خواب عمیق بعد از قتل مادر
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل پسر11ساله با 89 ضربه چاقو
سه سال قبل، ماجرای قتل فجیع پسر بچه یکی یکدانه خانواده،به دست یکی از هم محلی هایشان در رسانه ها سر و صدا به پا کرد.قاتل که ادعا می کرد وسوسه آزار و اذیت پسر نوجوان باعث شده بود او را به بهانه نشان دادن کبوتر به خانه شان بکشاند؛ بارها در دفاع از خود گفت خودش هم در کودکی قربانی آزار و اذیت قرار گرفته بوده است.خانواده مقتول 11 ساله هنگام اجرای حکم از قصاص قاتل تنها فرزندشان گذشت کردند. این هفته در پشت صحنه یک جنایت پای صحبت های این قاتل نشستیم و ریشه های قتل را بررسی کردیم. ...
دستبرد سه و نیم میلیاردی عروس به خانه پدر شوهر
.... صبح روز بعد من برای انجام کاری از خانه بیرون رفتم و حدود ظهر وقتی به خانه ام برگشتم متوجه باز بودن در گاوصندوق و سرقت پول و دلار و طلاهایمان به ارزش سه ونیم میلیارد تومان شدم. با شکایت این مرد، تحقیقات پلیسی آغاز شد و تیمی از کارآگاهان اداره هفدهم پلیس آگاهی برای بررسی محل حادثه به خانه ویلایی در غرب پایتخت رفتند. نخستین تحقیقات نشان می داد سارق با کلید وارد خانه شده بنابراین فرضیه ...
جنایت با تانک در یکشنبه سیاه
رفتند سمت خیابان کوهسنگی؛ چون باز عده ای رفته بودند آن جا و ماشین های حمل نوشابه کارخانه پپسی را آتش زده بودند. آن زمان خیلی ها به پپسی حساس بودند و می گفتند مال صهیونیست ها است و درآمدش به جیب آن ها می رود. ما خودمان در خانه هیچ وقت پپسی نمی خوردیم. آن روز تمام شهر به هم ریخته بود؛ بیمارستان یک جور، فروشگاه یک جور، از آن طرف سینما هم داشت می سوخت. حتی شنیدم چندنفری رفته اند بعضی از مراکز مثل انجمن ...
کتاب حجره شماره دو و روزهای پیروزی انقلاب/ این صدای انقلاب اسلامی ایران است
انقلابی های قم، هم خودشان را یکی یکی رساندند و حول و حوش ساعت چهار و نیم صبح از جلوی حرم سوار ماشین شدیم و به طرف تهران حرکت کردیم. نماز صبح را وسط راه خواندیم. از خانه نان و پنیر و سبزی آورده بودم و در همان ماشین صبحانه مان را خوردیم. ساعت شش و نیم صبح به تهران رسیدیم و بلافاصله به فرودگاه مهرآباد رفتیم. حدود ده تانک ارتشی بیرون فرودگاه ایستاده بود. هر کداممان بین دو تانک ایستادیم. یکی از بچه های ...
قتل عجیب پیش از مراسم خواستگاری
به گزارش همشهری آنلاین، بامداد یکشنبه رهگذری در حال عبور از بزرگراه فتح بود که چشمش به یک خودروی پراید سبزرنگ افتاد که به صورت نامناسبی در آنجا پارک شده بود. مرد رهگذر از روی کنجکاوی به سراغ پراید رهاشده رفت و ناگهان با جسدی در صندلی عقب مواجه شد. وی فورا به پلیس زنگ زد و طولی نکشید که ماموران پلیس به همراه قاضی حبیب الله صادقی، بازپرس جنایی تهران در محل حادثه حاضر شدند. بررسی های ...
کیوان دوست صمیمی ام وارد زندگی خواهرم شده بود / مینا شوهر داشت ! + عکس
یکبار مقتول را به گاراژ برادرم بردم و همراه برادرم او را تهدید کردیم تا دست از اشتباهش بردارد، اما باز هم بی فایده بود. متهم در خصوص قتل گفت: ساعت 11 شب بود که با خودروی 405 پدرم جلوی در خانه مقتول رفتم. نزدیک خانه آنها بودم که مقتول را دیدم. سوار ماشین شد. در ماشین دوباره حرف مینا پیش آمد و خواست ادامه صحبت ها در خانه آنها باشد، به همین خاطر از من دعوت کرد به خانه آنها بروم. ...
