سایر منابع:
سایر خبرها
زندگی متفاوت آقای شهردار+تصاویر منتشر نشده
خارج می شدم، آن هم منطقه جنگی، گرم و ساعت ها فاصله با ارومیه، مادرم خیلی ناراحت و نگران بود. مهدی با حمید آقا رفتند، اما حمید مدتی بعد برگشت. مهدی تماس گرفت و گفت: من خانه تهیه کردم، وسایل را جمع کن و با حمید بیا. خودش نیامد، به خاطر مسائلی که در سپاه برایش به وجود آمده بود، حاضر به برگشت نبود. رفتیم کرمانشاه، منزل آقای میرولد که منتظر ما بود. دی ماه سال 1360 در برف و بوران ...
پاسخ به سه تحریف بارز از تاریخ معاصر
، برافتادن قاجار و نقش انگلیسی ها " مرحوم قاسم غنی نیست بلکه سیروس غنی است. متأسفانه در چندین و چند جا تنها در پیش گفتار کتاب "رضاشاه" نام نویسنده اثری که "اساس و شالوده کتاب رضاشاه برآن نهاده شده" به اشتباه ذکر شده است. ضمن اینکه شایسته نیست فردی به عنوان هیأت علمی دانشگاه اساس و شالوده کتاب خود را بر اثر دیگری بگذارد که خود در ارتباط با اسناد، گزینشی عمل کرده است. 2- درپیش گفتار کتاب ...
ما دیگر تقدسی در تئاتر نداریم
شیشه ها را می لرزاند به لحاظ فرم از شیطونی افراطی تر است. یعنی فرم رادیکال تری دارد، انتزاعی تر است. کاش می شد هنوز همان گونه بنویسم؛ ولی روزبه روز آدم ساده تری می شوم و پیچیدگی های آن دوران را ندارم و شاید دارم در جامعه حل می شوم. چرا فکر می کنید ساده هستید؟ به نظرتان سادگی منتج از زبان ساده ای است که استفاده می کنید؟ کوشکی: آن هم ساده است. اگر ساده نباشد من اجرایش نمی کنم ...
وقتی من خانه نبودم دوست مطلقه ام به خانه ما می آمد!
ازدواج کند. با شنیدن این جملات دردناک دست دخترم را گرفتم و به منزل پدرم رفتم. پس از آن هم از دادگاه تقاضای مهریه و طلاق کردم. چند ماه بعد همسرم کپی پیامک های زشت و زننده ای را به دادگاه ارائه داد که همه آن ها حکایت از روابط نامشروع من با مردان نامحرم داشت که برخی از آن ها نیز از شماره تلفن شخصی من ارسال شده بود. اگر چه حیرت زده بودم، اما نمی توانستم بی گناهی ام را ثابت کنم. در همین گیرودار سپهر ...
آشپزخانه ها هر روز مردانه تر می شوند
؛ پس از 6ماه شام های یخ زده و فریزی، شروع کردم به آشپزی و پخت سینه مرغ در مدل های مختلف در آرام پز سالخورده. از این که چطور تلاشی کوچک می تواند غذای خانگی واقعی به همراه داشته باشد، متعجب و خشنود بودم. خیلی زود بعد از پختن مرغ با سیر و لیمو، مرغ کبابی و خوراک مرغ سرخ شده احساس می کردم استاد بزرگ آرام پزها شده ام و تصمیم گرفتم آن را به یک آرام پز جدیدتر به روزرسانی کنم. در آن زمان، اواخر 2012، وقتی ...
ناگفته های شیرزن دفاع مقدس از دوبار شهادت تا شکار تانک های دشمن+تصاویر
شدند بخشی از ریه من را بردارند. در آن زمان، شدت مجروحیت و عمل جراحی سخت سبب رفتن من به کما شده بود. خواب دیدم همسرم آینه و شمعدان برایم آورده چشمانم را باز کردم و متوجه شدم که کیسه خون به من وصل است و بر روی آن نوشته خون اهدایی از اصفهان که پس از آن به لهجه اصفهانی گفتم دیگه ما اصفهانی شدیم . که آن زمان در بخشی که من بودم قیامت شد و همه به اتاق هجوم آورده بودند. پزشکان و پرستاران می ...
