روایت زندگی زنده یاد سرور رجایی، شاعر و ادیب افغانستانی
سایر منابع:
سایر خبرها
آزادی واقعی تنها با داستان نویسی به دست می آید
وقتی سرخورده شدم که در کودکی فهمیدم زندگی مثل فیلم ها نیست و حوصله سربر و خسته کننده است. درس می خواندم، احتمالا ازدواج می کردم، بچه دارم می شدم، می رفتم خرید و برای خانه خرت و پرت می خریدم. من باید انتخاب می کردم که یا خودم را بکشم یا نویسنده شوم و زندگی ای که الان دارم را داشته باشم. من نمی خواستم مثل پدرومادرم یا مردم عادی زندگی کنم. احتمالا یک زن بدجنس و شاید حتی الکلی می شدم! از ...
مرحوم سرور رجایی در حوزه شعر و ادب یک مجاهد خستگی ناپذیر بود
افغانستان و از بنیانگذاران مجله باغ افغانستان برای کودکان بود. شیرزاد مقدم ادامه از مرحوم سرور رجایی به عنوان نماد همبستگی دو ملت هم دین، همزبان و همسایه ایران و افغانستان یاد کرد و گفت: او در عمق بخشی به روابط فرهنگی و معنوی دو ملت تلاش های فراوانی داشت و آثار ارزشمند و گرانسگی در این زمینه دارد. وی با بیان این که ویژگی های سرور رجایی برای جوانان الگوی خوبی در حوزه فرهنگ و ...
اعدام گنده لات شرق تهران / او حبس ابدی بود در مرخصی از زندان آدم کشت
گرفتم تا او را ملاقات کنم .چون همیشه برادرم از من گلایه داشت که در مرخصی زندان به دیدن او نمیروم.من آن روز همراه دوستم به قهوه خانه رفتم تا قلیان بکشم .اما یکباره دختری با من تماس گرفت و گفت یک پسر مزاحم او شده است .من او را با دختر مورد علاقه ام اشتباه گرفتم . به همین خاطر بلافاصله به محل قرار رفتم. اما آنجا متوجه شدم دختری که با من تماس گرفته دختر مورد علاقه ام نیست .اما چون دخترجوان را ...
گفت وگو با قاتل سرباز نیروی انتظامی
بیمارستان رفتم و یک موتورسیکلت هوندا سرقت کردم و بعد به خانه ام رفتم و آن را فروختم. دوباره دو روز بعد به همان محل رفتم و این بار یک موتور سیکلت آپاچی سرقت کردم تا اینکه روز سوم برای سومین سرقت به جلوی بیمارستان رفتم. آن روز من در حال باز کردن قفل موتور سیکلتی بودم که صاحب موتور سیکلت قبلی متوجه من شده بود. او چند روز قبل که موتور سیکلتش را سرقت کرده بودم فیلم دوربین های مداربسته بیمارستان ...
سفر به ضیافت اساطیر
رفاه چندانی نداشتند. در دبیرستان دار الفنون درس خواندم و جزو محصلان اعزامی به فرانسه بودم؛ یعنی نخستین دوره بعد از رضاشاه. در سال 1328، نوزده سالم بود و امتحان سختی برای اعزام محصل بود، من هم قبول شدم. در ابتدا هیچ تصوری در این باره نداشتم. به آنجا رفتم و صحنه وسیعی از فرهنگ و ادب پیش رویم گشوده شد. به سوئیس رفتم. جزو محصلان اعزامی بودم که برای رشته تعلیم و تربیت اعزام می شدند و جمعی را هم برای ...
برادرکشی بر سر جا به جایی قفس قناری
حلالم کند. بعد از فرار، به خانه دوستان و افراد معتاد رفتم. در این چند ماه سرگردان بودم. لحظه ای صحنه قتل برادرم و مزار او از مقابل چشمانم دور نمی شد. عذاب وجدان رهایم نمی کرد. بعد از این همه سرگردانی به خانه خواهرم رفتم و پنهان شدم تا به زودی تسلیم شوم که دستگیر شدم. حبیب ا... صادقی، بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جام جم گفت: متهم در بازداشت موقت به سر می برد و تحقیقات تکمیلی از او در اداره دهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارد. گروه حوادث روزنامه جام جم ...
قتل برادر به خاطر قفس قناری!
اما بعد از دو روز فهمیدم برادرم فوت کرده و خیلی ناراحت و پشیمان بودم. طاقت نیاوردم و گفتم هرطور شده باید در مراسم خاکسپاری برادرم شرکت کنم به همین خاطر مخفیانه به قبرستان رفتم و از دور شاهد مراسم بودم. در این مدت چندین بار خواستم خودم را معرفی کنم اما می ترسیدم. در این مدت خانه دوستم مخفی شده بودم و چند روز قبل به خانه خواهرم رفتم که بازداشت شدم. با اعتراف متهم به برادرکشی به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد. ...
