سایر منابع:
سایر خبرها
پایان خواب های طلایی شهلا ریاحی +عکس
اخیر به شدت بیمار بود، کسی را نمی شناخت و دیگر صحبت هم نمی کرد. او آخرین بار سه سال پیش در فیلم نهنگ عنبر2 روی پرده سینما دیده شده بود. بازیگری که پانته آ بهرام او را افتخار سینما و صدای سحرانگیزش را خاطره ای به یادماندنی در اذهان همه ایرانیان می داند، بیش از 100 عنوان فیلم و سریال در کارنامه اش بود، اما عمده اهمیتش در تاریخ سینما مدیون و مرهون عنوان اولین کارگردان زن سینمای ایران است که ...
گفت وگویی منتشر نشده از شهلا ریاحی؛ تنها آرزوی ایفای یک نقش در دلم ماند
ریاحی نیز دچار بیماری شد و بخشی از حافظه و خاطراتش را از دست داد و حالا در صبح زمستانی 11 دی ما خبر رسید، شهلا ریاحی با خاطراتش رفت. در ادامه بخشی از صحبت های این هنرمند که تاکنون منتشر نشده است را می خوانید: شهلا ریاحی: از 17 سالگی به همراه همسرم اسماعیل ریاحی وارد صحنه تئاتر شدم. از سال 1323 با نمایش سیاست هاورن الرشید و از سال 1330 هم با فیلم خواب های طلایی وارد سینما شدم. ...
پیکان انتقادات به آقاتهرانی در واکنش به خواب گل رز
دی در مسجد امام صادق تهران گفته است: من دروغ نمی گویم الا اینکه از دهنم در برود. ما را دعوت کرده بودند امیرکلا که درباره شهدا صحبت کنیم. ظهر رسیدیم و به همسرم گفتم برنامه ای است که می خواهم مطالعه کنم اما قبلش می خوابم و صدایم بزن، خواب دیدم رهبری آمدند و هفت گل رز بزرگ دست آقا بود. گفتند می دانید چیست گفتم نه گفت گل است که می خواهم جایزه به ولایتمدارترین ها بدهم و سومینش را به تو می دهم و آقا رفتند و من از خواب پریدم . شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز ،تاریخ انتشار: 9 دی 1398،کدخبر: 206599 ، www.ensafnews. ...
ماجرای خواب ولایتمدارانه حجت الاسلام آقاتهرانی/ لااقل بگذارید مردم راحت خواب ببینند آقای استادِ اخلاق ...
مرتضی آقا تهرانی، دبیرکل جبهه پایداری، در سخنرانی مراسم 9 دی در مسجد امام صادق تهران مدعی شده بود: من دروغ نمی گویم الا اینکه از دهنم در برود. ما را دعوت کرده بودند امیرکلا که درباره شهدا صحبت کنیم. ظهر رسیدیم و به همسرم گفتم برنامه ای است که می خواهم مطالعه کنم اما قبلش می خوابم و صدایم بزن، خواب دیدم رهبری آمدند و هفت گل رز بزرگ دست آقا بود. گفتند می دانید چیست گفتم نه گفت گل است که می خواهم ...
رسانه های باجگیر در صف کارت هدیه و ریپورتاژ
.... اما گاهی افرادی اعتراض می کنند که چیزی گیرشان بیاید. اینجاست که حرف باج و رشوه و امثال این به وجود می آید. این مسوول دولتی می گوید مانند مورد ذکر شده در گزارش پیشین انصاف نیوز، با نمونه ای برخورد نداشته که کسی پیش از انتشار اخباری علیه آنها علناً حرف از معامله ای برای صرف نظر کردن از انتشار آن خبر بزند: قبلش ممکن است خبرنگار آن رسانه بگوید: من در رسانه ام می خواهم این خبر را کار کنم ...
