اگر چنانچه شهید شدم؛ من برای رضای خدا به جبهه رفته ام
سایر منابع:
سایر خبرها
عطرت قبل از خودت به حرم برسد، شاید!
برنامه سفر خودش را لغو کند و همراه مادر ما باشد؟ خدا دخیل های امید بسته شده به درگاهش را بی جواب نمی گذارد. همین شد که رقیه خانم؛ مادر محمد همین یکی، دو روز قبل راهی کربلا و پیاده روی اربعین شد. سفیران ما هم راهی شدند! خیلی از ما آرزوی این را داریم که بانی سفرهای زیارتی دیگران باشیم به خصوص سفر کربلا. با توجه به تورم، هزینه سفر معمولی به کربلا برای بعضی ها دست نیافتنی است برای ...
اربعین جانبازان |کارایی طب سنتی در سفر اربعین
این سفر سراسر نورانی شدند و امسال نیز بناست تجربه ای دیگر از این سفر آسمانی را تجربه کنند. سید کاظم علوی متولد 1347 از شهرستان دزفول یکی از آن آزادگان شریف است. وی در سن 16 سالگی برای عملیات بدر عازم جبهه شد. پس از 6 ماه آمادگی و آموزش های مختلف به عنوان بیسیمچی برای فرمانده گروهان بود. در عملیات بدر در گروهان خط شکن که اکثراً اهل دزفول و لشکر ولی عصر بودند، حضور داشت. در همان مرحله او ...
خاطرات تکان دهنده تک تیراندازی که پایش را در خونین شهر جا گذاشت | هنوز در خرمشهرم
دریافت که او متولد 1346 است. حسن صادقی جانباز عملیات آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد سال 1361، یادآور روزهایی است که در تقویم امسالمان یعنی روز جانباز و روز آزادسازی خرمشهر قرین شده اند. هنوز آخرین عملیاتی که در آن شرکت کرد را خوب در خاطر دارد. این طور برایمان تعریف می کند: تک تیرانداز بودم در تیپ محمد رسول الله(ص). دستور داده بودند باید پیشروی کنیم. بعد از اینکه هوا رو به تاریکی رفت، تیپ ما ...
روایت زوج هنری که پیاده روی اربعین اولین سفر مشترک زندگی شان بود
ع دوران نامزدی ما بود و اگر خاطرم باشد 10، 12 روز بعد از سفر کربلا، عقد دائم رسماً انجام شد و قصه زندگی ما از آنجا شروع رسمی پیدا کرد. من قبلاً کربلا رفته بودم اما این سفر چیز دیگری بود. من به طورکل در سفر آدمِ عافیت طلبی هستم، البته که اخلاق خوبی هم نیست ولی همیشه دوست داشتم و دارم همه چیز مهیا باشد و سفر بروم. من رفتم با همان وضعیت، خواب در موکب و اتفاقات دیگر و لذت بردم. اگر همین ط ...
تماشایی ترین خانه تاریخی اصفهان / خانه مشیرالملک؛ جاذبه ای دیدنی در اصفهان
باغچه اطراف آن حالتی مرکز گرا به خود گرفته است. جداره های حیاط دارای ازاره های سنگی حجاری شده می باشند و همخوانی قطعات کاشی و چوبهای تزئینی به کار رفته در نماهای مختلف آن، موجب ایجاد هماهنگی در کل حیاط گردیده است. حیاط مستطیل شکل خانه در سه جبهه شمالی، شرقی و غربی خود با فضاهای متعددی احاطه شده که در این میان جبهه شمالی با ارتفاع سه طبقه مهمترین بخش خانه را تشکیل می دهد. این ...
مؤیدی رفت؛ ما ماندیم و یک سؤال بزرگ !!
