گلاب آدینه: با خواندن فیلم نامه آبجی خشکم زد
سایر منابع:
سایر خبرها
سیمرغ 42|شاه حسینی: اقتباس معنای مشخصی دارد؛ پلان به پلان دست ناپیدا را زندگی کرده ام
خواست برای این گروه فیلمی بسازم تا اینکه دیدم مقام معظم رهبری مدت هاست تاکید داشتند که چرا راجع به این زن ها فیلمی ساخته نمی شود. شاه حسینی درپایان خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه کار و تخصصم فیلمسازی است تصمیم گرفتم داستان این زنان را بسازم و برای همین دست به درون بردم و فیلمنامه دست ناپیدا را نوشتم، حتی در این فیلم طراح صحنه و لباس هم خودم هستم چراکه دیدم ماهرترین افراد را هم که برای اینکار استفاده کنم باز هم بهتر است خودم اینکار انجام دهم چراکه من خودم این تجربه را زندگی کرده بودم. پایان پیام/ ...
جزئیات جدید از جنایت هولناک در مشهد | جوان 20 ساله شوهرخواهرش را کشت
نتوانستم برای لحظه ای خشم خودم را کنترل کنم که این گونه سرنوشتم رقم بخورد. ریشه این گونه جنایت ها را در بروز خشم آنی می دانی؟ اگرچه این موضوع بسیار مهم است و کسی که خشم خود را کنترل کند هیچ گاه دستش به خون آلوده نمی شود اما بی کسی و تنهایی و نداشتن راهنمای درست در زندگی هم بی تاثیر نیست. اعتیاد هم داری؟ نه! فقط سیگار می کشم از روزی که برادرم فوت کرد من هم به مصرف سیگار روی آوردم گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، بررسی های بیشتر درباره این جنایت وحشتناک با دستورات قاضی عارفی راد ادامه دارد. ...
فوری | محسن آذر باد به استقلال می آید؟
...> شایعاتی درخصوص پیشنهاد استقلال به این بازیکن منتشر شده بود که آذرباد در گفت وگویی تلویزیونی به این شایعات و همچنین جدایی از مس رفسنجان واکنش نشان داده است. آذرباد درباره جدایی از مس رفسنجان بیان کرد: من طی صحبتی که با مدیرعامل باشگاه مس رفسنجان داشتم، به صورت توافقی جدا شدم. فکر می کنم زمانش رسیده بود که خداحافظی کنم. 6 فصل در مس رفسنجان بودم و دوران خوبی داشتم و شاید در این خصوص بعدا ...
ناگفته های همسر شهید مدافع حرم فاطمیون محمد رضایی
دیگرش پذیرای ما بودند و در طول گفتگو کنار ما نشستند تا روایت مادرشان را به طور کامل بشنوند. خانم شریفی بی هیچ کم و کاستی برای ما از عاشقانه هایش با جوانی گفت که چند سال بعد، همه دار و ندارش را گذاشت تا برای دفاع از حرم به سوریه برود. جوان عاشقی که مال و البنون ، مانعش نشدند و نتوانستند تصمیمش را عوض کنند... حال علی جرأت 16 ساله، جهان دل 15 ساله و ارشیا 12 ساله ادامه دهنده راه پدر هستند ...
روایت از شبی که محمدرضا حیاتی خواست در ایران بماند
ی دوست داشتم به خاطر صدایِ خسرو خسروشاهی دوبله او را انجام دادند و اگر صدایِ او نبود حتماً آنقدر با آلن دلون ارتباط گرفته نمی شد. حیاتی به علاقه اش به کارتون و حتی دوبله کارتون که در گذشته تجربه کرده اشاره کرد و گفت: من خیلی کارتون دوست دارم اوایل کارم در خبر چند کارتون هم کار کردم و دوبله کردم. یادم نیست اما به دهه 60 برمی گردد و الان اگر می خواستم دوبله کنم صدای مورچه خوار را برای دو ...
آرایشگران خدامحور: کاشت ناخن نه! برای برداشتن رایگان ناخن، روی ما حساب کنید
را بردارد یکی از آرایشگران گروه صیانه هم تعریف می کرد: وقتی برای یکی از خانم ها کار ریمو ناخن را انجام دادم، خیلی منقلب شده بود. اشک می ریخت و می گفت: عنایت خاص حضرت زهرا (س) بود که من امروز آمدم اینجا و کاشت ناخنم را برداشتم. گفتم: چطور؟ گفت: من امروز، نوبت ترمیم ناخن داشتم. قبل از آن، به سالن شما مراجعه کردم و اینجا اطلاعیه برداشت رایگان کاشت ناخن را دیدم. همین که درباره این کار توضیح ...
