سارق معتاد مادر71 ساله اش را کشت!
سایر منابع:
سایر خبرها
قاتلِ مادر بخشیده شد
به گزارش خبرنگار جام جم، فرشید 43ساله روز چهارم اسفند سال گذشته در پی توهم ناشی از مصرف شیشه مادر 71ساله اش را با ضربه های چرخ خیاطی در خانه شان در حاشیه اتوبان نواب تهران به قتل رساند. خواهرش همان زمان او را بخشید و بعد از گذشت شش ماه از این مادرکشی، چهار پسر مقتول هم برادرشان را بخشیدند. دیروز متهم به مادرکشی برای شرکت در آخرین جلسه تحقیقات از زندان کرج به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران ...
قتل مرد تهرانی توسط همسر بلاگرش /افشای رابطه پنهانی قاتل بلاگر با جوان
و از پلیس کمک گرفتیم .با گذشت دو سال از این ماجرا پلیس هیچ اثری از جسد پسرم کشف نکرده است. عروسم بقایای جسد سوخته پسرم را هم از بین برد تا راز قتل پنهان باقی بماند. من حاضر به گذشت نیستم و تقاضای قصاص دارم. سپس دختر خردسال قربانی روبه روی قضات ایستاد و اظهارات عجیبی را مطرح کرد. شاهد کوچولو گفت : من همراه مادرم و مرد غریبه به پارک رفته بودیم اما وقتی به خانه برگشتیم پدرم در ...
درخواست قصاص برای عروس خطاکار
بهانه فریب داده است و فکر می کنم که او از ماجرای گم شدن نادر خبر دارد و چیزی را از ما پنهان می کند. بعد از مطرح شدن شکایت، مأموران پلیس در این باره تحقیق کردند. مأموران در اولین گام از دختر خردسال نادر تحقیق کردند. او گفت مادرش با همدستی مردی به نام سعید پدرش را به قتل رسانده و جسدش را از خانه بیرون برده اند. او توضیح داد: روز حادثه من همراه مادرم و سعید به پارک رفتیم. مادرم و سعید با هم ...
قتل خونین خواهر ترنس در شیراز / تکه تکه کردن خواهر ترنس توسط برادر سنگدلش
با دیدن پارچه مشکی سر در خانه مهدی و آگهی ترحیم نرگس شوکه شدم. دیدن آگهی ترحیم حکم قفلی داشت بر پاهایم، بی اختیار روی زمین مقابل خانه مهدی نشستم نمی دانم چقدر طول کشید که درِ خانه باز شد و مادرم به سیاق هر روز صبح به بهانه آب و جاروی جلوی خانه وارد کوچه شد، حال و روز مرا که دید، پس از سلام و روبوسی طوری که متوجه ی عدم تمایلش به گفتگو راجع به آگهی ترحیم نرگس شوم، گفت: تا دوش بگیری صبحانه آماده شده ...
اختلاف مالی عامل قتل همسر
دهم پلیس آگاهی، راهی خانه موردنظر در محله اتابک شدند و جسد زن حدوداً 50 ساله ای را مشاهده کردند که براثر ضربه چاقو به قتل رسیده بود. این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت، زن جوان با همسرش به دلیل اختلافات ملکی در حیاط خانه جلوی چشمان 2 فرزندشان درگیر شده و در جریان این نزاع، هدف ضربه مرگبار چاقو قرار گرفته است همچنین قاتل که در صحنه جنایت حضور داشت توسط ...
دو مهر طلاق !
این موضوع را توهین بزرگی به خودش و حیثیت خانوادگی شان می دانست. نامزدم روز بعد خانه ما آمد، داد و فریاد راه انداخت و در حضور مادرم کتکم زد. با این وجود دادخواست طلاق دادم. پدر و مادرم که زمان ازدواجم چرتکه می انداختند و حساب کتاب پول و ثروت این خانواده را می کردند اصرار داشتند مهریه ام را ببخشم و هرچه سریع تر جانم را آزاد کنم. یک سال از این شکست سنگین در زندگی ام گذشت. خیلی با خودم کلنجار ...
