ماجرای معجزه بانوی فرانسوی در پیاده روی اربعین چه بود؟ + فیلم
سایر منابع:
سایر خبرها
در صحنه جنگ، امکان حریت و توانایی مخالفت را برای بچه ها باز گذاشته بودیم
به گزارش ایلنا، محسن رضایی، شامگاه چهارشنبه 16مهرماه در برنامه زنده تلویزیونی استان همدان پیرامون انتخاب حاج حسین همدانی گفت: وقتی حضرت امام من را مامور کردند که سپاه را فرماندهی کنم و اوضاع را تغییر بدهم چرا که در سال نخست جنگ تلاش هایی شده بود اما موفقیتی حاصل نشده بود. از ماهشهر تا اشنویه رفتم و جبهه ها را بازدید کردم. دیدم در هر 60 -70 کیلومتر خط دفاعی جبهه ایران، بچه های انقلاب دور یک نفری ...
آخرین اخبار
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَیٰ تِجَارَهٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ ۚ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ ...
مردم هزینه سفر پیاده روی اربعین امسال را خرج خانواده های نیازمند کنند
.... شبیه نقطه عطف در نمودار ریاضی که باعث تغییر در جهت صعود و نزول می شود. در واقع من همه سال برای اربعین روزشماری می کنم و زندگیم به قبل و بعد از آن تقسیم می شود؛ از ماه ها قبل برنامه ریزی می کنم که وقتی رفتم چه کار کنم و بعد از سفر برنامه ریزی می کنم برای سال بعد. اصلا خیلی از اتفاقات خاص و مهم زندگی من با اربعین رقم خورده است. بار ها گفته ام اربعین یک اتفاق جهانی است، یک اشل کوچک از دوران ...
وقتی "خیمه گاه" امام حسین خانم بازیگر را منقلب می کند
توانیم برویم با خودم می گویم چقدر خوب شد که افتخار پیدا کردم سال قبل زائر اربعین شدم. عقد خانم بازیگر در روز ربیع الاول * به هر حال قرار بود زندگی جدیدی را آغاز کنید که فکر می کنم اول ربیع الاول این اتفاق افتاد... بله مراسم عقد و عروسی من در روز اول ربیع الاول اتفاق افتاد. یعنی چند روز بعد از بازگشت از پیاده روی اربعین. واقعاً هیچ چیز نمی توانست مرا منصرف کند؛ آقا ...
گریه های خانم بازیگر برای تلّ زینبیه
(ع) و در کربلا به ضریح امام حسین(ع) افتاد در وهله اول خوشحال شدم و به خودم افتخار کردم که من شیعه ام. وی افزود: وقتی عظمت حضرت اباعبدالله(ع) و این جمعیت را می بینم که به عشق امام حسین(ع) به پیاده روی اربعین آمده اند حسّ بسیار خوبی می داد که امسال از این احساس و ادراک و تماشایِ زیبایی ها محروم شدیم. امیدوارم هرچه زودتر افتخار قدم زدن در این جاده زیبایی ها را پیدا کنیم. تلویزیون ...
توجه به بُعد حماسی و معناشناسی واقعه عاشورا و اربعین، مهمترین نیاز ادبیات عاشورایی است
در این تحول تأثیر بسیار داشته است؛ انقلابی که هم خود حاصل آن بصیرت بوده و هم طی چهل سال گذشته، با پرورش نسلی نو در دامان خود، بر آن بصیرت افزوده است. این کتاب شامل شش فصل کوتاه درباره خاطرات نویسنده از حوادث و موکب های مسیر راه پیمایی و نیز تحلیلی درباره اربعین حسینی و آثار نهضت سیدالشهدا(ع) است. شرح گفت وگو با نویسنده این کتاب را در ذیل می خوانید. جدیدترین کتاب تألیفی شما، اثری با ...
هنوز فدائیان حسین زمان هستند
فدائیان حسین زمان هستند خوشا به حال آنهایی که به فریاد هل من ناصر ینصرنی عمه سادات لبیک گفتند. خوشا به حال آنهایی که در هر پست و مقامی و در هر جایگاهی که بودند لباس سربازی به تن کردند و به یاری دختر علی رفتند. خوشا به حال کسانی که به ام المصائب حضرت زینب سلام الله علیها اثبات کردند که خانم جان اگر ما در کربلا بودیم کاتبان، نام هایمان را جزء فداییان برادرت ثبت می کردند. ...
