سایر منابع:
سایر خبرها
هشت هزار نقطه حادثه خیر کشور شناسایی شد/ بیشتر پروژه های مهر در حال تکمیل است
بنده در این خصوص است این است که چرا برای خدمات دهی به مردم پیش بینی درستی صورت نگرفته است. این مقام مسئول در توضیح رفتار خلبانی در خصوص محبوس کردن مسافران مشهد در هواپیما گفت: موضوع در حال بررسی است اما به هرحال رفتار خلبان و راننده اتوبوس باید براساس مقررات و قانون باشد.
روایتی خواندنی از نحوه شهادت سردار خیبر/ دیدار با محبوب در جزیره مجنون +عکس
مأمور تشکیل تیپ محمد رسول الله(ص) شدند، حاج احمد به عنوان فرمانده تیپ و شهید حاج همت به عنوان مسئول ستاد تیپ فعالیت می کردند. او در مدّت فرماندهی تیپ محمد رسول الله(ص) که بعد به لشکر 27 تبدیل شد در چندین عملیات به صورت خط شکن وارد شد.شهید همت سرانجام در عملیات خیبر در17 اسفند 1362 به فیض شهادت نائل و در گلزار شهدای شهرستان شهرضا به خاک سپرده شد. همچنین مزار یادبود این شهید والامقام در ...
همکاری 10 میلیون همیار پلیس در نوروز 96/ اعلام وضعیت راه ها به عهده پلیس است
گذاری شده که یک میلیون و 200 هزار آن خودرو و 480 هزار آن موتورسیکلت وارد چرخه حمل و نقل و ترافیک شده اند. رئیس پلیس راهور ناجا افزود: برآورد می شود که در روزهای آتی شاهد بارش برف و باران باشیم بنابر این شرایط سفر امسال یک شرایط متفاوت خواهد بود. این مقام ارشد راهور کشور به مردم توصیه کرد: برنامه ریزی کامل در این زمینه داشته باشند و تجهیزات مناسب، زنجیر چرخ و تجهیزات زمستانی را با ...
پول نفت برای موزه نفت
این موزه و برنامه برای حضور مردم برای آن اصلاح و جبرانی صورت گیرد. این جرثقیل تا روزی که محل گرفتن سلفی های فخرفروشانه آبادانی های و ایرانی ها شود راه زیادی دارد؛ راهی که برایش برنامه ریزی شده و تحققش تا حد زیادی به پول نفت وابسته است. موزه های نفت اتفاق مبارک و جدیدی است که نسبتی با سابقه صدساله نفت ندارد اما داستان همان ماهی ای است که حالا از آب گرفته اند و می تواند از همین جای کار به بعد، تازه ...
پدیده کازرون خواری!
، نماینده مردم فارس نیز بر آن صحه می گذارد. به گفته او، تأمین آب مصرفی اولویت اصلی در کشور بوده و اگر نیاز باشد 130 متر که سهل است مسئولان استانی باید منابع لازم برای خرید 10 هزار متر را نیز تأمین کرده و رضایت صاحب حقیقی ملک را کسب کنند. او با اشاره به اینکه مسأله آب و محیط زیست دو اولویت اصلی برنامه ششم توسعه هستند، گفت: هرگونه تصمیم اشتباه در این رابطه زندگی مردم استان فارس و شهر کازرون را به مخاطره خواهد انداخت و نمی توان به راحتی از کنار آن گذر کرد. ...
محور راهجرد -آشتیان در انتظار تدبیر مسئولان/احداث زیرگذر در این تقاطع بیش از یک میلیارد تومان اعتبار می ...
یک زیر گذر جان رانندگاه و مسافران را به خطر انداخته و آنها را با یک چالش جدی روبه رو کرده است. رانندگان در انتهای این مسیر که ابتدای ورود به اتوبان قم- اراک است، باید با سرعت کم خود دو بار پیاپی عرض جاده را طی کند و یک بار هم از دور برگردان استفاده کنند، تردد بالا با خودروهای سنگین از سمت جنوب و غرب کشور به سمت پایتخت در این نقطه تاکنون جان صدها نفر از همشهریان را گرفته است و علاوه بر ...
پیش بینی مصرف بیش از 95 میلیون لیتر بنزین در تعطیلات نوروز
میلیون لیتر برشمرد و تصریح کرد: در این بازه زمانی 45 میلیون لیتر نفتگاز مصرف شده است . وی افزود: با توجه به اینکه مازندران رتبه اول پذیرش مسافران در کشور را دارد ، پیش بینی می شود حدود 95 میلیون لیتر بنزین و حدود 50 میلیون لیتر نفتگاز در تعطیلات نوروز امسال مصرف خواهد شد . حسینعلی طالبی در خصوص برنامه های این شرکت برای تشویق مردم به استفاده از سوخت سی ان جی نیز گفت: توصیه به ...
سین مرگ آور جاده ها در کمین مسافران
سبقت های غیرمجاز رانندگان؛ خطاهایی که منجر به وحشتناک ترین نوع تصادف یعنی تصادف رخ به رخ می شود . 1000 دوربین در کمین متخلفان پلیس راهور برای ایمن کردن سفرهای نوروزی سعی در استفاده بیشتر از تجهیزات و فناوری دارد،اما طول جاده های کشور که حدود 200هزار کیلومتر برآورد می شود اعتبار مورد نیاز برای این کار را سنگین می کند، بنابراین پلیس برنامه ای ویژه برای حدود 80 هزار کیلومتر از ...
رونمایی از اولین اپلیکیشن موبایلی سازمان تاکسیرانی به زودی
به گزارش ایسنا، میثم مظفر صبح امروز در نشست خبری با اعلام رونمایی از اپلیکیشن موبایلی جابه جایی مسافر متعلق به شرکت تاکسیرانی گفت: این روزها فضای شهر متاثر از فعالیت شرکت های اپلیکیشن موبایلی جابه جایی مسافران است، اما امروز اعلام می کنیم که اولین سامانه و اپلیکیشن موبایلی جابه جایی مسافر متعلق به سازمان شرکت تاکسیرانی شهر تهران در نوروز 96 فعالیت خود را آغاز می کند. وی با بیان اینکه ...
نشانه های هک شدن گوشی موبایل
گروه فناوری: سرپرست معاونت تشخیص و پیشگیری پلیس فتا با هشدار به مسافران نوروزی درباره جلوگیری از سرقت اطلاعات شخصی از راه اینترنت رایگان، گفت: بسیاری از هم وطنان در ایام نوروز و در سفر، با لپ تاپ، تبلت یا گوشی هوشمند خود در هرکجا به اینترنت رایگان وصل می شوند، غافل از اینکه بسیاری از هکرها از راه همین اینترنت رایگان اقدام به سرقت اطلاعات شخصی افراد می کنند. بیشتر هکرها در مراکز اقامتی بین راهی و ...