پاسداشت فریدون اسماعیلی در شبکه مستند
کارگردانی نیز شدم. بسیار دوست داشتم از تجربه و دانش قدیمی ترها نیز بهره ببرم؛ دراین بین جای استاد فریدون اسماعیلی بسیار خالی بود. سراغ ایشان را گرفتم؛ به من گفتند که ایشان ترجیح داده دیگر فعالیتی نداشته باشد و همکاری اش را قطع بکند. وقتی بیشتر جویا شدم متوجه شدم که ظاهراً بی احترامی هایی به ایشان شده و به همین دلیل دوست ندارد در رادیو کار بکند و به سمت دوبله رفته اند. یکی از حسرت های من همین موضوع ...
اشک ها و لبخندها
اینکه بیشتر در کنار بچه ها باشم و خدمت کنم، مشتاق تر می شدم. من به شغلم بسیار علاقه مند هستم و به هیچ عنوان شغل دیگری را انتخاب نخواهم کرد. وی ادامه می دهد: من سال پنجم ابتدایی بودم که برای بازدید از طرف مدرسه به مرکز معلولین ذهنی رفتیم. من با حضور در این مرکز بسیار متاثر شدم و همان جا با خودم گفتم آیا این امکان وجود دارد که در کنار این بچه ها کار کرد؟ زمانی که به انتخاب شغل رسید، وضعیت ...
بزرگ ترین پرونده تجاوز به عنف در ایران؛ چرا قربانیان م.س مقابل دادگاه همدان تجمع کردند؟
مریم دو زن دیگر که مورد آزار و اذیت م . س واقع شده بودند نیز خودکشی کردند. اظهارات یکی از قربانیان این زن که حالا 28 سال دارد از روز حادثه به اعتماد می گوید: حدود 4 سال پیش تازه از همسرم جدا شده بودم که با این آقای نامحترم آشنا شدم. چند بار دنبال ماشینم آمده بود و اصرار می کرد که می خواهد شماره مرا داشته باشد. اولین بار مرا به رستوران ایتالیایی برد و یک دسته گل رز به من هدیه داد ...
دست هایی با بوی نامطبوع که دنبال پول های تمیزند
خجالت بکشند . نشست کنار چاه و از اینکه کمرش زُق زُق می کند نالید؛ اما دوباره به ادامه حرف هایش برگشت: نزدیک به نیم قرن است که کارم همین است، سال ها به صورت روز مزد برای یکی کار می کردم و بعد خدا خواست و این ماشین مدل 55 را خریدم و شدم نوکر و ارباب خودم! با این بچه هایم را بزرگ کردم،جاهاز خریدم، عروسی گرفتم براشون، هر پنجشنبه شب جمع می شوند خانه مان و سفره ای که جلویشان باز می کنیم از ...
نوزده، بیست داستان کوتاه برگزیده جایزه ادبی یوسف
... ؟ خدا...؟ از زیر متکا یه جا کلیدی میکشه بیرون. هفتا حلقه ی زنجیر به هم وصله تا به یه طلق مربعی برسه که توش نوشته وجعلنا من الماء کل شی حی. آخه اون زندگیش پر از آبه، تمام داستانهایی که بلده درباره آبه، زندگی کرده توی آب، مرده توی آب نوزده بار، نه، بیست بار، هر روز، خندیدن و گریه کردنش توی آب بوده، چون اون یه غواصه. اون مادرزاد غواص بوده، جد در جدش، پدرش... پدرش که میخواست بره ...
این چه نذری بود کردی مادرِ من؟!
گنگ ازدواج کرده است. خواهرم که متوجه شد، زار زار گریه کرد و گفت: این مرد خودش که کور است، خانمش هم گنگ است؛ چطور با این ها زندگی کنم؟! صبح من با مادرم با یک مینی بوس از روستا به بازار شهر رفتیم و مقداری سوغات، یک پیراهن و یک چای گلاب گرفتیم و عصر با مینی بوس به روستا برگشتیم. همراه مادر و داییم رفتیم خانه این بنده خدا که نابینا بود و مادرم نذر کرده بود خواهرم را به ازدواج او در بیاورد ...
