از دست فروشی تا عضویت در ارتش
سایر منابع:
سایر خبرها
پدرم سه بار تختی را از خودکشی منصرف کرد
. تهران هم نبودم و مقداری کار داشتم در شمال و برای من مشکل بود که به تهران بیایم اما به خاطر قولی که داده بودم به تهران برگشتم تا در خدمت شما باشم. در ابتدا از شما شروع کنیم تا بعد در ادامه به پدر هم برسیم. من سیاوش فردین هستم. متولد اول اسفند سال 1335 فرزند دوم خانواده، بعد از برادرم که متولد سال 1331 بود. برادرم در سال 1387 به دلیل مشکلاتی فوت شد. بعد از خودم، دو خواهر دارم که ...
فرزند فردین: پدرم سه بار تختی را از خودکشی منصرف کرد
ابتدا از شما شروع کنیم تا بعد در ادامه به پدر هم برسیم. من سیاوش فردین هستم. متولد اول اسفند سال 1335 فرزند دوم خانواده، بعد از برادرم که متولد سال 1331 بود. برادرم در سال 1387 به دلیل مشکلاتی فوت شد. بعد از خودم، دو خواهر دارم که عاطفه و آمنه هستند و فقط من ایران زندگی می کنم. شما تمام این مدت را در ایران بودید؟ سال 1369 به ایران برگشتم. در خارج از کشور مدیریت ...
فردین سه بار تختی را از خودکشی منصرف کرد
و مقداری کار داشتم در شمال و برای من مشکل بود که به تهران بیایم اما به خاطر قولی که داده بودم به تهران برگشتم تا در خدمت شما باشم. * در ابتدا از شما شروع کنیم تا بعد در ادامه به پدر هم برسیم. من سیاوش فردین هستم. متولد اول اسفند سال 1335 فرزند دوم خانواده، بعد از برادرم که متولد سال 1331 بود. برادرم در سال 1387 به دلیل مشکلاتی فوت شد. بعد از خودم، دو خواهر دارم که عاطفه و ...
در رکاب حاج قاسم
سرباز کهنه کار امام خمینی به مناسبت روز پاسدار به گفت وگو نشستیم و او نیز با سعه صدر پاسخ سوالهایمان را داد. آنچه خواهید خواند ماحصل این مصاحبت است. *اهل اردبیلم بنده به سال 1343در اردبیل متولد شدم. پدرم مغازه دار بود و مادرم خانه دار. چهارمین فرزند خانواده بودم که پیش از من برادرانم حسن و کریم و خواهرم به دنیا آمدند و بعد از من برادرانم سلیم و سلمان و سلیمان متولد شدند. البته ...
کرامات و معجزاتی از امام حسین (ع)/ خداوند چه هدیه ای به امام سوم شیعیان بخشید؟
نمی شد تا اینکه پیامبر (ص) از دنیا رفت. امام حسین (ع) بعد از رحلت رسول خدا (ص) در این باره فرمود: آن میوه ها به حال خود بود تا اینکه مادرم فاطمه (س) از دنیا رفت پس از شهادت مادرم انار گم شد و سیب و به همچنان در زمان حیات پدرم نزد ما بود چون ایشان به شهادت رسید گلابی نیز گم شد و سیب نزد برادرم حسن (ع) بود تا بر اثر زهر به شهادت رسید سپس نزد من بود تا زمانی که دشمن مرا در کربلا محاصره و آب ...
بختیاری زاده: تلاش می کنم کرونا نگیرم!
به گزارش مدال و به نقل از ایسنا، ستاره سال های نه چندان دور فوتبال ایران بلافاصله پس از خداحافظی از فوتبال دوران مربی گری را آغاز کرد و وارد عرصه تازه ای شد. او همواره در قامت یک مدافع با تعصب و با تجربه بین هواداران استقلال تهران و تیم ملی ظاهر می شد. در گفت و گویی عیدانه با سهراب بختیاری زاده، مدافع سابق استقلال تهران و تیم ملی فوتبال، با او همراه شدیم و از سال های فوتبالی و آغاز مربی گری اش ...
