سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای سرقت شیخ قلابی در یکی از هتل های تهران
فارسی بلد نیستم، پشت تلفن شروع کرد با یکی از دوستانش صحبت کردن. نمی دانست حرف هایش را می فهمم. به دوستش گفت: با یک پسر عرب آشنا شده ام که خیلی پولدار است. وقتی این حرف ها را می زد، احساس کردم می خواهد مرا تلکه کند. آنجا بود که تصمیم گرفتم من او را تلکه کنم. چطور پول هایش را سرقت کردی؟ همان روز با هم در هتل ناهار خوردیم. دختر جوان از طریق گوگل و اینترنت با من دست و پا شکسته ...
نقشه های مجرمانه در هتل، آرایشگاه و خیابان ها
کردی؟ ماجرایش مفصل است. چند وقت پس از آزادی ام از زندان یکی از دوستانم سراغم آمد و با هم نقشه دستبرد به یک طلافروشی و صرافی را کشیدیم. برای شروع کار از فردی اسلحه خریدم. پولش را ندادم چون پولی نداشتم. قرار شد لوازم داخل خودرو سرقت کنم و هرچه می دزیدم به جای پول اسلحه به او بدهم. فقط این نبود؛ زندگی خودم هم خرج داشت. گاهی ماشین برادرم را می گرفتم می رفتم مسافرکشی تا اینکه تصمیم گرفتم با تهدید ...
قرار پلیدانه دختر جوان تهرانی با مرد عرب در یک هتل + عکس
پسر جوان در نقش مرد عرب زبان دختر تهرانی را هدف فریبکاری میلیونی خود قرار داد. به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پایان تیتر، چندی قبل دختر جوانی با حضور در پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران از کلاهبرداری یک جوان عرب نما در یکی از هتل های شمال تهران خبر داد. دختر جوان به ماموران گفت: [...]
ازدواج لیدر تور ایرانی با زن ثروتمند عرب
رفیق بازی ها و عیاشی های من چند ماه بیشتر دوام نداشت و در اوج غرور جوانی همه چیز را زیر پا گذاشتم و دختر عمو را طلاق دادم. مدتی بعد با دختر یکی از آشنایان ازدواج کردم در حالی که با اجاره کردن هتل ها درآمد خوبی داشتم. اما ناگهان اوضاع بازار کساد شد و من برای تامین مخارج همسر و دختر 3 ساله ام مجبور شدم به عنوان راهنمای توریست و مترجم کار کنم. آن روزها به خاطر تسلطی که به زبان عربی داشتم مشتریان خارجی ...
نقشه کارمند صرافی برای سرقت 400 هزار یورو
صادر کرد. بررسی ها برای شناسایی مخفیگاه شایان ادامه داشت تا اینکه شنبه 20 مهر کارمند فراری صرافی به اداره آگاهی رفت و خود را تسلیم کرد. وسوسه سرقت یورو ها متهم گفت: وقتی برای خرید یورو به ترکیه رفتم در راه بازگشت وسوسه سرقت 400 هزار یورو به جانم افتاد و نقشه آدم ربایی مسلحانه را طراحی کردم و به دروغ گفتم که یورو ها را از من سرقت کرده اند. بعد از طرح شکایت به پلیس، بلیت خریدم و می خواستم با یورو ها از کشور خارج شوم که متوجه شدم ممنوع الخروج هستم. وقتی دیدم فرار بی فایده است خودم را تسلیم کردم. ...
وصیت نامه پاسدار شهید مهدی کریمی/ مرا در تابوت درباز بگذارید
...، من چند مدت نماز قضا و حدود یک ماه روزه قضا دارم و چند مقدار پول هم بدهکار هستم در حدود 1300 تومان به مهرعلی قاسم زاده و 5 هزار تومان هم به آقای معنوی بدهکار هستم و حدود 1500 تومان هم در بانک دارم که از شما می خواهم 1500 تومانی که در بانک دارم را بردارید. 1300 تومان آن را مهرعلی بدهید و 5 هزار تومان هم پس انداز دارم که آن را به آقای معنوی بدهید و یک چک هم از مجید جلیلیان گرفتم که به مبلغ 2 ...
