سرنوشت تلخ پسر نوجوانی که گورخواب شد / 2 بار عاشق شد + جزییات
سایر منابع:
سایر خبرها
مردان متاهل گزینه های مورد علاقه ام برای رابطه بودند...
همین ها زندگی و بچگی من را خراب کرد. *درباره زندگی ات بگو. مشکل از رابطه پدر و مادرت بود؟ من 6 ساله بودم که یک بار درگیری شدیدی بین پدر و مادرم شد و مادرم از خانه بیرون رفت. پدرم تا صبح تریاک کشید، مادرم دیگر به خانه نیامد، سه ماه بعد متوجه شدیم که مادرم با مردی رابطه دارد که آن مرد متاهل هست. مادرم می خواست طلاق بگیرد اما پدرم گفت طلاق نمی دهد. بعد مادرم آشتی کرد و برگشت اما ...
تعرض به منشی با وعده ازدواج
شدت آسیب دیدم و حتی به خواستگارهایم جواب رد دادم تا اینکه مدتی برای اینکه گذشته ام را فراموش کنم، در شرکت دیگری مشغول به کار شدم. سه روز قبل سر و کله مرد متجاوز دوباره پیدا شد و راه مرا داخل خیابان سد کرد. او این بار از راه دوستی وارد شد و ادعا کرد همسرش را طلاق داده و به خاطر آن حادثه ای که برای من رقم زده، تصمیم دارد با من ازدواج کند. او مرا فریب داد و دوباره مرا به محل کارش کشاند تا با هم درباره ...
شکایت منشی از مدیر شرکت به اتهام شکنجه و آزار شیطانی / در تهران رخ داد
.... اما هراس آن شب همیشه همراهم بود و می ترسیدم که نکند مدیر شرکت بازهم به سراغم بیاید. دختر جوان گفت: ترس و وحشتم، بعد از سه سال به واقعیت تبدیل شد و شاهین دوباره با من تماس گرفت. او به من گفت که در این سال ها دچار عذاب وجدان شده و می خواهد جبران کند و قصد ازدواج با مرا دارد. با حرف هایش مرا فریب داد و به شرکتش دعوت کرد. من هم خوش خیال، راهی شرکت شدم اما او سه روز مرا در شرکتش حبس کرد و ...
عمرا اگه می دونستید این بازیگر معروف داماد شاه قاجار است ؟!
سهیلا در آمریکا به دلایل مشکلات خانوادگی از داریوش طلاق گرفته و با دو پسرش همانجا ماندگار میشوند و داریوش تک و تنها به ایران برمیگردد. او بعد از انقلاب به فعالیت خودش ادامه داد و دهها کتاب راجع به تاریخ هنر و نمایش ایران و نمایش نامه نوشت. داریوش اسدزاده اینبار در76 سالگی برای سومین بار ازدواج کرد. نام سومین همسر او طاهره خاتون میرزایی است. طاهره زندگی عاشقانه ای را کنار داریوش سپری کرد و ...
پسر سارق: ای کاش پدرم مرا به زندان می انداخت
سالار به جرم سرقت چند قطعه طلا از خانه شهروندی بازداشت شده است. او برای سایت جنایی از زندگی اش می گوید. *سابقه داری؟ نه؛ اما این سرقت که به خاطرش بازداشت شدم، اولین سرقتم نبود. من دوبار دیگر هم سرقت کردم. *یعنی پلیس نتوانست تو را دستگیر کند؟ کسانی که از خانه شان سرقت کرده بودم از من شکایتی نکردند و فقط خواستند اموال سرقتی را برگردانم. *از کجا ...
