سایر منابع:
سایر خبرها
ایران در بین کشورهای در حال توسعه در تولید داروهای مشتق از پلاسما پیشگام است
جویی شده و دسترسی بیماران به این داروها بهتر می شود. در عین حال باید توجه کرد که در بین کشورهای در حال توسعه، دو کشور ایران و برزیل موفق به اجرای این برنامه شده اند و توانستند پلاسمای مازاد بر مصرف شان را برای تبدیل به داروهای مشتق از پلاسما به خارج از کشور ارسال کنند. **ارسال 200 هزار واحد پلاسما برای تولید داروهای مشتق از پلاسما تا پایان سال پور فتح الله با بیان اینکه در شش ماهه ...
صادرات نفت خام 70 درصد رشد کرد
ترتیب برابر با 6.6 درصد و 4.6 درصد است. 1 . تحلیل بخش های اقتصادی 1-1. بخش نفت رشد بخش نفت در سال 1395 با توجه به عملکرد سه ماهه اول، تحولات مورد انتظار تا پایان سال جاری و سهم ارزش صادرات از کل ارزش تولید بخش نفت، حدود 51,9 درصد پیش بینی می شود که ناشی از رشد بالغ بر 70 درصدی مقدار صادرات نفت خام در این سال است. براساس حساب های ملی بانک مرکزی نیز سهم بخش ...
سنگ هایی در مسیر برجام
بر ورود خارجیان به کشور امریکا تعبیر گردد ولی در هر حال، به نحو روزافزون ورود افراد را به آن کشور با مشکلات بیشتری مواجه می سازد. با توجه به موانع جدی که به طور مستقیم در اجرای کامل تعهدات مندرج در برجام ایجاد می شود باید گفت این ممنوعیت سفر اتباع هفت کشور خارجی به امریکا حداقل باعث می شود شرکای تجاری در حوزه هایی که مجوز فعالیت داشته اند مانند صادرات، صادرات مجدد، فروش، اجاره یا انتقال ...
جمهوری اسلامی ایران مترقی ترین نگاه را در زمینه توسعه دارد/ بودجه فرهنگی به 7200 میلیارد تومان افزایش ...
: مسئولیتی که به ما در این سازمان تاکید شد، تصدی توسعه در جمهوری اسلامی ایران است. هر مطالبه ای شما از من داشته باشید، می تواند در ذیل سر فصل توسعه عنوان شود و این مسئولیت توسعه به سازمان برنامه و بودجه واگذار شده است. وقتی رئیس جمهور این امر را ابلاغ کرد؛ اصلا برایم قابل تفسیر نبود و من با تمام وجود معتقد بودم که توسعه سازمان به سازمانی مربوط است که حقیر، جزئی از آن هستم. نوبخت گفت: امروز ما ...
میانگین سن ازدواج؛ زنان 23 سال-مردان 26 سال/ افزایش تعداد پسران و دختران مجرد ایرانی
...> مطلق با اشاره به اقدامات وزارت بهداشت برای گروه سنی 5 تا 18 سال گفت: ما برای گروه سنی دانش آموزان برنامه های مدارس مروج سلامت، نظام مراقبت از رفتارهای پرخطر و تعیین شیوع عوامل خطر رفتاری عمده دانش آموزان را طراحی کرده و حدود 4 میلیون و 100 هزار دانش آموز را تحت پوشش قرار دادیم. مدیرکل دفتر سلامت خانواده، جمعیت و مدارس وزارت بهداشت عنوان کرد: بر اساس اهداف طرح تحول سلامت تا پایان ...
ارزش سهام عدالت دو برابر شد
عدالت و بهبود زندگی طبقات کم درآمد به شمار می رود. وزیر امور اقتصادی و دارایی گفت: امسال، سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل است و مردمی بودن و عدالت محور بودن از ویژگی های مهم اقتصاد مقاومتی به شمار می رود که بر این اساس، برنامه مردمی کردن اقتصاد کشور یکی از برنامه های 12 گانه اقتصاد مقاومتی بوده که با مسئولیت وزارت امور اقتصادی و دارایی در حال پیگیری است و هدف توسعه مشارکت و حضور مردم در ...
رئیس مرکز برنامه ریزی و نظارت بر دخانیات کشور در گفت وگو با پاد : واردکنندگان را ملزم به تولید در داخل ...
ظرفیت خالی واحدهای موجود منجر به کاهش قاچاق نیز شده است. در واقع با راه اندازی واحدهای تولیدی جدید یا تکمیل ظرفیت واحدهای تولیدی موجود طی 3 سال اخیر در راستای تکلیف قانونی یاد شده بخش قابل توجه ای از واردات تبدیل به تولید داخل شده است و شاهد 73 درصد کاهش در واردات سیگار هستیم. رئیس مرکز برنامه ریزی و نظارت بر دخانیات وزارت صنعت اضافه می کند: بدیهی است که واردکنندگان و قاچاقچیان ...
گزارش اختصاصی پاد مباهات به خزانه خالی/از خزانه 1600 میلیارد تومانی تا بدهی های 300 هزار میلیاردی
دولت های نهم و دهم، از یک میلیون واحد تعداد 690 هزار واحد تحویل شد درحالیکه در دوران خدمتی دولت یازدهم، حدود 840هزار واحد تحویل و 820هزار واحد در این دولت سند گرفته و بدین ترتیب سهم دولت یازدهم 55 درصد از کل واحدهای افتتاح شده است.
گردش مالی مواد مخدر در دنیا چقدر است؟
مشکل یا مشکل ساز در دانشگاه ها است. افشار در همین راستا تصریح کرد: مراکز مشاوره موجود در دانشگاه ها اجرای این تفاهم نامه را برعهده گرفته اند ضمن اینکه بخش دیگری از این تفاهم نامه هم ناظر بر تربیت کادر متخصص است که براساس آن کادر متخصص پیشگیری از اعتیاد در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری توسط کارشناسان ستاد مبارزه با مواد مخدر آموزش های لازم را می بینند که از ابتدای شروع برنامه پنجم توسعه ...
جرقه اشتغال فارغ التحصیلان زده شد
آراس ، در حال حاضر نرخ مشارکت اقتصادی با رشد سه درصدی از 37 درصد به 40.4 درصد در سال جاری رسیده و جمعیت فعال به 26 میلیون و 370 هزار نفر افزایش یافته است. به گفته کارشناسان افزایش ورود متقاضیان به بازار کار نشان می دهد تمایل به یافتن کار بیشتر شده و مردم نسبت به زندگی امیدوارتر شده اند؛ به همین دلیل جویندگان کار با وسواس خاصی در جست وجوی شغل مورد نظر خود هستند. دولت در لایحه ...
