شنبه ۰۵ خردادساعت ۲۳:۴۸May 2024 25
جستجوی پیشرفته
شفقنا ۱۳۹۸/۰۵/۰۶ - ۱۸:۴۱

روایتی تلخ و سیاه از سرنوشت دو خواهر معتاد نوجوان

شفقنا زندگی- بر روی تخت نشست و از بی قراری زیاد گفت خاله بریم در حیاط قدم بزنیم، با وجود اینکه هوا خیلی گرم بود قبول کردم و به سوی محوطه بیمارستان رفتیم، در حین قدم زدن پرسید، ماشین داری؟ پرسیدم چرا؟ که من را پیش مادرم ببری، دلم برایش تنگ شده است فقط یک لحظه ببینمش دوباره بر می گردم. ... ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)