بابا را با همان لباس خاکی جبهه اش دفن کردیم
سایر منابع:
سایر خبرها
مرد کشاورزی که یک زن بود
به گزارش همشهری آنلاین، شاید شرایط سخت و طاقت فرسای زندگی در روستا بود و شاید هم اشتباهات نادرست خانواده اش که از او یک مرد ساخت. آن قدر غرق رسیدگی به مادر مریض و پدر کهنسالش شد که یادش رفت خودش هم حق زندگی دارد. به همین خاطر حالا که 78 بهار از عمرش می گذرد، نه همسری دارد و نه وارثی. اینجا صحبت از یک مرد نیست، حرف از تامان گل الهی است که به درخواست پدرش که هیچ اولاد پسری نداشت، سال ها ...
مسئول هستید که به راهم ادامه دهید
شهیدپرور و ایثارگر صحبت دارم. در شروع باید بگویم که نمی دانم خانواده ام چه سعادتی در درگاه خداوند دارد که خدا افتخار شهادت را می خواهد نصیب فرزندشان کند. پدرم و مادرم! دست شما را می بوسم، پای شما را می بوسم، به شما افتخار می کنم که چنین فرزندی تربیت کردید و سعادت آن را دارا شدید که شهید بشوم. پدرم و مادرم! جان را خدا داده و مال خود اوست، همه ی عالم و آدم از اوست، پس ما با شهادتمان کاری ...
روایت عجیب یک زن مطلقه / رابطه با زنان و دختران در کافی شاپ
زن 26 ساله درباره سرگذشت خود گفت: آخرین فرزند یک خانواده شش نفره هستم، اما پدر معتادم زمانی که من فقط دو سال داشتم، مادرم را رها کرد و به دنبال سرنوشت خودش رفت و با زن دیگری ازدواج کرد، اما او هفت سال بعد از این ماجرا به دلیل ابتلا به سرطان ریه جان سپرد؛ چرا که از همان روزهایی که من به یاد دارم او هر سیگارش را با سیگار قبلی روشن می کرد و بالاخره همین زیاده روی ها در مصرف سیگار و مواد مخدر او را ...
چرا نباید به تئوری سلطنت طلبان تحت عنوان پروژه خالص سازی دامن زد؟
به انقلاب مهسا محسوب می شود. محمدرضا شهبازی عاشقانه از آرمان و روح الله در توییتر خود می نویسد. وی به پیکر شهید عجمیان اشاره می کند در حالیکه به این موضوع توجهی ندارد که رضارشیدپور هم فرزند شهید است. پدر رضا رشیدپور، مهندس برق بود. او زمانی که برای جمع آوری تجهیزات لشکر عاشورا به دزفول اعزام شده بود، حین انجام وظیفه قطع نخاع شد و در سال 76 به درجه رفیع شهادت نائل شد. ...
فرهنگ ایثار و شهادت راز بیمه شدن کشور در برابر دشمن است
: مقصد ما مکتب ماست و یا در جایی دیگر فرمود: مکتب ما شهادت است. یک سفارش به تمام برادران رزمنده که در جبهه حق علیه باط ل می جنگند، این است برای شادی روح شهدا سنگرها را پر کنند و خالی نگذارند مخصوصا سنگر اصلی انقلاب که همان مسجد است نباید خالی باشد. برگزاری مجلس ترحیم من ط وری نباشد که دشمنان اسلام شاد شوند ط وری باشد که اسلام شکوفا و امام عزیز سربلند و خوشحال شود در آخر از پدر و ...
مادر شهیدی که حجاب درست و حسابی نداشت! + عکس
تحمیلی به شهادت رسید. خانم بابایی حالا چند ماهی است که به دیدار فرزند شهیدش رفته و آنچه در ادامه می خوانید خاطره ای است از با حجاب شدن او از زبان دخترش بلقیس خانم. عکس یادگاری خانواده شهید بابایی: ایستاده از راست (سبا بابایی و اسدالله بابایی پدر و مادر) نشسته از راست (بلقیس بابایی، دوست خانوادگی، شهید محمد بابایی و سلمان بابایی) پدرم از لحاظ اعتقادی خیلی روی ما موثر بود. بسیار ...
قصه رضا و مزار شهید گمنام و قسم های مادر
. طعم 50 ماه نبودن پدر را پسرهای قد ونیم قد در روزهای جنگ تحمیلی چشیده بودند. بابا هر بار با بدن زخمی به خانه بر می گشت. یکبار پایش لنگان بود. یکبار کمرش خمیده می شد و بار دیگر دستش را از شدت درد نمی توانست تکان دهد و عاقبت همه روزهای نبرد، بدنی پر از ترکش بود. رضا چطور می توانست چشمش را به روی همه ایثارگری های پدر ببندد. فاطمه خانم هم انگار صبر عجیبی از خدا گرفته در کنار همسرش نشسته و گاهی با ...
