سایر منابع:
سایر خبرها
بسته پیشنهادی شعر در قرار سی و پنجم
مجموع امسال، رونق کتاب های شعر به اندازه سال های گذشته به خصوص سال های پایانی دهه 80 و نیمه اول دهه 90 نبود و به نظر می رسد تب و تاب خرید کتاب شعر به شکل محسوسی افت کرده است.با این حال، کتاب شعر خریدن و شعر خواندن از روی مجموعه آثار یک شاعر، هنوز طرفداران خاص خود را دارد و ما می خواهیم در این نوشتار بسته پیشنهادی خود را از آثار تازه حوزه شعر معاصر را که در نمایشگاه حضوری و مجازی می توانید پیدای شان ...
اعترافات تکان دهنده ستاره لیگ برتری؛ دعا می کردم مصدوم شوم تا مجبور به بازی نباشم/ از همسرم طلاق گرفته ...
دوستم نبود، تا زمانی که 12 ساله شدم و آن شخص هم رفت. 14 ساله بودم و فکر می کردم این آدمها دوستان من هستند، اما دوچرخه دزدیدند و دستگیر شدند. همه باهم گروه تشکیل دادند و گفتند میکایل دوچرخه را دزدید. سه سال با آنها دوست بودم هرروز با هم مدرسه می رفتیم، ولی باعث شدند به آدمها بی اعتماد شوم. آنتونیو که اکنون در شرایط روحی خیلی بهتری قرار دارد احساس می کند که می تواند تا سه سال دیگر به فوتبال ادامه بدهد و همچنین از بودن در وستهام خوشحال است. بیشتر بخوانید: اولین افشاگری درباره زندگی خصوصی جود بلینگام/ ستاره رئال مادرید عاشق دختر هلندی شد؟ +عکس ...
کتاب متن پنهان اشعار قیصر امین پور رونمایی شد
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) ، در این نشست محمدرضا ترکی، استاد و پوهشگر زبان و ادبیات فارسی با گرامیداشت یاد قیصرامین پور، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی گفت: رویکرد توجه به ادبیات انقلاب اسلامی تداوم داشته باشد و در این راستا به زودی کتاب ادبیات پایداری منتشر می شود. یکی از خدمت های قیصر امین پور به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پاسخ به ابهامات آیندگان درباره شعر همزاد عاشقان ...
روی نت دزفولی
کردم و متوجه شدم بعد از این بیتی که خواندم سر سینه ام وندیه درد گرونی / ندیدوم هرگز ازت یه دم مهربونی حال و احوال او منقلب شده و با این که زبان ما را نمی شناسد اما توانسته با این بیت و قطعه ارتباط برقرار کند. ترانه شما از کجا منشأ دارد؟ آیا پشت هر ترانه ای، داستان خاصی وجود دارد؟ ترانه هایم از زندگی ام سرچشمه می گیرند. به نظر من یک اثر هنری وقتی براساس حقیقت زندگی خود هنرمند نباشد ...
2 آسیب جدی نقد ادبی به روایت یک نویسنده و منتقد/ کتابخوان های حرفه ای مخاطبان اصلی پرسه در متن هستند
ظۀ خود ذخیره کند. اعضای بزرگتر خانواده اکثراً دانشگاهی و علاقه مند به ادبیات بودند؛ بنابراین از همان کودکی با کتاب و مطالعه آشنا بودم. در این میان قبل از ورود به مدرسه، برادر بزرگترم که هم اکنون نویسنده هستند برای من و خواهرم متناسب با شرایط سنی کتاب تهیه می کرد و حتی موقع خواب برای ما کتاب داستان می خواند. فکر می کنم همین موضوعات باعث علاقه ام به ادبیات و نوشتن شد. اما آغاز ع ...
نجات از قصاص قاتلی که مقتول را کف آشپزخانه دفن کرد!
مقتول به صورت تلفنی صحبت می کردم که صحبت مان طولانی شد و طی تماس های بعدی کم کم به هم علاقه مند شدیم اما بعد از مدتی پشیمان شدم و تصمیم گرفتم ارتباطم را با این زن قطع کنم. وقتی دیدم او موافق نیست و اصرار به ادامه این ارتباط دارد گفتم موضوع را به شوهرت می گویم. به همین خاطر صبح روز حادثه با شوهرش تماس گرفتم و از او خواستم باهم صحبت کنیم. عصر به خانه ما آمد و من هم موضوع را برایش شرح دادم که ...