آماده سازی مسجد تاریخی وکیل شیراز برای ایام نوروز
مختلف کشور عزیزمان است. وی ادامه داد: بمناسبت فرا رسیدن ایام نوروز مراحل آماده سازی، غبارروبی و شستشوی این مسجد از 25 اسفند ماه آغاز می شود. صفری گرائی بیان کرد: همزمان با ایام نوروز خیمه های معرفت دینی در قالب 7 غرفه در این مکان برپا می شود. وی از برپایی نمایشگاه کتاب در مسجد وکیل خبر داد و تصریح کرد: سه غرفه نمایشگاه کتاب با موضوعات نیاز روز جامع در دسترس علاقمندان قرار خواهد گرفت. صفری گرائی اظهار داشت: تهیه لباس متحدالشکل ویژه خادمین و برپایی ایستگاه صلواتی در ایام نوروز از دیگر برنامه های اجرایی در این مکان تاریخی فرهنگی می باشد. انتهای پیام/ ...
کسبه بازار: مثل "غزه" شدیم/ میگلی نژاد: با گاری بار جابجا کنید+تصاویر
پیاده رو کمک می کند اما نمی توان این موضوع را نادیده گرفت که با این اقدام شهرداری مشکلات زیادی برای تردد اهالی بازار ماهی فروشان و حتی عبور و مرور مردم به وجود آورده است. بازار ماهی فروشان که از جاذبه های گردشگری بوشهر است و همه مسافران به خصوص در ایام عید وقتی به بوشهر سفر می کنند حتما از این بازار دیدن و خرید می کنند اما امروز با بسته شدن و سنگ فرش کردن خیابان انقلاب، اقتصاد و موقعیت این ...
بهره برداری از تجربیات معاونین آموزشی ادوار گنجی گرانبها برای ارتقای آموزش علوم پزشکی کشور
انجام شده، یکی از این اقدامات راه اندازی مرکز ملی تحقیقات راهبردی آموزش علوم پزشکی که اقدام خوبی بوده است و لازم است اقداماتی برای آشنایی بیشتر افراد با این مرکز صورت پذیرد. وی با بیان اینکه برای برآورد نیروی انسانی مورد نیاز مناطق کشور ضروری است انباشت نیرویی که در شهر تهران شده را ساماندهی کنیم؛ اظهار داشت اعتباربخشی بحث بسیار مهمی در ارتقای آموزش علوم پزشکی است که خوشبختانه در بسته ...
افراد نخبه در انتخابات ثبت نام کنند
...، دو هزار روستا و دو نقطه عشایری لرستان برگزار می شود. به گزارش ایسنا، حبیب الله خجسته پور در همایش استانی مجریان، ناظران و بازرسان انتخابات شوراهای شهر و روستای لرستان که در استانداری لرستان برگزار شد، گفت: نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حکومت مردم بر مردم و مبتنی بر مردم سالاری دینی است. وی با اشاره به این که در هیچ نظامی نمی بینیم که بعد از 50 روز از انقلاب یک همه پرسی در کل کشور ...
شوالیه های مرگ
به گزارش شفاف، و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می آورند، با بدن های تکه تکه، دست و پای سوخته، گوشت های پخته، استخوان های سیاه، چشم های از حدقه درآمده و شب، برای آنها، برای شوالیه های قدرتمند مرگ با خیال مرگ و کابوس آن می گذرد ... با آوازی غمناک، غمناک خروجی آن ... به گزارش شفاف، و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می آورند، با بدن های تکه تکه، دست و پای سوخته، گوشت های پخته، استخوان های سیاه، چشم های از حدقه درآمده و شب، برای آنها، برای شوالیه های قدرتمند مرگ با خیال مرگ و کابوس آن می گذرد ... با آوازی غمناک، غمناک خروجی آن روزها هم برای شناسندگان مرگ که در همسایگی مردگان تهرانی خانه دارند، مرگ بود؛ وقتی تن های سوخته و استخوان های جداشده آتش نشان های شهید را آوردند و گفتند: شناسایی کنید. آنها گفتند شناسایی کنید و آن 9 نفر دست به کار شدند؛ 9 پزشکِ پزشکی قانونی استان تهران که دو هفته نخوابیده بودند و حالا کم کم داشت آماده باش شبانه روزی شان تمام می شد. و چه چیز سخت تر از باز کردن لباس های آتش نشان هایی که هیچ ازشان نمانده بود؟ وقتی زیپ لباس هایشان را باز می کردیم، اسکلت ها و گوشت های پخته شان می ریخت. جمجمه هایشان هم کاملا از بین رفته بود ولی پودر نشده بود. یک سری دیگر هم از همان اول که آوردند، استخوان بودند. و چه چیز سهمناک تر از دیدن تن های تکه تکه آتش نشان های ناجی پلاسکو، بعد از آن همه سروصدا، بعد از شنیدن شیون تازه عروسان مردان آتش زده، بعد از آن همه عکسی که شاید کمترین شان، صورت گریان و تکیده مردی بود که جفتش، قُل همیشه یاورش، زیر خروارها خاک و آتش، خُرد شده بود. همین سختی ها هم بود که بغض 15ساله عباس ساداتیِ 50ساله را شکست؛ بغض او را که معاون سالن تشریح پزشکی قانونی تهران است و حالا چسبیده به دیوارهای سرد ساختمان قدیمی کهریزک، زیر آن نور سفید، وسط ویزور چشم های زن جوان کنجکاو تازه از راه رسیده، از روزهایی می گوید که شبانه روز آماده باش بود و وقتی یکی، یکی اجساد آتش نشان ها را برای شناسایی آوردند، اشک، گلوله سهمناکی شد که ریز ریز و پنهانی از چشم های دنیادیده اش به بیرون پرتاب شد. درست است که ما به این کار عادت کرده ایم ولی باز هم خیلی وقت ها موقع کار، احساساتی می شویم و گریه می کنیم. مثلا این حادثه پلاسکو خیلی ما را ناراحت کرد؛ اصلا قبل این که جسدها را ببینیم، اشک ما را درآورده بود. نمی دانم چه مظلومیتی در این بچه ها بود که قبل از این که بدن هایشان پیدا شود، اشک همه را درآورد؛ شاید مظلوم بودنشان و این که از قشر ضعیفند و همیشه با مردمند. حادثه حله و قطار هم ما را بسیار ناراحت کرد. عباس ساداتی یکی از قدیمی ترین هاست؛ یکی از شناخته شده ترین پزشکان سالن تشریح، آن جا که به قول خودش، هر روز کالبد دست کم 30 مرده را می گشایند، در جست وجوی یافتن حقیقت، برای زبانِ دفاع شدنِ بی زبان های دست از دنیاکوتاه. آن روزهایی هم که آتش نشان های معروف تهرانی را می آوردند تا نامشان مشخص شود و هویتشان، دکتر ساداتی مثل همیشه خط مقدم بود، با بغضی سنگین در گلو و زبانی آرام بخش برای هشت دکتر سالن تشریح و تکنیسین های سالن که خودشان به آنها پروسکتور می گویند. چند روز اول منتظر بودیم که جسدی نیاوردند. بعد از آن من یک شب این جا کشیک بودم که یک نفر را آوردند و خود بازپرس کشیک هم آمده بود. موقعی که آمد، داشت تلوتلو می خورد. می گفت چند روز است که نخوابیده ام ولی می خواهم ببینم زمان مرگ این فرد کِی بوده است. اجساد اولیه ای که آوردند همان هایی بودند که می گفتند در موتورخانه گیر کرده بودند. درست است؟ درباره زمان مرگ آنها حرف و حدیث های زیادی بود. بله، اما زمان مرگ با همان زمان وقوع حادثه جور درمی آمد، چون فاسد شده بودند. آنها همان روز اول فوت کرده بودند. یک وقت سنگ به سر آدم می خورد و درجا می میرد، یک وقت زلزله می آید و زیر آوار، جایی هست که بتواند پناه بگیرد و برای یکی، دو ساعت زنده باشد ولی در مورد پلاسکو، بعضی از این افراد جا در جا مرده بودند و بعضی دیگر هم که جا در جا نمرده بودند، بعد از چند ساعت فوت کردند، در همان روز حادثه؛ یعنی این طور نبود که دو، سه روز کسی زنده مانده باشد. ما اجساد را دیدیم، آنها فساد نعشی داشتند و بررسی هایمان نشان داد که روز حادثه فوت کرده بودند. ساعت مرگشان دقیقا به همان روز می خورد. بقیه را هم که روزهای بعد آوردند، بدنشان متلاشی شده بود و از آنها دی ان ای گرفتیم. آمار فوت شده ها هم همانی بود که مراجع قضائی اعلام کردند. نفر آخری را هم که آوردند و گفتند کارگر بوده، من خودم دیدم، اعضای بدنش کاملا متلاشی شده بود. و غم یادآوری، لبخند گشاده و ملایم ساداتی را چنگ می زند و قورت می دهد: تمام فیلم های پلاسکو را در تلفن همراهم ذخیره کرده بودم؛ آن آتش نشانی که در پنجره بود، نتوانسته بود وارد سبد نجات شود و فوت کرد. جمجمه او شکسته بود و ما سرش را دوباره درست کردیم. فیلم او را در گوشی ام داشتم، می گفتند یکی، دو ماه مانده بود تا خدمتش تمام شود، خب، این برای ما خیلی ناراحت کننده بود. مرده ها نقش اول زندگی دکتر ساداتی اند؛ زندگی کسی که از نگهبان های ساختمان پزشکی قانونی در کهریزک که بامعنا به بهشت زهرا چسبیده است تا منشی ها و حراست و تکنیسین ها، او را زبان گویای تاریخ پزشکی قانونی می دانند. حالا هم او که در یک صبح سرد و بعد از یک شب تا صبح شیفت، نشسته در اتاقش و با صورتی خندان و بشاش، از روزهای پرتلاطم حادثه پلاسکو می گوید، اشاره اش مدام به نقش مرده ها در زندگی اش است، در کارش و روحیه اش: خب، لحظاتی هست که کم می آورم و حتی می زنم زیر گریه. مثلا در قضیه حادثه حله باز توانستم خودم را جمع و جور کنم با این که حدود 40–50 نفر را این جا آوردند که بدن هایشان متلاشی شده بود، ولی در حادثه پلاسکو گریه کردم، به نظرم این آتش نشان ها هیچ فرقی با شهدای غواص ندارند با این فرق که شهدای غواص می دانستند که دارند به سمت شهادت می روند ولی این بنده خداها نمی دانستند که قرار است بمیرند و آن روز با بقیه روزها فرق می کند. آنها بیرون آمده بودند و باز به داخل ساختمان رفتند تا مردم را نجات دهند. بعد از پلاسکو، من خودم را بارها جای خانواده های آتش نشانان قرار می دادم و گریه می کردم تا خودم را خالی کنم. من خانواده های آنها را می دیدم که برگه به دست در راهروهای این جا می رفتند و می آمدند و گریه می کردند. گریه خیلی خوب است، خیلی بد است که می گویند مردها نباید گریه کنند، آدم هایی که گریه نمی کنند، یک دفعه می ترکند. و اینجاست که زنگ قدیمی تلفن اتاق رنگ و رورفته معاون سالن تشریح، حس او را به هم می ریزد؛ صحبت از یک جسد یخ زده است، جسدی که آن را از خارج کشور آورده اند و گذاشته اند بدنش نرم و جواز برایش صادر شود و حالا این دکتر ساداتی است که باید مهر دفن شدن او را برای زیر خاک منتظر پذیرنده گورستان بزند پایین پرونده اش. جواز مرگ صادرکردن برای مرده ها سال هاست در سرنوشت اوست؛ مثل سرنوشت محمدجواد هدایت شده ، رئیس تالار تشریح پزشکی قانونی که وقتی پیراهن سفید دکتری اش را می پوشد و جا می گیرد پشت میز رنگ و رورفته اتاقش، دستی به چال چونه ته ریش دارش می کشد و حرف هایش را مثل معاونش از پلاسکو شروع می کند؛ از آن روزها که سخت ترین شدند در یادش برای سال های سال. اولین آتش نشانی که آمد از بیمارستان مطهری به این جا منتقل شد و قابل شناسایی بود؛ چون چهره اش سالم مانده بود. هر چه یافتن پیکرها با تأخیر اتفاق افتاد، شناسایی از طریق چهره ها سخت تر شد. شناختن کسانی که در روزهای اول از زیر آوار پیدا شدند، از چهره راحت تر بود ولی بعد از آن به دلیل حجم آوار و میزان حرارت، دیگر پیکرها از روی ظاهر قابل شناسایی نبودند. البته متعلقاتی اطرافشان بود ولی مشخص نبود که مال آن شخص باشد. با آن وضعیت، ما برای این که ضریب اطمینان را بالا ببریم، آزمایش دی ان ای انجام دادیم. نکته مهمی که وجود دارد این است که در این حوادث دسته جمعی، حضور پزشکی قانونی در صحنه الزامی است؛ در صورتی که در مدیریت بحران ما چندان نقش پزشکی قانونی را در آن مرحله پررنگ نمی بینند، یعنی فکر می کنند که خب ما پیکرها را پیدا می کنیم و بعد می فرستیم که شما بقیه کارها را انجام دهید. آمار جانباخته ها همانی بود که اعلام شد؟ بله، 16 آتش نشان بودند که شناسایی شدند؛ 5 تا هم جانباخته غیرآتش نشان؛ کلا 21 نفر. هنوز هم از بین نخاله ها قطعات و تکه های اجساد را برای شما می فرستند؟ بله، برای ما می فرستند و ما هم می فرستیم آزمایش ژنتیک، هنوز جواب قطعی به دست ما نرسیده است. آمار ما همان آمار قبلی است. یعنی در نخاله ها کسی پیدا نشده است؟ مثلا آن نگهبان؟ آن نگهبان، پنجمی بود که پیدا کردند. مابقی که برای ما فرستادند، قطعات استخوان کوچک و بزرگ بود که هنوز جواب قطعی آنها نیامده است. از نگهبان هم قطعاتی از بدنش به این جا آمد؟ یک پیکر نیمه کامل بود، با آزمایش ژنتیک تطبیق دادیم و احراز هویت قطعی انجام شد. آن روزها همه پزشکان و تکنیسین های پزشکی قانونی استان تهران در ساختمان کهریزک هر دقیقه منتظر بودند که کسی را بیاورند برای شناسایی، تا جوابی داشته باشند برای گفتن به خانواده های چشم انتظارشان؛ محبوبه عسگری 42ساله، زن تر و فرز و باتجربه کادر پزشکی هم یکی از آنها بود. او یکی از سه زنی است که در کادر پزشکان پزشکی قانونی کار می کند و حالا با ناخن های لاک زده و صورتی ریز و قشنگ و با پلک هایی که خستگی شیفت از شب تا صبح دیروز، آنها را با شیب ملایمی روی حدقه هایش چشمش انداخته، از نیمه دوم امسال می گوید که یکی از سخت ترین تجربه های کاری اش بود؛ نمونه اش همین حادثه پلاسکو. او یکی از شناسندگان آتش نشان های شهید و سوخته بود. مرگ آتش نشان ها خیلی ها را جریحه دار کرد، همه آماده باش بودند. در سالن تشریح بالای سر آنها بودم و با همکارانم، جواز دفن می دادیم، خیلی تأسف آور بود. لباس های آتش نشان ها نسوخته بود ولی وقتی آنها را باز می کردیم، فکر می کردیم که جسد سالم است، در حالی که کامل از بین رفته بود، برخی تبدیل به استخوان شده بود. و حال و روز او هم آن روزها مثل بیشتر همکارهایش بود. خب خیلی تأثیر منفی روی ما می گذاشت، خیلی متأثر می شدم اما با دقت هر چه تمام تر، برای تعیین دی ان ای، کارشان را انجام دادیم، فرستادیم برای بخش دی ان ای، پیگیری های لازم انجام شد، کالبدشکافی خوب انجام شد و حنجره ها را خوب نگاه کردیم آنهایی که عضله مانده بود و استخوان هایی که سالم بود به دی ان ای فرستادیم. به هر حال مردم منتظر بودند و چشمشان به نظر ما. این که آن روزها می گفتند بدن هایشان به پودر تبدیل شده بود، درست نبود؟ نه پودر نشده بودند ولی بعضی استخوان ها به طور شدیدی از بین رفته بود به طوری که فقط قسمت هایی از استخوان مانده بود. برای بعضی دیگر هم حرارت زیاد، باعث شده بود فساد اتفاق بیفتد. مهم ترین فاکتور فساد جسد، حرارت بالاست، چون حرارت محیط بالا بود، میکروب هایی که باعث فساد می شوند، در داخل ریه و روده بزرگ هستند و شروع به فعالیت می کنند. در روز تشییع جنازه، حستان چطور بود، وقتی دیدی که آن جمعیت زیاد به بدرقه آنها آمده بودند. آن روز این جا غم عجیبی داشت. اسامی شان را که اعلام می کردند، مدام با خودم می گفتم اینها را از زیر دست ما با آن وضعیت بردند، آنها را ما شناسایی کردیم، من همه شان را دیدم. و دنبال حرف های محبوبه عسگری را نیکو دهقانی زاده ، دیگر پزشک زنی که جزو اصلی ترین شناسندگان اجساد در پزشکی قانونی است، پی می گیرد؛ زنی با صورتی تپل، چشم هایی روشن و با تجربه و صدایی نازک که حس، اولین نکته بیرونی آن است. او تازه از سالن تشریح آمده با دستکشی سفید روی دست های گوشتالو و ماسکی سفیدتر که به اعتقاد همکارهایش عبور می دهد میکروب هایی را که باید سدشان شود؛ تا بیاید دستکش ها را دربیاورد و امضاهای لازم را برای اجساد تر و تازه امروز بنشاند پایین پرونده های سبز، فرصت، خودش را نشان می دهد برای حرف زدن درباره آن روزهای خون و آتش: من جزو کسانی بودم که آن روزها از این ماجرا خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم؛ خیلی، خیلی، خیلی. واقعا خیلی. این ماجرا خیلی فرق می کرد. یادم است سقوط هواپیمای آنتونوف که اتفاق افتاد هم همین حال را داشتم. همه جسدهایی را که بررسی می کردم، با خودم می گفتم که خب هر کدام اینها عازم جایی بوده اند و حالا این جا خوابیده اند؛ مدام گریه می کردم. برای پلاسکو هم در خود سالن تشریح گریه می کردم. همکارها خودشان را کنترل می کردند ولی من همین طور کار می کردم و حین کار گریه می کردم. موقع در سالن تشریح کارکردن، وقتی بدانی که آن ماجرا یک اتفاق بولد است، خب برایت خیلی تأثیرگذار است. در آن چند روز عکس هایشان را دیده بودیم و وقتی آنها را برای شناسایی آوردند، خیلی سخت بود، واقعا سخت بود. وقتی جسد به سالن تشریح می آید، نباید وارد حواشی آن بشوی، این که بستگانش چه کسانی بوده و چه اتفاقی افتاده است، وگرنه خیلی اذیت می شوی. روز تشییع آتش نشان ها این حس را داشتم که اینهایی که با آن شکوه روی دست مردم تشییع می شدند، ما بالای سرشان بودیم و تشخیص شان دادیم. خیلی حس عجیبی بود. اما مرگ، چطور خودش را به آنها نشان می دهد، وقتی که هر روز. . . گرداگرد آنها را مردگانی زیبا فراگرفته اند آنها 9 نفرند؛ با حدود 20 نفر دستیار که مسئول اصلی شکافتن بدن مرده هایند؛ با گله ای همیشگی که چرا همه فکر می کنند ما بدن های اجساد را تکه و پاره می کنیم؟ آنها 9 نفرند با ماهی حدود سه تا چهار میلیون حقوق و یک دنیا سختی؛ 9 نفر و دستیارانی که در طول سال، 10 تا 11 هزار جسد، ماهانه بین 900 تا 1000 و روزانه بین 30 تا 35 جسد را در سالن تشریح پزشکی قانونی تهران بررسی می کنند. هیچ کدام از پزشکان پزشکی قانونی را سرنوشت به سالن تشریح نکشاند؛ همه شان انتخاب کردند. مثل دکتر ساداتی که هر چند عجیب ولی انتخابش درنهایت کارکردن با مرده ها شد: این را شنیده اید که می گویند هر کس از چیزی بدش بیاید، ناخودآگاه به سمتش می رود؟ من بچه که بودم و حتی بزرگتر که شدم، مدرسه ام را یک بار به این دلیل که کنار بیمارستان بود، عوض کردم؛ یک بار به این دلیل که کنار قبرستان بود و جالب است که اگر یک بار در خیابانی بودم که تابوت و جنازه ای را از آن می بردند، من دیگر از آن خیابان رد نمی شدم. اما زندگی هر روز، مرحله ای را جلوی پای آدم ها می گذارد که خودشان فکرش را هم نمی کنند. در زمان پزشکی عمومی، با وجود همه اینها باز هم وقتی یک جسد را در بیمارستان می دیدم، خیلی کمتر تحت تأثیر قرار می گرفتم تا مثلا وقتی در قبرستان می دیدم که تابوتی را می بردند، حسش کاملا متفاوت بود ولی وقتی وارد پزشکی قانونی شدم، همان ماه اول وارد تالار تشریح شدم. جسد هم انواع و اقسام داشت؛ یک وقت هایی جسد تر و تمیز است، ولی جسد فاسد، جسدی که زیر خاک بوده آن را درآورده اند و برخورد خانواده ها و مسائل احساسی هم مطرح بود؛ اینها مسائلی بود که اوایلش روبه رو شدن با آنها سخت بود و کم کم به آن خو گرفتم. او یادش می آید آن اول که در تالار تشریح پارک شهر کار می کرد، همکار آذری زبانش همیشه حرف شیرینی به او می زد: او به من می گفت دکتر ساداتی از مرده ها نترس، از زنده ها بترس؛ می گفت امروز داشتم می آمدم در اتوبوس مردم داشتند من را له می کردند، این مرده ها که کاری به کار ما ندارند. این جمله او برای من قشنگ بود، دیدم واقعا راست می گوید و مرده هایی که ما با آنها کار می کنیم، بی ضررترین و بی خطرترین آدم ها هستند ولی به هر حال این کار سخت است، آلودگی و بیماری دارد ولی باز هم بیماری هایی که از طرف آدم های زنده ما را تهدید می کند، خطرشان خیلی بیشتر از این مرده های بی آزار است. منظور از بیماری ها، اچ آی وی و هپاتیت و سل ریوی است، کافی است زمان خونگیری سوزن به دست ما فرو برود، این موضوع ما را خیلی تهدید می کند. همه اش اما این انواع و اقسام بیماری ها نیست؛ ساداتی از تجربه هایی می گوید که در این سال ها، زندگی او را پر و پرتر کرده است؛ تجربه هایی خاص از مرگ: فقط این حوادث جمعی نیستند که ما را ناراحت می کنند؛ مثلا من معمولا شب های سال تحویل این جا کشیک هستم. آن لحظه ای که عید می شود و مثلا پدری می آید که نیم ساعت پیش بچه هایش تصادف کرده اند و دو سه تایی با هم مرده اند، نمی توانید تصورش را کنید که چقدر برای ما سخت است. همین الان هم که دارم درباره اش صحبت می کنم، بغض کرده ام یا مثلا نیم ساعت مانده به سال تحویل، جسد یک پیک موتوری را می آورند که چیزی را جایی می برده تا خرج زن و بچه اش را دربیاورد و حالا با مغز ترکیده در تصادف، او را برای شناسایی می آورند؛ خب اینها ما را خیلی اذیت می کند. و راست می گوید، بغض مانعی می شود برای ادامه دادن. یا مثلا صبح های زود می آییم و می بینیم که یک کارگر شهرداری یا سوپوری را که در خیابان ها کار می کنند با همان لباس کارشان آورده اند، چون در خیابان ماشین به آنها زده و کشته شده اند. کلا سوپورها به دلیل این که لباس شبرنگ تنشان است، کمتر دقت می کنند و فکر می کنند راننده ها آنها را می بینند ولی راننده ها خیلی راحت آنها را می زنند. خیلی وقت ها صبح ها در راه سازمان، ما آنها را می بینیم که خیابان ها را تمیز می کنند و بعد دو ساعت می بینیم که جسدشان را با همان لباس کارشان آورده اند. خب اینها ما را ناراحت می کند. کاش به آنها آموزشی داده شود، چون خیلی بی محابا در خیابان کار می کنند. این حرف همه کسانی است که در سالن تشریح پزشکی قانونی کار می کنند؛ نگاه مردم به آنها، ترسشان، کلیشه های معمولی که سال هاست با آنها دست به گریبانند و احتیاط های افراطی که سبک زندگی شان شده؛ محبوبه عسگری ، یکی از سه پزشک زن سالن تشریح هم سال هاست درگیر این حرف هاست. مردم از ما می پرسند از مرده ها نمی ترسید؟ نام پزشکی قانونی که می آید، همه فکر می کنند یک جسد روی دست ماست. اما واقعیت این نیست، من کمیسیون پزشکی برای قصور پزشکی می روم، فوت هایی که در بیمارستان ها رخ می دهد یا درصد ارش و دیه که انجام می شود، آن جا دیگر مرده ای وجود ندارد. به عنوان پزشک جنایی و قتل اگر باشد، سر صحنه فوت می رویم، این جا موارد خاصی می آورند، گلوله خوردگی و چاقوخوردگی یا در مراکز نگهداری می شوند یا از سالمندان و... علت فوت آنها را هم تعیین می کنیم. 5 درصد کار پزشکی قانونی تشریح است. اگر بروید در معاینات، آنها اصلا تشریح نمی بینند، ارش و دیه می بینند، کسی که در کمیسیون کار می کنند، اصلا جسد نمی بیند. شما این جا فقط روی زنان کار می کنید؟ نه؛ در سالن تشریح من فقط روی زن ها کار نمی کنم. مردها هم خانم ها را می بینند ولی اگر خانم جوان باشد، ممکن است خانم ها ببینند، باید نمونه برداری از واژن انجام شود. تعداد زنانی که این جا می آورند نسبت به مردان کمتر است؟ مردان بیشتر هستند چون حادثه کار بیشتر برای مردان است. اوردوز بیشتر مربوط به آقایان است یا سکته های قلبی. خودکشی های اگرسیو، بیشتر برای مردهاست و.... خیلی ها ممکن است تا متوجه شوند شغل تان این است، فکر کنند که تأثیر این کار روی زندگی شما چه می تواند باشد؟ من بابت هر یک موردی که می بینم ناراحت می شوم مثلا جوانها را که می بینم، قتل و گلوله ای. نگرانی در من ایجاد می شود، اما این که هیچ حقی ضایع نشود، قتلی صورت گرفته، وضعیتی ایجاد شده، این که این قتل بوده یا خودکشی و... برای من مهم است که حقش ضایع نشود. وقتی استراحت می کنم یا در خواب، می فهمم که این کار رویم تأثیر می گذارد، در خانه که به این مسأله فکر می کنم، احساس می کنم چه تصادف سختی بود یا مثلا در برنامه های تلگرام می بینم، کسی که خودکشی کرده، همه ابراز تأسف می کنند، من آن روز آن جسد را دیده ام اما نمی توانم حرف بزنم، چون اینها اسرار پزشکی به شمار می رود. در خانه هم کسی از من سوالی نمی پرسد، عادتشان دادم. امروز چند تا جسد دیده اید؟ من دیشب کشیک بودم، امروز از ساعت 6:30 تا 8، 10 تا جسد دیدم. دیروز هم سر یک صحنه احتمال قتل رفتم، هم بیمارستان رفتم و هم خانه رفتم صحنه دیدم، نمونه های بیمارستان را هم دیدم، یک سری موارد در خیابان آمده بودند، مجهول الهویه آورده بودند، آن را هم دیدم. بررسی هر جسد حدودا چقدر طول می کشد تا کار تمام شود؟ بستگی به کیس دارد، اگر مورد جراحی باشد، ممکن است یک ساعت هم طول بکشد، اگر گلوله خورده باشد باید سر تا پایش را عکس بگیرم که ببینم آثار گلوله وجود دارد یا ندارد. و در میان همه این تجربه های معمول، دیدن کدام مرده برای آنها خاص تر از همیشه بوده است؟ چرا که... مرگ، مسخی است دردناک در کوچه های شایعه برای من دیدن جسد یک بچه بسیار سخت است. بارها شده که حتی گریه کرده ام و هیچ وقت برایم عادی نمی شود. مرگ هیچ وقت برای ما عادی نمی شود، درست است که کارمان است ولی نه، آن ترومایی که باید در روح و روان و جسم ما بگذارد، می گذارد. آن حالت محتاط بودن و... را در ما ایجاد می کند؛ مثلا من همیشه نگرانم که برای اطرافیانم و فرزندانم نگرانم. اینها حرف های نیکو دهقانی زاده است؛ دیگر پزشکی که می نشیند به گفتن خاطره های جور و واجورش در این سال های گشایندگی کالبد. مثلا یک پرونده داشتم، موقعی که یزد کار می کردم. از طبس پزشکمان زنگ زد گفت جسدی در خیابان افتاده بوده، تصادفی و له و لورده، گفت خانم دکتر جوازش را بدهم؟ من همیشه در ذهنم این بود که باید به این نوع جسدها خیلی حواست جمع باشد چون ممکن است او را به قتل رسانده و برای اختفای موضوع، او را به حالت تصادف در خیابان رها کرده باشند. خلاصه به دکتر گفتم ببین اگر علایم زمان حیات دارد و واقعا تصادفی است، جوازش را بده، اگرنه به هیچ وجه. گفت دادستان خیلی اصرار دارد که جوازش را صادر کنیم، خلاصه فردایش جسد را فرستادند مرکز و رفتم بررسی کردم، هیچی از جسد نمانده بود یعنی نمی شد فهمید سرش کجاست و تنش کجا، به همکارها هم گفتم و آنها گفتند تصادفی است. بعدش به پروسکتورمان که جسد را باز می کند، گفتم پشتش سه تا سوراخ کوچک است، گفتم پشتش را باز کن، سوآپ زدیم دیدیم رفت تا قفسه سینه، گفتم وای خاک عالم، یک وقت این گلوله نباشد؟ بعدش فرستادیمش رادیولوژی، دیدیم گلوله است. بعدش همکارم گفت واقعا که تو شوالیه ای، چطوری فهمیدی؟ اینها ولی همه خاطره های خاص نیستند؛ جالب ترین خاطره ها را شاید دکتر ساداتی، معاون سالن تشریح می گوید با آن شوقی که برای گفتن و گفتن دارد: اجساد هنرمندان و ورزشکاران بارها شده که به این جا منتقل شده؛ مثلا اولادی و خدابیامرز هادی نوروزی را که بازیکنان پرسپولس بودند، برای کالبدشکافی این جا آوردند. من پرسپولیس دوآتشه ام، خودم بالای سر اولادی بودم موقع کالبدشکافی. روزی هم که هادی نوروزی فوت کرد، من شیفت بودم، زنگ زدم به بچه ها گفتم برای هادی خیلی مواظب باشند. مثلا همین اولادی را خودم کالبدگشایی کردم. بچه مازندران بود و من هم بچه مازندرانم و وقتی دیدم پدرش در برنامه 90 صحبت و گریه می کرد، یک ساعت گریه کردم. ما خیلی از این هنرمندان را می شناسیم و اجسادشان را می آورند و ما بررسی شان می کنیم. و حالا نوبت گفتن از تلخ ترین خاطره است: ما این جا همکاری داشتیم که پنجشنبه ها می آمد و به ما کمک می کرد. یک روز صبح که آمدم سر کار، دیدم یک پرونده ای آمده و اسم همین آقا که همکارمان بود روی آن است، به خودم گفتم حتما اشتباه است یا اسمش شبیه همکارمان است ولی بعد یکی از همکارها گفت که همان است و دستور قضائی بر کالبدگشایی بود. هیچ کس حاضر نبود که کار را انجام دهد، خلاصه همه کنار کشیدند و رئیس تالار گفت دکتر ساداتی شما سابقه ات از همه بیشتر است، شما زحمت را بکش. دلیل مرگش عارضه قلبی بود و خب آن روز خیلی به من سخت گذشت. این روز و شب های سخت اما کم نیستند: شب هایی که این جا کشیک هستیم، صبح ساعت 6 که از خواب بیدار می شویم، وارد سالنی می شویم که حدود 30 جسد را کنار هم خوابانده اند؛ شما حساب کن بیشتر صبح های ما این طوری شروع می شود. این اجساد هم انواع و اقسام دارند؛ مثلا یکی را می بینی با کت و شلوار و کراوات روی تخت است، بعد می بینیم که مثلا با کیف سامسونت در فرودگاه بوده و داشته می رفته خارج کشور اما سکته کرده و مرده است. این جا به ما آموخته است که زندگی واقعا همین است؛ طرف با کت و شلوار و آمال و آرزو دارد می رود مثلا سواحل بارسلونا، یک دفعه سر از پزشکی قانونی درمی آورد یا مثلا یک بار استاد دانشگاه خودمان را که 70سالش بود در سالن تشریح دیدیم و یکی، دو نفر از پزشکانمان تا ظهر در شوک بودند. و آخرین حرف ها از زبان محمدجواد هدایت شده ، رئیس تالار تشریح است. او از اجساد مجهول الهویه می گوید و مومیایی کردن بعضی از آنها. تعداد اجساد مجهول الهویه زیاد است؟ تعدادشان خیلی زیاد نیست. شاید در روز، متوسط دو تا سه نفر باشند که ممکن است فردی در اماکن عمومی فوت کرده باشد و کارت هویت همراهش نباشد. این جا کاری که انجام می شود عکس و فیلم گرفته می شود. با هماهنگی با پلیس آگاهی داریم این عکس ها را در اختیار آنها قرار می دهیم. کسی که گمشده ای دارد، اول به پلیس مراجعه می کند. پزشکی قانونی روالش این است که اگر بخواهد عکس های ما را ببیند باید از مراجع انتظامی و قضائی نامه ای داشته باشند. به همین دلیل افراد ابتدا به کلانتری و آگاهی مراجعه کنند و آن جا عکس ها را به خانواده نشان می دهند و بعد ما در جریان قرار می گیریم. با این روند، 90 درصد افراد مجهول الهویه هویت دار می شوند. آنهایی که نمی شوند، با هماهنگی قوه قضائیه دفن می شوند، البته اینها طی یکی، دو ماه شناسایی می شوند. در ماه مشخص است که چه تعداد اصلا شناسایی نمی شوند؟ شاید زیر 10 نفر باشند. جای خاصی این اجساد را دفن می کنند؟ احتمالا؛ ما در تهران این اجساد را به بهشت زهرا منتقل می کنیم. چون به هرحال هم سردخانه ما محدودیت دارد و هم این که جسد بعد از مدتی فاسد می شود. سردخانه نقش کُند کردن فساد جسد را دارد نه متوقف کردن آن. جسدی که سه روزه فاسد می شود، در سردخانه دو هفته ای فاسد می شود. ما نمونه برداری و مستندسازی می کنیم. بعد از دستور قضائی جسد دفن می شود، مثلا بعد از 6 ماه اگر خانواده آمدند، ما با نمونه برداری که کردیم، مطابقت می دهیم و به این ترتیب جسد هویت دار می شود. درخواست مومیایی کردن جسد هم می شود؟ معمولا از طرف چه کسانی و چقدر هزینه اش می شود؟ مومیایی کردن اجساد، برای اجسادی است که از کشور خارج می شوند، چون اینها باید در هواپیما قرار گیرند. دلیل این کار هم جلوگیری از فاسد شدن جسد و انتقال بیماری است. این کار را ما با درخواست اولیای دم با مواد تثبیت کننده ای انجام می دهیم که مانع از فساد جسد می شود. چون به هرحال این جسد قرار است در بار مسافر و داخل هواپیما قرار گیرد، هزینه آن هم براساس تعرفه های دولتی که مصوب قوه قضائیه است، تعیین می شود. هزینه آن چقدر است؟ الان فکر می کنم حدود دو میلیون تومان است. درِ بزرگ و سفید پزشکی قانونی نزدیک ظهر بسته می شود؛ با سروصدایی که به صدای خودرو بزرگ حمل اجساد درمی آمیزد، خودرو بزرگی که بدن های امروز را آورده برای پزشک های منتظر تا شناسایی شوند، دلیل مرگشان مشخص شود و... و آنها زبانی بشوند برای بی زبان ها، در برزخ مرده ها. مهمترین نکات حرف های پزشکان تالار تشریح به گفته این پزشکان بیشتر پیکرهای آتش نشانان حادثه پلاسکو به کلی از بین رفته و از آنها تنها قطعاتی باقی مانده بود پزشکان سالن تشریح پزشکی قانونی می گویند همه زیرآوارماندگان حادثه پلاسکو همان روز اول جانشان را از دست داده بودند در طول سال، 10 هزار تا 11 هزار جسد، ماهانه بین 900 تا 1000 و روزانه بین 30 تا 35 جسد برای بررسی به سالن تشریح پزشکی قانونی تهران می آیند در حال حاضر در پزشکی قانونی استان تهران 9 پزشک، مسئول شناسایی و تشخیص علت مرگ اجسادند از این 9 پزشک، 6 نفر مرد و 3 نفر زن هستند پزشکان پزشکی قانونی هرماه بین سه تا چهار میلیون تومان حقوق می گیرند بر اساس عرف پزشکی قانونی، حوادثی که بالای 12 کشته داشته باشند، حوادث بحرانی اند هرماه حدود 10 جسد مجهول الهویه وارد سالن تشریح پزشکی قانونی تهران می شوند معمولا هویت 90 درصد اجساد مجهول الهویه تهرانی مشخص می شود هزینه مومیایی کردن اجساد برای خروج از کشور دو میلیون تومان است منبع:روزنامه ی شهروند ...
رقص شمشیر نوبهار
سفره باشد. مردم معتقدند؛ (بی بی نوروز) هنگام تحویل سال به همه خانه ها سر می زند تا ببیند که آیا نان در سفره هست یا خیر؟ و آن را نماد برکت و روزی صاحب خانه می دانستند، نان سال برکت را برای مدت یکسال در خانه حفظ خواهد کرد. پخت سمنو نیز برای سفره تحویل سال برای بعضی خانواده ها که امکان آن را داشتند لازم بود.در سیستان بیشتر کارها به صورت گروهی انجام می شد و روحیه تعاون و همکاری در روح مردم سیستان عجین ...
اجرای کمپین از خودمان شروع کنیم بابیش از 200 اجرا در میادین و ایستگاه های مترو
صحیح استفاده از حمل و نقل عمومی است. به گفته زمردیان؛ یاداوری رفتار های صحیح در استفاده از حمل و نقل عمومی مانند توجه به حریم شخصی افراد، روش صحیح سوار و پیاده شدن از مترو و اتوبوس ، رعایت حق تقدم معلولان سالخوردگان و کودکان از جمله مفاهیمی است که در اجرای تئاتر ها در مترو مورد توجه قرار گرفته است. معاون آموزش سازمان حمل و نقل و ترافیک شهردار تهران بیان کرد: پژوهش ها نشان می دهد ...
قصه پرغصه کولبرانی که زیر سنگینی بارها له می شوند/پلاسکو ایمنی می خواست و کولبران، شغل
به این علت که معتقد است ورود آن کالا به کشور برای اقتصاد کشور زیان دارد و موجب تخریب بازار تولیدات داخلی می شود یا به این علت که این کالاها باید از مبادی رسمی وارد شوند تا عوارض بپردازند. پس از یک سو دولت نگران تخریب بازار تولیدات داخلی است و از دیگر سو نگران گرفتن عوارض گمرکی است تا با آن خدمات دیگری را به مردم بدهد. اکنون پرسش این است: آیا کولبری نیز یک شغل نیست که موجب تامین مالی یک ...
سال تحویل مهمان موکب حاج حمید باشید
به گزارش ایسنا، پروین مرادی، همسر سردار شهید حاج حمید تقوی فر با اعلام این خبر گفت: امسال نیز برای دومین سال پیاپی موکب حاج حمید تقوی فر در جوار یادمان شهدای هویزه برپا خواهد شد. وی افزود: لحظه سال تحویل با حضور خانواده شهدا و مسافران راهیان نور در این موکب زیارت عاشورا قرائت خواهد شد. همچنین در طول فعالیت این مجموعه، زائران راهیان نور و علاقه مندان می توانند با حضور در آن به تماشای ...
600 غرفه صنایع دستی همزمان با نوروز در گیلان برپا می شود
هشت شهر بازارچه دائمی صنایع دستی نیز، دست سازه های هنرمندان گیلان عرضه می شود اظهار کرد: در نوروز امسال با برگزاری تورهای کارگاه گردی از صنایع دستی استان، بیش از دو هزار قلم صنایع دستی به گردشگران هدیه داده می شود. وی تصریح کرد: این اقلام شامل محصولات مروار بافی، سفال و صنایع دستی چوبی است که در بازدید گردشگران از 20 کارگاه صنایع ستی که در ایام نوروز به روی مسافران باز است، به گردشگران اهدا می شود. ...
