ما از دنیا یک فلسطین آزاد طلبکاریم
سایر منابع:
سایر خبرها
غزّه ای سرزمین غرباء!!!
...؛ درود بر تک تک مردمان آزادی خواهت؛ می دانم یهود وحشیانه بمب های بنیاکن و فسفوری را بر سرت می کوبد؛ می دانم اکنون دریای خون شده ای و شهدا در آن شنا می کنند؛ می دانم مجروحانت از شدّت درد و بی دارویی رنج می برند؛ می دانم کودکان شیرخوارت اکنون کام شان خشک و مادران شان دچار سوءتغذیه شده اند. غزّه ی سرفراز می دانم تنها هستی و لشکر شیطان در پی نابودی توست؛ اما ساکنانت باغیرت اند ...
لرزش زندگی
...، سلام کرد و گفت: این مصیب، رفیق حیدر رو چقدر می شناسی؟ آقا کمال گفت: بچه خوبیه. با بچه های روستا بزرگ شده اما چند سال پیش پدر و مادرش به رحمت خدا رفتند. سرگرد پرسید: شغلش چیه؟ آقا کمال گفت: رو زمین پدرش کار می کرد. پدرش کشاورز بود اما یه دفعه گفت می خوام برم شهر و خسته شدم از اینجا و از این جور حرف ها. یه کم تو خودشه اما بچه خوبیه. سرگرد گفت: توی شهر چی کار می کنه؟ خبر داری؟ ...
فرزندانی که برای والدین، عمل صالح اند
هر یک یک بچّه ها را بخواهد [که] مثل یک شاگرد معیّنی جلو [بیایند]، دعوتشان کند، بهشان حرف بزند [و] تربیتشان کند؛ نه. بعضیها میگویند که شما میگویید فرزند زیاد [داشته باشید]، خب اگر [فرزندان] زیاد شدند در خانه، تربیتشان نمیتوانیم بکنیم؛ این حرف غلط است. تربیت فرزندان، تربیت تک تک فرزندان نیست، تربیت محیط خانواده است. محیط خانواده که خوب بود، چه بچّه یکی باشد چه پنج تا باشد، فرقی نمیکند، خوب تربیت ...
مَخلص کلام! محمدامین با خودش خدا را به خانه ما آورد
آنقدر خاک بخورد که بالاخره خداوند یک چاره ای می کند! بابای علی از آن روزها می گفت، از خوابی که چند سال پیش همسرش دیده بود که گفته بودند قرار است بچه تان را بهمن ماه به شما بدهیم و برای همین سال ها هر زمستان از بهمن ماه برای شان یک بهار بود و آخر سر هم دقیقا همان شد! علی ِ شان متولد بهمن ماه است. خانم مجری، اسم بابای علی را صدا می زند تا برود حرف های دلش را بالای سِن بزند! علی را ...
دوستش پرسید می خواهی چه کاره شوی؟ گفت می خواهم شهید شوم!
ندارم شما حرفی دارید گوش می دهم. گفت من نمی توانم زیاد حرف بزنم خط ما شنود می شود. حالم خوب است جای خوبی هستم. مواظب خانواده ام باش. همان شب حرکت کردند. دوستانش تعریف کردند به گروه های چند نفره تقسیم شدند. هر گروه یک فرمانده داشت. روح الله فرمانده گروه شان بود. شب به یک روستا رسیدند. نماز صبح شان را خواندند و به سمت عبور از معبر حرکت کردند. معبر قسمتی بود که کنارش دو تپه داشت و مشرف بر گذرگاه بود ...
دانش آموزانی که تاریخ فداکاری را تکرار کردند
گرفته بود؛ هیچ چیز نمی گفت فقط به بچه ها اشاره می کرد عراقی ها کجا هستند و بچه ها راه می افتادند. یک اسلحه به غنیمت گرفته بود؛ با همان اسلحه 7 عراقی را اسیر کرده بود. شهر دست عراقی ها افتاده بود. در هر خانه چند عراقی پیدا می شد که کمین کرده بودند یا داشتند استراحت می کردند. خودش را خاکی می کرد. موهایش را آشفته می کرد و گریه کنان می گشت خانه هایی را که پر از عراقی بود به خاطر می سپرد ...