جامعه ما به شکل بالقوه از ایثار نشات گرفته است
بودم و زنگ خانه به صدا در آمد، بعد از سه ماه پدرم را در لباس سبز رنگ جبهه دیدم، به سمتش دویدم و او را در آغوش گرفتم. و صحنه دوم وقتی بود که پدرم به همراه دوستش از جبهه آمده بود و در منزل مشغول ضدعفونی کردن پانسمان دست پدرم بودند. من وقتی تاول های بسیار زیاد و بزرگ را روی دستش دیدم خیلی ترسیدم و هیچ گاه آن تصویر از یادم نمی رود. وی در بیان علل موفقیتش گفت: دعا و زحمات پدر و مادرم، تشویق ...
وقتی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات پیگیر کتاب تازه منصور ضابطیان
تهران (پانا) - منصور ضابطیان که در فرش بنفشه میزبان آذری جهرمی بود با این سوال وزیر مواجه شد که چه زمانی کتاب تازه منتشر می کنی؟ به گزارش روابط عمومی این برنامه، منصور ضابطیان شب گذشته در برنامه فرش بنفشه رادیو ایران میزبان محمد جواد آذری جهرمی بود. وزیر ارتباطات در ابتدا گفت: بچه هایم هر سال در جهرم در کنار پسرعموها و دخترعمه ها به سر می بردند اما امسال نرفتند و در خانه ...
همسرم گفت آرزو دارم به جبهه بروم و به اسلام خدمت کنم
آموزش قرآن مانع ادامه تحصیلم شد و من را در کلاس قرآن ثبت نام کرد. به علت پیشرفت هایی زیاد در یادگیری قرآن معلم شدم و شروع به آموزش کردم. خواهر شهید در کلاس های قرآن شرکت می کردند و بنده را به شهید رستمی معرفی کرد. در سال 1355 ازدواج کردیم و با خانواده وی در یک خانه زندگی می کردیم که ماه حصل ده سال زندگی مشترک ما سه فرزند پسر و یک فرزند دختر بود. وی افزود: همسرم در دوران انقلاب اعلامیه ها ...
ما خانوادگی و جد اندر جد، پزشک بدون مرز بودیم و هستیم و خواهیم بود
میکنم و چند سالی است که گواهینامه خبرنگاریفرامرزی هم دریافت کرده ام، بین خودمان بماند، تا الان از چند جای خاص و سکرت به قول شما محرمانه، عکس و فیلم ویژه هم گرفته ام البته یک دوره کوتاه آمپول زدن و خون گرفتن را هم گذرانده ام، به قول شما ایرانی ها از هر انگشتم، یک هنر می ریزد ... راستی، ما خانوادگی، پزشک بدون مرز هستیم. هم پدرم و هم مادرم پزشک بدون مرز بودند، برادرم هم در حال پزشک بدون مرز ...
روایتی از زورآزمایی با کرونا در استان فارس/ بیم و امید روزهای مبارزه با بیماری سرکش
بیشتر دلواپس می شویم. - از ابتدا بگویید و موقع مراجعه به بیمارستان علائم ایشان چگونه بود و بعد چه تغییری در وضعیتشان ایجاد شد؟ او می گوید و می نویسم. می گوید و ضبط می کنم. دستانش آشکارا می لرزد و دلواپسی عمیقی پشت نگاهش پنهان است. انگار چیزی درونش شکسته باشد و مثل منتظران، متحیر است و مترصد فرصتی که معلوم نیست کی به دست می آید: فرصتی برای بهبودی پدر و دوباره یافتن او. دلواپسی ...
شفاهی : دوست دارم با رهبر کره شمالی سلفی بگیرم!
