سایر منابع:
سایر خبرها
درس حاج قاسم به فرماندهان برای تکریم سربازان
شاید آنجا رفته. وارد آشپزخانه شدم که دیدم سردار روی نیمکتی نشسته و با آشپز صحبت می کند. نگاهش که به من افتاد از جا برخاست. گفتم سردارکجا رفتید؟ ما به استقبال شما آمدیم! سردار نگاهی به سربازان داخل محوطه کرد و گفت من به اینجا آمدم تا این کار دوباره تکرار نشود! چرا سرباز ها را اذیت کردید و باعث شدید گرد و خاک وجودشان را بگیرد؟. از سردار عذرخواهی کردم و گفتم این بار را بزرگواری کنید دیگر تکرار نمی شود. سردار از آشپزخانه بیرون آمد و داخل محوطه رفت. انگار آمده بود تا درس تازه از فرماندهی به من بدهد. ...
راننده تاکسی اصفهانی حاج قاسم را نشناخت/ خاک شلمچه بر مزار سردار
مادر می رفت مردم روستا با مشکلات خاص خودشان نامه هایی را به حاجی می دادند. حاج قاسم با روی خوش همه نامه ها را می گرفت، می خواند و پاسخ می داد. حاج قاسم مردمی و خاکی بود. رفتار و کردار حاج قاسم او را سردار دل ها کرد. ما ملت امام حسینیم باور دارد کلام و حرف حاج قاسم سلیمانی از کتاب ها نبود و حرفش، حرف دل و حکمت بود. حاج باقری می گوید وقتی حاج قاسم می گفت: ترامپ قمارباز، ما را از ...
خاطراتی از جانبازشهید حاج محبعلی فارسی
جزو افرادی بود که بسیج را در این استان تأسیس کردند. حاج محب طرحی را ارائه کرد که براساس آن، معلم ها در سه ماه تابستان دوره های امدادگری را آموزش ببینند تا چنانچه مردم نیاز به کمک های پزشکی و امدادی پیدا کردند، معلم ها آن ها را درمان کنند؛ بنابراین طرح وی مورد قبول قرار گرفت و خودش به عنوان مجری طرح، مسئولیت آن را پذیرفت، سپس برای گذراندن دوره های امدادگری به تهران رفت و بعد از آن، به ...
ماجرای شهیدی که بسیجی ها چپ چپ نگاهش می کردند!
روی نردبام و... رفت روی نردبام. از فردا یا پس فردای آن شب هفته بسیج شروع شد و اصغر هم شد یکی از ما. یکی از بسیجی های مسجد. لباس مناسب نداشت. شاید برای جوان امروزی خنده دار باشد که پوشیدن شلوار جین رفتار ناشایستی به شمار می رفت آن روزها. اصغر پیراهن سفیدی خرید ولی شلوار دیگری نداشت غیر از شلوار جین. خیلی ها چپ چپ نگاهش کردند ولی او تحمل کرد و ماند. به گمانم آن سال تمام نشده رفت جبهه و بعد ...
سردار سپهر: دشمن نگاهش به مقابله با انقلاب اسلامی است/ وظیفه راهیان نور، تربیت است
این هجمه هایی که در شبکه های اجتماعی و مجازی انجام می شود، دشمنان به دنبال تغییر سبک زندگی ما هستند و جامعه را تحت تاثیر قرار داده اند. یکی از راه های میان بر مبارزه با تغییرات منفی سبک زندگی ایرانی و اسلامی، آشنا کردن و مانوس کردن فرزندان به دفاع مقدس است. دست اندر کاران راهیان نور از این فرصت بایستی برای معرفی دفاع مقدس در غرب آسیا هم استفاده کنند و راهیان نور جبهه مقاومت را احیا کنند. چرا که ...
خواسته عجیب مدافع حرم قبل از آخرین اعزام/ حالم خوب است اما تو باور نکن!
