سایر منابع:
سایر خبرها
نه! رشیدپور بهانه بود...
...! رشیدپور بهانه بود... فریاد حاتمی کیا، انتقام ما بود از همه شب هایی که در جشن ها و محافل این سینمای محفلی غریب ماندیم و بغض کردیم. انتقام مان را گرفتیم از آن شب غربت حزب الله در اسفند سال 70؛ همان شبی که شبه روشنفکران، آوینی را در دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر و در سمینار بررسی سینمای پس از انقلاب ، به قول خودش بازجویی کردند. بعدها خودش چه خوب قلم زد درباره غربتش در آن شب. به ...
سید احمد نادمی: "هفت سین در بهمن ماه" کتاب مهمی در زمینه نظریه پردازی شعر انقلاب است
کتاب را که می خوانیم کاملا مشخص است که ما داریم به یک حادثه تاریخی از طریق شعر نزدیک می شویم. شعرها در کنار هم که قرار می گیرند همدیگر را حمایت می کنند. اگر فلان شعر را بیرون از این کتاب بخوانیم ممکن است اراده دیگری به جز این حادثه تاریخی کنیم. آن چیزهایی که کاملا مشخص است یعنی کاملا کلیدها را دست ما داده این است که ما از بهمن ماهی صحبت می کنیم که با 57 شعر، اشاره به بهمن 57 دارد و از انقلاب اسلامی ...
رنگ زندگی روی آوار زلزله
تولدی بود که به خاطر ویرانی کامل ساختمان ، 39 نفر براثر زلزله در این ساختمان جانشان را از دست دادند. خانه شما هم ویران شد؟ بله خانه من یک خانه دوطبقه بود. مادرم طبقه پایین زندگی می کرد و من و همسر و بچه هایم طبقه بالا. چند تا بچه دارید؟ سه تا ، یک دختر دارم و دوتا پسر. موقع زلزله چکار می کردید؟ موقع زلزله من سرپل ذهاب نبودم، در مسیر ...
روزنامه ایران: چرا رئیس جمهور نمی تواند مجلس را منحل کند؟!/ به خاطر اعتماد اروپا نباید برد موشکی را ...
؛ انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است مرگ بر اصل ولایت فقیه چه مبحثی دیگر باقی می ماند که در باره چند و چون آن گفتگو، آن هم در سطح ملی صورت گیرد؟ او در ادامه تصریح می کند: اینکه روزنامه های اصلاحات تیتر اول خود را با شب گفته های بی بی سی و رادیو آمریکا تنظیم کنند، آیا راهی برای گفتگوی ملی باز می کنند؟ انقلاب با روش های جدید، راه خود را می رود و به کج راهه های ...
می خواستند پسرمان را بدون گواهی مرگ دفن کنند/ بیمارستان در مرگ پسرم مقصر است!
قهرمانانه از بین مان برود ؛ درست مثل قصه ها و آن قهرمان هایش که مثل افسانه هستند. به نوشته روزنامه خبر ورزشی، پدر و مادر احمدرضا شاکر، بازیکنی که در تصادف جنجالی چند هفته قبل در بوشهر از دنیا رفت و همین طور خانم نسیم خضری نژاد مدیرعامل باشگاه آبی پوشان ماندگار تهران، گفته هایی از این اتفاق بیان کرده اند که هم شیرین بود و هم تلخ. * ابتدا به شما تسلیت می گوییم و برای تان طلب صبر ...
رفتن شاه و آمدن امام بهترین خاطره عمرش بود
کردم و فقط می ترسیدم او را دستگیر و شکنجه کنند. یک روز که پافشاری کردم و گفتم حکومت نظامی است و بیرون نرو، برگشت به من گفت تو خواهر فیروز هستی و برادرت انسان بزرگ و دل گنده ای است و این حرف ها از تو بعید است. گفت تو پشت در بنشین، من می روم و می آیم به تو سر می زنم. من قبول کردم. او هم سر کوچه می رفت و می آمد به من سر می زد و دوباره می رفت. تنها باری که پافشاری کردم همین بود. شب 21 بهمن که به ...