دوستم مرا برای دوست پسرش برده بود/ با قمه مرا ترساند و تعرض کرد
این دختر 17 ساله در شکایت خود گفت: پدرم مردی معتاد است که از چند سال پیش به زندان افتاده از طرفی مادرم نیز به دلایلی صلاحیت اخلاقی سرپرستی من را ندارد به همین دلیل دادگاه من را به یک مؤسسه خیریه سپرده است و من در آنجا با دختران دیگر زندگی میکنم و در دبیرستان درس می خوانم. مشکلم از وقتی شروع شد که یکی از دوستانم به نام مریم با پسری به اسم مجید دوست شد. مریم مرتب از مجید برایم ...
ارتباط نامشروع در پارک شهر !
دختر 25 ساله ای گفت: از روزی که به خاطر دارم همواره شاهد درگیری و قهر و آشتی های پدر و مادرم بودم به طوری که دیگر این رفتارها برای من و تنها برادرم عادی شده بود. پدرم اعتیاد شدیدی به مصرف مواد مخدر و الکل داشت تا جایی که همیشه بطری مشروبات الکلی او در یخچال منزل خودنمایی می کرد و من هم بر اثر کنجکاوی گاهی به بطری مشروب و گاهی به سیگار و شیره اش دستبرد می زدم مدتی بعد برادر کوچکم نیز با من همراه ...
مرد هزار چهره سایت های همسریابی به دام افتاد
فوت کرد و من تنها شدم. وضع مالی خوبی دارم و تصمیم نداشتم دوباره ازدواج کنم، اما مدتی قبل در میهمانی شبانه ای در جمع دوستانم بودم که یکی از دوستانم سایت همسریابی را به من معرفی کرد و گفت می توانم از آن سایت با فرد مورد اطمینانی آشنا شوم و بعد ازدواج کنیم. من عضو سایت همسریابی شدم تا اینکه پس از چند روز با مردی به نام شهرام آشنا شدم. او خودش را مهندس کامپیوتر معرفی کرد و گفت شرکت بزرگی دارد و تنها ...
از بیماری شوهرم سوء استفاده کردم و به منزل دوست پسرم رفتم...
وسیله بی مصرف که چند روز از آن استفاده کرده بود و حالا که دلش را زده بودم مرا در شلوغی خیابان رها کرده بود. من عاشق او شده بودم و به خاطر این عشق از شهر خودم راهی تهران شدم همسر بیمارم را فریب دادم و مثل یک همسر چندین روز در کنار ندیم بودم و او مرا درست مثل یک وسیله مصرفی دور انداخته بود. سرخورده و شرمنده به شهرم بازگشتم و درست زمانی که تصمیم گرفتم گذشته را جبران کنم و با پنهان ...
دستگیری 7 زن و مردجیب بر قبل از سرقت در استادیوم آزادی
خلاف آنها همین جیب بری بود. راستش پدر و مادرم را درست و حسابی نمی دیدم برای اینکه آنها بیشتر عمرشان را در زندان به سر می بردند و من هم نزد اقوامی بودم که آنها هم خلافکار بودند. پدر و مادرم گاهی اوقات برای انجام کارهای خلافشان مرا با خود می بردند و من از همان بچگی با سرقت آشنا شدم. او ادامه داد: زمانی هم که بزرگ شدم با بهزاد، سارق خانه ها ازدواج کردم و با همدستی هم سرقت ها را انجام می ...
وصیتنامه تصویری حاج قاسم سلیمانی با صدای فرزندان ایشان + فیلم
جهنّم حق است، سؤال و جواب حق است، معاد، عدل، امامت، نبوت حق است. خدایا! تو را سپاس می گویم به خاطر نعمتهایت. خداوندا! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجسته ترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم. اگر توفیق صحابه رسول ...
راهی که انتخاب کردم، راه حسین(ع) بود
یا به حال پدر و مادرم گریه می کنید که این خود شرک است و اگر چنین باشد بنده راضی نیستم، اما اگر به خاطر اینکه من شهید شده ام گریه می کنید شرط دارد و شرطش این است که باید اشک چشمتان روغن سلاح شهید باشد یعنی راه شهید را ادامه دهید اگر چنین نباشد اشک چشم مقداری آب شور است که از بدنتان خارج شد بر هیچ کس منت نگذارید و بنشینید در خانه تان. یک مؤمن باید سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ ...