گزیده ای از یک پژوهش درباره ناباروری
توان گفت در مضمون ناباروری، استیگما (انگ اجتماعی) در حقیقت انتقال درد خصوصی فرد نابارور به دردی آشکار شده در سطح اجتماع است که دردی بس آزاردهنده تر از خود ناباروری است و اگر افراد استرس فاش شدن رازشان را نداشتند با مشکلات کمتری مواجه می شدند. سمیه: خیلی دلهره داشتم. فکر می کردم الان یکی یک حرفی بزند یک چیزی بگوید ولی خب زیاد پیش نیامد، برای خودم ناراحت بودم، الان فکر می کنم کار اشتباهی ...
نمایشی که قرار بود ماهچهره خلیلی در آن ایفای نقش کند/ ده هزار سال است که جامعه مردسالار دارد برای همه ...
در ادامه می خوانید. متن این نمایش هم مثل هر اثری که درگیرش هستم ریشه در زندگی ، تجربه زیسته و مطالعات من دارد. حدودا سال نود و پنج ایده این متن از روش زیست و رفتار خانم هایی که در خانواده و اطرافیانم زندگی می کردند به ذهنم رسید. نگارش اولیه تا سال 96 ادامه پیدا کرد. سال 96-97 با زنده یاد ماهچهره خلیلی در میان گذاشتم برای نمایشنامه خوانی. ماهچهره معتقد بود فقط روی صحنه حق مطلب ادا می شود ...
سلطان خر ایران کیست؟
منفی جامعه در آغاز و مشکلات را تشریع کنم. من در جبهه خط شکن بودم و علاقه داشتم و دارم که در این زمینه هم خط شکنی کنم و جامعه را با مزایای بیشمار پرورش خر آشنا کنم، چون می تواند به یک منبع کارآفرینی و ایجاد شغل بسیار خوب بدل شود. از این رو و با توجه به جنبه برندینگ ماجرا عنوان سلطان خر ایران را انتخاب کردم. حاجی جمهوری در ادامه گفت: یک شیشه شیر 250 سی سی شیر الاغ 100 هزار تومان قیمت دارد ...
هنوز خواب خبر می بینم
به گزارش اطلاع با ما به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، محمدرضا حیاتی، گوینده سابق خبر مهمان دومین قسمت برنامه برمودا شبکه نسیم بود. او در پاسخ به سوال نجف زاده که آیا دوست داشتید از زندگی تان فیلم ساخته شود، گفت: همیشه دوست داشتم از دورانی که خودم را شناختم و وارد کار و زندگی شدم، رمان و فیلم بسازم. با توجه به خصوصیات شخصی ام ژانر فیلمم کمدی نمی شد، ولی فکر می کنم بیشتر به سمت ملودرام پیش می رفت ...
کارگردان دست ناپیدا : سختی ها را با توسل به حضرت زینب(س) گذراندم + صوت
دست ناپیدا همراه می شویم. ایکنا – در جشنواره چهل و دوم فیلم فجر بعد از حدود 10 سال با فیلم دست ناپیدا حضور پیدا می کنید. در ابتدای گفت و گو پیرامون این فیلم توضیح دهید. این فیلم در حقیقت قسمت دوم شب به خیر فرمانده است. در این کار آنچه در هشت سال دفاع مقدس تجربه کرده بودم را در قالب یک اثر نمایشی تصویر کردم. فیلم، داستان زنانی است که لباس های رزمندگان را در زمان جنگ می شستند و ...
سرگذشت قلدر محله
آوردم و با برادرم به این کارهای خلاف ادامه دادم. در همین دوران بود که قلدری های من و برادرم شروع شد. هرکجا دعوایی به راه می افتاد من قمه برمی داشتم و با برادرم وارد درگیری می شدم. همه اهالی محل از رفتارهای خشن من وحشت داشتند. این ترس ها موجب می شد تا من بیشتر به خلافکاری هایم ادامه بدهم. کمی که بزرگ تر شدم پدرم یکی از طبقات ساختمان را در اختیار من وبرادرم گذاشت تا خواهرم در خانه راحت باشد ...
تجربیاتم به درد معلم ها می خورد
گفت چرا مادر من در طول 30 سال فقط در 2 مدرسه درس داده است ولی خانم جوادی در 9 مدرسه مشغول بوده است. چون من انتخاب می کردم زیرا ضعفی در ارتباط گیری کلامی داشتم و نمی توانستم خواسته هایم را بگویم و پیشنهاد بدهم و از این رو هر چه مدیر می گفت اطاعت می کردم و وقتی شرایط طوری بود که نمی توانستم ادامه بدهم به جای این که حرفم را بزنم ترجیح می دادم، نباشم. در حقیقت شما به نوشتن پناه برده اید. ...
