سایر منابع:
سایر خبرها
خاطره آزاده گرگانی در خرداد غم انگیز اسیری اردوگاه رمادیه
، نخستین ضربه روحی را در اولین نماز جماعت بعد رحلت امام بر اسرا وارد کرد چراکه بچه ها مانده بودند چه کنند گفتم: باشه برو کم کن. من برگشتم داخل دیدم صدای بلندگو کم شد. یک ساعت کمتر یا بیشتر نشده بود که صدای بلندگو را قطع کرد ، بچه ها کمی آرام گرفتند. وقت نماز مغرب رفتیم طبقه بالائی یک نگهبان گذاشتیم تا نماز را به جماعت بخوانیم. ما بعد از هر نماز جماعت دعای خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، خمینی ...
خاطره منتشرنشده رهبرمعظم انقلاب از روزهای آخر عمر امام خمینی
، ایشان هم قبول کردند و فرمودند هرچه صلاح میدانید انجام دهید. در پی این قضیّه، با فراهم شدن مقدّمات کار صبح سه شنبه عمل جرّاحی انجام شد که بحمدالله بسیار خوب انجام شده و در آینده وضعیّت امام بهتر هم خواهد شد. . تلویزیون هم زمان با پخش مصاحبه ی حاج احمد آقا، تصاویری از حضرت امام پخش کرد که روی تخت بیمارستان بستری بودند و در تصویر دیگری کنار تخت به ذکر و نماز مشغول بودند. موفّقیّت این عمل ...
مردی که مصداق تحقق وعده های الهی بود
حسین شب زنده دار نقل می فرمود: من با مرحوم حاج آقا مصطفی هم بحث بودم روزی برای بحث به منزل ایشان رفتم صدای گریه امام به گوش می رسید وقتی از علت سوال کردم.فرمودند دیشب نماز شب ایشان قضا شده است لذا اینگونه حالشان دگرگون است. پنجاه سال نماز شب امام ترک نشد. امام در بیماری و در صحت و در زندان و در خلاصی و در تبعید، حتی بر روی تخت بیمارستان قلب هم نماز شب می خواندند. امام در قم بیمار شدند به ...
تصاویر و رفتارهای خصوصی آقا روح الله به روایت عضو تیم پزشکی امام
. سریع روپوش پوشیدم . با احتیاط خودم را آماده کردم. حس عجیبی داشتم. آنقدر شگفت زده بودم که صدایم در گلویم نمی پیچید. آرام سلام دادم. امام دراز کشیده بودند روی تخت. سلام کردم رفتم سمت دستگاه. من یواش سلام کردم و ایشان بلند گفتند:" سلام علیکم و رحمه الله" جواب سلام را با صدای بلند می دادند. آنچنان جواب دادند که من شرمنده شدم و خجالت زده دستگاه داخل اتاق را وارسی کردم و سریع بیرون آمدم. دیدن امام درآن ...
روایتی متفاوت از یک خانواده پرستار در کوران کرونا/ خانه ما بیمارستان است
، رومینا هم که رشته تحصیلی اش ریاضی بود کنور تجربی را امتحان داد و پرستاری قبول شد، این همان چیزی بود که من می خواستم از این رو همه تلاشم را برای اتمام تحصیل فرزندانم کردم. دو فرزندم به طور همزمان، پنج سال پیش وارد بیمارستانی که خودم مشغول فعالیت بودم، شدند و شروع به کار کردند، به جرأت می گویم بیش از هر جای دیگری در بیمارستان ارتباط داریم، گویی خانه دوم ما همین جا است. خانم مهدوی ...