پیام تسلیت مدیر رادیو فرهنگ در پی درگذشت محمد سرور رجایی
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در متن پیام تسلیت مدیر رادیو فرهنگ آمده است: پس زبان محرمی خود دیگر است همدلی از همزبانی بهتر است. انّالله و انّا الیه راجعون زبان وادبیات گستره ای به وسعت وطن فارسی برای ما ایجاد کرده است و زنده یاد محمّد سرور رجایی، شاعر، روزنامه نگار و نویسنده متعهّد و مردمی افغانستانی یکی از هموطنان این وطن زبانی بود. مردی از ...
اعتراف قاتل 7 روز بعد از جنایت
جنایت به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه داشت تا اینکه صبح روز گذشته مرد جوانی به یکی از کلانتری های پایتخت رفت و به افسر نگهبان گفت که صبح 27 تیر دست به قتل زده و عذاب وجدان باعث شده که پس از 7 روز خود را به پلیس معرفی کند. با اظهارات مرد 36 ساله موضوع بلافاصله به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. در ادامه بررسی ها مشخص شد مرد جوان، قاتل مهرنوش همان دختری است که در خانه ...
از کارگاه چرم دوزی تا ساختمان جام جم
هنری چاپ شده بود. عصر اولین روز چهارشنبه که رسید با هیجان زیاد چرخ خیاطی ام را خاموش کردم و راهی شدم. هر بار که از پیش حوزه هنری می گذشتم با خودم می گفتم: افغانستانی ها را که در این ساختمان شیک راه نمی دهند. پس حوزه هنری کجاست؟ وارد نمازخانه که شدم، با دیدن چند نفر از شاعران هموطنم، انگار وارد دنیای دیگری شدم. دنیایی که سال ها به دنبالش بودم و راه ورودش را نمی دانستم. از آن روز به بعد یکی از اعضای ...
پیکر سرور رجایی در بهشت زهرا (س) آرام گرفت / همنشینی ابدی شاعر فقید افغانستانی با شهید آوینی
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگ خبرگزاری آنا ، پیکر زنده یاد محمد سرور رجایی، ادیب برجسته افغانستانی پیش از طهر امروز امروز جمعه هشتم مرداد 1400 با حضور خانواده این فقید سعید، شاعران دوست داران ادب فارسی، جمعی از افغانستانی های مقیم تهران و همچنین برخی از مدیران فرهنگی کشور از غسالخانه بهشت زهرا (س) به سمت قطعه 29 تشییع و در جوار مزار شهید آوینی و شهید صیاد شیرازی به خاک سپرده شد. ...
پیام تسلیت رئیس انجمن دوستی ایران و افغانستان در پی درگذشت "محمدسرور رجایی"
جشنواره قند پارسی ، جشنواره خانه ادبیات افغانستان را نیز در کارنامه خود داشت، و انتشار مجله باغ ویژه کودکان افغانستانی نیز از دیگر فعالیت های وی در این سال ها بود. از مرحوم رجایی دهها مقاله، یادداشت و گزارش دربارۀ روابط فرهنگی ایران و افغانستان به یادگار مانده است از دیگر ویژگی های منحصر بفرد و ممتاز آن مرحوم تلاش بی وقفه در کار؛ صداقت در کلام، حمایت جانانه از هویت فرهنگی ملت افغانستان ...
محمد سرور رجایی؛ ادیبی روزنامه نگار و روزنامه نگاری ادیب/ مردی که آرمان قرابت فرهنگی در دل داشت
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا ، یک سال پیش و در آخرین روز تیرماه بود که کرونای منحوس، اهالی فرهنگ و رسانه را در غم فقدان روح الله رجایی، روزنامه نگار و فعال رسانه ای سیاهپوش و داغدار کرد. جوانی از تبار خوبان که فعالان عرصه رسانه از هر اندیشه و بینشی به مهارت، دقت، جوانمردی، عملکرد جهادی و اثرگذار و صمیمت و اخلاص او معترف بودند. معترف و البته حیران از این که دست اج ...
مدیحه ای برای یک جاسوس
ترین فرد تهران بود، چون حالا این جاسوس برای رفتن نزد خانواده شهدایی که در کرج بودند نیز مجوز تردد لازم داشت. با تمام این رنج و عذاب ها رجایی کار را تمام کرد. اولین کتاب از شهیدان افغانستانی در ایران و شهیدان ایرانی در افغانستان را او تالیف و منتشر کرد. من گاه شاهد این نیش ها بوده ام. خیلی دردناکند. جای زخمشان هرگز خوب نمی شود. کرونا به تنهایی حریف محمد سرور نبود. این نیش ها هم بودند. باهم او را در ...