هدیه سرخ برای نجات زندگی
نژاد شدم تا از تصمیم گیری برای یک انتخاب و عبور از دو راهی بخشش یا بی تفاوتی برایم بگویند. از آقای عباس نژاد پدر نورالدین می خواهم از نورچشمی خودش بگوید” پنجمین بار که مغزش را آنژیو کردند حالش بدتر شد و خون ریزی کرد.به زور دستگاه هایی که بهش وصل کرده بودند زنده بود. آن روز در بیمارستان بودم بعد از مدتی پزشک معالج گفت متاسفانه پسر شما دچار مرگ مغزی شده است. خیلی ناراحت شدم “آقای دکتر یعنی امیدی به ...
آقازاده واقعی کیست؟
کردند و مثل آقازاده های امروزی نبودند. درست است؟ نام کتاب، پیشنهاد مؤسسه بود. بله، مقصودمان شهدایی هستند که فرزند مسئولان بودند و پدران شان در جمهوری اسلامی مسئولیت هایی را به عهده داشتند. مثلاً پدران شان امام جمعه بودند، نماینده مجلس، عضو مجلس خبرگان رهبری و.... زندگی نامه این شهدا را نوشته اید؟ به شکل داستان است یا ذکر خاطره؟ ابتدا پدر شهید را معرفی کردیم و بعد از فعالیت ها ...
خطاط مصحف قطر: هر حرف از کلمات قرآن روحی ویژه دارد
دوم این مسابقات شامل کتابت دو جزء دوم و بیست و هشتم بود؛ که دو خطاط از جمله من در این مرحله موفق شدیم. من در سال 2004 سوریه را به مقصد قطر ترک کردم و سه سال و نیم خود را وقف کتابت قرآن کریم کردم. در این مدت تمام روز را مشغول کتابت بودم و تنها برای نماز خواندن دست از کتابت می کشیدم. سپس به مصر رفتم و این مصحف سه بار از سوی الازهر بررسی و تطبیق داده شد و سپس به استانبول رفتم تا آن را به ...
حدادعادل: پنج سال است که هر هفته معلم فرانسه دارم/ به قول داش مشتی ها پدر عشق بسوزد/ هیات های مذهبی که ...
...، منحنی ترسیم می کردم و چه سختگیری ها و تاکیدهایی بود که ما حتما مهندس بشویم. درواقع من هیچ وقت فکر نمی کردم که عاقبت کار سر از زبان و ادبیات فارسی دربیاورم. دانشگاه به رشته فیزیک رفتم و خیلی هم در کار فیزیک جدی بودم. من در دوره فوق لیسانس فیزیک شاگرد اول دوره خودمان بودم. پنج تا درس فوق لیسانسم با استاد ثبوتی بود. * کارشناسی ام را از دانشگاه تهران گرفتم. ارشد را شیراز بودم. خودم در 22 ...
عکس زن جذاب محمدرضا حیاتی و صفر تا صد خصوصی هایشان + عکس و بیوگرافی
سینما گفت: عاشق سینما بودم و محمدعلی فردین و آلن دلون را خیلی دوست داشتم به خاطر صدایِ خسرو خسروشاهی دوبله او را انجام دادند و اگر صدایِ او نبود حتماً آنقدر با آلن دلون ارتباط گرفته نمی شد. محمدرضا حیاتی به علاقه اش به کارتون و حتی دوبله کارتون که در گذشته تجربه کرده اشاره کرد و گفت: من خیلی کارتون دوست دارم اوایل کارم در خبر چند کارتون هم کار کردم و دوبله کردم. یادم نیست اما به دهه 60 برمی ...
شاعر آیینی باید در ساحت اهل بیت دو زانو بنشیند
از اینم انگار از گندم طلا می روید آنجا / من هم به سهم دست هایم خوشه جینم لب تشنه رفتم سمت سقاخانه در فکر / در واقعیت تر شد اینجا آستینم ای کاش می مردم در آن رویا که دیدم / آهو شدم سلطان نشسته در کمینم دیدم که با نامهربانان مهربانی / باید که می بردم به خواب آن دوربینم مابین کاشی های فیروزه سبکبار / یک جرعه ابر عاشقی روی زمینم از گنبدت خورشید می تابد شب و روز / خورشید را امشب کنارت شب نش ...
