ماجرای عشق پوشالی دختر جوان
سایر منابع:
سایر خبرها
مسئولیت هایمان را تقسیم کنیم
. این دو توانسته بودند زندگی خوبی را با همکاری یکدیگر ایجاد کنند. این مسایل برای من جالب بود، زیرا از 4 ماه گذشته تاکنون قاب پنجره ما خراب شده بود و من همچنان در انتظار بودم تا شوهرم آن را تعمیر کند. شاید هم لازم بود من هم یک جعبه ابزار برای خودم تهیه کنم. آن روز به این فکر افتادم که چه ایرادی دارد که خانم ها به تعمیر لوازم خانه یا هر جایی که لازم دارند بپردازند و آقایان هم در مورد طعم ...
گریه های خانم بازیگر برای تلّ زینبیه
(ع) و در کربلا به ضریح امام حسین(ع) افتاد در وهله اول خوشحال شدم و به خودم افتخار کردم که من شیعه ام. وی افزود: وقتی عظمت حضرت اباعبدالله(ع) و این جمعیت را می بینم که به عشق امام حسین(ع) به پیاده روی اربعین آمده اند حسّ بسیار خوبی می داد که امسال از این احساس و ادراک و تماشایِ زیبایی ها محروم شدیم. امیدوارم هرچه زودتر افتخار قدم زدن در این جاده زیبایی ها را پیدا کنیم. تلویزیون ...
فال روزانه چهارشنبه 16 مهر 1399
بیشتر از نکته هایی که امروز فرا گرفته اید کمک بگیرید. امروز به ناگاه احساس خواهید کرد که حوصله کارکردن ندارید و می خواهید در کنار اعضای خانواده باشید. روی کمک همسر یا عشق زندگی تان حساب باز کنید. دی شور و نشاط زیادی دارید و به لطف این احساس، کار ها را سریع تر از همیشه انجام دهید. سود چشمگیری را در معامله ها و کسب و کار شاهد خواهید بود. روحیه ای مسئولیت پذیر را در قبال اعضای ...
می خواهم زنده بمانم
تواند 6 ماه خود را در مکانی به دور از همسن و سال های خود حبس کند. برای پاسخ سؤالم نزدیک تر رفتم. با لبخندی ملیح به ردیف مبل ها نزدیک شدیم و نشستیم. پرسیدم: چطور معتاد شدی؟ خانواده درگیر اعتیاد بودند؟ محکم جواب داد: پدرم پیشکسوت بسکتبال بود، مادرم هم از خانواده ای اصیل و محترم، تو خانواده اصلاً معتاد نداشتیم، وضع مالی مساعدی هم داشتیم، خونه پدری من خیابون ولیعصره، هیچی تو زندگی کم نداشتم. دو تا بچه ...
در سال های آخر دیدن استالین به آسانی انجام نمی گرفت
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب ؛ بالاخره هنگام ملاقات فرا رسید، ملاقاتی که پس از سال ها و بعد از روز های اندوهبار پایان جنگ محیط حزن آور کاخ سوبولف را لبریز از نشاط کرد. استالین بیش از یک ساعت با شکیبایی غیرمترقبه ای به بازی با این موجود کوچک گذرانید و سپس با قدم های آرام و محکمی که نشانه ای از طراوت و شادابی جوانی در آن وجود داشت در کاخ به گردش پرداخت و خوشحال و مسرور ما را ترک کرد. من آسمان هفتم غرور و لذت را سیر می کردم و از احساس مادرانه ای همراه با رضایتی عمیق مست باده سعادت بودم. اوسکا دو بار دیگر پیش از مرگ استالین موفق به دیدار پدربزرگ خود شد و لحظات فراموش نشدنی را با او گذرانید. ...
سهراب سپهری به روایت خودش
پاسبان ها همه شاعر بودند ؛ او خود در نوشته ای مرتبط با همین شعر چنین می نویسد: وقتی که پدرم مرد، نوشتم: پاسبان ها همه شاعر بودند. حضور فاجعه، آنی دنیا را تلطیف کرده بود. فاجعه آن طرف سکه بود. وگرنه می دانستم و می دانم که پاسبان ها شاعر نیستند. در تاریکی آن قدر مانده ام که از روشنی حرف بزنم. چیزی در ما نفی نمی گردد. دنیا در ما ذخیره می شود. و نگاه ما به فراخور این ذخیره است. و از همه جای آن آب می ...