قتل هولناک همسر به خاطر اختلافات مالی مقابل چشمان 2 فرزند
پلیس آگاهی، راهی خانه موردنظر در محله اتابک شدند و جسد زن حدوداً 50 ساله ای را مشاهده کردند که براثر ضربه چاقو به قتل رسیده بود. این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت، زن جوان با همسرش به دلیل اختلافات ملکی در حیاط خانه جلوی چشمان 2 فرزندشان درگیر شده و در جریان این نزاع، هدف ضربه مرگبار چاقو قرار گرفته است همچنین قاتل که در صحنه جنایت حضور داشت توسط کارآگاهان ...
مردی که زنش را در برابر چشمان دختر جوانش کشت!
، راهی خانه مدنظر در محله اتابک شدند و جسد زن حدودا 50 ساله ای را مشاهده کردند که براثر ضربه چاقو به قتل رسیده بود. رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ ادامه داد: تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت که این زن با همسرش به دلیل اختلافات ملکی در حیاط خانه جلوی چشمان 2 فرزندشان درگیر شده و در جریان این نزاع، هدف ضربه مرگبار چاقو قرار گرفته است. همچنین قاتل که در صحنه جنایت حضور داشت، توسط کارآگاهان ...
مهر تأیید شهادت امیررضا در نجف زده شد
فرزندانم در خانواده مذهبی رشد کرده اند. شهادت امیررضا چطور رقم خورد؟ سال پیش تنهایی برای مراسم پیاده روی اربعین به کربلا رفتم. پنج روز بود که از زیارت اربعین برگشته بودم. خودم حال خوبی نداشتم و آن روز بعد ازظهر همزمان با امیررضا و پسر بزرگم از در خانه خارج شدیم. امیررضا به سمت باشگاه بدنسازی رفت و من و پسر بزرگم نیز به سمت درمانگاه رفتیم. از درمانگاه بیرون آمدم. امیررضا با من تماس ...
بانوی تازه مسلمان برزیلی: حجاب پرچم دین اسلام است
تغییر ندادند؟ خیر. خانواده من همچنان مسیحی هستند. من در این چند سال توانستم چند نفر را مسلمان و برخی از سنی مذهب ها را شیعه کنم، اما من هیچ وقت به خانواده اصرار نمی کنم، چون عقیده ام بر این است اگر کسی بخواهد کاری را انجام دهد، قلبش باید آن کار را بپذیرد؛ البته من وظیفه خودم در مورد دین اسلام را انجام می دهم، اما هدایت شدن دست من نیست بلکه دست خداست و من نمی توانم دیگران را مجبور به ...
سرقت 200میلیاردی از یک مرده!
. او تحت تعقیب قرار گرفت که چند روز پیش مخفیگاهش شناسایی و بازداشت شد. مهرداد ابتدا منکر سرقت بود اما در ادامه تحقیقات گفت: یک روز که برای گرفتن وام به بانک رفته بودم با پیرزن پولدار آشنا شدم و فهمیدم تنها زندگی می کند. برای کارهای بانکی اش، نظافت و خرید خانه اش مرا استخدام کرد. در جریان رفت و آمدم به خانه او متوجه شدم اسناد و املاک زیادی در تهران و شمال دارد و طلا و جواهرات قیمتی نگهداری می ...
اهل بیت (ع) جواب اشک های پوریا را با اجر شهادت دادند
کمی از خودتان و شهید بگویید، او متولد چه سالی بود، چه شغلی داشت؟ من متولد 1359 و کارمند بیمارستان هستم و همسرم پوریا احمدی متولد 1357 بود که در 30 شهریور سال گذشته، در جریان اغتشاشات بر اثر اصابت چاقو مصدوم شد و در 12 مهر ماه به شهادت رسید. پوریا شغل آزاد و یک برادر داشت. مادرش هم سوپر وایزر بیمارستان شهید دکتر معیری بود و الان بازنشسته است. پدرش هم در سال 1378 به رحمت خدا رفته است. خانواده همسرم بسیار ساده زیست و اهل هیئت و علاقه مند به اهل بیت (ع) هستند. ...