ما گمشدگان
کرد به انتهای خیابان که گنبد طلایی حرم دیده می شد و گفت: سلطان ایجا و تو خودخور ناخون کشی؛ وخی بوگو یا رضا. کی دست خالی رِفته از ای خانه، بوگو یا رضا. یاد رضا گفتنم افتادم و یاد نیتم که اگر دخترکم پیدا شود، دهه کرامت سال بعد ده زیارت اولی همراه خودم مشهد بیاورم. همان لحظه توی دلم گفته بودم: یا رضا. یاد حرف هایی افتادم که به مینا گفتم. اشک امانم نمی داد. توی خیابان امام رضا ...
ماجرای چاپلین و زنی که او را متهم به تجاوز کرد
پله ها پایین رفتم. وقتی به پشت در رسیدم چند لحظه مکث کرده و با احتیاط آن را گشودم. با منظره ی عجیبی مواجه گردیدم. در آستانه ی در مرد کوتاه قد پریشان حالی به چشم می خورد که پالتوی تیره رنگی به تن و کلاه شاپوی سیاهی بر سر داشت. وقتی درست در قیافه اش خیره شدم او را شناختم. او خود چارلی همان هنرمند مشهور بود که نامش زبانزد خاص و عام است. آخر شما که چارلی را فقط روی پرده ی سینما می بینید نمی ت ...
دیدار مسئولان ارشاد و کارآفرین برتر صنعت چاپ با هنرجویان هنرستان امام صادق (ع)
از شخصیت خودم شناخت کافی داشتم که دو خصوصیت مهم پشتکار و ریسک پذیری بالا در من نهادینه بوده و همین موضوعات دلیل پیشرفت من شد. بعد از کار در رشته های متفاوت به حوزه چاپ ورود کردم. وی ادامه داد: فعالیتم را از چاپخانه محراب واقع در خیابان سهروردی شروع کردم؛ همان طور که پیش تر گفتم در دانشگاه حسابداری خوانده بودم، دوستان و همکلاسی هایی داشتم که در بانک ها استخدام شده بودند، در آن زمان یکی ...
آشنایی با قصه های شهر در خانه توکا | درباره مرکزی که برای کودکان برنامه های قصه گویی برگزار می کند
صورت رسمی شروع به فعالیت کرد. در خانه توکا، تمرکز اصلی ما بر روی قصه گویی بود و تصور من این است که قصه و قصه گویی شامل موارد زیادی می شود. به عنوان مثال برای قصه گویی باید کتاب بخوانیم و داستان و شعر بلد باشیم. روزی کلمه storytelling را جست وجو کردم و متوجه شدم که قصه گویی دنیای عجیب و بزرگی دارد و ما در ایران هنوز در بُعد سنتی قصه گویی قرار داریم؛ این در حالی است که قصه گویی بر روی تمام ...
ادبیات؛ وطن حقانیت فلسطین
، به همان اندازه ای که اشعار عربی برای فلسطین جهانی شده، اشعار فارسی نیز جهانی خواهد شد چرا که شعر فارسی نیز مانند شعر در ادبیات عرب، غنای بسیار بالایی دارد. وقتی از شعرا و ادیبان عرب زبان که برای فلسطین نوشته اند، صحبت می شود، شاید تعداد اسامی محدودی مانند محمود درویش ، نزار قبانی ، غسان کنفانی و... برای ما نام آشنا باشند، در حالی که قطعا طی این سال ها جوانان اندیشمند فلسطینی، چه در خاک ...
محاکمه پسر جوان به اتهام قتل مادربزرگ
صحبت کنم. اما مادربزرگم باز هم صحبت را به مادرم کشاند و گلایه کرد. به او گفتم که مادرم دستش از دنیا کوتاه است و دیگر پشت سرش حرف نزن اما وقتی همچنان در حال صحبت بود عصبانی شدم و از کوره در رفتم و شالی که روی سرش بود را دور گردنش پیچیدم اما وقتی به خودم آمدم مادربزرگم دیگر نفس نمی کشید. خیلی سریع از کاری که کرده بودم پشیمان شدم. همان موقع برای اینکه پلیس را گمراه کنم تلفن همراه و دستگاه ...
