علت مخالفت مادر پژمان موتوری با ازدواجش
سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای جالب کمک بادهای الهی به یک شنوک
! - سلام رضاجان! بیان بنشین! یک مأمورت همین الان ابلاغ شده بچه هارو آماده کن! اینجا روی نقشه، این مسیر پرواز خط درگیری اینجاست که دیشب شروع شده نیم ساعت تا اونجا راه داری. بعد از سوار کردن بچه های مجروح، در این نقطه که بیمارستانه، بشین! - نگفتند چند تا مجروحه؟ - نه! فقط از لحاظ سوخت مطمئن باش! به سلامت! - سوخت! چرا افسر عملیات این کلمه را به کار برد؟ مگر ...
چشم های مضطرب، از قفسه خالی داروخانه تا زیرزمینِ دپوی دارو
می کردم. کوچک بودم و ترس عجیبی نسبت به ترزیق (آن هم چند دفعه ای در طول روز) داشتم. در مدرسه خوراکی نمی خوردم تا به خانه برگردم و پدرم برایم انسولین تزریق کند و بتوانم وعده غذایی داشته باشم. وی در حالی که از یادآوری آن خاطرات تلخ دست به پیشانی اش برده، ادامه می دهد: خاطره تلخ تزریق انسولین نوع ویال شیشه ای هر بار با انتشار خبر کمبود قلم انسولین در ذهنم زنده می شود و مرا به ورطه افسردگی ...
قاب ماندگار با لوطی گذر امین السلطان
دین مضاف این که به همین مقدار خدا به شما جزای خیر بده. مجری: زنده باشین خوبین؟ حاج عبدالله: الحمدلله خدارو شکر، الحمدلله مجری: چرا به شما می گن لوطی بازار امین السلطان؟ حاج عبدالله: صفت خوب شونه؟؟؟ حسن نیت دارند و الا من که چیزی نیستم مجری: چندسالتونه؟ حاج عبدالله: 89 سال مجری: ماشاء الله حاج عبدالله: (متولد) 311 دیگه مجری: ماشاالله چند ساله کا ...
حسینی: این گل، دوبله به هواداران ذوب چسبید!
داشتیم فرصت تک تک به آنها ندهیم. علی رغم دریافت گل در دقیقه80 باز هم ناامید نشدیم و با تلاش تیمی موفق شدیم نتیجه را به تساوی بکشانیم. مدافع ذوب آهن در خصوص گل دقیقه آخر خود عنوان کرد: خواست خدا بود که نگذاریم بازی با همان یک گل حریف تمام شود. من فقط ضربه آخر را زدم، وگرنه زحمت را کل تیم کشید. ذوب آهن با آقا رحمان، خواسته هایش در این فصل کاملا متفاوت است و اگر شرایط ابتدای بازی اینطور رقم نمی ...
محمدرضا بهشتی: ذهن دکتر فیرحی باز بود و باز ماند
پژوهش را خودمان هم نتوانیم ببینیم و فکر می کنم نباید انتظار اینکه حتما با چشم خودمان بتوانیم ماحصل این تلاش را ملاحظه کنیم. چه بسا یک یا دو نسل پژوهشی بعد خودش را به جایی برساند که بگوید نسبت به گذشته یک دید پیدا کرده ام. عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت: کسانی که با آقای دکتر فیرحی جلسه داشتند می دانستند مطالبی که ارائه می دهد ماحصل تلاشی است که قبلا انجام داده و حالا دارد ارائه می کند ...
مَکتَبِ سُلیمانی
ویدیو دانلود فیلم اصلی رویش های بعد از سلیمانی در گوشه ای از خیابان نشستم و خودکاری از کیفم درآوردم، شروع کردم به نوشتن بر روی پوستر سردار: مرد مقاومت، ولایت مدار، شجاع، از جنس مردم، محبوب دل ها، متواضع و فروتن، سیاست مداری بزرگ، دیپلماتی برجسته، شخصیت جهانی و بین المللی، متفکر برتر، معبر باز کن... تکه های پازل کامل شده و تنها معبر بازکن مانده بود! احسا ...