در تاریکی آنقدر مانده ام که از روشنی حرف بزنم
.... ... شعرهای مشفق را خوانده بودم ولی خودش را ندیده بودم. مشفق دست مرا گرفت و به راه نوشتن کشید. الفبای شاعری را او به من آموخت... (هنوز در سفرم) سال 1326 و در سن نوزده سالگی ، منظومه ای عاشقانه و لطیف از سهراب ، با نام “در کنار چمن یا آرامگاه عشق” در 26 صفحه منتشر شد. ... دل به کف عشق هر آنکس سپرد جان به در از وادی محنت نبرد زندگی افسانه محنت ...
سفرنامه یک جوان گلستانی از راهپیمایی اربعین 98
به گزارش گلستان ما ؛ حمیددرضا فرشیدنیا یکی از جوانان استان گلستان است که سال گذشته فیض راهپیمایی اربعین نصیب حالش شد ، او در این سفرنامه شرح حالش را نوشته است : کاروان عشق / عاشورا، قرارگاه عشق است و پناهگاه عاشقان. کیست که از این معبر عبور کند و قرار و پناه نگیرد؟ از سفر پیاده روی اربعین زیاد شنیده بودم،یک بار هم دفعه قبل به کربلا در سال84 رفته بودم اما این بارکه عزم سفر ...
خلاصه داستان کودکی بر آب از زبان حضرت موسی، آسیه و خواهر موسی
آنچه شد... خواهر حضرت موسی (ع) که در کوچه با دوستانش در حال بازی بود به یکباره هجوم ماموران حکومتی به کوچه های شهر را دید؛ در حالی که آشفته شده بود خود را به پشت دیواری رساند و به حرف های ماموری که بر روی اسب خود سوار بود و داشت با یکی از کاسبان حرف می زد گوش داد... مامور: “ما از طرف فرعون بزرگ دستور داریم تا تمام خانه های شهر را جستجو کنیم و هر نوزاد پسری که تازه به دنیا ...
تازه مسلمان سوئدی:من در اسلام احساس امنیت، شادمانی، و عشق را پیدا کردم
رسم یک زندگی زیبا را به روشنی به نمایش گذاشتند. بیش از ده سال، وجودم را گم کرده بودم. با مطالعه قرآن و صحبت با همسرم در مورد سوالاتی که برایم به وجود آمده بود، احساس کردم که تکه های وجودم را یکی، یکی پیدا میکنم. این سفری است که هنوز ادامه دارد و کار های زیادی برای انجام دادن باقی مانده. خدا را شاکرم که اسلام را شناختم. امیدوارم هر روز قوی تر به راهم ادامه دهم. پیش از اسلام، پیرو چه مذهبی ...
محمداحمد عمران قاری و مبتهل بنام مصری و اجابت دعای مادر
رج می شوم. در حالی که برنامه های او برای شبکه ها و رادیوهای خارج از مصر پخش می شد اما همواره آنها برای ضبط این برنامه ها نزد وی می آمدند. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی زندگی خانوادگی محمود محمد عمران پسر او درباره پدر می گوید: پدرم شخصیت بسیار ممتاز و فرهیخته ای داشت. او در برخورد با فرزندان خود بسیار مهربان بود و همواره با لبخند و محبت و مانند یک دوست ب ...
اینجا کمک های مومنانه به دست کودکان می رسد/ خیّر شدن لزوما پول نمی خواهد
می توانستی جای او باشی و او نیز در جایگاه تو، خدا را شاکر باش که امروز در این موقعیت هستی، یادم می آید روزی برای اهدای بسته درب خانه نیارمندی را زدم، وقتی بسته را تحویل گرفت خدا خیرتان بدهد بچه های من بوی برنج را فراموش کردند امشب شام برنج می خورند! در خاطرم هست روز دیگری برای اهدای کمک رفته بودم، یک پسر جوان در حالی که راننده خودرو بود گفت به ما تعلق می گیرد؟ ما هم نیازمندیم، کمک ها را ...