روایت محافظ امام خمینی از گفتگوی سید احمد با آیت الله خامنه ای پس از رحلت امام(ره)
اینجا برسانند. من هم با آقایان خامنه ای، هاشمی و اردبیلی تماس گرفتم و ماجرا را اطلاع دادم. جلسه ای خصوصی با حضور سران قوا و سید احمد آقا برگزار شد. من هم به واسطه اطمینانی که سید احمد به من داشت در آن اتاق حضور داشتم. حاج احمد آقا خطاب به آقای خامنه ای گفتند: شما چندین بار شنیدید که امام فرمودند بعد از ایشان شما باید رهبری را بر عهده بگیرید و توانایی رهبری را دارید و آقای هاشمی هم شاهد حرف من هستند ...
نشست وبیناری بررسی ابعاد شخصیتی امام خمینی (ره) در بیروت برگزار شد
لبنان و نیز دکتر حسن قناعتلی از ترکیه و دکتر محمد غلوم عباس از کویت و حاج عبدالشهید الزهیری از عراق هستیم . عباس خامه یار؛ رایزن فرهنگی ایران در لبنان: این حالتی بود که برای همه کسانی که به دیدار امام خمینی می رفتند، رخ می داد. شاید از این بُعد که نگاه کردن به چهره انسان عارف عبادت به شمار می رود. و شاید این فیضی بود از تجلی آن مکانی که هر کسی توفیق دریافت پرتویی از آن را به ...
حاج احمدآقا اولین کسی بود که با رهبر انقلاب بیعت کرد | اسرائیل امروز در محاصره ایران است
محورهای این گفتگو بدین شرح است: امام (ره) مسئله ولایت فقیه را زمانی مطرح کردند که حتی تفسیر قرآن هم در حوزه ها باب نبود اگر کسی تفسیر قرآن درس می داد، می گفتند کم سواد است! عده ای در نجف برای تخریب و زدن امام ماموریت داشتند امام همان شهریه ای را که به حاج آقامصطفی می داد، عینا به طلاب مخالف خودشان می داد گاهی به توصیه های رهبر انقلاب آنطور که ...
نشست بچه مهندس3 در فارس| قصه نخبه هایی که دیده نمی شوند/ انتخاب جواد از میان 200 بازیگر/ تصویری از غرور ...
آدم موفق می شود اما این را نمی دانستیم که به چه سمتی می رود. در جلسه های متعددی که قبل از پایان فصل دو داشتیم فرصتی پیش آمد تا با نویسنده ها درباره فیلم نامه صحبت کنیم. ایده هایی مطرح شد و به ساختمانی رسیدیم و نگارش فصل سه شروع شد و به بچه مهندس 3 رسیدیم. ** بعد از فصل 3 آیا فصل 4 را هم خواهید ساخت؟ غفاری: خیلی ها این سوال را می پرسند اما نه من نه آقای سعدی و وارسته اصلا به ...
حاج احمدآقا اولین کسی بود که با رهبر انقلاب بیعت کرد/ دو توصیه رهبر انقلاب به دانشجویان
چه بود؟ یک سبک امام (ره) سکوت بود. حلم و کرم ایشان در این موضوع خیلی بالا بود. به زبان حال می گفت لکم دینکم و لی دین؛ یک زمانی اتفاقی در نجف افتاد که برخی از دوستان چیزی گفته بودند، من به امام (ره) گفتم ایشان گفتند همه رفقا آمده اند. روحانیون مبارز خارج کشور را جمع کرده بودند، به یاد دارم در آن جلسه گفتند انقلاب ما و هدف ما پیاده کردن همین احکام در رساله است. می خواهیم این ها را پیاده کنیم پس با ...
خاطره سفر به تبعیدگاه رهبر انقلاب/ مکتب امام مکتب عقلانیت است
من سوالی داشتند که این پرونده را چکار کردید و من گزارشی به ایشان دادم. واقعاً در آن برخورد ایشان به نحوی برخورد کردند، یعنی مواجهه من با شخصیت آیت الله دکتر بهشتی که احساس کردم همه آنچه از روحیه دادن و تشویق کردن و نسبت به اینکه ما را مورد محبت و لطف خود قرار دادند.. وقتی من از جلسه آقای بهشتی بیرون آمدم به حاکم شرع خودمان که شهید سلطانی بودند و در جریان هواپیما به شهادت رسیدند، گفتم آقای بهشتی ...
