سایر منابع:
سایر خبرها
دولتمردانی کوچک در قامت فرماندار
نوع نگاه دوراندیش و کاری دانش آموزان ابتدایی شهید زبانبر شفت در نامه شان به فرماندار شهرستان بگویم و به بخشی از نوشته هایشان که تعدادشان هم کم نیست، اشاره نکنم! اگر فرماندار بودم با قانون پیش می رفتم و از آن سرپیچی نمی کردم دانش آموزانی همچون محمدرضا بهاری که برای فرماندار شفت در دولت سیزدهم نوشت: اگر من یک فرماندار بودم، تمام تلاشم را می کردم تا وظایفم را به خوبی انجام دهم ...
پیشرفت های پزشکی بعد از انقلاب چشمگیر بود
گروه استانی تیتر یک به نقل از البرزخاتون ؛ کتایون حیدری، متخصص زنان و زایمان که با داشتن سه فرزند در این حرفه فعالیت دارد، به مناسبت روز پزشک گفتگوی صمیمی با ما داشت. حیدری گفت: من از اولین افرادی بودم که بعد از انقلاب وارد دانشگاه شدم؛ در سال 1362 دیپلم گرفتم و بعد کنکور دادم. وی ادامه داد: دبیرستانی که من درس خواندم، مدیر و مسئولان بسیار باایمانی داشت و بسیاری از داشته ها ...
روایت جالب ترک تحصیل مداح مشهور!
.... در کودکی سه نفر بودیم که به نوحه خوانی علاقه داشتیم، اما وقتی به سن تکلیف رسیدیم آن دو نفر صدایشان عوض شد و رفتند سراغ کار دیگر، اما اهل بیت به من توجه داشتند و ادامه دادم. داستان نوحه خوانی در مدرسه از سر علاقه به مداحی برای اهل بیت، در هر مکان و زمانی آماده مداحی بودم، در همان دوران کودکی وقتی در مدرسه بودم، یک روز بچه ها گفتند که نوحه اصغر شیرین سُخَنیم را بخوانم ...
ویدیوی این پدر و دختر از دیروز، خیلی ها را به جان هم انداخت
جنگ و ماموریت بود و هیچ وقت نبود اگرم بود متوجه نمیشد ما اصلا مو داریم یا چه اندازه ست؟ منم فکر می کردم واقعا متوجه نیست الان ده ساله بازنشسته شده یه روز نشسته بودم تو حیاط موهامو شونه می کردم اومد کنارم دست برد تو موهام گفت بابا سفید کرددیا بعد بغض کرد این یعنی دوست دارم! بغل هم نظر بامزه ای داشت: حالا اگه بابای من بود می گفت آهان خوب کردی دیگه نمی ریزی تو خونه بعد که حوله رو ...
در این مدرسه، درس خواندن حرف اول را نمی زند
آموزشی یک زیرنظام معرفی می کند مثل نظام ارزشیابی، محتوای آموزشی، اهداف و سیاست ها، نظام مالی. حرف ما این است که اگر قرار است یک نظام تغییر کند همه زیرنظام ها باید تغییر کند و تغییر یکی به تنهایی کار ساز نیست. حال و هوای دانش آموزان در کنار آبشار رندان *قرار است در این مدرسه بچه ها با زندگی آشنا شوند در مدارس مسجد محور به بچه ها فرصت آزمون وخطا داده می شود، به شرط این که ...
کودک 9 ساله کنگانی که 200 کتاب خوانده است
مطالعه و تعداد صفحات کتاب را در آن یادداشت کنم. قاسمی ادامه داد: تا الان سه بار جشن کتاب برایم گرفته اند؛ جشن اول بعد از خواندن 50 کتاب، جشن دوم 110 کتاب و الان که جشن خواندن 200 کتاب از سوی خانواده و مسئولان کتابخانه عمومی غدیر کنگان برای من تدارک دیده اند. او تاکید کرد: آرزویم این است که همه دانش آموزان ایران کتابخوان شوند. در ادامه پدر این دانش آموز که نقش ...
توجه به معلمان منجر به تحول نظام آموزش و پرورش می شود / شکل گیری اقتصاد و فرهنگ قوی در گروی بها دادن به ...