خاطراتی از ضدخاطرات
عهده داشته است. همچنین، در اداره مخابرات و رادیو و تلویزیون هم خدمت می کرد. مجله سخن نشریه ای فرهنگی ادبی بود که بین سال های 1322 تا 1357 منتشر می شد. پایه گذار این نشریه پرویز ناتل خانلری بود. از همان دوران بود که به طور جدی به کار ترجمه پرداخت. ترجمه را گذاشتم روی میز سردبیر و در رفتم! این مترجم در یکی از مصاحبه هایش از خاطرات تجربه اولین ترجمه اش چنین می گوید: تازه شروع ...
کشف جسد یک زن در سطل زباله / دام مسافرکش قلابی برای زنان
شهریور سال 97 جسد سوخته یک مرد جوان در روستای کوره فرنگ در اطراف شهرری پیدا شد. کلاهبرداری با لباس عربی میثم 30 ساله که مادرش متولد کشور های عربی است ادعا می کند که دختر جوان قصد سرکیسه کردن مرا داشت و من خودم دست به کار شدم و برای ادب کردن دخترفریبکار حسابش را خالی کردم. زن جوان: پاسخ خیانت های خودم را در آینه می بینم زنی نادم: زمانی که با داشتن همسر و دو ...
باردار شدن دختر 12 ساله توسط برادرش همه را شوکه کرد!
چه کنم .وقتی برادرم مرا رها کرد به دستشویی رفتم بدنم را شستم بعد لباس تمیز پوشیدم. چند ماه که گذشت احساس حالت تهوع پیدا کردم . دلم درد می کرد .به بوی غذا حساس شده بودم . کم کم شکمم ورم کرد بعد از چند ماه متوجه شدم که حامله شدم. نمی دانستم که چه باید بکنم به برادرم گفتم اما او کمکی به من نکرد . بیشتر اوقات خمار بود و اگر هم می خواست نمی توانست کاری برایم بکند. شکمم ...
زنِ جوان: پاسخ خیانت های خودم را در آینه می بینم
مهربانی و خوشرویی مانند یک دوست به حرف هایم گوش می داد. همان چیزی که گمشده من در زندگی با شهروز بود و او آن را از من دریغ می کرد. احساس می کردم گمشده ام را در وجود محمود یافته ام و به همین دلیل به این ارتباط خیابانی ادامه می دادم. بالاخره با گذشت پنج سال از زندگی مشترک با شهروز در حالی تصمیم به طلاق از او گرفتم که محمود نیز وعده ازدواج به من داده بود. آن قدر در عشق پوشالی محمود گرفتار شدم ...
تجاوز جنسی 3 جوان به دختر دبیرستانی در خانه دوست پسرش + جزئیات
رکنا نوشت: مریم در حالیکه صدایش لرزان و چهره ای بر افروخته داشت، در حضور مددکار کلانتری 21 عالیشهر اینگونه به بیان مشکلش پرداخت: نمی دانم چطور شروع کنم آمدم که شما مرا کمک کنید. 17سال سن دارم ، وقتی 12 سالم بود پدرم در اثر بیماری از دنیا رفت و برای همیشه ما را تنها گذاشت. مادرم مجبور بود برای تأمین مخارج زندگی و اینکه دستمان جلوی هر کس و ناکسی دراز نشود، در شرکت های خدماتی کار کند. ...
سرقت 400 هزاریورویی از مرد میانسال
دفعات قبل به ترکیه رفته بودم. قرار بود مثل همیشه در فرودگاه امام خمینی یکی از همکارانم دنبالم بیاید، ولی وقتی به فرودگاه رسیدم، آن همکارم به من زنگ زد و گفت مشکلی برایش پیش آمده است و نمی تواند دنبالم بیاید، بنابراین قرار شد خودم به تهران بیایم . وی افزود:به محوطه فرودگاه رفتم و یک ماشین گرفتم. آن خودرو من را تا نزدیک میدان آزادی برد. آنجا پیاده شدم و می خواستم با خودروی دیگری به مسیرم ...
از مادرم خواستم مرا بکشد!