روایت پزشکی که سعی می کند از رنج مردم بکاهد
عواملی که سبب موفقیتش شده نیز سخن گفت و بیان کرد: علاقه به کار و پیگیری باعث موفقیت من شد، در واقع در هرکسی این دو مورد وجود داشته باشد چه در رشته پزشکی چه در سایر رشته ها می تواند موفق شود. پدر و مادرم و خودم مشوق در این راه بودند دکتر به مشوقان خود در این راه نیز اشاره کرد و گفت: افراد مختلفی از دوره کودکی باعث پیشرفت و کمک به رسیدن به موفقیت در من شدند، ابتدا پدر و مادرم ...
یک زن مگر از زندگی چه می خواهد؟
انداز ماهیانهٔ یک خانواده در شرایط امروز به صفر رسیده است. خانم ف دارد به بانک می رود تا صرفه جویی ماه قبل را به تساوی در دو حساب پس انداز که به اسم دو فرزندش باز کرده است، بگذارد. خانم ف دارد فکر می کند، حساب می کند، برنامه ریزی می کند، چند سال دیگر شاید بشود با این پول بردیا را برای ادامه تحصیل راهی خارج کرد. وقتی که یاسمن خواست ازدواج کند با این پول، جهیزیهٔ آبرومندی تهیه می کنیم. ...
13 عکس دردناک که دیدنشان دل و جرات زیادی می خواهد
و این پدر توان رها کردن دست پسرش را ندارد. “تقریبا 10 سال پیش پسرِ ما که در آن زمان 9 ساله بود به خاطر سرطان فوت کرد. صدها نفر از دوستان و اقوام حال همسرم(خانمم) را می پرسیدند و به او پیشنهاد کمک می کردند. آدم های زیادی از من درباره حال همسرم و دیگر بچه هایمان می پرسیدند و به من می گفتند که باید به خاطر آن ها قوی باشم.” “در تمام این مدت تنها چند دوستِ مردِ خیلی نزدیک حال خودم ...
همه رنج های ننه علی؛ از مواجهه با اقوام شاهدوست تا شوهر بداخلاق
. شیرینی نشستن پای صحبت یک مادر شهید دیگر، مزه دهانم را عوض کرد. عکسی از نوشته پشت نامه گرفتم و از موزه شهدای بهشت زهرا (س) بیرون آمدم. فردا صبح جلوی در خانه ای ایستاده بودم که شهید علی شاه آبادی با دست خط خودش پشت نامه نشانی آن را نوشته بود! اما خیلی طول نکشید که با شنیدن خبر فوت پدر شهید و کوچ خانواده از آن محله، کامم تلخ شد و نا امید شدم. پیش خودم گفتم: مرتضی! حتماً جوون داخل سنگر ...
قتل هولناک مادر با پرتاب چرخ خیاطی در تهران / پسر جوان در سناریوی خودکشی اش زنده ماند و بخشیده شد! + ...
شعبه 3 دادسرای جنایی برای تحقیقات بیشتر از زندان به دادسرای امورجنایی تهران منتقل شد. چند خواهر و برادر هستید؟ 7 برادر و 2 خواهر دارم. به چه جرمی دستگیر شدی؟ مادرم را کشتم. انگیزه ات برای کشتن مادرت چه بود؟ ما مشکلات مالی زیادی داشتیم، من معتاد به شیشه بودم و روز حادثه مقدار زیادی شیشه مصرف کرده و در حالت طبیعی خودم نبودم و بدون دلیل ...