نگاهم کرد. به او گفتم: چرا همان موقع نیامدید به من بگویید؟ گفت: اتفاقا من هم از شنیدن این صحبت های آقای سعدی هنگ کرده بودم و گفتم: این چه حرف هایی است شما می زنید؟ اما مرا قسم داد که اجازه نده این حرف ها به گوش خانمم برسد. او بچه شیر می دهد. قول بده حرف هایی که به تو زدم به او نگویی! چون من یک بار به او گفتم تا چند روز حالش بد بود و به سختی توانستم حالش را خوب کنم. بعد از این صحبت آمدم لحظاتی در پارک شهرک نشستم و گریه کردم. نزدیک اذان مغرب رفتم مسجد و از امام جماعت خواستم آن شب در دعا های مسجدی ها یادی هم از علی کند. منبع: فارس انتهای پیام/ 341 ...
فعال بودن مساجد مازندران در دهه فجر انقلاب/وجهه مردمی بودن انقلاب در برنامه های دهه فجر تقویت شود
...> حجت الاسلام شکریان امیری در ادامه با اشاره به برنامه ریزی های مختلف و برگزاری همه برنامه ها در سالگرد شهادت سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی و ستاد عملیات حاج قاسم، خاطرنشان کرد: پیروزی انقلاب اسلامی مرهون مجاهدت های بی وقفه شهیدانی چون سلیمانی هاست و امروز به برکت خون این شهید سرافراز و والا مقام و هم رزمانش جمهوری اسلامی پرچمدار تمدن نوین اسلامی است. وی با اشاره به فرا رسیدن چهل و ...
رادیو مقاومت و تبیین مکتب سردار سلیمانی
رادیو مقاومت بروی آنتن رفت، یک موضوع مشترک وجود داشت و آنهم رسیدن به نقطه مشترکی به نام حاج قاسم سلیمانی بود. بررسی تحولات منطقه در گفت و گو با کارشناسان مسائل سیاسی و غرب آسیا و منطقه و همچنین گفت و گو با خانواده شهدای مقاومت و مدافعین حرم و دفاع مقدس بعد از بیان زوایای زندگی شهید مورد نظر به ابعاد زندگی سردار سلیمانی ختم می شد. * حضور کارشناسان و تحلیل گران رسانه های معاند در رادیو ...
محرم آمد و محرم رفت
هفده ساله می شود که از همان دوران نوجوانی راهش را پیدا می کند، خدا می داند و بس. مادر همان طور که گریه می کند، می گوید: از کارهایش اصلا خبر نداشتم. این سال های آخر از گوشه و کنار شنیده بودم که عضو پایگاه بسیج مسجد صاحب الزمان(عج) محله پنجتن شده است. ماه رمضان با دهان روزه از چند ساعت قبل اذان برای آماده کردن افطاری و اطعام روزه داران به مسجد می رفت و ساعتی بعد از افطار برمی گشت. وقتی می آمد، خسته ...
در نشست صمیمی حوزه نیوز با خانواده شهید فخری زاده مطرح شد: از "پارتی بازی" تا "ژیان سواری" فخر ایران/ ...
گفتم که مادر ناخوش احوال است و اگر می توانی، بیا و تقریبا بعد از سه ساعت از تهران آمد و خود را به بیمارستان رساند. مادر ما سکته مغزی کرده بود و به صورت کاملا بیهوش روی تخت بیمارستان دراز کشیده بود و هیچ عکس العملی نداشت؛ اما وقتی حاج محسن به بیمارستان آمد، به بالای سر مادر رفت و گفت: مامان مامان ؛ مادری که کاملا بیهوش بود و هیچ عکس العملی نداشت، جواب شهید را داد و گفت: جان مامان ؛ حاج ...
مسجد قلب تپنده محله جوادیه بیرجند | از ابتکار در توزیع کمک های مؤمنانه تا کارسازی برای ازدواج آسان
گیری است، حتی امروز هم مسجد به صورت حضوری و هم به صورت تلفنی تعداد افراد کرونایی و نیازشان را بررسی می کند. با برنامه ریزی ها و کارکردهایی مانند مباحث علمی و رفع اشکال و مطالعه و هدایت تحصیلی و غیره جوانان محله را جذب مسجد کرده ایم وی می گوید: متأسفانه مسجد در همه محله ها جایگاه خودش را ندارد و شاید فقط افراد مسن به مسجد بروند و جوانان کمتر از مسجد استقبال می کنند و به همین علت ...