هم در شبکه شاد یم هم در اینستا
. واتس اپ در این شرایط کرونا یک راه ارتباطی بین ما و معلمان مان و دوستان مان است. البته من اینستاگرام ندارم به این علت که پدر و مادرم بر این باورند که برای سن من خوب نیست. اما اجازه دادند در واتس اپ عضو شوم. کلاً یک ساعت تا دو ساعت در واتس اپ هستم که بیشتر با دوستانم درباره تیم فوتبال حرف می زنیم، کلاً کل کل با دوستانم را خیلی دوست دارم. البته بودن در واتس اپ یعنی بزرگ شدم و خودم را در این فضا می ...
راز قتل وحشتناک دختر 10 ساله در آتش سوزی عمدی خانه لو رفت
...؛ وقتی مأموران آمدند گفتند بچه مرده است. وقتی پزشکی قانونی اعلام کرد نگار، دختربچه 10ساله بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردنش جانش را از دست داده است، بازپرس متوجه شد با یک قتل فجیع روبه روست؛ چراکه گزارش آتش نشانی هم حکایت از آن داشت که آتش سوزی عمدی رخ داده است. بررسی ها نشان داد شب حادثه یکی از دوستان پدر نگار به نام سامان در خانه بوده است؛ ضمن اینکه مقداری طلا و پول ...
اولین عبارت امام خمینی پس از لغو حکومت نظامی / شهیدی که رژیم پهلوی را خلع سلاح کرد / عملیات ضد کودتا ...
فرمان حکومت نظامی به دستور امام می گوید: در روز 21 بهمن، ناگهان دولت بختیار به مدت 24 ساعت، اعلام حکومت نظامی کرد. من در آن هنگام قصد رفتن به سمت منزل و دفتر کارم را داشتم، به همین منظور از مدرسه رفاه بیرون آمده بودم و خبر را شنیدم. از همان جا به کمیته استقبال زنگ زدم و اخبار را پرسیدم. گفتند منتظر اعلام نظر امام هستیم. حدود یک ساعت بعد گفتند که امام فرموده اند حکومت نظامی قانونی نبوده و باید لغو شود ...
شرط مبارز انقلابی برای مبارزه با مامور ساواک/ ورزش می کنم به خاطر امام!
، رییس شهربانی و فرمانده عملیات حکومت نظامی. وقتی مادرم می رود بالای سرش می بیند ملحفه ای روی برادرم هست. وقتی کنار می زند می بیند دست و پای حسن به تخت بسته شده. اعتراض می کند اما ماموران به او می گویند ساکت شو. بعد از چند روز خبر دادند حسن شهید شده و گفتند تا زمانی که پول گلوله را ندهید، جسد را تحویل نمی دهیم. با مشکلات زیاد پیکر را تحویل دادند. منبع: فارس انتهای پیام/ 151 ...
قتل مادر بخاطر پول سیگار
.... خواهرم چند باربه خانه زنگ زده بودم، اما من متوجه نشده بودم. ظهر هم آنقدر با مشت به در کوبید که از جا پریدم و در را باز کردم. او با جسد مادرم که مواجه شد وحشت زده به پلیس زنگ زد. دارو مصرف میکنی؟ یادم می آید که در گذشته مدتی در بیمارستان بستری بودم. در حال حاضر هم شب ها با قرص خواب می خوابم. یعنی اگر قرص نخورم خوابم نمی برد. پیش از این هم با مادرت درگیر شده ...