قدم قدم با ام وهب های مکتب عاشورا، از دل تا کربلا
اصلاً جرقه شور و شوق آن چطور زده شد؟ مادر شهید چشم براه: از 15 سالگی وارد جبهه شد و مدت 5 سال تا زمان شهادت در جبهه ها حضور داشت، در زمان عملیات رمضان 15 سالش بود که من به حاج آقا گفتم اسلام خون می خواهد و هر کدام از شما می توانید، بروید، یک وقت نگویید به خاطر شما نمی رویم. ماه رمضان که تمام شد از حاج آقا اجازه گرفت و گفت چه کار کنم؟ گفتم خودت می خواهی چه کار کنی؟ گفت می خواهم ...
گوشه ای از خاطرات شیرین راهپیمایی اربعین
وددت لو أن الطریق لکربلاء من مولدی سیرا لحین مماتی لأنادی فی یوم الحساب تفاخرا أفنیت فی حب الحسین حیاتی بسوی تو گام بر می دارم و آنها را به عنوان حسناتم می شمارم. دوست داشتم اگر سیر در راه کربلا از زمان تولد تا مرگم ادامه داشت، در روز قیامت با افتخار ناله سر دهم که تمام عمرم را در محبت به امام حسین گذراندم. صحنۀ دوم، حضور جمعی است که عاشقانه و با جان و دل، چنان از ...
حماسه تمدن ساز اربعین یک همایش بین المللی برای نمایش عشق است
های امام حسین (ع)، به یاد کاروان شام. چرا مسیر روایت شما در کتاب گلوله های داغ از مسیر کاظمین به کربلا می گذرد؛ درحالی که این مسیر راهی است که عموما ایرانیان در آن پیاده روی نمی کنند و بیشتر خود عراقی ها در این میسر به پیاده روی می پردازند؟ اولین باری که به پیاده روی رفتم با چند تا از دوستانم بودم که از مرز مهران سوار ماشین شدیم به قصد کربلا اما راه ها بسته بود و راننده ما را ...
وقتی خادم حرم امام حسین(ع) خادم بیماران کرونایی می شود
آنچه در لباس خدمت در آستان اهل بیت (ع) بر او گذشته، یک خواب شیرین بوده... با گفت وگوی ما با خادم جوان حرم مقدس امام حسین (ع) که این روزها لباس خدمت به بیماران مبتلا به کرونا را به تن کرده، همراه باشید. فرهاد نقدی در مسیر پیاده روی اربعین راه مبارکی که با کارت ملی باز شد! برای روایت داستان های اربعین ی اش، باید خاطرات 7 سال گذشته را از نو مرور کند، 7 سالی که به اندازه ...
مزایده هدیه امام حسین(ع) به نیت دل های بی قرار
گروه جامعه خبرگزاری فارس؛ مریم شریفی: این پیکان، تنها سرمایه من است اما دلم می خواهد در راه آقا (ع) خرجش کنم. می فروشمش تا با پولش چند زائر اربعین اولی تنگدست را به آرزویشان برسانم. ثروتمند نیستم ها. اتفاقاً مستاجریم و صاحبخانه پول پیش را 2 برابر کرده. از 3 فرزندم هم یکی شان تحت درمان است و... اما دلم می خواهد پولی که برای روز مبادا کنار گذاشته ام، فقط در راه سفر کربلا خرج شود. حالا حاضرم به هرکس که به خاطر مشکل مالی نمی تواند به ...
روایتی از جبهه ها: هیچکس از جنگ سالم برنمی گردد!
