سایر منابع:
سایر خبرها
روحانی از سرهنگ هم بالاتر است/ از باطن احمدی نژاد خبر نداشتم/ نوار صحبت اعضای شورای عالی امنیت ملی ...
. او در آن جلسه فقط می خواست به قالیباف بگوید تو سرهنگی و الا خودش از سرهنگ هم بالاتر است. من این را در یکی از جلسات شورایعالی امنیت ملی به خودش هم گفتم. * چه واکنشی نشان داد؟ هیچی، خندید. چه بگوید؟ * چطور شد که آن دو نفر را برای ریاست ستاد انتخاب نکردند؟ در همان جلسات اول که گزارش ها را خدمت آقا می بردم، گفتم اعضای ستاد، معاونین و وزرای دولت و ...
زن جوان برای خودش هوو آورد!
کند من هستم با چنین تصمیمی بشدت مخالفت کرد و گفت به هیچ عنوان تصمیم درستی نیست و باید به آن زن گفت که چنین کاری نکند وقتی مخالفتش را دیدم ناگهان بغضم ترکید و با گریه و التماس همه ماجرا را برایش تعریف کردم و گفتم زنی که در جست وجوی هوویی برای خود است خود من هستم. باورش نمی شد من او را برای همسرم خواستگاری می کنم و از پیشنهادم بشدت ناراحت شد ولی وقتی حال و روزم را دید فرصت خواست تا در موردش فکر کند ...
عماد مغنیه ، مغز متفکر عملیات های حزب الله چگونه ترور شد؟
به گزارش دولت بهار به نقل از تسنیم، یک دهه از شهادت عماد مغنیه فرمانده نظامی و مغز متفکر حزب الله لبنان می گذرد و مراسم دهمین سالگرد شهادتش مقارن شده است با سقوط جنگنده صهیونیستی اف 16 در اراضی سوریه که شکاف جدیدی را در موازنه های قدرت رژیم صهیونیستی در میان همسایگان آن به ویژه محور مقاومت ایجاد کرد. شاگردان عماد مغنیه روزی بزرگان نبرد زمینی بودند و جلوی تانک های مرکاوای رژیم اسرائیل ...
افشاگری جنجالی والدین دوست مهدی قائدی +عکس
مادر مهدی گفتم. گفتم به خدا که اگر مهدی بلند شود و در گوش احمدرضا بگوید بلند شو، پسرم بلند می شود. آن ها مثل دو تا برادر بودند. به خدا که دلم می خواست مهدی را بغل کنم و بگویم تو بوی احمدرضای من را می دهی. اتفاقات بعد از این حادثه، اما قلب من را به درد آورد. حرف هایی که زده شد، رفتار هایی که شد. خیلی قلبم به درد آمد. الان راننده پرادو را پیدا نکرده اند؟ پرادو نیست و نابود شده ...
ابراهیم فیاض: روحانی استعفا دهد
توانم جواب دهم، همیشه باید رقیب را دید. آرای روحانی در سال 96 از باب رقابت با رئیسی بود، بخشی از جامعه تصور می کرد رئیسی می خواست تحمیل شود. در انتخابات آینده هم همین است، باید ببینم رقیب کیست. مردم همیشه با در نظر گرفتن رقیب به یک نامزد رای می دهند یا رای نمی دهند، این را قبلا هم گفتم که ما رای سفید و خاکستری نداریم، اتفاقا بیشتر رای، رای سیاه است و به ضد کسی داده می شود. علت هم این است که ...
جلیلی و قالیباف در انتخابات مجلس رأی می آورند/ همان یک احمدی نژاد برای 70سال اصولگرایان بس است/ آقای ...
...> وقتی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدم یک نفر آمد به من گفت اگر می خواهی رئیس جمهور شوی، بگو 3 میلیون نفر را بعد از تشکیل دولت بلافاصله استخدام می کنم ، گفتم چه طور چنین قولی بدهم، به فرض استخدام کردم حقوق شان را از کجا بیاورم گفت حالا بعدا یک فکری می کنیم ، گفتم بالاخره این 3 میلیون نفر برای نشستن صندلی می خواهند، 3 میلیون صندلی از کجا بیاورم . زمانی هم رئیس سازمان تربیت بدنی بودم، یکی از ...
