به صورت حرفه ای مداحی را دنبال کرده ام. از همان کودکی به روضه خوانی علاقمند بودم. از برنامه های مدرسه مداحی و روضه خوانی را شروع کردم. من هیأت بزرگ شدم و به همین دلیل به این کار عشق می ورزیدم. البته این مسئله ریشه خانوادگی هم دارد و دو پدر بزرگ من روحانی و روضه خوان حسین(ع) بودند. برادرم نیز مداح هستند. همه چیز را به صورت تجربی یاد گرفتم و متاسفانه هیچ وقت دنبال یادگیری ردیف ها ...
گره قتل پدر به دست دختر 6 ساله اش باز شد
... ما از راه تبلیغات در فضای مجازی کسب درآمد می کردیم و نیاز مالی نداشتیم اما همیشه با هم اختلاف داشتیم تا اینکه من در فضای مجازی با فردی که خودش را نازنین معرفی کرده بود آشنا شدم و پس از مدتی که اعتمادم به او جلب شد برایش درددل کردم و از رفتارهای شوهرم گفتم. یک روز قرار شد همدیگر را ببینیم اما وقتی سر قرار رفتم در کمال ناباوری متوجه شدم او یک مرد جوان است و به دروغ خودش را نازنین معرفی کرده ...
رنگ آمیزی متنوع در روضه خانگی امسال
هم دعوت می کردیم و همه این ها در استودیوی زنده برنامه را شکل می داد. از ایام فاطمیه تصمیم گرفته شد که دوربین برنامه را به روضه های خانگی ببریم. طراحی اولیه این بود که سوژه ها مختلف باشند. از فاطمیه سال گذشته شروع کردیم و در شهرهای مختلف هرخانه ای که در آن روضه بود شناسایی می شد و اگر امکانش فراهم بود می رفتیم و یک مستند ضبط می کردیم. این رویه همچنان ادامه داشت و برای مناسبت های مذهبی، هر قسمت در ...
ویرایش جامعه در روزهای عزا
.... در خانه تک تک همسایه ها می رفت و در می زد و دعوت شان می کرد؛ هر ماه؛ خودش. بعد گفت آن پسر دیگرم صحبت کند، برادر شهید. او هم شروع کرد طرح های خود را درباره آسان شدن ازدواج جوانان محله بیان کردن. خیلی ها منتظر بودند چیزی از این خانواده بیاموزند، اما به رفقا گفتم این خانه همه اش مسئولیت است؛ همه اش برپا کردن غیرت است. همه اش دلسوزی برای مردم است. بچه ها تأیید می کردند. اتصال به شهدا ...
شاعران عاشورایی که از امام حسین(ع) صله و پاداش گرفته اند+جزییات
وقایع روز عاشورا و شب یازدهم نباشد، پس چه می تواند باشد؟ سال ها خود را حافظ پژوه می دانستم اما هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم. این غزل، باید به طور ویژه برای همین مناسبت سروده شده باشد. بیت اولش را که خواندم، پیرمرد از بیت دوم شروع به زمزمه کردن با من کرد. شعر را از حفظ می خواند و گریه می کرد، طوری که چهار ستون بدنش می لرزید؛ انگار داشتم برایش روضه می خواندم. گفت ...
ماجرای چشمه خشکی که از خجالت عباس جوشید
اَلَرِنَه متوسل می شویم و همان موقع گره ها باز می شود انگار که اصلا گره ای نبوده است. ما همه نوکر ابوالفضلیم ما نسل به نسل عشق ابالفضل را از پدرانمان یاد گرفته ایم، بچه هایمان که به دنیا می آیند اول از همه اسم ابالفضل را در گوششان زمزمه می کنیم و هر که هم می خواهد تبریک بگوید، می گوید ابالفضل نوکری اولان، یعنی الهی که فرزندت نوکر ابالفضل شود. همه ما نوکر ابالفضلیم، همیشه ...