به خاطر این که لاغر اندام بودم کسی به من شک نمی کرد!
این و آن پول قرض کردم تا مدتی دوام بیاورم اما بدهی ام از چند صد هزار تومان گذشت و میلیونی شد. همسرم بعد از این اتفاق وقتی دید که من اعتیادم را ترک نمی کنم خانه را ترک و بعد از مدتی از من به دلیل بی مسئولیتی و اعتیاد شکایت کرد. حالا به دادگاه خانواده آمده ام تا شاید این بار بتوانم یک مهلت دیگر از همسرم بگیرم و قطار زندگی خارج شده از ریلم را به مسیر اصلی برگردانم و اگر موفق نشوم به احتمال زیاد زندگی ام از هم خواهد پاشید رکنا ...
مرتضوی مستأجر دو ساله اوین
پیدا شد و گفت اگر 4 میلیون تومان به من بپردازید، ترتیب ملاقات شما را با فرزندتان می دهم. در روز مبعث در حسینیه امام خمینی(ره) و در دیدار مسئولان کشور با رهبری، این موضوع را با وزیر اطلاعات که در ملاقات حضور داشت، مطرح کردم تا در مورد آن فرد دلال تحقیق کنند. شماره های خود را نیز به وزیر اطلاعات دادم تا اگر نیاز به اطلاعات بیشتری داشت، بتواند با من تماس بگیرد. از وزیر اطلاعات خبری نشد تا ...
جانبازی زنان برای مردم عجیب است/ دغدغه های جانبازان اعصاب و روان
توانستم از شهر خارج شوم، در شهر ماندیم و عصر بود که عراقی ها شهر را گرفتند و من را از ناحیه پای راست و چپ مجروح کردند و جانباز 70 درصد شدم و در همین اتفاق بچه من هم به رحمت ایزدی پیوست؛ در طول این سال ها 10 سال والیبال نشسته کار می کردم و در تیم ملی نیز بودم. محمدعلی مهدوی در روز 10 اسفند سال 62 از ناحیه نخاع بر اثر اصابت ترکش خمپاره در طلائیه مجروح شده است؛ وی نحوه مجروحیتش را این گونه مطرح ...
ادبیات به آخر خط نرسیده است/زبان داستان نویسی را بلد نیستیم
یاروسلاو هاشک بود که میرچی آذرماه 96 پیش از ترک ایران خبرش را به ما داد و علت قصدش از انجام این کار را دریافت و برداشت نادرست دست اندرکاران اجرای نمایش شوایک سرباز ساده دل به کارگردانی حمیدرضا نعیمی در تهران عنوان کرد. با آمدن بهار 97 و حضور دوباره میرچی در ایران، گفتگویی که سال 94 با این مترجم آغاز کرده بودیم و همچنین مطالب مربوط به فیلم پراگتهران در گفتگوی دیگری که روز پایانی فروردین 97 ...
آرزوی یک ورزشکار کرد: امیدوارم مسوولان کردستان هم مانند سایر استان ها از فوتبال حمایت کنند
همبازیان سابق خود شهاب حسین پناهی، صالح زندی، فرهاد خاطرویسی و فرشید جهان بین تیم آبیدر را تاسیس کردیم و بعدها صدیق هنرآوازی دوست خوبم نیز به این جمع افزوده شد که البته در ابتدا قصد باشگاه داری نداشتیم و فکر کردیم با حمایت ارگان ها و یا شرکت ها و پیدا کردن اسپانسری به کار خود ادامه دهیم ولی متاسفانه با وجود جلسات بسیار با مقامات دولتی شهر هیچ نتیجه ای نگرفتیم و ناچار با پیشنهاد مهندس سلطانپور پیشکسوت ...
من کُشته مُرده رهبرم هستم + عکس
. حدود سال 60 بود که پدرم می خواست من را بفرستد سلطنت آباد. مسئول مالی آنجا به من گفت: اگر شما دو ماه اینجا کار کنید بعد از دو ماه می فرستمت صنایع دفاع برایت خیلی خوب می شود ولی باز هم من قبول نکردم، گفتم همین الان نامه بدهید من بروم صنایع دفاع. گفت اگر من الان نامه بدهم بروی کار شما انجام نمی شود و باید دوره ببینی. اما نامه را به ما داد و نامه هم کارساز نشد و من رفتم خدمت سربازی. چه سالی ...
