سایر منابع:
سایر خبرها
پاسخ نوه مصدق به ادعای فرزند آیت الله کاشانی
درد شما می خورد؟ ، قبلا چند مصاحبه کرده ام، حرف جدیدی ندارم . اینها را آنقدر با احترام می گوید که شرم کنی از سماجت دوباره تلفنی. اما هستند چیزهایی که محمود مصدق تا کنون درباره اش چیزی نگفته، هرچند درباره بسیاری از آنها ابا دارد که حرفی بزند من یک چهره سیاسی نیستم، در دوران کودتا هم در ایران نبودم که روایتی از آن روزها داشته باشم، آنچه از آن ایام می دانم همان چیزهایی است که تا کنون چاپ شده ...
پدیده خندوانه از مسافرکشی تا استندآپ کمدی!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا خنداننده شو مسابقه ای در خندوانه بود که مخاطبان زیادی را پای تلویزیون نشاند. رضا بهمنی یکی از کمدین هایی این رقابت بود. او در این گفت وگو برایمان از حضورش در خندوانه و تغییرات زندگی اش گفت. مجله مهر نوشت: فرنگی اش می شود استندآپ کمدین؛ اما ما اسمش را خنداننده گذاشتیم. خنداننده شو هم خانواده جدید خندوانه بود. عبارتی که کمتر از یک سال پیش آن را از زبان ...
تلخی های روزهای اسارت برای رزمندگان شیرین بود
. سخن پایانی و آزادی بعد از 4 سال : وقتی خبر آزادی را اعلام کردند من اصلا باورم نمی شد چون به هیچ وجه باور نمی کردم زیرا همیشه آرزوی شهادت داشتم که نصیبم نشد. هنگامی که وارد مرز ایران شدیم من و تمام همرزمانم انقلاب عظیمی در ما ایجاد شد و جهت ادای احترام به کشورمان به حالت سجده خاک ایران را بوسیدیم و خوشحال بودیم که برای سرافرازی و دفاع از خاک کشورمان سخت ترین شرایط را تحمل کردیم. ...
خطیبان نماز جمعه:مجلس امروز در آزمون بزرگی قرار دارد/نام شهید حججی جاودانه شد
کشیدن مسجد الاقصی توسط صهیونیست ها و روزتکریم مسجد ، بر توجه ویژه به نقش محوری و پررنگ مساجد در امور مختلف جامعه اسلامی تاکید کرد. آیت الله سید محمد مهدی حسینی همدانی همچنین به روز صنعت دفاعی ، کودتای 28 مرداد و هفته دولت اشاره کرد. **خراسان رضوی نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی و امام جمعه مشهد گفت: آمریکا هر گزینه ای می خواهد داشته باشد اما بداند گزینه روی میز ایران شهید محسن حججی ...
شوهرم را به اسم صدا کردم سیلی خوردم!+عکس
تازه 15 سالش شده بود. در طول چند دهه ای که پدر و مادرم اول در یک دهکده کوچک در ایالت اوتارپرادش در شمال هند و بعد در کلکته، با هم زندگی می کردند، هرگز مادرم پدرم را با اسمش صدا نکرد. وقتی که مادرم با ما یعنی فرزندانش صحبت می کرد همیشه پدرم را "بابوجی" خطاب می کرد که به زبان هندی یعنی "پدر" و این همان کلمه ای بود که ما در اشاره به پدرمان از آن استفاده می کردیم. وقتی پدرم ...
تابلویی که با عنوان شهید برایم در کوچه نصب شده بود با ورود خودم پایین آورده شد
آزاده ی دفاع مقدس همدانی محمدرضا موسائی در گفت و گو با خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) از همدان، که 4 سال در اسارت نیروهای بعثی بوده است بیان کرد: حدود 16 سالم بود که همراه رضایتنامه ای که از جانب والدینم امضا کردم، کیف کوچکی به همراه لوازم مختصر مانند زمانی که به کوهنوردی میرفتم آماده کردم، به خانواده ام گفتم فردا می خواهم به جبهه بروم ، از آنجایی که خانواده و فامیل گمان می کردند مانند همیشه ...
