سایر منابع:
سایر خبرها
عشق بازی به وقت قدیم!/سکینه، رمضان و یک دنیا معرفت
معلمی برایت تا این اندازه مهم است؟ گفتم: من برای به دست آوردن این موقعیت سختی های زیادی را متحمل شدم، دوست ندارم به راحتی آن را از دست بدهم. فارس: مراسم عقدتان چه مدت بعد از خواستگاری بود؟ ایشان 12 اردیبهشت ماه به همراه خانواده اش به خواستگاری ام آمد و در 27 همان ماه با هم به تهران رفتیم و خطبه عقد ما را مقام معظم رهبری که آن زمان رئیس جمهور بودند جاری کردند، شهید زارع می گفت ...
آیت الله مرتضی تهرانی که بود؟/ آخرین توصیه های اخلاقی استاد+ فیلم و عکس
خود را فراموش کند و مانند حیوانی مثل مورچه که در تابستان تمام هم و غم خود را معطوف به ذخیره مواد غذایی برای فصل سرما می کند، برای اهداف صرفاً مادی زندگی کند. انسان دو بعد دارد و همه بزرگان و علما و دانشمندان علوم عقلی آنها را مورد تصدیق قرار داده اند. یک انسان وقتی از مادر متولد می شود، چیزی به اسم بعد الهی ندارد و یک حیوان بالقوه است که بعد الهی او باید به تدریج و با اقداماتی که خود او انجام می ...
مردم پای منبر ایشان خسته و دلزده نمی شدند / فضای خانه را امن و آرام نگاه می داشت
...، دوست داشتم طلبه شوم، برای همین دو روز بعد به پدر گفتم که درس های دبیرستان علاقه ندارم و دلم می خواهد بروم حوزه. پدرم از این تصمیم بسیار استقبال کرد و مرا به مشهد فرستاد که در محضر جد مادری مان، آیت الله شاهرودی، که از علما و مدرسین حوزه ی علمیه ی مشهد بود، درس بخوانم و حدود چهار پنج ماه قبل از شهادت ایشان، من طلبه شده بودم. اما برادرم به ایشان گفت که اصلا علاقه ای به درس خواندن ندارد و پدر هم ...
وقتی حاج احمد متوسلیان به خندوانه می آید
. یک شب از خواب بیدار شدم و نمی دانستم چند ساعت است خوابیدم؛ به شدت گرسنه بودم و فقط یک تخم مرغ داشتم. آن را برداشتم و رفتم اتاق به اتاق دنبال ظرف تمیز گشتم. آخر سر یک ماهیتابه پیدا کردم؛ یکی از دوستانم که تازه فارغ از عشق شده بود، با من شوخی کرد و من که اصلاً جنبه شوخی نداشتم، بهم برخورد. خواستم او را بترسانم و مثلا ماهیتابه را سمت او پرت کنم؛ اما یهو دیدم که فقط دسته ماهیتابه مانده و خودش پرت شد ...
قتل دوست برای ازدواج با همسرش
از سوی رقیب عشقی قوت گرفت اما پیمان منکر اطلاع از قتل دوستش شد. اعتراف به قتل بازجویی ها از پیمان ادامه داشت تا این که به قتل اعتراف کرد و گفت: من و محمد رضا هشت سال پیش در یک گروه اینترنتی با هم آشنا شدیم. من به خانه آنها رفت و آمد داشتم تا این که متوجه شدم او و همسرش از هم جدا شده اند. من که به الهه علاقه مند بودم چند بار با او تماس گرفتم و به دیدنش رفتم.اما پس از مدتی ...
دو روایت از مرگ یک کودک دوماهه
زن جوان با مراجعه به دادسرای جنایی تهران مدعی شد 15 سال قبل همسرش در مشهد دختر دو ماهه شان را به قتل رسانده است. اما این مرد پس از بازجویی آزاد شد. زن جوان به بازپرس جنایی گفت: شوهرش کودک دو ماهه را خفه کرده است، اما وی از ترس تهدیدات همسرش تاکنون سکوت کرده بود. باتوجه به حساسیت ماجرا، به دستور بازپرس محسن مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات در این خصوص آغاز شد و ...
امامزاده ای که سال ها پس از مرگ هم پیکرش سالم ماند!
