روایت غم بار جانباز دفاع مقدس از مظلومیت رزمندگان ایرانی در کربلای 5
سایر خبرها
مهدی؛ احمد؛ بهشت / اینجا طلائیه، مقر ابالفضل العباس (ع) است
به سختی و زیر آتشان فجر و گلوله ها را طی کردم؛ به بچه های لشکر 31 عاشورا رسیدم و همه ترک زبان بودند، به هرکه می رسیدم سراغ آقا مهدی را می گرفتم و یکی گفت آن دو قایق را ببین، آقا مهدی با آن ها برمی گردد. با بغض تعریف می کند: یکی از قایق ها به ساحل رسید و چندین مجروح در آن بودند، یکی از مجروح ها را کنار کشیدم و مدام سراغ آقا مهدی را می گرفتم که گفت آقا مهدی مجروح شده و با قایق دوم می آید ...
هرچه که به سر مردم بیاید به سر من هم می آید
مرتضی میردار در باغی نزدیک به همان جا که آقای قطب زاده می خواست بمب گذاری کند، یک جای ضد بمبی را ساخته بودند که بتن آرمه بود. حضرت امام آنجا نمی رفتند. خیلی بحث بود. پدافند و این چیزها را آن بالا کار گذاشته بودند. من خودم در بیت بودم و شب ها که هواپیماها می آمدند و ضدهوایی ها می زدند، حضرت امام داخل حیاط می آمدند و گلوله ها را که رد و بدل می شد، تماشا می کردند. خطر هم داشت ...
بی رغبتی مراکز تاریخ پژوهی در گردآوری اسناد جنگ عجیب بود/ خواستگاری در کردستان درگیر با کومله
خودم گفتم این همه امکانات آماده شده، کار را انجام دهم تا من یک دور در کردستان زدم، یک سال گذشت. - به چه شهرهایی رفتید؟ رفتار مردم با شما چه طور بود؟ همه شهرها را رفتم. ایرانشهر و نقده و... فکر می کنم نقده بود شاید هم پیرانشهر، آقایی بود که گفتند او فرمانده حزب کومله بوده، فرماندهی منطقه ای را داشت. او را گرفته بودند و توبه کرده و آزاد شده بود. برای من جالب بود. بچه ها می گفتند ...
قصه پُرغصه اسطوره های فراموش شده
بگویند که به وجود من نیاز است با جان و دل خواهم رفت. حاج بهرام ادامه می دهد: 3 فرزند و یک همسر فوق العاده دارم که با همه کم و کاستی ها با من ساخته. نوبت به حسین حیدری می رسد که کنار درختی ایستاده و منتظر است تا برای مصاحبه بیاید. نزدیکش می شوم و می گویم، در سایه بایستید، خدایی ناکرده آفتاب اذیتتان می کند. می خندد و می گوید: 8 سال در دفاع مقدس زیر مستقیم آفتاب بودیم و ...
این جماعت، شفاگرفته ی عشق و دامن گیر بهشت اند
... وقتی می رسم گلزار هنوز دقایقی تا ساعت 15 فرصت باقی است، باب الحسین را بسته اند، مجبور می شوم برگردم و از باب الغدیر وارد شوم، نزدیک ترین قطعه از این ورودی، قطعه شهدای ترور هست، پس از خواندن زیارتنامه یک راست به سراغ مزار کاپشن صورتی می روم که پس از مزار حاج قاسم و شهید مغفوری، حالا سومین مزاری است که بیشترین زائر را دارد. وارد خیمه گلزار محل برگزاری گردهمایی سالانه خادمین شهدا ...
فریدون بشارتی؛ گراورسازی از گیلان
قسمت مخابراتِ راه آهن استخدام شدم. کار من در آن جا نیز به این شکل بود که 24 ساعت کار می کردم و 48 ساعت آزاد بودم. زمان های خالی ام را هم به لیتوگرافی می رفتم. 18 سال و 6 ماه و 10 روز بدین شکل در تشکیلات راه آهن کار کردم. سپس خودم را بازخرید کردم و به خاطر علاقه زیادی که به حرفه لیتوگرافی داشتم به این حرفه برگشتم. در همان سال مجوز فعالیت لیتوگرافی مهران را از وزارت ارشاد گرفتم و از سال ...
برای من فقط سینما مهم بود
شرایطی به وجود آمد که جنگ حس وطن پرستی را زنده کرده بود و ملت مهم شده بود نه امت. وقتی تماشاگران در سال سینما هنگام تماشای عقاب ها برای قهرمان فیلم دست می زدند این حس ملی قابل رویت بود. در ادامه برنامه جهانگیر کوثری، سعید اسلام زاده و محمد طباطبایی به وجوه مختلف قهرمان پرداختند. در این مراسم همچنین پیام جمشید هاشم پور که نتوانست در برنامه حاضر شود، قرائت شد. در پیام جمشید هاشم پور آمده ...