منابع طرح کتاب خوان بهمن 1399 معرفی شد
کردی؟ وقتی جریان را گفتم سریع بلند شد. رفت و ماجرا را برای حضرت امام تعریف کرد؛ ولی امام اصلاً به خبر محلی نگذاشت و برنامه طبیعی خود را پی گرفتند! در موقع بمباران ها یک پناهگاهی به صورت آماده و سوله مانند درست کردند و در کنار اتاق امام کار گذاشتند که ایشان در مواقع حمله در آن پناه بگیرند؛ اما اطرافیان هر کاری کردند تا امام را برای استفاده از آن و پناه گرفتن مجاب کنند مؤثر واقع نشد. امام ...
ابراهیم شجاعتش را از مادر به ارث برده
داشتم و تمام فکرم پیش او بود، حتی سرِ زا! توی بیمارستان یکی دو ساعت از به دنیا آمدن دخترم نمی گذشت که از تلویزیون، رزمنده ها را نشان می دادند. با خودم فکر کردم که حالا ابراهیم من کجاست و چه کار می کند؟ دخترم را در آغوش گرفتم و شروع کردم به گریه کردن. پرستار از من پرسید حاج خانم چون دختر به دنیا آوردی گریه می کنی؟ گفتم دختر و پسر چه فرقی دارد. پسرم به جبهه اعزام شده. فقط می خواهم سالم و سلامت باشد. ...
امام تحول را دالّ مرکزی مباحث علمی قرار دهیم
...... با این سابقه درخشان تمدنی ما، هیچ وقت معماری گنبد در رشته های دانشگاهی ما وارد نشد... در آینده ایران، با مشکلات جدی غذایی مواجه هستیم، ولی در رشته کشاورزی، هیچ وقت به امنیت غذایی نپرداختیم... یکی از سه نفری که زمان عباس میرزا برای تحصیل به فرنگ رفتند، به رشته نقاشی رفت. در دور دوم هم که پنج نفر رفتند، یکی از آنها نقاشی یاد گرفت. الان در ایران، رشته نقاشی را تا مقطع دکتری داریم، ولی با این ...
از کار تشکیلاتی امام روستا تا خیران پا به کار / روایت روستایی که همه خیّرند...
و دینی حضور پررنگی داشتند و جوانان بسیار خوب پای کار بودند. وقتی در مسجد این روستا کارم را آغاز کردم، متوجه شدم بیشتر میان سالان و سالمندان برای نماز جماعت شرکت می کنند که اگر من هم نباشم آنها هستند اما حضور جوانان در مسجد کم رنگ بود. هفته اول چند نفر از جوانانی که بچه هیاتی هم بودند را به منزلم دعوت کردم و جلسه ای برگزار شد، دلیل نیامدن آنها به مسجد جویا شدم که آنها پاره ای از مشکلات را مطرح ...
دستور مقام معظم رهبری به ظریف چه بود؟
. این نشان دهنده انتخاب مردم است. چه کسی مردم را مجبور کرده در خانه برای قاسم گریه کنند؟ شما می دانید که خیلی از کسانی که منتقد سیاست ما در سوریه یا در منطقه هستند برای حاج قاسم در خانه گریستند و عکس حاج قاسم را در خانه دارند و اینها نشان دهنده انتخاب است. انتخاب چه چیزی؟ انتخاب این که مردم ما نمی پذیرند مانند عربستان زندگی کنند. – بالاخره ما باید این واقعیت را بپذیریم که در شکل دادن به ...
