سایر منابع:
سایر خبرها
تاثیر یک جمله ساده در شیوع کرونا!
، بعد مادرم تنگی نفس گرفت، خاله ام و داییم و بچه های شان هم گرفتار شدند اما اوضاع خواهرم از همه بدتر است عفونت به ریه هایش زده. الان همه فامیل من را مقصر می دانند که چرا مریضی ام را از بقیه پنهان کردم و به میهمانی پا گشا رفتم. مرتضی، برادرزاده فرشید درباره این اتفاق می گوید: فرشید بیماریش رو کتمان می کرد. در حالی که دیابت داشت ولی اهمیتی به کرونا نمی داد. آن شب توی میهمانی، رنگش مثل گچ ...
اعتراض مردم به شروط بسته های حمایتی / چه کسانی از وام کرونا جا مانده اند؟
تعلق نگرفته. الان ما که کلا یارانه نقدی نمیگیریم یارانه معیشتی هم نگرفتیم مستاجریم پس تکلیف چیه دوهفته کارها تعطیل شده کسی که تقاضای وام میکنه حتمن نداره برای یک ملیون اونم به صورت وام چقدر شرایط میذارین خدا را خوش نمیاد خوب به هرکی تقاضا کرده بپردازین. من سرپرست خانوارهستم من بسته حمایت معیشتی رو نگرفتم الان این وام از کجا پرداخت بشه نه بیمه هستم نه شاغد مرحله قبل ...
گَرد مرگ در شهر؛ کوچه ها تاریکن، دکونا بسته س
کام سنگین می گیرد: نمی دونم کدوم یکی از بچه ها بود، وقتی دید بد سرفه می کنم، من رو برد و گذاشت دم در بیمارستان بازرگانان و رفت. رفتم به دکتر اورژانس گفتم تب دارم، 6، 5 ساعتی مشغول عکس، آزمایش، سرم و آمپول بودم و گفت: میشه 700 هزار تومن. منم به پرستار گفتم: ندارم از کجا پول بیارم؟ یواشکی داروهامو داد دستم و گذاشت فرار کنم. حالا گاهی تب می کنم، گاهی بدن درد دارم، همه چیز قاطی پاتی شده. نمی دونم ...
حکایتِ دلتنگی و فراغ
کربلای ایران واژه غریبی باشه اما برای من همه زندگی بود، همه امید و دلیلی برای آخیش های بعدِ جاموندن از غافله اربعین، از سالی که خودم رو شناختم هرسال به مشهد الشهدای ایران سفر می کردم و برای منی که توفیق حضور در راهپیمایی عظیم اربعین رو نداشتم هرسال زمان سفر به راهیان نور که می رسید قلبم بی تاب می شد، بی تاب بوییدنِ خاک طلائیه و شلمچه و فکه! به شلمچه که می رسیدیم روی تابلویی نوشته شده بود ...
طرز تهیه پای پنیری شکم پر با دستور مرحله به مرحله
. سپس ماهی تابه را بر روی شعله با حرارت متوسط قرار دهید. 5. بعد از 7 الی 10 دقیقه بر گردانده تا طرف دیگر آن هم طلایی شود. نکات طلایی برای تهیه پای پنیری : دقت کنید بعد از پخت سیب زمینی بذارید کامل خنک بشه و بعد پوره کنید. تابه یا قالب حتما نچسب باشه و کف و دیواره هاشو با کره ی سرد، کااااملا چرب کنید. ** می تونید پنیر خامه ای رو کمتر بریزید ...