زمان روحی له الفداء، صاحب همت بلند، حاج علی آقای مؤیدی رحمه الله را محضر امام زمان روحی له الفداء، مقام معظم رهبری حفظه الله، عالمان و اندیشمندان حوزهٔ علمیه و شهرستان بابل، و خانوادهٔ معزز ایشان، تسلیت عرض می نمایم. فقدان این اندیشمند سترگ، به یقین مصداق بارز ثلمه در جامعه اسلامی است و خدا می داند که چقدر باید حوزهٔ علمیه تلاش کند تا چنین عنصر ارزشمندی را تحویل جامعه اسلامی دهد. ...
4سال موبایل نخریدم، مبادا اربعین را از دست بدهم
از حوالی منطقه کراچی در پاکستان به راه افتاده و دو روز طول کشیده تا به ریمدان برسد. هوایی یا زمینی، فرقی ندارد، هربار که آمده اول در ایران به مشهد و قم رفته و هر بار هم در عراق تمام مسیر نجف تا کربلا را پیاده رفته است: برای شرکت در این پیاده روی می آیم. فرق زیارت اربعین با زیارت در ایام دیگر سال این است که در اربعین جایگاه خودمان کنار بقیه شیعیان را بهتر می بینیم و می فهمیم. بهتر می فه ...
تا کربلا راهی نمانده خستگی را بدر می کرد!
عشق حسین ما را به این وادی کشانده . این روز ها که بحث سفر عظیم و معنوی اربعین مطرح است، تصمیم گرفتیم به شعارها، اشعار و رجز های رایج در جبهه های دفاع مقدس نگاهی بیندازیم که اغلب آن ها ریشه در باور های مذهبی رزمنده ها داشت. این شعار ها آن قدر زیاد بود که می توان در خصوص آن ها کتاب ها نوشت و خاطره ها بیان کرد. در گفتگو با حمید میرزایی از رزمندگان لشکر 10 سیدالشهدا (ع) به مرور خاطرات ایشان در خصوص ...
■ تعطیلی کسب و کار جهت اقامه نماز اول وقت و تاثیرات مثبت آن!
بلکه در سایر ادیان و مذاهب هم به گونه ای اقامه شده و پایه و اساس سایر فضایل به شمار می رود. چنانچه حضرت ابراهیم خلیل الله در مناجاتش با خدا، نمازگزار بودن خود و ذریه اش را خواستار می شود. و نیز عیسی روح الله در گهواره سخن از نماز به میان می آورد.و همینطور خداوند در اولین دستور خود به حضرت موسی کلیم الله فرمان نماز می دهد و می فرماید: اننی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلاه لذکری همانا ...
گزیده ای از زندگی شهید رضا طبری
اعلام کردند و مادر رضا هنوز چشم انتظارِ به آغوش کشیدن پیکر فرزندش است. از اول انقلاب کوشش می کردیم تا انقلاب اسلامی را به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی برسانیم. انقلاب با شهیدان زیادی به پیروزی رسید. هر کاری که می کردیم برای رضای خدا بود. جنگ طلبان جنگ را شروع کردند و ما هم برای نجات اسلام و به فرمان امام امت به جبهه ها رفتیم. معصومه میرحسینی - تیتر یک انتهای خبر/ ...
شعرهایی در رثای رفاقت ناتمام
... خیل خدا ای لشکر منصور رحمان آزاده راه خدای حق سبحان رفته سفر بهر خدا از جان گذشته زنجیر طغیان و جفا از تن گسسته باری پسر شاعر آن سال ها، حالا از شاعران شعر عرب در کشور شده است و اشعارش در محافل شعر کشورهای عرب زبان نیز خوانده می شود. با این حال برای او نامه 45 سال پیش بیش از دیگر اشعارش اهمیت می یابد. همه چیز به زمانی بازمی گردد که نامه مدنظر بی پاسخ می ماند. نامه ای ...
