شهدای خانه ام را فدای مادرشان حضرت زهرا (س) کردم
سایر منابع:
سایر خبرها
شهیدی که زندگی بانوی نویسنده را متحول کرد
دانید بگویید. چون من تخصص حرفه ای نداشتم و تا زمانی که به حوزه هنری معرفی شوم هیچ اطلاعات ادبی هم نداشتم، همه مصاحبه ها را کامل می نوشتم. بعد موارد مشترک را خارج، اضافه ها را حذف و نکته هایی که ناقص بودند را با تماس مجدد با راوی ها کامل می کردم. چندین بار فیلم ها را می دیدم و مصاحبه ها را گوش می کردم. به اندازه یک کمد دو طبقه دست نوشته داشتم. گاهی ده ساعت می نوشتم و اصلاح می کردم. در سال چهارم ...
مادر شهیدان جعفری مجد آسمانی شد
سال از محسن کوچکتر بود. وی در آذر ماه سال 1365 در سن 15 سالگی به عنوان بسیجی عازم جبهه های حق علیه باطل شد و در عملیات کربلای 5 به همراه برادر حضور یافت و 20 دی ماه سال 1365 بر اثر اصابت ترکش به سر در همین عملیات در منطقه شلمچه به شهادت رسید. شهید محسن جعفری مجد متولد آبان سال 1345 بود. این بسیجی غیور نیز هفت روز بعد از مرتضی، بر اثر اصابت ترکش به سر و دست و شکم در 27 دیماه 1365 در همان عملیات کربلای 5 به مقام شهادت نایل آمد. پیکر مطهر این مادر ایثارگر امروز شنبه 11 مردادماه، از مقابل گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) تشییع و در جوار فرزندان شهیدش آرام خواهد گرفت. انتهای پیام/ ...
گفت وگو با همسر شهید ضیائی | یا عباس آقا یا هیچ کس!
شرح می دهد: پاییز سال 59 بود که برای اولین بار می خواست جبهه برود؛ گفتم نرو، من با 2بچه کوچک چه کار کنم؟ جواب داد: اگر الان که انقلاب به من نیاز دارد، نروم پس کِی بروم؟. دیدم حرفش حق است، سکوت کردم و راضی شدم. در لشکر محمدرسول الله(ص) و از نیروهای شهید چمران بود که بیشتر در مناطق جنوب، اهواز، چزابه، بستان خدمت کرد. در مجموع سه بار اعزام شد که هر بار متوسط 45 روز طول کشید؛ در این بین سال62 یک خانه ...
مدافع حرمی که در ایام فتنه 88 ده شب به خانه نرفت
به انجام ماموریت می پرداخت. مادر شهید عزیزی می گوید در آن زمان مهدی 3 سال بیشتر نداشت که من به فرزندانم می گفتم دعا کنید پدرتان و دیگر رزمندگان سالم برگردند که با همان سن کم مهدی می گفت من می خوام بزرگ بشم و جبهه کار بشم . فعالیت های شهید عزیزی در دوران نوجوانی در بسیج، او را شیفته حضور در سپاه کرده بود لذا پس از پیش دانشگاهی در دانشکده افسری سپاه ثبت نام کرد و تا سال سوم ادامه داد. ...
فرازی از زندگینامه و وصیت نامه سردار شهید قاسم بنوی
شد و دوره پرمشقت تکاوری را پس از شش ماه با موفقیت به پایان رساند. پس ازآن، روانه ی جبهه ی آبادان شد و تا سال 1361 به طور مستمر در جبهه های جنوب و غرب به دفاع از میهن اسلامی پرداخت. در این سال بنا به علاقه ای که به حفظ دستاوردهای انقلاب داشت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. وی در تاریخ 26/ 5/ 1362 ازدواج کرد که ثمره آن 3 فرزند بود. وی بیشتر از هفت سال حضور و مبارزه بی امان در عملیات ...
شوخی شهید محمود نریمانی با چهل سالگی خود/ رسیدن خبر شهادت با لباسی کودکانه!
