سایر منابع:
سایر خبرها
نیروهای ضد انقلاب حتی به عکس دختر نه ماهه ام رحم نکرده بودند/ پدرم در خواب عقدنامه ام را امضا کرد
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ فرشته سرافراز همسر شهید محمد کاکه خانی در گفت و گو با خبرنگار پیشمرگ روح الله گفت: شهید محمد کاکه خانی با برادرم دوست و همرزم بود. رفت و آمد آقا محمد به خانه ما ادامه داشت تا اینکه یک روز مادرش به خانه ما آمد و از من برای آقا محمد خواستگاری کرد. شهید محمد کاکه خانی بعد از اینکه من و آقا محمد با هم ازدواج کردیم ...
قفلی که جنگجو به پنجره فولاد بست، باز شده بود!
بستری شده بود که روز تشییع پیکر برادرمان در سن 96 سالگی به رحمت خدا رفت. مادرتان از شناسایی پیکر فرزندش بعد از این همه سال اطلاع دارد؟ ما تا آنجا که توانستیم این خبر را به مادر تفهیم کردیم اما نمی دانم با این شرایط جسمی که داشت دقیقاً متوجه شده بود که پیکر فرزندی که سال ها چشم انتظار آمدن خبر و نشانی از او بودند، شناسایی شده است یا نه. گویی مادر تنها منتظر آمدن نشانی از فرزندش ...
بسیجیان در اردوهای جهادی محدودیت ها را به فرصت تبدیل می کنند/ کاش قطار سفرهای استاندار قزوین در مناطق ...
حدود زیادی قابل درک است و برای کسانی که در جبهه های جنگ حضور داشتند قابل لمس خواهد بود. خبرنگار شاخص، از حاشیه بازدید اردوهای جهادی که روز گذشته از سوی بسیج رسانه قزوین در منطقه طارم سفلی برگزار شد چنین می نویسد: خودرویی که مسیر پر پیچ و خم و خطرناک جاده الموت را طی می کرد پس از گذشت حدود 3 ساعت به مقصد رسید جایی که در نگاه اول شباهتی به مکانی برای زندگی نداشت. آنچه ...
زنی که در خرمشهر سه بار دستگیر و آزاد شد
را از دست می دادند. ما هم مجبور شدیم خانه و زندگی چند ساله را همانطور که بود بگذاریم و شهر را ترک کنیم و آواره شویم. شب و روزگارم گریه شده بود. پدر بیچاره اش به این طرف و آن طرف می رفت تا شاید خبری بگیرد ولی دست خالی برمی گشت. تا اینکه بعد از 8 ماه که از آوارگی ما گذشته بود، از طرف صلیب سرخ نامه ای دریافت کردیم. نامه از محمود عزیزم بود. محمود علاوه بر پسرم، دوستم هم بود. همه ی حرفهایم ...
از قعر کوره های آجرپزی تا فراز قهرمانی
نیز قرار می گیرد، اما خودش را موظف می داند به هر قیمتی شده زندگی شان را سرپا نگه دارد. پدرشان که اعتیاد شدیدی داشت، 6 سال پیش در یک سانحه تصادف کشته شد و مادر خانواده هم که وضعیتی شبیه شوهر داشت و با وجود چهل سال سن، چهره تکیده و فروریخته اش او را به زنی 60 ساله شبیه کرده، چند روزی است که به کمپ ترک اعتیاد رفته تا سهمی در جشن شادمانی آرزو و عاطفه داشته باشد.داستان این جشن شادمانی برمی گردد به ...
بخشی از زندگی و خاطرات دومین شهید محراب کشور به روایت همراهان در همدان
بعد از اقامه نماز عید فطر با شعار صلوات و غیره تا خانه همراهیشان کردیم و چند روز بعد هم به دستور شاه به نورآباد تبعید شدند و من به همراه 4 نفر در نورآباد هم به دیدنشان رفتیم دو نفر از تندروها به شهید مدنی گفتند که علی ویسی می خواهد بری محرم پیراهن مشکی بخرد ولی ما به او می گوییم پیراهن سقایی نخرد و این پول را صرف کمک به انقلاب و نیازمندان کند که ایشان فرمود شما به فعالیت خود برسید و علی ویسی هم به ...
