سایر منابع:
سایر خبرها
سرداری که رهبر انقلاب مشتاق دیدارش بود
مجاهدت و تبریک روز جانباز گریزی به خاطرات شما و کتاب آب هرگز نمی میرد زدم و شفای شما را خواستم و گویا خدا شفای شما را در آسمانی شدنتان قرار داد و صبح امروز بعد از سال ها درد و رنج و غم دوری به آرزوی دیرینه تان، شهادت و دیدار با دوستان و همرزمانتان افلاکی شدید و بر سر سفره اربابتان عباس نشستید. سردار! تو مرد میدان بودی و در این سال های بعد از جنگ و جنگیدن در جبهه هرگز خود را کنار نکشیدی ...
تولی و تبری جهادی ها
جهادی با اردوهای اربعین و موکب داری سیدالشهدا (س) میگویند و ناظر خوش ذوق از آن ذوق میکند که عجب... گویی جهاد خدمت به بندگان خدا را نسبتی راز آلود با تولی و محبت سید الشهدا (س) هست. مغناطیس حسینی اگر برای همه کشش دارد برای بچه های جهادی هم کشش دارد و هم کنش. آنها به دو قطب مغناطیس نزدیک نیستند. چسبیده اند. بلکه متحدند و آنها که فهم واقعی زیارت را دارند میدانند که این اتحاد یعنی چه... اما گفتم دو قطب، و ...
پزشکی که تا آخرین لحظه عمر، خودش را وقف مردم کرد
که حالش خوب است، شب ها به پدر و مادرمان یادآوری می کرد که قرص های فشارخونشان را بخورند. نمی دانستیم این احوال پرسی هرروزه، تتمه انرژی اش است . قرار بود سال تحویل کنار هم باشیم در آخرین صحبت هایش گفته بود: حالا شبانه روز در بیمارستان می مانم که تحویل سال نو بتوانم کنار شما باشم. ما هم دلمان را به این وعده خوش کرده بودیم. نمی دانستیم روز 28 اسفند شیرین زندگی مان برای همیشه از ...
خدایا شهادت را با لب تشنه نصیبم کن
شکسته است که نتوانستم روی تو را بوسه زنم و بعد به جبهه بیایم، اما خودت می دانی که نتوانستم. پدر جان از تو نیز تقاضا دارم از تو می خواهم هنگامی که به یاد من افتادی واقعا از میان آن قلب رنج کشیده ات و با آن دستان پینه بسته ات به سوی خدا دعا کنی که رنجت را حلالش کردم و تو نیز او را بیامرز. خواهرانم شما نیز مانند زینب باشید. البته من مثل امام حسین (ع) نیستم و حتی به خاک پای او نیز نمی رسم ...
پدیده سریال پایتخت: هوادار دوآتشه و سرسخت استقلال هستم!
پس از محسن تنابنده ، بهرام افشاری ، احمد مهرانفر و البته بهنام بانی ، حالا مشخص شده که پایتخت 6 یک استقلالی دیگر هم دارد. ابوالفضل رجبی بازیگر نوجوان نقش بهروز در سریال پایتخت 6 که به شدت طرفدار استقلال است در گفت و گویی نوروزی درباره شرایط این روزهای خود توضیحاتی را بیان کرد. -به نام خدا. سلام و عرض ادب دارم خدمت تمام افرادی که این مصاحبه را می خوانند. فرا رسیدن سال 99 را به تمام ...
سیب زمینی با طعم خدا
: شما بگو خاله جان... با صدای معصومانه و لهجه زیبای لری گفت: ببین خاله؛ مامان ما بیشتر روز ها برای ناهار یا شام واسمون سیب زمینی می پزه. خب ما هم مجبوریم بخوریم، چون غذای دیگه ای نداریم. حالا من از صحبت شما متوجه شدم وقتی مامانم سیب زمینی می پزه، حتی اگه دلمم نمیخواد باید بخورمو بگم خدایا ما برای رضای تو و خوشحالی تو باز هم سیب زمینی می خوریم... متعجب و حیران به صورت معصوم و دست های کوچک گره شده اش نگاه می کردم. چقدر خوب و دقیق گفت معنی رضای خدا را! الهام سمینی، فعال دانشجویی ...
