روایتی از مدافع حرم میلیاردر؛من خواب بودم و بیدار شدم
سایر منابع:
سایر خبرها
تقویم نجومی امروز دوشنبه 10 مهر 1402 + تقویم نجومی همسران 10 مهر
التَّقِیُّ النَّقِیُّ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقِیقُ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الشَّهِیدُ الصِّدِّیقُ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَکاتُهُ. سلام بر تو ای نیکوکردار وفادار، سلام بر تو ای قیام کننده ی امین، سلام بر تو ای آگاه به تأویل، سلام بر تو ای راهنمای راه یافته، سلام بر تو ای پاک و پاکیزه، سلام بر تو ای پرهیزگار ...
عشق به لقا الله از جلوه های روحی شهدا است
. بار الها! تو خودت شاهد باش، برای تو، برای پاسداری از حریم مقدس قرآن و کشور اسلامی به جبهه آمده ام تا متجاوزین به کشور جمهوری اسلامی را که کشور امام زمان (عج) است، مبارزه نموده و اگر در این راه به فیض شهادت نیز نائل شوم، بسی خوشحال خواهم شد. بار پروردگارا! تو شاهد باش، برای خشنودی و رضای تو از خانه، کاشانه و از خانواده و همه علائق این دنیای فریبنده چشم پوشیدم تا به (هل من ناصر ...
چه مرگی پرسودتر از شهادت که نصیب همسرم شد!
صورتش را دیدم، خواب هفته پیشم به یکباره یادم آمد. یک نفر دست من را گرفت و گفت بیا با همسرت خداحافظی کن، من در خواب این لحظه را دیده بودم. در خواب به همسرم گفتم چرا تنهایی رفتی؟ چرا تنهایم گذاشتی، تو که می دانستی من نمی توانم بدون تو دوام بیاورم. خوابی که لحظه به لحظه اش تعبیر شد. او رفت و من ماندم و دختر هفت ماهه اش. احسان برای تولد دخترم سر از پا نمی شناخت. علاقه زیادی به بچه داشت. ...
احمد زیدآبادی: آیا پیامبر به اعدام ساب النبی راضی است؟ / فقهای قدیم ، این حکم را بدلیل ملاحظات سیاسی ...
احمد زیدآبادی در روزنامه هم میهن نوشت:در وصف پیامبر اسلام - که درود خدا بر او باد- آورده اند که لباس زرد با آستین های کوتاه می پوشید. بر الاغ برهنه سوار می شد. زلف های بلند خود را به روی شانه هایش رها می کرد و بر آنان روغن خوشبو می زد. چشمانش را سرمه می کشید. با یارانش به صورت دایره وار می نشست تا مجلس شان بالا و پایین نداشته باشد. خانه اش کوچک و محقر بود. ملک و املاکی نداشت. گاه یک ...
این پدر و مادرها برکت زندگی اند
گروه زندگی_ هانیه ناصری: در را که باز می کند چشم های منتظرش دودو می زند. شنیدن صدای نفس های به شماره افتاده او سخت نیست. با این که خانه اش کوچک است اما انتظار آن چنان امانش را بریده و چشمانش را به در خشک کرده است که تا صدای زنگ در را می شنود از هیجان قلبش تندتند می زند. مثل روزهایی که بچه ها متولد می شدند و انتظاری 9 ماهه پایان می یافت. مثل روزهای دبستان که چشم به راه آمدنشان می نشست تا آنها را ...
قتل پیرمرد با همدستی همسر سومش
را می کشم. او هم با خونسردی گفت؛ در یک فرصت مناسب این کار را انجام بده. آنجا بود که فهمیدم طلعت هم از شوهرش دل خوشی ندارد. متهم به قتل ادامه داد: سه روز قبل از اجرای نقشه، طلعت را دیدم که از شوهرش عصبانی بود. می گفت اصغر همه اموال را به دامادش وکالت داده است. خواست نقشه قتل را اجرا کنیم که قبول کردم. روز قتل طلعت سراغم آمد و خواست نقشه را اجرا کنیم. یک چاقو برداشتم و به خانه آنها رفتم ...