ظرفیت اسکان 170 هزار نفر شب خواب در ایام نوروز فراهم شده است
به گزارش خبرنگار ایمنا، احمدرضا مرادی در برنامه تلویزیونی اینجا اصفهان اظهارکرد: در روزهای پایانی سال همانطوری که مردم نسبت به خانه تکانی محل زندگی خود اقدام کرده اند، شهرداری اصفهان نیز همگام با مردم سعی بر این دارد تا چهره شهر را زیباتر کند. وی با اشاره به تشکیل ستاد هماهنگی خدمات سفر شهر اصفهان از حدود 3 ماه گذشته افزود: البته این ستاد به صورت دائمی در طول سال فعالیت می کند ولی به صورت ...
زیباترین ساحل توریستی شهر گیلان را ببینید
استفاده و توجه گردشگران واقع شده است. اغلب مردم مهمان نواز و خونگرم این خطه به شغل کشاورزی و صیادی مشغول هستند که معروف ترین محصول کشاورزی آن ها برنج و هندوانه است. ساحل این شهر یکی از سواحل قدیمی و زیبای گیلان است که قبل از انقلاب 1357 دارای پلاژها و ویلاهای بسیار زیبا و جالبی بود و متاسفانه پس از انقلاب به تدریج از رونق آن کاسته شد. بهترین جاذبه های این شهر نیز ساحل ماسه ای ...
بازگشایی خیابان زند باریک، بر روی خودروها البته به جز کامیون و اتوبوس ایمن سازی پنج ورودی شیراز برای ...
روشن شدن چراغ قرمز و توقف خودروها از عرض خیابان عبور میکنند. مدیرعامل سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری شیراز با اشاره به برخی دیگر از فعالیتهای سازمان برای ایام نوروز از باز شدن کامل محور خیابان زند باریک که چندی قبل به دلیل بارندگیها فروکش کرده بود خبر داد و گفت: پس از آن که تردد در این خیابان به صورت یک طرفه از چند روز قبل آغاز شد از یکشنبه شب نیز تردد خودروها به صورت 2 طرفه در این مسیر آزاد اعلام شده است البته در حال حاضر تردد خودروهای سبک در این مسیر آزاد است اما عبور خودروهای سنگین، کامیون و اتوبوس در محور خیابان زند باریک تا اطلاع ثانوی ممنوع اعلام شده است. 46 ...
گرانی و مترو زدگی
کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران با بیان اینکه مخالف افزایش بهای بلیت مترو تهران هستم، گفت: نباید استفاده از حمل و نقل عمومی برای مردم گران باشد. رحمت ا... حافظی در بررسی لایحه تعیین قیمت بلیت مترو در سال 96 با بیان اینکه کمیسیون سلامت با افزایش تنها 10 درصد قیمت بلیت موافق است، اظهار کرد: من شخصا با افزایش قیمت بلیت مترو موافق نیستم، زیرا این افزایش قیمت ها با شعار تشویق مردم ...
نمایشگاه صنایع دستی نوروزی در 18 نقطه استان سمنان برپا می شود
موقت مورد نیاز متقاضیان ساخته شده است. وی افزود: عرف تشکیل این نمایشگاه ها به این شکل است که پس از ایجاد غرفه به همت ستاد خدمات سفر نوروزی و شهرداری ها، هنرمندان و متقاضیان در آنها مستقرشده و مسافران از آن ها خرید می کنند بررسی ها نشان می دهد در سال 89 تعداد 14غرفه ها در مرکز استان وجود داشت ولیکن امروز شاهد دایر شدن18نمایشگاه با 145غرفه در سطح استان هستیم که این امر نشان دهنده نهادینه ...
استقبال از نوروز با فرهنگسرای نوروز
کتابخوانی مجازی، ویژه برنامه های کودک و نوجوان از دیگر برنامه های سازمان فرهنگی هنری خواهد بود. معاون فرهنگی سازمان فرهنگی هنری ادامه داد: دو پویش برای چهارشنبه سوری و نوروز در فضای مجازی فعالیت خواهند کرد که این دو پویش مردم را به ایجاد آرامش برای آتش نشان ها، خانواده ها و احسان و ساده زیستی دعوت می کنند. مشاور رییس سازمان فرهنگی هنری گفت: برای مسافران نوروزی پنج اردوگاه ویژه در ...
مهم ترین رویدادهای موسیقی ایران درسال 95
موسیقی ملی به صورت جداگانه به فعالیت می پردازند. برگزاری اولین جشنواره آواها و نواهای رضوی نخستین جشنواره آواها و نواهای رضوی از سری برنامه های چهاردهمین جشنواره بین المللی امام رضا(ع) از تاریخ 19 تا 21 مرداد ماه سال توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران و با همکاری بنیاد بین المللی امام رضا(ع)، معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، انجمن موسیقی استان تهران ...
سه تا فلافل با نوشابه کوکاکولا لطفا!
گرفته اند، قرار دارد. پرستار مستقر در مرکز می گوید: هر بیمار در اینجا یک پرونده دارد که با تجویز پزشک متخصص و عمومی دارو به آنها داده می شود. وی گفت: پزشک متخصص هر دو هفته یکبار و پزشک عمومی و پرستار هم بصورت روزانه در این مرکز حضور یافته و در صورت نیاز و شدت بیماری ساکنان آنها به مراکز درمانی شهر اعزام می شوند. ** مردم از بیماران روانی وحشت دارند در ...
بازدید شبانه شهردار تبریز از وضعیت مسیر بی آر تی و وضعیت آسفالت سطح شهر
به گزارش نصر، صادق نجفی در این بازدید خاطرنشان کرد: سرمای پایدار و کم نظیر زمستان امسال، بخشی از آسفالت سطح شهر را به خصوص در محورهای پرتردد تحت تاثیر قرار داده است؛ بخش های آسیب دیده با همکاری کارشناسان سازمان ترافیک، معاونت عمرانی، سازمان عمران و عوامل اجرایی مناطق صورت شناسایی و بررسی شده و مطابق آن، عملیات لکه گیری و آسفالت ریزی شبانه در روزهای اخیر با شتاب تمام ادامه دارد. وی ...
چند خبر از شهرستان های استان یزد
دوشنبه شب در جلسه ستاد خدمات سفر مهریز افزود: این آثار در شهر حوزه شهری و بخش مرکزی در سطح روستاهای مختلف در پنج دهستان ارنان ، تنگچنار ، بهادران ، خورمیزات و میانکوه قرار دارد. وی اهم این آثار تاریخی و فرهنگی را شامل مساجد ، حسینیه ها ، تکایا ، خانه باغ ها ، قلاع ، آب انبار ، رباط و کاروانسراها ، سنگ نگاره و بافت های تاریخی ذکر کرد که همه ساله میزبان خیل مسافران است . فرماندار مهریز ...