حسن آقا (حسن حق نگهدار، متولد 1336 و شهید در خردادماه 1367) آمدند. بلند، طوری که صدایش را بشنوم می گفت، مگر من نگفتم خلافکارها را نبرید توی سنگرهایتان! بی دلیل نیست که همه شما خلافکار شدید! بلند شدم و به استقبالش رفت؛ سلام و علیک گرم و احوال پرسی. نشست، بچه ها هم جمع شدند. چایی و کشمش. حاجی هم که مسئول تدارک سنگر بود کمی بیسکویت، پنهانی داشت، آورد و در چشم به هم زدنی ناپدید شد! ب ...
شعر و ادب در فراق اربعین حسینی|چه شد عزیز دلم بین مان فراق افتاد/ و آن چه را که نمی باید اتفاق افتاد
که یک به یک پژمرد چقدر میخک و مریم، کف اتاق افتاد نیامدی و رسید "اربعین" و جا ماندم دلم هوای تو کرد و دوباره طاق افتاد میان ما و نجف، راه سبزِ مشّایه پیاده رفتنِ تا، "کربلا" فراق افتاد شب زیارتیِ جدّتان ، همین هفته اگر گذار شما، در ره عراق افتاد ... تورا به عّمه سه ساله، که از پدر جا ماند تورا به صورت ماهش که در محاق افتاد همین که اذن دخول از لب تو جاری شد همین که چشم قشنگت بر آن رواق افتاد... بخوان "زیارت عشق" و سلام ما برسان بگو که این دل عاشق به اشتیاق افتاد انتهای پیام/ ...
گفتگو با مترجم مشهدی که به زبان انگلیسی روضه اباعبدا... الحسین (ع) می خواند + ویدئو
او معجزه ای اتفاق افتاده بود؛ می گفت زمانی که دنبال حقانیت اسلام بودم و مطالعه می کردم به نقطه ای رسیدم که مطمئن شدم اسلام دین کامل است، ولی شجاعت پذیرشش را نداشتم. تا اینکه یک روز، وقتی به پارکینگ رفتم تا ماشینم را آنجا پارک کنم در آنجا مردی با سر و وضع انگلیسی که هیچ نشانی از مسلمانی در او پیدا نبود را دیدم. او در راه رفتن مشکل داشت و از من خواست سوئیچ خودرواش را از مسئول پارکینگ بگیرم. وقتی ...
محبت پدرانه سردار همدانی برای یک دانشجو/ فرمانده ای که حبیب رزمندگان اسلام بود
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد بسیج پرس به نقل از خبرگزاری دفاع پرس؛، حاج حسین از همان روز های نخست جنگ نوربالا می زد. او 40 سال اساسا نوربالا زد تا اینکه در سوریه به شهادت رسید. این جمله را میرزامحمد سلگی جانباز دو پا قطع و راوی کتاب آب هرگز نمی میرد گفته و به زیبایی در یک جمله فرمانده خود را توصیف کرده است. علمدار مدافعان حرم یا حبیب سپاه لقب سرداریست که عمر خود را در جبهه های نبرد و ...
نوه ام راه و رسم شهادت را از دایی هایش آموخت
محمدرضا هم اسم پسر شهیدتان است، چطور راهی دفاع از حرم شد؟ محمدرضا متولد سال 74 در تهران بود. طلبه دانشگاه امام صادق (ع) که سال 94 به عنوان تکاور بسیجی راهی سوریه شد و همزمان با آخرین روز های ماه محرم در نبرد با تروریست های تکفیری در حومه حلب طی عملیات محرم به شهادت رسید. محمدرضا دهقان امیری هفت سال بعد از شهادت پسرم محمدرضا به دنیا آمد. قبل از تولد محمدرضا، مادرش خواب دیده بود برادر بزرگش ...
حال و هوای نوجوانی در جنگ
خدا هدف گیری ام عالی بود. در اعزام اول حدود 45 روز کردستان بودم سپس 15 روز مرخصی رفتم و مجدد به پادگان 28 صفر برگشتم. سه ماه بعد هم راهی جبهه جنوب شدم. *واکنش رزمنده ها با دیدن یک نوجوان چه بود؟ نوجوانان زیادی در جبهه بودند و رزمنده ها با تحسین به همسن و سال های من نگاه می کردند. یادم است وقتی به جبهه جنوب وارد شدیم وقتی با فرماندهان مواجه شدم گفتند این سنش کم است باید به ...