آقای آقاتهرانی! لااقل بگذارید مردم راحت خواب ببینند
گذاشت که دروغ گفتم تا... *آقای آقاتهرانی هم بعد از اینکه گفته “من دروغ نمی گویم مگر اینکه از دهانم بپرد” ادعا کرده در خواب مقام معظم رهبری را دیده و ایشان سومین گل رز ولایتمداری را به او داده است! به گمانم اگر او را بازخواست کنند و بخواهند اولا گل رز را پس بدهد و ضمنا شش ولایتمدار دیگر غیر از خودش را معرفی کند ، اعتراف خواهد کرد که این خواب هم از همان دروغهایی است که از دهانش پریده ...
از ملا علی تا سید علی
اتفاقات معروف مربوط به آن را هم می دانند. این اطلاعات درباره فوتبالیست ها بیشتر و جزئی تر هم می شود؛ از قد و وزن و سن و تعداد گل های زده و نزده گرفته تا عادات و علایق شخصی. این خط تا آنجا می رود که اگر در آرایشگاه بگویی مدل بکهام، هم تو میدانی چه می خواهی و هم آرایشگر می داند چه کند! اما اگر از همین جوانان بپرسی درباره تاریخ 200 ساله روابط ایران و انگلیس چه می دانند، گمان می کنی پاسخ چیست؟ چند ...
شهلا ریاحی درگذشت + عکس
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پایان تیتر، سیدعباس عظیمی (مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت) خبر درگذشت شهلا ریاحی را تایید کرده است.
مهربانی و ایثار در دستان پرمهر تو
مستمر است و این خوش ترین خاطره ای است که در این مدت به دفتر خاطرات من اضافه شده است. کشی زاده در باره خانواده خود می گوید: اگر اجازه بدهید می خواهم از این تریبون استفاده کرده و از خانواده ام تشکر کنم به دلیل اینکه گاهی اوقات از فرط خستگی و شیفت های مکرر به نحو شایسته نتوانستم در کنارشان باشم و از خانواده و مخصوصا همسرم تشکر می کنم و این را نیز اضافه بکنم که نهایت تلاش ما ارتقاء سطح ...
وقتی یک بیمار خاص سوژه نمایشنامه یک پرستار می شود
، جاده ای تا پوتین های من ، آسمانی ها ، پلک بزن و شش پنجره مایل به همیشه روانه بازار نشر شده است. در بیستمین سال خدمت میرزایی زاده، و به مناسبت روز پرستار (11 دی ماه) با او گفت وگو نشستیم. پرستاری، تئاتر و نوشتن همه باهم و همیشه میرزایی زاده درباره فعالیتش، اظهار کرد: در سال 70 در آزمون ورودی در رشته پرستاری شرکت کردم و پذیرفته شدم؛ در آن زمان در خیابان گل های گرگان در دانشکده ...
(عکس) درگذشت شهلا ریاحی بازیگر سینما و تلویزیون+ بیوگرافی
...> خانواده تان با ورود شما به دنیای هنر مخالف نبودند؟ درباره حضورم خاطره جالبی دارم! پدرم قبل از فوت خواب می بیند که نوزادش را در دستانش گرفته و ناگهان نوزاد به آسمان می رود. فردای آن روز پدرم خواب را اینطور تعبیر می کند: نوزادی که به دنیا آمده، یا می میرد یا مشهور می شود. زمانی که وارد عرصه سینما شدم، همه خانواده ام سیاه پوشیدند و گفتند قدرت زمان مرده و دیگر برای ما وجود ندارد ...
این بار هدیه بابانوئل را مسلمانان برای مسیحیان بردند
بروند اما خانم دیانا انگار از آن ها دل نمی کند. مدام می گوید: بفرمایید برویم منزل، یک شیرینی، یک فنجان قهوه در خدمتتون باشیم. تعارف نمی کنم ها... و آنقدر با اصرار و بی ریا این جملات را تکرار می کند که همگی مطمئن می شویم این دعوت واقعاً از ته دل است و اصلاً جنبه تعارف های معمول را ندارد. اینطور است که کارگردانی سکانس پایانی برنامه عیددیدنی امروز به دست خانم دیانا می افتد و او وقتی آثار ...
تاجگردون: اموال من زایش دارند/پاسخ ابطحی به ادعای شریعتمداری درباره خاتمی/واکنش مهاجرانی به ادعای ...