راه های کسب آگاهی - آموزش مواضع حزب جمهوری اسلامی (جلسه دوم)
هم در این باره کمتر بحث می کردیم یا اصلاً نمی کردیم در آن موقع من بحث شناخت در رابطه با قرآن را مطرح کردم و گفتم ببینیم قرآن درباره شناخت چه می گوید تا خودمان را به معارف قرآن مسلح کنیم، وقتی انقلابمان پیروز شد آن وقت با هم بحث های فلسفی اش را هم می کنیم. حال می رویم تا با سرعت معقولی به بحث های زیربنایی و روبنایی برسیم خلاصه این مطلب بحث جالب است اما خیلی مهم نیست. سوال 7- آیا وحی و ...
روحانی: مسیر انقلاب قابل بازگشت نیست
...: سختگیری ها را کنار بگذاریم، نخست در زندگی خصوصی مردم دخالت نکنیم، آن که امام فرموده است اجرا بکنیم، کسی ممکن است در خانه اش غیبت کند، من موظف هستم به عنوان دولت شنود بگذارم، گوش کنم، مامور هم بگذارم، ببینم اگر غیبت شد طرف را احضار کنم بگویم گناه کبیره انجام دادید. وی اضافه کرد: به ما مربوط هست کسی جایی دروغ گفته، ما باید احضارش کنیم؛ بگوییم دروغ گفتی؛ با واقعیت منطبق نیست، بله این ...
رفتن شاه و آمدن امام بهترین خاطره عمرش بود
جانم را از دست بدهم خانواده ام بی خبر می مانند و نمی فهمند من کجا هستم. در آخر متأسفانه پیروزی انقلاب را ندید و به شهادت رسید. در خانه چطور آدمی بودند و چه شخصیتی داشتند؟ خیلی خوش اخلاق بود. به موقعش شوخی می کرد و به موقعش جدی بود. همه کارش روی اصول بود. نمازش را اول وقت می خواند، به موقع به کارهای دیگرش می رسید. هیچ وقت کار آن روز را به زمان دیگری نمی انداخت. مأمور قطار بود و ...
حزبی که دبیرکلِ آن شهید می شود، هرگز شکست نمی خورد
بودند ثبت نام می کردم. سیّد آمد پیش من و اسمش را نوشت. خیلی تعجب کردم. گفتم سیّد، شما الآن امام جمعه بعلبک هستید، شرکت در دوره آموزش نظامی مناسب شأن شما نیست. ما در همین دوره کلاس های اخلاق هم داریم که شما می تونید به عنوان استاد در آن ها شرکت کنید؛ ما هم شاگرد شما. با همان لبخند همیشگی اش گفت: اتفاقاً توی این دوره، این منم که شاگرد بچه های سپاه هستم. ** سید در آن ...
بررسی روایی روضه خبر المسمار حضرت زهرا (س)
مادرشان زهرا را می کردند و می گریستند؟ اصلاً چرا حضرت زهرا دستور داد شبانه دفنش کنند؟ چرا فرمود نمی خواهم کسی از کسانی که به من ظلم کرده اند در تشییع جنازه ام شرکت کنند؟ برای این که می خواست این ظلم در جهان لوث نشود، زیرا لوث شدن ظلم گناه است. می خواست تا بعد از چهارده قرن هم بیایند و بگویند: فَلِأَیِّ الْامورِ تُدْفَنُ لَیْلا بَضْعَةُ الْمُصْطَفی وَ تُعْفی ثَریها چرا پاره جگر ...
گفتم حاجی اگه مایلی بیام خاطراتت کتاب کنم، خندید و گفت: حالا فعلا باشد برای بعد
گرفت و شماره پلاکم را خواند. گفت: پسر تیمسار شماره شهادتت خیلی رُند نیست، خیلی پیچیده است، تو شهید زنده میشی... حالا از مدرسه فرار میکنی؟ علی اصغر که استاد و فرمانده دلم بود خندید و همه بچه های اتاق خندیدند، بعد یک مرتبه حیرت زده بلند شدند. چشماهاشون گرد شده بود، من اصلا اول متوجه ماجرا نشدم. تازه خیلی دیر حاج غلام را شناختم، دوران راهنمائی که از دست رئیس مدرسه ...