همسایه فضول سر دختر جوان را به باد داد!
عصبانیت به او زنگ زدم. وقتی موضوع را گفتم در کمال ناباوری به من گفت که دیگر مرا نمی خواهد و هر چه بین ما بوده تمام شده است. نه تصمیم گرفتم خودم را بکشم چون فتانه همه زندگی من بود، چطور می توانستم بدون او زندگی کنم. روز حادثه ابتدا به سراغ یکی از دوستانم رفتم و چاقویی از او گرفتم. تصمیم داشتم خودکشی کنم، بعد به ساختمانی نیمه کاره در غرب تهران رفتم اما قبل از اینکه شاهرگم را بزنم؛ با خودم ...
گفت وگو با خواهر شیخ حسین انصاریان، مادر شهید و بانوی خیّر محله آهنگ | دورهمی های خانوادگی برکت است
پیدا کرد. پدرم به حجاب و نماز اول وقت بیشتر از هر چیز اهمیت می داد. روز عرفه یا ایام البیض را به اتاق می رفت و در را می بست، با سوز روضه می خواند و گریه می کرد. در ساعتی که خلوت می کرد ما حق نداشتیم به آن اتاق برویم. مادرم هم بانوی متدینی بود، همه ما را در مدرسه اسلامی ثبت نام کرده بود. رفت و آمدمان به مدرسه را کنترل می کرد و روی رفتارمان نظارت داشت. بانو از شروع زندگی مشترکش می گوید ...
زیارت قبر شش گوشه با ننه ملوک
تنهایی برود به کشور غریب. اما همه می دانستیم ننه ملوک تشنه زیارت کربلا بود. این را از گریه ها و شانه های لرزانش وقت روضه های گودال و سر خورشید بر نیزه از زمزمه های تنهایی اش در باغ، می فهمیدیم. اصلا عشق که به گفتار نیست. ننه با بند بند وجودش زیارت اهل نور را می طلبید. تا اینکه همین عید امسال ننه کرونا گرفت و افتاد توی رختخواب. ریه اش درگیر شده و خودش به شدت ضعیف شده بود . باید بیمارستان ...
یک کاشی از کودکی ...
بود؟ اونجا کجاست؟ اون زن تک و تنها از ما چرا کمک می خواست؟ عزیز حالا سوزناک تر گریه می کرد. گفتم عزیز من حرف بدی زدم؟ یاد خاطره بدی افتادی؟ گفت نه مادر. نه عمرم. گفتم چی بود؟ گفت: بی مروتا خودشون نامه نوشتن بیا، نوشتن بیا درختامون میوه داده، گوسفندامون بچه به دنیا آوردن، چشمه ها پر آبه، پاشو بیا. امام حسین هم اول برادرش مسلم رو فرستاد که ببینه اوضاع چه خبره و مردم کوفه مسلم رو شهید ...
دلواپسی های مادرانه | رضا برای بچه اش نقشه ها کشید، اما ...
. در این خانه لحظاتی مهمان محبوبه خانم بودم تا از دیروز و امروز زندگی خود و شهیدش بگوید. رضا نه بچه اول بود و نه ته تغاری. اما هر جا پدر می رفت، دنبالش راه می افتاد. آقا برات مکبر و مؤذن مسجد محل بود. رضا برای هر وعده نماز وضو گرفته و آماده، جلوی در بود تا با هم به مسجد بروند. بابا دوست داشت بچه هایش اهل دیانت بار بیایند. هر وقت هم از گوشه و کنار حقوق اندک شرکت راه آهن هزینه سفری جمع و ...
سردار سلیمانی چگونه پسرش را از دست داد؟
. من و شهید پورجعفری که یار و همراه حاجی بود و با او شهید شد بیشترین مدت را با حاجی بودیم. حاج قاسم شما را به چه اسمی صدا می زد؟ جهانشاهی، نصرالله و... فرقی نداشت، ولی با احترام و رفاقت. به بچه هایش هم از همان اول تأکید کرده بود به من بگویند عمو، چون من از وقتی بچه ها کوچک بودند، وقت هایی که سردار مأموریت بود کار های خانواده حاجی را انجام می دادم و خانواده من و خانواده حاجی ...