پست اینستاگرامی شهردار مشهد درباره روند اجرایی پروژه های غیرهمسطح مشهد
به گزارش شهرآرانیوز، محمدرضا کلائی شهردار مشهد در پست اینستاگرامی نوشت: همشهریانِ خوبم، سلام اگر خاطرتون باشه چند هفته پیش وعده آغاز عملیات احداث تقاطع غیرهمسطح خلیج فارس رو بهتون دادم. بحمدلله سر زمان مقرر شروع شد و الان چند روزی از آغاز عملیات اجرایی اون میگذره و خوشبختانه همکارانِ عزیزم در مدیریت شهری مشهد در تلاش هستن تا بتونیم این پروژه رو تا مرداد 1400 به بهره برداری ...
شوهرت همیشه کتکت می زند؟!
را زیر شال مرتب کرد و نه تنها دلش که از دیدن این حالم کلماتش هم می لرزید : اگه می دونستم اینجوری میشه، هیچوقت تو رو نمی کشوندم اینجا، اما دیگه راه برگشت نداریم! سپس با نگاهش ادامه مسیر را نشانم داد و گفت : داریم نزدیک دمشق میشیم، باید از اینجا به بعد رو با تاکسی بریم. می ترسم این ماشین گیرمون بندازه. دستم را گرفت تا از ماشین پیاده شوم و نگاهم هنوز دنبال خط خون مصطفی بود که قدم روی زمین ...
عصبانیت سهامداران از عالیجناب بورس
مدیران عامل نهادهای مالی و مدیران صندوق های سرمایه گذاری عضو این کانون درباره دامنه نوسان قیمت نظرسنجی کرده. 90 درصد شرکت کنندگان بازشدن دامنه نوسان را مفید می دانند. مهدی رباطی، فعال بازار سرمایه در زمان شروع رشد بازار میانه آن و اکنون در دوره رکود تاکید کردم و مجددا تاکید می کنم. بازار سرمایه و بورس که تا 5 سال قبل اهمیتش از کی روش کمتر بود اکنون به لطف اقتصاد بدون نفت به موضوعی مهم در عرصه سیاست گذاری اقتصادی تبدیل شده و یقین دارم عامل موثر در انتخابات 1400 خواهد بود. ...
چالش های بازی در نقش داعشی خانه امن / علیرضا رئیسی: آمده ام که بمانم
گذشته ناراحتتان می کند؟ سال 68 تا 80 به صورت مستمر در سینما، تلویزیون و تئاتر بازی کردم. سال های پرکاری بود و رو به رشد بودم و بزرگتر می شدم. با حرفه بازیگری عجین شده بودم و با همه سختی هایی که داشت قسمتی از زندگی من بود. بعد از سال ها یادآوری گذشته برایم خوشایند است؛ اما حقیقت امر این بود که یک خلأ در زندگی ام احساس می کردم و آن تحصیل بود؛ چون هیچ وقت زمان کافی برای تحصیل نداشتم. به ...
وقتی مدافع حرم، نصف شب استخاره می خواهد
تماس گرفت و اطلاع داد من دارم بری ماموریت به سوریه می روم و 45 ورز ماموریتم طول می کشد. اگر زنده ماندم بعد از این مدت برخواهم گشت. رفت و چند روز بعد از ناحیه پا مجروح شد و اردیبهشت سال 94 برگشت و مدتی مشغول مداوا بود. *تماسی که پدرم را از کربلا برگرداند نوبت دومی که قرار شد پدرم به سوریه برود، همزمان بود با ایام پیاده روی اربعین . من به همراه چند نفر از دوستانم عازم شده بودم. به ...
دختر شینا بازگوی مشقت ها و دردهای روزهای جنگ/ نمایش زیبایی از پشت صحنه فداکاری ها
نمی خورد. روزی می رسد که قدم خیر به خانه عمویش که دیوار به دیوار خانه آنهاست می رود در آنجا با پسر جوانی رو به رو می شود. جا می خورد و زبانش بند می آید، چند لحظه نگاهش می کند و بعد بدون سلام و خداحافظی به خانه خودشان برمی گردد.آن پسر نوه عموی پدرش بود و از فردای ان روز رفت و آمد های مشکوک به خانه شروع شد. اما پدر هر بار بهانه می آورد و راضی نمی شد و دوست نداشت به این زودی دخترش را از خودش ...
