داداش کایکو به آرزویش رسید
سایر منابع:
سایر خبرها
تعابیر آیت الله دکتر و حجت الاسلام دکتر تعریض به القاب حوزوی است/ امام تقیدی نداشت که حتما شاگردان خود ...
در بین مردم داشت. همین طور در آن زمان از طرف بیوت مراجع مبلغان را به مناطق مختلف اعزام می کردند. اول ماه رمضان دو نفر در بیت آقای گلپایگانی می نشستند و برای هزار طلبه نامه می نوشتند و آن نامه موجب اعتبار مبلّغ در منطقه می شد. روحانیون نیز به هرجا که برای تبلیغ می رفتند می گفتند که نامه آقای گلپایگانی را داریم و مردم نیز می گفتند: سمعاً و طاعتا . آن روش هم بهتر و درست تر از روش فعلی ما است. به هر ...
جانبازی مصطفی رازی بود که بعد از شهادتش به آن پی بردیم
جوان آنلاین: شهید مصطفی مهدوی نژاد از رزمندگان مدافع حرم بود که بار ها و بار ها در این جبهه ها حضور یافته و حتی به مقام جانبازی در دفاع از حریم اهل بیت نائل آمده بود. او از سال 1394 به تناوب و در دوره های مختلف به سوریه اعزام شد، اما قسمتش شهادت در وطن بود و عاقبت 14 تیر 1401 در حین انجام مأموریت در منطقه کوهستانی گیلان به شهادت رسید، در حالی که منطقه خاورمیانه پس از عملیات طوفان الاقصی شاهد ...
سرباز روز نهم در ایستگاه بیست و سوم/ شهید صدرزاده: از خدا دیگه صلاح نمی خوام؛ سِلاح می خوام
حالا هر کاری کردم، برای شما کردم. خواستم مقام شهدا رو بالا ببرم. اگه دست منو نگیرید و بهم کمک نکنید، میام اینجا داد می زنم و می گم اینا هیچ چیزی نمی دن؛ الکی اینجا نیاید. بهش گفتم: ان شاءالله هر چی به صلاحته همون می شه، غصه نخور. گفت: از خدا دیگه صلاح نمی خوام؛ سِلاح می خوام. دعا کن خدا به من سلاح بده. بعد هم به حاج آقابهرامی زنگ زد و گفت: حاج آقا، این رفیق های شهیدت نامرد و بی معرفتن ...
وصیت نامه شهیدی که به تعبیر حاج قاسم زبل بود
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس ، شهید علی تمام زاده ، از شهدای مدافع حرم، در 15 آبان 394 در حلب به شهادت رسید. او که طلبه بود، اولین بار در 4 دی 1393 با گذرنامه افغانستانی به صورت غیرقانونی به سوریه رفت، اما بعد از پنج هفته شناسایی و از سوریه اخراج شد. سرانجام در اردیبهشت 1394 با پیگیری های علیرضا توسلی فرمانده تیپ فاطمیون و موافقت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده وقت سپاه قدس، به صور ...
دنیا محل گذر است
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا ، شهید علی شجاع در تاریخ یکم فروردین ماه 1348 در وشنوه از توابع استان قم در یک خانواده متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. وی پس از چندی مجاهدت در تاریخ هجدهم فروردین ماه 1366، در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت رسید. در ادامه وصیت نامه این شهید والامقام را می خوانید. بسم الله الرحمن الرحیم پروردگارا ای آفریدگار من باید بگویم که با آنکه ...
آثار زیارت عاشورا + فضائل و اثرات مداومت بر خواندن زیارت عاشورا
زیارت عاشورا یکی از معروف ترین و رایج ترین زیارت نامه هایی است که در فرهنگ شیعه، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. این زیارت نامه، که از زبان پیشوایان دینی روایت شده است، در تمام ایام سال و به ویژه در روز عاشورا خوانده می شود و بر طبق روایات و سیره بزرگان دین، مداومت بر خواندن آن، آثار و برکات فراوانی دارد. این زیارت نامه که از سوی امام محمدباقر علیه السلام به علقمه (یکی از یاران امام ...