حزبی که دبیرکلِ آن شهید می شود، هرگز شکست نمی خورد
...> از شروع دوره ی دبیرکلی اش چند هفته می گذشت، ولی هنوز دیدارهای عمومیش برقرار بود. هنوز، مثل سالهای قبل، مردم می آمدند دفترش و مشکلاتشان را برایش می گفتند. یک روز، یک نفر آمده بود و می خواست مشکلش را با سیّد مطرح کند. گفتم الآن توی جلسه هستن. این را که شنید، روی صندلی منتظر نشست، تا جلسه تمام شود. جلسه خیلی طول کشید؛ بنده ی خدا هم فکر کرد دست به سرش کرده ام. ناراحت شد و غرولند کنان رفت ...
“شهید حسن شاطری” شمشیر برّان شیعه در لبنان
انقلاب سفره ثروت ملت را از مقابل خیلی ها برمی دارد و البته جلوی خیلی های دیگر پهن می کند! حسام اما منتظر نشستن بر سرِ سفره انقلاب نبود. کوله بارش را برداشت و رفت به جهاد سازندگی تا فرمان امام برای رسیدگی به مناطق محروم را اجرا کند. چند ماه بعد هم به بسیج مستضعفین پیوست. جنگ هم که شروع شد قرار از دل حسامِ 18 ساله رفت و 8 سال تمام راه دفاع را در پیش گرفت. مناطق پرحادثه تر را هم برای خدمت انتخاب می ...
بررسی روایی روضه خبر المسمار حضرت زهرا (س)
شکسته باشد. ولی گاهی انسان از نظر روحی آن چنان درهم کوبیده می شود که گویی آن پایه های روحی که روی آن ایستاده است خراب شده است. زهرا را بعد از پدر اینچنین توصیف کرده اند. زهرا و پیغمبر عاشقانه یکدیگر را دوست می دارند. به فرزندانش امام حسن و امام حسین که نگاه می کند، بی اختیار می گرید، می گوید: فرزندان من! کجا رفت آن پدر مهربان شما که شما را به دوش می گرفت، شما را به دامن می گذاشت و دست نوازش به سر ...
کسانی که فکرش را هم نمی کردیم، ساواکی بودند
، یکی از آنها گفت ما چون وسیله نداشتیم یکی از جانباز ها را با بیل مکانیکی به کنار جاده برده و آنجا سوار ماشین های ارتش کردیم و به کرمانشاه فرستادیم. بعد به سرپل ذهاب رفتم که در محاصره بود و دشمن آنجا را با توپخانه می زد. دیدم در پادگان آنجا درمانگاه وجود ندارد، دو سه خانم پیر حدوداً 70 ساله بالاسر مجروحان بودند، گفتم شما اینجا چکار می کنید، گفتند هیچ فقط وقتی مجروحی را می آورند ما مانند مادر از او ...
فرمانده به او لقب ذوالفقار فاطمیون داد
مادرم گفتم و او خیلی بی تاب شد، جوری که این بی تابی لحظه به لحظه بیشتر می شد. تا این که حسین به مادر زنگ زد و او را آرام کرد.برادر شهید می افزاید: وقتی بعد از سه ماه برگشت اصرار کردیم و قبول کرد دیگر به سوریه نرود. اتفاقا مدتی هم به کار مشغول شد اما وقتی یکی از دوستان نزدیک اش به نام رضا میرزایی در سوریه به شهادت رسید، دوباره بی قرار رفتن شد و گفت دیگر برای رفتن یا نرفتن من به سوریه حرف نزنید و چند ...
عاشقان در عصر مدرن وانهاده اند
روحی متفاوت باشیم. نمی توانیم همیشه حس عاشقانه داشته باشیم. کسی که دنبال حس عاشقانه همیشگی است و آن را از سوی طرف مقابل خود نمی بیند عشق را تبدیل به تنفر می کند. عشق در معنای لیلی و مجنونی تنها زمانی ممکن است که یا شما بیکار باشید یا از کل زندگی دست بشویید و فقط عاشق باشید. در ادبیات کلاسیک از مشق عاشقی کردن صحبت می شود. با این روایت عشق یعنی پروسه ای که در آن آموزش مهم است. به نظر شما ...
روزگار تلخ عاطفه 13 ساله در رفسنجان / درد کلیه ای که در سایه بی توجهی به فلجی رسید
عاطفه است. دختر 13 ساله ای که انگار روزگار برایش برگشته و کسی حالش را نمی پرسد. چند روز قبل به پیشنهاد یکی از خیرین به دیدار خانواده ای ساکن در روستای همت آباد آگاه رفسنجان رفتیم. خانواده ای سه نفره، عاطفه، خواهر کوچکش آتنا و مادر زحمت کشش... این خانواده در خانه محقری زندگی می کنند که آب لوله کشی ندارد و مادر هر روز برای تامین آب مورد نیاز به تلمبه نزدیک خانه می رود ...
