شهید بهشتی به روایت خادمی که هیچ وقت او را ندید
سایر منابع:
سایر خبرها
شرط همسر یک مدافع حرم برای حضرت زینب +عکس
... گفته بود وقتی خبر شهادتم را شنیدی، شیون نکن بعد از تماس این دوستم، پشت سر هم، دوستان دیگر جویای حال من بودند. همه آن ها خبر داشتند و می خواستند یک جورهایی به من بفهمانند، ولی من اصلاً متوجه نمی شدم تا اینکه همسر همکار آقا مهدی زنگ زد و گفت: زهرا کجایی؟ چه زمانی به خانه می روی؟ آن وقت بود که حس کردم قلبم از جا دارد کنده می شود. به او گفتم: در این چند سال سابقه نداشته که این سؤال را از من ...
نانی با عطر و بوی مرگ / در باغ فردوس چه می گذرد
کرده است در پاسخ به این سوال که افرادی مانند شما در باغ فردوس زیاد است؟ می گوید: بعضی اوقات در مراسم های خاص افرادی بیشتر که همانند من هستند دربهشت زهرا حضور دارند، مراسم هایی مانند آخر پنچشنبه سال، شب های احیا، اولین روز سال نو و... که بخش نذرات بیشتر از روزهای دیگر سال است، اما افرادی که دائم آخر هفته ها به بهشت زهرا بیایند 100تا300 نفری می شوند. او که ناگهان چشمش به پسر بچه ای افتاد ...
گفت و گو با جانباز بصیر دکتر اعلا تورانی رفت و بر دنیای فانی چشم بست
کشتار مردم بی گناه به دست دژخیمان میدان 17 شهریور بود ولی صدایش تا زندان قصر هم می آمد. شب، تلویزیون اخبار سانسور شده آن روز را اعلام کرد، تا اول مهر همان سال من در زندان بودم ، اما به خاطر وخامت اوضاع کشور، از همه ی ما تعهد گرفتند و آزاد شدم. جرم ما را نوشته بودند غارت اموال و آتش زدن اموال عمومی که ما امضا زدیم و تعهد دادیم که دیگر از این کارها نکنیم. این ماجرا تمام شد و به خانه ...
مطالبه داغداران در سالگرد حادثه سینای اطهر از دستگاه قضا
دانشگاه نه تماسی گرفته و نه دلجویی کرده است. فقط همان روز های اول چند نماینده مجلس از طرف دکتر قالیباف آمدند. دخترم راهیان نور رفته بود و وقتی برگشت فیلمی نشانم داد که پای برهنه روی خاک های شلمچه راه می رفت. گفتم چرا پابرهنه راه رفتی؟ گفت روی آن خاک خون افرادی ریخته شده که برای کشور و آرمان ها جان داده اند. من سال ها در بسیج بودم و با اعتقاد به بسیج و بسیجی فرزندم را بزرگ کردم. لیلای من هم خونش را ...
روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی از انفجار دفتر حزب جمهوری و شهادت آیت الله بهشتی و اتفاقات پس از آن
این هم که به آسانی نمی شود. این همه مرد چه زن و چه مرد از صبح زود تا شب همین طور که گفتم گریه کرد و فریاد کشید و اشک ریخت. عده زیادی هم زودتر خود را به بهشت زهرا رسانده و آن جا جا گرفته بودند برای مراسم دفن و در بهشت زهرا انتظار ورود جنازه ها را می کشیدند و هر لحظه با بی سیم ها تماس می گرفتند. ساعت ها می گذشت و خبر می رسید که چند صد متر پیشروی کرده اند جمعیت از شهر تا بهشت زهرا به هم وصل ...
کازوئو ایشی گورو؛ خالق سرزمین قصه های کودکی
برای خانوادۀ ایشی گورو روز بزرگی بود. بعد از هفته ها بحث و تبادل نظر، لورنا، همسر نویسنده، دست آخر تصمیم گرفته بود رنگ موهایش را عوض کند. در لندن، در آرایشگاه همپستد در محدودۀ گلدرز گرین، محله ای که سال ها آنجا زندگی کرده بودند، روپوش پوشیده و آماده نشسته بود که نگاهی به تلفن همراهش انداخت و خبری فوری دید. به آرایشگری که منتظر ایستاده بود گفت ببخشید، مجبورم کارتان را قطع کنم. شوهرم ...