شهیدی که در جانبازی به خواستگاری رفت و روز عقد دخترش نبود
داشت نوه اش را ببیند. بابام نیست، نمی خواهم فرزندی بیاورم. امسال دخترم باردار شد، در همین ایامی که همسرم شهید شد، نوه اش به دنیا آمده است. فکر می کنم اگر شهید اکبری برگشت، به خاطر نوه اش برگشت. غم هجران تمام شد وی درباره دیدار با همسرش، بعد از هفت سال در معراج شهدا افزود: وقتی همسرم را در معراج شهدا دیدم، به او گفتم خوش آمدی. غم هجران تمام شد و می دانم به خاطر نوه ات برگشتی و با ...
بازیگری فقط عشق است
، دنبالم می گشتند. فاصله خانه تا میدان هم خیلی زیاد بود. ساعت 9 شب بود که دیدم یکی مرا از پشت سر گرفت. پدر و مادرم بودند. با نگرانی دنبالم گشته بودند. یک کتک مفصل هم خوردم(می خندد). یعنی می خواهم بگویم از کلاس اول ابتدایی عاشق سینما و بازیگری بودم. گویا در سال های اخیر در حوزه فعالیت های اجتماعی و کارهای خیریه هم خیلی فعال هستید. پیش آمده که من سال تحویل را کنار خانواده نبوده ام و ...
روایت همسر "شهید اسدللهی" از اولویت های او
جواب مثبت را به آن ها دادیم، یک هفته طول کشید. بعد از یک ماه صیغه محرمیت، عقد دائم ما خوانده شد و پس از اینکه سه ماه عقد بودیم عروسی کردیم. 30 آذر، شب یلدا محرم شدیم و اردیبهشت هم عروسی کردیم و زندگی مشترک ما آغاز شد. حمید آقا اولین خواستگار من به صورت رسمی بود و چون خواهر بزرگ تر داشتم مادرم موافقت نمی کرد که من قبل از خواهرم ازدواج کنم و همین باعث شد من خیلی درگیر ازدواج نباشم که ...
به یاد اولین معلم ورزش نی ریز
با مرحوم سیدحسن فقیه، دکتر حاج محمدی و عبدالحسین مهدوی راهی مشهد مقدس شد. او می گوید: در دانشسرای عالی قدیم (دانشگاه تربیت معلم جدید) در تهران قبول و در سال 1351 فارغ التحصیل رشته تربیت بدنی با گرایش والیبال شدم. کمالیان رئیس اداره فرهنگ نی ریز (اهل سیرجان) از من خواست که به نی ریز بیایم. من به شرط اینکه تمام وقت کار کنم، پذیرفتم؛ چون کار نبود، چند ساعت جغرافیا، فیزیک، املاء ...
سفر به بهشت ایران جایی برای التیام دردها
شان می کرد. ای کاروان آهسته رو آرام جانم می رود آن دل که با خود داشتم با دل ستانم می رود این آخرین دیدار من و برادرم بود، برادرم رفت و آسمانی شد و من مانده ام با تمام این سال های انتظار. که هر لحظه وجودش را در کنار خود حس می کنم و شوق دیدارش می خواهد قلب خسته را از زندان سینه ام جدا کند. سالها بعد وقتی ازدواج کرده و صاحب همسر و سه فرزند شدم فرزندانم بزرگ شدند و ...
سرنوشت تلخ پسر نوجوانی که گورخواب شد
اگرچه طلاق پدر و مادرم مسیر زندگی مرا تغییر داد و سرنوشتم به گونه دیگری رقم خورد اما احساس می کنم خودم نیز در تباه شدن آینده ام و این روزگار فلاکت بار مقصر هستم چراکه وقتی برای اولین بار دوستانم مرا تشویق به مصرف هروئین کردند هیچ گاه نتوانستم کلمه نه را بر زبان جاری کنم [...]