افزایش خشونت خانگی علیه زنان و کودکان در قرنطینه
عادت کرده که مثلا به علت اعتیاد یا به هر علت دیگری خانه باشد و بچه هایش کار بکنند حالا که اصلا برای بچه ها کاری پیدا نمی شود، چون دیگر کسی از آنها خرید نمی کند غیرممکن است که نسبت به بچه اش خشونت نشان ندهد؛ چون نزدیک تر از زن و بچه اش کسی در دسترسش نیست که خشونتش را به آنها نشان دهد. از طرف دیگر گزارش هایی هم به ما داده شده است که در خانواده های کم تر برخوردار، امکانات کمتری برای سرگرمی یا بازی بچه ...
کتاب نشینی در نوروز کرونایی!
متشتت چون پر کاهی سرگردان بر روی حوض آبی! هر ورقشان نشانی از معرفت داشت. پای سفره رنگین شان که می نشستم دلم نمی خواست حالا حالاها بلند شوم؛ حتی به اندازه نوشیدن یک فنجان چای! برابرشان مشتاقانه ساعت ها زانو می زدم. آنقدر چیزها در چنته داشتند که می توانستند حسابی سرگرمم کنند؛ سرگرم که نه، بهتر است بگویم تشنه تر از تشنه تری. همه جور اطعمه در سفره رنگین شان دیده می شد. هیچ کدام اشان مثل هم ...
به خدا حاضرم که در راه اسلام صد بار بمیرم و این پیر روشن دل را تنها نگذارم
میخواهم که بعد از من زیاد گریه و زاری نکنید چون با گریه شما دل دشمنان اسلام شاد میشود و اگر خواستید گریه کنید به یاد کربلای امام حسین (ع) گریه کنید. و اما مادر عزیزم به خدا حاضرم که در راه اسلام صد بار بمیرم و این پیر روشن دل را تنها نگذارم. مادر فدای قلب تو از من رمیده ای ایا مگر از من سخن بد شنیده ای تو بوستان سبز وجود منی و من آن غنچه ام که تو ام پروریده ای ولی ...
رویدادی که مهران غفوریان را به گریه انداخت
نمونه هایی از این برنامه خارجی دیدم و برایم جذاب بود. از طرف دیگر از زمانی که پدر شده ام حسم نسبت به بچه ها عوض شده است. حسی که پدرانه تر به بچه ها نگاه می کند و با عشق و علاقه با بچه ها حرف می زند و این دلایل روی تصمیم من برای اجرای برنامه تاثیر گذاشت. اعجوبه ها هم با همان ساختاری پیش رفت که در همه دنیا و براساس مدل آمریکایی کار شده است. ساختاری که مثل عصر جدید نمی شود به ترکیب آن دست ...
علت هجوم به فروشگاه ها در ایام ویروسی
دوستان عرض کنم: اولین مسئله، این است که از دهه ی 50 میلادی به این سو، جوامع سرمایه داری پیشرفته در غرب به سطح مصرف بالا عادت کرده اند. به ویژه در امریکا و با وجود خاطره ی تلخ دوران رکود بزرگ در دهه ی 30، هرگونه احتمال خلل در حفظ این سطح مصرف، جامعه را دچار هراس شدید می کند. نکته ی دوم، تناسب بهای کالاهای پرمصرف با میانگین درآمد مردم و البته رواج کارت اعتباری در نظام بانکی است ...
مادرم، مثل زینب (س) صبور باش
...، خندید، با دستش زد به شانه ام و گفت: مثل فلسطینی ها با سنگ می جنگم؛ چی فکر کردی ما از مأموران شاه نترسیدم. حالا از نیروهای عراقی بترسم. همراه پدرم (حاج عباس) به جبهه رفت 4 ماه طول کشید، رفته بود آموزش نظامی را دیده بود، بعد از چهار ماه که به مرخصی آمد، خیلی دل تنگش شده بودم. گفتم: تو دین خود را ادا کردی. من نمی گذارم این بار به جبهه بروی. گفت: تازه این بار، دارم می روم اجرم را بگیرم. ...