واکنش روحانی به انتقادات درباره طرح مسئله رفراندوم/ رئیس جمهور مسئول اجرای قانون اساسی است/ امروز 98 ...
...، کسی ممکن است در خانه اش غیبت کند، من موظف هستم به عنوان دولت شنود بگذارم، گوش کنم، مامور هم بگذارم، ببینم اگر غیبت شد طرف را احضار کنم بگویم گناه کبیره انجام دادید. وی اضافه کرد: به ما مربوط هست کسی جایی دروغ گفته، ما باید احضارش کنیم؛ بگوییم دروغ گفتی؛ با واقعیت منطبق نیست، بله این ها گناه است، مسیر اینها مسیر فرهنگ است، اساس اسلام بر مبنای زندان و تعزیر و دادگاه نیست، اساس دین ...
شاه از نوجوانی مغبون بود!
و کارنامه متولیان رژیم سابق باشد. من از دست خودم شاکی هستم! بهمن نادری پور معروف به آرش ، درآغازِ واپسین دفاعیات خود در دادگاه، ضمن اعتراف کامل به ارتکاب جنایت، به توصیف فضای فکری خود پس از دستگیری و انتقال به زندان پرداخته است. او در این باره می گوید: ریاست و اعضای محترم دادگاه! من که در اول جلسات دادگاه گفتم من معترف به خیانت و جنایت هستم و به هیچ وجه قصد دفاع از خود را ...
هم حکم قطع دست دادیم و هم اعدام / ماجرای شلاق زدن حزب اللهی ها
نمی کشی که در جنگل گوشت می خوری؟ گفت من خودم این گوشت را خریدم. گفتم غلط کردی، آبروی ما را با این کارت می بری. فکر می کنند که کدخدا این گوشت را برای بردن چوب به تو داد. گفت دیگر این کار را نمی کنم. گفتم نان و پنیر بخرید و با چایی بخورید. چندی بعد یک قاچاقچی چوب برای همین آدمها، کارد کشید و به آنها حمله کرد. این مرد عاقلانه به همراهانش گفت که اصلا تیراندازی نکنید، فرار کنیم. و فرار هم کردند. همان ...
گفت وگویی منتشرنشده با زنده یاد ناهید دایی جواد
و فقط جواب سلام من را بدهد، آقای پرویز یاحقی بود. بار اول که ایشان را دیدم، در راهروی استودیو 8 رادیو ایران بود که با آقای معروفی آهنگ قسم به خدا را ضبط می کردیم. به من گفتند: تو برو بیرون، خسته می شوی، تا ارکستر تمرین کند . آقای یاحقی با دو، سه نفر دیگر در راهرو ایستاده بودند. به من گفتند: تو کی هستی که اینجا ایستاده ای؟ گفتم: من ناهید دایی جوادم . گفتند: گوینده ای؟ گفتم: نخیر با آقای معروفی ضبط ...
شهیدی که حاتمی کیا در جشنواره فیلم فجر از خانواده او تقدیر کرد، کیست؟+تصاویر
....گذاشتنم مهابرات.فهمیدم عملیاته و بچه ها دارن اون جلو عرق میریزن و خون میدن نتونستم بمونم اونجا و فرار کردم اومدم. بهش گفتم مسئولتون اذیتت نکنه. گفت مهم نیست حالا شما منو ببرید یه کمکی بهتون کنم گفتیم پس بشین تو ماشین عقب تویوتا هم نزدیک ده تا سوری نشستن و رفتیم تو راه تیراندازی زیادی بود رسیدیم نیروها رو از تپه کشوندیم بالا و به علی گفتم نیروها رو از فلان جا ...
شالیزار بدنم را ساخت
فریاد می کشد، رگ گردنی می شود و مثل کشتی گیرها برای گل نخوردن تیمش با دندان هایش هم دفاع می کند. پسری که هر چند در کشتی اسم و رسمی به دست نیاورد اما حالا در ولایت پدری، بهنمیر آن قدر معروف شده که می گوید تمام بچه های محل و پسرهای فامیل می خواهند مثل من فوتبالیست شوند و کشتی این جا از مد افتاده است. فلسفه اسم شجاع چیست. قبول داری یکی از خاص ترین اسم های ایران را داری؟ آن قدر ...