خاطره سفر به تبعیدگاه رهبر انقلاب/ مکتب امام مکتب عقلانیت است
9-8 شب بود و کارهایی باید پیگیری می شد و مواردی را باید انجام می دادم و پیگیری می کردم. روز اول صبح فردا که اعلام شد رحلت امام (ره) بزرگوار و روز بعد تشییع جنازه و حضور در نماز بر ایشان، هیچ زمانی باور نمی کردیم. باور واقعی تا مدت ها نمی شد که جامعه ما بدون امام (ره) زندگی کند. *آن ایام فکر می کردید حضرت آقا انتخاب شوند؟ من اصلاً نمی دانستم چه می خواهند بکنند. برای ...
خاطراتی از زندگی امام خمینی در ویکی آنا
کرد و فرمود: این میز را بخور. گفتم: بله آقا؟ فرمود: این میز را بخور. حاج احمد آقا و نوه امام (خانم اعرابی) هم بودند که زدند زیر خنده. خود امام هم خندید و بعد گفتم: آقا من که نمی توانم میز را بخورم. امام فرمود: همان طور که تو نمی توانی این میز را بخوری، من هم نمی توانم هر روز کباب بخورم. این هم مال ننه ات! من که از زیارت ایشان سیر نمی شدم، یک بار دیگر خودم را در صف دست بوسی جا زدم و ...
یادبود معلم اخلاق| خاطرات خواندنی و ناگفته هایی از آیت الله امینی(ره) در گفت وگوی شفقنا با انصاریان + ...
دینی دائماً در جریان بود. مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید صادق شمس واعظ در یک جلسه ای از روی مزاح نقل کرده بود که در قم یک شیخان داریم و یک شیخدان. اما شیخان که منظور قبرستان شیخان قم و شیخدان دفتر آقای انصاریان هر وقت می روی عده ای نشسته اند و بحث و جدال در مسائل مختلف. گاهی که وقت نماز مغرب و عشاء یا نماز ظهر و عصر می شد ، نماز جماعتی در حضور آقای امینی می خواندیم که گاهی حدود ده نفر مجموعاً می ...
نماز در ایام بیماری
.... امام با زبان گله به من فرمودند: من از شما گله دارم. چرا شما اجازه می دهید برنامه های من به هم بخورد. بعد که حاج احمد آقا خدمت ایشان رسیده بود امام باز از بنده به خاطر این امر گله کرده بودند. یک ساعت قبل از نماز مرا بیدار کنید عکسبرداری و آزمایش ها و معاینه های خسته کنندۀ شش ساعته قبل از عمل جراحی، امام را سخت خسته کرده بود. امام هنگام خواب از من خواستند طبق معمول ...
ماجرای عکسی که حضرت آقا سراغش را گرفت/ پیغام حاج قاسم برای دخترم در دیدار با رهبری
هستند یا نه. چند دقیقه بعد خواهر زاده ام زنگ زد به گوشی من گفت: خاله خانه مادرجانی؟ گفتم: اره گفت باشه می خواستم بیایم آنجا. از شب قبلش هم استرس زیادی داشتم. 6 صبح تازه خوابیده بودم. بلند شدم نرگس را آماده کنم برود مهد. دیدم شوهر خواهرم زنگ زد به گوشی پدرم و یک دفعه پدرم با صدای خیلی بلند داد زد. سریع آمدم داخل اتاق، پدرم گفت: چیزی نیست یکدفعه صدایم بلند شد. مادرم هم آمد داخل اتاق. وقتی ...
