تقاضای جالب مسئولان از مادر 5 قلوهای جنجالی | برخی می گفتند تو دیگر کی ...
سایر خبرها
کاش به جای قتل طلاقش می دادم ؛ پشیمانی مردی که همسرش را خفه کرد
صحبت می کرد و فهمیدن این موضوع برایم سنگین بود. حتی فهمیدم که آنها چند مرتبه هم یکدیگر را دیده اند. وقتی از این ماجرا باخبر شدی چه واکنشی نشان دادی؟ با اینکه خیلی عصبانی بودم و باورم نمی شد که همسرم به من خیانت کرده اما سعی کردم خونسرد باشم و عاقلانه رفتار کنم. یک شب که بچه ها خوابیده بودند شروع به صحبت با او کردم. گفتم که همه چیز را می دانم. او اول همه چیز را انکار کرد و گفت ...
ماجرای شنیده نشده از شب بله برون پدر موشکی
شود آنها الگو و فرهنگ خود را فراموش کنند. خانواده طهرانی مقدم همانطور که برای خودشان همیشه خوب ها را می خواستند، برای بقیه هم، این را می خواهند. به نظرم در اینجا نقش مادر به عنوان کسی که این بحران را به نوعی مدیریت می کند، بسیار پررنگ است. بله. مادر، در این زندگی یک نقش محوری دارد. او همراه همسرش برای بهبود شرایط خانواده کار خیاطی می کند و حتی بعد از جدایی، در حالی که بچه ها با ...
فریز تخمک راهی نوین برای بچه دار شدن
کارکنان بیمارستان نیز در همین وضعیت ناامیدی بود که بارداری برایش اتفاق افتاد و اکنون در حال انجام آی وی اف برای بچه دوم است. وی ادامه می دهد: بیماران زیادی داشتم که با ناامیدی زیاد مراجعه و با گریه تعریف می کردند که زندگی ما دارد از بین می رود یا شوهرم می خواهد من را طلاق بدهد که با عمل های لاپاراسکوپی یا آی وی افی که انجام دادیم، صاحب فرزند شدند و این برای خودشان و خانواده بسیار لذتبخش بوده ...
جزئیات یک بخشش عجیب: نذر کردم اگر اولیای دم خواهرزاده ام را ببخشند، من هم قاتل پسرم را ببخشم | آزادی از ...
...> مادر مقتول درباره انگیزه اش از بخشش قاتل پسرش می گوید: من خواهرزاده ای به اسم کامران دارم. از بچگی به او شیر دادم و بزرگش کردم و مثل بچه خودم است. خواهرم چند سال قبل بر اثر بیماری جانش را از دست داد. بعد از مرگ خواهرم، کامران بیشتر وقت ها با ما بود. وقتی پسرم آریا به قتل رسید، کامران خیلی بی تابی می کرد. وی ادامه داد: پسرم بیگناه به قتل رسید و من از قاتلش به شدت کینه داشتم. از اینکه بی ...
تو راه برگشت را بلدی؟ در آستانه انتشار/ داستان جذاب انسان هایی که راه بازگشت را گم کرده اند
برای مفاهیم زندگی دارند. این قرابت به ذهن درست است؟ بله این داستان هم می شود گفت مثل آن داستان ها تمثیل است. تمثیلی از مسیر حرکت انسان و قاعده ای که همه ما که در این مسیر قرار داریم به فراخور دوری و نزدیکمان از مسیر می توانیم از این داستان بهره ببریم و جای خودمان را در مسیر پیدا کنیم و در عین حال به بچه ها می توان برای رسیدن به این درک کمک کرد. چون بچه ها هنوز آلوده به دنیا نشدند و برایشان ...
لمس کاغذ کتاب بخشی از ماجرای دلچسب کتاب خواندن است
مطالعه و ترغیب و علاقه مندکردن کودکان و نوجوانان به مطالعه چیست؟ برای اینکه بتوانیم کودکان و نوجوانان علاقه مند به کتاب داشته باشیم، باید این اتفاق بیش از هر جایی در خانواده رخ بدهد. به نظرم برای کتابخوان کردن بچه ها باید پدر و مادر اولین الگوی آنها باشند. وقتی فرزند یک خانواده از کودکی ببیند که پدر و مادرش با کتاب انس دارند، کتاب در دست دارند و کتاب می خوانند، خودآگاه از آنها الگو می گیرد ...