درخواست طلاق از تازه عروسی که در غذا سیر و پیاز می ریزد
درخواست طلاقش را در ششمین ماه ازدواج شان توضیح دهد. تازه داماد که فرید نام داشت گفت: آقای قاضی از لجبازی ها و یکدنگی همسرم خسته شده ام. تمام فامیل و دوست وآشنا می دانند من از سیر و پیاز متنفرم و به غذایی که این مواد داخلش باشد نمی توانم لب بزنم. مادرم همان روز خواستگاری به همسرم گفت که فرید چنین عادتی دارد و غذا پختن برایش خیلی سخت است او هم قبول کرد. اما فقط یک ماه توانست رعایت کند بعد کم ...
دعا کردن را هیچوقت فراموش نکنید
و این انقلاب، اهمیتی به مدرک گرایی نمی دهد، امیدورام که در زندگی و کارتان، موفق باشید. در اینجا از اقوام و خویشان و آشنایان و دوستانم می خواهم که مرا حلال کنند و اگر من به آنها بدی کردم، مرا ببخشند و از مادرم می خواهم که زیاد برای من ناراحت نباشد چون که من به راهی رفته ام که راه حسین بوده است و مادر، باید خوشحال باشی که لااقل، یک فرزند تقدیم اسلام کردی و مادر، من از تو می خواهم که مرا ببخشی و مرا حلال کنی و از برادران و خواهرانم می خواهم که مرا حلال کنند. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته انتهای خبر/ ...
روایت راوی جنگ؛ شهیدی از لشکر خوبان
ر به ضرر خود یا دیگری بود او همیشه سعی می کرد قلب هیچ کسی را از خود رنجیده خاطر نکند او برایم نه تنها پدر بلکه رفیق بود دوران هایی که من با پدرم گذرانده ام گمان نکنم هیچ پدر و فرزندی گذرانده باشد زمانی که او راوی دفاع مقدس در راهیان نور بود همیشه مرا همراه خود می برد. روزی از این روزها که داشت برای زائرین شهدا روایت می کرد همه آنها را به شهدا قسم داد تا برایش طلب شهادت بکنند. ...
طلاق به خاطر قرمه سبزی خواهر شوهر
می بینی نه تغییر می کنم نه به خاطر تو دست از خواسته هایم می کشم. قاضی بعد از شنیدن مشاجرات این زوج به آن ها گفت که دو ماه نزد مشاور بروند و اگر مشکلشان حل نشد حکم طلاق را صادر خواهد کرد. امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی در این پرونده می بینیم که سیما با اینکه وارد یک زندگی مشترک شده، اما انگار همچنان در دنیای دیگری برای خودش زندگی می کند و اصلاً اهمیتی به خواسته های ...
وقتی شبمان شب چله شد
.... گندم اینطور تُردتر می شد و وقتی با شاهدانه حرارت می دید و بقول قدیمی ها بو داده می شد و به او نمک می زدی دیگر هیچ رقیبی بین خوراکی های شب چله نداشت. رنگ و بو را مادربزرگ می بخشید که بخشی از موهای حنابسته اش قر خورده از زیر چالمه آویزان شده بود و می نشست وسط خانه، لب کرسی زغالی و همه چیز را دور خودش می چید و بینمان مشت مشت تخمه پخش می کرد کنار مادرم چند پلاستیک هم بود که ...
خواننده آهنگ آخ تو شب یلدای منی! ؛ می خواستند من را بکشند!
.... در خانواده جز شما کسی در حوزه موسیقی فعالیت دارد؟ پدر و مادرم صدای خوبی دارند، ولی به طور جدی وارد این عرصه نشدند. اما خواهرم در گروه کر خوانندگی می کند و در ترانه شب طولانی همراه مادرم همخوانی داشتند. پس می شود گفت درخانواده علاقه مند به موسیقی بزرگ شدید؟ بله، یادم می آید وقتی بچه بودم پدرم یک ارگ یاماها قدیمی داشت و از من می خواست ارگ بزنم. همان زمان آکوردها ...