من هم دلم گریه میخواست روایت ماندگارترین خاطرات هنرمند روحوضی در جبهه
کردن نیافت؛ لحظه ای که بغض های سالها تلمبار شده در گلو را بیرون بریزد. من هم دلم گریه می خواست در دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری استان گلستان تهیه شده است. این کتاب از دو بخش تشکیل شده است که بخش اول با نام سیر زندگی از تولد تا مرگ به زندگی نامه عطاالله صفرپور هنرمند سیاه باز فقید گرگانی می پردازد و بخش دوم آن با عنوان جیجک علیشاه در جبهه های جنگ تحمیلی به حضور سیاه بازان گرگانی در میدان ...
به تاسی از حضرت زینب(س) بر شهادت عزیزانم صبوری کردم
انتظار داشتم، اظهار داشت: زیرا ایشان را به جبهه نبرد حق علیه باطل فرستاده بودم، ولی شهادت همسرم برایم بسیار غیرمنتظره و غافلگیر کننده بود. روزبه ادامه داد: وقتی با همسرم به زیارت خانه خدا رفته بودیم، شب قبل از شهادت با یکدیگر صحبت می کردیم که ایشان به من گفت مراقب خودم باشم زیرا فرزندان به من نیاز دارند. وی با بیان اینکه فردای آن روز کسالت داشتم، گفت: به همین دلیل در هتل مانده و استراحت ...
فرمانده ای که ماند تا سرباز زُوار اربابش شود
خود شما کار دارم خلاصه بعد از چند روز قرارمصاحبه را گذاشتم. درب کوچکی که بالایش تابلوی آبی رنگی نصب شده و رویش نوشته شده بود ستاد بازسازی عتبات عالیات چهارمحال و بختیاری. کفش هایمان را باید همان مقابل درب سالن ورودی درمی آوردیم این فضا و این آدم ها من را بی اختیار یاد بچه های جبهه و جنگ می انداخت هیچ خبری از میز و صندلی و منشی و خدم و حشم نبود. در نگاه اول همشان ...
راهی کربلا
با من کاری داری؟ سید بلند شد و گفت: حاجی منم میام، وفا نیست که من توی ده تنها بمونم و همه هم مسجد ی ها راهی سفر اربعین باشند. من دق می کنم به خدا. اشرفی گفت: سید جان قربون جدت، منو تو منگنه نذار، فکر می کنی من از نبود برکت یه سید توی کاروان خوشحالم. سید حرف حاجی را قطع کرد و گفت: حاجی من سال ها توی کوه، سر دیمه با دهن روزه گندم درو کردم آخ نگفتم. هنوزم با همه جوونای جدید حاضرم ...
ما کربلا نرفته ها!
...> وقتی اربعین باشد، مگر می شود چیز دیگری حدس زد؛ به خصوص که من از اول محرم گفته ام امسال با مامانی می رویم کربلا؛ به خصوص که گلزار خانم گفته شاهنشاهی با مادرت می رین، من مطمئنم؛ به خصوص که خواهرم وقتی داشت می رفت، خداحافظی قبل سفر را کردیم؛ به خصوص که او هم مطمئن بود دفعه بعد با شیرینی برای زوار می آید. مورچه ها همین قدر خوش یمن اند کلاغ اگر بیاید روی بام و توی چای تفاله تمام قد بایستد ...
مسئولان اجازه ندهند نسل جوان از قرآن فاصله بگیرد
شهر خرم آباد در محضر اساتید آن را ارائه می کردم و به این ترتیب موفق شدم طی یک دوره شش ماهه حافظ کل قرآن شوم. این دانش آموز حافظ قرآن کسب رتبه اول استانی مسابقات حفظ قرآن دانش آموزی، جمعیت هلال احمر و بسیج را از موفقیت های خود در عرصه قرآن برشمرد و گفت: سطح مسابقات قرآن دانش آموزی در استان لرستان خوب است مخصوصاً امسال که مسابقات به صورت اردویی برگزار شد مورد استقبال شرکت کنندگان قرار گرفت ...