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس ، شهید محمود نریمانی از شهدای مدافع حرم استان البرز متولد سال 1366 از نیرو های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در چندین نوبت به جهت دفاع از حرم اهل بیت (ع) به سوریه اعزام شد و در مرداد سال 1395 به شهادت رسید. مادر این شهید در خصوص فرزندش اظهار داشت: زمانی که به مدرسه رفت چند روزی با او تا مدرسه رفتم، غرورش اجازه نمی داد همراهش باشم، برای همین ...
نصیحت هایش برای ما وصیت بود
هم که شده بروم. تا این که در سفر آخری که برای عید نوروز آمده بود، گفتم من هم یکی دو هفته آینده به جبهه می آیم. اما انگار به خودش وحی شده بود؛ چون به من گفت: نیا، ما می خواهیم جابه جا شویم. نفس عمیقی می کشد و ادامه می دهد: اواخر اردیبهشت ماه سال 1361 بود که از طرف سپاه خبر آوردند سه روز پیش غلامحسین در عملیات بیت المقدس به شهادت رسیده است. به دلیل تشابه فامیلی جنازه به فسا رفته بود. سوم ...
وحدت، عامل پیروزی بر دشمنان است
که بعد چهار سال تحصیل در این مدرسه علیمه، جهت کسب علوم و معارف دینی به قم هجرت کرد. خواندن قرآن و درک مفاهیم آن از تأکیدات شهید ذاکری بود. این شهید والامقام در مجالس عزاداری شرکت می کرد و خود را از خدمتگزاران ائمه (ع) می دانست. با شروع جنگ تحمیلی، شهید ذاکری جزو اولین کسانی بود که آمادگی خود را برای رفتن به جبهه اعلام کرد. در مورد جنگ می گفت: این جنگ بر ما تحمیل شده است و باید از شرف و ...
لبخند حاج محسن به بازار نشر و کتاب
گردان تخریب با اردوگاه لشکر مقداری فاصله داشت. یک روز می خواستم آنجا بروم تا به چند نفر از بچه محل هایمان سربزنم. کنار جاده خاکی ایستادم. اتوبوسی از سمت تدارکات و خدمات که حمام هم آنجا بود، آمد. دست بلند کردم و ایستاد. بلافاصله در باز شد، جوانی را دیدم که صورتش را با ماشین تراشیده بود. گفتم: برادر کجا می روید؟ گفت: "می ریم صفا... کوچه وفا... پلاکش هزار... اهلشی بیا بالا...! جا خوردم. از این ...
گفت وگو با کبری حافظی نویسنده، پیام آور ایثار و همسر شهید همیشه زنده وطن سید نور خدا موسوی
؛ که همه شیفته آقا سید نورخدا شده بودند و دل کندن از فضای معنوی اتاق سید نورخدا را سخت می دانستند همسرم ده سال لقب تنها شهید زنده وطن را داشتند که حضرت آقا این لقب را به همسرم دادند؛ و...عضو پیام آوران ایثار کشور می باشم _ با توجه به حضور داوطلبانه شما در جبهه چه عامل یا عواملی سبب شد پا به عرصه نویسندگی بگذارید؟ از چگونگی علاقه تان به نویسندگی در حوزه دفاع مقدس توضیح بفرمایید. چه آثاری ...
مگر می شود ارباب، نوکرش را نخرد؟!
شوم و می خندید، اما از بس تکرار کرد دیگر دنبال راهی می گشت که به شهادت برسد. عالمی تصریح می کند: آخرین روزها هم از پدرش خواسته بود که دعا کند که شهید شود اما پدرش به شوخی گفته بود تو شهید نمی شوی، اما امیرحسین معتقد بود که 10 سال یا حسین گفتم مگر می شود امام حسین 10 سال یا حسین گفتن من را نشنود و شهید نشوم. وی عنوان می کند: امیرحسین چند بار اعزام شده بود و سالم برگشته بود، در آخرین ...
شهیدی که سرش رفت اما زبانش باز نشد
به گزارش ایثار واحد اصفهان به نقل از گروه سایر رسانه های دفاع پرس، عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود. سال شصت به شش زبان زنده ی دنیا تسلط داشت. تک فرزند خانواده هم بود. زمان جنگ اومد و گفت: مامان می خوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا می خوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم... عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش ...