شوگر ددی و شوگر مامی ؛ خرید و فروش عشق، برزخ عاطفی یا سبک زندگی؟
آمد از من دو سال بزرگتر بود؛ انتظار داشتم اتفاق های بدی بیفتد، اما نه با من دعوا کرد نه توهین، هیچ؛ فقط گفت بابام تا حالا با هیچ دختری نبوده؛ درست است که ارتباطش با مادرم اصلا خوب نیست، اما به خاطر ما با هم زندگی می کنند، گفت اگر تو بیایی وسط آبرویمان می رود، تو خودت دوست داری پدرت یک زن دیگر بگیرد آن هم از خودت کوچکتر؟ گفتم اصلا دلم نمی خواهد ازدواج کنم، اما پدرت اصرار به این کار دارد. گفت از پدرم ...
ماجرای عشق پوشالی دختر جوان
با این حال همیشه احساس تنهایی می کردم و به دنبال یک محبت گم شده می گشتم. در این میان، یک روز که برای انجام امور نظافتی زنی به محله بالای شهر رفته بودم، ژینوس خانم بسیار از کارم ابراز رضایت کرد و از من خواست هر جمعه برای نظافت هفتگی به منزلش بروم تا این که بعد از چند بار رفت و آمد، شوهر ژینوس خانم دستمزدی بیش از حد تصورم به من داد و سرگذشتم را جویا شد.این گونه بود که من هم سفره دلم را گشودم و سیر ...
پرستاری شهید شاهید از جانبازان غریب/ نشانی قبر برادر گمنام در خواب خواهر
انبار های آذوقه هم رحم نکردند. خوب که دِقِّ دلی شان را از همکاری مردم با بچه های سپاه خالی کردند؛ 28 نفر از مردان روستا را با خود بردند به جایی نامعلوم. دو برادر و دو پسر عموی پدرم هم میانشان بودند. پدرم که مثل همیشه بیرون روستا کشاورزی می کرد، جان به در بُرد. دیگر خبری از آن ها نشد تا شش سال بعد که سر و صدای پیدا کردنشان در یک گور دسته جمعی بلند شد. دست و چشم بسته با رگبار گلوله شهیدشان ...
عجیب این است که استالین از هشت نوه خود فقط سه تن از آن ها را می شناخت!
برای انتشار بقیه خاطرات به مرحله عمل نرسید و در سال 1948 که بار دیگر یک سلسله توقیف و تبعید سیاسی حرکت عادی سیاست کشور شوروی را دچار نوسان ساخت آنا نیز به سرنوشت ده ها زن دیگر مثل لینا اشترن عضو آکادمی علوم و ویتا شلا مولوتف و دوست قدیمی مادرم پولینا سمپیونونا گرفتار شدند و به زندان افتادند. تازه در سال 1954 او توانست بار دیگر به خانه بازگردد و زندگی معمولی خود را ادامه دهد، ولی چندین سال ...
نگاهی به زندگی شهید طلبه کاظم حسینی
خواهم این یادگاری را داشته باشم و تا زمانی که اینجا هستی این آرم را نگهدار، من می خواهم شهید بشوم و تو این را نگهداری کن تا زمانی که اینجا هستی. من یادم است که روزی که می خواست اعزام شود، آمدم خانه که پدرم منزل نبود و گفته بود که می خواهم برم جبهه، مادرم خیلی ناراحت بود که پدرم او را ندیده. من سوار موتور شدم و رفتم درب پایگاه و بهش گفتم: حالا بیا و بعد از دیدن بابا برو، او در جواب گفت: من ...
آقارسول اولین شهید قرارگاه پیشرفت و آبادانی کشور شد
بود و تصاویرش را در خیابان ها و بیلبوردها زده بودند. از روز شهادتش بگویید؛ چه اتفاقی افتاد؟ آقا رسول 11مهرماه سال 96 به ماموریت رفته بود و قرار بود سیزدهم بازگردد؛ مادرم خواست به منزلشان بروم تا پسرم “محمدامین” را ببیند؛ روز پنجشنبه که این اتفاق رخ داده بود، من به منزل خودمان آمدم. قبل از اینکه نهار را آماده کنم با آقا رسول تماس گرفتم که گفت ساعت 3 و نیم 4 می رسم. ...
