سایر منابع:
سایر خبرها
قتل مردی که اتاق غیرمجاز کرایه می داد
این تماس ها بود که شماره تلفنی توجه کارآگاهان را به خود جلب کرد. از سوی دیگر نیز بررسی دوربین های مداربسته نشان می داد دو مرد میان سال در حالی که ساعتی از شب گذشته، اما همچنان در خیابان اطراف محل جنایت در حالی پرسه زنی هستند. این گونه بود که تحقیقات در سه مثلث جنایی ادامه یافت و گروه دیگری از کارآگاهان به تحقیق درباره قتل با احتمال سرقت پرداختند، اما مبلغ هفت میلیون تومان در انباری مجتمع ...
ناکارآمدی بیمه ها و بلاتکلیفی جانبازان برای درمان!
داروخانه ای را معرفی کرد تا داروهایم را تحویل بگیرم. پس از پرداخت 200 هزار تومان برای هزینه کرایه ماشین، داروها را تحویل گرفتم و به خانه رفتم. در خانه متوجه شدم که آن داروخانه هم همان 30 عدد قرص را تحویل داده است. پس از تماس با داروخانه، آن ها گفتند که اشتباه شده و عذرخواهی کردند. جانباز اعلام کرد: به من می گویند که هر ماه به دکتر برو و نسخه جدید بگیر تا دارو هر ماه به تو تعلق گیرد. من ...
زن 25 ساله: شوهرم چشمش را به روی رابطه من با رئیسم بست و پول گرفت
بیشتر به مدیرشرکت نزدیک کنم و او را راضی نگه دارم در حالی که دخترم به دنیا آمده بود مدیر شرکت و همسرم بساط مشروبات الکلی و مواد مخدر را در منزل ما پهن می کردند و رفت و آمدهایشان بیشتر شده بود طوری که همسرم چشم هایش را روی ارتباط نزدیک من و مدیر شرکت می بست. البته این موضوع همه ذهنیت شهروز بود چرا که از همان ابتدای زندگی وقتی که با هم مشاجره می کردیم می گفت: من به تو به چشم یک زن هرزه نگاه می کنم ...
قصه پرغصه مطالبه مهریه در ثبت اسناد / روند خاص رسیدگی به شکایت های مهریه در خراسان رضوی گلایه های زنان ...
...: برای گرفتن مهریه ام خیلی اذیت شدم و اصلا کارکنان اداره ثبت درست راهنمایی نمی کنند، مدام بی خود و بی جهت مرا به ناحیه ثبت اسناد در خیام می فرستند، تاکنون کلی هزینه فقط برای رفت وآمد به اداره ثبت اسناد پرداخت کرده ام. زن مسنی که برای گرفتن مهریه دخترش آمده بود؛ می گوید: مهریه دخترم 214 سکه بوده و دو سال است که پیگیر هستیم، اما هنوز نتوانستیم حق دخترم را بگیریم. زهرا دیگر ...
شرایط نامساعد اقتصادی؛ انگیزه اصلی سرقت
به گزارش خبرگزاری برنا از اصفهان، 20 ساله بودم که با پسری در مسیر دانشگاه دوست شدم، کم کم دوستی ما صمیمی شد و او یک روز از من خواستگاری کرد اما وقتی من موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم آنها با این ازدواج مخالفت کردند و مدام می گفتند که این پسر به درد تو نمی خورد. خلاصه وقتی با اصرارها و تهدیدهای من مبنی بر فرار از خانه روبرو شدند با ازدواج من با کوروش موافقت کردند ولی با یک شرط ...
ماجرای مسدود کردن جاده زائران ایرانی توسط 20 جوان عراقی
کربلا بروند. از یکی از سربازها پرسیدم: جریان چیست؟ هیچ کس به سمت کربلا نمی ره؟ گفت: نمی دانم حاج آقا! ولی فکر کنم خود مردم سفرشان را مدیریت کردند و فقط هر کس که ویزا داشته می تونسته به مرز نزدیک بشه و اصلا قبل از مهران جلوی افراد بدون ویزا را می گرفتند! مهران امروز با مهران ده روز قبل هیچ فرقی نکرده بود. همان تصویر زیبای شلوغی نیمه شب هنگام رفت، در هنگام برگشت هم چشمانم را پر کرده بود ...
