دیدار با خانواده شهدای مدافع حرم، نوعی زیارت معنوی است
سایر منابع:
سایر خبرها
عشق موتور به قیمت جوانی
نامش امید است روزی که به دنیا آمد پدر و مادر این نام را بر او نهادند؛ چون امید داشتند دیری نمی گذرد که یک جوان رعنا خواهد شد و تمام امیدهای زندگیشان با قد کشیدن او به بار خواهد نشست. اما امید، آن پسر سر به راه رویاهای پدر و مادر نبود، هنوز سنش به 16 سال نرسید که هوای خریدن موتورسیلکت به سرش زد. التماس های مادر، تهدیدهای پدر و نگاه های شماتت بار اطرافیان هیچ اثری در این جوان سرکش نداشت ...
عامل پیروزی انقلاب اسلامی در این 40 سال ایثار مردم بود
زمان صدر اسلام و از زمان امام حسین (ع) رشد کرد تا انقلاب اسلامی که ایثار و ایثارگری در دفاع مقدس خودش را نشان داد. نهایت ایثار شهادت است. ما در طول جنگ تحمیلی 230 هزار شهید دادیم که اوج ایثارگری بودند. وی تصریح کرد: جامعه اگر بخواهد موفق و سعادتمند باشد باید این فرهنگ در آن رشد کند. مثل آب و غذا به فرهنگ ایثار نیازمندیم. این فرهنگ عامل پیروزی ما در دفاع مقدس بود. مردم با این فرهنگ ...
حال خوش سلامت همدان
دولتی شامل ام آر آی، سی تی اسکن و سی تی آنژیو پیشرفته و گاما اسکن با هزینه کرد و اختصاص بیش از یک هزار میلیاد تومان نیز بخشی از دستاوردهای حوزه بهداشت و درمان استان همدان است. معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی همدان در گفت و گوی تفصیلی با ایرنا به بیان بخشی از خدمات صورت گرفته در حوزه سلامت پرداخت و گفت: وجود 66 مرکز جامع خدمات سلامت شهری، 80 مرکز جامع خدمات سلامت روستایی، 510 خانه های ...
8 گام ضروری برای تحکیم پایه های خانواده
و اخلاق می گوید اگر فرد مقابل شما کوتاهی کرد یا خطایی از او سر زد، تو رفتار کریمانه داشته باش و خطا و اشتباه او را نادیده بگیر و به حساب نیاور. لجبازی یکی از مهم ترین عواملی است که پای خانواده ها را به دادگاه های خانواده باز کرده است. لجبازی می تواند بین هر رابطه ای که باشد، پدر و فرزند، مادر و فرزند، زن و شوهر و... شروعی برای تلخی، جدایی و حتی فاجعه در زندگی ها باشد. با این وصف ...
نیمار : در این فصل اولویت من لیگ قهرمانان است
متمرکز شویم تا شرایط به خوبی پیش برود و تا حد ممکن موفق به کسب عناوین شویم. در این فصل اولویت من لیگ قهرمانان است و ما باید با حداکثر تلاش ممکن در هر بازی ظاهر شویم. همیشه هدف این است که همیشه در بازی بعدی پیروز شوید و در تمامی دیدارها ما باید برای این باشگاه مبارزه کنیم و من شرایط را اینگونه می بینم. بسیاری از مردم نیمار واقعی را نمی شناسند و تنها پدر و مادر و دوستانم از من شناخت دارند ...
برگزیدگان جشنواره سینمایی حقیقت معرفی شدند
اهدا شد. مهدی گنجی هم پس از دریافت جایزه گفت: آقای شهیدی فر گفتند از خانواده تشکر نکنید، من چند وقت پیش فکر کردم این جایزه را در جشنواره سینماحقیقت می گیرم، اما نگرفتم، می خواستم از تهیه کننده فیلمم تشکر کنم که نشد، اما از او الان در جایگاه همسرم قدردانی می کنم که کم حوصلگی های من و سختی ها را تحمل کرد. لوح تقدیر این بخش هم به علی اکبر رفوگران شخصیت فیلم خودکار ساخته محمد ...
دروغ بزرگ برای مخفی کردن راز یک قتل
. اما رفتارهای مشکوک پدر و مادر سروش حکایت از آن داشت که از جنایت مطلع هستند. سرهنگ محمد مالمیر، رئیس کلانتری150 تهرانسر گفت: در ادامه بررسی ها و با این احتمال که پسر 34 ساله به خانه برمی گردد، تیمی از مأموران به صورت نامحسوس خانه او را زیر نظر گرفتند. در نهایت متهم ساعت 10 صبح 24 آذر درحالی که قصد ورود به خانه اش را داشت، دستگیر شد. متهم جوان در تحقیقات به قتل مرد افغانستانی ...