ریما رامین فر: شاید روزی مثل بهبود حذف شدم
ساخته می شود یا نه؟ پس وقتی یک کار تا این اندازه موفق است، مخاطب تا این میزان منتظر تماشای ادامه اش است و دلش می خواهد باز آن را ببیند و انتظار دارد که تو دوباره در یک نقش و در یک مجموعه ظاهر شوی، این دیگر خودخواهی من است که بگویم نه دیگر این نقش تکراری را دوست ندارم. همزمانی ضبط این سریال با پیشنهاد های خوب دیگر برایتان مهم نیست؟ این اتفاق افتاد. من فیلمنامه ای خواندم که بسیار عالی ...
کارگردان مستند ایران گرد : خانه ام را برای ساخت سری اول مستند فروختم!
کردم و به کوهنوردی حرفه ای مشغول شدم. در کنارش درس خود هم می خواندم. دوره های مختلفی مثل دوره های طبیعت گردی و دوره های تاریخ و فرهنگ ایران را گذراندم. بعد همه این ها را یک کاسه کردم. از طرفی خودم نیز عکاسی می کردم، به تاریخ و فرهنگ ایران هم خیلی علاقه داشتم. بعداً رفتم با آقای اینانلو همکاری کردم و با ایشان در یک مجموعه مستندی همکاری داشتم. البته در حوزه گردشگری هم با ایشان همکار بودم ...
شش اشتباه بزرگ زنان (2)
.... اوایل که با هم نامزد شده بودیم، همیشه اونو به زور به سالن ورزشی می بردم. تمام مدت آن جا می موند و فقط دیگران را تماشا می کرد. این وضع برام خوشایند نبود و در نتیجه کنارش گذاشتم. ولی او منو تشویق کرد، بدون او به سالن برم و علاقه ام به ورزش را فدای او نکنم. یکی دوبار همراه دوستام این کار را کردم، اما از این که اونو تو خونه تنها می ذاشتم، احساس گناه می کردم. هر چند دلم برای ورزش تنگ شده، اما موضوع ...
جباری: پولم را ندهند یک پنجره محروم می شوند
باشگاه لطمه خوردیم. در انتها هم فقط متاسفم که باشگاه استقلال باید این پول را بدهد و ای کاش مدیرعامل مجبور بود این پول را بدهد. بازیکن با تجربه استقلال در مورد اینکه تصمیمش برای ادامه فوتبال چیست، ادامه داد: من تمریناتم را برای فصل آینده شروع کرده ام؛ شاید اگر امسال بازی می کردم از فوتبال می رفتم ولی دوست ندارم کسی که اصلا نسبت به فوتبال آگاهی ندارد من را کنار بگذارد. به خاطر همین تمریناتم ...
پرهام مقصودلو: مربی ندارم اما می خواهم تاریخ ساز شوم
پرهام مقصودلو، قهرمان مسابقه های شطرنج مسترز شارجه می گوید که بدون مربی و با هزینه شخصی به مسابقه ها می رود. او همچنین امیدوار است که قهرمان مردان آسیا شود و از ریتینگ 2700 عبور کند. پرهام مقصودلو در گفت وگو با ایسنا بعد از قهرمانی در رقابت های مسترز شارجه اظهار کرد: تمرین زیادی کرده بودم تا بتوانم در دو مسابقه دوبی و شارجه خوب بازی کنم. بعد از مسابقه های قهرمانی کشور دو هفته ریکاوری ...
همه ما مقصریم
مثل سابق جریان نداشت، به عنوان خبرنگار اعزامی روزنامه شهروند به کرمانشاه و بین زلزله زده ها رفتم. از موضوعاتی که در آن روزهای سخت بعد از بحران، توجه ام را جلب کرد چادری در خیابان اصلی سر پل ذهاب بود که با بقیه چادرها فرق داشت؛ چادری کوچک که روی آن نوشته شده بود آرایشگاه زنانه . در آن چادر با زهرا محمودی آرایشگر جوانی آشنا شدم که در روزهای سخت بعد از زلزله برای روحیه دادن و ...