گفتگو با نخستین راننده زن تاکسی شهر رشت | انگیزه ام روز به روز بیشتر می شود
پاسخ به این پرسش که “دیدگاه مردم نسبت به راننده زن تاکسی چگونه است؟” بیان کرد: از همان نخستین روزهای کارم تاکنون نگاه مردم به ویژه خانم ها مثبت است و مرا تشویق می کنند تا به کارم با قدرت ادامه دهم. نخستین راننده زن تاکسی شهر رشت با بیان اینکه همه رانندگان تاکسی مرد نیز مرا تشویق می کنند گفت: من کارم را دوست دارم و حتی با وجود اینکه ممکن بود مشکلاتی داشته باشم اما با تشویق های مردم انگیزه ...
روایت این روزهای چذابه و کربلایی دیگر
...: دیروز نزدیک به صد تا دوخت داشتیم. این چرخ خیاطی ها را از خانه آورده ایم؛ سه سال است که چذابه می آییم. همه فقط به عشق امام حسین(ع) به اینجا آمده ایم. 10 روز است که اینجا هستیم. اولین چیزی که از خدا می خواهیم ظهور امام زمان(ع) و عاقبت بخیری است. امسال برای پایداری اربعین آمدیم کمی جلوتر مرد جوانی با بچه های کوچکش که یکی از آن ها را در کالسکه جای داده با عجله از جلوی مواکب ...
فرهنگی به وسعت نقشه های فرش
برای خودم کار می کردم؛ ضمن اینکه هنوز هم با آقای بهادری همکاری داشتم و شب ها به خانه شان می رفتم و برای ایشان همه چیز را گفته بودم و ایشان به من می گفتند "هنرمند جایگاه بالاتری نسبت به مهندس و پزشک دارد و تو اسلیمی را درست بکش. " پس تحصیل را در دانشگاه ادامه ندادید و در هنرستان به عنوان معلم استخدام شدید؟ بله. بعد از اینگه بورسیه دانشکده هنرهای تزیینی را قبول نکردم به من ...
رمزگشایی از مراودات برجامی اروپا و کاخ سفید/ اربعین؛ قرارگاه تشکیل لشکر 25 میلیونی
که یکی از روزهای عاشورا در خانه مشغول نقاشی بودم. بوم بود و من و قلم ها. هنگام کار مادرم وارد شد و از اینکه دید مشغول کارم عصبانی شد و گفت که روز عاشورا همه دنبال عزاداری امام حسین(ع) هستند و تو این جا نقاشی می کشی. بلند شو برو حسینیه. مادرم این را گفت و با رنجش بیرون رفت تا در مراسم عزاداری و روضه خوانیش شرکت کند. همسرم او را همراهی کرد و به اتفاق به حسینیه ارشاد رفتند تا پای سخنان خانم کاتوزیان ...
شتاب زلزله زدگان گیلانغربی برای شروعی دوباره
.... وی ادامه داد: من فرزندی ندارم که برایم کار کند و همسرم نیز فوت شده است ، اکنون که منزلم سرپا شده و می توانم زمستان را با آسودگی در آن بگذرانم ، خدا هم روزی رسان است و کمک می کند تا بتوانم اقساط تسهیلات را پرداخت کنم. زلزله زدگان دیگر نیز هر یک در مرحله ای از ساختن منازلشان هستند و همه و همه حکایت از تکاپویی دارد و آن هم همتی بلند برای ایستادنی دوباره است. ** ساخت 15 هزار ...
ازدواج کودک یا معامله ی کودک: پاسخی به کیهان
دارد بازدارنده نیست، و اسم فروش کودک با ازدواج کودک ادغام شده است. این فعال حقوق کودک ادامه داد: در بعضی روستاها ازدواج کودک ده، دوازده ساله را رسم می دانند و وقتی از قانونمندی صحبت می شود می گوییم اگر حتی قانون هم تصویب شود کاری نمی توان کرد. یا در مورد مواد مخدر هم همینطور است. در حالی که باید قوانین را آنقدر بازدارنده کرد و آنقدر روی آن کار کرد که جلو تر از فرهنگ پیش برود تا فرهنگ سازی ...