فرآیند و شاهین تهران ملحق شدم و در حال حاضر در خدمت تیم میلادمهر تهران هستم. اگر همین الان کرونا ویروس رو به دستت میدادند چه بلایی سرش می اوردی؟ بدون تردید از بین می بردم سال 98 برای شما چگونه گذشت؟ سال خوبی رو سپری نکردم چرا که سال با سیل و زلزله شروع شد و با کرونا به پایان رسید. بهترین اتفاق سال 98 چه بود؟ پیدا کردن دوستان جدید در ...
مادرم استخوان را به برادرم داد و همین موجب شد من قهر کنم و به جبهه برگردم
رو به اتمام. برگ تسویه را گرفتم و رفتم سراغ فرمانده گردان. پرسید: تسویه کردی؟ گفتم: بله. گفت: ای عهدشکن! مگر قرار نبود در این عملیات با هم شرکت کنیم! خلاصه برگشتم منزل. اولین بار بود که به مرخصی می رفتم. وجدانم ناراحت بود. دنبال بهانه ای می گشتم که برگردم جبهه. بک روز ظهر آب گوشت مرغ داشتیم. مادرم استخوان را داد به برادرم و همین موجب شد من قهر کنم و به جبهه برگردم. بیشتر بخوانید: وصیت نامه الهی - سیاسی حاج قاسم سلیمانی منتشر شد + متن کامل انتهای پیام/ ...
همه ی ما پرسیده ایم: بچه ها چطور به دنیا می آیند؟
متوجه شدم رابطه جنسی چیه و فقط کمی متعجب شدم. مرضیه هم می گوید فکر می کرد بچه ها را در بیمارستان می فروشند و بعد از آشنایی با فرآیند رابطه ی جنسی حس بدی نسبت به پدرو مادر خود پیدا کرده بود سیامک 38 سال دارد و موضوع را اینطور به خاطر دارد: فکر می کردم خواست خدا مستقیما باعث می شه بچه ها به وجود بیان، بعد که فهمیدم حس بدی نداشتم اما فکر می کردم به تعداد بچه ها رابطه برقرار می کنند. بابک ...
پیشنهاد مهران مدیری به شهرداری ها/پای روانشناسان هم به دورهمی باز شد
زودتر بچه دار شوم او هم طرفدار شما شود. آقای مدیری عیدی ما خوردن ندارد، شماره کارت دایرکت فرستادم کارت به کارت کنید. پدرم از وقتی فهمیده حیوان ها کرونا نمی گیرند میگه آزادی برو بیرون. آقای مدیری شما ثابت کردید که سن یک عدد است پیر سینمای ایران! چند شب پیش که زلزله آمد هول شدم به جای فرار کردن دست خود را 20 ثانیه شستم. مدیری تاکید کرد:پس از پایان ...
غافلگیری بعثی ها در جشن چهارشنبه سوری رزمندگان ایرانی
برنامه های جالب سال نو بود که من یکی در تهران هم که بودم، همواره از آن می گریختم. هرچه مادرم می گفت به او کمک کنم و فرش و پرده ها را بشویم، به بهانه ای از خانه می زدم بیرون. همیشه احساس کودکانه ام این بود که پدر و مادرم صاحب خانه هستند و من اولادشان، پس وظیفه خانه تکانی با آن هاست. از عید هم که فقط آجیل خوردن و خود را با شیرینی خفه کردن و بازی با بچه های فامیل را بلد بودم. دست آخر هم عیدی گرفتن ...
شیلا خداداد| جنجال ماجرای پست عجیب در اینستاگرام اش + عکس و بیوگرافی
شیلا خداداد (زاده 14 آبان 1359 در تهران) بازیگر سینما و تلویزیون ایران است. شیلا خداداد دوران تحصیل خود را سپری کرد و در سال 1375 وارد دبیرستان شد. شیلا خداداد در دبیرستان در رشته ریاضی فیزیک به تحصیل پرداخت و در سال 1378 فارغ التحصیل شد و به دانشگاه راه یافت. شیلا خداداد در دانشگاه آزاد رشته شیمی محض را برگزید و در این رشته شروع به تحصیل کرد. خبرداغ : مهران مدیری|جنجال ماجرای رونمایی ...