سفره های مردم و مشکلات معیشتی
...: پدر و مادر من مدت ها است که خیلی از اقلام و مواد غذایی را از لیست خریدشان کم یا به کلی حذف کرده اند؛ مثلاً اگر تا یک سال پیش ماهی دو بار گوشت و مرغ می خریدند حالا دو ماهی یک بار می خرند و بیشتر در غذاها حبوبات و سبزیجات مصرف می کنیم یا مثلاً دو سال است که آجیل از سبد خریدمان حذف شده است. لمس گرانی ها عباس که به گونه ی دیگری نیز این گرانی ها را لمس کرده اذعان می کند: من ...
هدیه دختران مرصاد به مناسبت شب یلدا
ارسال آن برای مدافعان حرم سعی کرده تا حال خوش این شب را به گونه ای متفاوت با مدافعان حرم سهیم باشد. آنها طی برنامه ای با فراخوان عمومی از دنبال کنندگان صفحه خود در اینستاگرام خواستند تا هرکس جمله ای را به مدافعان حرم بگوید، سپس هر کدام از این جملات را به همراه مقداری آجیل و خشکبار بسته بندی و آماده ارسال برای مدافعان حرم کردند تا از این طریق قدردان زحمات آنان در راه دفاع از امنیت باشند ...
لیست کوتاه نامزد های 9 بخش اسکار اعلام شد/ در جست و جوی فریده ناکام ماند
بی مادر 1917 درد و افتخار جنگ ستارگان:خیزش اسکای واکر ما بهترین ترانه بدون حرف نامه ای به پدر بزرگم به همراه تو ایستاده ام دا برونکس به سوی ناشناخته بلند شو آهنگ جاذب هیچوقت دیر نیست روح جدال روانه یک شیشه از سوجو بالاتر از آب گلاسکو بهترین لایو اکشن کوتاه ...
کنایه روزنامه جمهوری اسلامی به سن نمایندگان خبرگان: در سن 90 و چند سالگی خدای ناکرده بی کار نمانند/روایت ...
معاون اول رئیس جمهور گفت: گاهی اوقات برخی در واکنش به مطالبی که درباره وضعیت اقتصاد ایران مطرح می شود، می گویند که فلانی خبر ندارد که چه خبر است. در پاسخ به این افراد باید بگوییم که اقتصاد ایران در حال فروپاشی بود اما سرپا ایستاد. دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه:85 درصد کشته های حوادث آبان ماه مربوط به به نیرو های امنیتی یا افرادی بود که در حال دفاع از منازل خود بودند. 15 درصد کشته ها ...
جانفشانی شهدا در تاریخ ماندگار خواهد بود
به گزارش بنیاد نهاوند روز دوشنبه 25آذر98 با حضور علی عباس خدارحمی ریاست بنیاد، غلامی مدیر آموزش و پرورش این شهرستان با خانواده ی معظم شهید رضا احمدوند(که در بستر بیماری می باشد) دیدار و دلجویی نمود. در تین دیدار خدارحمی رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران نهاوند گفت: جانفشانی شهدا و رشادت جانبازان در تاریخ ماندگار خواهد بود. وی افزود: والدین معظم شهدا با تربیت بهترین جوانان ایران و اهدای عزیزترین سرمایه خود به اسلام و انقلاب چنان کار عظیمی کردند که شایسته بالاترین و بهترین تقدیرها هستند و امروز خدمت به خانواده شهدا افتخاری است که نصیب ما شده است. ...
استانداردسازی رستوران های رشت با معیارهای یونسکو | راه اندازی اتاق مادر و کودک در پایانه های رشت
شاهد پخش سریالی به نام سرزمین مادری از رسانه ملی بودیم که توهین به ایل بختیار و تحریف در تاریخ از آن برداشت می شد. شیرزاد با بیان اینکه در پی پخش سریال سرزمین مادری موج اعتراضات در استان های خوزستان، چهارمحال بختیاری، اصفهان و .. شکل گرفت گفت: در آن سال رئیس وقت رسانه ملی شخصا و رسما از مردم عذرخواهی کرد و از ادامه پخش سریال ممانعت شد و به عنوان یک عضو از اعضای خانواده بزرگ صدا و سیما و ...