: من دروغ نمی گویم الا اینکه از دهنم در برود. ما را دعوت کرده بودند امیرکلا که درباره شهدا صحبت کنیم. ظهر رسیدیم و به همسرم گفتم برنامه ای است که می خواهم مطالعه کنم اما قبلش می خوابم و صدایم بزن، خواب دیدم رهبری آمدند و هفت گل رز بزرگ دست آقا بود گفتند می دانید چیست گفتم نه گفت گل است که می خواهم جایزه به ولایتمدارترین ها بدهم و سومینش را به تو می دهم و آقا رفتند و من از خواب پریدم. آقا تهرانی گفت ...
حمله ی رسانه ی اصولگرا در 9 دی به میرحسین و کروبی
پادگان سنندج مراسم عزاداری برگزار شد. آن شب خواب دیدم، استاد مطهری گروهی تشکیل داده که یک نفر به جای اسدالله کیان ارثی (داماد آیت الله خلخالی و نماینده مجلس اول) جایگزین شود که شهید مطهری دست بنده را گرفتند و عضو این گروه کردند. وقتی از خواب بیدار شدم، خیلی خوشحال شدم. تعبیرم این بود که شهید خواهم شد؛ اما اتفاق دیگری افتاد! وقتی به تهران برگشتم و از درب مجلس وارد شدم، کیان ارثی را دیدم و ...
زینب شدی که زینت شیر خدا شوی // یعنی کسی شبیه تو زیور نبود و نیست
... نامِ او اول علی بعد ، علی زینب شد آیه ی اعظم علی آیتِ عُظمی زینب واژه ای کو که کُنَد شرح و بیان بانو را قلمی کو که نویسد به زبان بانو را که چُنین خاک ندیده است چُنان بانو را که جهان حیرتِ محض است جهان بانو را فاطمه باید از این نام بگیرد پرده بسکه در فهمِ جهان هست معما زینب از همان روزِ تولد نظرش گفت حسین بین آغوشِ همه چش ...
محسن رنانی: من بسیار امیدوارم، آینده ایران تماشایی است
و سر به هوایی حکومت ما زیاتر از آن است که با نقد روشنفکران یا اعتراضات معمولی شهروندان به خود آید. چنان خواب سنگینی، نیاز به یک ضربه سنگین هم داشت. سؤال: تا اینجا شما بیشتر درباره تحول شرایط سیاسی و اقتصادی و موقعیت حکومت و رابطه حکومت با جامعه صحبت کردید. آیا در خود جامعه هم می شود نقاط و نکات امیدوار کننده ای دید که ما را نسبت به آینده امیدوار کند؟ حتما، جامعه هم دارای فرصت ...
گروه های فشار علیه دولت به ریاست جلیلی
از دهنم در برود. ما را دعوت کرده بودند امیرکلا که درباره شهدا صحبت کنیم. او افزود: ظهر رسیدیم و به همسرم گفتم برنامه ای است که می خواهم مطالعه کنم اما قبلش می خوابم و صدایم بزن، خواب دیدم رهبری آمدند و هفت گل رز بزرگ دست آقا بود. گفتند می دانید چیست گفتم نه گفت گل است که می خواهم جایزه به ولایتمدارترین ها بدهم و سومینش را به تو می دهم و آقا رفتند و من از خواب پریدم. جعفرزاده: پیامک به ...
بانوی مریوانی: من هیولا را شکست دادم
[شادی خوشکار] روز چهارم فروردین سال 93 در نشیمن خانه مان در اورامان تخت خوابیدم و سه ماه بعد، سی ویکم خرداد در بیمارستان بعثت تهران از خواب بیدار شدم. تمام زمستان قبلش احساس گرما می کردم. چند بار از حال رفته بودم، اما دکترهای مریوان نتوانسته بودند حالم را بهتر کنند. آن روز با خواهرم لباس کردی پوشیده بودیم و من سرحال بودم، گوش هایم نمی شنید و چشم هایم خوب نمی دید اما می توانستم راه بروم و حالم خوب ...
