سایر منابع:
سایر خبرها
فرماندهی که دوست نداشت دیده شود
جبهه می رفت، حسابی صورت دختر را بوسه باران کرد، دلش می خواست کمی بیشتر کنارش باشد. اما انگار به دل کودکش افتاده بود که هر چه زمان بگذرد، قلب پدر از این جدایی بیشتر فشرده می شود، برخلاف همیشه که موقع رفتن محمدرضا، گریه می کرد این بار خودش می گوید: بابا برو. عشرت خانم حس کرد این بار آخر است. برای همین وقتی مادر پشت پسرش آب ریخت، زن دیگر طاقت نداشت و به زمین نشست. همسرش او را صدا زد و گفت ...
زیارت اول آقا را نباید از دست داد..
از اتمام هر ذکر، همان دانه را به چشمانش می مالید. دل دل می کردم که هم صحبتش شوم... بالاخره به بهانه ای سر حرف را باز کردم. مشهد زندگی می کنید مادر؟ استغفرالله الذی لا اله الّا هو الحی القیوم، الرحمن الرحیم، ذوالجلال و الاکرام و اتوب الیه فهمیدم که الان زمان مناسبی برای شروع صحبت نیست. صبر کردم تا یک تسبیح را تمام کند. بلافاصله کتاب دعایش را از کیفش بیرون آورد و ...
خرده روایتی از همسر شهید مدافع حرم قاسم علیزاده
مشکل اینجا بود که همسرم برخلاف خیلی از فاطمیون با نام خودش نرفته بود و همین موضوع مشکل ما را برای اثبات شهادتش چندبرابر کرده بود. بالأخره سال 96 بود که 53 پیکر جاویدالأثر را تشییع کردند و یکی از آن ها سیدقاسم بود. در طول این چند سال، بعد از شهادت سید، تنها یک یا 2 مرتبه مسئولان برای دیدار از خانواده علیزاده رفته اند، اما بتول خانم می گوید: ما هیچ توقعی نداریم. همسرم برای رضای خدا رفت. ما هم طلبکار کسی نیستیم. ...
محمد شکرویان؛ رایحه عطرآگین شهید در گذر زمان
محسن پسر این شهید والا مقام زودتر از سایر اعضای خانواده و دیگران برای قرائت فاتحه و درد و دل کردن با پدر بر گلزار شهدای شهمیرزاد از توابع استان سمنان آمده است پس از فاتحه نگاهی به اطراف قبر می اندازد و متوجه یک شکاف در گوشه انتهای قبر می شود. از سر کنجکاوی از روزنه ایجاد شده به داخل قبر نگاهی می اندازد و دست خود را داخل قبر می برد و بعد از لمس پیکر مطهر شهید متوجه می شود ماهیچه پای پدر ...
دیدار خادمان شهدای دستجرد با خانواده شهید رضا فصیحی دستجردی
آمد به سپاه رفت و پیگیر اعزام به جبهه شد. این اعزام اولین و آخرین اعزامش بود و در والفجر مقدماتی در منطقه عملیاتی شرهانی به درجه رفیع شهادت نائل گردید. دعای خیر مادر برادر شهید ادامه می دهد: در عملیات والفجر مقدماتی ما خیلی شهید دادیم که پیکر پاک خیلی از شهدا برنگشت. اما پیکر مطهر رضا سه روز بعد از شهادتش آمد و من فکر می کنم که این از دعای خیر مادرمان بود که می گفت: خدایا من ...
سازنده پل وحدت با لباس جهاد به استقبال شهادت رفت
گم بشوید؟ حاجی رفت. بعد از چند ساعت با سر و روی پر از برف به همراه بولدوزر آمد. در همان حال که به راننده بولدوزر مسیر حرکت را نشان می داد، ناگهان مین ضدّخودرویی که زیر چند متر برف دفن شده بود، منفجر شد. ترکش مین به چشم های حاجی خورد و تیغه بولدوزر روی سر و کتفش افتاد و حاج مرتضی همانجا به شهادت رسید. برادرم با لباس جهاد و نوکری به استقبال شهادت رفت. گویا مزد مجاهدت هایش را بعد از مدت ها گرفت و در کسوت یک جهادگر به سعادت شهادت دست یافت. ...