روایت خادمی که رزقش را از شهداء گرفت
اگر آقا دعوت کرد من هم خادم شوم، سپس علی مسیر کارهای امور خادمین را مختصری توضیح داد. همان موقع پای ضریح آقا مشرف شدم و گفتم آقا جان من علاقه زیادی به خدمت در حرم مطهر شما را دارم اگر صلاح می دانید قسمت و روزی ام شود تا نوکر و خادم شما شوم. انتخاب برای خادمی حرم در کمتر از یک هفته روز بعد به دفتر امور خادمین که خروجی شیخ طوسی کنار دفتر امانات است، مراجعه کردم و ...
کتاب موج سوار لزوما کتاب خوب نیست
من بود، مدرسه رفته بود. این چه سالی است؟ درباره سال مشخصا 1360-1359 حرف می زنم که جنگ هم تازه شروع شده بود. آن زمان خواهرم برای من تن تن را می خواند. من خیلی عمیق تصاویر را نگاه می کردم و بالای شخصیت ها ابری بود که دیالوگ شخصیت ها را می نویسد. الان این طور نیست ولی در کلاسیک ها این طور بود. وقتی یک شماره از تن تن را خواهرم برای من خوانده بود به تدریج حفظ شدم در آن ابر چه نوشته شده است ...
حدادعادل: من و دکتر سروش شعر می گفتیم و در هیات های مذهبی می خواندیم
انقلاب به صداو سیما رفتم، بعد از آن وزارت ارشاد، بعد دوباره برگشتم صداوسیما، اما این دفعه عضو شورای سرپرستی بودم. نهایتا هم برگشتم به جایی که خودم دوست داشتم که وزارت آموزش وپرورش بود. با دکتر سروش در یک کلاس بودیم، عصر ها با هم از مدرسه به خانه می آمدیم، گاهی در محله خودمان، این هیات های مذهبی که جشن می گرفتند من و دکتر سروش شعر می گفتیم و هرکدام می خواندیم. شعر های در حد دانش آموزی بود ...
پروفسور کلمه ها
تحقیق و جست وجو در مفاهیم و تاریخ از کودکی با عمادی همراه بوده است. خود در این زمینه تعریف می کند: یکی از اولین انگیزه های من در تحقیق ریشه خانوادگی ام بود. درواقع ریشه خانوادگی من برایم ایجاد سوال می کرد. ما از قدیم در گذرگاهی از تحولات تاریخی حضور داشتیم. نسب خانوادگی ما به زمان ساداتی باز می گردد که در ابتدا به منطقه شمال ایران آمده بودند. من در سیر مطالعات و تحقیقاتم می خواستم برای تمام اتفاق ها جواب هایی بیابم. مثلا چرا بهرام گور در عراق پرورش یافت؟ چرا منطقه محل سکونت ما برای اقوامی که مورد هجوم واقع شده بودند یا برای سادات جالب توجه بود؟ علاوه بر این از کودکی سوالاتی در ذهن من وجود داشتند.این سوالات از نوشته های متفرقه ای بود که به تشویق پدرم می خواندم. مطالبی بودند که هیچ ربطی به همدیگر نداشتند اما بسیار متنوع بودند. از اسناد مالکیت گر ...
اگر آزاد نشده بودم بی شک امروز زنده نبودم / در زندان بازجویی و شکنجه نشدم / نامه شهریار به آیت الله ...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب کتاب پیر پرنیان اندیش، جمع آوری خاطرات هوشنگ ابتهاج توسط میلاد عظیمی و عاطفه طیه است که در سال 1391 توسط انتشارات سخن منتشر شد. هوشنگ ابتهاج در این کتاب به خاطرات خود در مواجهه با سؤالات گردآورندگان می پردازد. این کتاب در دو جلد و بیش از هزار صفحه منتشر شده است. انتخاب روزانه بخش هایی کوتاه از این کتاب را در سی قسمت برای علاقه مندان به تاریخ منتشر خواهد کرد. - عاطفه این بار اول بود که زندانی می شدین؟ بله بله... ...
گم شدن فلش معلم در کلاس درس
قرار دادم که اصلاً مشخص نشود که چیزی داخل آن قرار می گیرد . با ورود آخرین دانش آموز، کیسه نایلونی را برداشتم و از کلاس خارج شدم و به سمت دفتر مدرسه رفتم. فلش را از درون کیسه بیرون آوردم و به معلم کلاس تحویل دادم . خیلی از این اتفاق خوشحال شدم که هم شخصیت و اعتبار دانش آموزم حفظ شد و هم مطمئن بودم که بعد از این ماجرا، مسیر تازه ای برای زندگی اش انتخاب خواهد کرد . ...
