سند جنایت منافقین با رها کردن جنازه جوان 17 ساله جلوی درب منزل
سایر خبرها
وقتی مدافع حرم، نصف شب استخاره می خواهد
زهرا بختیاری: شهید محرمعلی مرادخانی اولین شهید مدافع حرم شهرستان تنکابن از استان مازندران است که 16 آذر سال 1394 وقتی به سوریه هجرت کرده بود تا از حرم حضرت زینب (س) دفاع کند، حین مبارزه با شقی ترین دشمنان اسلام خون پاکش به زمین ریخت و شهید شد. محرمعلی 33 سال در لباس سپاه خدمت کرده بود و سال ها به دنبال شهادت خالصانه لب مرزهای کشورمان جنگیده و از امنیت آنجا حراست کرده بود. روزهای آخر ...
روایت مغازه ای که پایگاه بسیج شد/ وقتی معاون فرهنگی بسیج، دانشمند هسته ای می شود
.... امام خمینی (ره) در پنجم آذرماه سال 1358، فرمان تاریخی تشکیل بسیج را صادر فرمودند. در چهل و یکمین سالگرد تشکیل بسیج مروری بر خاطرات برخی از شهدا در بسیج در ادامه می آید: شهید دفاع مقدس، محمد مجازی فرمانده محور عملیاتی تیپ سوم لشکر 27 محمد رسول الله بود که بعد از پذیرش قطعنامه در درگیری با منافقین طی عملیات مرصاد در 23 سالگی به شهادت رسید. مغازه ای که پایگاه بسیج ...
ولایت فقیه در وصیت نامه شهدای مازندران (1)
نعمت های خداوند رضایت خودش از بندگان می باشد. شهید محمد قربانی نام پدر: صادق تاریخ تولد: 11/1/1340 تحصیلات: دیپلم منطقه عملیات: مریوان تاریخ شهادت: 8/11/1365 وضعیت اشتغال: بخش دولتی سلام و درود بی پایان خدا بر شما باد، ای آیت خدا بر روی زمین ای اسوه زمان، ای یاور مهدی موعود ای فریاد حلقوم های فروبسته، ای فریاد ...
اگر بنا بود آمریکا را سجده کنیم، انقلاب نمی کردیم
موجودات خداوند کوچکتر می دانم ولی گفتنیهای زیادی برای مردم دارم که بعد از خاموش شدن عمرم شما مقداری از آن را از روی کاغذ بخوانید : اول اینکه امام عزیز را تنها نگذارید و به پیامهای پدر گونه او را از ته قلب گوش فرا دهید و مانند مردم کوفه نباشید که اباعبدا...(ع) را تنها گذاشتند. اگر تا به الان در این راه مقدس قدم نگذاشته اید و به پابوس اسلام نیامده اید فرصت هست و هر وقت که پیش خدا می آیید خداوند شما را ...
دل نوشته غزل شاکری و ماهور احمدی برای درگذشت خالق گلنار
، مادر بزرگ و پدر بزرگش ، روزهای بعد از جنگ است ، و ما تازه از گرگان برگشته ایم ، خانم خرسه و اقا خرسه ، خاله قورباغه ، و جنگل سبز بی انتها ، کلوچه ، نود و هشتاد بچه ، با موسیقی فیلم روی پای مادرم بالا و پایین می پرم ، می گوید آرام، آدمهای پشت الان اعتراض می کنند. گلنار دنبال دستمال آبی اش که یادگار مادرش است، می دود و گم می شود و به خرس های مهربان می رسد ، مرا هم با خودش می برد، می برد و می ...
مربی طلاب انقلابی؛ از حجره تا جبهه
زمستان ها درس خواندیم و تابستان ها کار کردیم. بعد از کار کردن آن سال در تابستان -و دو سال حضور در حوزه علمیه ساری- به سوی امام رضا(ع) حرکت کردیم . به من گفتند با طلبه داری، کار یک مرجع را انجام می دهی سال 1339 و در 20 سالگی راهی مشهدالرضا می شود: اول در همین مشهد به مدرسه پریزاد رفتیم و سه ماه آنجا بودیم و بعد مدرسه خیرات خان رفتیم. در مدرسه خیرات خان و مسجد گوهرشاد ...
ماجرای مقاومت ستودنی دختران و زنان دزفولی در دوران دفاع مقدس/ دزفول یک لشکر را پشتیبانی کرد
بسیجی دزفولی با بیان "سال 60 فعالیت های خود را به طور رسمی در بسیج خواهران در شهرستان دزفول و حومه آغاز کردم"، گفت: ابتدا، فعالیت هایم به همراه جمعی از خواهران بسیجی در مدارس بود؛ بعد از پیروزی انقلاب که بسیج تشکیل شد همان جمع فعالیت هایمان را در بسیج خواهران انتقال دادیم. وی ادامه داد: به یاد دارم اولین مسئولیتی که به من سپرده شد بحث آموزش بود؛ آن زمان بحث آموزش بحث خیلی سنگینی بود چرا ...