گفتگو با یکی از گلخانه داران بزرگ قرقی | کیمیاگری از خاک شروع شد
...> او تعریف می کند: یکی از گلخانه دار های آن زمان محمدرضا رضایی بود. او یک چلوکبابی معروف در محله آبکوه هم داشت. یک روز که به گلخانه اش در محله طبرسی رفته بودم، دیدم ناراحت است. گفت میخک هایی که چندهفته پیش قلمه زده ام، ریشه نداده است. به او چند مهندس کشاورزی هم مشاوره می دادند، اما نظرات کارشناسی شان بی اثر بود. گفتم من ماسه بادی به تو می دهم که به هفته نکشیده همه میخک ها ریشه دار شود. این را هم ...
تسویه حساب اصولگرایان با دولت ادامه دارد
بار در سال 68 و پس از نامه امام خمینی (ره) برای اصلاح قانون اساسی و پیگیری این مسئله توسط هیأتی که از سوی امام تشکیل شده بود انجام شد. در پی بخشی از این تغییرات، نقش نخست وزیری به طور کل از قانون اساسی حذف شد و بنابراین وظیفه تشکیل کابینه که پیش از آن برعهده نخست وزیر _که خود توسط رئیس جمهور معرفی می شد_ بود، مستقیماً به رئیس جمهور محول شد و تا به حال هم همین شیوه ادامه داشت. روزنامه ...
رفاقت به جای رقابت/ پیک پنجم و وضعیت قرمز/ رویارویی اصلاح طلبان
بعدِ هشت سال زندگی تبلیغی نباتی، از کُما خارج شده و می خواهد سایه ی خود را روی تمامی ارکان زندگی و شئونات حکمرانی بگستراند.احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت: موبایل من معمولاً سایلنت است. ظهر که نگاهی به آن انداختم از خطی نامشخص چند بار تماس گرفته شده بود. با خود گفتم یا برادران بوده اند برای ایجاد مزاحمت و یا اینکه از خارج از کشور کسی تماس گرفته و شماره اش نیفتاده است. خط نامشخص اما باز هم ...
دامادی که در مراسم عروسی خود حضور نداشت
به مناسبت سالروز شهدای هفتم تیرماه به منزل خانم معصومه نعیمی، همسر بزرگوار شهید والامقام حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین حقانی رفتیم و از نحوه آشنایی و ازدواج شان، تولد فرزندان و رفتار آن ها با بچه ها تا ترس و اضطراب روزهای خفقان و سرکوب و ماجرای دستگیری شهید حقانی و شهادت ایشان سخن گفتیم؛ مشروح گفت وگو را در ادامه می خوانید: چگونه با شهید حقانی آشنا شدید؟ سال 1340 با غلامحسین ازدواج کردم، 20 ساله بودند و من 12 ساله بودم؛ ایشان نوه عمه بنده بود، مادرش می خواستند به خواستگاری دختر دیگر بروند اما یک شب مادرش را در خواب می بیند _ مادر بزرگ من و غلامحسین _ در خواب به مادر شهید حقانی می گوید از دختر احمد یعنی من خواستگاری کن و به همین علت به خواستگاری ام آمدند. من آن زمان سن کمی داشتم و کم تجربه بودم، اما خاطرم هست پیش از اینکه خواستگاری بیایند خواب دیدم کسی آمده منزل ما که مرا ب ...
دامادی که در مراسم عروسی خود حضور نداشت +تصاویر
معصومه نعیمی، همسر شهید والامقام حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین حقانی درباره ماجرای روز ازدواج شان، گفت: عروسی در حد و اندازه ای که امروزه از آن یاد می شود نداشتیم، تنها خانواده من و شهید حقانی و آشنایان و خویشاوندان نزدیک را برای ناهار به منزل پدری ام دعوت کردیم و این مراسم عروسی من بود، اما بدون حضور داماد زیرا متأسفانه همان روز یعنی 10 فروردین ماه 1340 آیت الله بروجردی فوت کردند و غلامحسین شرکت در مراسم تشییع پیکر آیت الله بروجردی را نسبت به مراسم عروسی خود ارجح دانست، از آن روز تا مدت دو ماه من داماد را ندیدم. ...