قتل مادر با چرخ خیاطی در تهران/ پسر شیشه ای دو بار از مرگ نجات یافت
کرده و من دیگر نمی توانم کار مناسبی پیدا کنم بار دیگر روی آوردم به مصرف شیشه. روز حادثه هم به شدت شیشه مصرف کرده بودم و حال خوبی نداشتم. برادرم در اتاقش خواب بود و من به همراه مادرم در پذیرایی بودیم. مادرم مرا اشتباهی به اسم برادرم صدا زد و همین موضوع پیش پا افتاده باعث درگیری میان ما شد. راستش من به مادرم اعتراض کردم که چرا اسمم را اشتباه صدا زده است! وی افزود:درواقع چون تحت تاثیر ...
عضو باند زنبور های سرخ از قصاص فاصله گرفت
اینکه دو پسر داشت، از شوهر اولش جدا شده بود و با پدر من ازدواج کرد و حاصل ازدواجش هم من و دو برادرم بودیم. وقتی از زندان آزاد شدم، فهمیدم پدر و مادرم از هم جدا شده اند و مادرم با مشکلات زیادی دست پنجه نرم می کند. باید دستش را می گرفتم، اما دوباره در دام اعتیاد گرفتار شدم و زندگی او و خودم را نابود کردم. درباره روز حادثه توضیح بده؟ آن روز شیشه مصرف کرده بودم و حالت عادی نداشتم. برادرم ...
قتل خونین برادر به خاطر یک نخ سیگار
...: پسر جوانی که به دلیل کشیدن سیگار و سرزنش های برادرش، وی را به قتل رسانده و پدر و پسرعمویش را مجروح کرده بود در حالی محاکمه می شود که پدر و مادرش از قصاص وی گذشت کرده اند. پس از آن مأموران بلافاصله به محل اعزام شدند و با بررسی های اولیه مشخص شد دو برادر به نام های شهرام و شاهرخ با هم درگیر شده اند و برادر کوچکتر، با ضربه های متعدد چاقو شاهرخ را مجروح کرده و وقتی پدر و پسرعمویش قصد ...
قصاص، مجازات مردی که همسرش را از کوه پایین انداخت
شد و به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: روز حادثه در خودرو نشسته بودیم که دعوایمان شد و من او را خفه کردم و جسدش را هم از ارتفاعات آبعلی پایین انداختم. پس از کشف جسد مقتول با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در دادگاه چه گذشت؟ در این جلسه چهار خواهر مقتول به عنوان اولیای دم درخواست قصاص کردند. ...
مرد معتاد: می ترسیدم زنم رهایم کند، او را کشتم
...، چون معتاد بودم. من در این مدت حیران و سرگردان کوچه وخیابان و از این موضوع همیشه ناراحت و عصبانی بودم. *شغل خودت چه بود؟ من نقاش ساختمان بودم. *درباره روز حادثه توضیح بده؟ از سرکارم به خانه برگشتم و همسرم در آشپزخانه بود. ما دوباره به خاطر اعتیادم با هم مشاجره کردیم. من فکر کردم او می خواهد مرا ترک کند، به همین خاطر هم با چاقوی یادگاری که یکی از بستگانم به من داده بود ضربه ای به او زدم. همسرم فرار کرد و من هم در پاگرد پله ها به او رسیدم و دوباره به او ضربه زدم. منبع: اعتماد ...
دزدی 50 میلیاردی خدمتکار بعد از مرگ پیرزن ثروتمند
. به جست و جو پرداختم و 50 میلیارد تومان، طلا و دلار و سکه و جواهرات از خانه او پیدا کردم. به غیر از آن اسناد و مدارک چندین ملک و زمین را هم به دست آوردم که می خواستم با کمک یک دفتر خانه دار آنها را به نام خودم بزنم. اما در این میان همسر صیغه ای ام و برادرش از ماجرا باخبر شدند و مجبور شدم مقدار زیادی به آنها پول بدهم تا مرا لو ندهند. با اعترافات مرد جوان به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای ویژه سرقت، همسر صیغه ای و برادر او نیز بازداشت شدند گرچه آنها مدعی شدند در ماجرای سرقت نقشی ندارند. منبع: etemadonline-632398 ...
اخبار حوادث امروز 26 شهریور از یک شهید و 3 مجروح در تیراندازی به بسیجیان در نورآباد فارس تا کشف جسد مرد ...