نجات 2 دختر دانش آموز از میان سیل هولناک کوهدشت / معلم فداکار فرشته نجات بود + فیلم
که حکایت از چگونگی نجات زیبا و زینب از سیلاب رودخانه کچوز کوهدشت دارد. فرید محمودی درباره انتشار این فیلم به شهروند می گوید: همزمان با فریادهای زیبا و زینب، راهبر آموزشی هم به سمت رودخانه آمد. او وقتی دید من در میان سیلاب به کمک بچه ها رفتم، از این لحظات فیلم گرفت و در آن دقایق متوجه فیلمبرداری راهبر آموزشی نشدم. وقتی این ماجرا تمام شد و زینب و زیبا را به خانواده شان سپردم، در موقع برگشت فیلمی ...
تمجید رهبری از حسین منزوی و دو رمان
...> کتاب دیدم که جانم می رود نوشته حمید داوودآبادی هم توسط این نویسنده معرفی شد. این اثر، خاطراتی از شهید مصطفی کاظم زاده را دربر دارد و رهبری گفتند که این کتاب را قبلا خواندند و درباره پسری است که اولش کمی سانتی مانتال است. یکی از مواردی که مدنظر رهبری بود و ضمن بازدید از غرفه انتشارات روایت فتح درباره آن سوال کردند، میزان اقبال مردم به کتاب های دفاع مقدس بود. ایشان همچنین از تیراژ این کتاب ها پرسیدند. در این غرفه، کتاب راز بی بی جان که زندگینامه داستانی مادر شهید سید محمدحسین علم الهدی است، معرفی شد و رهبری هم گفتند این کتاب را قبلا خوانده اند. ...
نسخه روانشناسی برای رفتار با فرزند اول
نزدیک شود یا به او دست بزند هراسان نشوید. برعکس سعی کنید که از همان ابتدا، حس صمیمیت را در فرزند اول ایجاد کنید، البته برای ماه های اول نیاز است که حواس تان جمع باشد و کودکان را با یکدیگر تنها نگذارید، اما فرزند بزرگ تر نباید متوجه دقت شما و حساسیت تان شود. در رسیدگی و انجام کارهای نوزاد، از فرزند اول کمک بخواهید و اجازه دهید جایگاه مهمی در خانواده داشته باشد. دادن مسئولیت به فرزند بزرگ تر، باعث ...
بچه های من قصه نخوانده اند، قصه ها را دیده اند
های فلسطینی نزدیک ما بودند و به نظر می آمد سوژه خودش به سمت خبرنگار آمده؛ بنابراین وقتِ خبرنگاری بود. قضیه برای همه جالب شده بود و دقیق گوش می دادیم. آقای تفرشی می گفت از دل جنگ به اینجا آمده اند و چهار بچه در این خانواده حضور دارد؛ حتی گفته بود هنگام گذر از مرز رفح به سمت آن ها شلیک شده. یخ کرده بودم. خدا خدا می کردم دبیر سرویس به من نگوید از آن ها مصاحبه بگیرم؛ اما رو به من کرد و گفت ...
مادرانی از جنس حسرت؛ چرا برخی سزارین را ترجیح می دهند
؛ از همه جا می گوید: فرزند اولم هشت ساله است و با عمل سزارین به دنیا آمده؛ بر اثر عارضه ای که هنگام عمل برای من ایجاد شد و از آن بی خبر بودم، نابارور شده ام و اکنون که قصد بارداری دارم، پزشکان گفته اند باید با جراحی عارضه قبلی را رفع کنیم و بعد از مدتی استراحت، برای بارداری برنامه ریزی شود. او از اینکه هشت سال قبل به اصرار خودش، تن به عمل سزارین داده، پشیمان است و به سایر بیماران در ...