هم حکم قطع دست دادیم و هم اعدام / ماجرای شلاق زدن حزب اللهی ها
را تصاحب کرده است. من گفتم بروید شکایت کنید. پرونده را دست بازپرس دیگری دادم تا خودم در این پرونده دخالت نکرده باشم. خاله من بود، اگر نتیجه به نفع او صادر می شد من متهم می شدم. بعد از بررسی ها حکمی مبنی بر غصبی بودن 35 هکتار از این زمین ها صادر شد. خاله ام به منزل ما آمد و به پدرم گفت تو نمی دیدی که من چادر به کمر می بستم و جنگل را آباد می کردم؟ گفتم خاله جان من عقلم نمی رسید بچه بودم و می دیدم که ...
دستبردهای سریالی مادر و دخترانش به برندهای پوشاک
فروشگاه دستبرد زده ای ؟ باور کنید دخترانم از این ماجرا خبر نداشتند و من فقط به 3یا 4فروشگاه دستبرد زدم. ما وضعیت مالی نسبتا خوبی داریم و تا به حال پایمان به کلانتری نرسیده بود اما به خاطر اینکه دخترانم لباس های مارکدار و گران قیمت بپوشند دست به این کار زدم اما ارزشش را نداشت. شهروندان هوشیار باشند سرهنگ دوم ضرغام آذین، رئیس کلانتری 124قلهک با اعلام جزئیات این پرونده به ...
رضا نیازمند؛ ژنرال صنعت ایران
و اولا به من اجازه تحصیل مجانی داد، دوما این که قبول کرد هر درسی خودم می خواهم انتخاب نم و دروسی که در این دانشگاه نیست در نقاط دیگر بگیرم. دروسی که برداشته بودم، معادل کارشناسی مهندسی صنایع ارزیابی شد ولی وضع من طوری بود که چند دانشگاه گفتند اگر یک پایان نامه ای تحت نظر یکی از استادان بنویسی می توانی درجه دکترا را در مدیریت دریافت کنی. متاسفانه مادر عزیزم بیمار شد و ناچار به ایران برگشتم. ...
شهیدی که حاتمی کیا در جشنواره فیلم فجر از خانواده او تقدیر کرد، کیست؟+تصاویر
....گذاشتنم مهابرات.فهمیدم عملیاته و بچه ها دارن اون جلو عرق میریزن و خون میدن نتونستم بمونم اونجا و فرار کردم اومدم. بهش گفتم مسئولتون اذیتت نکنه. گفت مهم نیست حالا شما منو ببرید یه کمکی بهتون کنم گفتیم پس بشین تو ماشین عقب تویوتا هم نزدیک ده تا سوری نشستن و رفتیم تو راه تیراندازی زیادی بود رسیدیم نیروها رو از تپه کشوندیم بالا و به علی گفتم نیروها رو از فلان جا ...
نمی گذاشت کسی از مجروحیتش باخبر شود + عکس
مطلع شود. در عملیات کربلای 5 به شدت آسیب دید و سه ماه تمام خانواده از ایشان بی خبر بود. پدر تا آخرین لحظه مجاهدت کرد. لحظه ای آرام و قرار نداشت. به عبارتی همه زندگی اش را فدای نظام و اسلام کرد. بعد از ازدواج هم هر چند وقت یک بار به خانه می آمد. هر بار هم که می آمد به همه اقوام سر می زد. به دیدار خانواده شهدا و دوستان همرزمش می رفت. شیشه مربا یکی از بهترین خاطرات من از پدر مربوط به ...
ماجرای سخنرانی نواب پیرامون فلسطین در اردن
...، بس که رهزن هستند، کشور ظلم چنین مرد ستمگر پرورد، پسرم تو که این چونی وای بر مادر، پسر حرف کافی ست دگر، وقت به پایان آمد، نعره زد زندان بان دور شو ای زن بدجنس مکن راز و نیاز، گفت مادر لرزان، سخن از روز نبرد است برو ای نامرد . این شعر نو بود. این را قبل از ورود امام(ره) خوانده بودید؟ عبدخدایی: بله، قبل از ورود امام(ره) خوانده بودم، یک شعر هم در زندان گفته بودم که شعر نو ...