مثل سریال پایتخت ، به ما هم فرصت بدهید
تدارکات هر روز فضا را ضدعفونی می کنند، بچه ها را ضد عفونی می کنند، یک پزشک هم آن جا هست که هر روز تمام افراد را معاینه می کند و اگر کسی کوچک ترین علامتی داشته باشد از کار تعطیلش می کنند و خدا رو شکر هم هیچ یک از بچه ها مبتلا نشدند. یکی از خطرناک ترین شرایط ما این بود که در آن زمان که کرونا دیگر رسما وارد شده بود و به گیلان هم رسیده بود ما در انزلی مشغول فیلم برداری بودیم. در ...
نامه ی شهید اهل دشمن زیاری بعد از 37 سال به گیرنده رسید
کردید من شما دوستان خیلی خوبم را از یاد نمی برم اون شب به شما تلفن کردم صمد گفت که محمدرضا خوب است و بچه ها دارند �میرقصند حالا نمی دانم گرم رقصیدن بودی یا گرم خواب ،و من نتوانستم با شما صحبت کنم من محمد حسین برادرت را هم دیدم به او هم گفتم که به محمدرضا بگو برو تربیت معلم و تو در جوابش گفته بودی چون ابتدایی است من نمی روم در این موقعیت هر جا آدم دستش گیر شود به نظر من بد نیست فقط انسان بی کار نباشد و ...
عید را در کربلای خونین جشن می گیریم
دادم به امید خدا صحیح و سالم بازمی گردم و از قول من به اقوام و دوستان و آشنایان سلام برسان و شما از دور و نزدیک ها به پدر و مادرم و بچه ها سربزنید و اگر مشکلاتی دارند تو رسیدگی کن. انشاءاله که خداوند شما را توفیق عنایت فرماید و بیوک آقا و خانواده اش را سلام می رسانم و همچنین نیز فامیل های برادرم که نامشان را نمی دانم از قول من سلام برسانید. دیگر عرضی ندارم و وقتتان نمی گیرم و سرتان را درد نمی آورم ...
روایت هایی کمترشنیده شده از شیوع بیماری در تهران
بیشتر از یکصد سال پیش، زمانی که وبا به تهران رسید، ضربه کور بر فقیر و غنی به یکسان فرود آمد؛ همه آنها که باغی خارج از شهر داشتند و همه کسانی که می توانستند زیر سقفی کرباسی در بیابان پناه بگیرند از دروازه های شمالی به خارج از شهر هجوم بردند. راه های منتهی به کوهستان ها از جمعیت مهاجر پر بود. زنان سوار بر الاغ ها با بچه هایی که در چادرهایشان پیچیده بودند و مردان پای پیاده در کنارشان. هر جا می رفتند بلا در میانشان بود. روی شن های بیابان جان می دادند و بیماری کشنده را در میان روستاها پراکنده می ساختند. ...
در این 40 سال، شهر را چنین خلوت و غمگین ندیده ام
خوابیده اند. هپلی هپلی! خدا همکارم حسین محبت اهری را بیامرزد که این اصطلاح را وارد ادبیات رسانه ای کرد. تا ایستگاه میدان صنعت باید دو خط مترو عوض کنم، ایستگاه متروی راه آهن مثل همیشه شلوغ نیست ولی جمعیت هم کم نیست، قطار که وارد می شود هر سالن آن پر از مسافر است. قسمت زنانه هم مسافران کیپ تا کیپ ایستاده اند. با اضافه شدن مسافران ایستگاه راه آهن حالا مثل روزهای قبل قانون آقا جابجا شو! آقا برو ...
وطن پرستی ما و وطن پرستی آنها؛فرق است از ظاهرسازی تا واقعیت
شعار سال : در خبرها آمده بود که رونالدو و مسی هر کدام یک میلیون یورو برای برای مهار بحران کرونا اختصاص داده اند. دو خواننده ی زن آمریکایی هم قرار است به حساب طرفدارانشان پول واریز کنند با این استدلال منطقی که شما تا حالا کنارمان بوده اید، حالا نوبت ماست که کنارتان باشیم. در این چهل روز که از اعلام رسمی ورود کرونا به ایران می گذرد خبری از سلبریتی های ایرانی ندیدم. واقعا سلبریتی های ما ...