چه کسی گفته واکسن ایرانی عوارض ندارد؟!/ آثار تزریق واکسن تولید داخل بر اپوزیسیون خارج نشین
انبوه پیام های تحسین و تقدیر مبادله شده در فضای مجازی، یک نکته هم حسابی جلب توجه می کرد. سیل صلوات و ختم قرآن و صدقه و نذرِ قربانی بود که به نیت سلامتی حضرت آقا به راه افتاد تا به قول عاشقان باصفا، وجود نازنین رهبر، از اندک تبی هم مصون بماند . دیدار رسمی رهبر انقلاب با رییس و اعضای قوه قضاییه، 3 روز بعد از تزریق واکسن کرونا و انتشار تصاویر این دیدار، همان خبر خوشی بود که خیال همه را بابت سلامت ...
معمولی بودن ما مُسری نیست
محله ما دو مسجد داشت، یکی ما بودیم که کوبیدیم و ساختیم، یکی مسجدی بود که چهار کوچه پایین تر بود و نمازگزار نداشت، داشت ها، اما نه به این شلوغی که مسجد ما بود و من فرق دو مسجد را در آجر و در و دیوار جست وجو می کردم، فارغ از این که حاج آقا چشم و چراغ محله بود، ستون بود، می گفتند خیلی وقت پیش، آن وقت هایی که انقلابی ها از دست ساواک فرار می کردند، توی گوش یک مامور زده بود که با کفش توی مسجد آمد، می گفتند هرکسی وام می خواهد، هرکسی مشکلی دارد، هرکسی دعوایی دارد، دادش را پیش حاج آقا می آورد. تا مسج ...
از وعده سردار سلامی به آمریکایی ها تا تهدید روحانی
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از برنا، هفته جاری شواهد حوادث تلخ و شیرینی در حوزه سیاسی، اقتصادی و بین الملل بودیم که مرور برخی اتفاقات مهم خالی از لطف نیست. بخشی از این اتفاقات به شرح زیر است: مقام معظم رهبری صبح دوشنبه در سالروز شهادت آیت الله بهشتی و روز قوه قضائیه، در دیدار رئیس و مسئولان این قوه، ادامه مسیر اعتمادافزا و امیدبخش دو سال اخیر و استمرار اجرای سند تحول را در ...
علی یونسی: فرمان هشت ماده ای امام مانند بهشتی شهید شد
شعار سال :حجت الاسلام و المسلمین علی یونسی در زمره اولین روحانیونی است که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در دستگاه قضائی حضور یافت و مسدولیت های متعددی را در این قوه ایفا کرد؛ تا روزی که در زمستان 1377 به عنوان وزیر اطلاعات دولت اصلاحات کار خود را آغاز کرد. وی که از دانش آموختگان مدرسه حقانی است، خاطرات مختلفی را از حضور در این مدرسه ی تحت ریاست شهید آیت الله بهشتی و سپس قوه قضائیه دارد. به مناسبت چهلمین سالروز شهادت آیت الله دکتر بهشتی و یارانش در حزب جمهوری اسلامی، به گفت و گو با وی نشستیم؛ گفت و گویی که به مسائل روز هم کشیده شد. مشروح گفت و گوی خبرنگار جمار ...
برادران هم خون!
امام را یاری کردیم و یک چشم و یک پایمان را در راهش دادیم. دیگر اگر خدا قبول کند، بلکه سندی باشد که آن دنیا اگر پرسیدند که امام را یاری کردی، بگوئم این سند من است. جناب سرهنگ سید عباس طباطبایی، نحوه جانبازیتان را برای ما بگویید. از سال 1357 وارد کمیته انقلاب اسلامی شدم. تا به این لحظه، با اینکه دو بار مجروح شده ام، در خدمت نظام، مردم و خانواده های شهدا می باشم. برادر ...
155 خاطره مستند از شهید آیت الله بهشتی در بهشت در بهشتی
سرویس : فرهنگ و ادب - ادبیات و نشر زمان : شناسه خبر : 1071124 به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی تهران، به مناسبت بزرگداشت سالروز شهادت آیت الله بهشتی و شهدای هفتم تیر، نشست کتابخوان تخصصی معرفی آثار تالیفی شهید بهشتی با حضور احمد فخاری، مولف کتاب بهشت در بهشتی و اعضای کتابخانه های شهرستان های استان تهران به همت اداره کل کتابخانه های عمومی استان ...