ثروت زندگی ام را نابود کرد
می کرد چون چندر غاز پول دستش آمده نیاز به منت کشی از کسی ندارد تصمیم گرفت روی پای خودش بایستد. او وارد بازار کار شد و تمام سرمایه اش را در کاری هزینه کرد که ما را به روز سیاه نشاند. همان موقع هم برادرانم می گفتند در کاری که سر رشته نداری سرمایه گذاری نکن. اما او دل خوش به دوستانی بود که وعده سر خرمن داده بودند. متاسفانه شوهرم دار و ندارش را از دست داد و بعد هم خانه نشین شد. ...
گذری بر زندگی سیدالاسرای ایران/6هزار و 410روز دلتنگی و شیدایی
...، من در اسارت، زندگی را دوباره شناختم، خدا را دوباره شناختم، خودم را دوباره شناختم. اسارت در روز 27 شهریور سال 1359 هم در سن بیست و هشت سالگی ام رخ داد و به عنوان اولین خلبان ایرانی گرفتار زندان رژیم بعث عراق شدم .در مدت اسارتم در زندان های مخابرات ابوغریب و الرشید زندانی بودم و در نهایت ده سال پایانی را که بعد از زمان پذیرش قطعنامه بود مجددا به زندان مخابرات بازگشتم تا مدت طولانی ...
قطعه قطعه کردن همسر به خاطر مهریه!
خانه بازگشت و سراغ مادرم که خوابیده بود، رفت و داد و بیداد راه انداخت. پدرم عصبانی بود و تبر و چاقو به دست داشت. او بی رحمانه به جان مادرم افتاد. با ضربه های تبر و چاقو، مادرم را مقابل چشمانم کشت. بعد از فرار پدرم، با پلیس تماس گرفتم و همسایه ها را خبر کردم. جست وجو ها آغاز شد و همان روز خودروی متهم در خروجی چابهار توقیف و مرد همسرکش بازداشت شد. از او تبر و چاقوی خون آلود هم کشف شد ...
میدان راه آهن؛ پناهگاه ارزان قیمت جوانان شهرستان
چهچه قناری و موزیکی قدیمی توجه هر غریبه ای را به خود جلب می کند. اطراف مسافرخانه های قدیمی رستوران هایی در ابعاد مختلف و با همان رنگ و لعاب سال های سال قبل خودنمایی می کنند و املت غذای مشترک همه آنهاست. غذایی 4 هزار و 500 تومانی که بسیاری از مسافران شهرستانی طالب آن هستند و گاهی با همین یک وعده تا شب سر می کنند. پیدا کردن مسافران جوانی که چند روزی را در این مسافرخانه ها سپری می کنند ...
همه چیز درباره قوانین فرزند خواندگی
شفا آنلاین اجتماعی ابتدای هر ازدواجی فرزند آوری مسأله ای فرعی است بر عشق و علاقه و بالا و پایین های خانواده جدید، اما خیلی وقت ها زمان که می خورد، وقتی سکوت خانه ناگهان به چشم می آید و همه فکر و ذکر و آدم ها می شود سرو صدای بچه ها، آن وقت است که فرزند می شود مهم ترین دغدغه زوجین. آن وقت است که انواع و اقسام راه ها را برای بچه دار شدن childbearing امتحان می کنند و اگر نتیجه دربرنداشت ...
ناگفته های همسر علی اشرف درویشیان
دانستم بازهم دستگیر می شود برای همین عجله داشتم زودتر ازدواج کنیم تا بتوانم به ملاقاتش بروم. قوانین زندان ها تغییر کرده بود و تنها پدر، مادر و همسر فرد زندانی امکان ملاقات با او را داشتند. سومین مرتبه زندانی شدن استاد سال 53 رخ داد؟ بله، همان طور که گفتم تازه ازدواج کرده بودیم، دیر یا زود دستگیر می شد و ما این را می دانستیم. یکی از شب ها، وقتی به خانه نیامد متوجه شدم که دستگیر شده ...