گزیده اخبار ایران و جهان/اخبار اجتماعی داعش قرآن آمریکایی را برگزید
زنگ خطر فرونشست در قم به صدا درآمد رئیس سازمان نقشه برداری کشور، گفت: هزار و 880 کیلومتر مربع از جعفریه قم تحت فرونشست 21 سانتیمتری است و 28 هزار نفر در معرض این خطر قرار دارند.مسعود شفیعی، در نامه به 13 مقام مسئول در دولت، مجلس و استان قم، اعلام کرد: این سازمان به عنوان متولی اعلام نرخ فرونشست، به درخواست وزارت کشور و سازمان مدیریت بحران، مستمراً اقدام به تهیه نقشه فرونشست دشت های ...
پاسدار تاریخ شیعه
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، سیدجعفر مرتضی عاملی که 4 آبان امسال دعوت حق را لبیک گفت، یکی از مورخان برجسته شیعی در گرایش تاریخ صدر اسلام بود که می توان از شخصیت او به عنوان یکی از عوامل اصلی احیای تاریخ در حوزه های علمیه یاد کرد. سخن گفتن درباره سیدجعفر مرتضی عاملی سخت است. شاید سخت تر از آن، نوشتن از او باشد. باید حاصل یک عمر درس و بحث را در چند سطر خلاصه کرد و در تمام این سطور نیم ...
ایران از گردونه رقابت برای اسکار حذف شد
ترتیب پرونده این مستند خیلی زود بسته شد. وکیل مدافع ، کارخانه آمریکایی ، آپولو ، آپولو 11 ، آکوارلا ، بزرگ ترین مزرعه کوچک ، غار ، مرز دموکراسی ، برای ساما ، هک بزرگ ، هانی لند ، خانه را خراب کن ، میدن ، میدنایت فامیلی و ملت تک فرزند در فهرست مستندهای بلند حضور دارند که از میان آن ها نامزدهای نهایی انتخاب می شوند. در جستجو فریده "درباره زنی به نام فریده است که 40 سال پیش در حرم امام ...
خداحافظ سالار به عربی ترجمه شد
این کتاب شرح زندگی و خاطرات سردار شهید مدافع حرم حاج حسین همدانی به روایت همسرش فاطمه چراغ نوروزی است و به قلم حمید حسام نگارش شده است. نثر کتاب به صورت داستانی است و ماجرای آن از سال 1390 آغاز می شود. زمانی که شهید همدانی خانواده خود را در اوج بحران سوریه، آگاهانه به دمشق برد. در ادامه کتاب با بازگشت به دهه چهل و کودکی همسر شهید، دوران هشت سال دفاع مقدس و مأموریت های متعدد شهید همدانی ...
اقامه نماز موجب تثبیت و تقویت حاکمیت دینی در جامعه می شود
به گزارش روابط عمومی ستاد اقامه نماز استان هرمزگان، نشست شورای اقامه نماز صنعت، معدن،تجارت و دستگاه های هم خانواده با تلاوت آیاتی از کلام الله وحی در سالن کنفرانس این مجموعه با حضور نمایندگان ادارات و کارخانه جات تحت پوشش برگزار گردید. حجت الاسلام و المسلمین امیری با استناد به آیات الهی اقامه نماز را موجب تثبیت و تقویت حاکمیت دینی در جامعه عنوان کردند. وی نماز را زیباترین و عارفانه ...
اولین گام هر رییس دانشگاه علوم پزشکی باید جلب رضایت مردم باید باشد
متحدین خود تمام همت خود را به کار گرفتند تا ایران را به زانو در بیاورند و تلاش های زیادی کردند و تصور می کردند که کار نظام جمهوری اسلامی ایران، 3 ماهه تمام است اما تا زمانی که حرمت خون شهدا و دعای نیمه شب یک پدر و مادر شهید و یا یک جانباز و معلول قطع نخاعی وجود دارد، تردید ندارم که این نظام بیمه شده و کسی نمی تواند آن را به زانو در بیاورد. نمکی افزود: امروز با وجود اینکه همه راه ها توسط ...
زندان پایان ازدواج عجولانه دختر جوان +عکس
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی گرو ، سال 96 بود که سپیده 22 ساله پس از گرفتن مدرک دیپلم با توجه به شرایط مالی خانواده اش در یک مانتو فروشی مشغول به کار شد. سپیده خیلی زود به یکی از فروشندگان مرد که در مانتوفروشی کار می کرد علاقه مند شد، این در حالی بود که پسر جوان به نام حمیدرضا نیز دلباخته سپیده شده بود. چند ماه از این ماجرا گذشت تا این که حمیدرضا پیشنهاد دوستی به سپیده داد و ...