اشعار ولادت حضرت علی اصغر(ع)| لحظه ای که به فکر حاجاتم، ذکر باب الحوائجم هستی
باز فرزند علی صاحب یک لشگر شد اشعار شهادت امام هادی| بارها مهر اجابت را از این وادی گرفتم، هر چه حاجت خواستم از حضرت هادی گرفتم کنگره شعر خانواده در پی جایگاهی فراتر از "معشوقه بی سر و سامان" برای زنان است زینت دوش ابالفضل رقیه است اگر تن تو زینت آغوش علی اکبر شد تو فقط گریه نکن هرچه که شد باز بخند در غم را به دل مادر غمدیده ببند ...
همسر شهید اسدی درمصاحبه با صبح قزوین: همیشه حمایت امام زمان(عج) را در زندگی ام حس می کنم/ آقاحجت سریع ...
هیچ وقت راضی به خرید لباس جدید نمی شد. بسیار کم حرف و بیشتر اهل عمل کردن بود؛ هیچ وقت کاری نمی کرد که مادر و پدرش ناراحت شوند اگر هم کاری می کرد فورا از دل آنها درمی آورد و همیشه به مادرش سفارش می کرد برای شهادتش دعا کنند. آقاحجت فوق العاده صراحت کلام داشت؛ البته در کمال ادب و اخلاق کلام خود را می گفت، همیشه دائم الوضو بود و نمازش را اول وقت می خواند. به مسائل محرم و نامحرمی خیلی حساس ...
درباره احمد مهرمشهدی، تاریخ زنده 100 سال فعالیت های قرآنی مشهد
... مؤذن سیزده ساله چندسال بعد از شرکت در جلسات قرآنی استاد تجویدی، مهرمشهدی به تواشیح خوانی مسلط می شود. تسلط به تواشیح خوانی آرزوی نهفته در دل نوجوان خانواده مهرمشهدی را آشکار می کند؛ آرزوی اذان گویی در حرم حضرت رضا (ع). خودش در این باره می گوید: من در سیزده سالگی مؤذن مسجد گوهرشاد شدم. این موضوع خیلی جالب بود که با این سن کم، برای اذان گفتن در آن مسجد بزرگ انتخاب شوم. اذان یکی از بخش ...
نوحه خوانی حاج آقا محمدی از 40 سال پیش الگوی نوجوانان محله مهرآباد بود
پیکر شهدا مداحی می کرد. بعد از جنگ به بیت رهبری رفت و 3 سال در گروه امنیت و حفاظت بود. در همان زمان مداحی و نوحه سرایی هم می کرد و مقام معظم رهبری از اشعار پدرم استقبال می کردند. بعد از پایان خدمت در بیت رهبری به مشهد برگشت و در فروشگاه های محصولات فرهنگی متعلق به سپاه واقع در راه آهن و چهارراه لشکر کار می کرد. درنهایت در سال 80 بازنشسته شد. همسایگی خیام به تابش رسید طبع شاعری ...
روزگار خانواده ای بی خانمان با کودکی 3 ساله در مشهد
، اما چند روز بعد دزد تمام زندگی ام را برد. بعد ها چشم دیگرم هم عفونت کرد و کلا نابینا شدم. از وقتی بینایی ام را از دست دادم، حتی یک بار هم نتوانستم به حرم بروم تا دلم آرام بگیرد. بغض گلویش را می گیرد. بعد از اندکی سکوت می گوید: همسرم هم یک سال پیش تصادف کرد. راننده هم در راه بیمارستان او را با همان حالش کنار درختی رها می کند و می رود. بعد از آن اتفاق همسرم دچار مشکلات روحی شدیدی شد طوری که نمی ...
کویتی پور در خانه نخبه ایرانی که پایش به سوریه باز شد + عکس
! گفت: مامان یه چیزی بگم و دیگه تموم بشه، اگه از ته دلت راضی بشی و حضرت زینب نامه من را امضا کنه، بهت قول میدم به محض اینکه پام به بهشت رسید، بهشت رو فقط برای خودت آماده کنم. مامان دنیا و آخرت را برای تو آماده می کنم. حاج خانم با همان صدای رسایش می گوید: اینجا دیگر هیچ چیزی نتوانستم بگویم! و ناخودآگاه گفتم: خدایا راضی هستم به رضای تو! یکی دو روز بعد سید مصطفی راهی شد. وقتی رفت دلم گفت که ...