اگر مفقود شدم بگذارید بی نام و نشان باقی بمانم
.... همسرم ای که با نامت فاطمه، فاطمه وار بازندگی محقرمان ساختی و تمام هم و غم تو در طول زندگی پربارمان ساده زیستن بود جای خالی مرا برای فرزندانمان پرنما. همسرم ؛ می دانید من با ایمانی که به خدای و روز قیامت دارم وظیفه شرعی خود دانستم که پا به عرصه جهاد بگذارم و شاید در راه خدا کشته شوم ولی آیا کشته شدن را می توان شهادت نامید ولی ای خدا نا امید نیستم و در خود هیچ لیاقت شهادت نمی بینم ولی ...
بهاء الدین خرمشاهی
محلی عراق، آب و چای و غذا پخش می کردند. جایی در مسیر بودیم که وقت نماز شد. دیدیم که مردی روی خاک های کنار جاده موکتی پهن کرده است. ما هم همان جا وضو گرفتیم و روی آن موکت، مشغول نماز شدیم. وقتی نماز تمام شد و بلند شدیم که برویم، تازه دیدیم مرد عرب، دارد روی همان موکت سفره ی غذا پهن می کند. برای خود من تازگی داشت. کسی که حتی قدرت خرید یا اجاره ای داربست و چادر و راه اندازی یک موکب [= محل ...
مرگ غم انگیز هلیا کوچولو
جی رفته بود. مادر به همراه خاله هلیا سرگرم پاک کردن سبزی در داخل خانه بودند و هلیا کوچولو با دخترخاله کوچکش مشغول بازی. این درحالی بود که شوهرخاله هلیا داخل بالکن سرگرم کشیدن سیگار بود. توی بالکن سیگار می کشیدم و بچه ها بازی می کردند. وقتی سیگارم تمام شد دخترکوچکم پیش من آمد و مرا در آغوش کشید. بعد از او هلیا آمد و آن حادثه رخ داد. این، اظهارات اولیه شوهرخاله هلیا نزد مأموران ...
مرد زرنگ،حرفهای همسرش را ضبط کرد و تبرئه شد
دختری حساس و بدبین بود به طوری که از همان روزهای اول درگیری های شدیدی با خانواده ام داشت. او بسیار بی ادب بود و الفاظ زشتی را برای کوچک تر یا بزرگ تر از خودش به کار می برد. بعد از هر مهمانی خانوادگی جنجالی در خانه ما به پا می شد چرا که همسرم ادعا می کرد مادرم با نیش و کنایه با او سخن گفته است و به همین دلیل به من توهین و فحاشی می کرد. در حالی که آرامش از زندگی ام سلب شده بود تصمیم گرفتم با ...
قتل شوهر به دلیل خواسته های بی شرمانه
کردم بعد از مدتها اولین بار بود که وارد خانه ای می شدم من فکر می کردم کابوسی که از کودکی همراهم بود تمام شده است. به این مرد دل بستم و با او زندگی می کردم کارهای خانه را انجام می دادم و هرکاری که می خواست می کردم برایم مهم نبود مواد فروش است همینکه من سرپناهی داشتم برایم کافی بود تا اینکه بعد از 6 ماه به من گفت حالا وقت آن است که خودت کار کنی او از من می خواست که با کسانی که برای خرید مواد می آیند ...
سگک خوردن امیر جدیدی از آقا تختی
. بنابراین جهان پهلوان، باوجود حب مدام و همواره یک ملت و جایگاهی والا در تاریخ این سرزمین، همچنان جای محکمی در گود سینما ندارد. تا این که خبر ساخت فیلم جهان پهلوان تختی توسط بهرام توکلی و با تهیه کنندگی سعید ملکان، رسانه ای شد و دوباره خیلی ها به ساخت اثری شایسته درباره تختی امیدوار شدند. از همان ابتدا نام امیر جدیدی به عنوان بازیگر نقش تختی مطرح شد؛ گزینه ای که خیلی ها را برای تماشای خروجی نهایی فیلم ...