جناب سروان امینی
فروردین بود. بوی بهار نارنج حتی در زیرزمین ها پیچیده بود. سر قبر مادر رفتم. خوشبختانه هنوز باران شروع نشده بود. می شد با تکه گچی پنجره ای از بهشت روی سنگ مزار کشید! فاتحه ای خواندم. بعد هم آهسته برای اینکه مرده های دیگر حسودیشان نشود جریان سروان شدنم را برای مادر شرح دادم. کلام خاله ام در گوشم بود که به مرده آگاه است یعنی ارواح از همه چیز خبر داشتند. از شادی بچه هایشان شاد و از ناراحتی شان ...
شهرداری که لباس کارگری می پوشید
نباید حرف دشمن را گوش دهند، حرف کسانی را که 1400 سال است می خواهند اسلام را از ما بگیرند و سرکوبش کنند و ما بعد از 1400 سال توانستیم با رهبری امام عزیز و با نفس روحانی و روح اللهی خودشان توانستند این انقلاب و حکومت را از حلقوم آنها بیرون بکشد و بعد از 1400 سال ما بتوانیم یک حکومت اسلامی تشکیل دهیم. این مسیر امام و رهبر عزیزمان عاقبت بخیری و خوشبختی دارد و این شهدا هم با تقدیم کردن خون خودشان، این ...
مدیر کل بنیاد شهید خراسان رضوی: شهیدان ماه رمضان حرم رضوی، روحانی تراز انقلاب اسلامی بودند
این عزیزان با توکل به خدا و استعانت از حضرت رضا (ع) وارد میدان شدند و توانستند با همت خود، از بسیاری از مشکلات مردم حاشیه شهر مشهد مقدس، گره گشایی کنند. در ادامه حجت الاسلام والمسلمین مهدی حسن زاده نامقی ، مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی نیز در این مراسم با گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان انقلاب اسلامی گفت: شهیدان اصلانی و دارایی شهدای حادثه تروریستی حرم رضوی، روحانی تراز ...
شهیدی که به خاطر بچه شیعه های سوریه پسرش را ندید
ایشان ماشین هم خریدیم. ما 7 سال و 8 ماه زندگی کردیم، اما شاید 7 ماه درست کنار هم نبودیم. هیچ گاه از دیدنش سیر نشدم. اکثراً مأموریت بود. من مانع کارش نمی شدم. فقط یک بار تاسوعا و عاشورای سال قبل بود که من بیمار شدم و اصرار کردم که مأموریت نرود. فقط همان یک مرتبه بود. مأموریت هایش را عاشقانه می رفت. حتی گاهی می توانست مرخصی بگیرد، ولی می رفت. یک بار مأموریت زاهدان بود. می گفت شیعیان در این منطقه ...
هرگز به هیچ کس حسادت نکردم
بازیگری فکر می کردم در کنار پزشکی می توانم، بازیگری هم کنم ولی وقتی سال آخر دبیرستان بودم متوجه شدم نمی شود سال ها درس های سخت پزشکی را خواند و آخرش بازیگر شد. برای همین تصمیم قطعی گرفتم که وارد رشته بازیگری دانشگاه هنر شوم و برای همیشه قید پزشکی را زدم. البته اصرار مادرم هم بی تأثیر نبود. مادرم به پدرم اصرار کرد که بگذار بازیگری کند و... منظورتان این است که زندگی هنری خانوادگی تان تأثیری در ...
برخی از تصدی گری های دولت باید به شهرداری ها واگذار شود
.... یوسفی: فلسفه شما که مسلط روی کالا های اساسی نیست، حالا من مخالف بودم. لاهوتی: دولت مالیات 790 هزار میلیارد تومانی خودش را سال آینده کرده هزار و 223 هزار میلیارد تومان، از جیب چه کسی می کند؟ آقای یوسفی شما استاد من هستید، من می گویم همه را از مردم. یوسفی: حرف ما هم همین است، شما می خواهی واگذار کنی به مردم باید عوارض پروانه را ببری بالا. لاهوتی: من و شما با دولتی ها ...
طناب دار دلار را از گردن ملت باید باز کرد
لابی در شهر مقدس قم کاندیدا شدم، اما چون سال ها هم کار پژوهشی و هم کار اجرایی در نهاد های مختلف کردم و در حوزه ی تخصصی خودم معضلات را می شناختم به این نیت ورود کردم که بتوانم در حد بضاعت اندکی که دارم به رفع این معضلات کمک کنم. سوال: اگر در پایان 4 ساله مجلس دوازدهم چه اتفاقی به واسطه شما رقم برخورد در مجلس، از خودتان راضی هستید که من ماموریتم را انجام دادم و پیش خداوند هم رویم سفید است؟ ...