تعطیلات نوروز فقط 4 روز
تاکید کرد: باید شهامتِ گرفتن این تصمیم را داشته باشیم، چون یکی از شاخص هایی که به توسعه کسب و کار، برقراری امنیت، توزیع ثروت در کشور و استفاده بهینه از فصول و زمان های مختلف کمک می کند، ساماندهی تعطیلات است. این موضوع در دنیا بسیار مهم است، چون تاثیر زیادی در اقتصاد و در اشتغال دارد. معاون گردشگری درباره تعداد روزهایی که برای تعطیلات زمستانی در نظر گرفته شده، اظهار کرد: اطلاع دقیقی ندارم ...
برآورد ارزش ذخایر معدنی کشور تا 1400 میلیارد دلار
به ثمر نشست و در سال های آتی نتیجه برنامه ریزی و اقدامات مدیریتی صورت گرفته در این بخش، تأثیر خود را بیشتر نشان خواهد داد. با این حال اوج عملکرد دولت در بخش معدن در سال 95 را باید در صادرات مواد معدنی جست وجو کرد که پیش بینی می شود تا پایان سال صادرات به رقم 5/5 میلیارد دلار برسد. همچنین میزان استخراج نیز نسبت به سال گذشته 11 درصد افزایش یافته است. میزان اکتشاف نیز از ابتدای سال جاری تا ابتدای ...
شوالیه های مرگ
به گزارش شفاف، و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می آورند، با بدن های تکه تکه، دست و پای سوخته، گوشت های پخته، استخوان های سیاه، چشم های از حدقه درآمده و شب، برای آنها، برای شوالیه های قدرتمند مرگ با خیال مرگ و کابوس آن می گذرد ... با آوازی غمناک، غمناک خروجی آن ... به گزارش شفاف، و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می آورند، با بدن های تکه تکه، دست و پای سوخته، گوشت های پخته، استخوان های سیاه، چشم های از حدقه درآمده و شب، برای آنها، برای شوالیه های قدرتمند مرگ با خیال مرگ و کابوس آن می گذرد ... با آوازی غمناک، غمناک خروجی آن روزها هم برای شناسندگان مرگ که در همسایگی مردگان تهرانی خانه دارند، مرگ بود؛ وقتی تن های سوخته و استخوان های جداشده آتش نشان های شهید را آوردند و گفتند: شناسایی کنید. آنها گفتند شناسایی کنید و آن 9 نفر دست به کار شدند؛ 9 پزشکِ پزشکی قانونی استان تهران که دو هفته نخوابیده بودند و حالا کم کم داشت آماده باش شبانه روزی شان تمام می شد. و چه چیز سخت تر از باز کردن لباس های آتش نشان هایی که هیچ ازشان نمانده بود؟ وقتی زیپ لباس هایشان را باز می کردیم، اسکلت ها و گوشت های پخته شان می ریخت. جمجمه هایشان هم کاملا از بین رفته بود ولی پودر نشده بود. یک سری دیگر هم از همان اول که آوردند، استخوان بودند. و چه چیز سهمناک تر از دیدن تن های تکه تکه آتش نشان های ناجی پلاسکو، بعد از آن همه سروصدا، بعد از شنیدن شیون تازه عروسان مردان آتش زده، بعد از آن همه عکسی که شاید کمترین شان، صورت گریان و تکیده مردی بود که جفتش، قُل همیشه یاورش، زیر خروارها خاک و آتش، خُرد شده بود. همین سختی ها هم بود که بغض 15ساله عباس ساداتیِ 50ساله را شکست؛ بغض او را که معاون سالن تشریح پزشکی قانونی تهران است و حالا چسبیده به دیوارهای سرد ساختمان قدیمی کهریزک، زیر آن نور سفید، وسط ویزور چشم های زن جوان کنجکاو تازه از راه رسیده، از روزهایی می گوید که شبانه روز آماده باش بود و وقتی یکی، یکی اجساد آتش نشان ها را برای شناسایی آوردند، اشک، گلوله سهمناکی شد که ریز ریز و پنهانی از چشم های دنیادیده اش به بیرون پرتاب شد. درست است که ما به این کار عادت کرده ایم ولی باز هم خیلی وقت ها موقع کار، احساساتی می شویم و گریه می کنیم. مثلا این حادثه پلاسکو خیلی ما را ناراحت کرد؛ اصلا قبل این که جسدها را ببینیم، اشک ما را درآورده بود. نمی دانم چه مظلومیتی در این بچه ها بود که قبل از این که بدن هایشان پیدا شود، اشک همه را درآورد؛ شاید مظلوم بودنشان و این که از قشر ضعیفند و همیشه با مردمند. حادثه حله و قطار هم ما را بسیار ناراحت کرد. عباس ساداتی یکی از قدیمی ترین هاست؛ یکی از شناخته شده ترین پزشکان سالن تشریح، آن جا که به قول خودش، هر روز کالبد دست کم 30 مرده را می گشایند، در جست وجوی یافتن حقیقت، برای زبانِ دفاع شدنِ بی زبان های دست از دنیاکوتاه. آن روزهایی هم که آتش نشان های معروف تهرانی را می آوردند تا نامشان مشخص شود و هویتشان، دکتر ساداتی مثل همیشه خط مقدم بود، با بغضی سنگین در گلو و زبانی آرام بخش برای هشت دکتر سالن تشریح و تکنیسین های سالن که خودشان به آنها پروسکتور می گویند. چند روز اول منتظر بودیم که جسدی نیاوردند. بعد از آن من یک شب این جا کشیک بودم که یک نفر را آوردند و خود بازپرس کشیک هم آمده بود. موقعی که آمد، داشت تلوتلو می خورد. می گفت چند روز است که نخوابیده ام ولی می خواهم ببینم زمان مرگ این فرد کِی بوده است. اجساد اولیه ای که آوردند همان هایی بودند که می گفتند در موتورخانه گیر کرده بودند. درست است؟ درباره زمان مرگ آنها حرف و حدیث های زیادی بود. بله، اما زمان مرگ با همان زمان وقوع حادثه جور درمی آمد، چون فاسد شده بودند. آنها همان روز اول فوت کرده بودند. یک وقت سنگ به سر آدم می خورد و درجا می میرد، یک وقت زلزله می آید و زیر آوار، جایی هست که بتواند پناه بگیرد و برای یکی، دو ساعت زنده باشد ولی در مورد پلاسکو، بعضی از این افراد جا در جا مرده بودند و بعضی دیگر هم که جا در جا نمرده بودند، بعد از چند ساعت فوت کردند، در همان روز حادثه؛ یعنی این طور نبود که دو، سه روز کسی زنده مانده باشد. ما اجساد را دیدیم، آنها فساد نعشی داشتند و بررسی هایمان نشان داد که روز حادثه فوت کرده بودند. ساعت مرگشان دقیقا به همان روز می خورد. بقیه را هم که روزهای بعد آوردند، بدنشان متلاشی شده بود و از آنها دی ان ای گرفتیم. آمار فوت شده ها هم همانی بود که مراجع قضائی اعلام کردند. نفر آخری را هم که آوردند و گفتند کارگر بوده، من خودم دیدم، اعضای بدنش کاملا متلاشی شده بود. و غم یادآوری، لبخند گشاده و ملایم ساداتی را چنگ می زند و قورت می دهد: تمام فیلم های پلاسکو را در تلفن