امام خمینی(ره)در بیان محافظ قمی اش/ از خاطره اولین دیدار تا امام وکیل عروس ها می شدند
صرف ناهار به اتاق خانم رفته و حدود ساعت 14 به اتاق خود بر می گشتند. ساعت 14 اخبار رادیو را گوش می دادند و تا ساعت 16 استراحت می کردند و پس از صرف چای برای قدم زدن به حیاط تشریف می آوردند. یعنی ایشان روزی سه مرتبه برنامه قدم زدن داشتند. ساعت 30 / 16 به داخل برگشته و روزنامه های عصر را که می بایست سر ساعت می رسید، مطالعه می کردند. بعد از مطالعه مطبوعات، رادیو های بیگانه اعم از بی بی سی، امریکا ...
امام خمینی با جهل و ظلم مبارزه و در برابر آمریکا ایستاد
بسیار دوست دارم و سردار سلیمانی هم بچه ها را دوست داشت و سرنماز گل از دست بچه می گیرد بعد از نماز بچه را در آغوش می گیرد و مقاومت و مبارزه را در حقیقت سردار سلیمانی آبروداد و توانست با مدیریت، امنیت و قدرت بالا بر علیه طاغوت مبارزه کند هر لحظه ما طاغوت داریم داعش، وهابیت، امپریالیسم و از همه جنایتکارتر آمریکا و اسرائیل است؛ جهان یک صدا در راه سردار دلها حاج قاسم سلیمانی راه افتاده است و همه اقشار در ...
خاطرات مرحوم حاج سید احمد خمینی از بیماری امام
ساختمان روبروی من کجاست؟ من گفتم: این ساختمان حسینیه است. شما همیشه از آن طرف می دیدید و این طرف را نمی دیدید، حالا از این طرف دارید می بینید. از طرف شرق. گفتم که ان شاءالله خوب می شوید، با هم می رویم توی حسینیه و دوباره مشغول همان کارهایتان می شوید. ایشان به من گفتند که: احمد تو مطمئن باش که من از این کسالت خوب نمی شوم و می میرم. من باز خیلی متاثر شدم. گفتم: نه آقا، این حرفها چیست که می فرمایید؟ گفتند: همین است که می گویم. بعد دیگر تخت آقا را بردیم داخل اتاق. از پیش از ظهر روز بعد، حال آقا دگرگون شد. ...
امنیت و آسایش امروز نتیجه ایثار شهداست
جبهه رفت و آمد داشت. بخاطر دارم آخرین بار از محله ی باغرود به جبهه رفت و آن روز مدام سفارش درس هایم را می کرد. دوست داشت من معلم بشوم. آخرین بار که به جبهه رفت چند ماه آنجا بود و بعد شهید شد. ایشان بسیار روی مساله حجاب و نماز تاکید داشت و می گفت اگر شهید شدم دوست ندارم از بنیاد شهید چیزی طلب کنید. وی در بیان روزهای پس از شهادت پدرش گفت: من نسبت به خواهر و برادرانم بیشتر به پدر وابسته بودم. وقتی ...
امام خمینی (ره) و حضرت آقا میدان را برای فعالیت زنان باز کردند
استفاده کنیم. من تنها بودم و هیچ جایی را بلد نبودم. آدم غریبه بودم و اولین سفر بود و از مکه هم برگشته بودم و گیج و گنگ بودم. به مدرسه ای رفتم که شنیده بودم امام (ره) برای نماز به آن مدرسه می آیند. مدرسه را پیدا کردم و چند طلبه دور من جمع شدند به خصوص طلبه هایی که شنیده بودند یا می شناختند، گفتم می خواهم ملاقات امام (ره) بروم و آن ها بلافاصله راهنمایی کردند و دو سه پله بالا رفتم و دیدم اتاق کوچکی است و ...
سیره مداراتی خمینی کبیر با مخالفان نوشتاری از عبدالرحیم اباذری
... بارها از مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی شنیدم ، می فرمود: در جلسه ای با حضور سران قوا ، محضر حضرت امام بودیم ، مطرح شد که فلان گروه ضد حوزه و روحانیت هستند ، امام فرمودند : آنها ضد روحانیت نیستند ، بلکه با شخص شماها ( سران قوا) مخالف هستند؛ می خواهند شماها نباشید بعد یکی از حاضران گفت :آقا اینها ضد شما هستند؛ امام جواب دادند : ضد من باشند چه می شود؟ ، مگر من اصول دین هستم؟! قرائن و ...