عکس العمل حاج قاسم از ازدواج مجدد همسر شهید
به مراسم همسرم دقایقی سخنرانی هم بکنند. نامه را به دوست شوهرم دادم تا به دست سردار سلیمانی برساند. راستش اصلا فکر نمی کردم نامه به دست او برسد و یا اگر برسد اصلا بازش کند و بخواند. تقریبا 4-5 روز بعد دیدم آقایی زنگ زد و گفت گوشی دستتان باشد سردار سلیمانی می خواهد با شما صحبت کند. آنقدر از شنیدن این جمله هیجان زده شده بودم که زبانم بند آمده بود. وقتی حاج قاسم شروع کرد به صحبت باور نمی کردم دارم ...
همسر شهید: پیکر شوهرم را تبادل نمی کنم! + تصاویر
اگر احیانا پیکر پیدا بشود و قرار باشد که مبادله بکنند، من راضی نیستم که در قبالش امتیازاتی به داعش داده بشود. هر پولی که از اینجا برود، باز می شود گلوله ای به سمت گلوی بچه های شیعیان...
همسر شهید: پیکر شوهرم را تبادل نمی کنم! + عکس
می گوید الان که پدر شده ام، جای خالی پدرم را حس می کنم و نبودنش برایم خیلی سخت است. مصیبت ما در قبال مصیبت حضرت زینب واقعا ناچیز است. البته ما حضور حاج آقا را در همیشه حس می کنم. خیلی از ایشان کمک می گیرم و مشورت می کنم. 9 دی هر سال بزرگداشت 9 دی 88 را می گیرند و مساجد شهرک محلاتی اتوبوس هایی می گذاشتند و اهالی را به مراسم ها می بردند. یک بار برای نماز جمات که رفته بودم، متوجه شدم که ...
شهیدان منتظری و دیالمه؛ یادآوران جنایات منافقین در حرم مطهر حضرت معصومه(س)
خبرگزاری حوزه | حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها مزار شهدای زیادی از وقایع مختلف پیش از انقلاب و بعد از انقلاب اسلامی است که هر کدام از این شهدا برگ زرینی از خدمت به اسلام را در کارنامه مجاهدانه خود دارند. یکی از عرصه های مبارزاتی که در آن شهدای زیادی تقدیم انقلاب شده است مبارزه منافقانی بود که در وجهه مجاهدین خلق در ایران پس از انقلاب اسلامی فعالیت داشتند و به ترور شخصیت های ...
داستان/ انفجار بزرگ
...، سر پنج عصر وسط میدان ونک برقصند. من اول زنگ زدم، به دو سه جا. همینطور شماره می گرفتم و همین را می گفتم. یکی هم به خودم زنگ زد و گفت. من هم غلطیدم و خودم را انداختم پایین و همینطور سینه خیز رفتم تا کنار پنجره و بالاخره بلند شدم. دلم گرفت والله. پشت این همه پنجره یکی نبود؟ مرده اند مگر این مردم؟ بعد هم که دست دراز کردم و به هر والذاریاتی بود پنجره را باز کردم و روی این دو تا آرنجم خودم را کشیدم ...
زیر پلک ماه
سفید را به زمین می ریزد، انگار دنبال وسایل شخصی اش بین آنهاست) صدای زینب: زهرا .. توئی؟ زن : منم حلیمه صدای زینب: کجا بودی تا حالا ؟ حلیمه:(زیر لب) جهنم.. زینب: از صبح دست تنهام .. حلیمه: (سراسیمه) موندی مرده شورخونه از بیرون خبرت نیست، زینب:(از اتاق بیرون می آید در حالیکه لباس غساله ها را پوشیده) خبرم هست ..از خبرای بیرونه اینقدر ...