اخلاق کریمانه شهید رجایی با اطرافیان به روایت رئیس بنیاد شهید آبادان
بودیم که آن ها را دوره کرده بودیم و از هر دردی حرف می زدیم. آقای رجایی هم از وضعیت جبهه ها و کمبود های ما می پرسید. خلاصه، صحبت های جمع گل انداخته بود و خیلی طول کشید و آخر سر همه رفتند خوابیدند. صبح که بلند شدم، هنوز همه خواب بودند. دیدم از توی آشپزخانه یک صدای خفیفی می آید. آرام رفتم و وارد آشپزخانه شدم. دیدم آقای رجایی تمام ظروف آشپزخانه را شسته و پنیر و کرده و نان را بُرش زده و آماده ...
دعای شهادتش زیر قبه امام حسین (ع) اجابت شد
بهتر و رساتر صدای شما را بشنوم. دوست نداشتم کسی به من عنوان جانبازی بدهد. اصلاً نیازی ندیدم که پیگیر مجروحیت و بحث جانبازی ام شوم. در حسرت جهاد و رزم این رزمنده دفاع مقدس با اشاره به علاقه محمد به جبهه و جهاد اینگونه ادامه می دهد: محمد از من می خواست برایش از روز های حضورم در جبهه تعریف کنم و او فقط گوش کند. محمد بار ها به من می گفت کاش شرایط سنی من طوری بود که می توانستم در جنگ و ...
تقابل جبهه حق و باطل تا قیام حضرت صاحب( عج) ادامه دارد
دست جریان انقلاب بیفتد نظام اسلامی ما با خون شهدای عزیز در قله است. حجت الاسلام سلیمانی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه این دولت و بچه حزب اللهی ها لکنت اطلاع رسانی دارند، گفت:ما خدمت زیاد داریم اما متاسفانه اخبار و رسانه دست ما نیست روایت اول دست ما نیست این لکنت کار دست ما داده انقدر ما در شفافیت عقب ماندیم و در قضیه اطلاع رسانی با مردم شفاف نبودیم و تناقض گویی کردیم که دشمن تیتر خود را می زند. "انتهای پیام" ...
16سال چشم انتظاری کشیدیم | فقط خداست که صبر می دهد
جنگ برای همه، حکم دیگری داشت. حرف دفاع از کشور که می شد کسی جلودار پسرش نمی شد. همیشه با خودم فکر می کردم کی محمد من بزرگ می شود و لباس رزم می پوشد. او 15 سال بیشتر نداشت. محمد رویش نمی شد مستقیم از من خواهش کند که به جبهه برود دیگران را واسطه می کرد. آخر یک روز به او گفتم با پدرت برو جبهه. وقتی به روز گم شدن محمد در مشهد مقدس فکر می کنم باورم نمی شود که این من بودم 16 سال چشم انتظاری کشیدم این ...
شهید سیدعظیم حسینی ؛ اسطوره گلستانی که در راه قیام انقلاب و دفاع مقدس ماندگار شد
می زند. وی افزود:رفتار، گفتار، برخورد، مهربانی، شجاعت و دست به خیر بودن ایشان همیشه زبانزد اطرافیان بوده است. وی اظهار داشت: علاوه بر کمک های مادی و معنوی به نیازمندان، سعی در تعلیم آموزش های مختلف به ویژه در ورزش های رزمی به آنها داشت. وی بیان کرد: خواندن نماز اول وقت در مسجد هم یکی دیگر از ویژگی های شاخص ایشان در بین اطرافیان بود. این خواهر شهیدگفت: از ج ...
مهاجری: تا عمر دارم به قالیباف نزدیک نمی شوم/ تلاش جبهه پایداری و دولت این است مشارکت کاهش پیدا کند / ...