شهید خدا رحم دامن خشک را بهتر بشناسید
مردانگی مشت کرده و به ندای غریبی ات لبیک می گوییم. حسین جان ای مکتبم اسلام، ای خمینی رهبر و پیشوایم لبیک، این است طریق عاشقان حقیقی. آشنایان عزیزم از شما می خواهم که راهم را ادامه دهید و نگذارید تفنگم بر زمین بماند سعی کنید که خود را اول تزکیه کنید و با همه ارگان ها همکاری فعالانه داشته باشید. باید همه خویشاوندان مخصوصاً پدر و مادرم شاد باشند و در موقع رسیدن خبر شهادت من، موقع ...
مردانه برای ارزش ها ایستادگی کرد و شهید شد
شاخص ترین خصوصیات برادرم احترام زیادی بود که نسبت به پدر و مادرم داشت. هادی تازه جانشین کلانتری شده بود. پدرم حال مساعدی نداشت. دکتر بیمارستان به ما گفت شما می توانید پدرتان را ببرید. چون ما کاری نمی توانیم برایشان انجام بدهیم. پدر را به خانه آوردیم. بعد از دو روز هادی با یک ساک لباس به خانه پدر آمد. گفتیم هادی چی شده؟ گفت به خاطر پدرم چهار ماه مرخصی گرفتم تا او را خوب نکنم، نمی روم. ...
هر کس به جز خط ولایت فقیه قدم بر دارد، راهش باطل است
به گزارش حوزه ایثار و شهادت صبح قزوین ؛ شهید عبدالله مددخانی یکم فروردین 1342 در روستای گزنه از توابع شهر قزوین دیده به جهان گشود، پدرش عباس (فوت1350) کشاورزی می کرد و مادرش کبرا (فوت 1352) نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند، کارگر بود، سال 1360 ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، پانزدهم فروردین 1364 در طلاییه بر اثر اصابت ترکش به شهادت ...
داستان حیرت انگیز امام زاده عبدالله(ع)
به جرأت می توان گفت که در سراسر استان خوزستان، هیچ منطقه ای به زیبایی و چشم نوازی باغملک نیست. این شهر با باغ ها و انارستان های جذاب و چشم نواز، رودهای جاری و زلال و نیز جاذبه های تاریخی حیرت انگیز مثل دژ باستانی قلعه تل، کوشک دالخونی ارغوانی، شالیزارهای برنج میداوود و منطقه شاهزاده عبدالله و... بهترین انتخاب برای سیاحت مخصوصا در فصول گرم سال است. شاهزاده عبدالله (ع)(شاه ...
پیام شهدا|تنها راه سعادت، شهادت در راه خداست
شوند مادرم شیرت را بر من حلال کن و از ته قلبت مرا ببخش و اگر شما که مادر من هستید مرا نبخشی خدا هم مرا نمی بخشد و تو ای پدر مهربان هر چند برای شما فرزند خوبی نبودم مرا ببخش پدر و مادر شما در حق من محبت ها کردید و برایم گریه نکنید و همیشه دست به سوی خدا دراز کنید و دعا کنید اگر روزی به شهدا پیوستم سنگر را خالی نکنید و اسلحه را به برادر کوچک بدهید هر چند اسلحه از برادرم بزرگتر است باید سلاح را با دست های کوچکش بردارد و به سنگر برود. انتهای پیام/ اشتراک گذاری : کپی متن خبر ...
خداوندا گناهانم را ببخش و لباسی پاک بر تنم بپوشان
شهادت صبر کنید و صدا به شیون و گریه بلند نکنید و اگر خواستید از فراق فرزند حقیرتان بگریید در خانه نه در میان عالم بگریید. از شما پدر و مادر گرامی و عزیزم خواستارم که فرزندتان را حلال کرده و هر چند که موجبات ناراحتی برای شما فراهم کرده است و گامی به حرفهای گوهر بار شما گوش فرا نداده از این بابت جدا معذرت و طلب عفو و بخشش از شما دارم. و اما پدر گرامی و عزیزم و طول مدت این چند سال چه اذیت ها که ...