در پرونده ام نوشته بودند طاغوتی ام/ اوایل انقلاب صاحبان طرح های بزرگ یا دستگیر شدند یا فرار کردند
و پشتیبانی این دو خانواده و عمه و عموهایی بودم که هنوز در ایران بودند. تنها نوه بودم ولی خوشبختانه با تمام این توجه ها وقتی پدر و مادرم به ایران بازگشتند و تربیت پدربزرگ مادری ام [را دیدند از تربیتم راضی بودند]. هیچ وقت نگذاشتند لوس و از خودراضی باشم و در عین تربیتی با دیسیپلین، بهترین دوران کودکی را گذراندم. عزیز همه بودم، راننده ای می آمد و من را می برد و چه خریدها و تولدهایی که داشتم. خاطرات ...
تربیت حسینی در مهد نینوا
؟ او در پاسخ چنین بیان می کند: از چندین سال پیش با بیان طرح های مختلفی، خواست ما بر حضور بچه ها در همان هیئت اصلی بوده است؛ پیشنهادهایی که برخی از آن ها عملی شد و برخی خیر؛ امری که برای تحقق چنین آن باید چندمورد را در نظر گرفت. نکته اول این است که اگر خواستار واقعی حضور کودکان در هیئت هستیم، باید از خواندن روضه های مکشوف به سمت روضه خوانی حرکت کنیم. این امری مسلم است که روضه های ...
آیین های سنتی روز عاشورا در کازرون ، از تعزیه خوانی تا نواختن نقاره + فیلم
در مصلای نماز جمعه هیئت های عزادارن محلات عزاداران محلات هفت گانه شهر، از شب اول محرم تا شب عاشورا و نیز روز های تاسوعا و عاشورا و شب های یازدهم (شام غریبان) تا سیزدهم و روز سیزدهم تشکیل شده و به مجالس روضه و بقعه شاه حمزه (مصلای نماز جمعه فعلی) رفته و عزاداری می کنند. هر روز از ساعت سه یا چهار بعد از ظهر، در همه محله ها صدای ساز و نقاره ساز زن ها و نقارچی و کمک آن ها به صدا در می آید و ...
فکرشو میکردید 2 هزار زن به دنبال ازدواج با این مرد باشند/ عکس
دو بچه کانگورو به خرید برود. او میگوید رسیدگی کردن به این حیوانات بهترین کار ممکن است. وی بعد از پخش این برنامه بیش از 2000 ایمیل از زنانی که مشتاق زندگی در کنار او بودند دریافت کرد. داستان زندگی او و این کانگوروها در دو قسمت تهیه شده است و او میگوید بعد از دریافت این همه ایمیل واقعا شوکه شده است. او در کنار این درخواستهای ازدواج مبلغ 13500 پوند نیز از سوی هوادارانش دریافت کرد تا برای کانگوروهای دوست داشتنی اش هزینه کند. ...
آئین نخل گردانی در شاهرود برگزار شد/ سوگواری برای سالار شهیدان
اتمام می رسد و از همین امشب مراسم روضه خوانی و سوگواری دهه دوم شب ها در مساجد و صبح های خیلی زود حدود پنج صبح در برخی منازل و تکیه ها ادامه پیدا می کند. وی با بیان اینکه روضه های زنانه نیز از امروز برای دهه دوم ماه محرم آغاز شده است، افزود: نخل گردانی به نوعی اوج و حسن ختام برنامه عزاداری دهه اول است و به همین واسطه بسیار مورد احترام مردم است تا جایی که حتی یک عرق و غیرت خاصی هم بر روی ...