بسیاری از مشکلات مردم با توسل به امام رضا(ع) حل می شود/دربانی آرزوی من بود
قساوت و بی احترامی به ساحت مقدس علی بن موسی الرضا(ع) به درد آمده است. آن روز کشیک داشتم و در ساعت وقوع حادثه در محل آسایشگاه استراحت می کردم که با صدای انفجار بمب از خواب بیدار شدم و به سرعت سمت ایوان رفتم و دیدم از داخل روضه منوره دود بیرون زده و زائران هراسان و زخمی از آنجا بیرون می آیند. نفهمیدم پله های آسایشگاه را چطور طی کردم و خودم را به پایین رساندم. با همان کفش بندی که به پا داشتم به داخل ...
بافت زیلو با دستان مرد نابینا + فیلم
را ببافم. او درد دلش باز شده و می گوید: صدای ما را به گوش مسئولان برسانید. در حال حاضر فقط مشکل ما عدم حمایت است. میبد شهر جهانی زیلوست اما باید در خود شهر و جایی که معدن تولید زیلوست مواد اولیه را گران بخریم آنهم در شرایطی که در فصل های گرم استفاده می شود و حالا هم کرونا آمده مشتری نیست. یک کیلو رنگ آبی کیلویی 90 هزار تومان و رنگ سفید که رنگ چله است را کیلویی 50 هزار تومان می خریم. مشک ...
خودکشی مادر و پسر 9 ساله اش با قرص برنج / در زرند رخ داد
شدن تلفن پسرم به خانه و تلفن همراه زنم زنگ زدم که جواب نداد و سریع محل کارم را ترک کرده و به خانه بازگشتم که با صحنه عجیبی رو به رو شدم. پسرم در اتاق افتاده و بدحال بود. از سویی همسرم نیز نیمه جان آن طرف تر افتاده بود. پسرم می گفت دل درد داشته و مادرش به او قرص داده تا با خوردن آن دردش از بین برود که یکدفعه حالش بد شده است. من نیز هردویشان را به بیمارستان زرند و بعد به بیمارستانی در کرمان بردم که ...
مرگ قاتل دختر بچه 10 ساله در زندان
حادثه 24 - رسیدگی به پرونده مرد جنایتکاری که از 13 سال قبل به اتهام قتل یک دختر بچه در زندان بود با مرگ وی در زندان وارد مرحله تازه ای شد. در سال 86 گزارش آتش سوزی یک خانه به امدادگران آتش نشانی رسید آنها پس از خاموش کردن آتش جسد دختر بچه 10 ساله خانواده را پیدا کردند. مأموران در ابتدا فکر می کردند وی بر اثر آتش سوزی فوت کرده است اما بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی و بررسی کارشناسان این ...
قاتل قبل از اعدام در زندان مرد
قاتل را گرفت و راز این قتل هولناک فاش شد. بیشتر بخوانید خواب عمیق بعد از قتل مادر پسر جوان پس از قتل مادرش در یک درگیری خانوادگی در کمال خونسردی به رختخواب رفت و 13 ساعت خوابید. بیشتر بخوانید دستگیری باند مسلح سرقت با 20 شاکی معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ اعضای باند مسلح که با تهدید سلاح، اقدام به سرقت از بیست شاکی کرده بودند در ...
قاتل تهرانی نزدیکی جسد مادرش خوابید / قتل مادر با 15ضربه چاقو + عکس
قتل مادرش اعتراف کرد. خواهر مسعود در حالیکه اشک می ریخت به ماموران گفت: ساعت 12 بود که همراه فرزندم به خانه مادرم آمدم، هرچه در خانه را به صدا در آوردم کسی جواب نمی داد، آنقدر به در کوبیدم و برادر و مادرم را صدا زدم تا اینکه برادرم با چهره ای خواب آلود به جلوی در آمد و در را برای من باز کرد. وی افزود: وقتی وارد خانه شدم با جسد مادرم که غرق خون روی زمین افتاده در وسط آشپزخانه ...
اعتراف پسر بیمار به قتل مادرش
موضوع قتل را به پلیس خبر داده بود، گفت: مادرم همراه برادرم در این خانه زندگی می کردند. شب قبل با مادرم تماس گرفتم، اما جوابم را نداد درحالی که نگرانش بودم ساعتی قبل به در خانه شان آمدم و هر چه در را کوبیدم کسی در را باز نکرد. بالاخره آنقدر مشت به در زدم که برادرم حامد در را باز کرد. با ناراحتی از او سؤال کردم مادر کجاست که جوابی نداد. وقتی وارد آشپزخانه شدم با جسد مادرم مواجه شدم ...