پدر ها بخوانند؛ این 5 جمله را به فرزندانتان بگویید
باید به طور مرتب حرف هایی را از ما بشنوند. ما می خواهیم بچه هایمان به چالش کشیده شوند و تشویق شوند تا رویاهایشان را دنبال کنند، البته در حد منطقی! در ادامه 5 چیزی را خواهید دید که باید به عنوان پدر به فرزندانتان بگویید! ارتباط پدر و فرزندی یادتان باشد که این موارد تنها موارد لازم در فهرست نهایی نیستند. با این حال برای شروع خوب هستند و بد نیست آن ها را در ذهن تان نگه دارید و مکررا در ...
موافقان و مخالفان طرح آزمون سمپاد چه می گویند؟
شش سال تحصیل در سمپاد راحت نباشه ، ممکنه دانش آموزی برای ورودی ششم به هفتم مسأله ای داشته باشه و اگر این مصوبه اجرا نشه یک جورایی باعث میشه که استعدادهای درخشان واقعی پدیدار نشن ! حق با کیست... عباس یکی از دانش آموزان اصفهانی هم این رأی عادلانه می داند و می گوید: دوستان سمپادی سه سال تو بهترین امکانات و شرایط بودن! شما اگه خودتم مثل من توی مدرسه ای درس می خوندی که حتی پروژکتور ...
جایتان در بهشت نوجوانان خالی
به بچه ها گفتم جلسه امروز سیاسی نیست، گفتمانی است. گفتم حواس تون باشه آقای رییس جمهور وقتی دارند شما رو دعوت می کنند یعنی می خواهند برای همه جا بیندازند که نوجوانان خیلی مهمند. قدر این اعتماد رو بدونید و محکم پیش برید و پر کار و با نشاط آینده را بسازید. قبل از جلسه، از نوجوانان سوال کردم از رییس جمهور چه درخواستی دارید!؟ یکی شون گفت که می خوام بگم آقای رییس جمهور همه از شما چیزی می ...
10 شهید نوجوان که در جنگ تحمیلی به شهرت رسیدند+عکس و فیلم
نمی گفت فقط به بچه ها اشاره می کرد عراقی ها کجا هستند و بچه ها راه می افتادند . یک اسلحه به غنیمت گرفته بود؛ با همان اسلحه 7 عراقی را اسیر کرده بود. شهر دست عراقی ها افتاده بود. در هر خانه چند عراقی پیدا می شد که کمین کرده بودند یا داشتند استراحت می کردند. خودش را خاکی می کرد. موهایش را آشفته می کرد و گریه کنان می گشت خانه هایی را که پر از عراقی بود به خاطر می سپرد. عراقی ها هم با یک بچه ...
عمر همانند کلاس درس است
سلامتی برقرار است و ملالی صورت پذیر نیست به جز سلامتی شما. باری این زندگی دو روز از عمر مثل یک کلاس درس است که در این کلاس آدم باید امتحان پس دهد و الان موقع امتحان است و من که چیزی نداشتم و ندارم که راه این بدهم به جز این جانم را که فدای اسلام و این مملکت و امام کنم و از این که من در جبهه هستم هیچ ناراحت نباش من یک وظیفه شرعی خود را انجام می دهم این هم اگر مورد رضایت خدا قرار گیرد. ...
اردوی راهیان پیشرفت، نگاه دانش آموزان را به مسائل متحول می کند
، زیاد یا حالا تریکاف یا لندینگ داشته باشیم که این برای ما خیلی جالب بود و از همه مهمتر ما یک روای داشتیم همراهمان که یک پاراگرافی به ما گفت که مسیر زندگی ما را واقعاً تغییر داد، این پاراگراف چند تا جمله بود، ولی برای ما یک دنیا بود، روای موقع حرف زدن برگشت میکروفن را کنار گذاشت و به ما گفت بچه ها انصافاً دست بخوانید، درس بخوانید، ما اول فکر کردیم نصیحت است و خواستیم پشت گوش بیاندازیم، ولی در ادامه ...
