خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
نادری: بد نکردم تجاری ساختم/ژوله: هیچ مدیری با کمدی عکس نمی اندازد
که نه، یک فیلم پارادایس را بازی کرده بودم، قبل از سریال که پنج، شش سالی توقیف بود ولی اتفاق خوب آن بود که بعد از سریال ناخواسته سر از فیلم سامورایی در برلین درآوردم. چون اصلا آقای نادری برای کاراکتری که من بازی کردم از نو نوشت. روزهای اول نادری از من فاصله گرفت و از زاویه دیگری به من نگاه کرد. یک احساس دوری بین ما به وجود آمد و وقتی به نتیجه رسید، با هم دوباره نزدیک شدیم و روی تیپ و لحن کاراکتر کار ...
قتل یک زن در شب گناه
مرد افغانستانی که در جریان رابطه پنهانی با یک زن او را به خاطر صدای بلند ضبط صوت به قتل رسانده بود پس از محاکمه به قصاص محکوم شد اما درست زمانی که یک قدم با چوبه دار فاصله داشت اولیای دم به شرط دریافت دیه از قصاص او گذشت کردند. ماجرا از بیستم شهریور سال 94 شروع شد. فردی با پلیس تماس گرفت و خبر داد که زن جوانی به نام مینا در خانه اش به قتل رسیده است. وقتی مأموران کلانتری 160 ...
سفارش اینترنتی سیانور برای خودکشی
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، 18 اردیبهشت مأموران کلانتری 134 شهرک غرب در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از مرگ مشکوک پسر 30 ساله ای خبر دادند. به دنبال اعلام این خبر تحقیقات آغاز شد و با حضور در محل آنها با جسد پسر جوان درحالی مواجه شدند که دست نوشته ای با این مضمون کنار وی افتاده بود: به این پودر دست نزنید سیانور است. همچنین کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که ...
پسر 10 ساله ام لباس مدافعان حرم پوشید
زدم احتمالاً خسته است و در اتوبوس می خوابد. نمی دانستم که چند ساعت بعد در همین اتوبوس به شهادت می رسد. از نحوه شهادت همسرتان چگونه مطلع شدید؟ روز شهادتش غروب که شد، تماس گرفتم، اما جواب نداد. با خودم گفتم تا الان باید به زاهدان رسیده باشند و گوشی شان آنتن بدهد. برای همین دلشوره گرفتم. نگو همان زمان در صفحه های مجازی عکس آقا میثم را به عنوان شهید زده بودند، ولی من آنلاین نبودم که ...
فروش مرگ در کانال تلگرامی
30 ساله در منطقه سعادت آباد به جریان افتاد. بعد از آن بود که مأموران کلانتری 134 شهرک قدس، بازپرس ویژه قتل و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران را از ماجرا با خبر کردند. تیم جنایی به سرپرستی قاضی دشتبان، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران در بررسی صحنه جرم دست نوشته ای از مرد جوان پیدا کردند که گفته بود با خوردن پودر سیانور به زندگی اش پایان داده و هشدار داده بود که نقاطی از خانه آلوده به ...
راننده خاطی پورشه راهی زندان شد/ مادر قربانی: گفته اند دیه پسرت را می دهیم/ من فقط قصاص می خواهم
گواهینامه نیز نداشته روز گذشته دستگیر و با حکم قضایی روانه زندان شد. مادر قربانی: گفته اند دیه پسرت را می دهیم/ من فقط قصاص می خواهم به گزارش هفت صبح ؛ فیلم پورشه ای که تصادف کرد و راننده آن دختری بود که می گفت" کشتم که کشتم، می دونید پدرم کیه! دست دست می چرخد همین موضوع سبب شد تا مالک قبلی خودرو در تماس با رسانه ها به شرح بخشی از واقعایات پرداخت. او درباره خودرو پورشه خود به گفت ...