عرفان در رفتار شهید زین الدین
سرکار بودم. از سپاه آمدند، سراغ پسر کوچیکه را گرفتند. دلم لرزید گفتم یک هفته پیش اینجا بود. یک روز ماند بعد گفت می خوام برم اصفهان یه سر به خواهرم بزنم. این پا آن پا کردند. بالاخره گفتند کوچیکه مجروح شده و می خواهند بروند بیمارستان، عیادتش. همراهشان رفتم. وسط راه گفتند اگر شهید شده باشد چی؟ گفتم انا لله و اناالیه را جعون گفتند عکسش را می خواهند. ...
ناگفته های رفیق دوست در "سرچشمه"/ ماجرای 90 میلیون مارک خسارت به بیت المال در جنگ
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، برنامه این هفته سرچشمه با حضور محسن رفیق دوست وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس روی آنتن رفت. در ابتدای این برنامه رفیق دوست گفت: روز نهم اسفند 1357 جلسه شورای انقلاب تمام شده بود و مرحوم شهید بهشتی من را صدا کرد و گفتند امام فرمان تشکیل سپاه زیرنظر دولت موقت به آقای لاهوتی داده است شما الان برو در آن سپاه ثبت نام کن. من به پادگان عباس آباد رفتم. من در جلسه ...
اگه اربعین کربلا نرفته بودم، کجا می تونستم چنین صحنه هایی ببینم؟
...:در صفحه مجازی خواهر طلبه ای آمده است: اربعین پارسال امیرعلی یه سال و نیمش بود.میدونستم سفر اربعین با یه بچه ی نوپا سخته، چون هر جا پاش میرسید زمین ، مثل عروسکی که کوک شده باشه برا خودش میرفت و برای اینکه گم نشه خیلی به مراقبت نیاز داشت. اما برکت وجود همین کوچولو باعث شد همه هوامونو داشته باشن و تو اون شلوغیِ نجف و کربلا جاهای خوبی بهمون بدن. تو مسیر نجف تا کربلا ...
فرزند رزمنده دفاع مقدس، خاطرات پدرش از جبهه ها را کتاب کرد
برات نوبهار که خود پدر شهید جلال نوبهار است و در جبهه های دفاع مقدس به سبب آبرسانی به رزمندگان، معروف به سقای جبهه ها بود و به او عمو برات "عام برات" می گفتند، 97 ماه از عمر خود را برای دفاع از این آب و خاک در خط مقدم جبهه سپری کرد و این رزمنده دلاور هم اینک 92 سال دارد. برای رونمایی از کتاب "عام برات" که قرار بود با حضور محمد مهدی دادمان رییس حوزه هنری انقلاب اسلامی کشور برگزار شود، ...
نگاهی به زندگی شهید طلبه کاظم حسینی
مشغول تحصیل علوم دینی شد و هشت سال در آنجا دروس طلبگی را کسب نمود. کاظم فردی ولایت پذیر بود و وقتی امام خمینی (ره) فرموده بودند که اسلام در خطر است، تصمیم گرفت درس و حوزه را رها کند و برای دفاع از اسلام به جبهه اعزام شود. او به خاطر شوق و علاقه اش به خدمت و شهادت در این راه چهار مرتبه به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد و سرانجام در عملیات بیت المقدس 7 و در بیست و سوم خرداد سال 1367 در ...
هتل شهریار تهران
تاریخی زیادی را طی گذر زمان به خود دیده است. با رزرو هتل تهران اطراف میدان امام خمینی به بناهای تاریخی زیادی ازجمله کاخ گلستان، ساختمان نظمیه یا تلگراف خانه قدیم، عمارت دارالفنون، بازار بزرگ تهران اشراف خواهید داشت. قدیمی ترین بوستان تهران یعنی پارک شهر هم نزدیکی این میدان به چشم می خورد. هتل دو ستاره شهریار واقع در میدان امام خمینی، خیابان سعدی جنوبی، در سال 89 با پنج طبقه و 74 واحد ...