انتظار فرج، هم چون نماز، عبادت خدا
...، پیکانی، با یک ماشینی، یک جایی می روند و انباری را خالی می کنند و جنسی را می دزدند. وقتی دزدیدند و می خواهند تقسیم کنند می گویند: ببین، عدالت. چه کسی می گوید عدالت، همان دزد است. دزدی که خودش با دزدی، ماشینش هم شاید دزدی باشد. با ماشین دزدی جنس مردم را می دزدد. باز هم می گوید: عدالت. یا سرش را از ماشین بیرون می کند، یک حرف های زشتی می زند که آقاجون زبان شما حیف است. گفت: حاج آقا این حقش است ...
اصلاح طلبان و انتخابات 1400؛ گزینه ریاست جمهوری باید به تایید آقای خاتمی برسد/ سیدحسن خمینی درخواست ...
مسئولیت دارند جناح سیاسی شان چیست و به ندرت ممکن است که مسئولان شاغل در دولت فعلی سابقه سیاسی مشخصی داشته باشند. مثلا اگر از من بپرسید اسم وزرا را ببر من شاید اسم 4 یا 5 وزیر را بیشتر نتوانم بیاورم که دارای سابقه سیاسی مشخصی باشند. حالا ایشان (واعظی) اظهار نظری کردند که حتما از روی اطلاعاتی گفته اند ولی این نوع ادبیات نشان می دهد که خیلی منافع ملی در بیان آن ملاک قرار نگرفته است. حالا هر کسی از جناح و گروه خودش دفاع می کند و می گوید که اگر من بودم فلان می شد. انتهای پیام شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام ...
حجت الاسلام مرحوم علوی سبزواری؛ پیشگام نهضت انقلاب در دیار سربداران
پایان منبر می گفتم همه ایستاده و پا به زمین بزنید، پنج دقیقه مردم مرگ بر شاه می گفتند. صدا همه شهر را فرا گرفته بود. هزاران نفر هر کجا بودند، در خیابان، در پیاده رو در حیاط مسجد و شبستان ها همه مرگ بر شاه می گفتند... دعوت از آیت الله ابوالقاسم خزعلی در گزارش مصطفی آل احمد، رئیس شهربانی سبزوار، به ریاست شهربانی استان خراسان در 31 مهر 1352 آمده است: شیخ ابوالقاسم خزعلی، فرزند ...
صحبت های شنیدنی حجت الاسلام شحیطاط از مداحی در محضر رهبر انقلاب
باید آمادگی لازم را برای این حضور ایجاد می کردم. شحیطاط با بیان حدیثی از امام صادق(ع) گفت: رهبرما، خود را خدمتگذار و در راه اهل بیت(ع) می داند، ولی حسی را که درحضور ایشان تجربه کردم، شبیه به یک زیارت خیلی قشنگ بود، مثل حسرتی که برای زیارت قبر حاج قاسم می خوردم و روایت داریم “مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی صَلاَتِنَا فَلْیُصَلِّ صَالِحِی مَوَالِینَا وَ مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی زِیَارَتِنَا ...
از تصادف خودروی حاج قاسم بامسافرکش تا رفتارش با دستفروشان
دوستی که روز اول یعنی سال 61 من را به حاج قاسم معرفی کرد، این آدم برای من تعریف کرد گفت من در صحن رضوی داشتم راه می رفتم که دیدم حاج قاسم یک تشتی آب در دستش است و می رود، گفتم این حاج قاسم کجا می رود، گفت رفت آن وسط صحن رضوی دیدم یک پیرمرد نشسته حاج قاسم یک آب ولرم تهیه کرده بود و پای این پیرمرد را داخل این تشت گذاشته بود و ماساژ می داد من رسیدم و سلام علیک کردم و گفتم حاج قاسم این کیست گفت پدرم ...
روایت واکنش عجیب سردار سلیمانی به یک تصادف
... مرتضی حاجی باقری ادامه داد: حاج قاسم گفت خسارتش را بدهید مقصر تو هستی، گفت، گفتم حاج آقا مقصر اوست گفت نه مقصر تویی زنگ بزنید بچه های دفتر بیایند و خسارتش را بدهند راه افتادیم. وقتی که حاج قاسم آرام شد گفتم حاج قاسم به خدا مقصر او بود، حاج قاسم گفتند من هم خودم می دانم مقصر او بود تو به کجا داری می روی، تو به زیر آتش در سوریه می روی، این بدبخت با این ماشین کار می کند خسارت به تو بدهد ماشین خودش هم خراب شده ما الان دل او را خوش می کنیم، او همیشه دعاگوی ما هست، ببینید حاج قاسم همیشه کجا ها را می دید. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی ...