قطبی: پرسپولیس پیش از برانکو با من تمام کرده بود
این اتفاق افتاد، من هم برای کار به چین و تایلند رفتم. وقتی کارم در چین تمام شد، در حال استراحت و مراقبت از یکی از نزدیکانم که شدیداً بیمار بود، بودم که آقای حاج باقر با من تماس گرفت که فولاد چنین مشکلاتی دارد و اگر دوست داری برگرد و کمک کن که این یک کار زیبای فرهنگی نیز است. در مورد خوزستان اطلاعاتی داشتم ولی باز هم خیلی مطالعه کردم و بازی های فولاد را دیدم که آن زمان احساس مسئولیت و همچنین انجام ...
عبد صالح خدا
شبهات به خدمت آیت الله بهجت می رسد، لب می گشاید که آنها را مطرح کند، ایشان می فرمایند: جواب همانهایی بود که در خواب به تو گفتم، تردید مکن! قضیه اقتدای مرحوم قاضی به ایشان را، آقازاده مرحوم آیه الله آقا ضیاء الدین آملی این گونه نقل کردند که روزی من و پدرم به محضر آیت الله العظمی بهجت رسیدیم و جمعی در آنجا حاضر بودند، پدرم در آنجا گفتند که قضیه ای را نقل می کنم و می خواهم که از ...
سرنوشت سیاه زن خوش چهره مشهدی با 3 شوهر
17 سال از عمرش را در سیاهی گذرانده است. او سر یک تصمیم غلط، زندگی اش را قمار کرد. دختری که به گفته خودش خواستگارها پشت در خانه شان منتظر جواب مثبت می ایستادند با بیراهه رفتن و اعتیادش از دختری زیبا روی و آرام به یک زن یاغی تبدیل شد. سه بار ازدواج ناموفق را تجربه و آینده 5 فرزندش را هم با اعتیاد قربانی کرده است. زن در هم شکسته درباره زندگی ویران شده اش می گوید: با زندگی ام سر لج افتادم ...
ماساژ در خانه مجردی یک مرد راز پلیدی داشت!
گرفتم و چند ضربه به او زدم. وی ادامه داد: چون در هفت سالگی شاهد قتل دایی ام به دست پدرم بودم همیشه از چاقو وحشت داشتم. باور کنید اگر قصد کشتن پیرمرد را داشتم می توانستم چاقو را به سینه او فرو کنم .اما از ترسم فقط چند خط روی بدن او کشیدم ولی وقتی دیدم مقاومت می کند برای نجات خودم ضربه ای به گردنش زدم. این متهم در حالی که اشک می ریخت درباره قتلی که به دست پدرش رقم خورده بود گفت ...
بافتن تار و پود خودکفایی
حسن حسن زاده|خبرنگار منطقه 3 کارگاه قالی بافی سرای محله سیدخندان که اهالی این محله آن را با نام خانه فرش سیدخندان می شناسند، با کارگاه های قالی بافی دیگر فرق دارد. اینجا هر گرهی که به تار و پود قالی زده می شود، قدم خیری است که بافنده های کارگاه برای کمک به اقشار آسیب پذیر و کم درآمد محله برمی دارند. در فروش هر تابلوفرش و قالی خوش نقش و نگار این کارگاه، سهمی برای نیازمندان ...
کی سفر آینده روشنی دارد
تک تکشان زنگ زدم و مسیرها را اعلام کردم، اینکه چه پروازهایی داریم و چه پروازهایی نداریم. بعد از کارکنان آموزش می گرفتم و قسمت هایی که مشغول کار بودم را عوض می کردم. از زمانی که به اینجا آمدم شاید 20 بار جایم را عوض کردم، یعنی روی مسیرهای متفاوت کار کردم، رزرو گرفتم و رزرو دادم. گاهی برای بچه های دیگر بلیط صادر می کردم. در این شرکت همه کاری کرده ام. بعد از یک سال یا یک سال و نیم آموزش، آقای خابنما ...