گفتگو با سید حکیم بینش؛ شاعر و نویسنده
...> انجمن شعر مهاجرین در چهار راه شهدا در بازار مرکزی مشهد جمعه ها برگزار می شد. سعی می کردم هیچوقت آن را از دست ندهم. با سیدرضا محمدی، محمد حسین محمدی و محمد رفیع جنید در همانجا آشنا شدم. ما تقریبا همسن و سال بودیم و بیشتر باهم می جوشیدیم. سیدرضا محمدی خیلی وقت ها می آمد خانۀ ما. گاهی شب ها تا دیر مجله های شعر را ورق می زدیم و به شاعران نمره می دادیم. اولین شعر هایم تاریخ سال 1371 و 1372 ...
تبعید پربرکتی که مایه وحدت شد؛ رهبر انقلاب برای رساندن کدام بانوی ایرانشهری به بیمارستان داوطلب شدند؟
داخل نمی آیید؟ آقا گفتند: شما نمی ترسید که تعدادی از روحانیونی که فعالیت سیاسی دارند، به خانه تان بیایند؟ پدرم در جواب گفت: من حاضرم خونم در راه امام حسین(ع) ریخته شود. آقا دست روی شانه پدرم گذاشتند و خطاب به همراهانشان گفتند: آقایان! جای ما در همین خانه است. رودین خان بامری ، ایستاده، نفر اول از سمت راست/ احمد بامری ، ایستاده، نفر اول از سمت چپ(نوجوان گوشه تصویر) اگر در روز ...
■ سیره عبادی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
و می فرمود: می خواهم این مکان برایم به نماز خواندن شهادت دهد.[23] امام علی علیه السّلام در این باره می فرمود: شبِ روز بدر، همه خواب بودند، مگر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم که در زیر درختی نماز می گزارد و تا صبح گریه می کرد. [24] پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه و اله در جای دیگری درباره نماز سفر فرمودند: بهترین سرمایه ای که شخص مسافر برای خانواده و اهل خود به جا می گذارد ...
شقایق های دربند
.... یادش به خیر، بچه ها با اینکه از صبح تا شب با تمام وجود می جنگیدند، سنگر می کندند، خاکریز درست می کردند و... وقتی سر سفره می نشستند خستگی و گرسنگی از صورت خسته و لاغر و ملکوتی شان معلوم بود. جیره هر کس بشقاب غذای سبک بود و همان یک بشقاب که حتی ته دل بچه ها را هم نمی گرفت، به آنهایی می دادند که بیشتر نیاز داشتند، مثل مجروحین یا رزمنده هایی که پیر و ناتوان بودند. تابستان در گرمای ...
بررسی دیدگاه وهابیت در استغاثه به اولیای الهی با تکیه بر آیه 5 سوره احقاف
انحصاری است که مفسران بزرگ فریقین، چنین فهمی از این آیه شریفه ندارند؛ افزون بر اینکه استغاثه مسلمانان به اولیای الهی مسئله ای است که در سیره سلف بوده و ایشان نیز در مواردی، از اولیا، طلب حاجت می نمودند. مقدمه از جمله اموری که از صدر اسلام تاکنون، در بین مسلمانان رایج بوده، طلب کمک از پیامبر در مشکلات و گرفتاری ها است. این امر از سوی مسلمانان، هم در زمان حیات پیامبر و اولیای الهی و هم ...
خدایا در راه حفظ دین، قدم هایم را استوار ساز
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا ، شهید ابوالفضل نصراللهی در تاریخ دوازدهم آذرماه 1349 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. وی پس از چندی مجاهد در تاریخ شانزدهم مهرماه 1366 در منطقه عملیاتی شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل شد. در ادامه وصیت نامه شهید ابوالفضل نصراللهی را می خوانید. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود به روان پاک شهیدان غرق به خون اسلام از صدر تا کنون ...
تقویم نجومی امروز یکشنبه 9 مهر 1402
پاداش تو بر طاعتت پایداری می کنم، پس درود فرست بر بهترین آفریده ات محمّد آن که دعوت کننده مردم به حقانیت تو بود و مرا نیرومند گردان با نیرومندی خواری ناپذیرت و به دیده بی خواب خودت نگاهم دار و کارم را با گسستن از همه خلق و پیوستن به تو و عمرم را با آمرزش خویش پایان بخش، همانا تویی بسیار آمرزنده و مهربان. نماز روز یکشنبه و نیز از آن حضرت [امام عسکری] روایت شده: هر که روز ...