از بیمه تا ویدیو چک با ملی پوش والیبال سپاهان
، فقط والیبال کار کردم. فارس: چه زمانی برای اولین بار به تیم ملی راه یافتید؟ مرادیان: سال 1387. فارس: حس و حال اولین حضور در تیم ملی چطور بود؟ مرادیان: حس غرور و خوشحالی داشتم، چون نماینده دختران والیبالیست اصفهان بودم، از طرفی هم شرایط سختی به دلیل دوری از خانواده، آسیب دیدگی ها و تمرینات پرفشار را تجربه کردم. فارس: در چه تیم های باشگاهی حضور ...
امتداد یک دیدار/ روایت خواندنی فعالین دانشجویی از دیدار بانوان با رهبر انقلاب
را که باید مطرح می شد، مطرح کردند و کار ما را راحت کردند. از اولی که برای این سخنرانی آماده می شدم در نظرم بود که چیزهایی را مطرح کنم که خودم در دوره دانشجویی به آنها نیاز داشتم. فکر کردم به عنوان یک دختر دانشجو چطور می توانم نسبت خودم را با دانشگاه، کشور، در حال و آینده تعریف کنم و سعی کردم از این زاویه به موضوع وارد شوم. وقتی دیدارهای آقا برگزار می شود، در ابتدا یک فضای هیجانی وجود دارد که خیلی ...
ماجرای عطاران، فردوسی پور و تلویزیون
اجتماعی شبکه یک و 3 بودم. یک زمانی هم 5 ساعت از برنامه های شبکه 3 مال گروه اجتماعی شبکه یک بود، مانند طنزهای 77، برنامه های صبحگاهی و برنامه های دیگر که شبکه یک برای شبکه 3 می ساخت. آقای صافی 8 سال مدیر شبکه 3 بودند. برنامه 90 هم در دوره آقای هاشم رضایت در شبکه 3 ایجاد شد و این برنامه در دوره من هم ادامه داشت. به نظرم بنا به دلایلی این برنامه مقداری سیاسی شد. *در زمان خودم ما ممیزی کمی ...
افشاگری تازه درباره حذف فردوسی پور و تعطیلی برنامه 90/ویدئو
، چون آقای ناصر حجازی مرحوم شده بودند .تعطیلی 90 تصمیم سازمان بود اما قرعه این کار به نام آقای فروغی خورد. ممکن بود در دوره من هم این اتفاق بیفتد.اگر من بودم شاید یک جوری با آقای فردوسی پور کنار می آمدم. این بخش از گفت وگو را بخوانید ماجرای آقای فردوسی پور چه بود؟ اگر درباره این مساله حرف می زنید، صریح صحبت کنید و بسته بندی شده و در پوشش با ما سخن نگویید. من سال ...
چالش های طراحی لباس برای گیج گاه / با جهان کارگردان مواجه شدم
ساده و شلوارهای گشاد روی آوردند و لباس هایشان تغییر شکل پیدا کرد، خب در دهه هفتاد هم در ادامه دهه 60 تغییراتی به تبع آن صورت گرفت، چون جنگ پایان گرفته بود و ما به ثبات نسبی در شرایط سیاسی و اقتصادی رسیدیم از این رو با موج دیگری از مدگرایی مواجه شدیم. در این دوره واردات صورت گرفت و ما با شکل جدیدی از لباس های خارجی برای افراد جامعه روبه رو می شویم که رواج پیدا کرده است و تی شرت ها، مانتوهای خفاشی ...
اظهارات تکان دهنده یک قربانی تجاوز
جنسی قرار داد.... او در ادامه می گوید: من فقط گریه می کردم. او گفت مگر دختربچه ای که این کارها را می کنی! من به تو علاقه دارم و دست خودم نبود. مرا به تهران رساند و من آنجا چون خیابان ها را بلد نبودم با یکی از اقوام مان که تهران زندگی می کرد، تماس گرفتم که برایم ماشین بگیرد. به بهانه اینکه می خواهم خانه اقوام مان بروم از دست او فرار کردم. از آن روز به بعد جرات نکردم در مورد این حادثه با کسی حرفی ...