نسل دوبلورهای قدیمی ما دیگر تکرار نمی شود
تا پنج فیلم بسیار سختی بود. منتها آقای رضا کیانیان هم به خانم اوتادی کمک کردند. ما حدود یک ماه و نیم از شب تا صبح کار می کردیم. داستان فیلم از ساعت 5 بعدازظهر شروع می شد تا پنج صبح. من از این فیلم چیزهای زیادی یاد گرفتم. آرمان
12 سال با کابوس مرگ و اعدام زندگی کردم
.... دوسال اول در کانون بودم. ولی وقتی به زندان رفتم خیلی سختی کشیدم. آن جا پر بود از خلافکار. من هم نمی توانستم تحمل کنم. از همه بدتر لحظه هایی بود که می آمدند و چند نفر را برای اعدام می بردند. در آن لحظات همه ما می مردیم و زنده می شدیم. بارها با مادرم تماس گرفتم و زار زدم که هر طور شده رضایت بگیرند. اما قبول نمی کردند. در زندان دوست صمیمی داشتم که او هم به خاطر همسرش دست به قتل زده بود. خیلی از ...
گزارش از زندگی کسانی که زندگی شان به اهدای عضو گره خورده است
پدرم تماس گرفت، من را بردند بیمارستان. اما الان بهترم. چندبار از دکترم پرسیدم می شود بروم دوچرخه سواری یا سورتمه اما اجازه نداد؛ برای همین نمی توانم با دوستانم دوچرخه سواری کنم. قبلا کلاس کاراته می رفتم، پیشرفت زیادی داشتم و مربی هایم خیلی از من راضی بودند اما بعد از مشکلاتی که برایم پیش آمد، دیگر نتوانستم به ورزش ادامه بدم . مکث کوتاهی می کند، می گوید: می دانم برای کسانی که عزیزشان دچار مرگ مغزی ...
واکاوی نسبت عدالت و رسانه در گفتگو با سردبیر تلویزیون اینترنتی آوانت / هم عدالت خواهی ساختاری هم مصداقی
رشوه این وام را گرفتم و پس نمی دهم با این وجود وزرای بزرگ دولت نیز از این فرد حمایت می کردند و با سفارش و تماس تلفنی می خواستند که با او برخورد نشود. مثلاً یکی از مسئولان بانکی که از این بدهکار بانکی مطالبه می کرد که پول را پس بدهد می گفت: ما در جلسه نشسته بودیم که این فرد به فلان وزیر زنگ زد و صدای تلفن را روی پخش گذاشت سپس به وزیر گفت: حاج آقا آخر هفته کجا هستید و قرار تفریح گذاشتند تا ما ماست ها ...
نتوانستیم حریف اشتیاق فرزندانمان برای حضور در جبهه شویم
خانواده را با خود می برد و هجران را سهم بازماندگان می کرد بلکه خانواده هایی بسیار بودند که چند پسر خود را راهی جبهه می کردند و برادرها و پسرعموها با هم در جنگ تحمیلی با رشادت می جنگیدند؛ حکایت پیام حاج عظیم (از فعالان فرهنگی شهرستان دزفول) بود که آدرس مادر شهید هادی گندمچین را برایم پیام می کند و من سرمست از حضور در خانه ای بهشتی دیگر راهی نشانی داده شده می شوم. زهرا نهاوندی زاده مادر ...
دختر تاریخ ساز دوچرخه سواری: آرزویم رکاب زدن در تور ایتالیا است
در حالی که 90 درصد شانس مدال بودم اتفاق تلخی بود شاید تلخ ترین اتفاق زندگی من... ایرنا: آن مصدومیت تا چه اندازه به تجهیزات مربوط بود؟ در یکی از تمرینات دوچرخه ای را رکاب زدم که تا به حال سوارش نشده بودم و در سر پایینی وقتی ترمز گرفتم به اصطلاح رکابزنان، دوچرخه 'کله' شد، البته بی تجربگی خودم هم بی تاثیر نبود. در آن سال برای کسب مدال از تمام زندگیم گذشته بودم؛ روز سال تحویل ...