فرهنگ دفاع مقدس فرهنگ مصونیت است/ شهدا انسان های بزرگی بودند که با خدا معامله کردند
که ایران پیروز جنگ است. مدیر کل شهدا و ایثارگران دانشگاه ملی زابل خاطرنشان کرد: ما بعد از گرفتن فاو، شهید فارسی و همرزمانمان در پارکی که ادوات بازی کودکان در آن قرار داشت مشغول بازی شدیم یعنی این چنین بود که بعد از جنگ سخت بر علیه دشمن روحیه چند برابری گرفته بودیم و پیروزی مان را اینچنین در خاک دشمن جشن گرفتیم. 8سال دفاع مقدس دانشگاه معرفت بود/ اگر دوباره جنگ شود باز هم به میدان ...
تحلیل های رفتاری سینماگر معترض
نخستین کسی که به حرف های او واکنش نشان داده رشیدپور مجری برنامه اختتامیه بود. او پس از پایان صحبت های کارگردان فیلم به وقت شام گفت: آقای حاتمی کیا برای من عزیزند و تمام هیجان و احساسشان را هم به جان می خرم؛ چون فیلم ساز بسیار محترمی اند. هرچه هم به من گفتند روی چشمانم می گذارم و از ایشان ممنونم حتی اگر مخالفتی هم داشته باشم. البته باید بگویم در برنامه هفت چند بار از ایشان دعوت کردیم که تشریف بیاورند؛ اما نیامدند. او همچنین در پایان مراسم نیز در بیانی کنایی یک بیت شعر از فردوسی خواند که البته پیش تر در پاسخ به هادی حجازی فر نیز بیان کرده بود، بسیاری عقیده داشتند که رشیدپور این بیت را به صورت کنایه در پاسخ به حرف های حاتمی کیا بیان کرده است: درشتی ز کس نشنوند، نرم خوی/ سخن تا توانی به آزرم گوی اما همه ماجرا این نبود. به محض پایان مراسم اختتامیه بسیاری از چهره های سینمایی، کاربران شبکه های اجتماعی و... به سخنان حاتمی کیا واکنش نشان دادند. دامنه واکنش ها بسیا ...
حکایت بن بست، رفراندم و دموکراسی به شرط چاقو!
به گزارش جهان نیوز ؛ مردم ایران، مردم مسلمان ایران، این شعارهایی که شما برای آن قیام کردید حق شماست. نباید اجازه بدهید هیچ گروه چماقدار و بی چماق این حقوق را از شما سلب کنند. مردم ایران، آزادی عمل و اندیشه حق شماست در حدود قانون اساسی، نباید بگذارید این حقوق را از شما سلب بکنند. کارگران، کارمندان، دهقانان، آنچه در این جمهوری به دست آورده اید حق شماست و باید پاسدار این حقوق باش ...
برخی سوپر انقلابی ها وقتی به قدرت نمی رسند پشیمان می شوند/ اگر انقلاب فرانسه کبیر باشد، انقلاب اسلامی ...
معمولاً کسانی که افراط می کنند، پس از این افراط به تفریط می رسند. این آقایان ابتدا مبانی درستی نداشتند و فقط براساس احساسات رفتار می کردند. مثلاً کسانی چون اکبر گنجی که معروف به اکبر پونز بود زیرا با کراواتی ها برخورد تندی می کرد و به پیشانی افراد پونز می زد. تنها این نیست و افراد بسیاری از این دست هستند چون تحت تأثیر عوامل مختلف تغییرات و تحولاتی در افراد شکل می گیرد. سوپر انقلابی ها وقتی به قدرت ...
همه باید مردم را بشناسیم/ برای مردم بودن با برای خدا بودن هیچ منافاتی ندارد
ی محترم و همچنین از سرود این جوانان عزیز که هم شعر خوبی داشت، هم اجرای خیلی خوبی داشت؛ ان شاءالله که همه ی شما موفّق و مؤیّد باشید. بنده از این فرصت استفاده میکنم و چند جمله را به شما عزیزان عرض میکنم. خب نوزدهم بهمن روز مهمّی است برای کشور و افتخار مهمّی است برای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ این درست! لذا هر سال هم این روز را، هم ما، هم شما تجلیل میکنیم و یاد آن را گرامی ...