قتل همسر به خاطر خالکوبی
با ضربه چاقو او را زدم و به قتل رساندم. بعد جسد را مثله کردم تا بتوانم از خانه بیرون ببرم و پنهان کنم. متهم ادامه داد: من همه چیز را به خانواده همسرم هم گفته بودم و آن ها می دانستند سیمین چه کار هایی می کند؛ اما هیچ یک از ما نمی توانستیم جلوی او را بگیریم و به حرف ما گوش نمی داد. این طور شد که مرتکب قتل شدم و بعد هم جسد را از خانه بیرون بردم و دفن کردم. در ادامه جلسه دادگاه وکیل مدافع متهم در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد و خواستار تخفیف در مجازات متهم شد. در ادامه آخرین دفاعیات متهم از او گرفته شد. بعد از گفته های متهم هیئت قضات برای تصمیم گیری درباره او وارد شور شدند. ...
پسر از قصاص پدر گذشت
به گزارش بولتن نیوز ، مرد خشمگین که همسرش را با ضربه چاقو به قتل رسانده در حالی در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد که پسرش از قصاص او صرف نظر کرد. رسیدگی به این پرونده از 8 ماه قبل با گزارش ناپدید شدن زنی جوان در یکی از مناطق جنوبی تهران آغاز شد. همسر 41 ساله این زن در توضیح ماجرا به مأموران گفت: همسرم ناهید مثل هر روز صبح از خانه خارج شد و پس از آن دیگر خبری از او ندارم. ...
اخبار حوادث روز، 99/11/21
را به آتش کشیده بود قبل از اجرای حکم به دلیل بیماری در زندان جان خود را از دست داد... خونسردی مردجوان پس از قتل مادر پسر جوان که بر سر پول و غذا با مادر خود درگیر شد او را با ضربات چاقو به قتل رساند و پس از از بین بردن آثار جرم با خونسردی تمام 13 ساعت خوابید و زمانی دستگیر شد که مأموران با اطلاع خواهرش برای رسیدگی به این حادثه به خانه رسیدند... افشای راز جسد در کیسه تیتر ...
بازخوانی جنایت هولناک 22 بهمن 68 در همدان
بوعلی حرکت کردیم. وی ادامه می دهد: با ماشین نیروی انتظامی به بانک کشاورزی آرامگاه رسیدم، جمعیت زیادی در جلوی بانک ایستاده بودند که نیروهای انتظامی راه را باز کردند و ما توانستیم وارد بانک شویم. مستقیم به صندوق نسوز همدان(نگهداری پول) رفتیم و در آنجا نخستین صحنه ای که با آن مواجه شدم، جسد رئیس بانک(شهید نفیسی) به همراه پسر کوچکش غرق در خون بود که در این هنگام حال من بهم خورد. این ...
مرگ قاتل در زندان
، پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و مهران بنا به توضیحات مادر نیلوفر به عنوان اولین مظنون تحت تعقیب قرار گرفت. او که مهندس نقشه کشی بود مدتی بعد از حادثه شناسایی و بازداشت شد. مهران 33 ساله به قتل با انگیزه سرقت اعتراف کرد و در بازجویی ها گفت: سال ها با پدر مقتول که کیان نام داشت دوست بودم. می دانستم وضع مالی خوبی دارد به همین خاطر وقتی به مشکل مالی خوردم وسوسه شدم از خانه او سرقت کنم. متهم ...
پای درد دل های یک دختر دهه شصتی
که از من به عنوان دختر مجرد خانواده وجود دارد خیلی سخت است. خواهر بعد از من دو فرزند دارد و الان ساکن کاناداست. ما رابطه خواهری بسیار خوبی باهم داریم. اما پدرم زانویش را عمل کرده است و مادرم هم کمرش را عمل کرده و هر دو بالای 60 سال سن دارند و الان احتیاج دارند که یکی از فرزندانشان کنارش باشد و کمک شان کنند. ما هم خیلی دوست شان داریم. متاسفانه بعد از ازدواج خواهرانم و خالی شدن خانه مادرم افسردگی ...