با فامیل معامله نکن
سفره را به من داد و گفت آن را روی پیش بخاری (تاقچه) بگذارم. من فکر کردم باید آن را روی بخاری قرار بدهم و در نهایت آن سفره آب شد و تقریبا از این کارها زیاد می کردم. اتفاقا یکی از اعضای فامیل که نمی توانم اسم ایشان را بیاورم با سر تراشیده به خانه ما آمده بود. مادر و پدرم با او شوخی می کردند و به دلیل این که نمی توانست چیزی به آنها بگوید، من را به زور آرایشگاه برد تا مرا هم کچل کند و بعد به دلیل نداشتن ...
لقب دلچسب عموی کودکان ایران برای فرهاد بشارتی ! / شادی ظاهرمان فقط برای مردم است ! + فیلم گفتگو در رکنا
اموزشی را بگذرانیم. همین باعث شد که به دانشگاه بروم. ماجرای عشق و ازدواج فرهاد بشارتی فرهاد بشارتی در خصوص عاشق شدنش گفت : هر کسی عاشق می شود بعد از آن ازدواج می کند و یا ازدواج می کند بعد عاشق می شود، برای من هم این طور بود که همسرم را نمی شناختم و به صورت سنتی ازدواج کردم اما در همان زمان آشنایی و نامزدی به ایشان علاقه مند شدم و 18 سال زندگی مشترک ما با عشقی سرشار گذشت و ...
حضرت زهرا (س) هم در سخن، معلّم حجاب بود، هم در رفتار، اسوه عفاف
السلام نیز همانند سایر مسلمانان زندگی می کرد و هنگام توانمندی، دیگران را برخود مقدّم می داشت. تا چند سال، وضع به همین منوال سپری شد. علی علیه السلام و فاطمه علیه السلام در خانه زیراندازی جز یک پوست گوسفند نداشتند. فاطمه علیه السلام صبر کرد و سختی های زندگی را به خاطر رضای خدا و خشنودی پدر و شوهر خویش تحمّل نمود. پیامبر (ص)ضمن باخبر بودن از وضع زندگی علی علیه السلام و فاطمه علیه السلام ، پیوسته ...
نشست 172 دگرخند با موضوع طنز و ترجمه برگزار شد
من این کتاب را می خواندند، لذت می بردم. بعدها متوجه شدم که چه طنز عمیق سیاسی در آن وجود داشت. به واسطه شغل پدرم و مأموریت هایی که داشت، به شهرهای مختلف می رفتیم و دسترسی مان به مجلات مختلف زیاد بود. من در آن سال ها از خوانندگان مجله توفیق و سال های بعدتر خواننده مجلات گل آقا بودم. وی درباره تحصیل در مسکو و شرایط جامعه آن زمان روسیه گفت: زمانی که به مسکو رفتم سال 1971 میلادی (حدوداً اوایل ...
دیگه وقتشه خودت تو خونه درستش کنی و دیگه بسته های آماده نخری! | طرز تهیه ناگت مرغ + ویدئو
.... با قدری تلاش، وقت شناسی و دقت به آن دست می یابی. 4- ویژگی های شما عبارت اند از: جدی، دانا، ناقلا، انتقام جو، شیرین بیان، خودخواه، سیاستمدار، مودب، پشتکاردار، مدیر، دقیق، ثروتمند، با سلیقه، مقبول، عاشق مالکیت، منطقی، رفیق دوست، زود رنج، دست شما نمک ندارد و ارزش واقعی شما را نمی شناسند. 5- مسافرت را توصیه میکنم. ازدواج عملی می شود ولی طلاق صورت نمی گیرد. خرید و فروش هر دو سودآور ...