روایت شهدای مظلوم عصر عاشورای سال 1362
دیگر هم جعبه های بغل را باز کرده و وسایل بچه ها را بیرون می ریزد. کارت بسیجی و سپاهی بچه ها پیدا می شود. کارت ها را به فرمانده خود می دهند و او دستور می دهد همه را لا به لای درخت های اطراف جاده ببرند... *** عصر عاشورا – مهاباد فرمانده کومله ها دستور قتل رشیدیان را می دهد اما او می گوید که یک راننده شخصی است و زن و بچه دارد، او را برمی گردانند... صدای تیراندازی از زیر پل به گوش می رسد، آن ...
یادی از پیرغلامی که این روزها جایش خالی است | ما در دو جهان، فاطمه جان، دل به تو بستیم
ما بیداریم! در این راه پاک زندگی کردن شرط اول است. مداحان قدیم نماز شبشان ترک نمی شده آنها هرگز بی وضو به مجلس روضه نمی رفتند. به بچه هایم گفته ام که اگر بدون وضو به مجلس روضه بروید از محبت امام حسین(ع) دور می شوید! به همه بچه هایم حتی به برادرزاده هایم مثلاً منصور ارضی و محسن ارضی گفته ام که بی وضو به منبر نروند. سال 1305 بود که کربلایی حسین، صاحب پسری شد. مثل امروز نبود که پیشوند ...
تعزیه در خانه شهید
خاطر دارد و می گوید: سعه صدر حاج عباسعلی و مدارا با اهل محل برای من همیشه قابل توجه بود. یادم می آید آن وقت ها که همسایه ها را برای خوردن سحری از خواب بیدار می کرد، بعضی از جوان ها اذیتش می کردند اما او با رفتارش آنها را شرمنده می کرد. یک شب جوان جاهلی از بالای پشت بام و در فصل زمستان، سطل آب یخ را روی سرش خالی کرد. حاجی به روی خودش نیاورد و شب بعد هم در همان خانه را زد تا برای وعده سحر از خواب بیدار ...
درس ولایتمداری و وفاداری به جبهه حق مهمترین روایت تاسوعا
...، در حال و هوای خودم بودم و به دیوار رویه روی ایستگاه صلواتی تکیه داده بودم که شخصی با لباس های تعزیه حضرت عباس ( ع) در بین جمعیت می چرخید و با مشک و کاسه به مردم آب تعارف می کرد. جوان خوش صدایی با صدای بلند با چند خط روضه و شعر حضرت عباس ( ع) توجه همه را جلب کرد و پیرمرد ریش سفیدی که روی چهارپایه زیر سایبان ایستگاه صلواتی به لیوان آب در دست خودش نگاه می کرد و آرام و بی صدا اشک می ...
ای کاش؛ این همه عاشق در محرم 61 اینجا بودند
به گزارش خبرگزاری فارس از بجنورد، مهدیه یزدانی ؛ هشتمین شب از اولین ماه قمری، همیشه دل آشوبه ای گریبان گیرم است، چرا و کذایش را نمی دانم و می گذارم پای دلتنگی های هر روز زندگی. بعد از سال ها التماس و تلاش، سال گذشته قسمتم شد اربعین کربلا باشم. اما همه چیز از تصور من بسیار پررنگ تر و با وضوح خیلی بالابود، گرمای نجف در چشم به هم زدنی تمام تنمان را پر از قطرات عرق می کرد و من فقط به این ...
نباید اجازه دهیم روضه سیدالشهدا به انحراف کشیده شود+فیلم
...> روضه خوان باید به این نکته توجه کند که در محضر امام قرار دارد و باید دقت کند که چه می خواند. اگر این را دقت کند 99 درصد مشکلات حل می شود و کلمات و شعر و حرف زدن و ورود و خروجش سامان می گیرد. الان به مداحی بگویند شب عاشورا باید محضر رهبر انقلاب روضه بخوانی چقدر روی خواندن خودش دقت می کند و شعر و کلمات را با دقت ادا می کند زیرا ایشان مسلط به شعر و مقتل است. خُب این دقت ها را در همه جا تعمیم دهیم ...