آنقدر مشتاق شهادت بود که نمی توانستم بگویم نرو!
برادر در جبهه حضور داشتند. خود شما هم فعالیت انقلابی داشتید یا در زمان دفاع مقدس با همسرتان همراه بودید؟ بنده از قبل انقلاب فعالیت داشتم. خانواده ام انقلابی بودند. در پخش اعلامیه امام شرکت می کردم گرچه دختر بودم. پدرم نوار های سخنرانی امام خمینی را به خانه می آورد و من گوش می کردم. کتاب های حضرت امام را در خانه داشتیم. یک بار پلیس شهربانی آمده بود خانه را محاصره کرد، خدا را شکر لو ...
خداوند پوشنده گناهان و عیب های افراد است
...، با آنها به شدت مقابله کنید چه رسد به خانه شان بروید. پدر و مادرم؛ می دانم که شما را اذیت فراوان کرده ام؛ ولی در این آخر من را به بزرگی خودتان ببخشید و سخنی چند با دوستان داشتم و اینکه اگر از من بدی دیده اید یا من با صدای بلند با شما صحبت کرده ام من را ببخشید و اگر از من طلبکار هستید از پدرم بگیرید. دیگر اینکه سلام من را به امام کبیر خمینی بت شکن برسانید و به او بگویید که تا ما ...
سی و سه روز مقاومت
و انقلاب، به جنگ با ساواک رفت. پس از پیروزی انقلاب و با شروع ناآرامی ها در خرمشهر، در شهریورماه سال 59، منزل پدری او در خرمشهر تبدیل به محلی برای پشتیبانی نیروها شد و حمیدرضا همدانی همراه برادران و همرزمانشان در خانه خود برای مبارزه با دشمن مجهز می شدند و در کوچه پس کوچه های شهر در مقابل تانک های دشمن می ایستادند. اما قرار بر این بود که خانه، مشهد حمید باشد... و امروز میترا همدانی خواهر حمیدرضا از ...
مسئله ی پوشش زن ایرانی/ تقابل استعمار و پوشش در شرق
گذاشته و سر را می پوشانند و موبدان برای پاسداشت حرمت آتش پنام (روبنده) نیز می بندند. در زمانهای اندکی دورتر نوعروسان کرمانج گاه تا یک سال به احترام پدر شوهر (که البته محرم است) همانند موبدی در برابر آتش، با بخشی از روسری حتی بینی و دهانشان را نیز می پوشاندند. و از این دست مثالها که نشان از یک فرهنگ پوششی پیچیده در میان مردمان شرقی دارد بسیار است. باید در نظر داشت که حجاب اسلامی نیز یکی از ...
آقای مدعی العموم! ما را به آغوش مادرمان برگردانید
خبرگزاری فارس – کرمان؛ مهسا حقانیت: وقتی وارد خانه پسران مرکز خیریه کرمان پارسا می شوم، مهدی بخشی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان کرمان در حال خوش و بش کردن با بچه هاست، چند تا از پسرها لباس های سفید کاراته با کمربندهای رنگ و وارنگ به تن دارند و خانم کلانتری، مدیر فنی مرکز از موفقیت های کشوری و استانی بچه هایش تعریف می کند. جریان زندگی در خانه پسران کرمان پارسا مرکز پسران ...
نی نامه های عاشورایی
هم حساب کرد در هم شکست لشکر مسلم به دست زن درگیر شد به غربت یک جنگ تن به تن تنها و بی پناه! رقیبش فریب بود مسلم میان کوفه اگرچه غریب بود یک زن صدای غربت او را جواب شد یک زن امید ماندن یک انقلاب شد خالی شد از حمایت او جای جای شهر یک پیرزن امام جوانمردهای شهر تاریخ را ورق بزن و خط به خط بخوا زن مادرست، مادر خوب ...
دخترانی که کوکتِل مولوتُف درست می کردند
فاطمه بانویی در بیان خاطرات خود از جنگ در گفت وگو با خبرنگار ایرنا چنین نقل می کند: سال آخر دبیرستان در رشته علوم تجربی تحصیل می کردم که جنگ آغاز شد، از اول شهریور جزو نیروهای ذخیره سپاه پاسداران قرار گرفتم و برای تعلیمات رزمی به پادگان رفتم، پس از 15 روز برای اینکه به مدرسه برویم قرار شد دختران به خانه هایشان بروند از اینکه دوباره می خواستیم به مدرسه برویم با خوشحالی لباس هایمان را آماده کردیم ...