قریبانه هایی که غریب ماند
هر شیاری رسیدیم تعداد مجروحان زیادی دیدم و همه شهید می شدند. ** خواهر ما بخاطر چادر شما به اینجا آمده ایم وی در ادامه به یک خاطره تلخ در این دوران اشاره می کند و می گوید: تعداد زخمی ها زیاد بود و نمی توانستیم زخم آنها را ببندیم؛ هر روز خانمی که نان به دست رزمندگان می داد به این تپه ها می آمد و چون نمی توانستند به همه زخمی ها رسیدگی کنند یکی از بهیاران گفت خانم شما هم کمک کنید ...
پایبندی به مقدسات ما را در اسارت حفظ کرد
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح رابر ، روز 26 مرداد 1369، ایران اسلامی شاهد بازگشت آزادگان سرافرازی بود که پس از تحمل سالهای اسارت خود در اردوگاههای عراق، پای به میهن اسلامی گذاشتند و به آغوش خانواده های خود بازگشتند. به همین بهانه خبرنگار ما گفتگویی با مختار افروغ آزاده 8 سال اسارت، جانباز 50 درصد، برادر شهید احمد افروغ، پاسدار بازنشته، فرهنگی مسجد امام ...
نجفی به روایت نجفی
دانشگاه بمانم. همین جا این مطلب را هم بگویم که در آن دوران دانشگاه صنعتی شریف (و چند دانشگاه دیگر کشور) مرکز فعالیت های سیاسی علیه رژیم پهلوی بود و از جمله در فروردین 1350 گارد مخصوص دانشگاه که برای سرکوبی اعتصابات و تظاهرات دانشجویان تشکیل شده بود به دانشجویان معترض در دانشگاه حمله کرد و تعداد زیادی را مجروح و تعدادی را دستگیر نمود. بنده نیز بی نصیب نماندم و بعد از جنگ و گریز و خوردن ...
خواب عجیب مادر شهید در شب شهادت فرزندش
...: علی اصغر صمیمی، برادر شهید حمیدرضا صمیمی و سرهنگ بازنشسته سپاه عنوان کرد: شهید حمیدرضا صمیمی متولد 5 آبان ماه سال 44 است، حمید رضا از همان ماه های اول تولد چهره ای زیبا و بشاشی داشت که همه را جذب خود می کرد، همه افراد خانواده و بستگان او را دوست داشتند این محبت تا اندازه ای بود که هنگامی که پدرم از خواب بیدار می شد می گفت حمید رضا را بیاورید تا من او نگاه کنم زیرا معتقد بود هر وقت صبح به ...
غذای پرطرفدار اسارت
خسته نشدیم. این آزاده اهوازی ادامه داد: این غذا حتی مشتری هم داشت. مانده ام با این غذای کمی که این 6 سال به ما می دادند چطور زنده ماندیم. یادم است دو روز اول اسارت این غذا را نمی خوردم و به شدت از آن بدم می آمد اما بعد از فشار گرسنگی خیلی مشتری و دیوانه این غذای تکراری شدم. روز و شب های اسارت در موصل 4 خوش نظر همچنین بیان کرد: خرداد سال 63 اسیر شدم و تا زمستان آن سال ...
به رهبرم بگویید، آمده ایم و آماده تا سرمان برود و سر شما سلامت باشد
نام گذاشتم به یاد محسن سقط شده خانم حضرت زهرا (س) . مادر جان، اولین باری که به سوریه اعزام شدم دریچه های بزرگی به رویم باز شد اما نمی دانم اشکال کارم چه بود که خداوند مرا نخرید. بازگشتم و چهل هفته به جمکران رفتم و از خداوند طلب باز شدن مسیر پروازم را کردم. تا اینکه یک روز فهمیدم مشکل رضایت مادر است. تصمیم گرفتم و آمدم به دست و پای تو افتادم و التماست کردم و گفتم مگر خودت مرا وقف و نذر ...