به طبیعت تهران بدهکارم
آنقدر زیاد بود که کار را بدون استاد شروع کردم و جای بازی های کودکانه همیشه یک کاغذ سفید و مداد طراحی همراهم بود تا همه چیز را روی کاغذ ثبت کنم. سال ها بعد وقتی در نقاشی از چهره خبره شدم، از این راه برای خودم درآمدی دست و پا کردم. اما طولی نکشید که لذت نقاشی را از یاد بردم. سفارش های زیاد و نقاشی تصاویر تکراری باعث شد دیگر از هنری که عاشقانه دوستش داشتم لذت نبرم. بدوی مکری مکثی می کند و ...
فتح بام ایران با پای مصنوعی
حسن حسن زاده همه چیز از یک سانحه دلخراش شروع شد. وقتی یک پای خود را در تصادف از دست داد، کمتر کسی تصور می کرد معلم زبان انگلیسی شهر که از قضا علاقه زیادی هم به ورزش داشت دوباره روی پاهایش بایستد و حتی از تصورات اطرافیانش هم فراتر برود. اما سمیرا جرجانی بانوی کوهنورد گرگانی که هفته گذشته فتح قله توچال را هم به کارنامه افتخاراتش اضافه کرد، تنها 5 سال پس از آن تصادف و قطع شدن ...
دستان خدا بر روی زمین
درب جعبه عقب ماشین که به خاطر بار زیاد به سختی بسته شده بود، رسیدن به مقصد را برایمان مشکل می کرد. اولین بار بود که خانم رازی و دکتر موسی نژاد را همراهی می کردم. ما پشت سر وانتی که یخچال را حمل می کرد، حرکت می کردیم تا این که بالاخره به درب کلبه محقری رسیدیم که با چند قطعه سنگ، جای پایی برای ورود به آنجا ساخته بودند. اهل خانه که زنی بی سرپرست بود و دخترکی با چشم های زیبا وعسلی ...
یادی از حجت ا... زرینی، شهید گمنام ته پل محله
آورد که همسرش در خانه منتظر است. با عجله خودش را می رساند، اما زمانی که در را باز می کند، تصویر مقابل چشمانش برایش باورنکردنی است! آن واقعه دردناک عصمت که از صبح دردش بیشتر شده بود، چادرش را سر می کند تا با تاکسی خودش را به بیمارستان برساند، اما درد توان راه رفتن را از او می گیرد و نمی تواند از حیاط منزل خارج شود. کمی داد می زند و کمک می خواهد، ولی خانه آن ها یک طبقه و قدیمی بوده ...
اختتامیه همایش کتاب سال بانوان در قم برگزار شد
اسلامی این راه را باز کرد. وی تاکید کرد: امروز تعداد بانوان در دانشگاه ها و حوزه های علمیه بسیار بالا است، هزاران طلبه، پژوهشگر و دانش آموخته در جامعه الزهرا(س) مشغول تحصیل، تحقیق و تصنیف هستند و در راه رسیدن به قله های بالای فضیلت وعلم گام برمی دارند. وی یادآور شد: چند سال پیش در سفر به اصفهان، با بانو مجتهده امین دیدار داشتم که از آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی و شیخ ...
روایت زندگی حامد علیزاده، جودوکاری که 2بار المپیکی شد
افتخار می کند و می گوید همین چیز ها بوده اند که او را تاکنون از آسیب ها حفظ کرده اند. شرایط او بعد ازپارا المپیکخوب نبود. از یک طرف آسیب دیدگی زانو و از سوی دیگر افسردگی به خاطر باز ماندن از مسابقات. ولی اراده او بیشتر از این حرف ها بود. می گوید: با اینکه یک دستم آسیب دیده بود و دکتر می گفت خوب نمی شود تمرین می کردم. به دکتر گفتم یک روزی می آیم پیشت که دستم خوب شده باشد. آن قدر تمرین کردم ...