خانواده اش نسل در نسل اهل شمیران بوده اند. او از کودکی به آستان مقدس امامزاده صالح می آمده کرامات بیشماری از ایشان دیده است، اما موردی که هنوز هم با یادآوری آن اشک هایش سرازیر می شود مربوط به مشکلی است که چندین سال قبل برایش پیش آمد. او می گوید : مشکل مالی شدیدی پیدا کرده بودم و آه در بساط نداشتم از طرفی هم بدهکار بودم و باید بدهی ام را می پرداختم، چند بار از طلبکارم مهلت گرفتم و باز پول جور ...
از دغدغه داشتن یک وعده غذا تا تولید 2400 شیرینی در روز
دیس های آن به قنادی اش مراجعه کردم، دیدم شبانه مغازه را جمع کرده و تبدیل به یک مرغ فروشی شده است. من به این فرد 3 میلیون تومان جنس فروخته بودم و بالاخره وقتی به خانه او مراجعه کردم، او گفت "ورشکسته شده ام" و هنوز هم بعد از گذشت یک سال او به من بدهکار است. البته برای دریافت وام از کمیته امداد نیز خیلی اذیت شدم؛ چراکه باید فردی را به عنوان ضامن معرفی می کردم. *ماهانه 9 میلیون تومان هزینه ...
نیروهای مقاومت و تغییر در معادلات جهانی/ اتاق فکر، نیاز همه بخش های حاکمیتی/چه کسانی می خواهند ایران ...
خود نبوده اند. این موضوع تازگی ندارد و در سال 2010 نیز حداقل 50 کانادایی بخاطر گرما جان دادند و یا در کشور همسایه مان ترکیه که چند روز پیش بر اثر تصادف قطار بیش از 40 تن قربانی شدند. این حوادث و اتفاقات طبیعی و غیرطبیعی در همه جای دنیا رخ می دهد اما در هیچ کجای دنیا آن را دستمایه ای برای تحقیر ملی نمی کنند و می کوشند با بررسی دلایل و نقایص، تلفات و خسارات را در حوادث احتمالی بعدی کاهش دهند ...
مددجوی زاهدانی حافظ کل قرآن شد
... وی گفت: از کودکی به پیشنهاد پدر و مادرم در کلاس های قرآن کریم دهستان سفید آبه شرکت و بعد در خانه تمرین می کردم و خداوند هم خیلی کمک کرد. خاکسار با بیان اینکه در مدت دو سال قرآن کریم را یاد گرفتم و برای صوت نیز از 14 سالگی تا کنون تمرین داشتم، افزود: همچنین اگر من به صورت دائم مشغول کار بودم نمی توانستم به فعالیت های قرآنی خود بپردازم و گاها که خانواده توانایی تامین مخارج زندگی ...
برکات حضور امام رضا(ع) در ایران/ داستان هایی خواندنی از اعجازهای رضوی
از مدتی امام هفتم(ع) را به مرکز خلافت جلب و آن حضرت(ع) را بعد از چندین سال که زندانی کرد به شهادت رساند. امام رضا(ع) با اندوه و تالم این رویدادهای دردناک را که بسیاری از افراد خانواده و بنی اعمام او را به کام خود کشیده بود، مشاهده کرد. تا این که در 25 رجب سال 183 ه پدرش در سن 55 سالگی به شهادت رسید. در این زمان امام رضا(ع) 35 ساله بود و امامت ایشان از همین زمان آغاز گشت. سفر ...
ذهن مردم را در مسیر خردورزی ساماندهی کنیم نه غوغاسالاری
خانواده اش از روستا رفتند و دنیا برای من تنگ و تاریک شد. استاد با همان دختر ازدواج کردید؟ خیر اصلا ندیدمش تا من طلبه شدم و به قم رفتم آن ها کوچ کردند آمدند تهران. کارگری می کردند بعد اینجا شوهر کرد و من او را ندیدم تا این که خانه یکی از همشهری هایمان نشسته بودم یک خانم از آمد یه بچه بغلش دو سه تا همراش، آمدند نشستند صاحبخانه به من گفت می گویند هم ولایتی سید هستیم آقا شناختید، شک ...
پریا 20 ساله مادر بچه دانیال 16 ساله شد!