کشف جسد زن گمشده بعد از 6 روز جست وجو
سرگرفته شد تا اینکه عصر پنجشنبه یکی از روستاییان پیکر زن مفقود شده را در باغی در روستای مجاور پیدا کرد. در همین حال علیرضا میرزاباقری، یکی از فرزندان متوفی درباره حادثه ای که برای مادرش اتفاق افتاده می گوید: مادرم 74 سال داشت و با پدرم در روستا زندگی می کرد. او از 5 سال قبل، زمانی که یکی از برادرانم سکته کرد و فوت شد، ضربه روحی شدیدی را متحمل شد و بعد از آن بود که به آلزایمر هم مبتلا شد ...
حاج ذبیح و حکایت خانه طاهری ها | ماجرای معتادهای دروازه غار و دخترفراری ها
و آنقدر سر به سر آقاجانمان می گذاشت که یخ اخم های او را در چشم برهم زدنی آب می کرد. جنگ تحمیلی که آغاز شد چند ماهی به جبهه رفت و وقتی به مرخصی آمد مادر برایش زن گرفت. پدر هم برای ماه عسل، او و همسرش را به مکه فرستاد. حس خیرخواهی محمود منحصر به محله 13 آبان نبود. در مکه و مدینه هم دست از کار خیر نکشید. هر وعده بعد از آنکه زائران غذایشان را در رستوران هتل می خوردند غذاهای دست نخورده و ...
پسر زیر قول ازدواجش زد و گفت تو 120 کیلو هستی...
. این دختر مجرد که مدعی بود پلیس او را به اشتباه دستگیر کرده است. درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: درست 14 سال قبل بود که متاسفانه مسیر زندگی من با طلاق پدر و مادرم تغییر کرد. چرا که جدایی آن ها بر سرنوشت و آینده من تاثیر بدی گذاشت. و من هم مانند بسیاری از کودکان و نوجوانانی که زندگی آن ها با طلاق پدر و مادرشان به تباهی کشیده می شود. به ...
روزی که نامه محمد را با شوق می خواندیم او شهید شد ه بود
پدر و مادرم در میان گذاشت که مخالفتی نکردند و راضی شدند به جبهه برود. بعد از جلب رضایت پدر و مادرم حدود سه دوره آموزش را سپری کرد. محمد دوره های آموزش نظامی را در بسیج سپری کرده بود. بعد از آن بود که تصمیم گرفت به جبهه برود و بر تصمیمش مصمم بود. برادرتان چند بار به جبهه های جنگ اعزام شدند؟ بار اول از پادگان الغدیر اصفهان اعزام شد و حدود یک ماه در جبهه بود که از ناحیه دست راست ترکش خورد و ...
سنگر علم و عمل را هیچ گاه خالی نگذارید
...، در سال 1361 به اتفاق دوستانش عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و در سال 1362 به عنوان پاسدار وظیفه دوران سربازی را سپری کرد. در سال 1364 به حوزه علمیه رفت و در مدت دو سال مقدمات و حاشیه را به اتمام رساند. چندین بار با قرارگاه رمضان به عملیات برون مرزی رفت، سرانجام در کنار سپاهیان محمد(ص) همگام با برادرش در عملیات نصر 4 حضور پیدا کرد و در ششم تیرماه سال 1366پس از مبارزه ای ...
حماسه تکرار نشدنی یک استان از ببر اروند تا قایق دربستی والفجر 8+ تصاویر
خبرگزاری فارس یاسوج- ترنم بهنیا- کهگیلویه و بویراحمد را با سرزمین حماسه ها و دلیرمردی ها می شناسند استانی که در هشت سال دفاع مقدس حماسه های بزرگی خلق کرد و هرگز حماسه رزمندگان استان در پد خندق والفجر 8 فراموش نخواهد شد. استان کهگیلویه و بویراحمد پیش از پیروزی انقلاب و در دوران مبارزات نهضت امام خمینی نیز از استان های سرآمد در مبارزه با رژیم ستم شاهی پهلوی پدر و پسر بوده است و چندین بار ...
نمی خواهم دختر فراری یا خیابانی نام بگیرم...
راحله به کلانتری طبرسی شمالی آمده بود تا از طریق قانونی راهی بهزیستی شود. این دختر نوجوان با بیان این که مادرم آرزو داشت من روزی دکتر بشوم! درباره قصه تلخ خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: اولین فرزند خانواده هستم و در مشهد به دنیا آمدم. اکنون نیز در کلاس هشتم تحصیل می کنم. پدرم پیک موتوری است و مادرم نیز خانه داری می کند. اما ریشه اختلافات و بدبختی های ما ...