حال خوش همسایگان امام رضا (ع) دیدنی است
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد ، اینجا حرم رضوی است؛ سالروز میلاد میوه دل امام رئوف، همان که امام رضا (ع) درباره اش فرموده اند: این مولودی است که برای شیعه مبارک تر از او به دنیا نیامده است پس چه نیکوست در این روز مبارک به سراغ پدر برویم و نزد او فرزندش را بخوانیم. به باب الجواد (ع) که می رسیم گام هایمان را نرم برمی داریم و اذن دخول می خوانیم. می خواهیم ...
درباره حال و روز کادر درمان بیمارستان های مشهد 10 روز پس از دریافت واکسن کرونا
خانواده نگفتم. تصمیم گرفتم که دقیقه 90 و لحظه ای که قرار است برای دریافت واکسن آماده شوم بگویم که اولین دریافت کننده واکسن در مشهد هستم. شب اولی که واکسن دریافت کردم کمی تب و بدن درد داشتم، علائمی که شدید نبود و با خوردن مُسکن برطرف شد. سیل تماس بعد از واکسن چیزی که بیشتر از واکسن و علائم آن جالب بود، تماس های زیاد اطرافیان در شب دریافت واکسن بود. آن شب جدا از خانواده و دوستان ...
اجرای سرود مشترک گروه ایرانی و لبنانی به یاد شهدای مقاومت
مشترک ایران و لبنان انتخاب شده و به کشور لبنان سفر کنند. براساس این گزارش، گروه سرود رضوان از حزب الله لبنان به میزبانی بنیاد فرهنگی خاتم الاوصیاء در روز جمعه و شنبه در تهران در مکان های مختلف از قبیل حرم حضرت امام خمینی، بهشت زهرا و محل شهادت شهید بهشتی و یارانش در مجتمع سرچشمه و بنیاد خاتم با گروه همخوانی نوجوانان ابنای الحسن اجرای مشترک داشتند. در این مراسمات دو سرود روح الارض با محوریت ...
پیکر تفحص گر شهدا در میانه تشییع شد
به گزارش خبرگزاری نصیرنیوز به نقل از ایرنا، این شهید والامقام سال ها به دنبال شهادت دوید و چند بار به درجه جانبازی نائل آمد اما سرانجام در 30 بهمن امسال در منطقه زرباطیه عراق واقع در منطقه عمومی عملیاتی مهران در حین تفحص پیکر شهدای مفقود دفاع مقدس در پی انفجار مین باقی مانده از دوران جنگ به آرزوی دیرینه خود رسید و به خیل شهدای جنگ از جمله برادر شهیدش داور گلمحمدی که از شهدای غواص دوران دفاع مقدس ...
رازی از شهید مدافع حرم که در دست نوشته اش فاش شد
به گزارش پایگاه خبری حامیان ولایت مصطفی نمی دانست چطور باید حرفش را به رقیه خانم بزند. دل دل می کرد و دائم جملاتش را تغییر می داد. بالاخره دل را به دریا زد و گفت الان که در ماه محرم برای غربت و مظلومیت خاندان پیامبر به سینه می زنیم و می گوییم کاش بودیم تا همراهی تان می کردیم، در سرزمینی دیگر آن هم در عصر ما تاریخ در حال تکرار شدن است. حرم حضرت زینب(س) به خطر افتاده و این بار اگر ما نرویم جلوی ...
حکایت متبرک شدن پیکر شهید محمدحسین حدادیان به عطر شهید مدافع حرم
. چندوقت بعد از شهادت محمدحسین ، من یک شعر بسیار زیبایی از او پیدا کردم که در رسای حضرت زهرا (س) سروده بود؛ اشعاری که انگار زبان دل خودش بود و آن ها را بسیار زیبا همراه با کادربندی یادداشت کرده است. محمدحسین شور و شوق عجیبی نسبت به محرم داشت و تمام ایام محرم و صفر را کاملا پیراهن مشکی می پوشید، به غیر از این ایام محرم هم به هیئت می رفت؛ اما در محرم و صفر، چون خادم بود، می گفت که خیلی نمی ...