تعبیر سارا قمی از دوران ملی : روزهای سخت، طاقت فرسا و شیرین
به قول خودش وقت رفتنش رسیده و باید از این فوتبال”سخت، طاقت فرسا و شیرین” خداحافطی می کرد. می گوید موقع خداحافظی تمام خاطرات تلخ و شیرین 13 سال بازی در تیم ملی از جلو چشم هایش گذشت و اشک ریخت اما باید در اوج می رفت و اکنون نه تنها ذهنش پر از اتفاقات فوتبالی است بلکه ریز و درشت فوتبال را در دفترش هم نوشته. کاپیتان تیم ملی فوتبال زنان ایران بعد از خداحافظی از تیم ملی با ایسنا ...
بازنشر| حجت الاسلام راستگو : مخالفان می گفتند آبروی اسلام و روحانیت را بردید!
، نمی توانم از آن بالاتر ببرم. علمی که خودم دارم را نمی توانم به شما بگویم. کسی را بیاورید که اگر شما را تا سینه خودش بالا آورد، از سر من بالاتر باشد. این را که حساب کنید، اگر بخواهید مثل آقای راستگو شوید، هیچ نمی شوید. استادی داشتیم که یک روز در ییلاقات اطراف مشهد از طلاب سؤال کرد می خواهید چه کاره شوید؟ یکی گفت: می خواهم مثل آقای فلسفی شوم. یکی گفت: می خواهم آقای بروجردی بشوم. یکی گفت: می ...
کاش خبر شهادت همسرم را بهتر می گفتند! / قبل از تشییع، یک شب پیکر محمد در منزل بود
به گزارش مشرق ، حدود 40 روز از تشییع پیکرهای شهدای مدافع حرم خان طومان می گذرد؛ شهدایی که حدود 5 سال پس از شهادت شان در دفاع از حرم آل الله در منطقه خان طومان سوریه، پیکرهای پاک شان شناسایی شد. شهید مدافع حرم محمد بلباسی و همرزمان شهیدش از شهدای لشکر عملیاتی 25 کربلا بودند که سال 95 در منطقه خان طومان سوریه به شهادت رسیدند و پس از 5 سال به کشور عزیزمان بازگشتند. پیکر مطهر شهید بلباسی پس از تشییع ...
پیرمرد، یادت بخیر
...، می گذارد که کوچکترین آشنا و آشنایی در آن و با آن داشت و پس از چندی در شهر غربت، زنِ بی پناه را با دو فرزند خردسال، در مشهد رها کرد و به دنبال دلخوشی های خودش رفت و با فرارسیدن زمستان طاقت سوز آن روزگاران مشهد، این مادر بود که باید دو طفل خردسالش را به دندان می کشید و به این و آن سو می رفت. نه خانه ای، نه لحاف و تشک و کرسی ای که فرزندان از سرما نلرزند و تلف نشوند و نه قوت و غذایی که سد جوع ...
قتل شهلا زن مطلقه بعد از میهمانی در باغ دماوند
آشنا شدم و بعد متوجه شدم شهلا از همسرش جدا شده و در یک خانه در منطقه مجیدیه شمالی زندگی می کند. پسر جوان به ماموران گفت: شامگاه پنج شنبه 24 مهر ماه شهلا به خانه ویلایی مادرم در اطراف دماوند رفتیم و شهلا فردا آن روز به من گفت که در تهران کار دارد و باید به تهران بازگردد که روز 25 مهر بود پدر شهلا با او تماس گرفت و عنوان کرد که قرار است که خانه ای که در پردیس دارند به نام شهلا کند و از شهلا ...
امام حسن عسکری علیه السلام طلایه دار عبادت و عرفان
سال مناجاتهای سحری و دعاهای نیمه شبی و کرامات اهل بیت علیهم السلام می داند و با تاکید تمام وصیت می کند که: سجاده ای که هفتاد سال بر روی آن نماز شب به جا آورده ام با من دفن شود . (10) اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت باقی همه بیحاصلی و بی خبری بود هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود 3 – آیت الله شهید مرتضی مطهری ...
ماجرای غسل کردن های مکرر یک شهید!
... راوی: حاجی ننه یوسف نیا مادر شهید شهید عنایت زاهدپاشا بابل * غسل شهادت درست قبل از شهادتش با هم کنار رود اروند بودیم، مدت ها بود که فهمیده بودم حرکات و رفتارش تغییر کرده. او با شعبانعلی که چند وقت پیش می شناختم کلی فاصله داشت. آن روز هم مثل روزهای پیش غسل کرد و مشغول کاری شد. دیگر طاقتم طاق شد، به طرفش رفتم، پرسیدم: شعبانعلی! چه اتفاقی افتاده ...