چوبه دار در انتظار قاتل مرد میانجی
زندگی آبرومندانه ای داشتم تا اینکه 15 سال قبل از همسرم جدا شدم. دلیل جدایی ما بچه دارنشدن مان بود. بعد از طلاق اوضاع زندگی ام به هم ریخت و به ماده مخدر شیشه اعتیاد پیدا کردم. از آن به بعد همه چیز خراب شد و زندگی ام از بین رفت. متهم به قتل ادامه داد: روز حادثه مشروب مصرف کرده و شیشه کشیده بودم. اصلا حال طبیعی نداشتم. وقتی به مغازه رفتم، دیدم پسر شریکم آنجاست. از او خواستم به خانه برود و گفتم ...
مرد 45 ساله: من نمی دانستم عاطفه شوهر دارد
گرفت و من نه یک دل بلکه صد دل عاشقش شدم. او هم از خانواده سرشناسی بود و قصد داشت در آزمون سراسری (کنکور) شرکت کند. خلاصه خیلی زود به خواستگاری اش رفتم و با هم ازدواج کردیم. در طول این سال ها زندگی عاشقانه ای را تجربه کردم و یک پسر حاصل این ازدواج شد اما زندگی من از یک سال قبل در حالی به گونه دیگری تغییر کرد که روزی برای تفریح به کافه ای در یکی از مناطق تفریحی شهر رفته بودم. آن جا دختر جوانی را ...
نگاهی به آخرین اثر آوینی افغانستان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، خبر کوتاه است و تلخ؛ محمدسرور رجایی، شاعر و پژوهشگر افغانستانی از این جهان کوچ کرد. رجایی از جمله شخصیت های مؤثر در پیوند بیشتر میان دو ملت ایران و افغانستان در سال های اخیر بود. اگر نبود تلاش ها و دغدغه های او برای معرفی اشتراکات فرهنگی میان دو ملت، شاید هنوز راه بسیاری برای رسیدن به حقیقت خون شریکی میان مردمان این دو کشور، باقی بود. رجایی در تمام این سال ...
نویسنده جوان منتخب جوایز ادبی جمالزاده و ارغوان : ما را تنها نگذارید
. کتابخوانی تبدیل به علاقه مندی شخصی ام شده بود و من فقط می خواندم. چرا خیاط شدی؟ خب پدرم هم خیاط بود. البته از او یاد نگرفته ام. سال ها به شغل های دیگری مشغول بودم. مدتی در رستوران کار کردم و حتی دستیار آشپز شدم. کار ساختمانی هم کرده ام. برای دوره ای هم فروشنده بودم. تجربه زیادی در حرفه های مختلف کسب کرده ام. اما اینکه چطور به خیاطی رسیدم به شرایط کاری آن برمی گردد. اینکه محیط بسته ...
از دشت لیلی تا جزیره مجنون
مجنون چه بود؟ جرقه تألیف از دشت لیلی تا جزیره مجنون در سال 1361 در ذهن من خورده بود. آن زمان من نوجوان بودم و در افغانستان و کابل مجله جهادی حرکت اسلامی مخفیانه به دست ما می رسید. در شماره ای از آن مجله به شهیدی به نام حسین بخش جعفری برخوردم که محل شهادتش منطقه عملیاتی بستان ایران بود. همان زمان این پرسش برای من ایجاد شد که چرا در حالی که افغانستان درگیر جنگ است یک افغانستانی در بستان ...
پیکر محمدسرور رجایی در خانه ابدی اش در قطعه شهدا آرام گرفت
محمد سرور رجایی پژوهشگر و نویسنده افغانستانی، روز گذشته بر اثر عوارض ناشی از ابتلا به کرونا درگذشت. رجایی بیست سال آخر عمر با برکتش را صرف جمع آوری اطلاعات و خاطرات مربوط به شهدای ایرانی جهاد افغانستان و شهدای افغانستانی دفاع مقدس کرد. پیکر این شاعر افغانستانی مقیم ایران صبح امروز جمعه 8 مردادماه با حضور شاعران و خانواده به سمت قطعه 29 تشییع و در جوار شهید آوینی و شهید صیاد ...
پیکر محمدسرور رجایی در خانه ابدی اش در قطعه شهدا آرام گرفت
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ محمد سرور رجایی پژوهشگر و نویسنده افغانستانی، روز گذشته بر اثر عوارض ناشی از ابتلا به کرونا درگذشت. رجایی بیست سال آخر عمر با برکتش را صرف جمع آوری اطلاعات و خاطرات مربوط به شهدای ایرانی جهاد افغانستان و شهدای افغانستانی دفاع مقدس کرد. پیکر این شاعر افغانستانی مقیم ایران صبح امروز جمعه 8 مردادماه با حضور شاعران و خانواده به سمت قطعه 29 ...