همیشه چند روز قبل از سال تحویل فرزند شهیدم به خوابم می آید
...: چه عجب! خوش آمدید، بفرمایید، چون پدرش هم آسیابان و هم 60 سال به بالا راننده فهرج بود و آن روز خانه نبود، به مادرش گفتم که چند وقت است محمد علی به جبهه رفته؟ او جواب داد و منم گفتم که دوستانم خبر داده اند که محمدعلی زخمی شده و در بیمارستان یزد بستری شده و بعد از مقدمه چینی، مادرش گفت که فرزندم شهید شده؟ و من با اکراه پاسخ دادم: بله، به گریه افتاد و وقتی از خانه بیرون آمدم دیدم که پدرش با سرعت ...
شهدای کمیته قهرمانان گمنام
به تیم شهید چمران ملحق و به حوزه فرودگاه اعزام شدم. بارها شهید چمران را ملاقات کردم تا اینکه رژیم بعث عراق به خاک ما متعرض شد و از طریق مسجد الهادی به جبهه اعزام شدم و بعد از مدتی از طریق ستاد مشترک، پشتیبانی کنجانچم در 18 کیلومتری مهران را بر عهده بنده گذاشتند و سرهنگ آریافر که بعدها سرلشگر شد حکم سرپرستی تدارکات ارتفاعات ملکشاهی را برایم صادر و پشتیبانی آن منطقه را به بنده سپرد و حدود 3 سال درآن ...
نشان سرلشکری اهدایی رهبری زیبنده شانه های مادرم است
شهید شد و این بار در سنگر تربیت و صیانت از خانواده به سرپرستی و تربیت چهار فرزند به یادگار مانده از شهید پرداخت. مادری که این روز ها همه دار و ندارش همین چهار فرزند است؛ فرزندانی که افتخار پدر شدند. سرلشکر شهید فرهاد دستنبو 5 مرداد سال 1367 در آخرین روز های دفاع مقدس در سایت رادار پدافندی سوباشی به شهادت رسید. با دکتر فربد دستنبو فرزند شهید فرهاد دستنبو به گفتگو نشستیم که ماحصلش از ...
مادر شهیدان جعفری مجد آسمانی شد
20 دی ماه سال 1365 منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید. محسن متولد آبان سال 1345 بود. این بسیجی غیور نیز هفت روز بعد از مرتضی بر اثر اصابت ترکش به سر و دست و شکم در 27 دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 به مقام شهادت نائل آمد. پیکر مطهر این مادر ایثارگر عصر شنبه از مقابل در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) تشییع و در جوار شهدایش آرام گرفت. حجت الاسلام غلامحسین جعفری مجد پدر این دو شهید نیز در سال 1380 به رحمت ایزدی پیوست. به اشتراک بگذارید : https://shahr20. ...
شیرزن کارخانه
جوان ها به جبهه بروند جواد هم رفت. به پشت سرش هم نگاه نکرد. نگفت همسرم بعد از من چطور 3فرزند قد و نیم قدمان را به عرصه برساند. جواد دلش نلرزید و به جبهه رفت. جواد جوانی 20ساله بود و دلش هوای شهادت داشت؛ اما اینکه چطور مادر شهید علی اکبر موسوی دوباره سیاهپوش شهادت جوادش می شود از زبان خودش بخوانید: نمی توانستم بگویم نرو. نمی توانستم. مگر دلم راضی می شد روی حرف امام(ره) حرف بزنم؟ جواد رفت و سه بار هم ...
سرگذشت عجیب و بی نظیر شهید طلبه مدافع حرم
را می بینم و بعد دسته گل می خرم. اما نزدیک خانه که شدم دیدم خانه شلوغ است، وقتی وارد شدم زانوانم شل شد، همه می دانستند؛ اما فقط دلداری می دادند و می گفتند که خبر شایعه است، محمد سالم است. من به پدرم زنگ زدم و گفتم با همکارانتان تماس بگیرید ببینید چه خبر است، پدر تماس نگرفت، خودم تماس گرفتم، دیدم پدرم گریه می کند، گفتم چه شده؟ گفت محمد تمام شد. تلفن از دست من افتاد و مادر شوهر و خواهرشوهرم ...