فرهنگ سازی در تعویض روغنی
بدهی و تا هفته بعد آب لازم ندارند اما او گفت چون هنوز نهال هستند باید به آن ها توجه کرد و از آب دادن به آن ها غفلت نکرد. خلاصه مدتی که گذشت در یکی از روزها رفتم و نهال هایی را که پدرم کاشته بود دیدم؛ دیدن آن نهال ها و اینکه دوستانش می گفتند این ها نهال های پدرت هستند برایم خیلی خوشایند بود. ناگفته نماند که وقتی آن روز نهال های پدرم را دیدم با خودم فکر کردم این نهال ها می توانند سال های سال در ...
به خدا گفتم فقط بچه زنده بماند تاریخ تولدش را نمی خواهم!
فرزند خود شده است. حالا بعد از گذشت 6سال می گوید حاضر است کمپین راه بیاندازد و به همه دنیا بگوید، درد و رنجی که او در زمان تولد فرزند دومش تحمل کرد و عذاب وجدانی که هنوز آن را به دوش می کشد، به هیچ فانتزی و فخرخروشی در این دنیا نمی ارزد.(عکس های این مصاحبه تزئینی است) از همان ابتدای بارداری تصمیمم را گرفتم الان از گفتن آن شرم دارم. اما دوست دارم بگویم تا شاید یک نفر هم تصمیم ...
من فرزندخوانده ام؟
عجیبی در آن، حسابی اوقاتم را تلخ کرد: بند جدید: در زمان امتحان، باید وب کم مبارکتان را روشن بگذارید تا معلم ها چارچشمی، مراقب شما باشند که نکند در زمان امتحان، دست از پا خطا کنید و چشمتان به چپ و راست مایل شود و... آخر یکی نیست به جناب مدیر مدرسه ی ما بگوید که ای کاش این همه نبوغت را صرف ارائه ی روش های آموزشی جدید می کردی و از معلم هایت می خواستی با همان شیوه ی سنتی، در فضای مجازی جدید ...
مستند محض نداریم
توسط گروه خبری چهاردهمین جشنواره بین المللی سینماحقیقت انجام شده است. قبل از هر چیز درباره ضرورت نقد فیلم مستند توضیح بدهید. من اعتقاد دارم که نقد برای همه فیلم ها ضروری است. از نظر من همه فیلم ها بعد تخیلی و غیر تخیلی دارند؛ هم فیلم های تخیلی و هم مستندها. فکر نمی کنم چیزی به اسم مستند محض وجود داشته باشه، چون برای مثال، حتی نخستین و معروف ترین مستند یعنی نانوک شمالی هم یک فیلم ...
دلیل غیبت پرافتخارین دختر رکابزن ایران در مهمترین رویدادهای جهانی 2020
حتی یکی از برگزار کننده ها پیگیر حضورم بود اما هزینه حضور در مسابقات بسیار بالا بود و باید خودم پرداخت می کردم. همچنین پروسه گرفتن ویزا نیز سخت بود از این رو با مربی ام که صحبت کردم تصمیم گرفتم در ایران به تمریناتم ادامه دهم و برای سال 2021 در مسابقات بیشتری شرکت کنم. او ادامه داد: مسلما من هم تمرین می کنم تا در مسابقه شرکت کنم و سطح خود را بالاتر ببرم . هیچ موقع تمرین و حتی شبیه سازی تمرین ...
کرونا و دنیای پنج قدمی من
زد که مامان خیلی ناراحت شد. گفت: بچه های شما همه سُم دارند و مدام دارند توی خانه یورتمه می روند! کرونا که آمد، هزار قدم مدرسه تعطیل شد. صد قدم حیاط تعطیل شد. مانده بود، دویدن و سر به سر گذاشتن من و برادرم که دور مبل می دویدیم و کمی ورزش می کردیم... اما از سه روز قبل که گلودرد گرفتم و دچار سردرد عجیبی شدم... تب داشتم و خیلی ناخوش... بعد ته گلویم خشک شد. بعد سرفه کردم و تب. مادرم مشکوک شد که ...