پیدا و پنهان نمایشگاه| حضور آقای رئیس جمهور و ناشرانی که دوباره برگشتند
چسبانده است! ایستگاه های شارژ تلفن همراه در نمایشگاه کتاب این روزها مشتری فراوانی دارد و مخاطبان از استقرار این ایستگاه ها استقبال خوبی کرده اند. اما جلوی ایستگاه های تفکر که مربوط به حجاب و عفاف است و خانم ها آن جا را اداره می کنند، شلوغ تر است. هرکس رد می شود چند دقیقه ای می ایستد تا به جواب سؤال های روی تخته در ذهنش جواب دهد. در همین حین که جلوی ایستگاه تفکر کنار غرفه سوره مهر ایستاده ام، اذان می گویند و بعد از اذان از بلندگوهای بیرون صدایی بلند می شود: در همه نمازخانه ها نماز مغرب و عشا به جماعت برپاست. گمانم قبلاً این جمله را نشنیده بودم. ...
می گفت هر کسی را دوست دارید دعا کنید شهید شود
. حرف هایی که در یاد ماند همسر شهید از آخرین دیدار سردار زاهدی با خانواده اینگونه روایت می کند و می گوید: به همسرم گفتم شما مدت زیادی است که بچه ها را ندیده ای، یک برنامه ای بریزید و بیایید بچه ها را ببینید و بعد برگردید. چهاردهمین روز از ماه مبارک رمضان بود که آمد. چهار روز کنار ما و خانواده بود. بعد از افطار به عید دیدنی رفتیم، بستگان را دیدیم. بچه ها و فامیل را هم به منزل دعوت ...
پایان تلخ یک عشق هرمی عجیب
به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران ؛ دختر 27 ساله ای که مدعی بود در تله عشق یک جوان روانی افتاده است، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری نجفی مشهد گفت: در خانواده ای آرام رشد کردم و پدر و مادر دلسوزی داشتم. پدرم در امور تربیتی ما دخالتی نداشت و تنها مادرم در دوران کودکی برای معاشرت با دیگران سختگیری می کرد، اما وقتی به نوجوانی رسیدم دیگر از آن سختگیری ها خبری نبود و من ...
آنتی ویروس و موتورسوارچمران به چاپخانه رادیو فرهنگ رسیدند
. فاطمه طالبی متولد 1369 در اصفهان و دانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است. او پیش از این دبیر مجموعه معجزه بن سای ، منتشرشده در انتشارات حدیث راه عشق بوده که مجموعه روایت هایی درباره زنان خانه دار است. همچنین یکی از نویسندگان کتاب داستان های سپید ، شامل مجموعه داستان کوتاه از چند نویسنده و انتشاریافته در نشر شهید کاظمی است.این کتاب که آمیخته ای از واقعیت و تخیل نویسنده جوان ...
ما نویسندگان علیه فراموشی می نویسیم
...> پری خانه ما با آثار قبلی (دخترشینا_گلستان یازدهم_ساجی) گفت:کتاب پری خانه ما خاطرات مادر شهدایی است که چند فرزندشان به شهادت رسیده است. آثار قبلی روایت همسران شهدا بود اما در این کتاب تلاش کردم که همه اعضای خانواده از شهدا روایت کنند. هرچند خودم مایل بودم که مثل باقی کتاب ها زن ها روایت گر داستان باشند اما در این کتاب سعی بر این بود که تمام اعضای خانواده روایت کنند و به نوعی تکمیل کننده خاطرات ...
ریشه آزادسازی حلب در حماسه خانطومان بود
خانطومان بود . این رزمنده دفاع مقدس با بیان اینکه شهدا راست قامت شهید شدند با زبان شکسته از شهدا سخن نگوییم، تصریح کرد: در عملیات کربلای چهار در ظاهر شکست خوردیم اما در کربلای پنج چنان سیلی به دشمن زدیم که نتوانست از جای خود بلند شود در خانطومان بچه های ما آنچنان سیلی به دشمن زدند که تا به حلب برسد بسیار ضعیف شد . اسماعیلی درباره اهمیت خانطومان گفت: خانطومان در جایی قرار داشت که ...