خواسته شهید پاکستانی زینبیون از حاج قاسم
...: تهذیب زیاد منزل نمی آمد و بیشتر در مدرسه و مسجد بود. وقتی درسش تمام شد، تصمیم گرفت به ایران بیاید. مدتی در مدرسه آیت الله خویی در مشهد مقدس بود. سپس به مدرسه امام آمد و سه سال در آنجا مشغول به تحصیل بود تا این که تصمیم گرفت به عنوان مدافع حرم به سوریه برود. یک روز جمعه ساعت 3 بعد از ظهر بود که تلفن زد و گفت: می خواهد به سوریه برود. یادم آمد که لحظه تولدش هم روز جمعه ساعت 3 بعد از ظهر بود و در روز جمعه ساعت 3 بعدازظهر هم به شهادت رسید. بیشتر بخوانید طوفان الاقصی نه فقط یک عملیات نظامی که فریاد دادخواهی یک ملت است انتهای پیام ...
خاطرات حجت الاسلام والمسلمین نصرت الله هاتفی از آیت الله صلواتی
کدام منطقه اید؟ گفتم من مال ورچِه خمین هستم، فرمودند نگویید ورچِه، بگویید ورچَه. بعد سوال کردند که می دانید چرا؟ گفتم نه. فرمودند آنجا ورچمن بوده است. همچنین ایشان فرمودند که من آنجا آمده ام-چون بین آن روستا تا خمین هجده کیلومتر بیشتر نیست- و لذا اظهار علاقه عجیبی نسبت به پدر من و آقای صلواتی داشتند. آن نامه دوازده نفره خیلی جالب است. همه این ها جوان بودند و آقای صلواتی سن شان از همه ...
از مکتب الصادق تا مرصاد؛روایتی از زندگی شهید مجتبی محبی فر
، راحت تر می تواند به جبهه برود. البته چند بار با من صحبت کرد و از موانعی که دبیرستان برای سال اولی ها ایجاد می کرد، حرف زد. می گفت مسئولان مکتب وعده سال دوم و سوم و اعزام پس از هفده سالگی را می دهند. مجتبی اما با هر ترفندی بود، پیش از موعدها اعزام گرفت و رفت. شهادت در عملیات مرصاد سال 1366 در لشکر 27 محمد رسول الله (ص) به گردان مسلم (ع) پیوست. بعدازاین بار بود که ...
خداحافظ، آوازخوان خسته!
اکبر جوان سپس از طریق دوستان به محضر استادان برجسته ای چون نورعلی برومند، عبدالله دوامی، محمد ایرانی مجرد، ادیب خوانساری و یوسف فروتن راه یافت و سال ها صرف آموختن دستگاه ها و فنون خوانندگی کرد. او در این مدت کم کم بین هنرمندان جایگاهی شایسته یافت اما راه یافتن به برنامه گلها را باید نقطه عطفی در زندگی هنری و زمینه معروفیت گلپا دانست. آشنایی و همنوازی با آهنگسازان و نوازندگان برجسته ای چون مرتضی ...
دانش آموزان سنگر مدرسه را خالی نگذارید
و مادرم اگرچه فرزندتان لیاقت شهادت را ندارد ولی اگر مورد قبول درگاه ایزد تعالی قرار گرفتم خواهش من از شما این است که در فراق من گریه نکنید و اگر خواستید گریه کنید در خلوت و تنهایی گریه کنید تا موجب خوشحالی منافقان نشود برادر کوچکم وقتی که بزرگ شدی لباس مرا بپوش و اسلحه مرا بردار و راه مرا ادامه بده و با دشمن اسلام بجنگ. برادران دلیر ملت مسلمان سفارش من به شما این است که در ...
شفافیت؛ کمترین حق پدر روح الله
مقایسه با روح الله برای پدر مادر هیچ نیستیم. روح الله عزیز خانواده ما بود و همه مان بعد از او انگار یتیم شده ایم. پدر و مادرم شکسته شده اند و حالا در سالگرد روح الله، پدرم عصبانی شده که چرا آقای ولایتی در این پرونده دخالت کرده است. چهار نفر از کسانی که در قتل برادر من دست داشته اند امروز با گذشت فقط یک سال آزاد شده اند و من از این طرف و آن طرف می شنوم که به بسیجی ها دهن کجی می کنند! لابد مدتی دیگر ...
کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
و این است تمام آنچه باید در تاریخ تکرار شود تا انسانها بدانند این قافله دل ره به کجا برده و میبرد. داستان عاشورا تکرار شد. این بار درغزه و غم و غصه و غداره و غساوت و .. تکراری تلخ اما به دل نشستنی برای عبرت جهانیان من از کدام شب این نزدیک 30 روز بگویم که غلط نباشد . شبهایی که با قصه پر غصه غزه بر بالین کودکم قصه پر غصه غزه گفتم. من که قصه غم نداشتن پدر و ...
شلیک تکفیر بر پیکر وحدت
بود و بعد ها این قاب شهدایی برای همیشه ماندگار شد. باید شهید شوم! یک هفته قبل از شهادت سجاد شهرکی او از رفتن و شهادت برای همسرش صحبت می کند، اما چه کسی می دانست آنچه به دل شهید گواه شده بود، محقق خواهد شد. همسر شهید از آن روز ها یاد می کند: اوضاع و احوال منطقه به خاطر اغتشاشات شلوغ شده بود، سجاد یک هفته قبل از شهادتش به من اشاره ای کرد و گفت، من هم نباید در این اوضاع و احوال زنده ...
وداع متفاوت همسر یک جانباز 70 درصد در کرمان/ماجرای چفیه کربلایی که فرش مزار شهید شد
خون شهدا، بهترین جا و نقطه بهشتت را به او هدیه بده؛ شهید مرا به بهترین درجات در ِآخرت برسان، مرا که آرزو داشتم دنیا و آخرت با او باشم مورد شفاعت شان قرار بده جانباز علیرضا یزدان پناه عاشق امام حسین و کربلا بود؛ قبل از اربعین امسال وقتی متوجه شد دوست من(همان که دیدار آن سال حاج قاسم با این جانباز حضور داشته) راهی کربلا است، درخواست کرده بود تحفه ای از کربلا برایش به یادگار بیاورد. ...
آخرین نگاه
شهادتش یازده بار مجروح شد. یک بار که رفت روی مین و دستش قطع شد. مدتی در بیمارستان بستری بود بعد آمد خانه. حالش که کمی بهتر شد آماده رفتن به جبهه شد. گفتم: پسرم با این شرایط جسمی بمان تا حالت بهتر شود، این طوری در جبهه هم کاری از تو بر نمی آید. لبخند مهربانی زد و گفت: با همین یک دستم پوتین های رزمنده ها را جفت می کنم. برایشان آب می آورم. حداقل کاری که از دستم برمی آید همین است که خدمت رزمنده ها را بکنم ...
آن قدر دنبال هادی رفت که از داوود چیزی باقی نماند!
سریع رفتم یکی از جبهه های ایلام پیش بچه محل های مان که آنجا مسئولیت داشتند. در واقع آن ها پارتی بازی کردند تا بتوانم در مناطق عملیاتی ایلام حضور پیدا کنم. اوایل جنگ هم بود و هنوز تیپ های سپاه تشکیل نشده بودند. اعزام ها هم سر و شکل کاملی نگرفته بودند. خلاصه رفتم و سه ماه آنجا ماندم و بعد به خانه مان برگشتم. پدر و مادرتان شهرستان بودند و شما در همین فرصت به جبهه رفتید. وقتی از منطقه برگشتید ...
روایتی از رفاقت شیرین شهید طوسی و سیدحبیب حسینی جانباز مازندرانی
.... پرستار غذا آورد. طوسی کنار دستم نشست. گوشت را مثل یک مادر با دستش می داد به دهانم. همین که سیر شدم، داروهایم را داد و گفت دارم می روم، تو کی می آیی؟ گفتم تو می دانی؟ گفت من می روم بعد از بهبودی ات ماشین می فرستم دنبالت. گفتم باشد. دوباره برگشت و سه هزار تومان پنجاهی به من داد و گفت این ها را بده به خانه، خرج خانه باشد. ایشان که رفت پرستار آمد و گفت این شخص کی بود؟... دیدم خانم پرستار می گوید ...