ظهور نزدیک است
می موندم کنارت. دل آشوبه داشتم. خواستم بگویم گور بابای درس. حال بچه ام مهم تر از مدرسه است. آقامحسن زنگ زد. گفت: نمی آید. گفت: راضی اش کن. گفتم: دل خودم هم نمی آید. گفت: دل دل نکن. خواستم بگویم این دل که دل نیست. هر تکه اش را جایی فرستاده ام. از کدام دل حرف می زنی؟ گفتم: اگر کارگاه توی خانه مان نبود! اگر محمدحسین به بوی عرقیات حساسیت نداشت! اگر این هفته کامل تعطیل بود. گفتم ...
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (9 آبان)
زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال 727 هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و به همراه مادرش زندگی سختی را سپری می کرد. گفته می شود او در اوقات فراغت خود به مکتب خانه ای که نزدیک نانوایی بود می رفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت می کرد و نیز ...
انگیزه ام از شهادت، مسئولیت انسانی در پیشگاه خداست
اسلامیان که می رود حکومت واحد اسلامی را در جهان پی ریزی کند و به حکومت های فاسد ضد انسانی سوسیال- امپریالیست روسی و امپریالیزم آمریکا برای همیشه از صحنه جهان خاتمه بخشد و من دیگر تحمل ضربات آشکار و پنهان آن ها را نسبت به انقلاب اسلامی نداشتم و به حکم آیه قرآن: چه شد بر شما که در راه خدا و بندگان مستضعف او نمی جنگید. من نیز قرآن در قلب، سلاح در دست و جان بر کف، پا به میدان جهاد نهاده ام ...
رویا های دست ساز زنان تاجمیر
نمی توانند درس بخوانند. روستا برای ادامه تحصیل بچه ها در کلاس هفتم مدرسه ندارد و اگر خانواده ها اجازه دهند، باید برای مدرسه به سربیشه بروند ولی خانواده ها اجازه نمی دهند و بیشتر، پسران اجازه تحصیل در خارج از روستا را دارند. خدیجه کلندرزهی 36 ساله و مجرد، نخستین عروسک دست ساز خود را دوازده سال پیش ساخته و پای آن قصه نوشته و به آن دوخته است. گاهی به قدری عروسک را دوست دارد که دلش نمی آید ...
6 گام برای رفع مشکل تقلب در کودکان
خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری| قبل از آنکه تصمیم بگیرید که تقلب کردن فرزندتان را تغییر دهید ابتدا باید بررسی دقیقی روی این ویژگی داشته باشید تا متوجه شوید که دلیل تقلب کردن او چیست. پاسخ به سوالات زیر به شما کمک می کند تا علل تقلب کردن فرزندتان را متوجه شوید. چرا؟ به نظرتان چرا فرزندتان تقلب می کند؟ معمولا کودکان به دلیل ترس از طرد، ناکامی، آسیب دیدن، حسادت و یا خشم ...
و سواری که نامش مرگ است
و جنگ غزه نه دو هفته بلکه هفتاد سال است که توسط فلسطینیان با این گروه اشغالگر توسعه طلب (حتی از دید قطعنامه های سازمان ملل) ادامه دارد و حماس و جهاد اسلامی تنها نتیجه زایمان طبیعی همان صلح های دروغین و سرخوردگی های ملتی مورد تجاوز هستند که شاید این بار مرگ یکباره را بجای تجاوزهای مکرر تدریجی انتخاب کرده اند ناتانیاهو با برگزیدن بسیاری از عوامل تحریک ، همچون کشتار هر روزه حتی در کرانه ...