علی کریمی: در کودکی سپاهانی بودم، بعد استقلالی شدم / شک نکنید استقلال با مجیدی موفق می شود
سرخابی ها را خصوصی کنند 6 - 7 سال است می گویند استقلال و پرسپولیس خصوصی می شوند و اتفاقی نمی افتد. در فوتبال ما سوءمدیریت وجود دارد ولی نکته اصلی این است که برخی باشگاه های ما مثل سپاهان بدهی ندارند. چون مشخص است ساز و کارش چیست. دوران کودکی سپاهانی بودم، بعد استقلالی شدم ترک سپاهان اتفاقات فوتبالی بود. من به استقلال خیلی علاقه داشتم. سپاهان یکی از بهترین باشگاه ...
ماجرای اتومبیلی که هنوز در دست آیت الله خامنه ای است / چرا رهبری در دوران تبعید لباس بلوچی می پوشیدند؟
. با این خبر، غافلگیر شدم. گفتم: چرا از ابتدا به من خبر نداد تا لااقل هزینه ی تعمیر و نظافت را به دوش او نیندازم؟! اتومبیل نزد من ماند. پس از پیروزی انقلاب، به علت شرایط امنیتی، اتومبیل ویژه ای سوار میشدم که سپاه در اختیارم گذاشته بود. دیدم دیگر نیازی به آن اتومبیل ندارم و لذا آن را به ثمن بخس فروختم؛ چون در آن وقت اتومبیل ارزان بود. سپس پنج بار یا بیشتر، دست به دست فروخته شد. تا اینکه دو سه سال پیش، یکی از برادران آن را در دست یکی از خریداران دید؛ از او خرید، تمیز کرد و به من برگرداند. آن اتومبیل هم اکنون در اختیار من است. منبع: خبرآنلاین انتهای پیام/ ...
مردی که کار شب را برگزید تا هر روز با طلوع خورشید بدرخشد/ زندگی مرحوم زاویه به روایت برادر بزرگ تر
یک پدر قوت قلبم بود واز من مراقبت می کرد. او در همه مراحل برای حل مشکلات ما حضور داشت. اصالتا ما خلخالی هستیم اما همه برادرها و خواهرم در تهران متولد شدیم. پدرم سال های دور همراه پدربزرگش به تهران آمد و این شهر را برای محل سکونت برگزید. البته پدر و مادرم به دلیل آلودگی هوای تهران تابستان ها را در خلخال می گذراندند. برای دوران بازنشستگی اش برنامه داشت تابستان سال ...
لباس رزم سفیدپوشان در خط مقدم جبهه نبرد با کرونا/ روزهای سخت مدافعان سلامت در بیمارستان شهدای زیراب
عادی و روزانه خود را کنار بگذارند. شرایط بحرانی و نفس گیری که در حال سپری شدن است، زمان کش آمده و مجبوریم عزیزانمان را از خود برانیم و بسیاری از سنت ها و فرهنگ غنی خود دست بکشیم تا زنده بمانیم بین مرگ و زندگی سخت باالاجبار زندگی سخت را انتخاب کنیم، اما هستند عده ای که هیچگاه بدون توجه به توصیه ها و خواهش های کادر پزشکی، همچنان به دنبال خرید عید و ملزومات خود هستند. *لباس رزم ...
از تاریخ تولد صداپیشه جنابخان تا شوخی های مهران مدیری
فعالیت داشته، اما خودش می گوید، علاقه ای به عروسک ها ندارد. مدیری درباره بداهه گویی جناب خان و داشتن متن صحبت هایش سوال کرد و بحرانی گفت: ما متن نوشته شده به صورت کلی نداریم ،بلکه یک خط داستانی وجود دارد. بحرانی درباره شکل گیری جناب خان توضیح داد: جناب خان محصول چند سال زندگی خودم و تیم عروسک گردانی و ایده پردازی است. من از دوسالگی با بچه های جنگ زده جنوب بزرگ شدم ودر دوران دانشجویی خوابگاه ...