درخواست می کنم که نگذارند امام تنها بماند
های بلند خرمشهر، پرچم عراق را دید و خودش را بطور نامحسوسی به ساختمان رساند و پرچم ایران را به دور از چشم بعثی ها جایگزین پرچم عراق کرد؛ دیدن پرچم ایران بر فراز آن قسمت اشغال شده خرمشهر در بچه ها روحیه مضاعفی را بوجود آورده بود و جالب تر این بود که عراقی ها تا 18 آبان، این مسأله را نفهمیده بودند. بهنام محمدی بعد از این که پرچم را عوض کرد نزد ما آمد؛ دست او به خاطر ضخامت طناب در زمان ...
امیدوارم هیچ گاه قلب های مهربان از هم جدا نشوند
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری شیرازه، شهید عباس سلطانی 20 آذر سال 1345 در سروستان دیده به جهان گشود. مادر خانه دار و پدر راننده بود. سال 1363 موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. همان سال برای تربیت معلم نیز ثبت نام کرد و پذیرفته شد و دوره تربیت معلم را با موفقیت به پایان رساند و عازم جبهه نبرد شد. وی سرانجام 13 دی ماه 1365 به شهادت رسید. متن نامه: ...
سید شهیدانِ روز دانش آموز
گمنام و میهمانان ویژه حضرت فاطمه زهرا(س) هستند. شهید گمنام امیررضا وداعی یکی از دامادهای خانواده است که سال 1361 در عملیات والفجر مقدماتی به شهادت رسید و یک فرزند دارد. امیر رضا دخترش را دید و در چهل روزگی او به معراج رفت. شهید دیگر خانوده فاطمی، شهید گمنام سعید اکبری است. شهید دیگر، شهید امیر عامی مطلق است که در سال 1366 در منطقه شلمچه در حالی که پدر دو فرزند 3 و 4 ساله به نام ...
برای اعزام به سوریه به حاج قاسم متوسل شد| شهید اخراجی از سوریه که بود؟
ثابت مثل نماز و سخنرانی، مسابقات کتابخوانی و یادواره رزمندگان در مقر لشکر برگزار می کرد. مهیا کردن شرایط برای مسابقات والیبال و فوتبال رزمندگان هم از دیگر کارهای او بود. تمام زاده بعد از مدتی برای آماده سازی عملیات آزادسازی شهر تدمر به پادگان امام حسین(ع) شهر دمشق منتقل شد. با شروع عملیات به نزدیکی خط مقدم رفت و با تعمیر مسجد آنجا شرایط استراحت نیروهایی را که از منطقه برمی گشتند فراهم کرد ...
سربندی که نشانه شهادت رزمنده نوجوان شد+ عکس
... وقتی برای شناسایی و وداع با پیکر پاک برادرم به معراج رفتم، دیدم، خون سر و گردن مجتبی را پوشانده. هیچ وقت آن روز را فراموش نمی کنم. پیکر مجتبی، ده دوازده روز در بیابان ها مانده بود و بعد از پاک سازی منطقه از منافقین و طی جست وجوی یگان های خودی پیدا شده بود. روز ها زیر آفتاب شدید مردادماه به شدت آسیب دیده بود. یک پیشانی بند یا زهرا (س) خیلی زیبا داشت که وصیت کرده بود اگر در موقع شهادت ...
سه خاطره از همایون همتی درباره ی مولانا و مثنوی
فوز شهادت نائل شد و همچون مولایش امام حسین (ع) تشنه لب از دنیا رفت. با پاکان و پیامبران محشور باد. خاطره ی سوم مربوط به زمانی است که بنده به عنوان رایزن فرهنگی ایران در آلمان مشغول خدمت فرهنگی حقیری بودم. سنّت چنان بود که در پایان هر هفته در عصر جمعه در سالن رایزنی از یک سخنران دعوت می کردیم یا خود من بحثی را تدریس می کردم. درسگفتارهای مثنوی را تازه آغاز کرده بودم و با استقبال شگفتی رو ...