جزئیاتی عجیب از پرونده واقعی آزار دو دختر 11 و 16 ساله
اضافه کرد: بعد از اینکه گروه مستند شبکه سه درباره این موضوع سخن گفت چند ماهی پژوهش داشتیم و با اداره کل مشاوره و مددکاری نیروی انتظامی صحبت کردیم که چند پرونده به ما داد. البته پژوهش های ما فقط محدود به تهران نشد و به چهار یا پنج استان رفتیم و اداره کل مشاوره و مددکار های مربوطه سوژه ها را معرفی می کردند. مثلاً یکی از سوژه ها درباره دختری نوجوان بود که از تلگرام با مردی آشنا می شود و بعد سواستفاده ...
در شب مهرداد اسکویی چه گذشت؟
خیلی درس می دهد. در یک دوران اتفاق عجیبی افتاد. آن دوران من در دفتر پدرم زندگی می کردم و این دفتر، دفتر کار پژوهشی مهرداد در مورد عکس های تاریخی بود، که نتایجش امروز چاپ می شود. او خیلی دورها را می بیند، یک سری پروژه ها را امروز می کارد و چند سال بعد میوه می شود. من شاهد جلساتی بودم که در طول چند سال با بچه ها داشت و یک نوع مستندسازی عکاسی بود که چطور از یک کارت پستال قدیمی می توان ایده ...
سهروردی ها و ابن سینا ها از مسجد رشد کردند/ مساجد نخبه پرور زیاد هستند
غنی پور کتابخانه ای بود؛ خیلی از بچه های شهید یا از نویسندگان کشور از این محله هستند. بعد از جنگ یکی از دغدغه های من این بود که درباره مسجد جوادالائمه بنویسم، حبیب هم یکی از بچه های مسجد وهم رزم من بود که در عملیات کربلای 5 در شلمچه به شهادت رسید، بعد از این سال ها که جشنواره شهید غنی پور به وجود آمد فکر کردم حبیب میتواند سوژه خوبی برای من باشد که درباره او ومسجد بنویسم، چون همه چیز از مسجد شروع ...
سوقی فراتر از یک واژه است
دردها و رنج های آنان بودم، انگیزه ای برای نگارش این اثر بود. من تصمیم گرفتم رسالتم را با نوشتن این روایات، در برابر این عزیزان انجام دهم و از مظلومیت نجیب انه آنان که از نظر سیاسی و اجتماعی بسیار دور از نظر مانده، به تمام جهان بگویم. تمام روایات در این کتاب قابل تامل و رنج هر سوژه با دیگری کاملاً متفاوت است. وی درباره قالب کتاب افزود: این کتاب فضایی داستانی دارد و طی مصاحبه های متعدد با ...
کتاب های کانون روح بچه ها را بزرگ می کنند
هفتاد سالگی برسم. چند دقیقه مکث کرد با انگشت هایش حساب کتاب کرد و بعد با آرامش گفت: می شه وقتی شما مردید من بشم رییس کانون؟ رفتم محکم در آغوشش گرفتم صورتش را بوسیدم و گفتم امیدوارم خیلی خیلی قبل از مردن من تو رییس کانون شوی. مربی سابق کانون پرورش فکری با اشاره به کتاب در دست چاپش، من با تو بزرگ شدم درباره یافتن سوژه های داستانی اش افزود: سوژه های داستان هایم را از جلسات همدلی و مشاوره با ...
پسر بچه گمشده 6 روز در توالت خانه ای زندانی بود/ ویدئو
خروج از بازار در حال بردن وسایل برای پدرم بودم که با دو مرد رو به رو شدم آنها من را به زور داخل ماشین کردند و بعد از چند ساعت وقتی چشمانم را باز کردم دیدم نزدیکی تهران هستیم و دوباره بیهوش شدم . وقتی برای بار دوم به هوش آمدم خودم را در یک کلبه جنگلی دیدم و 2 مرد غریبه مرا داخل سرویس بهداشتی این کلبه زندانی کرده بودند. امیرحسین درباره درخواست گروگانگیر ها گفت: من را برای دزدی به تهران برده ...