وضعیت ناراحت کننده عموفردوس + فیلم
لیسانس و دکترای رشته هنرهای زیبا می باشد. در یک خانواده ی پر جمعیت تربیت شد . پدرش استاد مسلم نجاری و عارفی بنام بود و از کودکی ، فردوس را به کارگاه نجاری می برد و او با چوب ، کاردستی های کوچک درست می کرد و حس خود را از طریق هنر های تجسمی به نمایش می گذاشت پدر بزرگ فردوس در سی و هشت سالگی ، پیاده در یک سفر 9 ماهه به مکه رفت و مادر بزرگ مادری او در کاظمین مدفون است ...
وقتی که تهدیدها؛ فرصت می شود
انقلاب اسلامی طی سخنان بسیار مبسوطی در حرم رضوی سال 98 را سال فرصت ها دانستند و فرمودند: انسان می بیند که بعضی از گویندگان یا نویسندگان یا صاحبنظران یا اظهارنظرکنندگان درباره سال 98 اظهار نظر کرده اند که این سال، سال تهدیدهاست. بنده مطلقاً این را قبول ندارم. من معتقدم سال 98 به توفیق الهی سال فرصت هاست، سال امکانات و سال گشایش است. منظور از این سخن این نیست که نظام اسلامی در سال 98 با ...
از عراق و سوریه تا مدیترانه و آفریقا؛ افزایش حضور نظامی ترکیه در منطقه
... از سال ها پیش ارتش ترکیه در پی توافق با کردستان عراق، اقدام به برپایی یک پایگاه نظامی در منطقه بعشیقه در استان نینوی در شمال عراق با هدف آموزش نیروهای پیشمرگه و نیروهای سنی با هدف مبارزه با داعش کرده است. در طی این سال ها، ترکیه نزدیک به هزار نیرو و دهها تانک و خودوری نظامی به این منطقه ارسال کرده و علی رغم اختلاف شدید آنکارا و بغداد، ترکیه بر ادامه حضور در این منطقه اصرار دارد ...
سفره های مردم و مشکلات معیشتی
...: پدر و مادر من مدت ها است که خیلی از اقلام و مواد غذایی را از لیست خریدشان کم یا به کلی حذف کرده اند؛ مثلاً اگر تا یک سال پیش ماهی دو بار گوشت و مرغ می خریدند حالا دو ماهی یک بار می خرند و بیشتر در غذاها حبوبات و سبزیجات مصرف می کنیم یا مثلاً دو سال است که آجیل از سبد خریدمان حذف شده است. لمس گرانی ها عباس که به گونه ی دیگری نیز این گرانی ها را لمس کرده اذعان می کند: من ...
جنون عاشقی، امید فوتبال و ترکش جنگ
و دیگر روانشان نایی جز فریاد و آه و ناله ندارد، با نیروی عشق جانی دوباره می گیرند. اما صد افسوس که ته این قصه تلخ است و جدایی. عشق سایکوتیک می تواند مفهوم جدیدی باشد که این مستند روایتگر آن است، عشقی که تمام متخصصان دنیا در مقابل آن ایستاده اند اما مدیر مرکز اصرار به اجرا و به سرانجام رسیدن آن دارد. عشق اینجا برای برخی آخرین امید است، برای آن هایی که توسط خانواده طرد شده اند و هیچگاه ...
بررسی 10 فرمانِ مقام های شهرستان شوش برای کارفرمای هفت تپه
مقابل فرمانداری کشید انجام می شد؛ منتها ایشان قبول نمی کردند و یکسری تعهدات کلی می دادند و این تعهدات را مکتوب نمی کردند. پس از اعتراض های اخیر کارفرما حاضر شد که تعهدات خود را روی کاغذ آورد. مقام های استان ناظر بر کارفرمای هفت تپه اشاره کارگران معترض هفت تپه به تعهدنامه 10 بندی برمی گردد که 12 آذرماه امسال با حضور سه عضو شورای تامین استان (فرمانده سپاه پاسداران شهرستان شوش ...
کُت اصلاحات تن چه کسی است؟
کارگزاران در طول یک سال قبل آن تبلیغ می کرد. شاید همین موجب شد میان نظر هاشمی در دفاع از میرحسین و چندپاره شدن چهره های حزب در آن انتخابات فاصله معناداری باشد ولی مهم تر بازسازی درگیری سهمگین با حاکمیت بود. وقتی در اسفندماه سال 90 خاتمی در دماوند رای داد، کارگزاران مدافع او بود، با این استدلال که نمی توانیم با صندوق رای قهر کنیم و تغییر فقط یک راه دارد: انتخابات. خرداد 92؛ زنده باد قدرت ...