عنصری است که اگر تغییر و تحول را در او ایجاد کنیم نظام آموزش و پرورش هم متحول می شود. مدیر آموزش و پرورش شهرستان میامی ادامه داد: معلم نقطه شروع دستیابی به اقتدار در همه ابعاد است و اگر جامعه قوی، آموزش و پرورش قوی، اقتصاد قوی و فرهنگ و تمدن قوی می خواهیم باید به معلمان بها بدهیم. قنبریان یادآور شد: باید معلمی تربیت کنیم که هویت قوی داشته باشد و این معلم نیز دانش آموزانی تربیت کند که دارای ...
حرف های باورنکردنی سه نفر از تک رقمی های کنکور امسال
به گزارش زریان موکریان به نقل از روزنامه اعتماد: چند روز پیش از آنکه نتیجه ماراتن تحصیلی دانش آموزان ایران روی پایگاه اطلاع رسانی سازمان سنجش قرار گیرد، افراد کمی به شیوه های مختلف از نتیجه کار خود آگاه می شوند؛ رتبه های تک رقمی که یا از تماس مسوولان یا انتشار تصویر خود در روزنامه ها و صداوسیما از موفقیت خود آگاه می شوند؛ پس از این خبر اما زندگی آنها دست کم به مدت چند روز ازدحام عجیبی به خود می ...
جا نداریم!
ثبت نام دانش آموزان بوده است: هر دانش آموز براساس محدوده زندگی اش می تواند در مدارس ثبت نام کند. حتی آموزش وپرورش راهکاری برای پدر و مادرهای شاغل اندیشیده تا فرزندان شان بتوانند در محدوده محل کار اولیایشان به مدرسه بروند. همه تمهیدات برای آسایش دانش آموزان در گذشته مدارسی که نام ونشانی میان اولیا برای خود دست وپا کرده بودند، در همان روزهای ابتدایی تیرماه پر می شدند و بودند دانش ...
تمام زندگی ام مصطفی بود
در آن سه چهار سالی که من مدرسه می رفتم، هر روز صبح فاطمه را با یک اشتیاق خاصی نگه می داشتند و وقتی ظهر من از مدرسه می آمدم، با اینکه کل مدتی که من مدرسه بودم با همدیگر بازی می کردند، آقا مصطفی هنوز خسته نشده بود و می گفت من با فاطمه به پارک می روم تا شما کارها را بکنید مثلاً غذا آماده بشود و یک استراحتی هم بکنید. در بحث کار فرهنگی و کار بیرون از خانه، یکسری ملاحظات داشتند. همان ابتدای ...
علی رضایی رتبه 1 کشوری کنکور ریاضی 1402
ت 4 سال عضو کانون قلمچی بوده و از سال هفتم و بعد از آن سال دهم، یازدهم و دوازدهم در آزمون ها شرکت می کرد. او می گوید: با جدیت برنامه ریزی را از تابستان بعد سال دهم شروع کردم و برنامه ریزی من با همراهی مشاور و بر پایه برنامه راهبردی آزمون های قلم چی و برنامه مدرسه بود. من حدود 2-1هفته قبل تر از کنکور درس ها را تمام کرده بودم و چند آزمون جامع کار کرده بودم. او می گوید: از سال سوم دبستان همیش ...
رتبه 5 کنکور علوم انسانی: دوری از فضای مجازی و انگیزه بالا، مهم ترین عوامل موفقیت من در کنکور بود
رشته علوم انسانی را کسب کند و به عنوان تنها دانش آموز تک رقمی کنکور 1401 در استان خراسان رضوی باشد. وی در گفت وگو با پانا گفت: روند درس خواندن من به این صورت بود که من از پایه دهم هر سال دروس همان سال را به خوبی یاد می گرفتم و جلوتر از سال تحصیلی سراغ سال بعد نمی رفتم و تمرکز من روی یادگیری درس و کتب همان سال بود. وقتی وارد پایه یازدهم شدم به همین صورت این روند ادامه داشت، اما وقتی ...