روایتی متفاوت از شهید مدافع حرم؛ از کویت تا سوریه
و سفید نزده بودم. عید از راه رسید. مهمان ها می آمدند و می رفتند.یکی از مهمان های شهرستانی ام اصرار می کرد برویم زیارت اهل قبور. می گفت می خواهد برود سر مزار شهدا. برای ما عادی بود که کسی به اهواز بیاید و بخواهد به زیارت شهدا برود. خوزستان و اهواز را همه به جنگ و شهادت و شهدا می شناسند. آماده شدیم و خانوادگی رفتیم بهشت آباد. تا رسیدیم قطعه شهدای مدافع حرم، مهمان مان رفت سر مزار شهید ...
افغانستان و ایران خواهرهای دوقلو یکدیگر هستند
...، زیرا در شهر مشهد مسجد گوهرشاد بیگم و در هرات مقبره، مسجد و مصلی گوهرشاد بیگم قرار دارد همچنین ما در ملت، زبان، دین و مذهب با یکدگر مشترک هستیم و مرزهای سیاسی و جغرافیایی نمی تواند ما را منفک کند. انصار عنوان کرد: امیدوارم همان گونه که در همه مشکلات همراه مردم افغانستان و همدرد مشکلات آنان بوده اید ما نیز در هنگام برقراری صلح بتوانیم در راه شکوفایی و آبادانی کشور خود و ایران سهم به سزایی داشته باشیم و نیکی ها و دوستی های ملت ایران را با گل و خوبی ها جبران کنیم. ...
شکوه اولین زیارت
شان برای مشهد آمدن تنگ شده. مثل ما بار اول شان نیست ولی خیلی سال شده که نیامده اند و التماس دعا داشتند. یک پرچم به نیابت از آنها خریدم تا تبرک کنم و به نیت پرچم حرم برایشان ببرم. دستان با سخاوت پیرمرد با چهره ای آفتاب سوخته، قبا و دستار سپید بین کاروان سیستان و بلوچستان در حال حرکت است. هرازگاهی با نوای جمع که صلواتی می فرستد، هم صدا می شود. بصیر نصیری زابلی است و پدر چهار ...
پسرم در راه خدمت به مردم و رهبرش به شهادت رسید/ اسم محمد را روی یکی از کوچه های شهر بگذارید
اینجا خیلی شلوغ است من بعداً با شما تماس می گیرم. خیلی دل آشوب بودم هرچه با او تماس می گرفتم پاسخ نمی داد، برای اینکه سرم را گرم کنم تلویزیون را روشن کردم که همان موقع شبکه خبر اعلام کرد سه نفر از مأموران نیروی انتظامی در درگیری با اشرار به شهادت رسیدند. دلم گواهی می داد یکی از آن ها پسر من است. همان روز پسر من در حادثه دراویش گنابادی با اتوبوسی که از رویش رد شد به شهادت رسید. او در ادامه ...
دوست دارم فقط یک روز طعم زندگی در کنار بابا را بچشم
خصوصیات اخلاقی پدرتان تعریف می کنند؟ نماز اول وقت خیلی برای پدرم مهم بود. اگر جایی بودند و به خانه می آمدند پدرم می گفت اول نماز را بخوانیم بعد غذا درست کنیم. خیلی خانواده دوست بود و مهمانی گرفتن و مهمانی رفتن را دوست داشت. پدرم آشپزی اش خوب بود و اوایل زندگی مشترک خیلی به مادرم کمک می کرد. بابا خیلی خوش خنده و شوخ و شیطان بود. پدر و مادرم کلاً دو سال با هم زندگی کردند. پس از شهادت پدرم ...