ماجرای دیدار یک مادر با فرزندش بعد از 35 سال
بودم و خوابم نمی برد. فردا صبح جمعیت زیادی به خانه ما آمده بودند. آنجا دیگر شستم خبردار شد که حتماً خبری شده است. من بعد از 35 سال دوری از محمدحسین با او در میدان امام حسین (ع) تهران ملاقات کردم. از من پرسیدند که می خواهید شهیدتان را ببرید یا اجازه می دهید بماند؟ گفتم نمی دانم تا چه زمانی زنده هستم. بماند. اینجا محمد حسین زائرهای زیادی دارد. دلتنگ حاج قاسم این روزها که با مادر ...
خبر شهادت حسین را از تلویزیون شنیدم
دفاعی , * چطور خبر شهادت ایشان را شنیدید؟ شب جمعه بود. خیلی بی تاب بودم و از نگرانی خوابم نمی برد. زیارت عاشورا می خواندم و صلوات می فرستادم. انگار به من الهام شده بود که قرار است اتفاقی بیفتد. بعد از نماز صبح دیدم گوشی پسرم زنگ خورد و برای صحبت رفت به سمت تراس. بعد که برگشت، هراسان گفت: تلویزیون را روشن کنید. وقتی تلویزیون را روشن کردم دیدم عکس حاج قاسم روی صفحه تلویزیون است. آنجا متوجه شدم حسین هم شهید شده است. این اواخر به من می گفت ما طوری شهید می شویم که اثری از ما باقی نمی ماند. منبع: تسنیم ...
مرجع اهل خیر
، صبر نکردم و با اولین وسیله به سمت عراق راه افتادم. با جدیتی که در امر آموزش و مباحثات و تدریس داشت مانند تبریز و قم در حوزه نجف هم سرشناس شد و آیت الله خویی ایشان را به دفتر استفتائات خود دعوت کرد. میزا جواد تبریزی که به اجتهاد رسیده بود، درس خارج فقه و اصول را در مسجد عمران برپاکرد. خودش می گوید: چهل سال معنای تعطیلی را نفهمیدم و از همه چیز زدم و از لذت های بسیاری دوری گزیدم تا به اهدافم برسم ...
چمدان 22 میلیون دلاری شیطنت علیه سردار سلیمانی بود
نصیب ایران خواهد شد. ولی اساسا اینکه کسی بگوید تحریم ها بی اثر هستند و تاثیری در حال کشور ندارد، حرف بی ربطی است. تحریم ها اثر، هزینه و ریسک های خودشان را دارند. *دور زدن تحریم ها نیز کاری تاکتیکی است و نمی تواند دائمی باشد. دور زدن تحریم ها به این معنی است که شما در جنگی تمام عیار وارد شوید. اولا مدیران مخصوص به خودش را می خواهد هر کسی وارد این صحنه نمی شود چون عواقبی وجود دارد و بعد ها ...
شیفت جان/تیغ تیز کرونا بر گلوی سپید جامگان
راه دور موضوع را با جزئیات برایم توضیح داد احساس می کردم آنقدر سبک شدم که دوست دارم پرواز کنم. اما باز اضطراب به سراغم آمد و در تلفن به مهرداد گفتم: کی به خانه می آیی؟ یعنی شما رو هم قرنطینه می کنند؟ فردا که شیفت من هست مهرناز رو چیکار کنم؟ می تونم برگشتم خونه بچه ام رو بغل کنم و بهش شیر بدم؟..... و هزاران سوال دیگر، اگر مهرداد حرفم را قطع نمی کرد تا خود صبح سوال داشتم که مهرداد از من خواست که ...