دستگیری چهارمین مظنون/واکنش ایران به ترور مردم در بارسلونا
مرگ و نفرت و بزرگترین خطر برای امنیت بین المللی اختصاص دهند و در این راه و مبارزه مقدس، جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از قربانیان تروریسم که همواره در خط مقدم مبارزه با افراط گرایی و ترور قرار داشته و هزینه های فراوانی نیز تاکنون پرداخت کرده است، آماده کمک و همکاری با جامعه جهانی است. پلیس اسپانیا می گوید مظنونان حمله اخیر در بارسلون و کمبریلز، برای اجرای یک یا چند حمله بزرگتر هم ...
روایت 78 ماه اسارت رزمنده اردبیلی/ 15سالم بود که اسیر شدم+تصاویر
دیدگانم اشک جاری شد، سعی کردم جلوی گریه ام را بگیرم اما نتوانستم، از آسایشگاه بیرون رفتم و در حیاط کنار سیم خاردار شروع به قدم زدن کردم، حیاط خلوت بود، با صدای بلند گریه می کردم، شانه هایم از شدت گریه و زاری تکان می خورد... خبرنگار "سبلان ما" به بهانه روز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی (26 مرداد 1369) با عبدالله محمدی آزاده اردبیلی به گفتگو نشسته است، رزمنده ای که در دوران نوجوانی اسیر ...
می خواستند ما را زنده به گور کنند/ در زمان اسارت 16 سال داشتم
رژیم بعث عراق ، به جمع خانواده هایشان بازگشتند. اکبر سلیمیان ریزی ازجمله رزمندگانی است که در دوران دفاع مقدس خود را به جبهه های نبرد می رساند و در قالب یک بسیجی از سپاه زرین شهر به کردستان و بعد از مدتی به جبهه های جنوب اعزام می شود و در عملیات رمضان مجروح شده و به زرین شهر بازمی گردد و پس از بهبودی بار دیگر خود را به جبهه های جنوب می رساند. این رزمنده دلاور در عملیات والفجر ...
خبر اسارتم از طریق رادیو به خانواده ام رسید/ شهید حججی ها به ما درس استقامت دادند
سمت مثلثی هایی بود که توسط اسرائیل طراحی شده بود و هدف ما منهدم کردن این دژها بود. رضایی خاطر نشان کرد: من در این عملیات مجروح شدم و صبح روز عید فطر که 31 تیرماه سال 61 بود در حالی که از ناحیه پای راست مجروح شده بودم به اسارت دشمن درآمدم. وی عنوان کرد: وقتی من به اسارت دشمن درآمدم 19 سال داشتم و یک سال و هشت ماه و چهار روز من در اسارت دشمن بودم و این توفیقی بود که نصیب من ...
آزاده بروجنی: عراقی ها معترف بودند اراده ایرانی قادر به فتح آمریکاست
بیست و یکم تیرماه 67 در منطقه فکه به دست نیروهای عراقی اسیر شدم. کلار: در چه تاریخی به جبهه اعزام شدید؟ عظیمی: در تاریخ هیجدهم دی ماه سال 1366 به جبهه اعزام شدیم. کلار: مدت اسارت شما چقدر طول کشید؟ عظیمی: 2 سال و 48 روز اسیر بودم؛ در تاریخ نهم شهریور 79 از اسارت بازگشتم. کلار: چگونه اسیر شدید؟ عظیمی: من راننده آمبولانس بودم برای ...
آزادگان، مردانی از جنس مقاومت و ایثار/ روایت نوجوان بروجردی که در 16 سالگی اسیر شد
تاریخ 8 اردیبهشت ماه سال 61 به جبهه اعزام شدم و بعد از 8 روز که در جبهه بودم ، یک شب محاصره شدیم و به همراه سه نفر دیگر از هم رزمانم به اسارت دشمن درآمدیم و 8 سال در اسارت بودم. نورایی با اشاره به صبر و مقاومت در دوران اسارت افزود: اسرا در دوران اسارت صبر و مقاومت می کردند و با توجه به این که بارها توسط دشمن شکنجه می شدند اما هیچگاه از راهی که انتخاب کرده بودند پشیمان نمی شدند و مقاوم ...