...> یعنی اصلا نمی توانند در این انتخابات وزنی جدای از جبهه پایداری و دولت داشته باشند؟ آدم هایش همان آدم ها آنها هستند و آدم جدیدی ندارند. آقای بذرپاش هم به عنوان عضوی از دولت مشغول آن کار است؛ تکذیب هم می کنند ولی بالأخره اخباری که از این طرف و آن طرف می رسد نشان می دهد ایشان به شدت مشغول انتخابات است. محمد مهاجری به روزنامه شرق گفت: کابینه و دولت سیزدهم با افرادی همراه شده ...
ارز اربعین؛ هر سال دریغ از پارسال
قصد زیارت دارند حالا می خواهد مشرف شوند خانه خدا یا زیارت ارباب. البته اینها حدس هایی است که خودم زدم. دیشب وقتی دوستم گفت که از طریق اپلیکیشن بله برای ارز ثبت نام کن و بعد برو بانک تحویل بگیر. فکر می کردم خب من که همه مراحل را طی کرده و پول را هم پرداخت کرده ام پس اول صبحی شاد و خوش و خرم کوله به دوش می روم و ارزم را می گیرم و بعد خیلی زود خودم را به اداره می رسانم. مقابلم ...
متلک هایی که به مبارزان فاطمیون می انداختند
که در راه حضرت زینب (س) ماند وی ادامه داد: محمد حسینی را به نام شهید حشمت می شناختند و شهید حمیدی می گفت که او خیلی نترس است. در عملیات یک پای محمد حسینی روی مین تله رفته و قطع شده بود. یک روز برای عیادت رفتم که دیدم به قدری پرانرژی است که او به ما انرژی می دهد. او می گفت خیلی ناراحت است، چرا که این همه برای حضرت زینب (س) دویده و آخر همه تلاش ها، فقط یک پا از او قبول شده است. وقتی دیدم ...
فال انبیا | فال انبیا فردا 8 شهریور | طالعت به لطف خدا روشن است! | از این موهبت خدا غافل نشو + تفسیر دقیق
برای اطلاع از فال انبیا فردا با ما در ادامه همراه باشید. متن فال: حضرت ایوب ای صاحب فال ! بدان که چیزی از دست تو رفته که به سبب آن غم واندوه می خوری، اما عاقبت کاررا نمی دانی؛ اگر صبر کنی ، هر آینه به امید ی که داری برسی پس در مدت سرگردانی با خدا باش که عاقبت بخیر خواهی بود، این چند روز به سعادت می رسی و اگر نیت سفر داری برو که خوبست و از روزها روز دوشنبه وپنج ...
توصیه هایی برای حضور در پیاده روی اربعین بر اساس روایات | این گونه به سویت قدم برمی داریم
امام حسین (ع) از سراسر دنیا در این ایام گردهم می آیند؛ گردهمایی ای که در آن، حضور ایرانیان بسیار چشمگیر است. سفر اربعین مانند هر سفر زیارتی دیگر، فرصتی برای بهره مندی معنوی بیشتر و معرفت افزایی است. از عواملی که به این معرفت افزایی کمک می کند، رفتار نیکو با همراهان، کم گویی، به یاد خدا بودن، صلوات فرستادن و کمک به نیازمندان در سفر است. یکی از امامانی که درباره زیارت امام حسین (ع) بسیار سخن ...
فعالیت های بنیاد 15 خرداد در حوزه حمایت از فرزندآوری و جوانی جمعیت در قالب داستان واره
. کلی وقت داری تا کنکور. شبی دو سه ساعت درس بخوون. عباس همچنان مردد بود. _ حالا فرض که خووندم و قبول هم شدم. چه طوری برم دانشگاه؟ خرج زندگی رو چه کنیم؟ تو و بچه؟ مادرم؟ کرایه خونه؟ قسط ها؟ مریم خندید و جواب داد: حالا تا اون موقع خدا بزرگه. تو فعلا بچسب به درس خووندن فقط. به چیز دیگه ای هم فکر نکن. عباس فقط نگاه کرد و چیزی نگفت. *** دو سال بعدش ...