به بهانه روز ملی سینما، شخصیت شناسی زنان در سینمای ایران
به نفس که از عوض شدن رمز کارت عابربانکِ حساب خانوادگی شان بی خبر است و یک مادر مهربان که بچه اش هم او و شغلش (خانه داری) را به رسمیت نمی شناسد. زنی خسته از روزمرگی، با پرسش هایی در سکوت و حرف هایی در قالب شعر. زنی که بسیاری از ما را یاد خودمان می اندازد. یاد بخشی از خودمان که همواره با آن درگیریم. شخصیت سمیه در فیلم ابد و یک روز هم شکل دیگری از همین جنس زن بود، اما این بار در قالب دختر خانواده ...
صدای فریادهای بنیتا را نمی شنیدم
کرده اند، گفت: آن روز وقتی مقابل خانه ایستاده بودیم و همسرم روی کاپوت ماشین آویزان شده بود تا به متهم بگوید که بچه داخل ماشین است یک مامور نیروی انتظامی کنار خانه ایستاده بود و تنها کاری که کرد این بود که گفت: خواهرم باید به 110 زنگ بزنی و این تنها اقدام او برای نجات همسرو دخترم بود. صدای فریادهای بنیتا را نمی شنیدم با در خواست قاضی جلسه عزیزمحمدی، محمد متهم ردیف اول پرونده ...
بی باکی شهید شجاعی در جابجایی اعلامیه امام (ره)
را نگرفت. پناه بر خدا زهرا شجاعی خواهر شهید: پیش از انقلاب هر چند جامعه به شدت از سوی ساواک کنترل می شد، اما حاج احمد در همه حال مشغول پخش اعلایه های حضرت امام خمینی (ره) بود. یک روز مادر به احمد اعتراض کرد و گفت: مواظب خودت باش تا مامورها دستگیرت نکنند. احمد در جواب مادر گفت: نترسید، شخص دیگری مواظب من است. من در حالی که رساله و اعلامیه های امام (ره) همراهم است، از مقابل ...
جزییات دادگاه رسیدگی به قتل بنیتا/بنیتا به چشمان من نگاه می کرد
به گزارش پایگاه خبری دنیای بانک ، متهم ردیف اول پرونده قتل بنیتا با بیان اینکه اتهام قتل را قبول ندارد گفت: من از سر ترس مجبور شدم ماشین را ترک کنم. محمد. و متهم ردیف اول با حضور در جایگاه خطاب به حضار گفت: به خانواده شاکی تسلیت می گویم. من محمد 27 ساله موتور ساز هستم و تاکنون هم فروشنده و هم خریدار مواد مخدر بوده ام.وی در خصوص سوابق کیفری خود اظهار داشت: چند باری محکوم شده ام. یک بار به 91 روز حبس، 70 ضربه شلاق و بار دیگر 95 بار شلاق و جریمه نقدی 1600 ه ...
شهادت شرط اول ازدواج/ امام کاظم(ع) واسطه رضایت برای اعزام به سوریه شدند
نظر داشتند. و خدایی که همه چیز را درست کرد او که برق عشق را می توان در عمق چشمانش دید، خاطرات روز خواستگاری را مرور کرده و بیان می کند: خاطرم هست هر چه پدرم از جواد برای خانه و شغل می پرسید او پاسخ می داد: خدا درست می کنه تا اینکه پدرم گفت: هر چی که من پرسیدم، میگین خدا درست می کنه خودتون می خواین چی کار کنید؟ و جواد در پاسخ به پدرم گفت: باز هم خدا درست می کنه؛ تمام سعی خودم ...