کودکی گمشده؛ بخش های پنهان بچه های خیابان
ساختمان های اداری خصوصی باب است که متاسفانه برای بینندگان هم تماشای چنین صحنه هایی گونه ای لذت بیمارگونه دارد . از آن روز مرتضی دغدغه هر دو نفر ما شده بود . همین چند روز پیش که یلدا را دیدم باز سراغ مرتضی را گرفتم . اخم کرد و گفت : وقتی من با او کاری ندارم تو هم نباید داشته باشی . همه تعجب من و اصرارم برای دیدن مرتضی یلدا را ناراحت تر می کرد . می گفت او عوض شده! بد شده و خدا مرتضی را هیچ ...
مسائل مالی چه به روز رابطه تان می آورد؟
را دیدم، ورشکسته بودم و به خاطر شکست در اولین کسب و کارم، یک میلیون دلار بدهی داشتم. خوشبختانه کیم با من ماند و من می دانم که نه ماندن او در کنار من به خاطر ثروت من است و نه ماندن من در کنار او به خاطر ثروتش! پول: دلیل شماره یک دعوای زن و شوهرها براساس گزارش هافینگتون پست از نتایج پرسشنامه ای که به وسیله مجله پول ایجاد شده بود، دلیل شماره یک دعوای 70 درصد زوجین پول است، نه ...
از شیرینی یک رؤیا تا تلخی کابوس یک بیماری / وقتی تأمین نیازها در گروی ارائه تسهیلات اشتغال به والدین است
...، درد ما تنها سفره خالی و نبود خانه و حتی خراب شدن یخچالی که چند روز است برای تعمیرش حتی مجبور شدم قلک بچه ها را بشکنم و متأسفانه با این وجود درست نشد نیست. شاید اگر به خاطر داروهای رؤیا نبود که حتماً باید در یخچال نگهداری شود، نیازی به هزینه کردن برای تعمیر یخچال را پیدا نمی کردیم، چون مواد خوراکی در یخچال نداریم که نگران فاسد شدنش باشیم. شب را به روز و روز را به شب گره زده ...
مدارک لازم جهت تمدید گذرنامه در آمریکا چیست؟ + سوالات رایج تمدید گذرنامه در آمریکا
و تمامی مدارکتان موجود باشد امور کنسولی شما در همان روز صورت خواهد گرفت. جهت مراجعه حضوری برای تمدید گذرنامه در آمریکا چه ساعت و چه روزهایی می توان به نمایندگی رفت؟ ساعت اداری نمایندگی 8 صبح تا 4:30 بعد از ظهر روز های دوشنبه تا جمعه است. تفاوت گذرنامه های جدید با گذرنامه های قدیم در چیست؟ گذرنامه های جدید دارای 5 سال اعتبار ، غیر قابل تمدید با اندازه ای استاندارد است. هم چنین پس از گرفتن گذرنامه ...
ماجرای تذکر آیت الله سیستانی به بنی صدر
، قبول نکردم. برخی دیگر از علمای تهران نیز آقای مهدوی را تشویق کردند که دست از اصرار برای ماندن بنده بر ندارد تا اینکه بنده به مشهد مشرف شدم و در آنجا استخاره کردم وقتی گفتم اگر خوب آمد در تهران می مانم و اگر هم نه که از این شهر می روم. پس از زیارت حرم امام رضا بالای سر آن حضرت روبرو ضریح نشستم و استخاره ای با قرآن انجام دادم و نتیجه استخاره این بود که در تهران ماندنی شوم. مرحوم آیت الله ...
سرایدار سارق، عاشق دلار و یورو بود
خانه ها را می دانستم. از طرفی در فرصتی مناسب کلید سایر خانه ها را نیز کپی کرده بودم. وقتی آنها به سفر می رفتند یا مطمئن بودم چند ساعتی در خانه حضور ندارند به خانه های شان می رفتم و با جست وجوی آنجا دلار و یوروهای شان را پیدا می کردم. یک بار با همین شیوه وارد یکی از آپارتمان ها شدم اما متوجه شدم دختر نوجوان صاحبخانه در آنجا حضور دارد. هرچند او من را دید و منتظر بودم که صاحبخانه من را ...