محفل انس با قرآن در حرم مطهر رضوی + تصاویر
به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا ، نبأ ؛ محفل انس با قرآن کریم با حضور قاریان و حافظان بین المللی و کشوری از مشهد و یزد شب گذشته، 25 آذرماه در رواق امام خمینی(ره) حرم مطهر رضوی برگزار شد. این مراسم نورانی با اجرای ابراهیم الهی، تلاوت آیاتی از کلام الله مجید توسط هاشم روغنی، قاری و داور بین المللی، علی ساجدی مقدم، قاری کشوری، امید حسینی نژاد، قاری بین المللی و محمد کریمی نیا، قاری برجسته استان ...
مهران زند؛ قهرمان معلولی که می خواهد کلیه اش را بفروشد
روزنامه شهروند – محمد باقرزاده: هنوز 6 سالش تمام نشده بود که روزگار از او تصمیم گیری دشواری می خواست؛ مهران زند لشنی سال 76 باید تصمیم می گرفت که برای ادامه زندگی خانواده پدر یا مادرش را انتخاب کند و او پیش از این با مادربزرگش یعنی مادرِ پدرش انس گرفته بود. مهران پس از جدایی پدر [...] روزنامه شهروند – محمد باقرزاده: هنوز 6 سالش تمام نشده بود که روزگار از او تصمیم گیری دشواری می خواست؛ مهران زند لشنی سال 76 باید تصمیم می گرفت که برای ادامه زندگی خانواده پدر یا مادرش را انتخاب کند و او پیش از این با مادربزرگش یعنی مادرِ پدرش انس گرفته بود. مهران پس از جدایی پدر و مادر دیگر آن کودک شاد نبود و بازی هایش از کوچه های دورود در استان لرستان به کنج خانه و همزبانی با مادربزرگی قصه گو و دلسوز کشیده شد. دوری از پدر و مادر، اما پایان تراژدی زندگی کودکی با آرزو های بزرگ نبود و روزگار برای مهران بازی های دیگری هم در چنته داشت. هر چه زمان می گذشت نرمی استخوان مهران هم بیشتر خودنمایی می کرد، اما او مصمم به زندگی و پر از امید و آرزو بود تا نوبت به آن صبح حادثه ساز رسید؛ در آن روز مهران پانزده ساله شال و کلاه کرده بود که به دیدن مادرش برود، اما خودرویی از پشت او را چنان نقش زمین کرد که پس از 13 سال هنوز برخاستن برای او دشوار است. بازی روزگار و خطای پزشکان هر دو پای مهران را به یغما برد و حالا چند سالی است که از آن کودک شاد و پرامید، جسمی ناقص و روحی پر از درد و دل نگرانی به جای گذاشته است. مهران زند لشنی در همه این سال ها در سر سودای ایستادگی و مبارزه داشت و پس از خداحافظی از نیم تنه پایین بدنش، بر فشار های روحی و جسمی مسلط شد. او این بار پرامیدتر از گذشته روی دو دست خود بلند شد و به والیبال نشسته روی آورد. چند بار روی سکوی قهرمانی ایستاد و درست در روز هایی که گمان می کرد امید و روشنی به زندگی اش رسیده است، مشکلات تازه سربرآوردند. مهران در 28 سال گذشته هر چه در توان داشت برای زندگی گذاشت، اما روزگار چندان روی خوشی به او نشان نداد؛ بدعهدی مسئولان و بی توجهی دوستان حالا مهران را به جایی رسانده است که می خواهد کلیه اش را بفروشد و همین چند روز پیش هم برگه اهدای کلیه را پر کرده است. با کِرمی که گوشت بدنم را می خورد، درد دل کردم 27 سال از نام گذاری سوم دسامبر، 12 آذر، به نام معلولان در سازمان ملل متحد و با هدف توجه به مشکلات این گروه از جامعه و آماده سازی زمینه رشد آن ها می گذرد، اما همچنان میلیون ها معلول در ایران و در بسیاری از کشور های دنیا برای ابتدایی ترین نیاز های خود تلاش می کنند. مهران یکی از همین افراد است که سال هاست در آرزوی یک خبر خوش شب و روز را به سختی پشت سرمی گذراند. او تک فرزند خانواده ای است که خیلی زود از هم پاشید و پدر و مادر هر کدام زندگی تازه ای را برای خود برگزیدند. دلتنگی مهران، اما هیچ وقت رهایش نکرد و پس از جدایی پدر و مادر، همواره دلش برای هر دو آن ها تنگ می شد هر چند