به سبک بزرگمردان کوچک
شناسایی بود. او را از زخم پایش شناختیم. گرچه سن و سال زیادی نداشت اما احساس مسئولیت می کرد. در کنار درس و مدرسه، هوای پدرش را هم داشت. وقتی مدرسه تعطیل می شد یک راست به مغازه خواربارفروشی پدرش می رفت و می گفت: پدر جان شما برای خوردن ناهار به خانه بروید. من اینجا می مانم و مشتریان مغازه را راه می اندازم. با لقمه هایی که در کیفش گذاشته بودم خودش را سیر می کرد و ساعت ها بعد برای خوردن ناهار به خانه می آمد ...
14 جمله ای که هرگز نباید به فرزندان خود بگویید
خردسال دشوار است. حتی اگر فردی ناآشنا باشد، اگر خوب رفتار کند ممکن است کودک او را غریبه تصور نکند. به علاوه، بچه ها ممکن است این قانون را اشتباه بگیرند و در برابر کمک افسران پلیس یا آتش نشانانی که نمی شناسند مقاومت کنند. به جای هشدار دادن به آن ها درباره ی غریبه ها، سناریوهایی مانند اگر مردی که نمی شناسید به شما آب نبات و رساندن شما به خانه را پیشنهاد کند، چه کار می کنید؟ و از آن ها بخواهید توضیح ...
آقای نماینده مجلس! پادشاه کدام دیاری؟
نمایندگی به تن می کنند، می شوند آن خانی که دیدید. البته همه نمایندگان مثل او نیستند و در تمام این سال ها بودند نمایندگان که با درد مردم زندگی کردند. در فیلمی که از این نماینده منتشر شد، او مدام به دنبال سرگرم کردن خود بود، گویی در حال تماشای یک فیلم درام تلخ از سعید روستایی است. نمی دانم چگونه می شود مردم روبروی تو از دردهای شان بگویند و تو خم به ابرو نیاوری و بادام بخوری؟! کاش ...
این مرد اهوازی 45 سال نخوابیده است (+عکس)
سن و سال بودم و دوست داشتم سر به سر دیگران بگذارم. یک کارگر روی زمین نشسته بود و من هم به هوای بچگی و اذیت کردنش یک سوسک گنده برداشتم و انداختم توی پیراهن او. کارگر بینوا یکهو عین برق گرفته ها بلند شد و دنبالم کرد. آن قدر دویدم که از نفس افتادم. خسته و کوفته ایستادم که کمی نفس تازه کنم که یکدفعه کارگر از راه رسید و با چوبی که دستش بود، یک ضربه کوبید فرق سرم. از آن به بعد ...
حل المسائل استفاده از رسانه
به گزارش سدید ؛ خانم ساعت چند؟ خانم هرروز ساعت 11؟ شاید این جملات به گوش تان آشنا بیاید. کلیپی که این روزها در شبکه های مجازی در حال وایرال شدن است. معلمی که در کلاس پایه اول ابتدایی اعلام می کند فردا ساعت 11 تعطیل می شوند و با انبوه سوالات بدیهی دانش آموزانش مواجه می شود. بعد از وایرال شدن کلیپ رضوانه محمدی، خانم معلم اراکی سختی کار معلمان از یک کلیدواژه کلیشه ای به یک باور عینی در بین مردم تبدیل شد. حالا شاید خانواده های بیشتر یاد گرفته باشند که مواجهه با یک کودک هفت، هشت ساله باید با حوصله و به دور از کلافگی باشد. ویدئویی که خانم محمدی منتشر کرد بار دیگر اثرات فعالیت رسانه ای معلمان در حل مشکلات اجتماعی را به رخ کشید و خاطرات دوران ...
خوشا به غیرت کسانی که همه چیز خود را فدای سرزمینشان کردند
... صدای مردمان مظلومی می آید که آتش، شعله ای بر دل و جان آنها زده و نمی دانند تنها راه رهایی شان در چیست. آنها کسانی هستند که حاضرند خود را در دل آتشی بسپارند، ولی یک لحظه تن به خفت و ذلت ندهند، صدای سرزمینی که 75 سال جز درد و جنگ چیزی را در خود ندیده و شاهد عذاب هایی است که مردمانش برای حفظ آن جان می دهند تا همیشه سربلند باشند. صدای ناله و فغان پدران و مادرانی را می شنوم که جسم ...