از بارداری تا استرس های کرونایی
.... او ادامه می دهد: قبل از بارداری کلی کلاس های مشاوره رفتم؛ با موضوعاتی مثل عزت نفس و اعتماد به نفس، خویشتن داری، مثبت اندیشی و از این قبیل. فقط برای اینکه استرسم در دوران بارداری از بین برود و فرزندم در آرامش به دنیا بیاید. خدا را شکر، ولی درست در پیک کرونا باردار شدم و الان چهار ماهه هستم. او می گوید: متاسفانه استرس زیادی دارم و کسی را هم نمی شناسم که در دوران کرونا باردار شده ...
دفن جسد زن جوان در دره گنج
خواهرم در اختیار تیمور است. وقتی به سراغ تیمور رفتم او مدعی شد که از سرنوشت خواهرم بی خبر است و خودروی سراتو را هم چند روز قبل از او خریده است، اما من الان به او مشکوک هستم و احتمال می دهم او در ناپدید شدن مهرنوش دست دارد. دستگیری متهم با طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات خود را برای پیدا کردن زن جوان آغاز کردند. بررسی ها نشان داد مهرنوش چند ...
مشق مهربانی برای دانش آموزان محروم
شدم و همه اش می گفتم حیف که او نمی تواند در این فضا درس بخواند. با مدیر مدرسه تماس گرفتم و گفتم من هزینه دو دانش آموز را برای خرید گوشی قبول می کنم. پاداش بازنشستگی ام را داشتم و از همان پول دو گوشی خریدم و به مدرسه بردم. چند روز بعد هم در خرید یک گوشی دیگر با همکارم شریک شدم. او می گوید: این سه دانش آموز شاگردان درسخوان مدرسه بودند و می دانستم اگر امسال درس نخوانند ممکن است برای همیشه ...
روایت میدانی از فروش و استعمال مخدر گل در بوستان ها | گل باز ها به بهشت نمی روند!
؟ اوضاع کار خوبه؟ - ای، خدا رو شکر. گل همیشه بازار خودش رو داره. البته تا یک سال پیش مصرف کننده بیشتری سراغم می اومد. الان دست زیاد شده توی فروش. قیمت ماری هم بالا رفته؛ یا خودشون می کارن یا می رن دنبال ترک کردنش، که باز بر می گردن بالاخره. - مگه قیمتا فرق کرده از پارسال؟ - قیمت چی فرق نکرده داداش؟ گل گرمی 10 تومن رو الان تا گرمی 50-60 هم می فروشن! - یعنی این جوونا واقعا ...
خاطرات یک عمر گویندگی تیتراژ/چک اول را با گفتن ارتش سری می زدم!
اعتصاب ها رسماً وارد فضای دوبله شدید. بله. آن زمان شرط استودیوهای بیرون این بود که چند نفر گوینده خوب هستند که باید وارد کار شوند. این مساله پذیرفته شد. بعد از این ماجراها وقتی برای امتحان رفتم، مرحوم سعید شرافت بود و.... و یک آقای دیگر. اسمشان را الان به خاطر ندارم. خلاصه تا لب باز کردم، آقای شرافت گفت خوب است. نمی خواهد کارآموزی بگذرانی. به این ترتیب مستقیماً وارد کار شدم و بیشتر با آقای ...