سرقت وارد خانه زن تنها شده، او مرده بود. قتل مادر با چرخ خیاطی در تهران/ پسر شیشه ای دو بار از مرگ نجات یافت جوانی که مدعی است ناخواسته مادرش را به قتل رسانده، دو بار از یک قدمی مرگ به زندگی برگشت. بار اول پس از آن بود که دست به خودکشی زد و بار دوم با گذشت برادرانش از قصاص. قتل مرد جوان به دلیل اختلافات مالی در لواسان متهمی که یک مرد جوان را با شلیک گلوله ...
گذشت مادر مقتول از خون پسرش با دیدن خواب حرم امام رضا/ زن نیکوکار با دیه پسرش 4 قاتل را نجات داد
اقوامش بر سر 500 هزار تومان دچار اختلاف بود. او یک روز وقتی با همسرش از خیابان می گذشت این مرد را دید و آنها با یکدیگر درگیر شدند. آنطور که این مرد می گوید اول طرف مقابل چاقو کشید اما او چاقو را گرفت و چند ضربه به او زد تا 17 سال را با کابوس چوبه دار پشت میله های زندان بگذراند. این پرونده در نهایت پس از 17 سال با اعلام رضایت اولیای دم و آزادی قاتل بسته شد. دومین نفر پسر جوانی است که سال ...
ترک پارسی گوی!
کلفتی داشتیم به اسم رقیه باجی. شب بود، می خواست شام بیاورد. من از آبگوشت بدم می آمد، از برنج خوشم می آمد. بهش گفتم: رقیه باجی!باشیمین تاجی/ اتی آت ایته منه وئر کته [یعنی: آبجی رقیه!، تاج سر من، گوشت را بنداز جلو سگ، برای من برنج بیاور.] شهریار پس از تحصیلات مقدماتی خود، دوره متوسطه را در مدرسه های متحده و فیوضات به پایان برد و در سال 1300 به تهران آمد و دنباله تحصیلات خود را در دارالفنون ...
تکه ای از ماه
را خیس کرد. مجبور شدم به اتاقم برگردم و آن دو را تنها بگذارم. *** مامان گفت: من مطمئنم. گفتم: از کجا می دانی ؟ باشد، فردا برویم. - نه. اگر نمی آیی، خودم تنها می روم. گفتم: 17 سال منتظر بوده ای و صبر کرده ای. حالا این یک روز هم رویَش. مادر حرف نزد، بلند شد، چادرش را سرش کشید و بی اعتنابه من به طرف در رفت. من هم ...
کاخ اسدالله علم تفریحگاه کدام مسئولان است؟
اصرار کردم سوار نشد. تعجب کردم و با خودم گفتم که شاید الکی کنار خیابان ایستاده. شاید هم منتظر کسی است. خداحافظی کردم و از او دور شدم. چند لحظه ای گذشت که تاکسی سمجی آمد و هی بوق زد. انگار که خیابان را خریده بود. نگاهم که به مسافرش افتاد، خیلی ناراحت شدم. مسافرش علی بود که از کنارم گذشت و رفت. چند روز بعد که مرا دید متوجه ناراحتی ام شد. کنارم آمد و گفت: موتور بیت المال برای کارهای مردم است ...
برادرم مزارش را در گلزار شهدا نشان داده بود
فصیحی همراه مادرش به خانه مان آمد. اصغر همسایه ما بود و با برادرم حسین رابطه نزدیکی داشت. آن شب اصغر به حسین اشاره کرد کاری که قرار بود انجام دهی را انجام دادی؟ ما متوجه سؤال او شدیم و گفتیم مگر چه کاری می خواستی انجام دهی؟ اصغر جواب داد قرار بود وصیت نامه مان را بنویسیم و دست و پای مان را حنا بگذاریم. حسین گفت مادرم دست و پای مرا حنا گذاشته است. اما اصغر گفت مادرم راضی نشد برای همین دست و پایم را ...