کتکی که استاد قرائتی را طلبه کرد
...:استاد قرائتی در بخشی از برنامه درس هایی از قرآن در سال 1374 در خاطره ای از طلبه شدن خود آورده است: خدا اموات را رحمت کند. من با پدرم دعوا داشتم. من می خواستم به دبیرستان بروم. اما پدرم می گفت: باید آخوند شوی. آن زمان آخوند خیلی کمیاب بود. سی و دو سال پیش مردم به پدرم می گفتند: تو که آخوند نیستی. تو بازاری هستی. بچه ات را دنبال کاسبی بفرست. آخوندی چیست؟ آن زمان آخوند شدن خیلی مشکل ...
اس ام اس میلاد امام زین العابدین(ع)
روزهای اوّل ولادتشان از نعمت مادر محروم شدند، اما توجّه و رسیدگی های مداوم پدر بزرگوارشان فقدان مادر را جبران کرد. آن حضرت(ع) دوران خردسالی را در سایه رسیدگی و محبت های سه امام معصوم سپری کردند که هر سه بزرگوار در تکوین شخصیت و فضایل و کمالات ایشان نقش مهمی داشتند. ضمن عرض تبریک به مناسبت فرارسیدن سالروز میلاد امام سجاد(ع)، مجموعه ای از زیباترین اشعار و پیام های تبریک ویژه این روز برای ...
بزرگ ترین مشکل فدراسیون هندبال پول است
ای که در تیم ملی دارد، با توجه به اینکه از تیم ملی توانسته به این مهم برسد که لژیونر شود، موظف است که به سمت تیم ملی بیاید و در تیم ملی بازی کند. اگر بخواهیم به عنوان عِرق ملی صحبت کنیم، موارد انگیزشی دیگری وجود دارد که باعث می شود بچه ها در تیم ملی بازی کنند. چون در تیم ملی، بازیکن بیشتر به دلیل افتخار، غرور و ملیت یا به قول معروف به عنوان یک سرباز در تیم ملی بازی می کند. همه هم دوست دارندُ چون ...
به بهانه زادروز نظام مقدس جمهوری اسلامی
نسب خمینی در غرب و شیخ زکزاکی یعنی شاخه ی شجره ی طیبه ی امام در قاره ی سیاه و شخص شما یعنی خود خمینی تنها تکرار روح الله و تنها تداعی آن بت شکن بزرگ مگر نگفتی؛ در یوم الله 9 دی دست قدرت خدا را ببینید! مگر نگفتی؛ حتی اگر عکس مرا پاره کردند آتش زدند باز هم شما صبر کنید! آقاجان! همه ی همسایه های ما که ...
قلباً از قرنطینه اختیاری خوشحالم
تاکنون کتاب هایی چون خواب باران (رمان بزرگسال/ کتابستان)، آن مرد با باران می آید (رمان نوجوان)، بادبادک ها (داستان بلند نوجوان)، کجا بودی الیاس، مجموعه داستان مشترک با نویسندگان در مورد شهدای غواص، عروس آسمان، تو را من چشم در راهم و... منتشر شده است. به بهانه نوروز، گفت وگویی عیدانه با وی انجام شده که در ادامه می خوانید. این خانه ماندن های اجباری به هر دلیلی، برای بچه ها از همه سخت تر ...
زنگ طلایی داور عصر جدید برای فرشته های نینجا
زنگ طلایی تاریخ برنامه را به دست آورند. علیخانی از پدر ها و مادران خواست تا بچه ها را تشویق کنند، باتوجه به اینکه صدای تشویق مادر ها بیشتر بود گفت: دست زدن خوراک مامان هاست، چون پاتختی و حنابندان زیاد می روند (خنده) سومین اجرا را عمو اسماعیل مهدوی که میوه فروش است انجام داد. او 8 سالی می شود که با قدرت صدایش می خواند. او سال ها مداح بوده، اما علاقه ای به آن نداشته در نتیجه در حوزه موسیقی حضور و با محمد اصفهانی صحبت می کند. چهارمین اجرای قسمت هشتم هم بر عهده بهروز رحیمیان بود، او یک نقاشی دیواری با حال و هوای معنوی و باعشقِ پیاده روی اربعین ترسیم کرد. ...