لکه بینی غیر عادی/علت شقاق مقعد/خونریزی کم در قاعدگی
کردم حامله نشدم دکترهم رفتم نه من نه شوهرم مشکلی نداشتیم...حالاامکان داره که حامله باشم؟ دراسرع وقت به پزشک زنان مراجعه کنید باید معاینه واژینال وپاپ اسمیرانجام دهید که واجب وضروریست من شونزده سالمه تا حالا هیچ رابطه ی جنسی یا خودارضایی نداشتم من روز دوم پریودیم بودم که رفتم دست شویی برای دفع مدفوع فشار زیادی زدم موقع این کارم حس کردم یه چیزی پاره شد ولی اصلا درد نداشتم ولی ...
رنج پیدا و پنهان ترنس ها
جسم دخترانه، برای همیشه می رود و پشت سرش را هم نگاه نمی کند، با همان یک دست لباسی که تنش بوده، با جیب خالی و بدون تکیه گاه. خیلی زود به جای سقف خانه، سقف کارگاه خیاطی، پناهگاه روز ها و شب های تنهایی اش می شود. هنوز این صدا توی گوشش هست: بابام گفت، تو بچم نیستی، انگار می کنم که از اول نداشتمت. حس غربت به دل آیدین چنگ می اندازد. به صاحب کارگاه می گوید: پدر و مادرم و توی تصادف از دست دادم ...
شکسته شدن رکورد؟ واقعاً حس بدیه
احساس جالبی نداشتم. در کل الان که از آن زمان کمی فاصله گرفته ام من هم مثل آقای دایی می گویم جای افتخار دارد که یک بازیکن بزرگ مثل فالکائو رکورد من را شکسته است. شمسایی در مورد لحظه شکسته شدن رکوردش توضیح داد: همانطور که گفتم از چند وقت قبلش مشخص بود این اتفاق می افتد و وقتی به رکورد من رسید و از آن عبور کرد دورانی بود که تلفن من زیاد زنگ می خورد. از دوستان و نزدیکان گرفته تا خبرنگاران و ...
صداقت: تیراندازان را فراموش کرده اند | حس مادرانه سرمربی ام به من اعتماد به نفس داد
برای تمرین عالی در آن زمان فراهم نبود. شرایط تیم ملی تیراندازی الان چطور است؟ وضعیت این روز های تیراندازی چندان خوب نیست و چندین هفته تمرین رسمی نداشته ایم و انفرادی هر کسی برای خودش به صورت خودجوش تمرین می کند. شرایط اصلا خوب نیست و در حال حاضر مربی و سرمربی نداریم. متاسفانه به ورزش ما به چشم یک رشته پر مدال دیده نمی شود و هنوز مسئولان باور ندارند که در تیراندازی می توانیم در ...
گفتگو با معلم اندیمشکی که ارثیه میلیاردی پدری اش را به دانش آموزان هدیه داد+ عکس
کنم که در آن زمان می شد با آن یک پراید صفر خرید، نگران واکنش همسر و فرزندانم بودم، اما بعد متوجه شدم که همسر بنده هم موافق است که این کار صورت بگیرد . اسدی با این مقدمه می افزاید: همسرم همیشه همراه و موافق کار های خیر من است. من پنج فرزند یعنی سه دختر ودو پسر دارم که آن ها هم مثل مادرشان، مشوق من در کار خیر بودند. البته دل کندن از این همه پول هم کار راحتی نیست، بالاخره هر شخص دیگری بود ...
گفتگو با روحانی که یک خلافکار درجه یک بود
قرار 50-40 تا نوجوان. ما کتاب می خواندیم حتی بازی می کردیم و همه تلاشم این بود که وقت شان در خیابان نگذرد. این جریان تا 20سالگی من ادامه داشت، آن موقع من امام جماعت دوم مسجد شده بودم و کار فرهنگی مسجد و کل شهرک تعاون را در دست داشتم تا این که حاج رسول وقتی علاقه من را به این کارها دید گفت محمدمهدی بیا برو حوزه. تو به درد حوزه می خوری و من هم رفتم حوزه کرمانشاه و از پایه دوم ملبس شدم. ...