بازخوانی اهانت رژیم پهلوی به امام رضا(ع) از زبان یکی از مجروحان واقعه آبان 1357
جیپ می کردند و با خودشان می بردند. داخل حرم شدم، دیدم یکی از همان ساواکی ها، اسلحه پشت یک نفر گذاشته و آرام او را به سمت بیرون حرم هدایت می کند؛ فریاد زدم و به مردم گفتم که او، ساواکی است. مردم دورش را محاصره کردند. ظاهرا آن لحظه، مأموران بیرون حرم از طریق بی سیم باخبر شده بودند که یک ساواکی توسط مردم محاصره شده است. بنابراین به سمت مردم بی گناه داخل حرم حمله ور شده و به زائران که اغلب در ایوان طلا ...
دومین همایش کتاب سال بانوان به کار خود پایان داد
خانم ناهید طیبی، استاد و پژوهشگر جامعه الزهرا علیهاالسلام است) که از لحاظ ابتکار و جمع آوری مطالب مفید و تحقیق، شایسته تمجید است و من از ایشان تمجید و تکریم می کنم. مرجع تقلید شیعیان با بیان این سؤال که چرا در فقه شیعه، خانم ها نمی توانند مرجع تقلید باشند؟، به کتاب عروه الوثقی و عقاید شراح عروه اشاره کرد و گفت: خانم ها برای کسب اجتهاد چند کار مهم باید انجام دهند؛ اول ادبیات و صرف و نحو ...
مجلس خراب کنی که با عنایت اهل بیت(ع) مداح شد
کم رباعی را می خواند و سرفه می کرد. با اون حال خواند و مجلس تقریباً گرفت .آنجا پیش خودم گفتم که این می تواند نوعی سبک باشد.چرا من اینجوری نخوانم. حالا که صدا ندارم. چطور شد که شما پایتان به مجالس فارسی زبان باز شد؟ روز ششم محرم زمان هویدا هیئت دولت قرار بود بیاید مسجد آذری زبان ها. آقای فلسفی در مسجد آذری ها منبر می رفت، قرار شده بود که بعد از ایشان یک نفر یک ربع بخواند چون نمی شد ...
زمین گیر شدن تحریم ها در اکباتان / بومی سازی دو کنتور وارداتی
برداریم و به موارد تأکید شده دست یابیم. در این میان تولیدکنندگان با تمام مشکلاتی که امروز تحریم ها و بی ثباتی های داخلی در مسیر آنها قرار داده با تمام توان در حال حفظ خط تولید و اشتغال هستند. این افراد را می توانیم ولایتمدارترین آحاد مردم بدانیم که در راه تولید ثروت و ایجاد شغل گام برمی دارند. یکی از این واحدهای تولیدی، کنترل گاز اکباتان در همدان است که توانسته شعار تبدیل ...
اقاریری که در صداوسیما پخش شد مورد قبول موکل من نیست
خانواده طرف مقابل رفته باشد، آیا آنها حق ضرب و شتم او را داشتند! آیا می توان این حمله را دفاع مشروع در نظر گرفت؟ خیر! اقاریری که در صداوسیما پخش شد اساسا مورد قبول موکل من نیست. متاسفانه برای اینکه بدعت جمع شود حتما طی روزهای آینده علیه اشخاصی که این تصاویر را ضبط کردند و صحنه جرم را بازسازی کردند، اعلام جرم خواهم کرد. چراکه آنها در آن شرایط سخت موکل من را مجبور کردند صحبت کند و بعد ...