از پاساژ پروانه تا عکس های فرق وسطِ دهه 30 خورشیدی
طلا بود. مادر عروس "فرق باز کنی" را روی فرق سر دختر می نهاد و دلاک با شادی آن را بر می داشت و بشکنی می زد و مبارک بادی می گفت و آن را به دو لبش می گرفت تا با دست های آزاد، فرق عروس را باز کند و گیسش را ببافد، اگر گیسوان دختر، پر پشت بود، دو رجه می بافت یعنی یکی زیر و یکی رو می بافت ... در هنگام فرق باز کنی معمولا آبگیر حمام و برخی دیگر، با ته سطل و دلوچه ضرب می گرفتند و شادمانی می نمودند ...
حاشیه های اختتامیه سی و ششمین جشنواره فیلم فجر
زنگ زده و بمب و ابوقریب خیلی زیاد بود. *چهره پژمان جمشیدی همزمان روی نمایشگرها نشان داده شد و همه سالن دست و هورا کشیدند و رشیدپور گفت پژمان تو همین الان جایزه ات را گرفتی. *کلیپی شامل تصاویر فیلم های به وقت شام، تنگه ابوقریب، چهارراه استانبول، دارکوب، بمب، لاتاری عرق سرد، مغزهای کوچک زنگ زده و تمام فیلم های حاضر در جشنواره نمایش داده شد که بیشترین تشویق ها برای این فیلم ها ...
در دهمین سالروز شهادت حاج رضوان، نیروهای مقاومت اسطوره جنگنده اف 16 رژیم صهیونیستی را نیز به سرنوشت تانک ...
ها به وی نرسد. وی چهار روز بعد از شهادت فؤاد به دیدار مادرش رفت و به او گفت: به من گفتند که شما خیلی ناراحت شده اید؟ مادر پاسخ داد: طبعاً. این دومین فرزندم بود [ که شهید شد]. عماد مغنیه گفت: اگر این عدد به سومین شماره برسد چه کار خواهی کرد؟ اعتقاد مغنیه به امکان جدی نابودی رژیم صهیونیستی سال ها سپری شد تا اینکه ام عماد خبر شهادت فرزند سوم را شنید، البته شهادت او بدون دستاورد نبود ...
مصلحت سنجی کارگزاران یقه سفید چگونه لاتاری را به حاشیه برد؟/ حاتمی کیا؛ ایستاده در اوج!
عمو ابراهیم شان افتخار خواهند کرد. او، از 22 بهمن 96 به بعد، آدم دیگری خواهد بود. یک سردار- سرباز ِ. ایستاده در اوج. سه) حکایت لاتاری در فجر امسال، بازنمایی حکایت همیشگیِ قربانی شدن آرمان به پای مصلحت شد. مصلحت یقه سفیدها، اما نه مصلحت "نظام" که مصحلت ِکارگزاران محافظه کار نظام بود. مصلحتی که غیرت را قربانیِ لبخند های آن ور آب کند، مصلحت نظام نیست. لاتاری قربانی چنین مصلحتی شد و حالا ...
فیلمهای دفاع مقدسی سیمرغ داران سی وششمین جشنواره فیلم فجر
به پیش خواهند رفت و از سرزنش های خارهای مغیلان، غم به قلبشان راه نمی دهند و این فرموده رهبری معظم انقلاب را ره توشه خود ساخته اند که: سینما کلید پیشرفت کشور به میزان زیادی دست شما سینماگران است. والسلام رضا رشیدپور در ادامه مراسم اختتامیه گفت: من دیدم که در این روزها در سینماهای مردمی، مردم از راه های دور برای دیدن بازیگران مورد علاقه شان از راه دور و نزدیک می آمدند و حتی دیدم کسی از ...
اصغر نوری: جایزه نمایشنامه نویسی فجر تقریباً یک چهارم جوایز جشنواره است
مند که دارند می بینند. می خواستم نمایشنامه نویسی از اسم بیرون بیاید. وقتی می گوییم مثلاً صحرا رمضانیان، ایشان را فقط اسم نبینیم. حداقل در جشن و اختتامیه خودش، در جایزه ای که باز برای خودش است، کاندید شده، پنج دقیقه روی صحنه باشد و آدم ها این را ببینند. آدم ها این را در حال خواندن متنش ببینند. این برای من ارزشمند بود و هنوز هم هست؛ ولی اگر حالا که شما منتقد و نمایشنامه نویس هم هستید - بیشتر من شما ...