تلفنی به همراه دوستم و با گفتن جملات تمسخرآمیز بهانه ای برای خندیدن پیدا می کردیم اما کم کم رابطه تلفنی من و دانیال به دیدارهای پنهانی در مکان های خلوت کشیده شد، حتی یک بار به خانه آن ها رفتم و در حالی که پدر و مادرش نبودند کارهایی را کردیم که نباید می کردیم. مدتی بعد وقتی برای درمان یک بیماری ساده به پزشک Doctor مراجعه کردم جملات پزشک معالج چون پتکی آهنین بر سرم فرود آمد و تازه فهمیدم که در این ...
پیگیری حادثه منا به کجا رسید؟ / روایت اینستاگرامی تاجگردون از سلامت روان جامعه / مظلومیت فرهنگ با سهم 6 ...
روانپزشک به مراکز راهکارهای مناسب برای اصلاح خیلی از مشکلات جامعه پیدا کنند. اگر چه این روزها مسائل پیرامونی اقتصادی نگرانی را دو چندان کرده است. وی همچنین ویدیویی از سالن ورزشی ناصراباد به اشتراک گذاشت. تاجگردون با انتشار پست زیر نوشت: امروز سرزده از مرکز بهداشتی درمانی امامزاده جعفر بازدید داشتم.انصافا مرکز مرتب و کارهاشون خوب بود. اگرچه سرزده رفته بودم ولی همه چیز جای خودش بود ...
خوشبوترین گل سرخ برای من
برازنده اش است و با شکوه ترش کرده است؛ با آن اندام ورزیده و قد بلند؛ هرچند یکبار بیشتر ندیده بودمش، هرچند هنوز به رسم زن و شوهری با او هم کلام نشده بودم، هنوز نگاهم به نگاهش هم نیفتاده بود اما مهرش در دلم طوری جاری بود که انگار سال ها او را می شناختم و کنارش زندگی کرده بودم؛ کسی که کنارم نشسته بود قرار بود سایه سرم باشد و قوت دلم؛ تکیه گاه محکمی که باید در کنارش احساس آرامش می کردم؛ کسی که شاید با او ...
نخستین شعار مرگ بر شاه در مراسم مشهدی ها برای شیخ احمد کافی
کافی ادامه می دهد: 30 تیر ماه همان سال مصادف شد با نیمه شعبان و امام راحل از نجف اعلام کردند، امسال به خاطر چهلم شهدای تبریز این میلاد بزرگ را جشن نمی گیریم و چراغانی نمی کنیم، صبح روز پنجشنبه 29 تیرماه، منوچهر ازغندی رئیس کلانتری 12 برادرم را احضار و از 8 صبح تا 12 ظهر به خاطر این تصمیم نسبت به ایشان و حضرت امام هتاکی و فحاشی می کند و در نهایت پیشنهاد می دهد یا برادرم کلید مهدیه را به آنها بدهد ...
قتل دوست برای ازدواج با همسرش
...> اعتراف به قتل بازجویی ها از پیمان ادامه داشت تا این که به قتل اعتراف کرد و گفت: من و محمد رضا هشت سال پیش در یک گروه اینترنتی با هم آشنا شدیم. من به خانه آنها رفت و آمد داشتم تا این که متوجه شدم او و همسرش از هم جدا شده اند. من که به الهه علاقه مند بودم چند بار با او تماس گرفتم و به دیدنش رفتم.اما پس از مدتی فهمیدم الهه بار دیگر به زندگی سابقش برگشته و آنها صاحب دومین فرزند شده اند ...
برادرانی که در شهادت از یکدیگر سبقت گرفتند
از مفقود الاثر شدنش به خوابم آمد و از من خواست تا بی قرارش نباشم. همچنین گفت که در خانه خوبی ساکن است. در این دیدار، محمدرضا جوزی همرزم و دوست شهیدان خانی نیز اظهار کرد: محمدرضا و علی اکبر از شاگردان شهید شاه آبادی بودند. متاسفانه توفیق زیادی نداشتم که با علی اکبر آشنا شوم؛ اما حجب و حیای این شهید زبانزد عام و خاص است. شهید شاه آبادی در مراسم تشییع این شهید بزرگوار سخنرانی کرد و در آنجا نیز ...