عکس/ دورهمی نوه های فردین با ستاره های سینما
تکمیلی به آمریکا برویم که با انقلاب همزمان شد. سکونت در آمریکا بسیار سخت گذشت اما مسائلی وجود داشت که پدر ترجیح می داد فعلا همانجا بمانیم. در رشته بازرگانی تحصیل کردم. هیچ علاقه ای به این رشته نداشتم. از کودکی با هنر بزرگ شدم و به همین خاطر دوست داشتم در یکی از رشته های هنری تحصیل کنم و شغل پدر را ادامه دهم اما مادرم بسیار مخالف بود. به یاد دارم یک روز در ...
اسرار سجادیه قدیمی و شخصیت هایش
است که تولیت و مدیریت سجادیه را برعهده دارد. صحبت هایش را با بیان این مطلب که پدرش از معتمدان و ریش سپیدان محله بود آغاز می کند: خیلی وقت ها اهالی مسائل و مشکلات خود را با پدرم در میان می گذاشتند. او همیشه از اینکه مکان ثابتی برای برپایی هیئت محله ای و مراسم عزاداری در مناسبت های مختلف به ویژه ایام محرم در محله وجود نداشت ابراز ناراحتی می کرد. حاجی بابا فرد خیلی پولداری نبود. او در خانه اجاره ای ...
لباس رزمی که برای شهادت پوشیده شد
رشیدایی مادر شهید سید مهدی حسینی در گفت وگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس ، اظهار داشت: پسرم در سپاه خدمت می کرد و زمانی هم که این لباس را پوشید، من به او گفتم: این لباس را می پوشی، خیلی سخت است. گفت: می دانم. من خیلی برای زمانی که شهید شود و از اینکه اتفاقی برای او بیافتد، ناراحت بودم، اما او گفت که این لباسی که من می پوشم، یعنی شهادت و سال 1386 به شهادت رسید. ...
کسب درآمد شوهر بی شرم از طنازی های زنش
و مادرم بی کسی را تجربه کردم. مادرم که معتقد بود خیانت های پدرم را نمی تواند تحمل کند، مهر و عاطفه مادری را زیر پا گذاشت و با رها کردن من، به دنبال سرنوشت خودش رفت. در این شرایط من که بی کس و تنها مانده بودم به آغوش مادر بزرگ پدری ام پناه بردم و نزد او بزرگ شدم ولی گویی چرخ روزگار به کام من نمی چرخید چرا که فقط چهار سال بعد و در حالی که کلاس سوم ابتدایی بودم مادر بزرگم را هم از دست ...
فارسی قابل تخریب و حذف نیست
گذاشتید یتیم خانه آدم نشده است. تا زمان اخذ دیپلم در آلمان و اتریش بودم و تحصیلات متوسطه خود را در آن جا به اتمام رساندم و بعد از دیپلم به ایران برگشتم. صفوی در یک خانواده فرهنگی رشد کرد و به همین دلیل از کودکی با کتاب آشنا شد و به مطالعه علاقه زیادی پیدا کرد. او درباره پدر و مادرش گفته بود: پدرم احمد عمادالدین صفوی استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران و مادرم پروین دخت جاویدپور استاد ...
پسر دریا به خانه پدری رسید
نداشت که پدرش به ماموریت رفته و قرار است مدتی در خانه نباشد. کم کم بی قراری هایش شروع شد. می گفت: بابا ما رو فراموش کرده! اتفاقات مهدکودک هم، خیلی آزارش می داد. هر روز که پدران بچه ها دنبال شان می رفتند، داغ دل سامان تازه می شد. یک روز از مهد که برگشت، کیفش را گوشه ای پرت کرد و رفت داخل اتاق و خوابید. سر ناهار گفت: مامان! یه چیزی بگم؟ می دونی امروز بابای یکی از بچه ها با لباس نظامی ش اومده بود ...
سیب سرخ در دستان شهید
رهبری امام خمینی (ره) آغاز شد. این شهید با وجود سن کمی که داشت نتوانست فعالیت چشمگیری داشته باشد. او بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال دوم راهنمایی بود که عضو بسیج دانش آموزی شد. قربان با وجود اینکه دانش آموز بود خیلی اصرار داشت تا رضایت خانواده را جلب کند و بتواند به یاری رزمندگان اسلام برود، اما از آنجایی که نان آور خانواده محسوب می شد مادرش اجازه نمی داد. ...