اسارت خوی واقعی انسان را به نمایش می گذارد
، گروه فرهنگ و ادب _ صادق وفایی: امیر آزاده خلبان محمدعلی اعظمی روز 18 اردیبهشت 1361 در آستانه آزادی خرمشهر در ماموریت بمباران نیروهای دشمن که در حال عقب نشینی بودند، به عنوان کابین عقب حسینعلی ذوالفقاری مورد اصابت پدافند زمین به هوای دشمن قرار گرفت و در پی خروج اضطراری از هواپیما، به اسارت دشمن درآمد. گفت وگو با این امیر خلبان یکی از قسمت های پرونده منوچهر محققی؛ شبح سوار دلاور است و ...
از پیام جمشید هاشم پور تا اظهارات فریدون جیرانی درباره قهرمان
مدیریتی بوجود آمد که می خواست شکل سینمای سرگرمی را عوض کند. اما هنوز به تعریفی از سینمای سرگرمی نرسیده بود و از دل تلاش نسلی بوجود آمد که به قهرمان در سینما اعتقاد داشت. و از دل شرایطی بوجود آمد که جنگ حس وطن پرستی را زنده کرده بود و ملت مهم شده بود نه امت. وقتی تماشاگران در سال سینما هنگام تماشای عقاب ها برای قهرمان فیلم دست می زدند این حس ملی قابل رویت بود. جیرانی ادامه داد ...
نابودی کشاورزی در ایران
با مردم، آنچنان رفتار کنید، تا ذکر خیری از شما و خاطره خوبی از دوران نخست وزیری شما در میان مردم بماند. همچنین امام تذکراتی درباره خدمات فرهنگی روحانیت و توسعه و گسترش مسائل معنوی در سازمان های آموزشی و حل گرفتاری های عمومی و اقتصادی به نخست وزیر داد و سپس فرمود: درست است که 50 سال پیش، اکثریت باسوادان را روحانیت تشکیل می دادند؛ ولی حکومت دست افرادی دست نشانده بود؛ از جمله رضاشاه. روحانیت می بایست ...
استاندار گیلان: همه باید پاسدار راه، منش و خون شهدا باشیم
تعدادی از زائران سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساندند. استاندار گیلان اضافه کرد: ما نیز در برهه کنونی با افتخار اعلام می کنیم که میراث دار آرمان های شهدا و امام(ره) هستیم و در برابر همه دشمنان و زیاده خواهان ایستاده ایم و افتخار ما نیز خدمتگزاری به خانواده معظم شهدا و جامعه ایثارگران است. وی ادامه داد: از سوی دیگر امروز نیز شاهد درخشش فرزندان شهدا، جانبازان و ...
نگاهی به سیره مدیریتی حاج عباس کریمی قهرودی در سی و نهمین سالگرد شهادتش
زمان غیبت او برای عملیات یا لشکر بیفتد، اما با اصرار بچه ها پذیرفت. با هم راه افتادیم به طرف منزل حاج عباس. وسط راه، فکر کنم نزدیک شوش دانیال ناگهان ماشین خراب شد. شب شده و هوا تاریک بود. به هر سختی بود خودمان را به مقر سپاه شوش رساندیم. حاج عباس بدون این که خودش را معرفی کند از مسئول شب آنجا خواست کمک کند تا ماشین را تعمیر کنیم. آن فرد گفت: مگر اینجا تعمیرگاه است؟ ماشینت را به تعمیرگاه ببر. حاج ...
شهیدنامه ایرنا استان سمنان، جاویدنام علی دیابی
...> مقایسه آماری فوق چنین نشان می دهد که در کل کشور بر اساس جمعیت سال مورد اشاره، معادل 44 صدم درصد یعنی یک نفر در 226 نفر به فیض شهادت نائل آمدند، این رقم در استان سمنان 69 صدم درصد یعنی یک نفر در هر 145 نفر جمعیت استان بود. سمنان به تناسب جمعیت کشور و شهدا، یک و هفت دهم برابر میانگین کشوری شهید تقدیم میهن کرده است و بیش از 97 درصد از شهدا مربوط به دفاع مقدس هستند و همه این سروقامتان و ...