انقلاب اسلامی بانوانی تربیت کرده که در حد فقهای بزرگ کتاب می نویسند
است و من از ایشان تمجید و تکریم می کنم. خانم ها برای اینکه شرایط اجتهاد را داشته باشند و یا در راستای به دست آوردن شرایط اجتهاد گام بردارند، چند کار مهم باید انجام دهند؛ اول ادبیات و صرف و نحو، پایه بسیار مهمی برای اجتهاد است، طلاب باید در صرف و نحو و ادبیات فارسی و عربی خیلی کامل باشند و بنویسند و بیان شیوا و رسا داشته باشند. در پایان این پیام آمده است: امروز این سؤال مطرح است که چرا ...
سال ها برای تشویق پرسپولیس به استادیوم می رفتم
شد به فوتبال ایران برگشتی؟ من فصل نسبتاً خوبی در واراژدین داشتم و این فصل را هم عالی استارت زدم و گل امتیازی هم زدم. می توانستم در این تیم بمانم حتی به من پیشنهاد تمدید بلندمدت قرارداد دادند ولی به دلیل یکسری مسائل که شخصی است، دنبال این بودم که اگر فرصتی دست داد، به ایران برگردم. در این تعطیلی که به تهران آمدم، پیشنهاداتی رسید و روی آنها فکر کردم تا اینکه... *چند روز پیش که ...
لاغری با نفس کشیدن!
ی پادری یوگا دراز بکشید و پاهایتان را کنار هم قرار دهید. کف دست تان را زیر باسن قرار دهید، سر خود را روی زمین قرار دهید و پشت خود را به زمین فشار دهید. یک سیکل از دم و باز دم و مکث را انجام دهید. پاهایتان را از زمین بلند کنید و سپس پای راست خود را چند اینچ از زیر پادری پایین بیاورید. پای راست خود را بلند کنید و پای چپ خود را به همان روش پایین بیاورید (تص ...
شگرد های شیادانه در تست مثبت و منفی کرونا
یا بعد از ساعت 18 هم مغازه را باز نگه می داشتند و از آن ها اخاذی می کردند. هرچند تا کنون چندین نفر که با این شیوه از مردم اخاذی و کلاهبرداری کرده اند، توسط پلیس دستگیر شده اند، اما باز هم باید مراقب سوء استفاده این شیادان بود. با این حال از کسبه محترم خواهشمندیم که برای حفظ سلامت خود و خانواده شان به تصمیمات ستاد ملی کرونا احترام بگذارند تا ان شاء ا... هر چه زودتر شاهد از بین رفتن این ویروس باشیم و ...
اگر بستر اکران آنلاین مهیا باشد، چه بسا با استقبال جامعه مواجه می شود
صحبت هایش بیان کرد: سینمای پیشرو ضرورت شیوه پخش و نمایش خود را به منزله حیات نوین می پذیرد و اگر بستر اکران آنلاین مهیا باشد، چه بسا با استقبال جامعه مواجه می شود. همیشه به این محدودیت اکران در جشنواره های داخلی نقد داشتم. چراکه بسیاری از علاقه مندان سینمای مستند به دلیل اکران سنتی، مجبور به حضور در فستیوال بودند. این مستندساز در ادامه افزود: هر چند این موضوع به آمار و ارقام استقبال ...
موافق حماسه سازی و بازی با کلمات نبودم
گلوله توپ، برای در امان بودن بتوانیم به آن پناه ببریم. برای آن که از اصابت احتمالی ترکش های سرگردان و گلوله های کلاشینکف در امان باشیم چاره را در آن دیدیم که بی وقفه بدویم. دویدن با دو دوربین به گردن و ساکِ وسایل بر دوش سخت و خسته کننده بود؛ اما باید بدون توقف می دویدیم تا خودمان را زنده و سالم به خاکریز خط مقدم می رساندیم. چند گلوله توپ با کمی فاصله پشت سرمان اصابت کرد و منفجر شد ...