اس ام اس و پیامک تبریک روز جهانی معلم
کردم اولش محبت آخرش محبت خدا تو را می خواست و انتخاب حق خدا بود دانای عشق روزت مبارک _-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ روز معلم یادآور شکوه و عظمت زنان و مردان پاکباخته ای است که در طول تاریخ در عرصه ی تعلیم و تربیت زیباترین جلوه های عشق و ایثار را به نمایش گذاشته اند تبریک روز معلم _-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ آبی ترین ...
درمان کرونا رایگان نیست؛ جیب های خالی مبتلایان شهادت می دهد!/ کرونا و کمر خمیده بیماران زیر بارها هزینه ...
کپسول اکسیژن در منزل بستری است که هزینه آنها6 میلیون تومان است و هر سه روز یک بار باید این کپسول ها تعویض شود که هزینه گزافی را به ما تحمیل کرده است و در حال حاضر شرایط ما از لحاظ اقتصادی بسیار بد است و تنها کمک های مردمی به دادمان رسیده است. سابقه 10 سال بیمه تامین اجتماعی به داد بیمار کرونا نرسید مرد جوان دیگری در مهاباد از ابتلای مادرش به کرونا خبر می دهد و گلایه کنان می ...
داغداران تبریزی آزادی هدیه می دهند
تبریز شرایط آزادی پدرم فراهم شود. روزهای سختی که تمام شد محمد، یکی از زندانیان پا به سن گذاشته است که به دلیل تقبل بدهکاری پسر جوانش در زندان به سر می برد. او پشت سفته های فرزندش را امضا کرده و حالا گرفتار شده است. تا همین چند روز پیش با وجود چند صدمیلیون بدهی و ورشکستگی فرزندش دیگر امیدی برای بازگشت به خانه نداشت، اما چند خانوار داغدار با تامین این پول، شرایط آزادی اش را فراهم ...
راهکار نوین درمان ناهنجاری های دندانی و فکی بدون جراحی (قسمت اول)
گفت وگو : رضا حسینمردی تحریریه زندگی آنلاین : جناب دکتر لطفاً کمی از خودتان و سال هایی که با تلاش موفق به کسب دانش و تجربه شده اید، بگویید. چطور شد که مهاجرت کردید و بازگشتید؟ من دکتر مهرداد فتحیان متولد سال 1347 تهران هستم، مادرم فرهنگی و پدرم نظامی ارتش بود. دو خواهر بزرگ تر از خودم دارم که یکی متخصص رادیولوژی ساکن کانادا و دیگری فوق لیسانس زبان انگلیسی و در تهران مشغول ...
مصاحبه اختصاصی روزنامه دریا با رزمنده دفاع مقدس؛ احمد، رزمنده ای که این روزها حرف های ناگفته و دلخوری ...
یوسف کربلایی احمد می شناختیم و بگو برای ما چنین اتفاقی افتاده و شما حواستان را جمع کنید و مراقب خودتان باشید که دستگیر نشوید. بعد از خارج شدن از بازداشتگاه اولین جایی که رفتم منزل یوسف دریا پیما بود به نزدیک خانه که رسیدم با صدای بلند شروع به شعار دادن کردم و گفتم زیر بار ستم نمی کنیم زندگی در همین لحظه احساس کردم که یک چیز محکمی به پشت گردن برخورد کرد و آن را گرفت و اینجا بود که متوجه شدم ماموران ...
زورگیری از عابران پیاده با خنجر جاهلی
...> بله! به خاطر نزاع و درگیری زندانی شدم. از چه زمانی سرقت می کنی؟ از حدود دو سال قبل شروع کردم اول مواد مصرف می کردیم بعد هم دنبال زورگیری می رفتیم. چرا با این خنجر وحشتناک سرقت می کردی؟ به خاطر این که طعمه ها بترسند از طرف دیگر هم جلوی دوستانم احساس قدرت می کردم. اموال سرقتی را چه کار می کردید؟ در منطقه خواجه ربیع به مالخران می فروختیم!آیا دوستانت نقشی در تبهکاری ...