زندگی بی توازن مرواریدهایی قبل از صرف صبحانه
مرتب برمی گردد تا به جاشوا بل نگاه کند، درحالی که مادرش او را به سمت در می کشد. پارکر می گوید: آنجا نوازنده ای بود که توجه پسرم به او جلب شد. می خواست بایستد و گوش کند، ولی اصلاً وقت نداشتم . بنابراین پارکر کاری را کرد که مجبور بود انجام دهد. او با زیرکی خودش را بین ایوان و بل قرار داد تا جلوی دید پسرش را بگیرد. می توان در فیلم ایوان را دید که هنگام خروج از سالن، هنوز هم گردنش ...
ماجرای سخنرانی نواب پیرامون فلسطین در اردن
می کنی؟ گفتم که چایی فروشی می کنم از تاجر می خرم و با موتور بین خواروبارفروش ها توزیع می کنم. سرهنگ دانش ساواکی گفت که تا کی می خواهی چایی فروشی کنی؟ گفتم همیشه، گفت که ارتش سالانه 800 تن مصرف چایی دارد، این چایی را از مهدی ابراهیمی دریانی می خرد؛ من به ارتش می گویم از تو بخرد. یعنی به شما پیشنهاد رشوه می داد عبدخدایی: سرهنگ دانش ساواکی به من گفت که پشت موتور 20 کیلو چای می زنی، از ...
متن شعر صدای پای آب سپهری
...> توت بی دانش می چیدم. تا اناری ترکی برمیداشت، دست فواره خواهش می شد. تا چلویی می خواند، سینه از ذوق شنیدن می سوخت. گاه تنهایی، صورتش را به پس پنجره می چسبانید. شوق می آمد، دست در گردن حس می انداخت. فکر، بازی می کرد. زندگی چیزی بود، مثل یک بارش عید، یک چنار پر سار. زندگی در آن وقت، صفی از نور و عروسک بود. یک بغل آزادی بود. زندگی در آن وقت، حوض ...
برخی سوپر انقلابی ها وقتی به قدرت نمی رسند پشیمان می شوند/ اگر انقلاب فرانسه کبیر باشد، انقلاب اسلامی ...
و خواسته هایشان نمی رسند پشیمان می شوند. آقای منتظری 5 جلد کتاب در مورد ولایت فقیه نوشت ولی وقتی عزل شد و دید که نمی تواند به جایگاه ولایت فقیهی برسد، اعلام کرد من از 30 سال مبارزات خود پشیمان هستم؛ چون نگاه نفسانی هم به این جایگاه داشت و خواسته هایش تأمین نشده بود. بنابراین عوامل مختلفی در به وجود آمدن این پشیمانی وجود دارد. برای مثال جای برخورد تندی با این افراد می شود و چون تحمل ...
همه باید مردم را بشناسیم/ برای مردم بودن با برای خدا بودن هیچ منافاتی ندارد
...؛ در مقابل دشمن آن جور، در مقابل یک پسربچّه ی بی ادب در کوفه -که داستانش معروف است- آن جور. پسربچّه ای نمی شناخت که این مالک اشتر است، به ایشان اهانت کرد، بعد که فهمید دستپاچه شد، دنبالش دوید، دید رفته در مسجد دارد نماز میخواند؛ عذرخواهی کرد، [مالک]گفت: اصلاً آمده ام مسجد که برای تو دعا کنم. فرمانده نظامی، همان مالک اشتر در جنگ صفّین و آن کار های عظیم، در مقابل یک پسربچّه ی جوان، یک جوان بی ...
چه کسی می تواند از مرقدی که برای امام ساختند دفاع کند؟
قوه قضاییه بود، به شهید منافی گفته بود وقت درس خواندن توست بعد برو جبهه. حتی نزد امام رفته بود و امام هم همین نصیحت را به او کرده بود اما او دلش می خواست به جبهه برود و رفت. منافی: آخر او حرف منطقی می زد که کسی توان پاسخ دادن نداشت. من به او گفتم تو می خواهی بروی می خواهی چه کار کنی؟ گفت می خواهم دفاع کنم از کشور. مشهد بودیم رفتیم پیش واعظ طبسی. به پسرم گفت تو می خواهی بروی جبهه هزاران نفر ...