عشق و جنگ بزرگ ترین سوژه های تاریخ هستند
اثر گرفتید؟ اثر نپذیرفتم. به نظرم این طور است که من چون فکر می کنم خیلی آدم دیده ام و خیلی وقایع پشت سر گذاشته ام و خیلی سوژه دارم - به شما گفتم که یک عمر دیگر داشته باشم به اندازه آن هم سوژه دارم بنویسم- سر همین اثرپذیری خیلی کم بوده. به زعم خودم این طور است. آدم های اورجینال ذهنی را سعی کردم در داستان های خودم وارد کنم. در کارهای خودتان با کدام یک بیشتر درگیر شدید؟ من همه ...
ایران نام پدرم بود
پیکرش بدون سر برگشت، ایران؛ نام مادرم است، همان که همیشه تکیه گاهم بوده و خواهد بود. اکنون و با انتشار ماهِ تمام ؛ همه آن زیبایی ها را دوباره در کتاب حاضر مرور می کنم. کتابی که سرگذشت نامه مستند زندگانی سراسر زیبایی اما کوتاه دنیوی پدر شهیدم است؛ همان معلمی که فرمانده محبوب القلوب هزاران هزار رزمنده دریادل بود و من افزون تر از آن چه که در تمام این سالیان از پدر و لشکرش در زبان یاران و هم ...
کیانوش عیاری در 73 سالگی: انتخابم هنوز سینماست اما...
سماجتی وصف ناپذیر مأموران را فریب دادم و خودم را به گروه رساندم. باورم نمی شد که در چند قدمی یک دوربین فیلمبرداری 35 میلیمتری ایستاده ام و کسی هم که در کنار دوربین ایستاده، رضا انجم روز است. کسی که بارها اسمش را در تیتراژ فیلم ها خوانده بودم. اتفاق بزرگتر این که او به من اجازه داد از دریچه دوربین به جایی نگاه کنم. تصویر مشبک توی ذوقم زد. پیش از آن عادت کرده بودم تصویر را بدون خطوط مزاحم از توی ...
کتابخوانی حرفه ای به سبک آیت الله خامنه ای
مطالعه بودم که صدای اذان را نمی شنیدم! خیلی نزدیک بود و صدا خیلی شدید داخل قرائتخانه می آمد و ظهر می گذشت، بعد از مدتی می فهمیدیم که ظهر شده است! با کتاب اُنس داشتم. 1376/11/14 مطالعه چند جلد کتاب قطور در اتوبوس رهبر انقلاب درباره کتابخوانی در زمان های مختلف فرمودند: بنده خودم چند جلد قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم! البته قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزی ...
نیم ضریح در قلب البرز+تصاویر
بعد از تایید طراح اصفهانی، سقف اصلی ساخته شود و به جای الگو بنشیند. از آقای میدانی می شنوم که اینجا همه بدون دستمزد کار می کنند. مگر می شود یک عده از کار و زندگیشان بزنند و بی مزد و مواجب کار کنند؟! از مرتضی بهرامی، یکی از جوان ها می پرسم؛ چطور شد اومدین؟ می خندد و می گوید: دلی آمدم. افتخاری است که نصیبم شده.با آقا مشهدی از قبل آشنا بودم. برای نیم ضریح هم از همان اوایل خرید چوب تا حالا همراه گروه ...
روایتی از دخترانگی در سرزمین ایران
دلت خواست نگاش کن ، وعده ای که بیم تاریک شدن هوا موقع برگشتن و نرسیدن به اتوبوس، هیچ وقت نمی گذاشت محقق شود. هربار، من بودم و نگاه هایی شتاب زده و حسرت بار به عروسک سخنگویی که اسمش را در خیال خودم سارا گذاشته بودم. در همان سرزمین خیال، باورم بود سارا با من حرف خواهد زد و داستان مرد اسباب بازی فروش و بقیۀ اسباب بازی های پشت ویترین را، قصۀ تمام عابران خیابان را برایم خواهد گفت. هربار که ...