حاج آقا طباطبایی که رفت نور از محله ما رفت
گسسته است. دیگر نه حاج آقا طباطبایی بلکه بغض نبودن اوست که گاهی دانه های تسبیح از هم جدا افتاده را به یکدیگر وصل می کند. حاج آقا که رفت انگار سیل همه محل را با خود برد! خانه ای آجری به سبک و سیاق قدیم اولین توقفگاه مان در محله آسیدمهدی آقا است، آن طور که صاحبخانه می گوید 30 سال همسایه و هم نشین حاج آقا بوده اند. زنگ در را که می زنم و اسم آسیدمهدی طباطبایی را می گویم، انگار ...
یادنامه فیلسوف الهی علامه سید محمدحسین طباطبایی/ نشریه حزب جمهوری اسلامی
جواب گفتند: آقا آن یک ساعت تبدیل به 24 ساعت شد که همواره در مراقبت و حضور و عزلت بود. اما عزلتی که: هرگز میان حاضر و غائب شنیده ای++ من در میان جمع و دلم جای دیگر است راقم گوید در صبح روز پنجشنبه 20 شعبان المعظم 1387 ه ق مصادف با 2 آذر 1346 ه ش در قم به حضور شریف مرحوم آیه الله حاج سید حسین قاضی طباطبائی پسر عموی آیه الله حاج سید علی قاضی قدس سره تشرف حاصل کردم ...
افشاگری افشین قطبی درباره بازگشت دوباره به پرسپولیس
اتفاق افتاد، من هم برای کار به چین و تایلند رفتم. وقتی کارم در چین تمام شد، در حال استراحت و مراقبت از یکی از نزدیکانم که شدیداً بیمار بود، بودم که آقای حاج باقر با من تماس گرفت که فولاد چنین مشکلاتی دارد و اگر دوست داری برگرد و کمک کن که این یک کار زیبای فرهنگی نیز است. در مورد خوزستان اطلاعاتی داشتم ولی باز هم خیلی مطالعه کردم و بازی های فولاد را دیدم که آن زمان احساس مسئولیت و همچنین انجام یک ...
واکاوی نسبت عدالت و رسانه در گفتگو با سردبیر تلویزیون اینترنتی آوانت / هم عدالت خواهی ساختاری هم مصداقی
شوه این وام را گرفتم و پس نمی دهم با این وجود وزرای بزرگ دولت نیز از این فرد حمایت می کردند و با سفارش و تماس تلفنی می خواستند که با او برخورد نشود. مثلاً یکی از مسئولان بانکی که از این بدهکار بانکی مطالبه می کرد که پول را پس بدهد می گفت: ما در جلسه نشسته بودیم که این فرد به فلان وزیر زنگ زد و صدای تلفن را روی پخش گذاشت سپس به وزیر گفت: حاج آقا آخر هفته کجا هستید و قرار تفریح گذاشتند تا ما ماست ...
اعتراف هولناک نوعروس به قتل خواستگار سمج
های محل به نام محمد 2 بار با مصطفی تماس گرفت و قرار شد تا مصطفی، محمد و برادر زن محمد را به خارج از شهر ببرد و پس از آن، هر 2 از پارک خارج شدند و مصطفی مرا تا ابتدای کوچه رساند؛ سپس به خانه رفته و به همراه مادر، همسرم و 2 خواهر و دامادهایمان به پارک رفتیم؛ پس از خوردن شام، ساعت یک و نیم بامداد بود که از پارک به خانه بازگشتیم؛ صبح همان روز ساعت 11 و نیم بود که چندین بار با مصطفی تماس گرفتم، اما گوشی ...
آزار و اذیت 20 کودک و زن توسط مرد شرور
پس از بازبینی دوربین های مداربسته خانه هایی که فرزندان آن ها مورد آزار و اذیت قرار گرفته بودند و چهره نگاری متهم و تطبیق چهره به دست آمده با آلبوم متهمان اداره آگاهی، موفق به شناسایی متهم شدند. امیر مرد 32 ساله ساعت 10 شب چهارشنبه 12 دی در مخفیگاهش بازداشت شد. متهم 32 ساله در تحقیقات به آزار و اذیت 20 پسر و دختر و زن اعتراف کرد و در رابطه با شگردش گفت: زنگ خانه ها را می زدم و اگر بچه ...