امام گفت جبهه، دانشگاه است ، ما هم کار را خودمان یاد گرفتیم
از زیر جیپ باز کنم، یکدفعه صدایی را شنیدم که چیزی با تلق و تلوق به ماشین می خورد، نگاه کردم دیدم انگار دارند با تیر من را می زنند. آنها تصور کرده بودند کسی از بیرون به داخل آمده بود. من هم شروع کردم به داد زدن که نزن نزن، من خودی هستم و از کارگرهای پادگانم. با ماشین آمدند و گفتند که چه کسی به تو گفته بیایی اینجا و به ماشین دست بزنی؟ گفتم: خودم! مگر کسی باید به من بگوید که بیایم یک شیلنگ را از ...
ترجمه رکوئیم دغدغه چندساله من بود
دانستم چه می کنم حالا که می نشینم می دانم چه نمی کنم. یعنی می نشینم و منتظر هستم که فرشتگان الهام به یاری من بیایند. وقتی خوانندگان رکوئیم را می خوانند به این بیوگرافی نیز توجه کنند. یعنی مبارزه بین ایمان و ناامیدی که فاکنر درگیر آن بود. مترجم کتاب در ادامه گفت: شاید بعضی از خوانندگان با خود بگویند که چرا به جای رکوئیم کلمه مرثیه یا آمرزش خوانی را به کار نبردید. چنانچه من در مقدمه همه ...
نعمتی بالاتر از اهل بیت وجود ندارد/ وجود نورانی حضرت زهرا(س)
خاطره ای از ناراحتی رزمنده ای که شهادت نصیبش نشد، اظهار کرد: از یک عملیات برگشتیم و به چادرهای گردانمان در پادگان دوکوهه رفتیم که دیدم یک نفر از بچه های عملیات شب گذشته برگشته و دارد گریه می کند، گفتم فلانی چرا گریه می کنی؟ گفت در عملیات پسر عمویم شهید شد و من گفتم که درست است که شهید شده و همه ناراحت هستند اما گریه تو اینجور نیست و معنای دیگری دارد، حقیقتش چیست؟ وی ادامه داد: وی به من گفت ...
در دهمین سالروز شهادت حاج رضوان، نیروهای مقاومت اسطوره جنگنده اف 16 رژیم صهیونیستی را نیز به سرنوشت تانک ...
یک دهه از شهادت عماد مغنیه فرمانده نظامی حزب الله لبنان می گذرد، اما مراسم دهمین سالگرد شهادت عماد مغنیه همزمان شد با سقوط جنگنده صهیونیستی اف 16 در اراضی سوریه که شکاف جدیدی را در موازنه های قدرت رژیم صهیونیستی در میان همسایگان آن به ویژه محور مقاومت ایجاد کرد. روزانا رمال تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقاله ای در روزنامه البناء با اشاره به این موضوع تأکید کرد که در سالروز ترور شهید ...
انگشت شاه نجس است
...: تو چه کار کردی که تو را اینجا آوردند؟ گفت: من حالا حالاها اینجا هستم. من مثل شما آخوندها سازش کار نیستم . گفتم: مگر چه کار کرده ای؟ گفت: من جزوه ای از شریعتی با عنوان آری این چنین بود برادر داشتم. این جزوه را از من گرفتند و خودم را به اینجا آوردند . گفتم: خاک عالم بر سرت، تو یک نیرو را اینجا عاطل و باطل نگه داشته ای فقط به خاطر یک جزوه؟ بیرون ما همه کار داریم، آن وقت تو اینجا داری ...
نه معین فر را زدم نه هویدا را
. ایشان هم در تمام شلاق ها و شکنجه ها با من سهیم است. من آن روز خوابم برد. ساعت 7 صبح پسرم زنگ زد که کیهان را در مدرسه پخش کردند که روی آن نوشته است آقای غفاری به جرم اختفای اسلحه دستگیر و زندانی شده است. گفتم من که اینجا هستم زندان کدام است. من تلفن آقای شریعتمداری را داشتم زنگ زدم گفتم سلام من هادی غفاری هستم. گفت از زندان زنگ می زنی؟ گفتم کی تا حالا به زندانی در نظام ما موبایل می دهند؟ گفت از شما می ...