پشتکار، انگیزه و برنامه ریزی منظم رمز موفقیت در کنکور است
بودند . خانواده مهم ترین بستر موفقیت هست تا امکانات و محیط مناسب را برای فرد ایجاد کنند . در خانواده من پدرم تا حدودی امکانات رو فراهم میکرد و خواهرم علاوه برانگیزه در این مورد همکاری داشت. مادرم مهم ترین نقش را داشت و علاوه بر یک مشاور خوب ، پشتیبان و فراهم کننده امکانات بود . دست تک تک آنها را می بوسم. معلمان مدرسه و کادر مدرسه در سال 12ام در این فرآیند نقش موثری داشتند . ** * آیا ...
هدیه ای شگفت انگیز برای یک پزشک
از ما کرد و تمام تلاشش در جهت ارتقای بچه هایش بود. او تأکید زیادی روی درس ما داشت و هم زمان به بعد اعتقادی و معنوی زندگی ما نیز توجه می کرد. مادرم، ما را از کودکی در فضای مسجد و بسیج بزرگ کرد. من بعد ها یعنی در سال اول پس از اخذ دیپلم، در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شدم. دلیل خاصی داشت که پزشک شدید؟ من از کودکی علاقه زیادی به پزشکی داشتم. از طرف دیگر، وقتی پدرم آسیب دید و به ...
فال روزانه سه شنبه 15 مهر 1399
دوست عزیزی که امروز به دنیا آمده اید، تولدتان مبارک. سالی سرشار از لحظه های عاشقانه را در پیش رو دارید و اگر تاکنون عاشق نشده اید در سال تولدتان به دام عشق گرفتار خواهید شد، اگر هم دل در گرو مهر همسر یا عشق زندگی تان دارید، در سالی که با تولدتان آغاز می شود، لحظه هایی سرشار از عشق و محبت را تجربه خواهید کرد. پاییز امسال را به لحاظ سلامتی به خوبی و خوشی به پایان خواهید رساند و با مشکلی روبرو ...
شرط لذت بردن از زندگی متاهلی
، نیازی به انجام کارهای بزرگ و خارق العاده نیست، بلکه توجه به مسائل ریز و پیش پا افتاده در ایجاد رضایت و احساس شادی بسیار موثر است. در این بخش با رعایت چند راهکار ساده ای که ارائه شده است می توانید در زندگی خود تغییر ایجاد کرده و از آن لذت ببرید. برداشت شما از عشق و توجه به جنبه های مختلف آن روی رابطه زناشویی شما تاثیر می گذارد. زندگی مشترک موفق به یک رابطه عاشقانه سالم در همه سطوح عاطفی ...
تکریم از 30 سال صبوری همسر بابا رجب / دلتنگی هایی که تمامی ندارد
رجب در حرم مطهر دفن شود و این عیدی را ما همان روز گرفتیم. وی گفت : امروز را باید روز تجلیل از 29 سال صبوری و پرستاری مادرم بنامیم چرا که سختی های زیادی متحمل شدند و این نخستین برنامه ای است که از ایشان تجلیل می شود. خوشحالیم این مراسم تحت عنوان تجلیل از 29 سال صبوری نام گذاری شود. وی گفت: چند شب آخر پدرم در بیمارستان بستری بودند. تمامی پرستاران از به نتیجه نرسیدن درمان خسته شده بودند ...
سردار علی فضلی: خواندن این کتاب اشکم را درآورد!
از پدرم است. روزهای آخر که در بیمارستان بودیم، برخی پرستارها از نگهداری پدر خسته شده بودند و ابراز ناراحتی می کردند و به آن ها گفتم مادرم 29 سال است از پدرم نگهداری می کند و تا به حال هیچ گلایه ای نکرده است. وی تصریح کرد: پدرم می گفت من برای اسلام به جبهه رفتم و اگر شور جوانی بود، به رغم داشتن چندین فرزند و مجروحیت، باز هم به جبهه نمی رفتم. پدرم نمی خواست حرف امام روی زمین بماند. ...