آیت الله فاضلیان فقیهی پارسا، انقلابی، مجاهد و شجاع
رفتار با مادر اشاره کرد و گفت: وقتی به رسم عادت هفته ای دوبار در ملایر خدمت پدر می رسیدم و دست وی را می بوسیدم، درخواست می کرد که ابتدا به مادرم سر بزنم و در ماه های اخیر عمر پُربرکت خود همواره می گفت بعد از من مراقب مادرت باش. وی ادامه داد: از طرف دیگر تمام توجه و حواس مادر به پدر بود و به علت عشق و علاقه ای که به ایشان داشت، 40 سال از خانه و خانواده خود دور بود، اما یک ساعت پدر را تنها ...
اخبار حوزه ایثار و شهادت بنیاد شهرستان رضوانشهر
نژاد امام جمعه و دیگر مسئولان این شهرستان و جمعی از خانواده های معظم شهداء در گلزار شهدای رضوانشهر برگزار شد. در این مراسم مسئولین شهرستان رضوانشهر با قرائت فاتحه و نثار شاخه های گل بر مزار شهیدان،با آرمان های والای شهدای انقلاب اسلامی تجدید میثاق کردند. محسن حقیقی در حاشیه این مراسم گفت:ایام الله دهه مبارک فجر بهترین فرصت برای تعمیق فرهنگ ایثار و شهادت است و باید همه مسئولان و مدیران ...
چرا کرونا فقط سفر به عتبات را ممنوع کرده است؟
. شاید مثل کیش و منطقه آزاد زورش نمی رسید، شاید مثل سفرهای ترکیه و تایلند مقصد خیلی از ما نبود. هرچی بود اسمش حرم بود و بسته ماند. البته از نزدیک شاهد بودم که غرضی در کار نبود. اهل حرم رفتن مثل بقیه جاها فشار نیاوردن که بالا رفتن آمار گردن زیارت بیفتد. خودشان رعایت کردند. ولی دل است دیگر، گاهی می گیرد، هر چه استدلال بیاوری هم وقتی هوایی می شود، دلش حرم می خواهد تا آرام شود... اصلا به این فکر کردیم چقدر از خودمان دور شدیم؟ پیش از این از یک سرماخوردگی ساده گرفته تا بیماری صعب العلاج سرطانی، هرچه درد داشتیم، می بردیم پشت در همین خانه... دعا کنید کرونا تمام شود و حرم باز شود . ...
سه کلیک تا سفر به مشهد
سه کلیک می کوشیم تا هر آنچه درباره این شهر می دانیم با شما در میان بگذاریم تا در سفر به شهر مشهد بتوانید بهترین بهره را از وقت و بودجه خود ببرید. موقعیت جغرافیایی شهر مشهد شهر مشهد با مساحت 351 کیلومتر مربع مرکز استان خراسان رضوی است. این شهر در شمال شرق ایران، در حوضه آبریز کشف رود، بین رشته کوه های بینالود و هزار مسجد قرار گرفته است. شهرستان مشهد دارای 4 بخش مرکزی، احمد آباد ...
سعید تشکری درباره کتاب داستانی پریزاد : اقلیم پروری در ادبیات را از رادیو آموختم
ضرورت نیز می گویند همان طوری باش که ما می خواهیم. در بخشی از داستان می خوانیم: زادگاه من اینجاست؛ یعنی هرات. زادگاه تو نیز روستای چشم گیلاس، نزدیک مشهد است. قرار است به آنجا برویم. آنجا هم که می گویی غریب نیستی... زندگی در مشهد آرزوی تمام عمرم بوده، اصلا دوست دارم علی شیر در آن حال و هوا نفس بکشد و هنر بیاموزد و بنویسد... . شکل گیری اندیشه شهر این نویسنده خراسانی و صاحب آثاری ...
8 سال بی خبری از برادرانم سخت ترین سال های زندگی ما بود
هفت ماه بعد از شهادت مسعود فوت کرد. پدرم هم بعد از دو سال از مادرم از دنیا رفت. شما بیشتر دلتنگ چه کسی می شوید؟ برایم هیچ فرقی نمی کنند. هر چه می گذرد نبودن شان بیشتر آزارمان می دهد اما چون برادرم مسعود همسن و همبازی دوران کودکی ام بود بیشتر دلم برایش تنگ می شود. خاطرات زیادی از بازی های کودکی ام با مسعود دارم. همسر آقا محسن می گوید باور نمی کنم شما همان خانواده قدیم و شلوغ باشید ...