راهپیمایی اربعین مانور بزرگ جبهه حق علیه جبهه باطل/ شوق مضاعف زائران جامانده در سال های آینده
...، اما در چند سال اخیر به ویژه بعد از سقوط صدام بیشتر مورد توجه قرار گرفت و رسانه ای شد. راهپیمایی اربعین مانور بزرگ جبهه حق علیه جبهه باطل عابدی تصریح کرد: اینکه جمعیت چند میلیون نفری دوستداران امام حسین (ع) از کل جهان با ملیت و مذهب و زبان های متفاوت که برخی از آن ها شیعه و حتی مسلمان هم نیستند، در ایام خاصی حول محور آزادگی و نرفتن زیر بار ظلم جمع می شدند، مانور بزرگی ...
رزمنده ای که 2 بار جانبازی را تجربه کرد/ از شهیدی که شهادتش را خبر می داد تا خواستگاری با لباس کار
تحلیلی سراب خبر, عیسی سلیمانیان هستم متولد سال 1348 که ابتدا در سال 66 با عنوان داوطلب بسیجی به جبهه رفتم و در همان سال از ناحیه پای راست دچار تیرخوردگی و مجروحیت شدم اما یکسال بعد و در سال 67 و دقیقا در روز عاشورا به روی مین رفتم و همان پای تیر خورده را از ناحیه زانو به پایین از دست دادم و دیگر نتوانستم در جبهه بمانم. لطفا در خصوص منطقه جنگی که حضور داشتید برایمان بیشتر ...
تکریم از 30 سال صبوری همسر بابا رجب / دلتنگی هایی که تمامی ندارد
و هزینه هایش را بپذیرند، گفتم باید با پدرم مشورت کنم. به خانه آمدم وقتی گفتم ایشان پاسخ داد: من برای این به جبهه نرفتم تا زیبایی به دست بیاورم. با خدا معامله کردم اگر از روی هیجان به جبهه رفتم همان یک بار اول بود اما من 4 بار عازم جبهه شدم. زیرا نباید حرف امام روی زمین می ماند. وی گفت: امثال سردار فضلی و سردارانی از این دست بسیارند. اما انشالله در نشر خوبی ها و جانفشانی های بزرگ مردان این ...
شهادت دریچه آزادی من از دنیاست
تعالی فرجه و با درود بر نائب بر حقش امام خمینی وبا درود برشهیدان همیشه زنده اسلام. پدر و مادر عزیزم. اکنون که این کلام را می نویسم چندی بیش به حمله نمانده است. اگر به درگاه خداوند قبول شدم و خون ناپاکم قابلیت ریختن در راه اسلام را پیدا کرد و لیاقت داشتم که به شهیدان بپیوندم آن شهیدانی که همه آن ها مردان زاهد و پاکی بودند مبادا گریه و زاری کنید که این کارباعث می شود دل دشمنان را شاد ...
سفرنامه یک جوان گلستانی از راهپیمایی اربعین 98
طاقت فرسا تا لب مرز حدود یکساعت راه رفتیم اما جمعیت همینطور آهسته زیادتر و انبوه تر می شد به ورودی مرز عراق که رسیدیم پیش خودم گفتم امروز این جمعیت عظیم وارد عراق میشه آیا کوچه های نجف و کربلا که چند سال قبل دیدم گنجایش این جمعیت را داره؟ اما دریغ از اینکه ما میهمان حسینیم و پذیرایی با دلربای اهل بیت است . وقتی مهر افسر عراقی بر گذرنامه ام زده شد احساس غربتی عجیب مرا فرا گرفت، ...
محمدرضا خاتمی: سپاه تهران کلاً چپ بود/امام (ره) اجازه حذف نمی داد
این مسائل درونی نیستم. شما تا چه زمانی جبهه بودید؟ من تا فتح خرمشهر حضور داشتم. آنجا مجروح شدم و برگشتم. با توجه به جراحتی هم که داشتم، بعد از آن به دنبال درسم رفتم. آیا شما عضو سپاه بودید؟ من عضو سپاه نبودم. اما در زمانی که فعالیت های سیاسی در جمع دوستان داشتیم، از طریق برخی دوستان مانند آقای میردامادی و رضا سیف اللهی، ارتباط هایی با دوستان رده بالای سپاه ...