دوربین باورنکردنی گردشگر آلمانی در قلعه فلک الافلاک لرستان
دقت نکرده بودم. جالب بود. دوربین دستی یا بهتر بگویم دیجیتال نبود. از همان هایی که شاتر دستی داشت. از آخرین باری که چنین دوربینی را دست گرفته بودم و عکاسی کرده بودم حدود 15 سالی می گذشت. به خواست سوژه ها چند نمونه عکس گرفتم. عکاسی که تمام شد قبل از آنکه دوربین را به آقای راهنما بدهم گردشگر خارجی به نشانه تشکر دستانش را روی چشمانش گذاشت و لبخند زنان به طرفم آمد. ...
با تمام وجود غمگینیم
و همسر مهربانش که امروز دیگر در میان ما نیستند... . *اول خانه پدری من در کوچه شهید بخشنده، خیابان شیخ طبرسی، چند قدم با دکه روزنامه فروشی آقای نعیمی فاصله دارد. وقتی سردبیر تمشک بودم، هر روز پیاده در مسیرم به سمت دفتر کارم یک سری به او و روزنامه های روی پیشخوانش می زدم. به قول باکلاس ها، چک می کردم که هفته نامه ما توزیع شده و به دست آنها هم رسیده یا نه. نگاهی به تیتر های ...
هر گلیمی را کلیمی در بر است
همه چون من اولین خانمی بودم که در روستا قرار بود عضو شورا شوم، مسیر بسیار سختی را پیش روی خودم می دیدم. دوست پدرم در جریان بودند که من پروانه نانوایی روستا را از خانواده ای گرفته بودم، اما در جریان انتقال این پروانه به نام من مشکلات فراوانی پیش آمده بود. من هم سه روز صبح زود نان و پنیر برمی داشتم و پیش از شروع به کار اداره غله، پشت در اتاق مسئول مربوط بودم به طوری که خود آن ها هم تعجب کرده بودند ...
نه لباس مشکی پوشیدم، نه عزا نگه داشتم
از چندی به مرخصی آمده و مجدداً به جبهه بازمی گردد، اما هنوز از عملیات خبری نیست به اصرار چند تن از رفقایش که قصد مرخصی و آمدن به مشهد را داشتند به اجبار دوباره راهی تهران می شود. چند روز بعد در حالی که همسرم من را برای روضه یکی از دوستانمان به منزلشان برده بود، چند دقیقه بعد از ورودم گفتند، حاجیه خانم پسرتان دم در کارتان دارد. دلم ریخت. دیدم حاج آقا با پسر بزرگم دم در منتظرند. پرسیدم ...
فرار شوهر راحله به سلیمانیه عراق / دخترک کجاست؟!
... دایی راحله از حرف های مبهم شوهر او سر در نمی آورد و نگران شده بود: با دلواپسی از شوهر راحله خواستم واضح تر حرف بزند.او ابتدا گفت که بعد از بحث با خواهرزاده ام به او چاقو زده بوده است.گفت به بازویش چاقو زدم و فکر می کنم همان ضربه کاری باعث مرگش شد.گفتم مگر می شود با ضربه چاقو به بازو کسی بمیرد؟بالاخره لب باز کرد و گفت شالی دور گردنش انداختم و او را خفه کردم و جسدش را در اتاق ویلا رها کردم ...
سریال افرا ؛ قصه مدافعان طبیعت
گروه بازیگران را بسیار مثبت ارزیابی می کند و ادامه می دهد: بدون اغراق باید بگویم که آقای توفیقی هم دست بازیگر را می گیرد و همین اندازه هم دست بازیگر را باز می گذارد. برایش فرقی نمی کند بازیگر تازه کار است یا صاحب تجربه؛ برای همه وقت می گذارد. چند روز پیش سکانس احساسی در سریال افرا داشتم که خودم از این همه زمانی که او برای در آوردن نقش و بازی گرفتن از من برایم گذاشتند، شرمنده شدم. آن هم بدون این ...