حقایق شوکه کننده درباره زندگی آنجلینا جولی
جراحان به نیویورک تایمز چنین گفته بود:”مادرم برای بیش از یک دهه با سرطان مبارزه کرد و در سن 56 سالگی از جهان رفت. او آنقدر زنده ماند که نخستین نوه هایش را ببیند و آنها را بغل کند. اما فرزندان من هیچ وقت این شانس را نداشتند که وی را بشناسند و عشق و مهربانی وی را لمس کنند. ما همۀ وقت} از مادر مامان گفتگو می کنیم و همۀ وقت} کوشش دارم که در مورد مریضی که وی را از ما گرفت گفتگو کنم. حقیقتاً من ...
در آن سوی دیوار
سری از بچه ها که اصلاً حرف نمی زدند قدرت تکلم خود را به دست آوردند. یا نمایش در بروز احساسات برخی از بچه ها تاثیرگذار بود. برای بچه هایی که خانواده نداشتند در فضای نمایش اتودهایی از خانواده را کار کردیم که وقتی خانواده را ببینید چه واکنشی دارید. بعضی از این بچه ها در ابتدا درکی از خانواده نداشتند. اما در نمایش به این درک رسیدند و بعد از چند جلسه تمرین در مقابل کارکتری که به عنوان مادر تعریف شده ...
ماجرای جنایت منافقین علیه سیّد 17 ساله/ می گفت ما اینجا بایستیم و بعثی ها خواهران ما را اسیر کنند؟
قبر شهدا می خوابید و با شهدا صحبت می کرد و با خدا راز و نیاز می کرد و خیلی دوست داشت شهید شود. وقتی خبر شهادتش را آوردند خدا را صد هزار مرتبه شکر کردم 5 روز بعد از آخرین باری که به جبهه رفت به شهادت رسید . آخرین بار بهمن گفت مادر من لایق شهادت نیستم اما اگر شهید شدم مادر برای من گریه نکنی و هزینه های مراسم من را به جبهه کمک کن .وقتی خبر شهادتش را برایم آوردند من بچه شیرخواره ...
خجسته میلاد هفتمین پیشوای خیر و خوبی و هفتمین قافله سالار کاروان صبر و شکیبایی
...، فقیه ترین، سخی ترین و کریمترین مردم زمان خود بود، هر گاه دو سوم از شب می گذشت نمازهای نافله را به جا می آورد و تا سپیده صبح به نماز خواندن ادامه می داد و هنگامی که وقت نماز صبح فرا می رسید، بعد از نماز شروع به دعا می کرد و از ترس خدا آن چنان گریه می کرد که تمام محاسن شریفش به اشک آمیخته می شد و هر گاه قرآن می خواند مردم پیرامونش جمع می شدند و از صدای خوش او لذّت می بردند. آن ...
یک نگاه زنانه به همنشینی حرام(ازدواج سفید)
. به عشق که می رسد خیلی بیشتر حرف می زند. چندین بار تکرار می کند: کامران جذاب ترین مردی است که در طول زندگی ام دیدم. فیلمنامه ای که به قلم معصومه بیات نوشته شده از تجربه زیسته هر زنی سخن می گوید و حس و حالش را هم در عاشقی کردن نیمه اول فیلم و هم شکسته شدنش در نیمه دوم آن به قدری زیبا به تصویر کشیده که کمتر زنی هنگام تماشای آن با مینای داستان همزاد پنداری نمی کند. لیلا حاتمی نیز طیف های متفاوتی از ...
نورخدا در یک منزل آسمانی/ شهید زنده ای که با هر نفس درس خداشناسی می دهد
کنار سیدنورخدا و مردم این روز را جشن می گیرند و می گویند: ما از کیک حرم جا مانده ایم اما از حرم کوچک آقاسیدنورخدا جا نماندیم. از او می خواهم تا اندکی از آغازین روزهای این پیوند مبارک برایم بگوید که ادامه می دهد: ازدواج من در سال 78 با یک عزیزی رقم خورد که قرار بود بعدها هم عزیزدل خدا شود و هم عزیز دل بندگان خدا. حاصل این ازدواج دو فرزند بود، سیده زهرا و سیدمحمد که پدرشان در اوج نیاز عاطفی به ...