عیادت خادمان مسجد مقدس جمکران از خانواده شهدا و جانبازان مدافع حرم
آبادی با اشاره به مقام و منزلت شهدا گفت: شبی یکی از دوستان خواب دید که آقا امام زمان (عج) فرمودند برکت مسجد جمکران به شهدایی است که به این مسجد می آورند و مژده آوردن دو شهید را به شما می دهم که مورد تکریم من هستند، از آنان استقبال ویژه کنید. این فرد بعد از این که از خواب بیدار شد، نزد من آمد و خطاب به من گفت: حاج آقا قرار است شهید به مسجد بیاورند. گفتم: فکر نکنم. بعد از مدتی از سپاه زنگ ...
شهیدی که تولد دخترش را در خواب به او تبریک گفت
...> این همسر شهید خاطرنشان می کند: به رزمندگان مدافع حرم همیشه غبطه می خورد و دلش می خواست برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) برود. به هرحال آرزوی شهادت داشت و به آن هم دست یافت. از خانم جمشیدی درباره چگونگی شهادت همسرش که می پرسم، می گوید: برایم این گونه تعریف کردند، همسرم به عنوان جانشین پاسگاه شرشری شمالی هنگ مرزی تایباد دهم دی ماه 95 به همراه تعدادی از همکاران خود از جمله شهید جواد آرمش در ...
داستان کوتاهی از آلیس مونرو : پدران
نوشته آلیس مونرو ترجمهٔ فرشید عطایی منبع : نیویورکر – اوت 2002 نشریه گلستانه – آبان 1381 صبح جمعهٔ گذشته، هاردی رایان نیوکومبه، کشاورزی معروف در شهر کوچک شلبی، به دلیل برق گرفتگی جان خود را از دست داد. مراسم تشییع بعداز ظهر دوشنبه از بنگاه کفن و دفن برادران ریوی شروع شد و در قبرستان بتل مراسم خاکسپاری انجام گرفت. به سوی من بیایید، همهٔ شما که سخت کار می ...
ایستگاه آخر مسافران ابدی
، کینه ها و دشمنی ها. صبح تا شب بدی این و آن را می گوییم و می خواهیم. به زمین و زمان غر می زنیم. ناراضی هستیم. خنده را از خود دریغ می کنیم و از دیگری نیز. دروغ می گوییم، غیبت می کنیم، لعن و نفرین می کنیم اما نمی دانیم در ایستگاه یکی به آخر، چگونه در دهانمان پنبه فرومی کنند. کم می فروشیم، دستانمان به هرسوی می چرخد برای ارتکاب یک گناه و نمی دانیم چگونه دست هایمان را می بندند و همه اجزای ...
بابارجب میبد: جان ناقابلم را برای دفاع از کشورم هدیه کردم
آبادی رفتم و فریاد زدم که: انقلاب پیروز شد، صدای جمهوری اسلامی از رادیو پخش شد. مردم هم رفتند بالای پشت بام و الله اکبر گفتند. امروز که در خدمت شما هستم 41 سالی است که از انقلاب می گذرد و همچنان این خاطرات در ذهن ما مانده است. زمانی که جنگ شروع شد شما چه می کردید؟ چطور شد رفتید جبهه؟ من آن زمان در اصفهان بودم. همانطور که قبلاً گفتم تا زمان اعزام به جبهه یعنی سال 1362 در اصفهان به ...
یقین کنید، صد در صد بنده این را رد می کنم؛ اگر همه هم جمع بشوند و بگویند ابطال، من قبول نخواهم کرد/ ...
همه بزنید. من هم چند جمله ای بعد عرض خواهم کرد و قصد قربت هم بکنید. هر کدامتان در آنچه خواهید گفت، نیت کنید که برای خدا و به قصد جلب رضای الهی حرف می زنید. چون بالاخره شما ها را ما اغلب می شناسیم؛ حالا من ممکن است بعضی ها را در جمع به نام نشناسم لکن اغلب شما ها را ما می شناسیم؛ با خیلی هایتان سال ها کار کرده ایم، در جا های مختلف با هم بوده ایم و می دانم که همه ی شما ها بچه های انقلابید و برای ...