گپ و گفتی دوستانه با آزاده کرجی/ اسارت، سند افتخار و پایان نامه دانشجو آزاده ایرانی در آلمان شد
شکنجه های دردناک تاریکخانه های دشمن بعثی ایستادگی نمودند و افتخاری دیگر در تاریخ بلندقامتان ثبت کردند. آری این روز، سالروز تاریخی بازگشت آزادگان سرافراز به میهن عزیزمان ایران است. به همین مناسبت گفتگوئی عبدالحسین جلالوند یکی از آزادگان ساکن شهر کرج که متولد خوزستان شهر مسجد سلیمان است انجام داده ایم که در ادامه می خوانید. از سال 61 در دوران دفاع مقدس از غرب کشور حضور در جبهه ...
آزادگان، بلند قامتان عرصه ایثار هستند
خانواده های خود بازگشتند. سختی های دوران اسارت، در سایه همدلی و وحدت اسراء تحمل شد رضا مرادی، سرافراز آزاده ای است که با 16 سال سن پا به میدان نبرد حق علیه باطل گذاشته است و بعد از سه سال حضور در میدان های نبرد حق علیه باطل به اسارت دشمن درآمده است. وی در زمان اسارت تازه داماد بوده است، افزود: هفته ای پس از مراسم ازدواج به جبهه اعزام شدم و با گذشت دو ماه به منزل ...
عبور آزاده کهگیلویه و بویراحمدی از 7 خان مرگ/دادگری که در بیدادگاه الرمادی هرگز تسلیم نشد
: اواخر سال 63 برای اولین بار به جبهه رفتم و 6 ماه در کردستان حضور داشتم و به عنوان بسیجی در آن منطقه بودم و بعد از گذشت 6 ماه در حالی که سال جدید شروع شده بود نزد خانواده برگشتم، 10 تا 15 روز کنار خانواده ماندم و مجدد راهی جبهه شدم و در عملیات والفجر8 هم حضور پیدا کردم. او ادامه داد: در قالب لشکر 25 کربلا در منطقه هفت تپه خوزستان تقسیم بندی شدیم و فرماندهی لشکر هم به عهده سردار مرتضی ...
مصاحبه با آزاده اشکذری به مناسبت سالروز بازگشت آزادگان
گروه بودم ولی من بدلیل مبتلا شدن به آپاندیس وبستری شدن در بیمارستان بقیه الله تهران روز ششم شهریور وارد اشکذر شدم در دوران اساراتتان پدر،مادر وخواهرتان به رحمت خدارفتند ودوبرادر گرامیتان حاج محمد حسین وعباس به درجه رفیع شهادت نایل گشتند شما چگونه خبردار شدید؟ بعد از عمل آپاندیس در بیمارستان بقیه الله تهران چند روزی اقوامی که ساکن تهران بودند واشکذریهای مقیم تهران که به ملاقات من می ...
خاطره اسیر 11 ساله و مقاومتش در برابر بعثی ها /تصاویر
به گزارش ملیت به نقل از باشگاه خبرنگاران، بیست و ششم مرداد ماه سالروز ورود آزادگان 8 سال دفاع مقدس به میهن اسلامی است. بزرگ مردانی که صبر و استقامتشان مایه فخر و مباهات و سربلندی ایران و ایرانی است. همان ها که روزگار ظلمانی دوران اسارت را تنها با یاد خدا سپری کردند و حضور آرام بخش او را زیر شکنجه بعثیان لمس کردند. خاطرات دوران اسارت از زبان آزادگان و لحظه ورود آن ها به خاک میهن را در حالی ثبت ...