همواره در خط امام گام بردارید
و از همه دوستان و آشنایان حلالیت می جویم و برای این حقیر از درگاه خداوند تعالی طلب آمرزش و مغفرت کنید. مرا ببخشید اگر روزی از دست من ناراحت شده باشید و از برادر عزیزم حسن می خواهم که درسش را خوب بخواند و درراه اسلام قدم بردارد و دیگر بچه ها را نیز هدایت کند و از تمام خواهران خواهش می کنم که حجاب اسلامی را رعایت کنند. و در آخر از خداوند تبارک وتعالی آرزوی طول عمر امام عزیزمان را تا انقلاب حضرت مهدی(عج) خواستارم. ربنا افرع علینا صبروا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکا فرین والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته انتهای خبر/ ...
اکثر آموزش های دینی ما به درد نمی خورد!+ فیلم
آنها را یکپارچه کرد، سرگردان بودند اسلام آمد هدایت شان کرد، فقیر بودند اسلام آمد سیرشان کرد؛ یعنی فواید مادی دین را دیدند. صدر اسلام هم پیامبر اکرم با قیامت مردم را دعوت نکرد به دین، فواید اجتماعی را نشان داد! بعد می فرماید چی؟ چون این انسان در عالم حس و جهان مادی زندگی کرده، این سخن که فقط بعد از مرگ دین برای تو خوشبختی می آورد هیچ زمان کافی و مؤثر نخواهد بود حتی در زمان خود پیامبر ...
آیت الله مسعودی خمینی : کاری کردیم انقلابی ها هم بی تفاوت شده اند / حجاب با زور درست نمی شود / آقای جنتی ...
مسئله ای دیده ام و می خواهم برای شما بگویم. عیبی ندارد؟ فرمودند: نه، هر چه هست بگو. گفتم که چند تا از لات ها و داش های محل جمع شده اند و سرشان درهم است و این شعار را می دهند. برای امام گفتم که می گویند: ای پسر رزگَری ، یعنی ای پسر رضای گَر. چون پدر او گَر و کچل بود. می گفتند: ای پسر رزگری / تا فردا صبح وقت داری / این توله تو برداری / از مملکت در بری . اشک در چشم امام آمد و فرمودند این ...
شاعران به واسطه قلم خود و با حضور در خاکریز دانایی، ادامه دهنده راه شهدا هستند
...، قصد تو از دعا منم، خود من می شود با امید دیدارت، چشم را در نظاره بفرستم؟ از بدی من است و امثالم دردهای دل تو بسیار است قصه هایم برای تو هرچند، غصه شد بیشماره، بفرستم از سر لطف دردهایم را دانه دانه شنیده ای، ای کاش در رکاب تو میشد این لحظه روح خود را سواره بفرستم آمدی و بهار در راه است ای بهار ظهور تو بی مثل دوست دارم ...
اسوه های ایثار درمحضر یار
دیدار را مربوط به لحظه ورود حضرت آقا به حسینیه امام خمینی (ره) می داند و می گوید: به محض ورود آقا همه به سمتی رفتند که نزدیک تر به ایشان باشند و ایشان با دست شان و از دور به همه سلام دادند و حضار هم شعار سردادند. موقع نشستن، همه به صورت فشرده نشستند. خیلی از حضار از ذوق شان به گریه افتاده بودند. زمانی که حضرت آقا نامی از شهید حسن باقری بردند، من، نه به عنوان برادرزاده ایشان که به عنوان یکی از مشتاقان ...
مولانا سایه به سایه قرآن پیش می رود
روزهای گذشته با همه خرسندی، بی خبری و بی خیالی از راه بازار به خانه بازمی گشت، عابری ناشناس با هیئت و کسوت تاجرانی خسارت دیده؛ ناگهان از میان جمعیت پدیدار می شود و طنین صدای جسور و ناآشنایش را به سقف بلند بازار می رساند که صراف عالم معنی، محمد صلوات الله برتر بود یا بایزید بسطامی؟! مولانا جلال الدین که عالی ترین مقام اولیا را از نازل ترین مرتبه انبیا هم فروتر می دانست و دراین باره تمام ...