به استقبال شهادت رفت
...: 665426 || تاریخ: 09مرداد1399 قدس آنلاین: سرور هادیان/ امروز 9 مرداد سالروز شهادت پاسداری است که فقط 17 سال داشت و در منطقه مهران در عملیات والفجر3 به شهادت رسید. محمد متولد 17 شهریور 1345 در مشهد بود که حالا 36 سال از فراق او می گذرد. به همت فرهنگسرای پایداری و با حضور راوی دفاع مقدس علیرضا دلبریان به دیدار خانواده شهید محمد پوستچیان می رویم. مثل همه خانواده های شهدا، مهربان، خالص، صبور، ساده و میهمان نواز. پدر ...
8 روایت دردناک از قرنطینه خانگی مبتلایان به کرونا و مبارزه آن ها برای غلبه بر بیماری
اتاقم قرنطینه بودم و چاره ای نداشتم. صبح روز بعد پلاستیک ادرار را در توالت، تخلیه کردم و در زباله های جداگانه کرونایی انداختم. هفته دوم بیماری هم اصلا حالم رو به بهبودی نبود. صدای گریه مادرم را وقتی که کسی برای احوال پرسی ام به او زنگ می زد، می شنیدم. خواهر و برادر های بزرگ ترم که خانه دار هستند، هرچه به او اصرار کردند که برای چند هفته به خانه آن ها برود تا من خوب شوم، قبول نکرد. مادر ...
گزارش ویدئویی| مدافع حرمی که جان فدای سلامت مردم شد / شهید فرزانه به آرزوی شهادت در بیمارستان رسید
می گفتم اینجا هم خدمت است و پشت جبهه به مردم خدمت کن، می گفت: نه مادر دلم می خواهد به مردم سوریه کمک کنم و رفت. وی ادامه داد: وقتی از سوریه برگشت کمتر از دو روز برای کمک به بیماران کرونایی راهی بیمارستان شد و وقتی می گفتیم: حداقل بیشتر استراحت کن بعد بیمارستان برو می گفت: نه مادر خونم از خون دیگر همکارانم رنگین تر نیست و بیماران به من احتیاج دارند؛ وقتی برای استراحت به منزل می آمد بیکار ...
این زن تهرانی شوهرش را تکه تکه کرد/ راننده تاکسی راز این زن را لو داد +عکس
رفتم اما دخترم در خانه نبود. یک بار دیگر شوهرم شروع به بحث کرد و با من درگیر شد .من که به یاد خاطره های تلخ گذشته افتاده بودم کنترل اعصابم را از دست دادم و با قندشکن از پشت سر به او حمله کردم و چند ضربه به سرش زدم .سپس با چاقو او را کشتم. من بلافاصله پشیمان شدم و ساعت ها گریه کردم.اما از ترسم تصمیم گرفتم جسد را به بیرون از خانه انتقال دهم. من با چاقو سر همسرم را از بدنش جدا کردم .یک پا و دست او را ...
خون نوشت عروس مشهدی برای مادرشوهر!
نداشته است. همسر مقتول نیز در اظهاراتش به کارآگاه اداره جنایی پلیس آگاهی گفت: از روز شنبه که شوهرم از خانه بیرون رفت دیگر او را ندیدم. شامگاه شنبه با تلفن همراهش تماس گرفتم، اما خاموش بود. با تلفن همه دوستانش تماس گرفتم و آن ها از او خبری نداشتند. با مادر همسرم تماس گرفتم که او هم خبری از شوهرم نداشت. روز یکشنبه اعلام فقدانی کردیم. خبری از او (مقتول) نداشتیم که روز چهارشنبه برادر همسرم که ...
مهمانی های کرونایی به بهانه شکوفایی بچه های فامیل
می ماند، اما پدر و مادر بچه اصرار داشتند که اگر نیاید ناراحت می شویم و توقع داریم که حتما حضور داشته باشید. حتی با تمسخر به ما یادآوری کردند می توانید در طول مهمانی با ماسک و دستکش باشید. اما این پایان مهمانی های کرونایی نبود چرا که چند وقت بعد؛ وقتی کم کم داشتیم نفس راحت می کشیدیم که در این روزها مهمانی دیگری دعوت نشدیم پدر و مادر یکی دیگر از بچه های فامیل زنگ زدند و گفتند: جشن در ...