مادرم خواستم مرا بکشد! او در ادامه افزود: حتی هنگامی که خوب ظاهر می شدم، حس می کردم به هوادارانی که برایم صبر کردند، بدهکارم. با هواداران فیورنتینا پیوند عمیقی داشتنم و به سختی تلاش کردم تا با ویولا بمانم اما همه چیز برای من مقدر شد. پس از جدایی من از فیو، 3 روز در شهر هرج و مرج بود. هواداران شرایط را نپذیرفته بودند و من از اینکه دلیل این هرج و مرج بودم، احساس گناه می کردم .او درباره دوران حضور ...
قرآن بخشنامه ای که نباید منظوم نوشت/ غیرمفسران به ترجمه قرآن ورود نکنند
که در قالب ترجمه تطبیقی است بر او وارد کنیم، چون مبنایش این نوع ترجمه بوده است. کسانی که ترجمه منظوم دارند، خود مترجم یا مفسر نیستند. صفی علیشاه فرد باسوادی بود و هم ترجمه نثر و هم نظم داشته است که صاحب نظر و ادیب قوی و عارف مسلک بود و ترجمه های منظومی که بعد از وی انجام شد همه از ترجمه نثر انجام شده و اغلب براساس ترجمه فولادوند انجام داده اند، بنابراین همان ایراد هایی که به ترجمه فولادوند وارد ...
راز مرگ دختر نقاش در ویلای عباس آباد / متهم تبرئه شد
. با این شکایت حسین بازداشت شد. وی گفت: مدتی قبل با بهار که دانشجوی مهندسی معماری و نقاش بود آشنا شدم. ما به هم علاقه مند بودیم. پدر بهار ویلایی در عباس آباد داشت و بیشتر اوقات بهار برای کشیدن نقاشی های طبیعت به آن جا می رفت. آخرین بار او مرا به خانه ویلایی دعوت کرد. ما برای تفریح به آن جا رفتیم. اما صبح روز بعد وقتی بیدار شدم دیدم بهار در خانه شان نیست، من همه جا را جست و جو کردم، اما ...
زنان جوان؛ طعمه مسافرکش سارق
و درخواست کردم تا مرا برای خرید به فروشگاه برساند. پس از رسیدن به مقصد، او نیز از خودرو پیاده و همراه من شد و پس از خرید من را به منزلم رساند و حتی کمک کرد وسایلم را داخل منزل ببرم. پس از گذشت مدتی پیامی دریافت کردم که دو میلیون و 500 هزار تومان از عابربانکم برداشت شده بود، درحالی که چنین مبلغی را خرید نکرده بودم، کارتم را جست وجو کردم و متوجه شدم که کارتم در کیفم نیست. این پرونده برای ...
نذر زینب(س) کردم از بازداشتگاه شهربانی خلاص شدم
ناهار خوردم و از صاحب غذاخوری اجازه گرفتم تا به 118 تلفن بزنم، با 118 تماس گرفتم و به اپراتور گفتم که من در کرمانشاه غریب هستم و شماره یک نفر به نام آقای برکی را می خواهم، اپراتور 118 در پاسخ به درخواست من گفت داماد آقای برکی دوست من است و شماره داماد ایشان را به من داد؛ تماس گرفتم و شماره آقای برکی را گرفتم، زنگ زدم و گفتم امروز می خواهم به هیات شما بیایم . آقای برکی مرا نمی شناخت ...
درنگی بر شیوه تحقیقی یحیی بونو در حوزه مطالعات اسلامی
.... لذا مرا به جلسه شرح منظومه راهنمایی کردند. وی افزود: آنجا من شاگردان آقای آشتیانی را دیدم. چهره آقای بونو در میان شاگردان متفاوت بود. چهره ایشان کاملاً متمایز بود. چند روز بعد که من از کتابخانه آستان قدس خارج می شدم با آقای بونو هم صحبت شدم و گفتم بنده چند روز پیش خدمت آقای آشتیانی آمدم و شما را دیدم. با آن صحبت های اولیه دوستی بین ما شکل گرفت. ایشان مرا به خانه خود دعوت کرد. زمانی ...