بازخوانی زندگینامه یکی از شهدای 15 خرداد در البرز
بوده است. حجت الاسلام والمسلمین همت علی ادیبی طالقانی تنها شهید استان البرز در قیام 15 خرداد 1342 است. این شهید والامقام در سال 1318 در روستای ناریان از توابع شهرستان طالقان زاده شد. در زادگاهش قرآن کریم را نزد پدرش فراگرفت. در 16 سالگی به تهران رفت و در یک نانوایی مشغول به کار شد. در جوانی با هدف فراگیری دانش حوزوی، رهسپار حوزه قم شد. 2 سال به اتفاق دوستش حاج سید عبادالله میرغیاثی در ...
گزینه های رهبری بعد از امام خمینی چه کسانی بودند؟/واکنش حوزه های علمیه، دانشگاه، بازار و مردم به رهبر ...
، وقتی آشنا با وضع تحصیلی من شدند، آقایان گفتند در حوزه قم حاج آقای روح الله خمینی (ره) هست و از اساتید مهم حوزه هستند و یک دوره اصول چند سال تدریس کرده اند و دوره ایشان تمام شده و الان دوره دوم اصول را شروع کرده اند. به من اصرار می کردند که حیف است اصفهان بمانید، به قم بیایید تا در درس ایشان شرکت کنید، غنیمت است. ما به عشق درس امام (ره) از اصفهان به قم آمدیم. روز اول ورود در درس امام (ره ...
روایت محافظ امام خمینی از اولین گفتگوی سید احمد با آیت الله خامنه ای پس از رحلت امام
. امام سفارش کره بودند که هر وقت آقای اراکی آمدند به من اطلاع دهید تا حاضر شده باشم و بیرون از اتاق به استقبال ایشان بیایم. وقتی آقای اراکی وارد محوطه حسینیه جماران شدند حاج احمد آقا به امام اطلاع دادند و امام بلند شدند به ایوان بیرونی رفتند و از آقای اراکی استقبال کردند. این دو عالم همدیگر را در آغوش گرفتند. آقای اراکی اظهار شرمندگی کردند که چرا امام بیرون از منزل به استقبال شان آمده اند. آیت الله ...
گزینه های رهبری بعد از امام خمینی چه کسانی بودند؟/ واکنش حوزه های علمیه، دانشگاه، بازار و مردم به رهبر ...
سه نفر باخودشان بود ولی جا دادیم که هتل نروند. در صحبت هایی که با این سه بزرگوار داشتیم، وقتی آشنا با وضع تحصیلی من شدند، آقایان گفتند در حوزه قم حاج آقای روح الله خمینی (ره) هست و از اساتید مهم حوزه هستند و یک دوره اصول چند سال تدریس کرده اند و دوره ایشان تمام شده و الان دوره دوم اصول را شروع کرده اند. به من اصرار می کردند که حیف است اصفهان بمانید، به قم بیایید تا در درس ایشان شرکت کنید، غنیمت ...
شهیدی که در دیدار با امام (ره) متحول شد/ جماران محلی برای بازگشت کاکا
کاغذ می آورم. من شخصی مسلمان و معتقد به خط امام هستم و از همه آنهائی که مرا می شناسند و یا دوستداران من هستند می خواهم که به جای خودم راهم را دوست بدارند و در ادامه آن تا مرز شهادت کوشا باشند چون این راه حسین (ع) است و باید خون داد تا اسلام احیاء شود و بفرموده رهبر عزیزمان کشته شدن حسین علیه السلام شکست نبود بلکه قیام برای خدا بود و قیام برای خدا شکست ندارد از همه شما خداحافظی می کنم ...