شهیدی که بعد از شهادتش برنامه امتحانی دخترش را امضاء کرد! + سند
به گزارش #اطلاعات_روز# شهید صالحی خوانساری متولد 1323 و در زمان شهادت (سال 1363) چهل سال داشت. قبلاً خیاط بود و بعد به کسوت روحانیت درامد. از شاگردان آیت االله سعیدی بود و در حسینیه خوانساری ها در خیابان نیروی هوایی تهران اقامه جماعت می کرد و مسؤل بسیج این پایگاه بود. وی در تاریخ 1363/11/30 به دست عوامل ضد انقلاب در جوانرود کردستان به شهادت رسید و در گلزار شهدای قم، در قطعه چهارم ردیف 5 مدفون است ...
بانوی لبنانی در گفت و گو با حوزه مطرح کرد؛ پیام "رحاب" دختر 4 ساله لبنانی به متجاوزان آمریکایی
آرزوی شهادت دارد و از دشمنان اسلام نمی هراسد . حوزه: لطفا در خصوص سفر پر مخاطره خودتان و "رحاب" و چرایی این سفر در شرایط کنونی به لبنان توضیح دهید. ما دانشجویان لبنانی معمولا هرساله تابستان ها برای دیدار خانواده بعد از سال تحصیلی به لبنان سفر می کنیم. امسال به خاطر شیوع کرونا و مسائل دیگر این سفر به تاخیر افتاد. قبل از این سفر احساس خوبی نسبت به این پرواز نداشتم، برای همین چند ...
زن خائن مخم را زد و برایم خانه مجردی گرفت تا راحت باشیم+عکس
در دبیرستان کاردانش به مشهد آمدم. در چه رشته ای دیپلم گرفتی؟ زراعت و باغبانی! ابتدا در خادم آباد تحصیل کردم و بعد به خوابگاه شبانه روزی طرق آمدم. متاهلی؟ بله! البته یک بار همسرم را طلاق دادم و سال گذشته برای دومین بار ازدواج کردم. چرا همسرت را طلاق دادی؟ او به دنبال پول و تفریح بود و من هم نمی توانستم از عهده مخارجش بر بیایم. به همین ...
زوج شجاعی که با 2 میلیون و 80 هزار تومان به خانه بخت رفتند
بود که همسرم داشت، هم چنین احترامی که به خانه و خانواده قائل بود از دیگر مشخصه هایی است که باعث انتخاب من شد. متأسفانه بسیاری از زوج های امروزی تمایل دارند در همان ابتدای ازدواج به همه چیز برسند و دیگر تلاشی برای زندگی مشترکشان نکنند، این طور که نمی شود. بنده حتی در تهیهٔ جهیزیه نیز به خانواده ام گفتم به هیچ وجه خود را در سختی قرار ندهند و هر چه در توان داشتند را تهیه کنند، بقیهٔ وسایل را ما به مرور زمان در طی زندگی مشترک می خریم. طوبی می گوید: مگر همهٔ پدر و مادر هایی که اکنون دارند زندگی موفقی را سپری می کنند از ابتدا صاحب همه چیز بوده اند؟ ...
امیدوارم جهاد در خانواده با مرگ من ختم نشود
مناسبی که داشت نظر فرماندهان تیپ نیروی مخصوص 58 ذوالفقار را به خود جلب کرد و برای آمادگی بیشتر به مدت یک ماه و نیم در کرج در اختیار تیپ نیروی مخصوص 58 ذوالفقار آموزش های لازم را دید. شهید محمدعلی جهانگیر کمساری که در نزاجا فعالیت داشت در تاریخ پنجم مرداد سال 1364 یعنی پس از گذشت 23 سال 9 ماه و 22 روز از عمرش سرانجام به درجه رفیع شهادت دست یافت، مزار پرنور این شهید والامقام در کمسار ...
جوان دهه هفتادی که آوینی گونه دل به روایت زد
؟ گفتم ببینید و نظرتان را بگویید که حتی اشک مادر با برخی سکانس ها جاری شد. وقتی هم در پایان اسمم را دیدند خیلی تعجب کردند من با خودم گفتم که الآن من را از خانه بیرون می اندازند اما سرم را بوسید و کلی تحسینم کرد. فارس: آیا تولید این مستند توانست جوان های هم سن و سال شما را برای ورود به این حیطه ترغیب کند طرفیانی: خیلی از دوستانی که با من در ارتباط بودند بعد از این مستند ...