حالا می داند که زندگی کاری با دلش ندارد: پدرم گاهی اوقات به من سر می زد، اما خودش ازدواج کرده بود و همسرش راضی نبود که من پیش آن ها زندگی کنم و مادرم هم همین شرایط را داشت. دلتنگی من یک چیز بود و واقعیت زندگی چیز دیگر. او، اما همه این روز ها را گذراند تا به پانزده سالگی رسید: 15 سالم بودم که تصادف کردم. صبح زود بیدار شدم که بروم مادرم را ببینم؛ ماشین از پشت به من زد، زمین خوردم و جفت پاهایم شکست، اعزامم کردند به تهران و بیمارستان شفا یحیائیان میدان بهارستان. همان روز سریع من را اعزام کردند. پس از آن روز و با آغاز دشواری های تازه، سختی های گذشته و دلتنگی های کودکی برای مهران تبدیل به روز های خوب زندگی شد: بیمه نبودم، وضع مالی خوبی نداشتم، پدر و مادرم سختی های خودشان را داشتند. سختی زندگی تازه شروع شده بود، ولی همه کمک کردند و به تهران اعزام شدم. گفتند باید پلاتین بگذاریم. برگه رضایت را امضا کرد و پلاتین ها هم به بدن نحیفش اضافه شد، اما درد و دل شوره مهران کم نشد: پلاتین خوب در بدنم جا نگرفته بود. باعث شد که پاهایم بی حرکت بماند و زخم بستر بگیرم. بعد از سه چهار سال فهمیدیم که این درد ها و مشکلات به پلاتین برمی گردد. او پس از عمل، سال های زیادی را روی تخت گذراند، پاهایش سیاه شده بود و نمی توانست قدمی بردارد و همین باعث شد زخم بستر بگیرد: شنیدن این دوران دل می خواهد، آن قدر تلخ و آن قدر سیاه است که هر کسی نمی تواند گوش کند. در همین حد که یک روز به پشت پایم دست زدم و دیدم کرم ها مشغولند. یکی را به دست گرفتم و با هم حرف زدیم. درد دل کردم، بعد هم سرجایش گذاشتم و گفتم بخور این روزی تو است. روز وداع با نیمی از بدن مهران هفت سال را روی تخت گذراند و در همه این سال ها هم مادربزرگش همراه و همدرد او بود: هفت سال آرزو داشتم برف را لمس کنم، باران را لمس کنم و بوی خوش بهار را بچشم، اما همه این تغییرات را فقط از شیشه پنجره می دیدم. سال 92، نوبت به روز دشوار و تصمیمی سرنوشت ساز رسید. مهران انتخاب کرده بود که با پا ها و نیمی از بدنش وداع کند: پاهایم سیاه شده بود و خودم رضایت دادم که قطع شوند. هفت سال روی تخت بودم؛ هفت سال که لحظه لحظه اش سخت و تلخ بود. خانواده می گفتند مهران را بگذارید کهریزک. من همه این ها را می شنیدم و ذره ذره آب می شدم و خجالت می کشیدم که چرا سرنوشت مهران باید این باشد؟ چرا یک اشتباه باید من را به اینجا برساند. اما مادربزرگم لحظه ای تنهایم نگذاشت. مهران تصمیمش را گرفته بود، اما پزشکان نظر دیگری داشتند: می گفتند اگر پاهایت قطع شود خونریزی شدید باعث مرگت می شود، چون زخم بستر هم داری و این خون اگر به بالا و قلب برسد حتما می میری، پزشکان متخصص زیادی به من می گفتند و به همین دلیل این پروسه هفت سال طول کشید و خانواده ام هم راضی نمی شدند. می گفتند همین جوری نفس بکشی هم خوب است، چون معلوم نیست بعد عمل زنده بمانی. جوان بیست ودو ساله آن روز، از هفت سال نفس کشیدن سخت روی یک تخت و زل زدن به سقف خسته شده بود: در نهایت خودم رضایت دادم که پاهایم قطع شود. زمانی که می خواستم بی هوش شوم برای قطع پا، آیت الکرسی را با خود برده بودم اتاق عمل. هیچ کس نبود و فقط من بودم و خدای خودم. فکر می کردم شاید دیگر دنیای من تمام شده باشد، اما زندگی راه و رسم خودش را دارد. باید بدون پا برمی خاستم مهران از آن عمل سخت هم جان سالم به در برد، اما دیگر دو پایش را از دست داده بود. جسم تازه با خود سختی های دشوار هم می آورد و روح انسان را آزار می دهد. افسردگی پس از عمل، مهران را رها نمی کرد، اما او تصمیم گرفته بود بدون پا برخیزد: گفتم این حق من است و باید زندگی کنم، با پا یا بدون پا. باید زندگی کرد. پیش خودم گفتم وقتی خداوند به من فرصت زندگی داده چرا من کوتاه بیایم؟ دوره سخت نقاهت، مبارزه با افسردگی و آشنایی با بدن جدید برای مهران چند ماه طول کشید و او این روز ها را هم پشت سرگذاشت و بار دیگر برای زندگی بلند شد. این بار می خواست با ورزش و والیبال به روز های آینده اش رنگ زندگی بپاشد: تصمیم گرفتم بروم در عرصه ورزش. عمه ام خیلی کمکم کرد. می دانستم باید تلاش کنم. رفتم سراغ والیبال. شرایط من از همه هم بازی هایم بدتر بود، اما می خواستم و انرژی زیادی داشتم. او دوستان تازه ای پیدا کرده بود و با هم شوخی و خنده های خود را داشتند. به نواقص بدن هم گیر می دادند و با هم می خندیدند و روزگار هم به آن ها چراغ سبز نشان داده بود. تمرین دوستانه برای مهران نتیجه داد: تیم خوبی شده بودیم و تمرین مان هم زیاد بود. توانستیم در والیبال نشسته چندین مقام بیاوریم. دو مدال طلا، یک نایب قهرمانی و یک سومی. در مسابقات شهرداری تهران قهرمان شدیم و خیلی خوب پیش می رفتم. تا همین سه ماه پیش و روی دیوار های خانه ای که حالا از بین رفته، مدال ها، لوح تقدیر و تصویری از مهران در کنار محمدباقر قالیباف شهردار پیشین تهران، خودنمایی می کرد. حالا انگار سرنوشت آن مدال های افتخار هم شبیه آوارگی مهران است: خانه متعلق به یک خیّر بود. دو سه ماه به من داده بود که تا قبل از تخریب، آنجا زندگی کنم. خیلی لطف داشت، اما او هم زندگی خودش را داشت و برای خانه اش برنامه دیگری ریخته بود. خودم که آواره ام و وسایلم هم شبیه زندگی خودم. سختی های تازه از راه می رسد حضور در جامعه و گذران زندگی با ورزش برای هر معلولی در ایران با مشکلات فراوانی همراه است و پس از سال ها شعار و برنامه هنوز پایتخت ایران برای حدود 10 درصد از ساکنان مناسب نیست. اما برای مهران تهران شهر بهتری بود. او دوستان تازه ای پیدا کرد، چند قهرمانی هم کسب کرد و درست در روز هایی که به تیم ملی فکر می کرد، جسمش بازی تازه ای درآورد: بعد از چند سال عوارض بیماری باعث شد زمین بخورم و دیگر نتوانم ادامه دهم. جایی نداشتم بخوابم و شرایط مالی هم بد بود. دیگر نمی توانستم بروم خانه عمه ام. چند روزی پیش پدرم رفتم، ولی همسر پدرم راحت نبود و مشکلات روحی برگشت. هیچ کس را نداشتم. جوانی تنها حالا مزه زندگی و پیروزی بر مشکلات را چشیده بود. او نمی خواست تسلیم شود. مشکلات تازه او را به نهاد های دولتی و مستقل فراوانی کشاند، اما هیچ کس دست او را نگرفت: به هر نهادی برای کمک رفتم که حقوقی به من بدهند یا مسکن بدهند، ولی هیچ کس کمک نمی کرد. مجلس که رفتم من را راه ندادند. بنری همراه داشتم و روی آن نوشته شده بود: آقای لاریجانی من می خواهم با شما درد دل کنم. به هر جایی که فکر می کردم ممکن است موثر باشد رفتم. ناامیدتر از همیشه برگشتم. بعد ها دوباره به مراکز بهزیستی و همه جا رفتم، ولی هیچ کس کمکی به من نکرد. او حالا باید با دریافتی ماهی 160 هزار تومان از بهزیستی و ماهی 45 هزار و 500 تومان یارانه چرخ زندگی را بچرخاند، اما نمی شود: هزینه داروها، اسپری و کپسول تنگی نفس و چندین مورد دیگر را که برای تنگی تنفس باید استفاده کنم، ندارم. این دارو ها یک طرف، لباسم هم یک طرف. من غرور دارم، می خواهم در این مملکت نان بازوی خودم را بخورم. الان باید منتظر بمانم که آیا همسایه لباس جدید می خرد یا نه که لباس کهنه اش را به من بدهد. آوارگی: امید دادند و ناامیدم کردند مهران زند لشنی حالا تنهاست؛ نه خانه ای، نه حقوقی، نه همراهی. او که چندماهی در خانه یک خیّر زندگی