پای سخن پیشکسوت حرفه عشق و دانش
....و مسئول انجمن های ادبی شهرستان بافق هستم. شعر کلامی الهی است کریمزاده اظهار نمود: از همان زمان کودکی، مادرم، شعله های علاقه به شعر و شاعری را در من شعله ور نمود. مادرم سواد نوشتن نداشته ولی سواد خواندن داشت و به سهولت روزنامه و کتاب می خواند و بیشتر گلستان را از حفظ بود. به یاد دارم زمانی که مادرم در قید حیات بود، بعد از سرودن شعر، با مادرم تماس گرفته و برایش شعر می خواندم و ...
فرار زن جوان از لجنزار تباهی | با آن مرد جوان به خانه مجردی شوهرم می رفتم و...
.... هر بار جمله مادرم به خاطرم می آمد که می گفت آرزو دارم تو را در لباس عروسی ببینم انگار قلبم آتش می گرفت. در این شرایط بود که به پیشنهاد عباس من هم به مشهد آمدم تا غم مادرم را فراموش کنم. این بود که ابتدا به خانه پدرشوهرم رفتم ولی مدتی بعد پدر عباس یک واحد آپارتمانی را برایمان اجاره کرد تا عباس وسایل و لوازم زندگیش را به آنجا ببرد. یک روز وقتی در خانه تنها بودم، یکی از ...
خاطرات الرجال
.... عریضه داده بود و در اول آن منتی بر اعلیحضرت گذاشته بود، بعد درخواست انجام کاری را برای معامله صدهزار بشکه نفت در روز که به قیمت تخفیف یافته بگیرد و بفروشد داده بود. چون منت گذاشته بود، شاهنشاه را عصبانی کرد. حق هم با ایشان بود. من خجل شدم و تمام روز ناراحت بودم ولی شب که سر شام رفتم، عریضه ای از بوتو رئیس جمهوری پاکستان دادم خواندند و جواب دیکته فرمودند. با من مدتی اظهار محبت کردند. می ...
ژنرال ملکوم، توپ های جنگی را به اردوگاه فتحعلی شاه هدیه داد
...، اما اضافه کرد، ولی اصلاً فکر نمی کرد آن طور که شما تعریف کردید رفتار کند من بسیار متعجب و حتی کمی ناراحت شدم که با این که همه چیز همان طور که ما انتظار داشتیم انجام شده بود، ولی میرزا با بی تفاوتی به مطالبی که من برایش تعریف می کردم گوش می داد تا جایی که نتوانستم خودم را نگه دارم و از او دلیل این بی تفاوتی اش را پرسیدم. جواب او برای من بسیار خوشایند بود، زیرا گفت: همه این ها خیلی ...
فردوسی؛ نگه دارنده زبان فارسی یا قوام بخش آن + فیلم
مصطفی جیحونی متولد 1324 و فارغ التحصیل رشته مهندسی راه و ساختمان از سال 1365 پژوهش درباره شاهنامه را آغاز کرد، از 1367 به تصحیح شاهنامه پرداخت و در سال 1379 این کار را به اتمام رساند که طی همان سال در پنج جلد به همت نشر شاهنامه پژوهی اصفهان چاپ و منتشر شد. از آن زمان تاکنون نیز همچنان به مطالعه در خصوص شاهنامه اشتغال دارد، هرچند به گفته خودش، بر اثر ممارست در نوشتن دچار آسیب در مهره های گردن و ...
نوشتن برای بچه ها کاری دلچسب و دوست داشتنی ست
...، برای بچه ها که بنویسی حالت بهتر هم می شود، فارق از مشکلات معیشتی حوزه نویسندگی و شعر که بسیار هم جدی هستند، نوشتن برای بچه ها کاری دلچسب و دوست داشتنی ست ، مخاطبانی مهربان و صاف و ساده مثل چشمه زلال، وقتی برایشان می نویسی دوست نداری حالشان را خراب کنی، پس از زیبایی می نویسی و سعی می کنی که زیبا بنویسی این خوب است، کم کم حال خودت را هم خوب می کند -چقدر کودک درون شما در خلق آثار حوزه ...