حمله داریوش ارجمند به روشنفکران
داریوش ارجمند بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در سخنانی درباره اهمیت هنر و سینمای دینی سخنانی گفت: اگر هنرمند مزین به بارقه ای از انوار الهی نباشد کارش بی ارزش است. اینجا هنرمندان در سایه ای قرار می گیرند که نفس مردم آن را زنده نگه داشته است.کار هنری در دامن روشنفکرها راه به جایی نمی برد و در حقیقت، اگر هنرمند مزین به بارقه ای از انوار الهی نباشد کارش بی ارزش است. او این سخنان را در ...
شبنم فرشادجو: سرصحنه یاور دعوایم شد
.... قرارداد بستم و رفتم خانه و شروع به خواندن کردم. خودم جزو مخالفان و منتقد به شدت سخت نسبت به نوع نگاه آقای مطلبی به زنان هستم. فقط به امید آقای سلطانی کوتاه آمدم فرشادجو تاکید کرد: من جزو منتقدین هستم و برخی سکانس ها بود که حتی دعوایم می شد و دلم می خواست با نویسنده کار صحبت کنم. فقط توانستم به امید آقای سلطانی نازنین که خیلی دوستشان دارم و به نظرم کارگردان صبور و بی ...
شهدا و جانبازان مهمترین دغدغه مرحوم سرور رجایی بود
دهد که حافظ ارزش هایی باشیم که در اثر همدلی و همزبانی با ملت افغانستان ایجاد شده و این ارزش ها را پاسداری کنیم. اسماعیلی اضافه کرد: وی به عنوان مدیر خانه ادبیات افغانستان فعالیت می کرد و همواره تلاش داشت ضمن شناسایی شاعران مستعدی که در ایران یا افغانستان حضور دارند، به آنان میدان فعالیت می داد و آثارشان را منتشر می کرد. مرحوم رجایی در خانه ادبیات افغانستان حضوری پربرکت داشت. وی سال ها به ...
محمد سرور رجایی نماد دوستی ایران و افغانستان بود
ارزنده ای را به زبان و ادب فارسی نموده و به عنوان نماد دوستی، مایه مباهات دو ملت ایران و افغانستان محسوب می گردید. وی افزود: اینجانب درگذشت ناگهانی آن عزیز سفر کرده را به خانواده عزادار ایشان و تمامی اهالی فرهنگ و ادب فارسی، تسلیت و تعزیت عرض نموده و از خداوند متعال علو درجات را برای آن مرحوم و صبر و اجر جزیل را برای بازماندگان شأن مسئلت می نمایم. علی رضا مختارپور دبیرکل نهاد ...
کار هنری در دامن روشنفکر ها راه به جای درستی نمی برد
می گیرند که نفس مردم آن را زنده نگه داشته است. وی ادامه داد: همیشه برایم این سؤال وجود داشت که چرا پیامبر اسلام (ص)، جمعیت بزرگ مسلمین را پس از خود به دست امام علی (ع) سپرد؟ آیا افراد دیگری نبودند؟ برای پاسخ به این سؤال، دنبالش رفتم. به همه بزرگان تاریخ از جنگاوران، اهالی علم و فیزیک، فیلسوفان و موسیقیدان ها سر زدم و متوجه شدم همه این ها فقط در یک ساحت بزرگند، یعنی مثلاً اگر از انیشتین ...
درباره مرحوم محمدسرور رجایی در گفتگو با محمدکاظم کاظمی، محمدحسین جعفریان و سید ابوطالب مظفری
سید محمدرضا هاشمی | شهرآرانیوز؛ نخستین بار محمدسرور رجایی را سال 1388 در ساختمان حوزه هنری در خیابان سمیه تهران دیدم. رد جلسات شعر بعدازظهر های پنجشنبه مهاجران افغانستانی ساکن تهران را از جلسه شعر دُردّری مشهد زده بودم. جلساتی که به همت خانه ادبیات افغانستان برگزار می شد و رجایی یکی از ستون های اصلی آن بود. جلساتی که نقشی مهم در پیوند شاعران و داستان نویسان قدیمی ایرانی و افغانستانی با نسل جوانی ...
قاتل: شیشه مصرف کرده بودم
آزاد بود و دو سال قبل با صاحب یک مغازه میوه فروشی در یافت آباد شریک شدم. این گذشت تا اینکه گرفتار اعتیاد شدم. آن روز بعد از خوردن مشروب و مصرف مواد مخدر به مغازه رفتم که دیدم پسر شریکم به مغازه آمده است. از او سراغ پدرش را گرفتم که گفت برای انجام کاری بیرون رفته است. به میلاد گفتم حالا که من آمده ام بهتر است مغازه را ترک کند، اما او قبول نکرد. با این رفتار فکر کردم به من توهین می کند این شد که اصرار ...