جمله فرمانده شرمنده ام کرد / برگشتم گردان و دیگر هیچ وقت به تسویه حساب فکر نکردم
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، مرغوب داداش زاده از رزمندگان دوران دفاع مقدس، تعریف می کند: در گردان کربلا فرمانده گروهان بودم. حسن کربلایی هم سرپرستی گردان را برعهده داشت. کربلایی روزی صدایم کرد و گفت: آقا مهدی باکری گفته با کادر گروهانت برو گردان برادر بنی هاشمی. بنا بر روایت فارس در ادامه این خاطره گویی آمده است؛ آمدم به بچه ها گفتم: این دستور آقا مهدی است و من می رم ...
قرعه کشی
.... بغض گلویش را گرفته بود. می گفت عاقبت بچه ها را سوار وانت کردم و رساندم منطقه، پیش سید حسین. ماجرا را بهش گفتم. گفت: برو دنبالش... کی به کیه؟ من چی کارم؟ بذار بیاد. برو بیارش... . رفتم دنبالش. وقتی رسیدم، دیدم هنوز دو زانو، منتظر نشسته لب جاده و زل زده به آسمان. صدایش زدم. چشم هایش را پاک کرد. گفتم: بلند شو بریم. بلند شد و رفتیم. من برگشتم؛ ولی او همین جا ماند.حاج آقای ماندگاری می ...
به بهانه زیارت اهل قبور در آخرین پنجشنبه/ شمعی برای خاک سرد
همیشه پر از نور و گرمی باشد، چند نفر از همسایه هم دم در آمدند و تسلیت گفتند. یک کدامشان شام آورد، شام شب عید. سبزی پلو با ماهی، همان غذای محبوبت. وقتی دیدم بغض کردم اما رسم ادب بود تا همسایه را آزار ندهم و نگذارم این تجدید خاطره را بفهمد. سینی غذا را گرفتم و تشکر کردم، همه رفتند. بوی دود کاه و چوب هایی که آتش گرفته بود هنوز در هوا باقی مانده بود. آن طرف ها صدای ترقه ها به گوش می رسید و بوی ...
گفت و گوی رکنا با نیلوفر پارسا بازیگر سریال آوای باران + اولین فیلم در کنار شوهرش!!
داشتم اما نمی توانم اسمش را بگوییم. در خصوص تئاترها اگه بخواهم مثال بزنم، تئاتری با پندار اکبری کار کردم که نقش پر چالشی داشتم و بر اساس زیرنویس یه قصه اسپانیایی بود که آقای اکبری بازنویسی اش کرده بود. من سعی میکنم سالی یک تئاتر بازی کنم. کار دشواری که از تئاتر به خاطر دارم ، کاری بود که در آن تنها بازیگر بدن بودم ؛ حرکات خیلی عجیبی داشتم که همه را خودم طراحی کرده بودم. ...
شهیدی که جان حاج قاسم را نجات داد + عکس
ساعت 3 بعدازظهر برایشان صحبت کرده بود. تاکید کرده بود: "همه بنویسند. هرچه می گویم، بنویسید. منشور 5 سال آینده را دارم برایتان می گویم." حاج قاسم گفت و نیروها نوشتند؛ از برنامه تک تک گروه های مقاومت در پنج سال بعد، از شیوه تعامل با همدیگر و... بعد از جلسه سوریه، برای دیدار با سید حسن نصرالله به لبنان رفت و بعد از آن هم، پرواز به سمت عراق و ترور و شهادت... آخرین دست نوشته حاج قاسم، همانی بود ...
مهار تورم و گرانی یکی از وظایف مجلس است
حوزه انتخاباتی شما در اندیمشک داشته باشد مردم دوست ندارند این اتفاق بیفتد؟ قلاوند: به نظرم شفافیت به نفع همه کشور است حتی ممکن است به ضرر شخص نماینده هم باشد یا تضاد منافع بین منافع ملی و مصالح ملی و مصالح محلی اینجا ممکن است اتفاق بیفتد بله باید عمومی ما از آن مسائل عمومی دفاع کنیم. سوال: شما برای مجلس برنامه از پیش طراحی شده بلند مدت داشته اید مثلاً از سال های قبل در تدارک این بو ...
زیدآبادی: نابودی اسرائیل به این سادگی نیست/ اسداللهی: هدف از عملیات طوفان الاقصی نابودی اسرائیل نبوده است
سال 2001 بود؛ یعنی کمتر از سه دهه شد. یک دوره انتقالی مهم بود ولی مرتب قدرت دست به دست می شد. از 2001 تا 2022 یعنی پاییز پارسال، راست ها حاکم شدند و چپ ها کاملا به حاشیه رفتند و الآن تقریبا یک حال مضمحل شده ای دارند. جریان چپ یک جریان نخبگی شده و در محیط های آکادمیک، رسانه ای و سازمان های مردم نهاد وجود دارد. حزب کاری که بر اسرائیل حاکم بود، وجود دارد و یک خانمی هم رئیس آن است ولی از هر کسی که ...