همراهم ذخیره کرده بودم؛ آن آتش نشانی که در پنجره بود، نتوانسته بود وارد سبد نجات شود و فوت کرد. جمجمه او شکسته بود و ما سرش را دوباره درست کردیم. فیلم او را در گوشی ام داشتم، می گفتند یکی، دو ماه مانده بود تا خدمتش تمام شود، خب، این برای ما خیلی ناراحت کننده بود. مرده ها نقش اول زندگی دکتر ساداتی اند؛ زندگی کسی که از نگهبان های ساختمان پزشکی قانونی در کهریزک که بامعنا به بهشت زهرا چسبیده است تا منشی ها و حراست و تکنیسین ها، او را زبان گویای تاریخ پزشکی قانونی می دانند. حالا هم او که در یک صبح سرد و بعد از یک شب تا صبح شیفت، نشسته در اتاقش و با صورتی خندان و بشاش، از روزهای پرتلاطم حادثه پلاسکو می گوید، اشاره اش مدام به نقش مرده ها در زندگی اش است، در کارش و روحیه اش: خب، لحظاتی هست که کم می آورم و حتی می زنم زیر گریه. مثلا در قضیه حادثه حله باز توانستم خودم را جمع و جور کنم با این که حدود 40–50 نفر را این جا آوردند که بدن هایشان متلاشی شده بود، ولی در حادثه پلاسکو گریه کردم، به نظرم این آتش نشان ها هیچ فرقی با شهدای غواص ندارند با این فرق که شهدای غواص می دانستند که دارند به سمت شهادت می روند ولی این بنده خداها نمی دانستند که قرار است بمیرند و آن روز با بقیه روزها فرق می کند. آنها بیرون آمده بودند و باز به داخل ساختمان رفتند تا مردم را نجات دهند. بعد از پلاسکو، من خودم را بارها جای خانواده های آتش نشانان قرار می دادم و گریه می کردم تا خودم را خالی کنم. من خانواده های آنها را می دیدم که برگه به دست در راهروهای این جا می رفتند و می آمدند و گریه می کردند. گریه خیلی خوب است، خیلی بد است که می گویند مردها نباید گریه کنند، آدم هایی که گریه نمی کنند، یک دفعه می ترکند. و اینجاست که زنگ قدیمی تلفن اتاق رنگ و رورفته معاون سالن تشریح، حس او را به هم می ریزد؛ صحبت از یک جسد یخ زده است، جسدی که آن را از خارج کشور آورده اند و گذاشته اند بدنش نرم و جواز برایش صادر شود و حالا این دکتر ساداتی است که باید مهر دفن شدن او را برای زیر خاک منتظر پذیرنده گورستان بزند پایین پرونده اش. جواز مرگ صادرکردن برای مرده ها سال هاست در سرنوشت اوست؛ مثل سرنوشت محمدجواد هدایت شده ، رئیس تالار تشریح پزشکی قانونی که وقتی پیراهن سفید دکتری اش را می پوشد و جا می گیرد پشت میز رنگ و رورفته اتاقش، دستی به چال چونه ته ریش دارش می کشد و حرف هایش را مثل معاونش از پلاسکو شروع می کند؛ از آن روزها که سخت ترین شدند در یادش برای سال های سال. اولین آتش نشانی که آمد از بیمارستان مطهری به این جا منتقل شد و قابل شناسایی بود؛ چون چهره اش سالم مانده بود. هر چه یافتن پیکرها با تأخیر اتفاق افتاد، شناسایی از طریق چهره ها سخت تر شد. شناختن کسانی که در روزهای اول از زیر آوار پیدا شدند، از چهره راحت تر بود ولی بعد از آن به دلیل حجم آوار و میزان حرارت، دیگر پیکرها از روی ظاهر قابل شناسایی نبودند. البته متعلقاتی اطرافشان بود ولی مشخص نبود که مال آن شخص باشد. با آن وضعیت، ما برای این که ضریب اطمینان را بالا ببریم، آزمایش دی ان ای انجام دادیم. نکته مهمی که وجود دارد این است که در این حوادث دسته جمعی، حضور پزشکی قانونی در صحنه الزامی است؛ در صورتی که در مدیریت بحران ما چندان نقش پزشکی قانونی را در آن مرحله پررنگ نمی بینند، یعنی فکر می کنند که خب ما پیکرها را پیدا می کنیم و بعد می فرستیم که شما بقیه کارها را انجام دهید. آمار جانباخته ها همانی بود که اعلام شد؟ بله، 16 آتش نشان بودند که شناسایی شدند؛ 5 تا هم جانباخته غیرآتش نشان؛ کلا 21 نفر. هنوز هم از بین نخاله ها قطعات و تکه های اجساد را برای شما می فرستند؟ بله، برای ما می فرستند و ما هم می فرستیم آزمایش ژنتیک، هنوز جواب قطعی به دست ما نرسیده است. آمار ما همان آمار قبلی است. یعنی در نخاله ها کسی پیدا نشده است؟ مثلا آن نگهبان؟ آن نگهبان، پنجمی بود که پیدا کردند. مابقی که برای ما فرستادند، قطعات استخوان کوچک و بزرگ بود که هنوز جواب قطعی آنها نیامده است. از نگهبان هم قطعاتی از بدنش به این جا آمد؟ یک پیکر نیمه کامل بود، با آزمایش ژنتیک تطبیق دادیم و احراز هویت قطعی انجام شد. آن روزها همه پزشکان و تکنیسین های پزشکی قانونی استان تهران در ساختمان کهریزک هر دقیقه منتظر بودند که کسی را بیاورند برای شناسایی، تا جوابی داشته باشند برای گفتن به خانواده های چشم انتظارشان؛ محبوبه عسگری 42ساله، زن تر و فرز و باتجربه کادر پزشکی هم یکی از آنها بود. او یکی از سه زنی است که در کادر پزشکان پزشکی قانونی کار می کند و حالا با ناخن های لاک زده و صورتی ریز و قشنگ و با پلک هایی که خستگی شیفت از شب تا صبح دیروز، آنها را با شیب ملایمی روی حدقه هایش چشمش انداخته، از نیمه دوم امسال می گوید که یکی از سخت ترین تجربه های کاری اش بود؛ نمونه اش همین حادثه پلاسکو. او یکی از شناسندگان آتش نشان های شهید و سوخته بود. مرگ آتش نشان ها خیلی ها را جریحه دار کرد، همه آماده باش بودند. در سالن تشریح بالای سر آنها بودم و با همکارانم، جواز دفن می دادیم، خیلی تأسف آور بود. لباس های آتش نشان ها نسوخته بود ولی وقتی آنها را باز می کردیم، فکر می کردیم که جسد سالم است، در حالی که کامل از بین رفته بود، برخی تبدیل به استخوان شده بود. و حال و روز او هم آن روزها مثل بیشتر همکارهایش بود. خب خیلی تأثیر منفی روی ما می گذاشت، خیلی متأثر می شدم اما با دقت هر چه تمام تر، برای تعیین دی ان ای، کارشان را انجام دادیم، فرستادیم برای بخش دی ان ای، پیگیری های لازم انجام شد، کالبدشکافی خوب انجام شد و حنجره ها را خوب نگاه کردیم آنهایی که عضله مانده بود و استخوان هایی که سالم بود به دی ان ای فرستادیم. به هر حال مردم منتظر بودند و چشمشان به نظر ما. این که آن روزها می گفتند بدن هایشان به پودر تبدیل شده بود، درست نبود؟ نه پودر نشده بودند ولی بعضی استخوان ها به طور شدیدی از بین رفته بود به طوری که فقط قسمت هایی از استخوان مانده بود. برای بعضی دیگر هم حرارت زیاد، باعث شده بود فساد اتفاق بیفتد. مهم ترین فاکتور فساد جسد، حرارت بالاست، چون حرارت محیط بالا بود، میکروب هایی که باعث فساد می شوند، در داخل ریه و روده بزرگ هستند و شروع به فعالیت می کنند. در روز تشییع جنازه، حستان چطور بود، وقتی دیدی که آن جمعیت زیاد به بدرقه آنها آمده بودند. آن روز این جا غم عجیبی داشت. اسامی شان را که اعلام می کردند، مدام با خودم می گفتم اینها را از زیر دست ما با آن وضعیت بردند، آنها را ما شناسایی کردیم، من همه شان را دیدم. و دنبال حرف های محبوبه عسگری را نیکو دهقانی زاده ، دیگر پزشک زنی که جزو اصلی ترین شناسندگان اجساد در پزشکی قانونی است، پی می گیرد؛ زنی با صورتی تپل، چشم هایی روشن و با تجربه و صدایی نازک که حس، اولین نکته بیرونی آن است. او تازه از سالن تشریح آمده با دستکشی سفید روی دست های گوشتالو و ماسکی سفیدتر که به اعتقاد همکارهایش عبور می دهد میکروب هایی را که باید سدشان شود؛ تا بیاید دستکش ها را دربیاورد و امضاهای لازم را برای اجساد تر و تازه امروز بنشاند پایین پرونده های سبز، فرصت، خودش را نشان می دهد برای حرف زدن درباره آن روزهای خون و آتش: من جزو کسانی بودم که آن روزها از این ماجرا خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم؛ خیلی، خیلی، خیلی. واقعا خیلی. این ماجرا خیلی فرق می کرد. یادم است سقوط هواپیمای آنتونوف که اتفاق افتاد هم همین حال را داشتم. همه جسدهایی را که بررسی می کردم، با خودم می گفتم که خب هر کدام اینها عازم جایی بوده اند و حالا این جا خوابیده اند؛ مدام گریه می کردم. برای پلاسکو هم در خود سالن تشریح گریه می کردم. همکارها خودشان را کنترل می کردند ولی من همین طور کار می کردم و حین کار گریه می کردم. موقع در سالن تشریح کارکردن، وقتی بدانی که آن ماجرا یک اتفاق بولد است، خب برایت خیلی تأثیرگذار است. در آن چند روز عکس هایشان را دیده بودیم و وقتی آنها را برای شناسایی آوردند، خیلی سخت بود، واقعا سخت بود. وقتی جسد به سالن تشریح می آید، نباید وارد حواشی آن بشوی، این که بستگانش چه کسانی بوده و چه اتفاقی افتاده است، وگرنه خیلی اذیت می شوی. روز تشییع آتش نشان ها این حس را داشتم که اینهایی که با آن شکوه روی دست مردم تشییع می شدند، ما بالای سرشان بودیم و تشخیص شان دادیم. خیلی حس عجیبی بود. اما مرگ، چطور خودش را به آنها نشان می دهد، وقتی که هر روز. . . گرداگرد آنها را مردگانی زیبا فراگرفته اند آنها 9 نفرند؛ با حدود 20 نفر دستیار که مسئول اصلی شکافتن بدن مرده هایند؛ با گله ای همیشگی که چرا همه فکر می کنند ما بدن های اجساد را تکه و پاره می کنیم؟ آنها 9 نفرند با ماهی حدود سه تا چهار میلیون حقوق و یک دنیا سختی؛ 9 نفر و دستیارانی که در طول سال، 10 تا 11 هزار جسد، ماهانه بین 900 تا 1000 و روزانه بین 30 تا 35 جسد را در سالن تشریح پزشکی قانونی تهران بررسی می کنند. هیچ کدام از پزشکان پزشکی قانونی را سرنوشت به سالن تشریح نکشاند؛ همه شان انتخاب کردند. مثل دکتر ساداتی که هر چند عجیب ولی انتخابش درنهایت کارکردن با مرده ها شد: این را شنیده اید که می گویند هر کس از چیزی بدش بیاید، ناخودآگاه به سمتش می رود؟ من بچه که بودم و حتی بزرگتر که شدم، مدرسه ام را یک بار به این دلیل که کنار بیمارستان بود، عوض کردم؛ یک بار به این دلیل که کنار قبرستان بود و جالب است که اگر یک بار در خیابانی بودم که تابوت و جنازه ای را از آن می بردند، من دیگر از آن خیابان رد نمی شدم. اما زندگی هر روز، مرحله ای را جلوی پای آدم ها می گذارد که خودشان فکرش را هم نمی کنند. در زمان پزشکی عمومی، با وجود همه اینها باز هم وقتی یک جسد را در بیمارستان می دیدم، خیلی کمتر تحت تأثیر قرار می گرفتم تا مثلا وقتی در قبرستان می دیدم که تابوتی را می بردند، حسش کاملا متفاوت بود ولی وقتی وارد پزشکی قانونی شدم، همان ماه اول وارد تالار تشریح شدم. جسد هم انواع و اقسام داشت؛ یک وقت هایی جسد تر و تمیز است، ولی جسد فاسد، جسدی که زیر خاک بوده آن را درآورده اند و برخورد خانواده ها و مسائل احساسی هم مطرح بود؛ اینها مسائلی بود که اوایلش روبه رو شدن با آنها سخت بود و کم کم به آن خو گرفتم. او یادش می آید آن اول که در تالار تشریح پارک شهر کار می کرد، همکار آذری زبانش همیشه حرف شیرینی به او می زد: او به من می گفت دکتر ساداتی از مرده ها نترس، از زنده ها بترس؛ می گفت امروز داشتم می آمدم در اتوبوس مردم داشتند من را له می کردند، این مرده ها که کاری به کار ما ندارند. این جمله او برای من قشنگ بود، دیدم واقعا راست می گوید و مرده هایی که ما با آنها کار می کنیم، بی ضررترین و بی خطرترین آدم ها هستند ولی به هر حال این کار سخت است، آلودگی و بیماری دارد ولی باز هم بیماری هایی که از طرف آدم های زنده ما را تهدید می کند، خطرشان خیلی بیشتر از این مرده های بی آزار است. منظور از بیماری ها، اچ آی وی و هپاتیت و سل ریوی است، کافی است زمان خونگیری سوزن به دست ما فرو برود، این موضوع ما را خیلی تهدید می کند. همه اش اما این انواع و اقسام بیماری ها نیست؛ ساداتی از تجربه هایی می گوید که در این سال ها، زندگی او را پر و پرتر کرده است؛ تجربه هایی خاص از مرگ: فقط این حوادث جمعی نیستند که ما را ناراحت می کنند؛ مثلا من معمولا شب های سال تحویل این جا کشیک هستم. آن لحظه ای که عید می شود و مثلا پدری می آید که نیم ساعت پیش بچه هایش تصادف کرده اند و دو سه تایی با هم مرده اند، نمی توانید تصورش را کنید که چقدر برای ما سخت است. همین الان هم که دارم درباره اش صحبت می کنم، بغض کرده ام یا مثلا نیم ساعت مانده به سال تحویل، جسد یک پیک موتوری