واکنش شاه میری به هدیه شاه پهلوی
.... اینان کسانی هستند که می خواهند به جهان نوید پیروزی مستضعفین را بر مستکبرین بدهند. پدر، مادر، همسر، خواهر، برادران و دوستانم! چند روز دیگر به امید خدا می خواهیم عملیات وسیعی انجام دهیم. خودم را به خدا سپرده ام و از خدا می خواهم که اگر با خون من حقیر، خدمتی را برای اسلام می توانم انجام دهم، مرا به درجه شهادت برسان که در جنگ اسلام با کفر امام می فرماید اگر کشته شوید ...
صحبت های شیخ حسین متحولم کرد/ در اتوبوس پنهان شدم تا به جبهه بروم
دادو و علی اصغر رحیمی که بچه محلمان هم بود سه شهید دیگر بودند. شهید زینال حسینی قدرت نظامی خاصی داشت. فوق العاده متواضع و زحمت کش بود. در طول هفته حداکثر 7-8 ساعت می خوابید. من این را دیده بودم، چون نزدیکش بودم. سن و سالی نداشتم، اما از روز اول جذب هم شدیم. *نمی دانستم با فرمانده غذا می خورم اولین باری که سید محمد را دیدم نمی دانستم فرمانده است. در چادر نشسته ...
پیام نمایندگان مجلس یازدهم به سید حسن نصرالله
...، دیگری در بحرین و عربستان و سایرین در کل امت اسلامی کاری را آغاز کرده اند که هر روز بیش از پیش همبستگی امت، آنچه که مورد نظر امام المسلمین بوده و هست را بیشتر جلوهگر می سازد. بچه های مقاومت لبنان، فرزندان تفکر “امت محوری” در زمانه ما هستند و این یعنی اینکه قدرت نرم نظام اسلامی، پشرو، فعال و تحرک آفرین است. مطالب مرتبط ابوالفضل ابوترابی (نماینده نجف آباد ): سلام ودرود ...
روایت شکاف بین نسلی و روابط مادر و دختر
آنا به مدرسه راهنمایی با زیر سؤال بردن همه زحمات مادر بروز می یابد: می خواستی نکنی؟ من گفتم بکن؟ اصلاً می خواستی منو به دنیا نیاری. حالا هم که آوردی باید مثل بقیه پدر مادرا ازم مراقبت کنی . و چند سال بعد که آنا وارد دبیرستان شده است شکل سؤال نیز تغییر می کند: تو مطمئنی زندگیت رو من حروم کردم نه خودت. تو لیاقتت همین زندگیه و بعد از دبیرستان: من باعث خوشبختی توام. اگر من نبودم سر می ذاشتی به بیابون ...
تجربه های شیرین روزهای کرونایی
خبرگزاری فارس، همدان- بیش از یک ماه است میزبان مهمان ناخوانده ای هستیم که برایمان ابتدا شبیه یک شوخی بود ولی کم کم جدی شد و کار به تعطیلی مدارس، دانشگاه ها و تغییر ساعت کاری ادارات و در آخر قرنطینه کشید، هر روز برای در امان ماندن از این ویروس کوچک هولناک دستورات جدید صادر شده و می شود اما حرف اول و آخر به همه مردم همان در خانه ماندن و قطع زنجیره انتقال کروناست. در خانه ماندن قطعا برای ...
نبرد سخت/ قسمت دوم: اول گوشی خاموش شد...
. اون موقع کلمه ی دیگه ای به ذهنم نمی رسید. اعتقاد نداشتم به حرفم چون مادر خانمم دیابت و ناراحتی ریوی داشت، برای همینم از روز اول ورود کرونا نگرانش بودم و الانم شک داشتم بتونه دوام بیاره. حالا که اون زن مهربون رفته زیر دستگاه ، انگار شونه های من هم رفت زیر بار مسولیت های جدید و سنگین، با خودم گفتم: خوب ، الان باید مرد میدون بود و اوضاع رو مدیریت کرد. اینجا آغاز نبرد سخت من برای عبور از این بحران لعنتی بود. ادامه دارد ... . ...