بوی ماه مهر با تجربه گرانی و فقر
مساله اینجاست که این ملزومات مدرسه برای هر خانواده چقدر تمام می شود. البته همه چیز به این بستگی دارد که در خانه شما چند بچه محصل حضور داشته باشند. در چه مدرسه ای آنها را ثبت نام کرده باشید و اصلا در کدام محله در حال زندگی باشید. بچه هایی که مدارس غیر انتفاعی می روند هزینه لوازم التحریرشان بیشتر از بچه هایی است که مدرسه دولتی می روند. بالاخره آنها مجبورند از لوازمی کمی لوکس تر استفاده کنند ...
یادداشت جان لار در وصف آل پاچینو | چه چیز آل پاچینو را به جلو می راند؟
. حس می کردم همان آدمم. هنوز هم خودم بودم. آن پارک هم هنوز همان طوری بود. آن لحظه را یادم است . این ناشناس بودن موقت برایش یک جور آرامش به همراه داشته است، که می گوید: نعمتی است . بعدتر گفت: پنجاه سال است که به سوپرمارکت نرفته ام و سوار مترو نشده ام. نمی توانم راحت با بچه هایم بیرون بروم. البته با ناشناس نبودن مشکلی ندارم. یاد گرفته ام چطور باهاش زندگی کنم، یک جور لذت هم همراهش هست. بد نیست. نه که به کسی توصیه اش کنم، اما چی می گویند، بد نیست یک وقتی تجربه اش کنید . ...
از خانه سیدها تا بهار فکه؛ زندگی سید شهیدان اهل قلم سیدمرتضی آوینی
به اقتضای شغل پدر به یک معدن دورافتاده در150 کیلومتری زنجان کوچ کردند، کامران کلاس سوم بود و محمد برادر کوچک تر تازه به کلاس اول رفته بود. در کنار معدن روستایی بود که مدرسه نداشت. در آنجا هیچ بچه دیگری درس نمی خواند. پدر دست به کار شد. از وزارت آموزش و پرورش اجازه تأسیس یک مدرسه کوچک را گرفت. کم کم بچه های روستا به درس علاقه مند شدند. 4 کلاس بود و یک معلم. همان موقع بود که کامران نخستین ...
خانواده ام معتقد بودند موفقیت من در گرو علاقه ام خواهد بود
کنکور ادامه دادم. بعد از کنکور دی ماه بین 10 تا 12 ساعت در طول روز مطالعه می کردم . در یک سال اخیر فعالیت شما در فضای مجازی چگونه بود؟ ارتباط با فضای مجازی را قطع نکردم، اما فعالیتم محدود بود. در فضای مجازی بخش هایی را دنبال می کردم که مربوط به کنکور و درس بود البته در کنار آن با خانواده و دوستان برای تجدید روحیه صحبت کوتاهی داشتم . اوقات فراغت رتبه یک کنکور تجربی در ...
روایتی تکان دهنده از قبولی در دانشگاه علم و صنعت تا 40 سال اعتیاد و کارتن خوابی
یا وقتی برای خرید به مغازه می رفتیم، زمانی که مادرم مشغول خرید بود، یواشکی چند وسیله برمی داشتم و بعد که مادرم متوجه می شد می رفت مغازه تا پولشان را حساب کند. وی افزود: حس می کردم متفاوتم و اصلا نمی توانم دیگران را تحمل کنم اما باز هم نمی توانستم درد و رنج دیگران را ببینم اگر همسایه مان مریض می شد، برایش گریه می کردم. پیش از قبولی در دانشگاه علم و صنعت معتاد بودم و اجبار به مصرف پیدا ...
آزار سیاه دختر بچه 15 ساله توسط مرد 40 ساله
... این کار را کردم و خیلی زود با حدود بیش از 100 مرد صیغه شدم و پول خوبی می گرفتم. تا اینکه آخرین شوهر صیغه ای ام یک بازاری بود و من وقتی مدت صیغه ام تمام شد همانجا تصمیم گرفتم از خانه اش طلا سرقت کنم. و همین باعث بازداشت من شد. تصور نمی کردم این مرد شکایت کند بعد فهمیدم او زن و بچه ای ندارد و چون صیغه اش بودم ترسی از شکایت نداشت! منبع: رکنا بیشتر ...