را می آورند که چیزی را جایی می برده تا خرج زن و بچه اش را دربیاورد و حالا با مغز ترکیده در تصادف، او را برای شناسایی می آورند؛ خب اینها ما را خیلی اذیت می کند. و راست می گوید، بغض مانعی می شود برای ادامه دادن. یا مثلا صبح های زود می آییم و می بینیم که یک کارگر شهرداری یا سوپوری را که در خیابان ها کار می کنند با همان لباس کارشان آورده اند، چون در خیابان ماشین به آنها زده و کشته شده اند. کلا سوپورها به دلیل این که لباس شبرنگ تنشان است، کمتر دقت می کنند و فکر می کنند راننده ها آنها را می بینند ولی راننده ها خیلی راحت آنها را می زنند. خیلی وقت ها صبح ها در راه سازمان، ما آنها را می بینیم که خیابان ها را تمیز می کنند و بعد دو ساعت می بینیم که جسدشان را با همان لباس کارشان آورده اند. خب اینها ما را ناراحت می کند. کاش به آنها آموزشی داده شود، چون خیلی بی محابا در خیابان کار می کنند. این حرف همه کسانی است که در سالن تشریح پزشکی قانونی کار می کنند؛ نگاه مردم به آنها، ترسشان، کلیشه های معمولی که سال هاست با آنها دست به گریبانند و احتیاط های افراطی که سبک زندگی شان شده؛ محبوبه عسگری ، یکی از سه پزشک زن سالن تشریح هم سال هاست درگیر این حرف هاست. مردم از ما می پرسند از مرده ها نمی ترسید؟ نام پزشکی قانونی که می آید، همه فکر می کنند یک جسد روی دست ماست. اما واقعیت این نیست، من کمیسیون پزشکی برای قصور پزشکی می روم، فوت هایی که در بیمارستان ها رخ می دهد یا درصد ارش و دیه که انجام می شود، آن جا دیگر مرده ای وجود ندارد. به عنوان پزشک جنایی و قتل اگر باشد، سر صحنه فوت می رویم، این جا موارد خاصی می آورند، گلوله خوردگی و چاقوخوردگی یا در مراکز نگهداری می شوند یا از سالمندان و... علت فوت آنها را هم تعیین می کنیم. 5 درصد کار پزشکی قانونی تشریح است. اگر بروید در معاینات، آنها اصلا تشریح نمی بینند، ارش و دیه می بینند، کسی که در کمیسیون کار می کنند، اصلا جسد نمی بیند. شما این جا فقط روی زنان کار می کنید؟ نه؛ در سالن تشریح من فقط روی زن ها کار نمی کنم. مردها هم خانم ها را می بینند ولی اگر خانم جوان باشد، ممکن است خانم ها ببینند، باید نمونه برداری از واژن انجام شود. تعداد زنانی که این جا می آورند نسبت به مردان کمتر است؟ مردان بیشتر هستند چون حادثه کار بیشتر برای مردان است. اوردوز بیشتر مربوط به آقایان است یا سکته های قلبی. خودکشی های اگرسیو، بیشتر برای مردهاست و.... خیلی ها ممکن است تا متوجه شوند شغل تان این است، فکر کنند که تأثیر این کار روی زندگی شما چه می تواند باشد؟ من بابت هر یک موردی که می بینم ناراحت می شوم مثلا جوانها را که می بینم، قتل و گلوله ای. نگرانی در من ایجاد می شود، اما این که هیچ حقی ضایع نشود، قتلی صورت گرفته، وضعیتی ایجاد شده، این که این قتل بوده یا خودکشی و... برای من مهم است که حقش ضایع نشود. وقتی استراحت می کنم یا در خواب، می فهمم که این کار رویم تأثیر می گذارد، در خانه که به این مسأله فکر می کنم، احساس می کنم چه تصادف سختی بود یا مثلا در برنامه های تلگرام می بینم، کسی که خودکشی کرده، همه ابراز تأسف می کنند، من آن روز آن جسد را دیده ام اما نمی توانم حرف بزنم، چون اینها اسرار پزشکی به شمار می رود. در خانه هم کسی از من سوالی نمی پرسد، عادتشان دادم. امروز چند تا جسد دیده اید؟ من دیشب کشیک بودم، امروز از ساعت 6:30 تا 8، 10 تا جسد دیدم. دیروز هم سر یک صحنه احتمال قتل رفتم، هم بیمارستان رفتم و هم خانه رفتم صحنه دیدم، نمونه های بیمارستان را هم دیدم، یک سری موارد در خیابان آمده بودند، مجهول الهویه آورده بودند، آن را هم دیدم. بررسی هر جسد حدودا چقدر طول می کشد تا کار تمام شود؟ بستگی به کیس دارد، اگر مورد جراحی باشد، ممکن است یک ساعت هم طول بکشد، اگر گلوله خورده باشد باید سر تا پایش را عکس بگیرم که ببینم آثار گلوله وجود دارد یا ندارد. و در میان همه این تجربه های معمول، دیدن کدام مرده برای آنها خاص تر از همیشه بوده است؟ چرا که... مرگ، مسخی است دردناک در کوچه های شایعه برای من دیدن جسد یک بچه بسیار سخت است. بارها شده که حتی گریه کرده ام و هیچ وقت برایم عادی نمی شود. مرگ هیچ وقت برای ما عادی نمی شود، درست است که کارمان است ولی نه، آن ترومایی که باید در روح و روان و جسم ما بگذارد، می گذارد. آن حالت محتاط بودن و... را در ما ایجاد می کند؛ مثلا من همیشه نگرانم که برای اطرافیانم و فرزندانم نگرانم. اینها حرف های نیکو دهقانی زاده است؛ دیگر پزشکی که می نشیند به گفتن خاطره های جور و واجورش در این سال های گشایندگی کالبد. مثلا یک پرونده داشتم، موقعی که یزد کار می کردم. از طبس پزشکمان زنگ زد گفت جسدی در خیابان افتاده بوده، تصادفی و له و لورده، گفت خانم دکتر جوازش را بدهم؟ من همیشه در ذهنم این بود که باید به این نوع جسدها خیلی حواست جمع باشد چون ممکن است او را به قتل رسانده و برای اختفای موضوع، او را به حالت تصادف در خیابان رها کرده باشند. خلاصه به دکتر گفتم ببین اگر علایم زمان حیات دارد و واقعا تصادفی است، جوازش را بده، اگرنه به هیچ وجه. گفت دادستان خیلی اصرار دارد که جوازش را صادر کنیم، خلاصه فردایش جسد را فرستادند مرکز و رفتم بررسی کردم، هیچی از جسد نمانده بود یعنی نمی شد فهمید سرش کجاست و تنش کجا، به همکارها هم گفتم و آنها گفتند تصادفی است. بعدش به پروسکتورمان که جسد را باز می کند، گفتم پشتش سه تا سوراخ کوچک است، گفتم پشتش را باز کن، سوآپ زدیم دیدیم رفت تا قفسه سینه، گفتم وای خاک عالم، یک وقت این گلوله نباشد؟ بعدش فرستادیمش رادیولوژی، دیدیم گلوله است. بعدش همکارم گفت واقعا که تو شوالیه ای، چطوری فهمیدی؟ اینها ولی همه خاطره های خاص نیستند؛ جالب ترین خاطره ها را شاید دکتر ساداتی، معاون سالن تشریح می گوید با آن شوقی که برای گفتن و گفتن دارد: اجساد هنرمندان و ورزشکاران بارها شده که به این جا منتقل شده؛ مثلا اولادی و خدابیامرز هادی نوروزی را که بازیکنان پرسپولس بودند، برای کالبدشکافی این جا آوردند. من پرسپولیس دوآتشه ام، خودم بالای سر اولادی بودم موقع کالبدشکافی. روزی هم که هادی نوروزی فوت کرد، من شیفت بودم، زنگ زدم به بچه ها گفتم برای هادی خیلی مواظب باشند. مثلا همین اولادی را خودم کالبدگشایی کردم. بچه مازندران بود و من هم بچه مازندرانم و وقتی دیدم پدرش در برنامه 90 صحبت و گریه می کرد، یک ساعت گریه کردم. ما خیلی از این هنرمندان را می شناسیم و اجسادشان را می آورند و ما بررسی شان می کنیم. و حالا نوبت گفتن از تلخ ترین خاطره است: ما این جا همکاری داشتیم که پنجشنبه ها می آمد و به ما کمک می کرد. یک روز صبح که آمدم سر کار، دیدم یک پرونده ای آمده و اسم همین آقا که همکارمان بود روی آن است، به خودم گفتم حتما اشتباه است یا اسمش شبیه همکارمان است ولی بعد یکی از همکارها گفت که همان است و دستور قضائی بر کالبدگشایی بود. هیچ کس حاضر نبود که کار را انجام دهد، خلاصه همه کنار کشیدند و رئیس تالار گفت دکتر ساداتی شما سابقه ات از همه بیشتر است، شما زحمت را بکش. دلیل مرگش عارضه قلبی بود و خب آن روز خیلی به من سخت گذشت. این روز و شب های سخت اما کم نیستند: شب هایی که این جا کشیک هستیم، صبح ساعت 6 که از خواب بیدار می شویم، وارد سالنی می شویم که حدود 30 جسد را کنار هم خوابانده اند؛ شما حساب کن بیشتر صبح های ما این طوری شروع می شود. این اجساد هم انواع و اقسام دارند؛ مثلا یکی را می بینی با کت و شلوار و کراوات روی تخت است، بعد می بینیم که مثلا با کیف سامسونت در فرودگاه بوده و داشته می رفته خارج کشور اما سکته کرده و مرده است. این جا به ما آموخته است که زندگی واقعا همین است؛ طرف با کت و شلوار و آمال و آرزو دارد می رود مثلا سواحل بارسلونا، یک دفعه سر از پزشکی قانونی درمی آورد یا مثلا یک بار استاد دانشگاه خودمان را که 70سالش بود در سالن تشریح دیدیم و یکی، دو نفر از پزشکانمان تا ظهر در شوک بودند. و آخرین حرف ها از زبان محمدجواد هدایت شده ، رئیس تالار تشریح است. او از اجساد مجهول الهویه می گوید و مومیایی کردن بعضی از آنها. تعداد اجساد مجهول الهویه زیاد است؟ تعدادشان خیلی زیاد نیست. شاید در روز، متوسط دو تا سه نفر باشند که ممکن است فردی در اماکن عمومی فوت کرده باشد و کارت هویت همراهش نباشد. این جا کاری که انجام می شود عکس و فیلم گرفته می شود. با هماهنگی با پلیس آگاهی داریم این عکس ها را در اختیار آنها قرار می دهیم. کسی که گمشده ای دارد، اول به پلیس مراجعه می کند. پزشکی قانونی روالش این است که اگر بخواهد عکس های ما را ببیند باید از مراجع انتظامی و قضائی نامه ای داشته باشند. به همین دلیل افراد ابتدا به کلانتری و آگاهی مراجعه کنند و آن جا عکس ها را به خانواده نشان می دهند و بعد ما در جریان قرار می گیریم. با این روند، 90 درصد افراد مجهول الهویه هویت دار می شوند. آنهایی که نمی شوند، با هماهنگی قوه قضائیه دفن می شوند، البته اینها طی یکی، دو ماه شناسایی می شوند. در ماه مشخص است که چه تعداد اصلا شناسایی نمی شوند؟ شاید زیر 10 نفر باشند. جای خاصی این اجساد را دفن می کنند؟ احتمالا؛ ما در تهران این اجساد را به بهشت زهرا منتقل می کنیم. چون به هرحال هم سردخانه ما محدودیت دارد و هم این که جسد بعد از مدتی فاسد می شود. سردخانه نقش کُند کردن فساد جسد را دارد نه متوقف کردن آن. جسدی که سه روزه فاسد می شود، در سردخانه دو هفته ای فاسد می شود. ما نمونه برداری و مستندسازی می کنیم. بعد از دستور قضائی جسد دفن می شود، مثلا بعد از 6 ماه اگر خانواده آمدند، ما با نمونه برداری که کردیم، مطابقت می دهیم و به این ترتیب جسد هویت دار می شود. درخواست مومیایی کردن جسد هم می شود؟ معمولا از طرف چه کسانی و چقدر هزینه اش می شود؟ مومیایی کردن اجساد، برای اجسادی است که از کشور خارج می شوند، چون اینها باید در هواپیما قرار گیرند. دلیل این کار هم جلوگیری از فاسد شدن جسد و انتقال بیماری است. این کار را ما با درخواست اولیای دم با مواد تثبیت کننده ای انجام می دهیم که مانع از فساد جسد می شود. چون به هرحال این جسد قرار است در بار مسافر و داخل هواپیما قرار گیرد، هزینه آن هم براساس تعرفه های دولتی که مصوب قوه قضائیه است، تعیین می شود. هزینه آن چقدر است؟ الان فکر می کنم حدود دو میلیون تومان است. درِ بزرگ و سفید پزشکی قانونی نزدیک ظهر بسته می شود؛ با سروصدایی که به صدای خودرو بزرگ حمل اجساد درمی آمیزد، خودرو بزرگی که بدن های امروز را آورده برای پزشک های منتظر تا شناسایی شوند، دلیل مرگشان مشخص شود و... و آنها زبانی بشوند برای بی زبان ها، در برزخ مرده ها. مهمترین نکات حرف های پزشکان تالار تشریح به گفته این پزشکان بیشتر پیکرهای آتش نشانان حادثه پلاسکو به کلی از بین رفته و از آنها تنها قطعاتی باقی مانده بود پزشکان سالن تشریح پزشکی قانونی می گویند همه زیرآوارماندگان حادثه پلاسکو همان روز اول جانشان را از دست داده بودند در طول سال، 10 هزار تا 11 هزار جسد، ماهانه بین 900 تا 1000 و روزانه بین 30 تا 35 جسد برای بررسی به سالن تشریح پزشکی قانونی تهران می آیند در حال حاضر در پزشکی قانونی استان تهران 9 پزشک، مسئول شناسایی و تشخیص علت مرگ اجسادند از این 9 پزشک، 6 نفر مرد و 3 نفر زن هستند پزشکان پزشکی قانونی هرماه بین سه تا چهار میلیون تومان حقوق می گیرند بر اساس عرف پزشکی قانونی، حوادثی که بالای 12 کشته داشته باشند، حوادث بحرانی اند هرماه حدود 10 جسد مجهول الهویه وارد سالن تشریح پزشکی قانونی تهران می شوند معمولا هویت 90 درصد اجساد مجهول الهویه تهرانی مشخص می شود هزینه مومیایی کردن اجساد برای خروج از کشور دو میلیون تومان است منبع:روزنامه ی شهروند ...
