خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
سلام سیدِ بازجو!
آوردم اما او با نگاهش هنوز دلشکسته بود، خجل بود. سید ِبازجو! تمام شگردها اعم از تهدید و تطمیع، شکنجه سفیدی به نام سلول انفرادی و کتک را سخت نگذشت و تازه منت می گذاشتی که تو چون جانبازی، رعایت حالت را می کنم و اگر از گروههای سیاسی و گروهک ها، کسی را بیاوریم بی رحمانه می زنیم، شلاق می زنیم، به سر و صورت هم می زنیم. ولی آنچه تا همین الان هم که پدرم از دنیا رفته فراموش نمی کنم ...
جان دادند برای جان دادن
! من یک پسر داشتم، یکی... پیش خدا و امام حسین شرمنده نیستم که فرزندی تربیت کردم که برای نجات مردم، جان خودش را از دست داد. اما چه کنم که مادرم و نمی توانم اشک نریزم؟ دلم برای مامان گفتنش تنگ است. برای وقتی که چند شب و روز پسرم را ندیده بودم و او از پشت خط می گفت: مامان جان! به خدا منم دلم برای شما تنگه. الهی دورت بگردم! اینجا شلوغه، اما میام. شما تو خونه ای و نمی دونی اینجا چه خبره ...
جنتی: بدون فعالیت نظامی، حوادث 88 تمام شد
مملکت را به آشوب کشیدند و ماهها این مردم در اضطراب به سر بردند و خیال دشمن راحت بود که این فتنه ی حساب شده و طراحی شده، نظام اسلامی را سرنگون می کند. اما در یک حرکت آرام مردمی و بدون فعالیت نظامی و تنها با حضور مؤثر و شکننده مردم در 9 دی 88 آن فتنه پیچیده، با آن نقشه های حساب شده که سال ها توسط دشمنان طراحی شده بود، در عرض چند ساعت و چند روز با راهپیمایی های سراسری مردم خاموش شد. * در ...
مروری بر زندگی نامه شهید حمید بوسلیک
عذاب خواهد بود. درخواست شهید از مادرش در قسمتی از نامه اش: شما دعا کنید و ما هم اگر خدا خواست و شهادت را در آغوش گرفتیم از شما به فاطمه زهرا شفاعت می کنیم. مادر جان! می خواهم همچون زینب زمان که برادرش در صحرای کربلا جلوی چشمش شهید شد و صبر را پیشه کرد؛ من هم می خواهم که همچون زینب باشید و اگر شهید شدم مبادا گریه کنید. مادر جان! من این را می خواهم بگویم و ...
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با روحیه انقلابی کارهای بزرگی را انجام داده است
هماهنگی تبلیغات اسلامی بیان داشت: تمام توجه و امید ما به لطف خدا و حرکت های انقلابی مردم است که از خدا درخواست داریم این مردم را که هر چه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند و جوانان خود را تقدیم کردند و انواع سختی هایی را پشت سر گذاشتند و محرومیت ها و محدودیت ها را تحمل کردند، خداوند خیر و برکت خود را از آسمان و زمین به سوی این مردم نازل فرماید. رئیس مجلس خبرگان رهبری با اشاره به این که دشمن از ...
خون جمال روی اقلامی ریخت که برای مردم محروم می برد
.... فرزندانش چطور با شهادت پدر کنار آمده اند؟ کنار که نیامده اند. بیتابی می کنند. پسر بزرگش می رود سر خاک پدرش و همانجا می خوابد. پسر کوچکش هم می رود سر خاک پدرش، او را قسم می دهد که در را باز کند تا پیش پدرش برود. این بچه ها کوچک هستند و درست زمانی که باید دست نوازش پدر بر سرشان بود، به خاطر جنایت ضد انقلاب از وجود پدر محروم شدند. مادر پیرمان هم الان حال و روز خوشی ندارد ...
مظفرالدین شاه یکسال پیش از امضای فرمان مشروطه
رویداد24 تصویری از مظفرالدین شاه قاجار در کاخ کامرانیه در سال 1284. این عکس درست یکسال پیش از امضای فرمان مشروطه ثبت شده است. با قتل ناصرالدین شاه به دست میرزا رضا کرمانی در سال 1275 هجری شمسی مظفرالدین شاه پس از 40 سال ولیعهدی به سلطنت رسید و حدود 12 سال پادشاه ایران بود. مظفرالدین شاه مانند پدرش علاقه زیادی به سفر خارجی داشت و حدود دو سال از این سال ها را در سفر های خارجی ...