گفتم سرهایتان فدای سرآقا امام حسین(ع)
) رفتن شان هم ماجرا داشت. آقا مصطفی و آقا مجتبی هر دو با اسم های مستعار به سوریه رفتند، مصطفی بشیر زمانی و مجتبی جواد رضایی. خودشان را به عنوان دو پسرخاله معرفی کرده بودند. چند بار برای رفتن به سوریه از مشهد و چند بار از طریق سوریه اقدام کردند مدت زیادی وقت گذاشتند و لهجه افغانستانی یاد گرفتند و من قرار بود بعد از رفتنشان خاله مصطفی و مادر مجتبی باشم. یک روز داخل خانه مشغول انجام دادن کارهایم بودم که ...
پرونده مهریه با مرگ بسته شد
: همسرم بیشتر وقتش را در درمانگاه محل کارش صرف می کند و هرگاه هم که به خانه می آید، با بهانه جویی من و دخترم را عصبی می کند. در این وضعیت هیچ یک از آنها حاضر نمی شدند به مشاور خانواده و روانشناس مراجعه کنند. تا اینکه سال گذشته اسماعیل به دلیل مشغله کاری و مأموریت نتوانست در مراسم جشن تولد دخترشان حاضر شود و عاطفه هم او را متهم کرد که به خانواده اش اهمیتی نمی دهد. بعد هم عاطفه قهر کرد و به ...
آنتونی کوئین، شطرنج فوق العاده بازی می کرد
...> خسوف و زنده یاد رسول ملاقلی پور برای من باعث تأسف است که رسول در دوران جوانی فوت کرد. ما موقعی که خسوف را با هم کار کردیم هنوز آن رشد کامل را نکرده بود اما بچه بسیار صادقی بود و می خواست روزبه روز ترقی کند. آمد خانه من و گفت: باید در فیلمم بازی کنی. سناریو را خواندم و قبول کردم. کاراکتر خاصی داشت و بعد از آن هم فیلم های خوبی ساخت و تکنیک و کارگردانی اش بسیار بالا رفت و معتقدم رسول، تنها کسی ...
مناظرات امام کاظم علیه السلام
آله از شما ثابت می کنم: اول اینکه: پیغمبر صلی الله علیه و آله که از دنیا رفت، دخترش حضرت زهرا علیهاالسّلام در قید حیات بود و مقام فرزند (چه دختر باشد و چه پسر) از عمو مقدم می باشد، زیرا فرزند در طبقه اول ارث قرار گرفته و عمو در طبقه سوم [2] پس ما که از طرف مادر منسوب به پیغمبر صلی الله علیه و آله می باشیم، مقدم بر شما هستیم که از طرف عمو نسبت دارید. دوم اینکه: از خلیفه سؤال می کنم، اگر ...
چرا امتیاز تحصیل شامل کودکان پاکستانی نمی شود
دیگر دست هایم زیبا نیست. من همه اینها را تحمل می کنم و به رویم نمی آورم و هیچ شکایتی از خدا ندارم که اینطور مرا آفریده. حتی همنوع هایم را در جنگل ها از بین می برند و دوستانشان تنها می مانند. ما نمی توانیم چیزی به آنها بگوییم تا ما را قطع نکنند؛ چون ما زبانی نداریم که به آنها بگوییم. ما به آنها علامت می دهیم که زنده بمانیم. از ما وسیله هایی می سازند. این مسئولیت ماست. مرتضی وقتی داشت ...
به فوت پدرمان مشکوکیم
حقوق بگیرد. منتها مادر ما بعد از فوت ایشان چگونه باید زندگی خود را می گذراند؟ دیدیم خانه بزرگ است، خانه را فروختیم و آپارتمانی در گیشا برایش گرفتیم و مابقی پول را در بانک گذاشتیم و بهره اش را می گرفت. طفلک با آن سن ظهر به ظهر و عصر به عصر دم نانوایی می رفت و نان می گرفت. یک بار در نانوایی یکی او را شناخته و گفته بود که این خانم آقای طالقانی است که آمده نان بخرد و در صف ایستاده . نانوا او را ...