درد پشت اتاق های خالی از تجهیزات پزشکی بیمارستان ها
اضافی می آوریم. درحال حاضر، تهیه یک استنت قلبی که برای بازکردن رگ قلب بیماران استفاده می شود، نیازمند حدود 25 میلیون تومان هزینه بوده و تأمین کردن آن، بسیار برایمان دشوار شده است. ایمانیه می گوید که این مشکلات تنها مربوط به فارس نیست و دربسیاری از استان های دیگر کشور این مشکل وجود دارد و باید برطرف شود. دولت مشکلش را حل کند عضو هیأت رئیسه مجلس، دولت را مسئول حل مشکل بدهی بیمه ها ...
گزینه تروریستهای داعش؛ تسلیم یا مرگ
مناطق اطراف آن از جمله محورهای درگیری نیروهای عراقی است. حرکت خودروهای نیروهای عراقی به طرف محله الدواسه برای تقویت حضور خود در این منطقه و ایجاد موانع در خط درگیری با تروریستها داعش ادامه دارد. با این عملیات در حال حاضر نیروهای عراقی حدود 50 درصد ساحل غربی موصل را به کنترل خود درآورده اند. دانلود دانلود تصویر تسلط نیروهای پلیس فدرال عراق بر شماری از مناطق و ساختمان ...
امضای تفاهم نامه 3 جانبه محیط زیست، وزارت اقتصاد و دفاتر پیشخوان دولت/ نیمه خرداد 96 تمام مجوزهای محیط ...
به گزارش خبرگزاری برنا ، سید محمد مجابی، معاون توسعه مدیریت، حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه امضاء تفاهم نامه 3 جانبه این سازمان با وزارت اقتصاد و دفاتر پیشخوان دولت در راستای اجرای دولت الکترونیک بسیار با اهمیت است، گفت: به لحاظ حقوق شهروندی و منشور حقوق شهروندی باید در حوزه کار کارمندی، شفاف سازی و ایجاد امکان پیگیری وجود دارد و نخستین اثر چنین اقدامی همین شفاف سازی است ...
حقوق پنج تا شش میلیون تومانی نمایندگان مجلس
تومانی و بالاتر بودیم. رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: این پرداخت ها باعث ورود مجلس به ماجرا شد و در راستای ساماندهی این حقوق ها و پرداخت ها که عدد و رقم آن مشخص نبود، اقدام کرد که کمیسیون تلفیق برنامه ششم توسعه چارچوب حقوق ها را مشخص و معین کرد. پورابراهیمی با بیان اینکه بر اساس ماده 38 قانون برنامه توسعه ششم کشورحداکثر حقوقها بین 10 تا 12 میلیون تومان تعیین شد، گفت: همچنین برای افرادی ...
نصب یک هزار و 880 دوربین برای 340 هزار کیلومتر راه شریانی / ضرورت هوشمندسازی کنترل تخلفات در جاده ها
اعمال قانون مدرن را افزایش دهیم، بدون هوشمند کردن جاده ها و استفاده از تجهیرات مدرن نمی توان 30 میلیون وسیله نقله را کنترل کرد. آخوندی گفت: 75 درصد از کل حمل و نقل کشور در 34 هزار کیلومتر شریان اصلی رخ می دهد و هوشمند سازی در این معابر انجام می شود. یکپارچه سازی مدیریت درون شهری و برون شهری و توسعه پاسگاه های مدرن راه و راهداری از برنامه های آتی مشترک این وزارتخانه و پلیس است و در آینده ...
موسسات آموزشی حوزه پزشکی مورد اعتباربخشی ملی قرار گرفته اند
از محیط دریافت می کنیم حاکی از تاثیر این برنامه ها در توجه مسئولین دانشگاهها به حوزه آموزش و مباحث مربوط به این حوزه است. معاون آموزشی وزارت بهداشت خاطرنشان کرد: با آغاز طرح اعتباربخشی بیمارستان های آموزشی نقش مسئولین آموزش در این بیمارستان ها بسیار بارزتر شده و زمینه ای فراهم آمده به ارتقای آموزش در این بیمارستان ها توجه ویژه ای گردد. وی هدف از اعتباربخشی موسسات آموزشی و ...
شناسایی 8 هزار نقطه حادثه خیز در جاده های کشور/ تعهدات مسکن مهر را انجام می دهیم
به گزارش گروه جامعه خبرگزاری میزان، عباس آخوندی در حاشیه دومین روز دوازدهمین همایش سراسری رؤسا و مدیران پلیس راهور گفت: 1880 دوربین برای 34 هزار کیلومتر شریان اصلی که 75 درصد ترافیک ایران را شامل می شوند درنظر گرفته شده است که 600 دستگاه فعال شده و امیدواریم تا پایان سال آینده بقیه دوربین ها نیز نصب و فعال شوند. وی در خصوص فعال بودن دوربین ها اعلام کرد: این دوربین ها کاملاً به مرکز ...