رنجِ نداری
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: هر روز کلی آدم با شکل و شمایل مختلف می آیند و خیلی مرموز و مبهم یا سالم یا مرده شان را از بیمارستان بیرون می کشند. دلم می خواهد قصه این مرد را هم بدانم. باید مبتلا شدنش به کرونا شنیدنی باشد. به قیافه اش نمی خورد اهل ماسک زدن باشد یا بتواند هر دقیقه دستانش را با آب و صابون بشوید. خدا کند حالش روبه راه شود تا من بتوانم پاسخ پرسش هایم را پیدا و قصه ناتمامم را تمام کنم ...
مگر می شود ارباب، نوکرش را نخرد؟!
...، باید مداح های موردعلاقه امیرحسین را بیاورم تا برایش مداحی کنند. مخلص آسیدعلی آقاییم! پدر شهید نیز با قامتی استوار درحالی که پیراهنی مشکی بر تن دارد و اشکی نمی ریزد، می گوید: امروز مراسم جشن پسرم است و امیرحسین بعد از چندین سال تلاش به آرزویش رسیده و خدا را شاکر هستم که سرسوزن حق خود را ادا کردیم، 2 روز اول هم لباس سفید به تن کرده و معتقد بودم امیرحسین در سالروز تولدش دوباره ...
خاطرات خواندنی زنان یک روستا از سال های جنگ
و جنگ برای ما بچه ها همراه با شادی بود. بزرگ تر که شدم جنگ را با خاطرات پدر دوره کردم. خاطراتی که هرکدام را بارها شنیده بودم اما باز هم مشتاق دوباره شنیدنشان بودم. آن قدر که شیرین روایت می شدند. افتادن در تله محاصره عراقی ها و خالی شدن قمقمه ها و زدن به دل دشمن برای به دست آوردن چند لیتر آب باید نفس را بند بیاورد نه اینکه تو را به خنده بیندازد. جنگ را توی فیلم ها هم دیده بودم. قهرمان ...
اگر تحریف را شکست دادیم پیروز جنگیم
اصحاب و هم روحیه جهاد و پیروزی؛ باز هم دشمن که خود را بازنده می بیند با ایجاد یک عملیات روانی گسترده مسیر جنگ و تاریخ را عوض می کند. این مثال را عرض کردم که بدانیم پیشینه این جنگ به امروز بازنمی گردد و این مشکلی است که سالیان سال است جبهه حق با آن دست و پنجه نرم می کند. البته دست باطل در این جنگ بسیار بازتر است؛ همان طور که امیرالمؤمنین می فرمایند: به خدا سوگند اشتباه می کنید ...
علی پور: کارشناسان داوری اگر مطمئن نیستند حرف نزنند/ تمام تلاشم را برای آقای گلی خواهم کرد
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از رسانه رسمی باشگاه پرسپولیس، مهاجم سرخ پوشان در خصوص بازی روز گذشته مقابل نساجی که با تساوی به پایان رسید گفت: بازی کردن در چمن مصنوعی واقعا سخت است. بازی در این زمین ها احتمال مصدومیت را زیاد می کند اما خدا را شکر که کسی مصدوم نشد. در هر صورت با همین شرایط بازی کردیم و در روزی که می توانستیم برنده باشیم این اتفاق رخ نداد تا مساوی کنیم. وی ...
شیرزن کارخانه
فرزند اولم را داشت. او را مانند تخم چشم هایم دوست داشتم. پسرم از نوجوانی انقلابی تمام عیاری بود طوری که وقتی 17ساله بود ماشین پدرش را برمی داشت و به این بهانه که برای خرید خواروبار مغازه پدرش به بازار می رود ماشین را گوشه ای پارک می کرد و به تظاهرات می رفت. ما تنها بقالی محله را داشتیم برای همین علی اکبر کمک دست پدرش بود. وقتی دیر برمی گشت و از او علتش را سؤال می کردیم زیر لب می گفت ماشین خراب شده ...
شهدای خانه ام را فدای مادرشان حضرت زهرا (س) کردم
نامش را نرجس می گذاریم. کمی بعد خدا سیدمهدی را به ما عطا کرد. پدرش دوست داشت او وقتی بزرگ شد به حوزه علمیه برود و روحانی شود تا به آقا امام زمان (عج) و اسلام خدمت کند! سیدمهدی هم تمام تلاشش را کرد تا پدرش را به آرزویش برساند. او پس از گذراندن دوم راهنمایی، به حوزه علمیه مهدی شهر رفت. یک سال بعد هم برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت. طلبه خانه تان چطور سر از جبهه و جنگ درآورد؟ ...