نیت شوم پسر بی حیا برای دختر معلول بی نوا/ نیرنگ ازدواج برای هوس
دوران کودکی احساس کردم نسبت به دیگر دوستانم مورد توجه قرار نمی گیرم. معلولیت جسمی اندکی که به طور مادرزادی در پایم وجود داشت مرا به دختری منزوی و گوشه گیر تبدیل کرد به طوری که وقتی در زنگ ورزش همکلاسی هایم به دنبال یکدیگر می دویدند من زانوی غم بغل می گرفتم و احساس حقارت می کردم به گونه ای که آن حس ناخوشایند هنوز مرا رها نکرده است. در این میان بیشتر پدرم را مقصر همه بدبختی ...
بازداشت دزدان حرفه ای هنگام قرار آب دوغ خیار
گرفتم و ترک تحصیل کردم و نتوانستم ادامه دهم. ازدواج کردی؟ بله با مردی که از من بزرگ تر بود، ازدواج کردم. خانواده ام مخالفت کردند، اما من اصرار کردم و در نهایت هم چند سال بعد در حالی که یک پسر داشتیم، از هم جدا شدیم. بعد هم که با سیروس در پاتوق قمار بازان آشنا شدم. چرا پاتوق قماربازان؟ من بی خانمان و معتاد به شیشه شده بودم و به همین دلیل همه جا می رفتم. فکر می کنی چرا ...
پدیده جدید کشتی ایران: با مدد از امام زمان قهرمان جهان شدم
بنده می سپرد، پس باید علاوه بر خدا با بنده خدا هم رابطه خوبی داشته باشی. پیش آمده خسته شوید؟ بله ، یک جاهایی که با وجود تمرین زیاد مدال نمی آوری فشار زیادی روی تو هست، جایی که حق تو را می خورند اما همیشه به خاطر پدرم و دلگرمی هایش برگشته ام، الان هم که نیست برای پدر و مردمم با سختی ها می جنگم. قصد ادامه تحصیل که داری؟ بله این مدت اردو و تمرین فشرده بوده، باور کنید ظرف 7 ماه کمتر از 20 روز را کنار خانواده بودم، برای مراسم پدر فقط توانستم یک روز باشم، اما دلم می خواهد درسم را ادامه بدهم چون یک کشتی گیر باسواد به نظرم موفق تر است. پایان پیام/ ...
روایت تامل برانگیز راضیه ترکان از رنج و درد زنانی که ناخواسته سقط جنین انجام داده اند | چشم هایش
سروکار داشته که مشکلاتی داشته اند. از نظر او همه زن ها می توانند ضعیف باشند، شاید هم چون مردها را قوی و عاقل تر می داند. هر کرمی به سرش هست به میوه دل من، به دختر من، افتاد. از سونوگرافی قبلی 2 هفته نگذشته بود که به اصرار پیمان دوباره رفتیم سونوگرافی. باز هم جنین جنسیتش مشخص نبود. آن روزها در برزخ بودم؛ پریشان و بی قرار. شادی های اول بارداری را فقط اضطراب و نگرانی پوشانده بود. پیمان دیگر با ...
مصطفی در دل مسجد رشد کرد
ربطی ندارد، یعنی هر نقطه ای از کشور و دنیای اسلام فتنه ای باشد، ما دفاع می کنیم. برای دفع فتنه 88 مجروح شد و برای دفاع از اسلام در فتنه تکفیری ها در سوریه شهید. در جذب نوجوانان به بسیج و پیگیری مسائل شغلی و مالی شان بر مبنای تکلیف عمل می کرد و در این مسیر به نحو احسن کارش را انجام می داد. چه حسی نسبت به از دست دادن چنین رفیقی دارید؟ بعد از شهادت مصطفی یتیم شدیم. مصطفی داش مشتی و ...
داستان کوتاه مهشاد صدر عاملی باموضوع سقط عمدی جنین | بدون مرجوعی
به گزارش همشهری آنلاین، البرز گوشه فریزر را انبار دل و قلوه و جگر کرده: اینا برات خوبه. خون سازه. ظهرها درست کن. بخوریم. برای بچه هام خوبه. گوشِت با منه؟ بخوری ها! در فریزر را می بندم میلم به هیچ چیز نمی کشد. پنجره آشپزخانه را باز می کنم. بیست و هشت روز است که نفس ندارم و نمی دانم که چطور هنوز زنده ام. مامان زنگ می زند و دوباره طومار نصیحت هایش را از سر می گیرد. البرز دوباره ...