پسر خشمگین قتل پدرش را انکار کرد
وقتی سامان به خانه پدرش رفت و موضوع را فهمید عصبانی شد و با داد و فریاد کاری کرد که پدرش به ناچار در را باز کرد، اما در ادامه آنها با هم دعوا کردند که در نهایت پدر سامان جانش را از دست داد. سامان مدعی بود پدرش خودکشی کرده است، اما بررسی صحنه جرم نشان داد بالکنی که مرد میان سال از آن به پایین پرت شده حفاظ میله ای بلند داشته و امکان اینکه او بتواند خودش را به پایین پرت کند، وجود نداشته است و قطعا ...
پسر خشمگین قتل پدرش را انکار کرد
و آن طور که دوست دارم خرج می کنم. آن روز هم وقتی به خانه پدرم رفتم و دیدم در خانه را به روی من قفل کرده، عصبانی شدم و داد و فریاد کردم. پدرم در را باز کرد و درگیری ما شدید شد؛ اما بعد من به واحد خودم رفتم. چند لحظه بعد متوجه شدم پدرم فوت کرده است. با صدای فریادهای مادرم متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است. پدرم به طبقه سوم رفته و خودش را به پایین پرت کرده بود. من نمی گویم بحث و درگیری ما ...
بگذارید بقیه بخوانند و اشتباه ما را نکنند/ مادرم را من کشتم!
. عاطفه دیابت و فشار خون داشت، جایی نمی رفت اما در این مدت چند بار مراغه رفته بود. می گفت خانه مادرم است و طوری نمی شود. مراغه رفتن را اصلاً سفر حساب نمی کرد. فکر می کنم خیلی های دیگر هم این طور باشند، انگار چون به شهر خودشان می روند، دیگر اسمش سفر نیست. اول بچه اش مریض شد و بعد خود عاطفه گرفت. پسرش آنجا خیلی خانه فامیل ها می رفت که با بچه ها بازی کند. همین طوری مبتلا شد و هم عاطفه و هم پدر عاطفه درگیر ...
شهید رضا پناهی بزرگ مرد کوچک البرز/رزمنده 12 ساله ژنرال های بعثی را سرکار گذاشت+صوت وعکس
کاملی که به شهادت دارم برای دفاع از اسلام و حیثیت انقلاب اسلامی و دفاع از مملکت اسلامی به فرمان بزرگ رهبر مسلمانان جهان و مرجع عالیقدر حضرت امام خمینی به جبهه حق علیه باطل شتافتم ، و امید است که خون ما نهال نو پای انقلاب اسلامی را بارور کند ، و شهادت ما موجب آگاهی و رشد فکری جامعه جهانی اسلام گردد. از شما ملت قهرمان میخواهم که پشتیبان روحانیت مبارز و متعهد به اسلام باشید ، که همیشه به ...
من مالک اولین خاور مشهد هستم
مغازه او ریختند و همه کفش ها را بردند آن سال حتی صندلی های سینما را هم دزدیدند. حسین طبق کش رمضان چارقدوز از مردی به اسم حسین کور یاد می کند که در چهارطبقه طبق کش بود: هر وقت مجلسی بود از او می خواستند تا طبق کشی کند. حسین کور با طبق های روی سر دور خودش می چرخید و به شکل زیبایی صلوات می فرستاد. یک بار جستی ملخک یک بار رمضان شناسنامه اش را گم می کند و به ناچار برای ...
کنجی دنج برای تحقیق های خاص
شد مطالبی از روزنامه ها را که راجع به شهدا و آثار آن هاست و در واقع مرتبط با نام کانون که میثاق با شهداست جمع آوری کنیم. سپس با خود فکر کردم که روزنامه ها را چه کار کنم و این شد که روزنامه ها را برحسب مطالبی درباره حضرت محمد (ص)، ائمه (ع)، امام خمینی (ره)، شهدا، دفاع مقدس، مشهد و موضوعات مهم دیگر تفکیک کردیم. صحت و سقم مطالب روزنامه ها با محقق است وقتی اطلاعات روزنامه ها را جمع ...
سیره کودکی امام حسن عسکری علیه السلام در کنار پدر و مادر بزرگوارشان
خانه من؟ به این ترتیب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از حق جده اش سوسن سلام الله علیها دفاع نمودند و سپس از نظرها غائب شدند.(کمال الدین، ج3،ص24) مقام مادر امام حسن عسکری علیه السلام روایت شده پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام شخصی به نام احمد بن ابراهیم که از شیعیان بود، نزد حضرت حکیمه سلام الله علیها ( خواهر امام هادی علیه اسلام ) آمد و در ضمن سوالاتی پرسید ...