صبوری هایی همسرانه / نامه ای که دخترم نوشته است
به گزارش گروه جامعه خبرگزاری میزان، شهید رضا مرندی که نام پدرش تیمور در پنجم مهرماه 1317، در تهران از یک خانوادة مؤمن و مذهبی چشم به جهان هستی گشود. وی دوران کودکی خود را در آغوش کانون گرم خانواده سپری نمود تا اینکه به سن هفت سالگی رسیده و جهت کسب دانش و معرفت به مدرسه رفت و تا کلاس اول ابتدائی ادامه تحصیل داد. وی به همراه پدرش به شغل کشاورزی مشغول گردید تا از این طریق توانسته باشد بخشی از ...
خاطرات روزهای کرونایی؛ به قول فردوسی پور چه می کنه این ویروس!
سه شنبه پنجم فروردین: بچه که بودیم تهران را با منزل حاج محمود لولاچیان می شناختیم. هرساله با پدرم و داییم و خانواده می آمدیم خانه شان. دیروز خانم لولاچیان با کرونا رفت. یاد همه مهمان داری های این خانواده افتادم. با حاج محمود لولاچیان صحبت کردم. پیرمرد خیلی قدر شناس بود. پشت تلفن هی خاطرات می گفت و اشک می ریخت. یادش بخیر، فردوسی پور وقتی می گفت چه می کنه این رونالدو. واقعا این ویروس ...
کارآفرین های موفق از نقش مادران خود در رسیدن به موفقیت می گویند
با یکی از نظامیان ارتش انگلستان ازدواج کرد. وی پس از آنکه همسرش موفق نشد تا در آزمون وکالت نمره قبولی را به دست آورد، فعالیت های مختلفی را انجام داد تا کمک خرج زندگی باشد. در این بین او هیچ گاه فرزند خود که با مشکل خوانش پریشی مواجه بود و این امر باعث شد تا نتواند ادامه تحصیل دهد را به عنوان فردی ضعیف تلقی نکرده و روحیه بخشی وی باعث شد تا ریچارد برانسون جسارت شروع فعالیت تجاری را به دست آورد ...
مشاهیر اردبیل| رحیم مؤذن زاده اردبیلی ؛ مؤذنی که نوای ملکوتی اذانش جهانی شد
خوانی و اذان گویی، با همراهی پدر در مسجد محله، به این کار مشغول می شود و گاه در ایام شهادت اهل بیت (ع) برای مداحی به شهرهای اطراف، خصوصاً تالش می رود. پسر به جای پدر با سکونت شیخ عبدالکریم در تهران، وی برای تحصیلات حوزوی رهسپار قم می شود. صدای روحانی رحیم، سبب می شود تا در مجالس مختلف قم شرکت کرده و به مداحی و مؤذنی بپردازد. وی با تحصیل درس خارج فقه، ساعات ظهر نیز ...
گفت وگو با غساله اموات کرونایی که از ترس جنازه مادرش را هم ندیده بود + تصاویر
هرکسی راضی نمی شود. خوشبختانه خانواده ام به دلیل اینکه روحیه جهادی دارند، مخالفتی با حضورم نداشتند و حتی وقتی تیمم انجام می دادیم برادرم می گفت باید میت را غسل داد، برادرم در بیمارستان مشغول است و دیگری هم با گروه های جهادی همکاری دارد. * هربار شستن فوتی ها استرس زا است از او می پرسم تا قبل از این هم کار غسل انجام داده بودید؟ می گوید، خیر حتی وقتی مادرم هم مرحوم شد نتوانستم ...