می کرد، جایی برای زندگی ندارد: قبلا در تهران خانه عمه، دختر عمه و ... بودم؛ 10-15 روز یک بار خانه هر کدام از دوستان و آشنایان می روم و حتی هزینه ایاب و ذهاب هم ندارم. بعضی وقت ها هم می روم دورود، خانه عمویم. در همین سال ها مهران یک بار با رسانه ای حرف زد و یک بار هم به برنامه ای تلویزیونی رفت و وعده های فراوانی گرفت: از شبکه سه به من قول دادند، ولی الان حتی جوابم را هم نمی دهند. وقتی به من وعده دادند خیلی خوشحال شدم و یک لحظه دردم فراموش شد. گفتم مشکل خانه ام حل می شود و ورزشم را ادامه می دهم، ولی الان سردرگم هستم که چرا بعضی افراد به راحتی قول می دهند و فراموش می کنند همه این وعده ها و بدقولی ها روی روح و روان جوانی که تنها یک زندگی ساده می خواست، تاثیر گذاشته است و حالا مهران 28ساله ناامید است: وقتی می بینم اطرافیانم آینده خود را رقم می زنند خوشحال می شوم، اما وقتی به خودم نگاه می کنم، غبطه می خورم که مهران دلش پاک بود، برای کسی بدی نمی خواست، چرا به این روز افتاد. روزگار سخت مهران و بدقولی مسئولان، در چند ماه گذشته با مجموعه ای از خبر های بد تکمیل شد: پدرم چند ماه پیش فوت کرد؛ همان پدری که به من پیام می داد مهران، پسرم! فکر می کنی دوست ندارم پیش من باشی؟ پدرم می خواست، ولی شرایط مالی و شرعی اجازه نمی داد که من پیش او باشم. کاش پدرم بود و فقط به من می گفت پسرم، همین. همان پدر را هم از دست دادم. از هیچ چیزی بهره نبردم، نه از راه رفتن، نه از نفس کشیدن و نه از زندگی و ازدواج، اما شاکرم. سرماخوردگی، عفونت، آسم، مشکل ریه، بی پولی و در به دری از جوانی ورزشکار، مهرانی ناامید و خسته ساخته است. او هرچه فکر می کند هیچ راه و روزنه امیدی نمی بیند تا جایی که چند روز پیش تصمیم دشواری گرفت: آن همه قول و وعده ای که به من دادند و هیچ کدام اجرایی نشد، شرایط من را از قبل بدتر کرد. دیگر واقعا به بن بست رسیده ام و هیچ کاری نمی توانم انجام دهم. نه کاری می توانم بکنم، نه درآمدی از خودم دارم. تصمیم گرفتم کلیه ام را بفروشم، هرچند دکتر ها من را از این کار منع کردند و گفتند ممکن است خطرناک باشد. می گویند شانس موفقیت چند درصد است، ولی چند روز پیش رفتم و فرم اهدای کلیه را پر کردم. تصمیمم را گرفتم و این کار را کردم. درست یا غلط آن را نمی دانم، اما این را خوب می دانم که هیچ کس اطرافم نیست و هیچ کس دستم را نمی گیرد. مهران حالا و پس از این تصمیم سخت، نمی داند چه روز هایی انتظارش را می کشد و حتی نمی داند چند روز دیگر زنده است، اما یک جمله برای مردم دارد: بدانید که آرزو داشتم تنها یک شب سرم را راحت بگذارم و بخوابم. روزگار سپری شده مهران، سرگذشت یکی از چندمیلیون ایرانی معلول است که با وجود تمام تغییرات همچنان بسیاری از حقوق ابتدایی آن ها نادیده گرفته می شود؛ جمعیتی که همین چند ماه پیش، همایون هاشمی نماینده مردم میاندوآب در مجلس تعداد آن ها را حدود 10میلیون اعلام کرد و براساس اطلاعات مستند، بهزیستی ایران تا سال 96، تنها یک میلیون و 415 هزار نفر از آن ها را تحت پوشش قرار داده است. درج شده توسط : ...
بررسی نقش اسرائیل در جمهوری آذربایجان
نزدیکی مسجدی که قبلا محل اجتماع وهابی ها بود در باکو مجددا باز خواهد شد. این در حالی است که دنیای اسلام در حال ضربه خوردن از وهابیت است. این نشان می دهد اراده ای خارج از اراده آذربایجان این کارها را انجام می دهد. وی با اشاره به حضور مدافعان حرم آذربایجانی در سوریه گفت: از آذربایجان دو قشر به سوریه رفتند یکی مدافعین حرم بودند و دیگری 1477 نفر برای حضور در داعش به سوریه رفتند. این آمار ...