اطلاعات یک سرباز بعثی که موجب تسهیل در روند عملیات آزادسازی خرمشهر شد/ نیروهای بعثی از روی ترس و اجبار ...
آوردم و گفتم به امید خدا از اینجا بسیجی ها حمله کنند و شروع کنند ما تانکها را روشن می کنیم و به جلو می رویم و تقریبا عقبه دشمن را با تانک می زنیم و توپ خانه هم به ما کمک می کند. کمی انتظار کشیدم و با حسن درویش تماس می گرفتم و او گفت که بچه ها به سمت ده حرکت کردند. ساعت حدود دوازده بود که آقای عبدالملکی از راه رسید. جریان را برایش گفتم و گفتم که “شما باید روی این مسئله عمل کنید و این نقشه ...
لودرها با مجوز محیط زیست به آشوراده رفتند+اسناد
. دوستانمان را به موقعیت فرستادیم و متوجه شدیم که این اتفاق واقعاً افتاده است. ظهرابی در مصاحبه خود گفته پیمانکار نمی دانسته که این احتیاج به مطالعات ارزیابی دارد و نمی دانسته که حریم آبی تالاب جزو پناهگاه حیات وحش میانکاله محسوب می شود اما همه این ها را آدرس غلط داده اند علیزاده ادامه می دهد: من بلافاصله با دفتر معاون محیط طبیعی آقای ظهرابی تماس گرفتم و پرسیدم که ماجرا چیست و کارمند ایشان ...
قطبی: پرسپولیس پیش از برانکو با من تمام کرده بود
...، من هم برای کار به چین و تایلند رفتم. وقتی کارم در چین تمام شد، در حال استراحت و مراقبت از یکی از نزدیکانم که شدیداً بیمار بود، بودم که آقای حاج باقر با من تماس گرفت که فولاد چنین مشکلاتی دارد و اگر دوست داری برگرد و کمک کن که این یک کار زیبای فرهنگی نیز است. در مورد خوزستان اطلاعاتی داشتم، ولی باز هم خیلی مطالعه کردم و بازی های فولاد را دیدم که آن زمان احساس مسئولیت و همچنین انجام یک کار ...
قصه ها و غصه های خیّام بوشهر
بازاری را خوانده اند و الان هم می خوانند، مثل سبک های مجلسی که از قدیم بوده. من چهار سبک که مرحوم پدرم خوانده است را بلدم، در دستگاه های مختلف شور یا ماهور و..." این ناخدای بوشهری از گذشته های دور داستان های زیادی دارد. چهار نسل قبل و از حدود سیصد سال پیش در خانه های قدیمی اجرا می کردند. آن زمانی که یک قران و ده شاهی ارزش داشت و برق هم نبود. من بچه بودم و به "محله چهار محل" می ...
افشاگری افشین قطبی درباره بازگشت دوباره به پرسپولیس
در این مدت نیز همیشه به دیدار مادر می رفتم. او شخص خیلی با نظمی بود و یادم است وقتی چهار ساله بودم، ساعت پنج صبح من را بیدار می کرد که با هم خانه را تمیز کنیم. این اتفاقات به من کمک کرد. * 13 سالگی به همراه پدرتان ایران را به مقصد کالیفرنیا ترک کردید و شاید از همان جا بود که روی دیگر فوتبال را دیدید. بعد از این که از ایران رفتیم، پدرم مجدداً ازدواج کرد و در کالیفرنیا به ...
تگزاس2 با فروش بالای 16میلیارد به سود می رسد/کمدی برای نقد نیست
. البته ما نیز نسبت به این حساسیت ها احترام گذاشتیم و تاکید می کنم ممیزی های ارائه شده مسأله ای نبود که بخواهد به فیلم صدمه وارد کند. * مخاطب هنگام دیدن فیلم از آن کاملاً لذت می برد و با رضایت از سینما خارج می شود و این نشان می دهد که شما به خوبی با فضای فکری و نیاز جامعه آشنا هستید و توانستید رضایت مخاطب را جلب کند. اطیابی: یک اتفاق جالب برای شما تعریف کنم یکی از دوستانم زنگ ...