از چسباندن عکس به دیوار آرزوها تا رسیدن به دانشگاه مادر
قبول شوم. * از چساندن به دیوار آرزوها تا رسیدن مجد درباره حس و حالش می گوید: من در یک سال کنکور عکس هایی از تمام اجزای دانشگاه تهران و سر در دانشگاه مادر را چاپ کرده بودم و بر روی دیوار مقابلم چسبانده بودم تا برای ادامه درس خواندنم برایم انگیزه ای شود و اینکه الان اینجا هستم، باعث افتخار خودم و خانواده ام است. فاطمه موسوی داوطلب رشته علوم انسانی نیز می گوید: دانشگاه ...
جشن کتاب برای تقدیر از دانش آموز 9 ساله کنگانی
... علی قاسمی افزود: تا امروز سه بار جشن کتاب داشته ام؛ جشن اول بعد از خواندن 50 کتاب، جشن دوم 110 کتاب و الان که جشن خواندن 200 کتاب از سوی خانواده و مسئولین کتابخانه عمومی غدیر کنگان برای من تدارک دیده شد. وی با بیان آرزوی خود عنوان کرد: من دوست دارم همه دانش آموزان ایران کتابخوان شوند. عباس قاسمی پدر این دانش آموز که نقش بسزایی در موفقیت وی داشته و شغل وی فرهنگی است، گفت ...
پسرم با شهادتش تاسوعای ما را عاشورایی کرد
نگاهش کند، من واقعاً عاشقش بودم. شهید مصطفی صدرزاده متولد 19 شهریور 1365 بود. سال 1392 با نام جهادی سیدابراهیم به همراه تیپ فاطمیون برای دفاع از حرم بانوی مقاومت داوطلبانه به سوریه اعزام شد و با رشادت و فداکاری هایش تا زمان شهادتش در اول آبان سال 94، سمت هایی، چون فرماندهی گردان عمار و بعد جانشینی تیپ فاطمیون در سوریه را تجربه کرد. در همکلامی با محمد صدرزاده پدر شهید، مروری بر زندگی این فرمانده شهید ...
می خواست جا پای برادرش بگذارد / رستگاری در جوار حضرت زینب(س)
روزی به محرم باقی مانده بود که گفت: برای یک مأموریت 40 روزه عازم است، تعجب کردم او هیچ گاه به مأموریت بلندمدت نمی رفت، پس از مدتی صحبت کردن، دو تا وصیت نامه آورد و به دست من داد، فهمیدم موضوع جدی شده است، اما شوقی را که برای انجام وظیفه داشت، درک می کردم و مانعش نشدم، ابوالفضل رفت و یکی دو روز بعد به خاطر درست نشدن پرواز خیلی ناراحت برگشت، دلداری اش دادم و گفتم: شاید قسمت این بوده است که دهه اول ...
رضا زینلی در پرده فراموشی | جای خالی حمایت از یک سفره دار قدیمی
او حاضر نشد اردوی هدف گلکار را ترک کند! زینلی می گوید: یک بار وقتی با هدف گلکار ابومسلم را بردیم، به گنبد دعوت شدیم تا با تیم اکبر میثاقیان بازی کنیم. بیشتر بازیکنان خوب تیم هدف گلکار هم در آن بازی بودند. روز پیش از بازی به من زنگ زدند و گفتند که بیا، پسرت مرده است! پسرم فقط شش سال داشت. حاج مهدی قیاسی با من تماس گرفت و گفت بیا که پسرت از دنیا رفته است. گفتم کجا بیایم؟ من اینجا 28 تا بچه ...
دیگر منتظر بابا نباش! او برای همیشه در کنار ماست
اخلاق شان و اوج محبتی که داشتند، یک طوری نشان می دادند که من از این کار ناراحت شدم و طرف مقابل، چون می خواست کوه محبت ایشان را از دست ندهد، با جان و دل می آمد کاری که آقا مصطفی می خواست انجام می داد. آقا مصطفی با بچه ها به خصوص با فاطمه خانم خیلی بازی می کردند، چون من مشاوره مدرسه بودم و سر کار می رفتم، این زمان را ایشان می ماندند خانه و می گفتند من کارم آزاد است و تمام وقت را با دخترشان می ...