نوروز تلویزیون از چشم ستاره ها
جالب بود. سپیده توکلی (قهرمان دو و میدانی): چرا پایتخت زود تمام شد؟! راستش من فقط پایتخت5 را دیدم. این سریال خیلی قشنگ بود و ناراحت شدم چرا زود تمام شد. ای کاش تعداد قسمت های این سریال بیشتر بود، چون واقعاً مخاطب را سرگرم می کرد. من به عشق پایتخت هر شب تا ساعت 22 منتظر بودم تا این سریال را ببینم. بازی های خوب و طبیعی از حسن های این سریال بود؛ انگار واقعاً اعضای یک خانواده ...
"حاج رجبی از جنس دیگر"/33 سال بی خوابی؛ پاداش مردی که "رگ خوابش" را در سنگر جاگذاشت/ "بیکاری" دردی ...
.... رجب رشیدی نسب به گرمی از حضور ما استقبال کرد و ما را به منزلش دعوت کرد؛ خانه ای کوچک و ساده همانند دل صاف و بی ریای صاحب خانه آن ... . رجب رشیدی نسب جانباز 25 درصد، متولد 1344 شهرستان فریمان، روستای گلستان که سال 61 در سن 16سالگی عازم جنگ می شود و بر اثر اصابت ترکش به سرش، رگ خواب خود را از دست می دهد و دیگر نمی تواند خواب را در چشمانش احساس کند. متن گفت وگوی ...
پیوند عشق و شکیبایی در زندگی زوج معلول
رسید که ما یقین پیدا کردیم جز خودمان کسی هوای ما را نخواهد داشت. حامد با اشاره به این واقعیت ادامه داد: این را وقتی مطمئن تر شدیم که 25 روز از عروسی گذشته بود و من که به دلیل نشستن های طولانی مدت دچار آسیب دیدگی شدید مهره های کمر شده بودم، باید تحت عمل جراحی قرار می گرفتم؛ زودهنگام ترین چالش زندگی مشترک مان اتفاق افتاد و بعد از انجام عمل جراحی 3 ماه تمام خانه نشین شدم و مریم به تنهایی ...
دوبلور "پاندای کونگ فوکار" در گفتگو با تسنیم: چه مسئله ای دوبلورهای ایرانی را به سمت GEM هدایت کرد+فیلم
مصاحبه دنبال کنند). *از جزئیات زندگی خصوصی خودت، درباره هر بخشی که تمایل داری بگو، مثل شکل کلیشه ای تمام مصاحبه هایی که همیشه در مورد هنرمندان انجام می شود. متولد 5 آذر ماه 1358 هستم، اما در شناسنامه 29 شهریور ماه ثبت شده. قاعدتا زمانی که ما به دنیا آمدیم اوج انقلاب و شروع جنگ تحمیلی بود. من در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم. در منطقه عارف به دنیا آمدم خیابان ری. در همان دهه 60 با ...
فاصله شهادت همسر و فرزندم 7 روز بود/ هربار که به بنیاد شهید می روم اعصابم به هم می ریزد!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از مرآت ، هم مادر شهید است، هم همسر شهید و هم جانباز. می گوید اگر بازهم روزی چشم طمع دشمنان به این خاک بیفتد بازهم مانند سال های جنگ به میدان خواهد رفت اما این بار بدون شعبانعلی و محمد خاکی داودی... در آستانه فرا رسیدن سالروز میلاد حضرت ابوالفضل العباس (ع) که به عنوان روز جانباز نامگذاری شده است به سراغ بانویی رفتیم که در سال های دفاع مقدس به درجه ...
رمان ارباب نجوا ، روایتی از انفعالات فردی
...> من منتظر هستم و امیدوارم خوانندگانی که در این خصوص ایده ای دارند آن را به نشانی جی میلی که در انتهای کتاب آمده است بفرستند و من استفاده کنم. امیدوارم که بفرستند تا من بتوانم داستان دوم را هم تمام کنم. اما تا آنجایی که من از پیرمرد کور شنیدم جوانی بوده که به این نتیجه می رسد که برای اینکه باقی عمرش تلف نشود، باید حجم زیادی از تجربه را پشت سر بگذارد تا هنگام مرگ دچار احساس خسران نشود. مشکل فقط این ...