درباره شهدا بشنویم
شان بازخوانی می کند. هرچند خاطراتی دیگری از خانم مقدس نیز در این کتاب به چشم می خورد. به عنوان نمونه می خوانیم (می شنویم): آن روزها منافقین ترور یا بمب گذاری می کردند و خیلی از جوانان را به راه و روش خود می کشاندند. ظهر بود که خبر شهادت پسر یکی از خانم های مکتب را آوردند. او بلافاصله سر بر سجده گذاشت، بعد رو به آسمان دست بالا برد و گفت: خدایا! شکر که پسرم به دست منافق گرفتار نشد؛ امانتت رو در راه ...
مولانا نه یک شاعر بلکه اقیانوس حکمت و معرفت بود
...، شمس از هزارتوی تو می آید وقتی تو نیستی به گمانم شهر، قهر است با زمان که عقب مانده! قهر است با زمین که نمی چرخد، وقتی به جستجوی تو می آید تقویم را ورق بزن آهسته، تا هفته از سماع تو برگردد حس می کنم که آمده ای از راه، حس می کنم که بوی تو می آید من مولوی نمی شوم، اما تو، شمس منی که عاشق خورشیدم سرچشمه تمام غزلهایم، این شهد از سبوی تو می آید! .. ...
سجاد افشاریان نمایشنامه نویس و کارگردان: دوره دوره قدرنشناسی هاست
، نمایش رادیویی است! بله ممکن است بازیگر میزانسن حرکتی نداشته باشد اما شاید پریدن پلکش یا حالت چهره اش در صحنه ای از نمایش، در تماشاگر حسی ایجاد کند. در بک تو بلک ، آیا شما با نمایش سفری را آغاز نمی کنید، آیا تخیل تان به راه می افتد یا نه؟ به زندان می روید، به سلول انفرادی، روی پل هوایی، لحظه اتاق ملاقات و ... در تمام لحظات، تخیل شما پویاست، نمی بینید ولی در عین حال همه چیز را می بینید ...
پدر شهید هاشمی: شهادت پسرم را به حساب اهل سنت نمی گذارم
ک روز قبل از شهادتش جوانی را در خیابان گرفته بودند، پدرش وقتی می آید به او یک سیلی می زند، حمید توی تلفن برایم گفت: دستم را کشیدم که توی گوش این مرد بزنم، اما خجالت کشیدم. به او گفتم اگر به بچه ات محبت می کردی، نمی آمد توی خیابان، حالا او را جلوی چشم من کتک می زنی؟ آن خانم هایی که در داروخانه زاهدان نجات شان داده بود را هم می توانست بدهد دست یکی از نیروهایش تا آنها را به خانه برساند، ...
جبهه دانشگاه و حسین آموزگار آن است
این دنیای فانی را ترک کرده و به سوی حیات جاوید می شتابد. خدایا تنها از تو یک درخواست دارم که پروردگارا مرگ مرا شهادت درراه خودت قرار بده زیراکه یاران حسین(ع) را رفتن می باید نه مردن در بستر خواب بلکه مردانه جنگیدن و درراه هدف جان را فدا نمودن است آیا تو ای انسان که خود را پیرو علی و حسین می دانی آیا حسین چگونه و در چه راهی جان خود را از دست داد. خواهر و برادر مسلمان امروز روز ...
از "شریف قنوتی" تا "چمران و آوینی"؛ ماجرای روحانی آزاده ای که دوست نداشت آزاد شود
...: این دنیا با تمام چیزهایی که در آن هست یک چرک کثافتی است، یک چیز زائدی است، مثل چرک دست و یک کثافتی است. وقتی ما شهید شویم به شهر نور پرواز می کنیم، به آسمان پرواز می کنیم، به محضر قدس الهی پرواز می کنیم و این پرواز چقدر زیباست؛ انسان به محضر امام حسین(ع) مشرف می شود. ایشان آنقدر در این وادی زیبا صحبت می کرد که همه جذب سخنان ایشان می شدیم. همراه ایشان دو تا از فرزندانشان هم بودند ...