اسلام و قرآن، تنها راه سعادت است
بشود و بفهمند که ما برای چه می جنگیم. حالا معلوم است که راه تنها یک راه است آن راه هم راه اسلام و قران است و آخر وصیت می کنم راه شهیدان را ادامه بدهید و اسلحه شان نگذارید در زمین بماند. از تمام همسایه ها و از تمام هم روستایی هایمان می خواهم که اگر از من سخن بدی شنیده اید حلال کنید و برادرانم اسلحه ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ کنند. خدایا تو را قسم میدهم که اگر گناهانم را نبخشی از این دنیا به آن دنیا نبر. ...
خودم اینجا و فکرم جای دگر!
مشاجره نداشته باشید. برای انجام تکالیف شان زمان بندی در نظر بگیرید. این کار باعث می شود کودک روی نوشتن و مطالعه درس ها تمرکز کند. اگر کارهایش را به موقع انجام داد با تشویق خود به او اعتماد به نفس ببخشید. خواندن با صدای بلند برای بالا بردن تمرکز در درس خواندن مفید است. هر روز، زمانی (10 تا 20 دقیقه) را برای کودکان تعیین کنید تا مقالات کوتاه مورد علاقه خود را برای خواندن با صدای بلند شما بخوانند. این کار باعث تقویت هماهنگی دهان، چشم و مغز کودکان می شود. و نکته آخر اینکه روی میز او را شلوغ نکنید. بودن اسباب بازی روی میز حواس کودک را پرت می کند. ...
آقای قاضی! من مثل باجناقم زن ذلیل نیستم؛ حاضر نیستم جلوی زنم تعظیم کنم/ قبول دارم بداخلاقم اما برایش طلا ...
جلو آمد. منم ناخواسته دستم به صورتش خورد. آن لحظه عصبانی شده بودم و کنترلی بر رفتارم نداشتم. ضمن اینکه مادر و خواهرت مدام در زندگی ما دخالت می کنند و می خواهند ما را از هم جدا کنند. لیلا دوباره از جا برخاست و گفت: آقای قاضی، کبودی دست مرا ببینید. این معنی عشق است؟ این آدم بداخلاق و بددهن است و مدام در حال فریاد زدن و ناسزاگویی است. همه همسایه ها هم از دستش در عذاب هستند. من خیلی به او ...
حجاب و عفت زهرایی و پیروی از ولایت تا دم مرگ، از آرمان های شهداست
در توصیه هایی که به ما معلمان داشتند، فرمودند بچه ها را با مکان های برکت آفرین آشنا کنید و به سمت الگوهای هویت بخش بروید. چه مکانی برکت آفرین تر از آموزان و پرورش و از دل برآمده جانشین سپاه فجر استان فارس است؟ در هیچ جا نمی بینید که خون شهیدی نریخته باشد. در کجا می بینید که با حداقل امکانات در برابر بیش از 36 کشور بایستی و یک وجب از خاک تو در اختیار دشمن قرار نگیرد. هر جایی که بخواهیم شعار ایران ...
پ؛ مثل پیراهن؛ مثل پلاک
...: معصومه راستگو مهر مادری را خرج رضا می کند؛ اشک هایی که گل های چادر خانگی اش راتر می کند. مادر یک آن می رود به 17 سال قبل، آخرین روزهایی که منتظر آمدن رضا بود: همیشه می گفتم الان است که رضا از در بیاید تو. همیشه همین جا می نشستم روبه روی در تا وقتی آمد سیر نگاهش کنم. صفای جنوب شهر معصومه راستگو مادر شهید رضا مشعوف بین اهالی کوچه ای که به نام فرزند شهید مزین شد. محترم است ...