متن و اس ام اس زیبا برای تبریک تولد دختران مرداد ماهی
...> دخترم، دنیای من! امروز برای من فقط یک روز تولد معمولی نیست بلکه روز تولد تمام شادی های عالم است. امروز سال روز مادر شدن من به خاطر وجود توست. امروز روزی است که عاشقانه خدا را شکر میگویم برای داشتن تو. تولدت مبارک. ای جان مادر! صدای بهم خوردن بال معصوم فرشته ها می آید انگار آمدن تو نزدیکست. لمس بودنت مبارک. دخترم! چه لطیف است حس آغازی دوباره و چه زیباست رسیدن دوباره به روز ...
همیشه چند روز قبل از سال تحویل فرزند شهیدم به خوابم می آید
فهرج آمدم و گفت که من می خواهم برم جبهه، منم گفتم: اول برو پیش مادرت و اگر اجازه داد برو. وقتی که من این حرف را به او زدم دیگر چیزی نگفت. فردای آن روز که روز شنبه بود، من به خانه داداشم که فرزندم آنجا کار می کرد و درس هم می خواند، رفتم. زن داداشم بهم گفت که محمدعلی رفته و اسم خود را برای جبهه نوشته، منم گفتم: می دونم، گفت: چطوری؟ گفتم: دیشب خواب دیدم که امام خمینی نامه ای را از مادر محمدعلی گرفت و ...
نشان سرلشکری اهدایی رهبری زیبنده شانه های مادرم است
خدا دست پسرم هم خوب می شود. وقتی دستم را از گچ درآوردم، پدرم شهید شده بود. آن موقع به قصر فیروزه تهران آمده بودیم. وقتی دکتر رفتیم، دکتر گفت دست شما به خاطر فشار به تاندون ها خوب نمی شود و شاید در سال های بعد با فیزیوتراپی و برق دستت حرکت کند. این خبر بسیار بدی بود. دقیقاً همان شب اولین ارتباط با پدرم ایجاد شد. در آن شب به یادماندنی خواب دیدم در فضایی هستم و همه به ستون، جلوی جایگاهی توقف و باز حرکت ...
هادی: به آمدن بهتاج به اداره کل ورزش استان کمک کردم اما یک بار هم حالم را نپرسید/ پسرم 2 ساله شد، ...
هیئت کشتی هم سه بار نفرات مجمع را عوض کردند، من واقعا از این مسائل گله مندم. وظیفه مدیرکل استان هست به استاندار بگوید اینها امید المپیک هستند، من خواهش می کنم جلسه بگذارند و به درد و دل آنها برسند. هادی با بیان این جمله که اعتقاد ویژه ای به خانم زینت (س) دارد، افزود: من اول خدا و دوم از ائمه همه چیز را می خواهم. اعتقاد خاصی دارم به خانم زینب، ایشان شخصیت خیلی بزرگوار و رنج کشیده اهل بیت ...
آیا حق شهیدان را ادا کرده ایم؟(خوان حکمت)
مرگ را در خود هضم می کنیم ،زیر پا لِه می کنیم و سفر می کنیم و دیگر مرگی نیست. این بیان نورانی حضرت سیّدالشهداء(ع) را در روز عاشورا بخوانید؛ در بحبوحه ای که مثل قطرات باران تیر می آمد(5) حضرت به اصحابش فرمود: صَبْراً بَنِی الْکِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرهًْ ؛(6) کمی صبر کنید، مرگ پلی است زیر پای شما، مرگ که مهاجم نیست، شما مرگ را می میرانید، روی مرگ پا می گذارید می روید آن طرف که ...
پای لنگ مسئولیت پذیری مردم در زدن ماسک
منکر در جامعه با هدایت دشمن و به صورت کاملاً هوشمندانه انجام می شد تا جلو سرزندگی و رشد جامعه ایران اسلامی گرفته شده و جامعه بدون هیچ مانعی به سمت انحطاط و فساد کشیده و آماده به استعمار درآمدن شود. نتیجه مقابله با امر به معروف و نهی از منکر در بزنگاه شیوع کرونا مشاهده شد، امروز همه مردم به خوبی مشاهده کردند که در یک کشتی نشسته اند و اگر کسی عامدانه یا جاهلانه گوشه کشتی را سوراخ کند، همه غرق خواهندشد. انتهای پیام/ ...
سرگذشت عجیب و بی نظیر شهید طلبه مدافع حرم
شوهرم بگوید می خواهم بروم سوریه با تمام وجودم می گویم فدای حضرت زینب. گاهی فقط با خواندن خاطرات زندگی ما این اتفاق افتاده یا همسرم به خواب کسی رفته و چادر به آنها هدیه داده اند. و در کل مزار ایشان شده محل حاجت دادن و هر چند روز یک بار دوستان به من پیام می دهند که ما از شهید مسرور حاجت گرفته ایم. هر هفته هم که ما سر مزار ایشان می رویم افرادی را می بینیم که می گویند ما شنیده ایم شهید مسرور حاجت ...