صبحانه هر روزمان ضربه های شلاق بعثی ها بود/بسیاری از اسرا زیر شکنجه های دشمن جانباز شدند
مقدس سربازی اعزام شدید و آیا قبل از اسارت خانواده تان را دیدید؟ در سال 64 به خدمت رفتم و حدود 8 یا 9 ماه از خدمتم گذشته بود که اسیر شدم و در مدت خدمتم چه در دوران آموزشی و چه بعد از حضور در یگان ارتش حتی یک روز هم به خانه نیامدم یعنی از زمان اعزام به خدمت تا زمان آزادی و بازگشت به میهن که بیش از 5 سال خانواده ام را ندیدم و مادرم در فراق و دوری من آنقدر گریه کرده بود که چشمانش نابینا ...
سهم آزادگان از سینمای ایران و فرهنگ گفتاری اسرای ایرانی
ایران را از عطر حضور خود آکنده کردند. آن روز، یادآور خاطره شیرین بازگشت آزادگان به میهن اسلامی است. روزی مبارک که در آن، صابران راست قامت جمهوری اسلامی ایران، پس از سال ها دوری از وطن به خاک میهن پای گذاشتند و به آغوش خانواده و ملت بازگشتند. بازخوانی دیدار رهبر انقلاب با آزادگان دفاع مقدس در تاریخ 25 مرداد 1391 دوران پر رنج و محنت اسارت، دورانی است که گوهر وجود سربازان حضرت روح ا ...
ما آزادگان دیروز و آوارگان امروز هستیم
فوت عمویم ایشان را در آن قبر تدفین کردم. لطفی با بیان اینکه 7 سال در اسارت بودم، افزود: قبل از اعزام دوره های کامل آموزشی را دیده بودم و کاملا برای نبرد آماده بودم ولی وقتی من را به اسارت گرفتند، گفتم شب آمدم صبح اسیر شدم و هیچ کسی را نمی شناسم. با اینکه در کنار فرمانده گروهان بودم که به اسارت در آمدم. وی ادامه داد: هیچ شناختی از اسارت نداشته و بر این باور بودیم که در یکی از ...
جوراب به پا می کرد تا جنایات رژیم بعث را نبینیم/ دختران هم سن و سالم با حجاب شان خون شهدا را حفظ کنند
درد و رنج آسیب هایی که در این مدت به آن ها وارد شده بود به شهادت رسیدند. امروز یادآور بازگشت غرورآفرین مردان و زنان آزاده به کشور است، مردان و زنان باغیرتی که با همه توان مقابل رژیم بعث ایستادند و ایستادگی کردند اما در این بین نباید از صبر و تحمل خانواده های آن ها غافل شد، همسران و فرزندانی که چندین سال چشم انتظار بودند. درد نبودن پدرم را با یاد دختر سه ساله امام حسین (ع) تسلی ...
دوران اسارت دوران غریبی بود/سعید تو،الک شدی!
اند که پیگیری کردم سید جلیل هم در میان آنها بود رفتم با دوستانم کرج ،محل زندگی خانواده سید وازشان اجازه گرفتیم وپیکر سید را بعد از تشییع که فقط استخوان بود با دستانمان در قبری که ازقبل در کنار برادر شهیدش آماده بود دفن کردیم وموقع دفن سید متوسل شدم به روضه هایی که سید علاقه داشت وازش خواستم که دستم را بگیرد ودر آخرت شفاعتم کند. راوی:سید سالم شکوت زاده،آزاده بسیجی -اهواز تدوین:جمشید طالبی پایان بخش دوم انتهای پیام/ Tweets by Nafeehamedan ...
خاطره ای از آزاده سرافراز زهیر غلامی
...: 26 مرداد ماه سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامی است. به همین مناسبت یکی از خاطرات حاج زهیر غلامی در ادامه آورده شده است. زهیر غلامی در سال 1364 با حضور در مناطق جنگی شلمچه ، خرمشهر،مجنون و فاو در مقابل دشمن بعثی ، سینه سپر کرد. وی در عملیات تک دشمن در منطقه عملیاتی فاو پس از برخورد چندین تیر و ترکش در ناحیه شکم و پا مجروح گردید و به اسارت دشمن در آمد. ...