روزگار آقای نجومی بگیر چگونه می گذرد؟+ تصاویر
جایگاه به دلیل افشا و انتشارفیشهای حقوقی نجومی وی ناگزیر به ترک این سمت شد! براساس اخبار منتشره صفدر حسینی در ریاست صندوق توسعه ملی طبق اسناد و مدارک از فروردین تا اسفند سال 94 به طور میانگین، 57 میلیون و 400 هزار تومان بابت حقوق آن هم فقط از این صندوق دریافت کرد. به عبارت دیگر حسینی در سال گذشته جمعاً حدود 686 میلیون تومان بابت حقوق از صندوق توسعه ملی گرفت و مزایای عجیبی در فیش ...
نفت در چراغ جادو
موزه در نظر گرفته شده است که سالن اصلی موزه در مجموعه بی بیان، مراحل مرمت و بازسازی خود را سپری می کند. چشمه های نفتی که به صورت طبیعی از دل زمین می جوشد، کارخانه تقطیر، نیروگاه برق تمبی، واحد بهره برداری نمره 9 و چاه شماره یک از جمله این پنج موقعیت به شمار می روند. در ادامه این روند، وزارت نفت در تلاش است با مشاور موزه علوم و فناوری تهران، مطالعات خود را به اتمام رسانده و به ...
اختصاص 3 درصد قراردادهای نفتی به محیط زیست
محیط زیست و آب از محورهای اصلی است اظهار کرد: در برنامه ششم توسعه و بودجه سال 96 به موضوع محیط زیست توجه شده است. در حال حاضر نیز همگرایی خوبی در دولت برای رفع مشکلات محیط زیستی شکل گرفته است. اخیرا کارنامه دو ساله عملکرد محیط زیستی دولت یازدهم را از طریق گزارش گیری از همه دستگاه ها منتشر کردیم که کارنامه چهار ساله دولت نیز در آینده منتشر خواهد شد. ابتکار در پایان تاکید کرد: آینده طبیعت، آب، کشاورزی و منابع طبیعی ایران با توسعه پایدار گره خورده است و امیدواریم بتوانیم به چشم انداز برنامه ششم توسعه در حوزه محیط زیست دست یابیم. انتهای پیام ...
جبران کم کاری دولت و خودروسازان داخلی با خرید اتوبوس از خارج!
ناپذیر است. بر این تعداد، باید 36 هزار دستگاه مینی بوس با عمرمتوسط 24 سال را هم افزود که 27 هزار دستگاه آن فرسوده به شمار می روند. به طور قطع یک دلیل مهم در واردات خودرو ازکمپانی سوئدی، را می توان به ناتوانی تولیدکنندگانی چون، ایران خودرو دیزل، عقاب افشان، شهاب خودرو و سایپا دیزل پیوند زد که باهمه سوابق خود دراین زمینه، نتوانسته اند پابه پای نیاز کشور، تولیدات خو را راهی شبکه حمل و نقل ...
قصه پرغصه کولبرانی که زیر سنگینی بارها له می شوند/پلاسکو ایمنی می خواست و کولبران، شغل
اقتصادی مناطق غربی در واقع فقدان راه های به صرفه و دوری از مراکز صدور و پخش کالا، ناامنی های سیاسی و اقتصادی، ویرانه های جنگ و... دانسته می شد و همین امر که خود معلول شرایطی تحمیلی بود ، علت العلل عقب ماندگی هر چه بیشتر این نواحی شد. در طی یک دوران بیست ساله از سیاست های توسعه گرایانه در برنامه های سیاسی و اقتصادی، همواره این ناحیه در حاشیه مناسبات سیاسی-اقتصادی قرار گرفته و نمایندگان این مناطق عملا ...
تامین امنیت شغلی کارگران معدنی
که در قالب قانون از فعالان بخش های مختلف همچون معدن حمایت خواهد کرد. همچنین بخشودگی جرایم یکی دیگر از برنامه های در نظر گرفته شده برای فعالان اقتصادی کشور است. در این میان بخش معدن به عنوان یکی از پایه های تولید کشور که نیاز بسیاری از صنایع بزرگ کشور را تامین می کند مورد توجه قرار گرفته است. پناهی درباره مباحث مربوط به معادن نیز گفت: بارها در سیاست وزارت صنعت، معدن و تجارت بر جلوگیری از خام فروشی ...
نرخ بهره های بانکی، چالش اصلی فراروی فعالان صنعت برق است
: بیکاری و فضای کنونی کسب و کار یکی از مشکلات کلیدی است؛ به طوری که شمار رقیبان در حال افزایش است و فضای کسب و کار هر روز کوچک تر می شود که تداوم این روند به رقابت های مخرب و قیمت های انتحاری خدمات و تجهیزات منجر می شود. رییس سندیکای برق ایران افزود: با وجود گزارش های رسمی درباره رشد اقتصادی بیش از پنج درصدی، همه توجه و رشد سرمایه گذاری مربوط به شرکت های بزرگ و بالادستی می شود و توجهی به صنایع ...
بازارگرمیِ شبکه های اجتماعی در سایه ضعف فضاهای شهریِ موفق
آن مؤثر است. با این مقدمه ی آشنا باید این نکته را مدنظر داشت که تعداد کاربران شبکه های اجتماعی در کشورهای در حال توسعه و بخصوص وطن ما ( دقیق تر به لحاظ حجم و زمان استفاده) بسیار افزون تر از آمار مخاطبان آن در کشورهای صنعتی و پیشرفته است. بنظر می آید که بسیاری از صاحبان قلم و اندیشه برخوردشان با چنین موضوع عمیق و پیچیده ای بسیار سطحی بوده و بیشتر تلاش ها در برشمردن مزایا و معایب آن محدوده ...
اعزام مشاوران اقتصادی دانمارک به ایران برای دریافت حق امتیاز و علائم تجاری
به گزارش گروه اقتصاد بین الملل فارس به نقل از کپنهاک پست ، دولت دانمارک برنامه ای برای توسعه همکاری رسمی با ایران و هند از طریق توسعه شهری پایدار و حق امتیازهایی در رابطه با محصولات دانمارکی اعلام کرده است. از اینرو، وزارت خارجه این کشور قصد دارد تا مشاورانی به این 2 کشور اعزام کند. اندرس ساموئلسن، وزیر خارجه دانمارک در این رابطه گفت: همکاری رسمی و اعزام مشاوران برای کمک به ...
تولد کوئیک
باشد و 50 درصد مشارکت و همکاری با برندهای شرکتهای خارجی. نعمت زاده افزود : گروه خودروسازی به عنوان بزرگترین بخش صنعت کشور حدود 18 درصد تولید ناخالص داخلی را دراختیار دارد.وی اضافه کرد : بیش از 40 درصد در خودرو سازی رشد تولید داریم. وزیر صنعت، معدن و تجارت افزود : با وجود بنیه قوی فنی در خودروسازان داخلی، به خاطر شرایط کشور و ناهماهنگی مدیریتی، این شرکت در گذشته رو به افول گذاشت و با بررسی ...