چرا رادارهای آمریکا در دریای سرخ کار نکرد / آخرین وضعیت پرونده مفقود شدن زهرای گمشده در قلعه نو / زن ...
باید به روزی فکر می کردم که زن بی وجدان دیگری همچون خودم پیدا می شود که کلبه زندگی مرا ویران کند چرا که از قدیم گفته اند، همین دنیا دار مکافات است. صحبت های فریبا نادری درباره رفتاری از او که موجب خنده دیگران می شود فریبا نادری به خاطر عشق به بازیگری حتی با دختر دو ماهه اش جلوی دوربین سعید سلطانی رفت تا ایفاگر نقش پری سیمای قصه ستایش 3 که این روز ها مورد توجه مخاطبان تلویزیون است ...
مگر کوری؟!
هلن کلر، نویسنده نابینا و ناشنوا می گوید: خوشبختی شکل ظاهری ایمان است. تا زمانی که ایمان، امید و سخت کوشی نباشد، هیچ کاری را نمی توان انجام داد. اگر همین 3واژه ایمان، امید و سخت کوشی از دایره لغات زندگی ام حذف شوند مرا افسرده و مأیوس می کند چنان که یک بار بعد فراغت از تحصیل در دبیرستان و انصراف از قبولی بار اول دانشگاه مرا متوقف کرد. آن وقت ها با دست های کوچک و اندام نحیفم و چشمانی با بینایی ...
درخواست قصاص برای قاتل دختر نقاش
شده به ویلایمان برود که من به حامد مظنون هستم و احتمال می دهم که او دخترم را به قتل رسانده است. بعد از به دست آمدن این اطلاعات بود که حامد به عنوان مظنون اصلی تحت تعقیب قرار گرفت و بازداشت شد. او اتهام قتل را انکار کرد و در شرح ماجرا گفت: مدتی قبل بود که با بنفشه آشنا شدم. او گفت که بیشتر وقت ها برای نقاشی به عباس آباد می رود و آنجا ویلایی دارند که من را به آنجا دعوت کرد که قبول کردم. به ...
دختری گریان با صورتی کبود، سرانجام شوم دوستی اینترنتی
ایجاد مزاحمت، کتک کاری و انتشار تصاویر خصوصی وی در شبکه های اجتماعی نموده است شاکی و تقاضای رسیدگی دارم لذا رسیدگی به پرونده در دستور کار کارشناسان پلیس فتا قرار گرفت. وی در ادامه افزود: در تحقیقات تکمیلی از خانم مراجعه کننده به پلیس فتا، وی اظهار داشت، مدتی قبل در شبکه های اجتماعی با یک پسر دوست اینترنتی شدیم و در گفتگوهایی که باهم داشتیم اعتماد مرا جلب کرد و تعداد زیادی عکس و اطلاعات ...
موسیقی کرمانجی، به شیوه ای دیگر
داشتم و کارم را نقد می کردند و معتقد بودند که تیشه برداشته و به ریشه فرهنگ کرمانجی می زنم. حتی مدتی هم که با دوتار آهنگ ها را تنظیم می کردیم، صدای همه درآمده بود، ولی الآن همه همین مسیر را می روند و خیلی از من تشکر می کنند که باعث شدم فرهنگ و زبان کرمانجی زنده شود و من خودم هم این موضوع را قبول دارم. خودستایی نباشد، اما من خیلی تلاش کردم و روی این قضیه وقت گذاشتم. از سال 89 به بعد مردم ...
جزئیات گروگانگیری و قتل بازیکن سابق تیم فوتبال سایپا + عکس
با چاقو تهدیدم کردند که اگر کمکشان نکنم مرا می کشند. برای همین مجبور شدم دستان ناصر و یوسف را ببندم. اما هیچ ضربه ای به آن ها نزدم. متهم درباره تماس با خانواده جوان فوتبالیست هم گفت: من با خانواده آن ها تماسی نگرفتم. فقط در دو سرقت همراه دوستانم بودم که آن هم با ارعاب و تهدید آن ها بود. متهم ردیف دوم به نام مراد هم در دفاع از خود گفت: من یک کارگر ساده بودم و هفت بچه قد و نیم قد دارم ...