میگفت کشورهای اروپایی جای من نیست/ عشق به اهل بیت(ع) او را به سوریه برد
غذایش را گرم می کرد و می خورد. ندای اصفهان: چطور شد سر از سوریه در آورد و مدافع حرم شد؟ – حدود شش، هفت سال پیش که بازارِ رفتن به کشورهای خارجی داغ بود، با چند تا از دوستانش به ترکیه رفت، می خواست یونان برود و بعد به کشورهای اروپایی. توی یونان بود که یک روز به من زنگ زد: بابا، ترکیه و کشورهای اروپایی جای من نیست. می خوام برگردم. گفتم پسرم هر طور خودت دوست داری عمل کن. ...
تشییع بی نظیر پیکرهای شهدای 7 تیر، خیال خام بانیان ترور را نقش بر آب کرد
بعد از کشتن بهشتی امام (ره) هم که به فاصله کوتاهی نخواهد بود و بنابراین رهبری به اینها می رسد. در همان جلسه حزب قرار بود من هم بروم، اما چون فردای آن روز سفر خارج از کشور داشتم پیش خود گفتم جلسه امشب را نروم و وقتی از مسجد به خانه رسیدم، زنگ زدند که این اتفاق افتاده است. بخشی از این حادثه به خاطر سهل انگاری خود ما و بخشی هم به خاطر دشمنی ها بود و مجاهدین خلق واقعاً هیچ ملاحظه ای نداشتند و هر جنایتی ...
زندگی به سبک شهیدسیدعلی اندرزگو
تولد حضرت زهرا(س) به خانه بخت رفتم. ایشان خانه ای در چیذر رهن کرد. مستأجر بودیم با دو اتاق. ایشان ابتدای آشنایی ما لباسش از آن کُت های بلند بود که طلبه ها به تن می کردند اما وقتی عقد کرد، لباس روحانی پوشید. یک روز که به نظرم عید مبعث بود، آقای فلسفی برای شرکت در جشن عید به حوزه علمیه چیذر آمد و مراسم عمامه گذاری بود که چند طلبه عمامه گذاری کردند. یکی از آنها شهید اندرزگو بود که به دست آقای فلسفی عمامه گذاشت. به نام شیخ عباس تهرانی معروف شد. آقا سید مهدی را خدا در همان خانه به ما داد. زندگی آرام و خوبی داشتیم. ...
ترور هفتم تیرماه از زبان 5 راوی نزدیک به حادثه/ آخرین سخن شهید بهشتی، لحظاتی قبل از شهادت چه بود؟
درازی مأنوس بودیم، در ایام انقلاب حدود یک سال و نیم تقریباً شب و روز با هم بودیم، مرتب همه کارهای مان و تلاش هایمان با هم مشترک بود، همین برای من خیلی سخت بود. علی اکبر ولایتی درباره انفجار دفتر حزب گفته است: "اگر ساختمان قدیم حزب یا عکس آن را دیده باشید، ساختمان سابق دانشکده الهیات و به صورت L و شامل سالن سخنرانی و یک طبقه بود و بقیه سه طبقه. ما قبل از ساعت 9 به آن ساختمان سه ...
جای خالی محسن و انتظار 33 ساله
. بسیار هم دست و دلباز بود. هر وقت از سفر می آمد همه خوشحال می شدند، یک بغل سوغاتی برای بچه ها می آورد. برادر محسن حرف مادر را ادامه می دهد: یادم است چند سال در خط نیویورک به لندن پرواز می کرد. از آمریکا و انگلیس برایمان جدیدترین کفش ها و لباس ها که آن موقع مد روز بود، سوغات می آورد. خیرش به همسایه هم هم می رسید... زمان جنگ بود و خیلی چیزها در کشور پیدا نمی شد. همسایه ای داشتیم که بیماری ...
عقابان جاوید ارتش در تیرماه
اخذ دیپلم ریاضی وارد نیروی هوایی شد و سپس برای تکمیل دوره خلبانی به آمریکا اعزام شد. پس طی دوره پیشرفته پرواز، به عنوان دانشجوی ممتاز در سال 1355 به ایران بازگشت و به عنوان خلبان هواپیمای اف- 5 انتخاب و راهی دزفول شد. با افزایش تهاجم هوایی عراق، پروازهای گشت هوایی نیز افزایش یافته بود.صبح روز چهارم تیر ماه 1359 رأس ساعت 9:45 صبح، هواپیمای اف 5 به خلبانی سروان غلامحسین باستانی جهت پوشش مرزهای جنوب ...