حاج مجید؛ از حضور پای درس آیت الله بهاءالدینی تا شهادت
دفاع مقدس؛ اما از آنجا که مجید مرد عمل بود و نمی خواست در حصار الفاظ و کلمات بماند، شور و شوق حضور در جبهه، سرتاسر وجود او را شعله ور ساخت بود. مجید در ابتدا به توصیه یکی از دوستان خود تصمیم گرفت تا وارد حوزه علمیه گردد و مبانی عقیدتی و دینی خویش را مستحکم و مستدل سازد و ابتدا از آن سنگر در خدمت به دین و آرمان هایش گام بردارد. بنابراین به حوزه علمیه قم رفت؛ آن جا که از پهنای سازندگی اش ...
مهرورزی شیعیان عراق؛ مرهمی برای دردناکترین فاصله اجتماعی + عکس
خود به دور بود؟ آنها به گورستانی در وسط ناکجاآباد آمده اند، اما نتوانستند پیکر عزیز خود را تا پایان تشییع کنند. این دردناک ترین شکل فاصله اجتماعی است. یک برادر و خواهر میان سال در یک شب گرم کنار هم ایستاده اند. باد عبای زن را به دور او می چرخاند و برادرش دستان خود را به آسمان بلند کرده و رو به جنازه پدر می گوید: تو را به امام علی(ع) می سپارم. انتهای پیام ...
بسیج و بسیجی در کلام شهدای استان مازندران
نام پدر: اصغر تاریخ تولد: 1346 تحصیلات: سوم راهنمائی منطقه عملیات: سید صادق تاریخ شهادت: 11/2/1367 وضعیت اشتغال: بخش غیردولتی پیامی دارم برای اعضای بسیج و گروه مقاومت این است که مخلصانه کار کنند و از ادامه دهندگان راه شهدای اسلام باشند و حتماً به جبهه رفته و جبهه را خالی نکنند سعی کنید که تا حد امکان دعای کمیل و توسل شما ...
پرویز شاپور ؛ بنیانگذار کاریکلماتور در ایران
کرد هم طنز می نوشت و بعد هم کاریکلماتور نوشت که آقای شاملو این اسم را روی کارهاش گذاشت. کسان دیگری هم می نوشتند مثل جواد مجابی یا منشی زاده. شاپور مرزبندی مشخصی میان شوخ طبعی و لحن جدی نداشت. وی در مورد این ویژگیش می نویسد: من به طور کلی وقتی هم حرف می زنم معلوم نیست کجایش جدی است و کجایش شوخی. پیش می آید که وقتی دارم با مادرم (مریم ضرابی) جدی حرف می زنم، سرش را تکان می دهد و اشک در ...
حامد عنقا : مگر می شود آقازاده را بدون مشورت با بالاترین سطوح ساخت؟
شخصیت حاج علی تهرانی در سریال پدر که ثروتمند است و سوار بنز می شود ولی وقتی می بیند کارگرش می خواهد عروسی کند دست در جیبش می کند و کلید بنز چند میلیاردی اش را به کارگرش می دهد. فردایش هم که می گویند طرف با بنز تصادف کرده، می گوید اشکالی ندارد و درست می شود. من این چیزها را تدین می دانم. من حاج رضایی که زخم زبان مردم را می شنود و در دفاع از خودش ریاکارانه حرف نمی زند را دوست دارم. او شخصیتی است که ...
ماجرای جالب حضور 3 ماهه جانباز دفاع مقدس در زایشگاه
کنید؟ من رضا کریم اقدم متولد 1340 در شهرستان بناب هستم. قبل از اینکه بخواهم به جبهه بروم برادر کوچک تری داشتم 13 ساله؛ که با دستکاری شناسنامه به جبهه رفته بود. ایشان - حسین کریم اقدم- عاقبت در عملیات کربلای 5 به درجه رفیع شهادت رسید. من هم در ذهنم این موضوع بود که چرا برادر کوچک ترم به جبهه رفته و من هنوز توفیق حضور ندارم برای همین در سال 1361 قبل از عملیات خیبر در خدمت رزمندگان اسلام ...
بلینگهام در مسیر سانچو
که در پیشرفت داشت، توانست با 16 سال و 38 روز سن، عنوان جوان ترین بازیکن تاریخ بیرمنگام را از ترور فرانسیس برباید اما همین ستاره، هنوز هم در چشم والدینش یک کودک است: آنها می گویند که من خام هستم و هنوز بزرگ نشده ام. من همیشه به آنها لبخند می زنم چرا که حس می کنم بالغ شده ام. وقتی شما در محیطی باشید که من در سال گذشته و ابتدای این فصل بودم، چاره ای جز رشدِ سریع ندارید. باید عادات بچگانه را کنار ...