قطعه قطعه کردن همسر به خاطر مهریه!
. جست وجو ها آغاز شد و همان روز خودروی متهم در خروجی چابهار توقیف و مرد همسرکش بازداشت شد. از او تبر و چاقوی خون آلود هم کشف شد. متهم به همسرکشی به افسر تحقیق گفت: در اداره آتش نشانی کار می کنم. من و همسرم سال ها بود که با هم اختلاف داشتیم و حتی خواستیم جدا شویم که با میانجی گری خانواده و اقوام و تنها دخترمان که 16 ساله است منصرف شدیم. او بعد از دیدار خانواده اش در تهران، مهریه 500 سکه ای اش را اجرا ...
قتل برادر به خاطر اختلاف قدیمی بر سر فروش خانه موروثی
به گزارش بولتن نیوز ، ساعت 19 جمعه 4 آبان مأموران کلانتری 113 بازار در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از مرگ مرد میانسالی در خانه اش خبر دادند. به دنبال اعلام این خبر، بازپرس جنایی و تیم تحقیق راهی خانه قدیمی در خیابان ری شدند. با حضور در محل، آن ها با جسد مردی 57 ساله درحالی مواجه شدند که روی تختخواب قرار داشت و آثار کبودی دور گردنش حکایت از قتل داشت، این درحالی بود که متخصصان پزشکی ...
مردی خشمگین با تبر زنش را تکه تکه کرد!
پرشیا دایجست - مرد خشمگین، همسرش را به خاطر اختلاف خانوادگی در خانه شان در چابهار با بیش از 14 ضربه تبر و چاقو بی رحمانه به قتل رساند. او صحنه این جنایت را بازسازی کرد و روانه زندان شد. ساعت 7 صبح سیزدهم مهر امسال مردی با پلیس چابهار تماس گرفت و از قتل زن جوان همسایه شان در یکی از محله های چابهار خبر داد. ماموران پلیس آگاهی چابهار و بازپرس کشیک قتل در صحنه جنایت حاضر شدند. بررسی ...
امام حسین (ع) به محمود سلاخ امان داد
دعوا پایم بدجوری چاقو خورد؛ طوری که می خواستند قطعش کنند. خیلی پریشان بودم. احساس بدی داشتم. از خانه بیرون نمی رفتم تا کسی مرا نبیند. چون خیلی افت داشت. نمی توانستم تصور کنم آن همه برو بیا یک دفعه تمام شد. یک روز نیمه های شب لنگان لنگان در کوچه پس کوچه ها پرسه می زدم که دیدم خانه یکی از اهالی روضه است. در دلم گفتم: این ها هم بیکارند. شاه نمی گذارد روضه بگیرند ولی خودشان را به هر دری می زنند تا مجلس ...
اولین جایی که با همسرم رفتم گلزار شهدا بود
کردم و نشنیده می گرفتم . ولی بعد از شهادتش مرتب در ذهنم مرور می کردم وتازه متوجه می شدم که سید تا چه اندازه برای شهادت آماده بود. پانوشت:شب شیشه در اصطلاح به شام ولیمه ای که بعد از شش روز از بدنیا آمدن نوزاد داده می شود گفته می شود آیینی کهن که از قدیم برای محافظت نوزاد و از خطرها و آسیب ها در امان بماند می دادند در این مراسم با بیان داستانها و 2 بیتی های محلی و پذیرایی شب را تا صبح می گذراند و بهترین غذاهارا تهیه می کردند. انتهای پیام/ ...
مرد آتش نشان زنش را با تبر تکه تکه کرد
را خبر کردم.با توضیحات دختر قاتل، جست وجوها آغاز شد و همان روز خودروی متهم در خروجی چابهار توقیف و مرد همسرکش بازداشت شد . از او تبر و چاقوی خون آلود هم کشف شد. *اعترافات مرد آتش نشان متهم به همسرکشی که یک مرد آتش نشان است به افسر تحقیق گفت: در اداره آتش نشانی کار می کنم. من و همسرم سال ها بود که با هم اختلاف داشتیم و حتی خواستیم جدا شویم که با میانجیگری خانواده و اقوام و تنها ...