به خاطر بی سیم پایش به بسیج باز شد | به مادرش گفت خودت برو سربازی! | وقتی به هوش آمد درباره حضرت زینب(س) ...
کرد و سجاده اش پهن بود و در حال دعا و گریه. برخلاف گذشته، نمازهایش را سر وقت می خواند، حتی نماز صبحش را هم اول وقت می خواند. خودش همیشه می گفت: نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که این طور عوض شده ام، دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم. می خواهم همیشه در حال عبادت باشم. فرمانده یگان فاتحین تهران در خاطراتش از مجید قربانخانی نقل کرده است: شب قبل از آغاز عملیات متوجه شدم مجید با یکی دیگر ...
زنی در صف نانوایی مرا کنار کشید و ازم خواست...
که در صف نانوایی زن غریبه رمالی را معرفی کرد که می گفت می تواند مشکل نازایی ما را حل کند. ساعت 8صبح بود صف نانوایی محل مثل همیشه شلوغ بود کنار دیوار نانوایی ایستاده بودم بازیگوشی دختربچه ای مرا به خودش جلب کرد. و به او لبخندی زدم و مادر دخترک هم کنارم ایستاد و از شیطنت های دخترش گفت وقتی از من پرسید شما بچه دارید گفتم نه! هر وقت هر کسی این سوال را ازمن می پرسید انگار دست خودم ...
روزی که نایب الزیاره شهیدان شدم
جوری ندیده بودیم هر نفر پنج دقیقه وقت داشت. دو تا یک دقیقه و یک سه دقیقه. تا صبح هیچ کس خوابش نبرد به بچه ها گفتم خیلی ها آرزوی چنین سعادتی را داشتند که به زیارت امام حسین (ع) و حضرت علی (ع) بروند، اما شهید شدند، خیلی ها در ایران آرزوی چنین سعادتی را دارند. سعی کنیم از طرف تمامی دوستان، آشنایان، فامیل، شهدا پدر و مادرمان زیارت کنیم و از طرف آنها هم نمازی بخوانیم. صبح اول وقت درب سلول را ...
عزاداری محرم در دو نسل متفاوت؛ چرا دستگاه های فرهنگی و هیئت های مذهبی غافل هستند؟
از 20 سال پیش تا همین الان هنوز جلسات روضه های خانگی برگزار می شود، از همان کودکی هر بار با شور و حال خاصی برای شربت های خوشمزه روضه امام حسین به خانه همسایه پا می گذاشتیم، شب ها هم می رفتیم هیئت سینه زنی. هر سال محرم، مردم با حرارت خاصی لباس سیاه شان را می پوشند و جلوی خانه و مغازه شان پارچه سیاه می زنند. تا همین امروز این سکنات و آیین از سوی خانواده ها به بچه های دهه 80 و 90 منتقل شده و اگر الان اعتقادات عده ای از مردم کم شده بخاطر رها شدن کار توسط دستگاه های فرهنگی است. ...
روایتی از خادمی شهدا در تکیه های عزاداری/ مردانی که برای خادم الحسین شدن روزشماری می کردند
. حسینی که در خانه ارباب از جان و دل مایه می گذاشت و نمی خواست به هیچ شکلی کم بگذارد، وقتی دید کسی همراهی اش نمی کند به خانه ما آمد، گفت: من دلم نمی آید امسال تکیه نداشته باشیم. سیاهی ها و پرچم ها را از من گرفت و رفت. آن شب خودش تکیه را برپا کرده بود. تنهای تنها. شب را هم توی تکیه خوابیده بود. صبح روز بعد سراسیمه و با خوشحالی زنگ خانه مان را زد. به او گفتم: چی شده ...