تحریف و جنگ روانی، تحریم را مؤثر می کند/ تنها راه حل مشکلات به یقین رسیدن در اتکا به داخل است
نداده است؛ دولت های دیگر هم بودند که مذاکره کردند و دیدند که نتیجه ندارد و در حال حاضر نیز سراسیمه و نگرانی دشمن به دلیل آسیب دیدن آن از ما است و ما مسیر درستی را رفته ایم. وی افزود: در بیانیه گام دوم انقلاب نیز مقام معظم رهبری فرمودند که با ظهور خورشید عظیم عالم امام زمان (عج) بتوانیم یک مسیری را طی کنیم که مورد رضای خدا و خلق خدا باشد. انتهای پیام/ ...
ماجرای زندگی زنی که فیش حجش را به مرکز سل اهدا کرد
.... خواب که تمام می شود، رویا ها تمام نمی شوند. جمیله خانم بیدار شده بود، لبخند زده بود و منتظر مانده بود تا بعد از 11 سال خبر دهند که این بار خدا او را طلبیده تا به حج برود. روزگار سپری شده مردم سالخورده اسم روستایشان، ماهِ آخر سال است، اسفند. ماه آخر سال در جنوب کرمان است؛ روستایی از توابع جبالبارز جنوبی شهرستان عنبرآباد. جمیله خانم از بچگی همین جا بزرگ شده و از بچگی در همین ...
خون شهیدان را پایمال نکنید
کنید و در عزای من حق گریه کردن ندارید. ای دوستان عزیز به عنوان یک برادر می خواهم که اگر کسی بود که می خواست به این انقلاب لطمه بزند با مشت محکم بر دهان آن ها بزنید و خون شهیدان را پایمال نکنید. پیروز و امام امت را سرافراز کنید و یار و یاور امام باشید و دشمن را به خاک سیاه بنشانید و کمر آن ها را بشکنید؛ و دوستان شما باید فعالیت داشته باشید و کمک به انقلاب کنید و زیر یوغ استعمار نروید. ...
شهیدی که بعد از شهادتش برنامه امتحانی دخترش را امضاء کرد! + سند
. آنچه در ادامه می آید ماجرایی است از زبان دختر این شهید: پس از اینکه مجالس ترحیم پدرم در تهران تمام شد، مادرم به قم که در این شهر زندگی می کردیم، بازگشت و به اتفاق برادر بزرگم که 15 ساله بود برای شرکت در مراسم ترحیمی که بستگان پدرم گذاشته بودند به خوانسار رفت. من که 12 سال داشتم با سه خواهر و یک برادر کوچکترم نزد خاله و دوست مادرم در خانه ماندیم تا مادرمان از خوانسار به قم باز گردد ...
معرفی کتاب پادشاه مصری؛ محمد صلاح
. چشمانش را بست و شکست خورده و ناامید در تونل محو شد. صلاح قالی ناله کنان گفت: اوه، پسرم . بیشتر از هر کسی می دانست مو چه دردی درونش می کشد. بلند شد و راهش را سمت هوای غروب بیرون باز کرد و شروع به پیام دادن کرد. خدا به تو قدرت خوب شدن میده. خانواده ات کنارت هستند. تمام روستا کنارت هستند. تمام مصر کنارت هستند. محمد صلاح پنج ساله بی صبرانه فریاد زد: زودباش عباده. ...
به استقبال شهادت رفت
آرزویش رسید. صبور بود و مؤمن حاجیه خانم منصوره وفادار، مادر شهید هم می گوید: محمد، پسر آرام و متینی بود و هیچ وقت از او اذیت و آزاری به یاد ندارم. به خاطر دارم ماه مبارک رمضان بود و روزه به او هنوز واجب نشده بود، اما روزه می گرفت. یک روز به او گفتم، مادرجان هوا گرم است به تو هم که هنوز روزه واجب نیست، گفت، مامان باید روزه بگیرم. در همان گرما و با دهان روزه چندین بار برای خرید بیرون رفت و ...
شهادت معلم لنگرودی در 20 سالگی
روزی خدا مرا به تو داد و یک روزی هم مرا از دستت خواهد گرفت مواظب باش که در این امتحان پیروز شوی و در نامه ای خدمت مادر بزرگوارش نوشت: مادرم شما باید افتخار کنید که چنین فرزندانی مانند؛ تقی و فرزند حقیری همچون من که آن ها با نظر لطف خدا از راه به در نشدند مانند بعضی ها دنبال فساد نرفتند و در جبهه ها مشغول خدمت به اسلام و انقلاب اسلامی مانند دیگر فرزندان این ملت هستند و این باید باعث سرافرازی شما ...