انتقاد از شاه و شهربانی ممنوع بود
با نوشتن مطلبی درباره یکی از چریک ها به نام احمد زیبرم، این ادعای ساواک را رد کردم. این فرد بعد از ورود به خانه ای، برای این که به اهالی خانه آسیبی وارد نشود، آنها را به زیرزمین برد. از آنها چادر و ظرفی گرفت و پول آن را داد. من نوشتم این افراد خرابکار نیستند. عراق آن زمان با ایران مشکل داشت و رادیو بغداد گزارش مرا خواند و به خاطر این گزارش به ساواک احضار شدم و بعد از آن بازداشتم کردند. بعد از چاپ ...
2 گرم شیشه برای هر باتری سرقتی!
...> اهل مشهدی؟ نه، مدتی قبل از طبس به مشهد مهاجرت کردم. چند کلاس سواد داری؟ تا مقطع دیپلم تحصیل کردم. فرزند طلاقی؟ نه، پدر و مادرم با هم زندگی می کنند. چرا ادامه تحصیل ندادی؟ بعد از دیپلم معتاد شدم و دیگر درس نخواندم. خلافکاری را از چه زمانی شروع کردی؟ از سال آخر دبیرستان، قبل از آن بزرگ ترین خلافم کشیدن سیگار بود. آرزو داشتی چه کاره شوی؟ از ...
بادیگاردهای امام خمینی در زیارت پنهانی
کند و می گوید: رژیم روزهای آخرش را سپری می کرد اما هنوز امیدوار بود و دست از کشتار مردم برنمی داشت. آن شب نوبت کار من بود. رسم بود که در ساعت آخر خادم ها با احترام از زائران می خواستند که سلامی بدهند و از حرم خارج شوند. به رسم عادت مشغول این کار بودم، متوجه شدم که حدود 30 نفر خانم و آقا، پراکنده در حرم هستند و اصلاً به حرف های من توجهی نمی کنند. دست چند نفرشان هم بی سیم دیدم. موضوع را به حاج آقا ...
می توانم هر نقشی را در هر ژانری بازی کنم
، روحیه می گرفتیم. در ابتدا وقتی خانم آبیار این نقش را برایم تعریف کرد، رویم نشد به ایشان بگویم که این نقش برای من سخت است و نمی توانم قبول کنم. چند روز بعد به یکی از عوامل زنگ زدم و گفتم من از پس این کار برنمی آیم، روزی سه ساعت گریم و شبکاری برای من سخت است. ایشان مرا راضی کرد ولی برای من خیلی مراعات کردند و زمانی که شبکاری داشتیم، سکانس های مرا زودتر از بقیه می گرفتند تا بتوانم استراحت کنم ...
داستان/ قهرمان
می کردیم . به دوستان هم تیمی ام گفتم اگر ما چند دقیقه ای زیرسایه درختی بایستیم واستراحت کنیم با یک تیر دونشان را زده ایم هم استراحت کرده ایم هم مجید وقتی سرش را برمی گرداند عقب ومتوجه می شود ما نیستیم برمی گردد پیش ما ، همگی باهم راضی اش می کنیم که دست از سر ما بردارد وبرود قاطی بچه های هم سن وسالش شود . همینطورهم شد تا ایستادیم زیر سایه یکی از درخت های پارکی که هرروز دور تا دور آن را ...
خلبان ارتشی که توسط ارتش بعث زنده به گور شد
.... هر زمان که به هواپیما ها در آسمان نگاه می کرد، به مادرش می گفت من بالاخره سوار یکی از این هواپیما ها می شوم . همیشه هواپیما های پلاستیکی را جمع می کرد. برادر دیگرش به نام رضا هم خلبان هوانیروز بود. او بسیار دست و دلباز و خانواده دوست بود. علاقه عجیبی به مادرم داشت و همیشه به مادرش می گفت هر زمان که 30 ساله شدم، ازدواج می کنم. او دوران ابتدایی و دبیرستان را در زادگاهش گذراند و سال ...