گزیده ای از اشعار زیبای طنز
...> ~*~*~*~*~*~*~*~*~ بنده ی خوب خدا مادر زن ذکر خیرش همه جا مادر زن خنده رو، مثل مربا شیرین بهتر از باقلوا مادر زن از دخالت متنفر، دلسوز منطقی، راه بیا مادر زن زندگی با زن و فرزند که نه بلکه شیرین شده با مادر زن از ششم هفتم هر برج به بعد بهترین حامی ما مادر زن صاحب صندوق قرض الحسنه گره ...
مرگ ستاره هایی که تماشاگران را به خشم آورد
بافی قاتل خون آشام برای تماشاگران سریال بافی قاتل خون آشام (Buffy the Vampire Slayer) شاید دردناک ترین صحنه ی این سریال صحنه ی مرگ شخصیت جویس سامرز مادر بافی باشد. جویس بعد از این که تمام فل پنجم سریال را با بیماری به سر برد کم کم داشت شرایط جسمی او بهتر می شد. سپس در ابتدای اپیزود جسد (The Body) وقتی باقی به خانه بازمی گردد بدن بی جان مادرش را روی کاناپه پیدا می کند،علت مرگ او سکته ی مغزی ...
بیماری سخت شرکت کننده مسابقه مردان آهنین: کاهش وزن 100 کیلوگرمی! عکس
خاطر چیزهایی که داری تلاش کنی زنده بمانی . باید به چیزهایی که داری امیدوار باشی. امید خود شما در آن دورانی که روی تخت بیمارستان بودید، چه بود؟ دخترم ، همسرم ، دوستانم . من به عشق اینها دوباره بلند شدم. البته یک نکته مهم هم وجود دارد که هیچوقت در هیچ شرایطی انسان نباید از لطف خدا نا امید شود. من این را هم همیشه به افراد بیماری که از نزدیک می بینم می گویم. می گویم که باید از خود ...
دیروز همه کاره امروز هیچ کاره!/ محرومیت زدایی شعار می خواهد یا جهاد؟/ جای خالی دولت
به گزارش پایگاه انقلاب نیوز ، دیروز همه کاره امروز هیچ کاره! جعفربلوری در کیهان نوشت: اکتبر (مهر ماه) قرار است، طی پروسه ای که غربی ها دیکته کرده اند، پایبندی ایران به برجام از سوی ترامپ تایید یا رد شود. آمریکا وظیفه بررسی مسئله پایبندی ایران به متن توافق هسته ای با کشورهای گروه 5+1 را بر عهده دارد و طبق این قانون، هر 90 روز یک بار باید به کنگره گزارش دهد. طبق این ...
قصه پُرغصه سارا/دختری که از 7 سالگی مادری کرد
کرده اند. وی تصریح می کند: پدرم زمانی که سالم بود هم می خوابید توی خانه و مادرم باید در خانه مردم کار می کرد تا پول نان و مواد را در بیاورد، به نظرم مادرم خیلی خسته شده بود، یک روز آمد و به من گفت، بیا برویم و از دادگاه نامه بگیریم برای کمپ اجباری ترک اعتیاد، بعد هم رفت کمپ تا ترک کند و حالا ترک کرده است. **ترک اعتیاد خواهر شیرخواره؛ سخت ترین مرحله زندگی سارا سارا ...
اصابت موشک در کنار آرامگاه بوعلی سینا
برادر حسین هم زن گرفت و عمه از تهران به همدان آمد. عمه هم مثل من بی قرار حسین بود. حسین را بعد از بمباران پادگان ابوذر سرپل ذهاب ندیدم که با او درددل کنم. یکی دوتا از همسایه ها گفته بودند که: آقای همدانی قبل از بمباران ابوذر، خونوادهاش رو به همدان فرستاده و بقیهٔ خونواده ها، زیر بمباران موندن. غرق در این افکار مغشوش و آزاردهنده بودم که یک باره به جان زمین، لرزه افتاد. برای چند ثانیه خانه ...