خواستگار چاقو به دست به میز محاکمه بازگشت
خودرویی به بیمارستان منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت و به طور معجزه آسایی از مرگ نجات یافت. نازنین 35 ساله بعد از بهبودی گفت: چند سال قبل از همسرم جدا شدم و با دخترم زندگی می کردم. سال گذشته به عنوان مسافر سوار ماشین مرد جوانی به نام بهنام شدم. بعد از طی مسافتی سر صحبت را باز کرد و فهمیدم او مجرد است. این آغاز آشنایی من و بهنام شد. بعد از چند ملاقات او ابراز علاقه کرد و گفت: قصد ازدواج دارد. ...
حکم خواستگار کینه توز شکست
حوالی عبدل آباد دیده بود بلافاصله زن را به بیمارستان منتقل کرد. لیلا 35ساله که بشدت زخمی شده بود با تلاش کادر پزشکی از مرگ نجات یافت.این زن پس از درمان به اداره پلیس آگاهی مراجعه کرد و به طرح شکایت پرداخت. او به افسر پرونده گفت: چند سالی بود که از همسرم جدا شده بودم و با دخترم زندگی می کردم. تا اینکه یک سال پیش به عنوان مسافر سوار خودرویی شدم که راننده اش فردی به نام میثم بود ...
دستگیری خواننده پاپ به اتهام آزارواذیت جنسی
...، پول مورد درخواستش را به حسابش واریز کردم و در نهایت به پیشنهاد او برای ملاقات با اعضای خانواده اش و همچنین آشنایی بیشتر با یکدیگر برای ازدواج به خانه سعید در دربند دعوت شدم. به خاطر اعتمادی که به سعید داشتم، برای دیدن او و خانواده اش به منزل او رفتم. در ابتدا همه چیز آرام و محترمانه بود، اما کمی بعد متوجه قصد و نیت واقعی سعید از این دعوت شدم و زمانی که در برابرش مقاومت کردم، ناگهان به سمت ...
رد پای فاکنر در اغلب آثار نویسندگان مرد ایرانی
اینکه امروز شاهدیم این یک الگو و چارچوب به ده ها مورد افزایش یافته و دانشجوی دکتری در رساله اش نام 10 نظریه پرداز را معرفی می کند و مدعی می شود که می خواهد نظریه های همه آنها را در اثر ردیابی کند، ولی در نهایت با چند گواه مختصر که نمایانگر درک و تحلیل خود او هم نیست، شما را تشنه لب رها می کند. در مواردی حتی زحمت یک بار بازخوانی و اطمینان از انسجام و وحدت موضوع را هم به خود نمی دهند. این افراد خود ...
این زن آدم خوار نوزادش را با قیچی باغبانی تکه تکه کرد/ نوزادم گوشت بد مزه ای داشت !+عکس
تکه تکه و بعد در سطل زباله منزلش جاساز کرد. وی در ادامه افزود: مرگ کودک خیلی راحت بود به دلیل این که وقتی خواب بود با قیچی مانند مرغ خام به تکه های مساوی تقسیم کردم و با گذاشتن جسدش در کیسه زباله ضخیم او را در سطل زباله پنهان کردم تا آخرشب به بیرون از خانه انتقال دهم، فکر می کردم که می توانم از گوشتش به عنوان مرغ و گوشت در غذاها استفاده کنم اما با گاز زدن بخشی از بازوهایش متوجه شدم که طعم ...
ماجرای سرقت مردی میانسال به سبک وودی آلن از بانک ملی/ اگر چک هایم را پاس نمی کردم دستگیر می شدم!
ادعا کرد که اسلحه را از سال ها قبل خریداری کرده بوده و آن را در خانه نگه می داشت. متهم 51 ساله که با فشنگ های جنگی دست به سرقت زده بود، درباره انگیزه اش از سرقت اظهار کرد: خانه ساخته بودم و حدود 60 میلیون تومان بدهی داشتم. موعد چک هایم رسیده بود و اگر چک ها را پاس نمی کردم، دستگیر می شدم؛ به همین دلیل فکر سرقت از بانک به سرم زد. روز قبل از سرقت به این شعبه از بانک آمدم و آنجا را بررسی کردم و تصمیم ...
به بهانه ی دهمین سالروز درگذشت خسرو شکیبایی
... به همراه ایشان به سازمان رهبری جوانان که در آنجا هم برنامه های ورزشی و هم برنامه های تئاتر و دیگر برنامه ها برگزار می شد رفتیم در نهایت وارد سالنی شدیم که این دوست عزیز در آنجا تمرین تئاتر داشت . در سالن چند ردیف صندلی کنار هم چیده شده بود، بر روی یکی از آنها نشستم و جذب تماشای صحنه شدم ، دو نفر بر روی صحنه در حال تمرین بودند و بعد از گذشت چند دقیقه نفر سومی هم به آنها ملحق شد و ...
بانویی که حاضر نشد با احمدشاه قاجار ازدواج کند + عکس
مجبور بود، هیچ راه دیگری نبود. آن زمان که دختر ها نمی توانستند بگویند می شوم یا نمی شوم. احمد شاه بعد از طلاقم که به اروپا آمدم به من گفت عضدالسلطان و مصدق السلطنه خیلی اصرار داشتند که من زن بگیرم. به آن ها گفتم که من چون دختر شعاع السلطنه را نشد که بگیرم اصلا زن بگیر نیستم. چون نمی خواهم جانشین دیگری جز حسن جان (محمدحسن میرزا ولیعهد) داشته باشم. می خواهم برادرم همیشه ولیعهد باشد که بعد از من اگر ...
پروازِ زن ایرانی در آسمانِ سایت های صنعتی
است که به درخواست خودش در این گزارش با نام مستعار "لعیا مرادی" از او نام می بریم. لعیا 34 ساله است. از آن روزها 4سال می گذرد. می گوید: پدر و مادرم از هم جدا شده بودند و وضعیت مالی مان بعد از جدایی خوب نبود. پدرم ورشکست شده بود. رابطه ی هیچکس با پدرم خوب نبود. پیش دانشگاهی بودم که به خاطر پیگیری کارهای پدرم راهی دادگاه شدم اما نمی توانستم هم برای کنکور بخوانم و هم به دنبال کار پدرم باشم. قید ...
از رویای انتشار نشریه تا جشن هزارگان
کنم و برای پخش به صدا و سیما ارسال کنم. چند بار گزارش من با صدای خودم در رادیو بوشهر پخش شد و هر روز به این حرفه علاقمندتر می شدم. البته از اینکه حق دشتستان در صدا و سیمای استان ادا نمی شد و نمی شود و خبرها و مسائل این شهرستان را خوب منعکس نمی کند همیشه ناراحت بودم. نشریات بوشهری هم طبیعی بود که چون تعلق خاطر چندانی به برازجان و دشتستان نداشتند به مسائل اینجا حساس نباشند و لذا در مطبوعات بوشهر ...
ایستگاه آخرت با بوی کافور و طعم مرگ/ مهمانان از خوردن غذای ما خودداری می کنند!
...> وارد سالن شست وشوی زنان می شوم؛ جنازه را با کاور سیاه از آمبولانس به غسالخانه انتقال می دهند؛ کاور باز می شود؛ جنازه متعلق به دختر جوانی است؛ که تقریبا هم سن و سال خودم است؛ دختر جوانی که روزی با هزار امید به دنیا گام گذاشته است. از ترس چشم هایم را می بندم و چند گام عقب تر می روم؛ به دیوار غسالخانه تکیه می دهم و به کمک آن نظاره گر صحنه می شوم؛ تنش را سه بار با آب، کافور و سدر و موهای ...
فکر نمی کردم خاطراتم با چنین استقبالی روبه رو شود
می بینید، وقتی هم از فرانسه آمدم پوششم باز همین چیزی است که الان شما می بینید، اگر در فرانسه چادر نداشتم دلیلش این است که مجبور بودم. از سرِ دلخوشی چادرم را برنداشتم. شما هم اگر به عنوان یک خانم در آن جایگاه باشید خواهید دید، این خیلی برای شما جذاب نیست که بعد عکس های شما با مانتو این طرف و آن طرف منتشر شود. من عکس شما را با مانتوی بلند و مقنعه بلند دیدم و به نظرم پوشش شما در کشوری چون ...